آثار باقي مانده از زندان "الخيام" برگي ديگر از جنايات غيرانساني رژيم صهيونيستي است كه چهره حيوانياشان در نقاب انسانهاي گرگ صفت را نمايان ميكند.
به گزارش فارس، صهيونيست كه به لحاظ نسل كشي و جنايات غيرانساني شهره خاص و عام است، با تخريب و از بين بردن يكي از اسناد تاريخي در بيروت مهر تأئيدي بر جنايات پنهانش زد، اين بار "زندان الخيام" در جنوب لبنان را تخريب كرد تا زواياي ديگري از اين رژيم براي هميشه در تاريخ در ابهامي از سايه بماند.
بر اساس گزارشهاي منتشر شده، اين بازداشتگاه تا زماني كه دست اسرائيل بوده به طور مخفي فعاليتهاي ضد بشري ميكرده و اسرائيل اجازه ورود و بازديد را حتي به گروهها و انجمنهاي بشر دوستانه بينالمللي هم نميداده است.
ليست زندانيان زندان "الخيام" را هم بايد در كنار اسامي زندانيهاي "ابوقريب" و "گوانتانامو" قرار داد چرا كه از لحاظ قوانين حقوق بشري هنوز تكيلف مشخصي براي اين افراد وجود ندارد و اين اسرائيل و آمريكا هستند كه براي اين افراد تصميم ميگيرند، تصميمي غيرعادلانه و خودخواهانه.
الخيام منقطهاي سرسبز در جنوب البنان است. براي رفتن به الخيام بايد از روستاي ساكت و آرام "كفركلا" بگذريد، بعد از گذشت از اين روستا به منطقهاي به نام "بوابه فاطمه"يا "دروازه فاطمه" ميرسي و پس از آن نيز به دشت خيام ميرسي و در انتهاي اين دشت كوهي است كه صهيونيستها زندان خيام را در بالاي آن ساخته بودند.
زندان الخيام داراي محوطه نسبتًا كوچي است و مثل زندانهاي ديگر خيلي بزرگ و وسيع نيست، حياط زندان در ابتداي محوطه قرار دارد و در فضاي باز ميتوان ديوارهاي تخريب شده سمت چپ زندان را ديد كه در اثر تخريب به اين شكل در آمدهاند.
در جلوي درب ورودي زندان سرهاي T شكل آهن از زير خاك بيرون آمده بود ابتدا فكر كردم اين شكل آهنها در اثر تخريب ساختمان و يا ديواري بوده كه قبل از تخريب نمادي از يك ساختمان بوده و شايد هم سلولي براي شكنجه، ولي نماينده حزب االله در اين باره گفت: اسرائيليها، هنگام ساخت اين زندان، سر اين آهنها را بيرون گذاشتهاند تا وسيلهاي باشد براي آويزان كردن اسرا، همچون گوسفندان سلاخي شده در قصابي زنداني را از سمت پاها گرفته و جلوي درب ورودي آويزان ميكردند، به طوري كه پاهايش به سمت بالا و سر زنداني با ميله هاي آهني كه از زمين بيرون آمده مماس باشد و هر صهيونستي كه از اينجا رد ميشد، براي شكنجه اين زنداني اسير را محكم به جلو هل مي داد و اسير بينوا هم يك بار موقع رفت و يكبار موقع برگشت سر و پيشانياش به اين ميله ها مي خورد و صهيونست ها ميخنديدند و ابراز شادي ميكردند.
جلوتر كه برويد ميتوانيد سلولهاي انفرادي تاريك و كوچكي را ببينيد كه از كوچكي و تنگي، زنداني بيچاره بايد به حالت چماله شده و همچون "جنين در شكم مادر"در آن باشد چون نه جايي براي ايستادن دارد و نه جايي براي اينكه پايش را دراز كند.
نماينده حزبالله ميگفت: گاهي بعضي از اسرا را يك ماه يا بيشتر در اين قفسه ميگذاشتند و فقط براي مدت خيلي كمي آنها را بيرون ميآوردند.
در سراسر زندان سلولهاي بسياري وجود داشت بعضي از سلولها بر روي شيبها و سرازيريها طوري ساخته شده بود كه به گفته نماينده حزبالله در زمستان و تابستان، پاهاي زندانيها، تا زانو در آبي كه در زندان بود قرار ميگرفت اين آب در واقع از كوهها به داخل سلولها وارد ميشد و در اثر يكجا ماندن و تأثيرات جوي سرما و گرماي هوا باعث ايجاد بوي تعفني شده و اسير بايد تا هر وقت كه دژخيمان صهيونيست دلشان ميخواست تا زانو در اين آب قرار مِِيگرفت، بوي بد و تعفن آور آب به همراه سرما و گرماي شديد هواي شرجي جنوب لبنان نوع ديگري از شكنجههاي اين جلادان براي اسراي لبناني بوده است.
