نظر منتشر شده
۲۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 239236
توضیحاتی در پاسخ به نظرات کاربران الف؛
نيم واحد تحليل سياسي جلسه استيضاح در حذف و اضافه
دکتر فتح الله آقاسی زاده، 4شهریور 93
نويسنده یادداشت "نيم واحد تحليل سياسي از جلسه استيضاح وزير علوم كابينه روحاني" در پاسخ به اظهارنظرهای کاربران الف ذیل آن مطلب، توضیحاتی ارسال کرده است که با هم می خوانیم.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۴ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۸:۱۹
مايل نبودم در باب مطلب پيشين، و نظرات كاربران، تكمله اي بگويم اما حيفم آمد بواسطه كاربران نسبتا پرشمارش، سخني نگويم:

۱- همه ما بايد بدانيم در كشتي واحدي نشسته ايم بنابراين هدف همه بالا پريدن ها و همه نوشتنها و اطلاع رساني محققان و تحليل گران مستقل، آن است كه اندكي بهتر ببينيم و بفهميم. نگارنده نيز همين اميد و سودا را در سر دارد.

۲- رسانه ها الزاما همه حقايق يا واقعيات ها را منتشر نمي كنند. همه بايد بدانيم كه رسانه ها دروازه بانهايي هستند كه از ميان انبوه خبرها، به اندازه طول و عرض دروازه شان مي نويسند و منتشر مي كنند آنهم به اقتضاي نظر مربيان!

۳- نگارنده براي كمك به فهم درست سپهر سياست ايران، در مطلبي با عنوان "تتراگونال سپهر سياست ايران"، و پس از انتخابات ۱۳۹۲، به دسته بندي تازه اي از جريانهاي سياسي كشور پرداخته بود.دسته بندي نگارنده كه البته تاكنون نيز بر نادرستي آن قرينه اي نيافتم، بمعناي تاييد يا تكذيب آن جريانها نيست و حتي نشان دهنده عقايد محقق نيست بلكه صرفا كاري تحقيقي و توصيفي بود براي داده كاوان.

نگارنده در آن مطلب اثبات كرده است كه در كشور گروهي پرچمداري گفتمان انقلاب را بر عهده دارند.اين گروه واجد مختصات يكسان و مشابهي در طول زمان بوده اند اما مصاديق شان يكسان نيست. مطابق آن دسته بندي هاشمي و روحاني روزي انقلابي بودند اما مهندس بازرگان در همان روز كه اينها انقلابي بودند ،معتدل ناميده ميشد و اينرا آنها خود مي دانستند و مي فهميدند، با اين حال آنها انقلابي گري را مي پسنديدند. احمدي نژاد هم با گفتمان انقلاب،كسب و كار را آغاز كرده بود. اين هر سه، روزي به گفتمان انقلاب نظر داشتند.نكته اينحاست كه انقلابي گري در طول زمان وجود داشته است اگرچه مصداق افراد انقلابي تغيير يافته است.

سخن محقق بر سر راستي يا درستي انقلابي گري نيست ( كه البته اين نكته بطور مستقل مي تواند محل بحث و نظر تحقيقي باشد). سخن صرفا اعلام اين نكته است كه بدانيم همواره گروهي بنام انقلابيون در كشور ذينفوذ بوده اند و در پناه همين جريان،اهداف و مقاصد گاه نادرست خويش را پيش بردند. نمي دانم چرا باور اين نكته براي برخي ها دشوار است كه بگوييم گفتمان و شيوه عمل رسايي۹۳ با گفتمان و شيوه عمل روحاني ۵۸ در انقلابي گري مشابه است و البته اين را هم بگوييم كه روحاني و بسياري از انقلابيون كهن امروز، ديگر انقلابي گري را نمي پسندند اما نو انقلابيون، انقلابي گري را مي پسندند و نظام هم همچنين!

تمام نظر و سخن محقق اين است كه چرا بزرگان نام دار ما، صادق نيستيند؟
نگارنده بعنوان يك كنجكاو و اهل تحليل معتقد است بايد انقلابيون كهن پاسخ دهند كه چرا امروز چون ديروز، ديگر انقلابي نيستند؟ اگر انقلابي گري اساسا نادرست است پس اذعان كنيد اشتباه كرده ايد و با خود و مردم صادق باشيد. شايد انقلابي گري درست نيست كه هاشمي امروز، آنرا نمي پسندد. اگر اينطور است انتظار مي رود كه هاشمي و روحاني بگويند كه انقلابي گري اشتباه است! و ادله و شواهد اقامه كنند تا جوانان و پياده نظام اين دولت و حكومت، به درك درست تري برسند.

