جنبههای مثبت بیمنطق بودن (مزایای پیش بینی نشده سرپیچی از منطق در محل کار و خانه)
نوشته: دن آریلی
ترجمه: اصغر اندرودی
ناشر: دایره، چاپ اول ۱۳۹۲
۴۱۶ صفحه، ۱۹۰۰۰ تومان
این کتاب را
فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با
۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکند، در صورت تمایل
اینجا کلیک کنید.
****
بعضی تصور میکنند باید بین خواندن کتابهای شیرین و جذاب رمان یا خواندن کتابهای سخت و خستهکننده اما پرمحتوای علمی دست به انتخاب زد و راهی جز برگزیدن یکی از این دو مسیر نیست. برای ابطال این ادعا تنها کافی است نگاهی به یکی از فصلهای کتاب دن آریلی بزنیم. آریلی از جمله اقتصاددانانی است که به روانشناسی تصمیمگیری علاقهمند است و به سرعت توانسته خود را به یکی از مشهورترین چهرههای حوزه اقتصاد رفتاری تبدیل کند. یکی از رموز موفقیت وی نیز همین روایت شیرین تحقیقاتی است که انجام میدهد. وی تلاش میکند تا به سوالات اساسی و مرتبط با زندگی بپردازد و وقتی پاسخی یافت این پاسخ را صرفاً در نشریات علمی و تخصصی منتشر نمیکند؛ بلکه با جمع آوری یافتههای مختلف آن را در یک کتاب منتشر میکند.
این کتاب تلاش میکند به سوالات زیر پاسخ دهد:
۱. آیا هرچقدر دستمزد بالاتری پرداخت کنیم، کارکنان ما انگیزه بیشتری برای کارکردن خواهند داشت و بهرهوری آنها متناسب با میزان دستمزد افزایش خواهد یافت؟
۲. به نظر شما انسانها چقدر به موثر بودن کارشان بهاء میدهند؟ به نظر شما انسانها بین شغل سختی که حقوق متوسط می دهد اما نتیجه آن شغل اقدامی موثر است و شغل آسانی که حقوق زیادی می دهد اما در آن شغل اثربخشی اقدامات چندان زیاد نیست کدام را انتخاب میکنند؟
۳. چرا مردم غذاهای نیمه آماده را بیشتر از غذاهای آماده دوست دارند؟ چرا انسانها شغلهایی را که دستیابی به آنها زحمت بیشتری طلب میکند، بیشتر از شغلهایی که به آسانی بدست می آورند ترجیح می دهند با اینکه حقوق آنها یکی است؟
۴. آیا انسانها طرحها و ایدههای جدید دیگران را همانگونه که طرحها و ایده های خود را ارزیابی می کنند ارزیابی میکنند؟
۵. چقدر حاضر هستیم هزینه کنیم تا از کسی که به ما بد کرده انتقام بگیریم؟
۶. ما چقدر سریع به بدبختیها و خوشبختیها، شانسها و بدشانسیها عادت میکنیم؟ چه عواملی در این امر تاثیر دارند؟ چطور میتوان عادت کردن به خوشیها را به تاخیر انداخت و عادت کردن به ناگواریها را تسریع بخشید؟
۷. همیشه افرادی بهتر از همسران وجود دارد ولی انسانها چگونه به زیستن با همسر خود که سازگار میشوند؟ آیا خود را طوری فریب می دهند که فضایلی که همسرشان در آنها نقص دارد برایش بی اهمیت جلوه کند یا فضایلی که همسرشان دارند را برای خود برجسته می کنند؟ یا اینکه زندگی را با مقایسه با افراد بهتر با ناسازگاری ادامه می دهند؟
۸. سایتهای همسریابی اینترنتی تا چه اندازه موفق بوده اند؟
۹. چرا ما انسانها از جمله غربیها نسبت به مرگ و بدبختی میلیونها نفر در سراسر جهان بی تفاوتیم اما از گرفتاری کسی که می شناسیم رنج زیادی می کشیم و برای کمک به او تلاش می کنیم؟
۱۰. اگر یک بار از روی عصبانیت کاری کردیم چقدر احتمال دارد که آن اقدام را در دفعات دیگر تکرار کنیم؟
همه اینها سوالاتی است که هیچ جواب حاضر و آمادهای برای آنها وجود ندارد. خوشبختانه روانشناسان شیوه آزمایش کردن را ابداع کردند و امروزه اقتصاددانان و محققین عرصه تصمیم گیری از این روش به کرات استفاده میکنند. در این روش تلاش می شود یک زمینه ای فراهم شود تا بتوان اقدامات افراد را بر حسب انگیزه های مختلفی که ایجاد می شود سنجید. برای آشنایی خوانندگان یکی از آزمایشهایی که دن آریلی استفاده کرده را به اختصار بیان می کنیم.
آریلی می خواهد بداند که انسانها چقدر انتقام می گیرند. برای این مقصود یک آزمایش به راه انداخت به این شکل در آن فردی از شرکت کنندگان در آزمایش می خواهد تا یک کار ساده انجام دهند و به آنها می گوید که اگر این کار را درست انجام دهند ۵ دلار جایزه می گیرند. در حین توضیح بازی ناگهان با گوشی شروع به صحبت می کند و به شرکت کنندگان بی محلی می کند. سپس وقتی شرکتکنندگان بازی را تمام کردند مبلغی به آنها می دهد که بیش از ۵ دلار است. در اینجا می خواهند ببینند که چند درصد از شرکت کنندگان پول اضافی را بر می گردانند. در حالت دیگر توضیح دهنده در حین توضیح با تلفن صحبت نمی کند و این بار باز بررسی می شود که چقدر از پول اضافی پرداخت شده برگشت داده می شود. در حالت سوم فرد با بی توجهی به شرکت کنندگان با تلفن صحبت می کند و وقتی شرکتکنندگان می خواهند کار خود را شروع کنند، از آنها بابت تلفن صحبت کردن عذرخواهی می کند. نکته جالب توجه این است که نرخ عدم بازگرداندن پول اضافه در حالت اول بیش از دو حالت بعد است اما جالبتر اینکه نرخ بازگرداندن پول در حالت دوم و سوم تقریبا مشابه هم است!
دن آریلی به همراه دیگر همکارانش به آزمایشهای بدیع و جذابی دست می زند تا پاسخ این سوالات را بدست آورد. کتاب آنقدر جذاب است که بعید است کسی از خواندن آن به اندازه خواندن یک کتاب داستان یا رمان لذت نبرد. تنها عیب کتاب آن است که ترجمه کمی اشکال دارد و در برخی موارد معادلهای غیررایج استفاده شده است. به عنوان مثال برای تعبیر loss aversion از تعبیر انزجار زیان استفاده شده در حالیکه زیان گریزی تعبیر متداولتری است. همچنین برای کلمه bias از تعبیر تعصب استفاده شده در حالیکه تعبیر سوگیری بسیار رایجتر است. متاسفانه متن ویراستاری نشده و غلط های تایپی چندی در آن به چشم می خورد.
*دکترای اقتصاد