با توجه به این که روح شریعت اسلام بر این است که اصل بر صحت و برائت است مگر اینکه خلافش ثابت شود از ما بعید است که متن هایی در نکوهش و حمله به کسی کار کنیم و زحمت بررسی دقیق را بخودمان ندهیم. تمام یادداشت "
جوادهایی با رویکرد قجری" ابتدا با یک تحریف ظریف و حساس که برخی رسانه ها انجام دادند آغاز شده است و بعد با شدید ترین سوء برداشت ممکن تحلیل گردیده است.
ابتدا عین ترجمۀ صحبت های آقای ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا:
هاله اسفندیاری از تأثیر مذاکرات بر سیاست "خارجی"ایران و نه سیاست داخلی سؤال می پرسد:
Thank you very much.Dr.Zarif.will a failing of talks impad Irans foreign policy and If so how? I will spare you with the impact on domestic policy because I know its not your portfolio. thank you
دکتر ظریف! بسیار سپاسگزارم. آیا شکست در مذاکرات بر سیاست خارجی ایران تأثیر میگذارد و اگر بله، چطور؟ من از تأثیر این اتفاق بر سیاست داخلی صرف نظر میکنم زیرا میدانم این کار شما نیست.(متن منتشر شده در سایت شورای روابط خارجی آمریکا)
متأسفانه در یادداشت مذکور که بر گرفته از رسانه های مخالف و منتقد دولت است، آمده است:
"لطفاً درباره تاثیر گفت وگوها بر مسائل سیاسی داخلی ایران توضیح بفرمایید البته میدانم که این حوزه، مدنظر شما نیست."
حالا جواب دکتر ظریف با ترجمۀ عینی و دقیق ازمتن اصلی:
"ظریف: سپاسگزارم. البته که بله، زیرا ایران یک فرایند را آغاز کرده است. ما فرایندی را با هدف تغییر فضای سیاست خارجی دولت آغاز کردهایم. اکنون اگر با وجود تلاشهای ما برای تعامل، به موفقیت نرسیم، مردم ایران فرصت این را خواهند داشت که حدود یک سال دیگر، حدود شانزده ماه دیگر که ما انتخابات مجلس بعدی را داریم، به ما پاسخ بدهند.
دفعه پیش که ما چنین تلاشی کردیم، ما در حال تعامل با جامعه بینالمللی در مذاکرات برای توافق هستهای بودیم ـ در مورد ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ حرف میزنم ـ آنگاه وقتی که که تلاشهای ما برای گشایش توسط اتحادیه اروپا رد شد و اتحادیه اروپا هم در این رد (اقدام ما) تنها نبود، زیرا فردی در کاخ سفید و وزارت خارجه امریکا مستقر بود که مانع هر توافقی بود مانند بعضی افراد که اکنون به هیچ توافقی راضی نیستند صرفنظر از اینکه مؤلفههای آن چه باشد؛ در آن زمان مردم به دلیل ناکامی ما، با انتخاب رئیس جمهور متفاوتی که به راحتی هشت سال بر سر کار بود و من را زود بازنشسته کرد، به ما نتیجه کارمان را نشان دادند.[خنده حضار]
بنابراین اکنون که من دوباره زنده شدهام، فکر میکنم برای ما این مهم است که جامعه جهانی و به خصوص غرب نسبت به نوع پیامی که به ایران میفرستد محتاط باشد، که آیا هر تعاملی از سوی ایران، هر تلاشی از سوی ایران برای تعامل، برای داشتن نگاهی به سوی آینده پاسخی مثبت دریافت خواهد کرد یا اینکه بار دیگر رد میشود. من فکر میکنم مردم ایران به این موضوع در صندوقهای رأی پاسخ خواهند داد."
البته بسیار واضح است که این سخنان، گدایی قجری سیاست داخلی ایران نیست بلکه هشدار به غرب است که خودتان با رفتار خودتان به مردم ما اعلام می کنید که چه کارگزارانی را برای نوع برخورد با شما انتخاب کنند. و واضح تر این است که ظریف نه از برد حزب سیاسی خود، بلکه از حق مردم در پاسخ به رفتار غرب در انتخابات آتی سخن می گوید. یعنی مردم حق دارند که با رفتار غیر تعاملی شما غربی ها، کارگزاران طرفدار عدم تعامل را انتخاب کنند. اینکه مردم حق دارند کجا و اینکه بیایید توافق کنیم تا حزب من برندۀ انتخابات باشد کجا؟!
اولی از حق رویکرد ملی به عکس العمل در مقابل رفتار غرب می پردازد و دومی به زد و بند با سفارتخانه ها برای کسب قدرت فردی و جناحی آدرس می دهد!
کمی تقوای سیاسی هم بد نیست. خوب نیست که رسانه های ما بردارند عبارت سیاست خارجی در سؤال را تحریف کرده داخلی کنند تا مطلب را به برداشت غیر منصفانۀ خود نزدیک سازند و سپس اصل جواب ظریف را هم تحریف محتوایی نموده و اینگونه بنویسند که:
"این چشم دوختن به اقدام دشمنان کینه توز خارجی برای شکل دهی به آرایش قدرت داخلی است که با ذات انقلاب اسلامی در تضاد آشکار است." و تعابیری مانند:"انحراف مهم سیاسی"، "جوادهای فرنگی مآب" و از همه غیر منصفانه تر "بی تجربه" استفاده نمایند.
اینکه روش غرب در برخورد با ایران، انتخاب مردم در نوع برخورد با غرب را می سازد به معنای تصمیم گیری سفارت خانه ها برای سرنوشت کشور و چاپیدن های حزبی و شخصی است؟ این تهمت و اهانت به منتخبین فعلی مردم نیست که بگوییم:
"اگر در دیروز تاریخ این ملک، و در زمانهای که قاجاریه وبال گردن ایران بود، جماعت اسماً زمامدار ایران و رسماً فرمانبردار اجانب، هر صبح و شام و با مختصر فراز و نشیبی در امور، دست به دامن سفارت کبرای دولت فخیمهی انگلیس میشدند و رجال و سیاستمداران، برای چاپیدن ملک و ملت، دم سفیر بریتانیا را میدیدند، امروزهی روز، «جواد»های فرنگ دیده و فرنگیمآب جمهوری اسلامی هم، با رویکرد ذاتا مشابه ولی رقیق، تعلیمات اساتید فنارسوی و انگریزی را پس میدهند و یکی برای پیروزی کاندیدای مورد نظر خود در انتخابات دورهی هفتم ریاست جمهوری برای جلب نظر استعمار پیر تلاش میکند و دیگری برای تصرف مجلس دهم، از امپریالیسم جهانی، توافق هستهای را درخواست میکند."
ذاتاً مشابه و رقیق؟!
از این مطلب که بگذریم تأکید نویسنده بر اسم جواد ها همراه با درشت کردن کلمۀ جواد، توهین به این اسم مبارک نیست؟! آیا ما نمی دانیم جواد بودن اصطلاحی ظالمانه برای تحقیر و تخفیف این نام رواج داده نشده است؟! مثلا خیلی ذوق و ابتکار و کشف بزرگی صورت گرفته است که جوادهای با رویکرد قجری تیتر شده است؟! این تأکید بر اسم مبارک جواد آنهم با دو مثال نه علمی است، نه اخلاقی.
اینگونه به کلام رهبری مبنی بر عدم تضعیف سربازان میدان دیپلماسی لبیک می گوییم؟