يكي ديگر از وسايل شكنجه اتاقك آهني يك متري كه در آن اسرا را قرار ميدادند و درب آن را ميبستند و با زدن سنگ بر روي سقف اتاقك و ايجاد صداهاي ناهنجار در صدد تخريب روحيه و اعصاب زنداني بر ميآمدند.
قفسهاي فلزي و چوبه هاي اعدام و سيمهاي كابل و برق و ابزارهاي ديگر شكنجه كه نام خيلي از اين ابزار به درستي مشخص نبود تنها نمونههاي باقي مانده از ابزار شكنجه اسرائيلي ها براي نيروهاي مقاومت بوده است.
بنابر گفته يكي از نمايندگان حزب الله، در زمان اشغال، چهار هزار زنداني زن و مرد در زندان الخيام زنداني بودند كه از اين تعداد 21 نفر زير شكنجههاي طاقت فرسا به شهادت رسيده و 5 نفر از اين شهدا هم در شورشي كه در زندان به وقوع پيوسته بود، با تير مستقيم زندانبانان به شهادت رسيدند.
جالب تر از همه پرچم برافراشته حزب الله است كه در تمام نقاط مختلف زندان خودنمايي ميكند، نگاه به اين پرچم حس تازهاي از مقاومت را كه هنوز هم در آجرهاي زندان پا برجا و ماندگار است، برايم متجلي ميكند.
زندان" الخيام" نمادي از شكنجه گاه نيروهاي مقاومت لبنان است، همان نيروهايي كه بالاخره توانستند با خون خود در تابستان 2006 تا آزادي پيش روند و لبنان را براي هميشه از چنگال اسرائيل خارج سازند.
تا قبل از سال 2000 اسرائيليها در اين مركز همچنان به شكنجه نيروهاي مقاومت ادامه داده و بسياري از مبارزين حزب الله را در اين مكان به شهادت رسانده بودند اما بعد از جنگ 33 روزه، به دليل ترس اسرائيل از فاش شدن مدارك و اسناد سرياشان، زندان به طور كامل تخريب شد تا كمتر كسي از جنايات اتفاق افتاده در اين زندان اطلاع پيدا كند.
شايد اسرائيل با اين كار خود در صدد پنهان كردن چهره حيوانياش در نقاب انسانهاي گرگ صفت بوده، هرچند كه آثار تخريب زندان به وسيله گلوله و توپ را ميتوان بر روي ساختمانهاي پا برجاي مانده زندان مشاهد كرد.
در حال حاضر زندان الخيام محلي براي بازديد شده است البته اسرائيليها ماهها و سالها اسراي لبناني را به طرز فجيعي در آن شكنجه مي دادند.
بعد از خروج از زندان به شهرك صهيونيست نشين خالي از سكنه "كفر جل عادي" رسيديم، البته اين منطقه توسط سربازان سازمان ملل مستقر در منطقه كه معمولا از كشورهاي هند و اندونزي و عربي هستند، حفاظت ميشود و اسرائيل هنوز هم اين شهرك را با تجهيزات ديدهباني، دستگاههاي شنود و امواج مخابراتي رصد ميكند.
اسرائيل تمام مرز را با دستگاه هاي الكترونيكي و حتي مسلسلهاي اتومات كنترل ميكند و ماشينهاي گشت نظامي اسرائيل دائم در حال گشت زني هستند.
در يكي از خيابانهاي جنوب لبنان عكسي از شهيد"حسن شري " بود كه بنابر گفته نماينده حزب الله اين جوان لبناني قبل از شهادتش به تنهايي 18 نفر از اسرائيليها را كشته است.
حزب الله لبنان قصد دارد كه "زندان الخيام "را به همين شكل فعلي حفظ كند تا منبع و مكاني باشد براي آيندگاني كه ميخواهند در دفتر تاريخشان از اسرائيل و صهيونست نام ببرند.
بازديدكنندگان با تصورات ذهني خود مي توانند زندان را آن گونه كه بوده ترسيم كنند و جنايات اسرائيل را هركس از ظن خود بازگو كند، شايد اينگونه تفسيرها بر اذهان ماندگارتر بشود.
بعد از خروج از اين منطقه دائم اين سوال را در ذهنم مرور ميكردم كه چقدر، كار رسانهاي و اطلاع رساني از جنايات اين زندان براي اسرائيليها ترسناك بوده كه حاضر شدند به خاطر فاش نشدن بسياري از ناگفتههاي زندان الخيام، تمام مدارك و تجهيزات خود را هم با ساختمانهاي زندان يكجا منهدم و بمباران كنند ولي غافل از اينكه اين كار صهيونيستها توانست چهره زشت و غير انساني آنها را بار ديگر به نمايش گذارد.