مگر رفتار روحاني با بني صدر و رفتار هاشمي با نهضت آزادي، انقلابي گري نبود؟ مگر بازرگان جز اين مي گفت كه هاشمي امروز مي گويد؟ پس چرا هاشمي صادق نيست و عذر تقصير بجا نمي آورد؟

چگونه است كه انقلابي گري ديروز هاشمي درست است اما انقلابي گري امروز احمدي نژاد يا حتي كوچك زاده، رسايي،حسينينان و حداد عادل، نادرست است؟
نگارنده در ذهن خود مدينه فاضله اي را ترسيم مي كند كه سياستمداران نام دار، هر روز خود را پنهان نكنند و شفاف بگويند چه كردند و چه مي خواهند بكنند. اگر هاشمي امروز از گذشته برائت مي جويد خوب است از گذشتگان نيز پوزش بخواهد و بعنوان يكي از استوانه هاي همين نظام بگويد چرا در آن سالها افراد معتدل را به انزوا مي كشاند؟

۴- ما ايراني ها بايد ياد بگيريم كه هر روز دلمان را به كسي نسپاريم. مگر آنكه بشناسيم چه كسي مالك دلمان مي شود! احمدي نژاد مالك ايران شد، اما چه كرد؟ هر روز شيفته كسي نشويم به صرف آنكه با ما همسازي كرد!

۵- سياستمداران متوهم نشوند. اقبال مردم به آنها از بد روزگار است. ما ايراني ها انتخابهاي حداقلي داشته ايم. براي همين هم از ترس هاشمي به احمدي نژاد پناه مي بريم و از ترس جليلي به روحاني! اين انتخابها اساسا انتخابهايي مطلوب نيستند كه ما را به پيش ببرند. اين افراد صرفا براي اين انتخاب مي شوند كه كف مطالبات ما مردم ناچار را پيگيري كنند وگرنه كف كجا و سقف كجا!

۶- تحليل گران بدانند نظام بما هو نظام، يك متغير بسيار بسيار مهم است. درست نيست كه فكر كنيم مجلس يا دولت و قوه قضاييه مستقل از نظام رفتار مي كنند.اين سخن البته نه تاييد درستي و راستي هر نظام است و نه تكذيب آن. سخن صرفا اين است كه اهل فهم و نظر بدانند وقايع مي توانند مستقل نباشند!
نمايندگان كشور جزيي از پازل كلان هستند.بنابراين رفتارشان الزاما مستقل از اينها نيست.

۷- نويسنده متوجه هست كه اكنون فضاي اكثريت، بسود روحاني و دولتش هست.بنابراين طبيعي است كه رفتار مجلس، بنوعي تقابل با خواست خيلي از افراد جامعه است. اما اين نكته نافي ديدن واقعيات هم نيست، واقعياتي كه در آن نيم واحد، بدان پرداخته بودم!

مدينه فاضله محقق آنجاست كه روزي روزگاري بردارهاي مردم، نظام، مجلس،قوه قضاييه و دولت بر هم منطبق شوند و اين هر پنج بيك سمت و سو حركت كنند.استقلال هر يك از اين ها و گاه تنافر، مي تواند نابود كننده هر كشوري باشد. شرايط خطرناكي كه اكنون كشور، گاه بدان دچار است!
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۸:۳۴:۳۱
ما تا آخر پشت سر دکتر روحانی ودولت منتخب مردم هستیم. (2340730) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۹:۰۷:۴۹
چه ربطي به اين مطلب داشت؟ (2340828) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۸:۴۴:۱۴
توجیه مناسبی نبود (2340755) (alef-10)
 
faraz
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۸:۴۴:۵۵
با سپاس از توضیحات آقای دکتر، اگر چه به نظرم متن اولیه نیز به حد کفایت گویا بود،
نکته اینجاست که بردارها هم راستا نیستند و شاید بتوان گفت تلاش 4 بردار برای حذف بردار اول و رسیدن به برایند صفر. نکته اینجاست که اعتقاد سایر بردارها به بردار اول فقط مقطعی است (انتخابات، ایام خاص، ...) و گرنه از دید آنها بردار اول برداری است که باید خنثی شود.
تو خود بخوان حدیث مفصل زین مجمل. (2340760) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۵:۱۱:۵۹
الف! واقعا نفهمیدی و این توهینهای آشکار رو چاپ کردی یا فکر کردی ما متوجه نمیشیم یا اینکه واقعا جهت گیریهاتون انقدر منحرف شده که بیشرمانه به همه چیز ملت اهانت می کنید!؟ پناه بر خدا ! بعد میگند آزادی نیس!!!!!! (2342157) (alef-6)
 
علی
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۹:۰۷:۳۹
این نکته را فراموش کردید که انقلابیون در گذشته صداقت داشتند و هر حرکتی که می کردند ولو غلط اما به درستی آن اعتقاد داشتند. اما آقایانی که از آنان به عنوان انقلابیون امروزی نام بردید افرادی هستند که در فکر زدوبندهای جناحی هستند. (2340826) (alef-3)
 
مریم
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۱۴:۲۱:۱۴
آقای دکتر
حرفای دل منو زدید
دستتون درد نکنه.
این جماعتم گوششون به این حرفا بدهکار نیست. اونا دوست دارن از همه چیز اون چیزی رو ببینن و بفهمن و به ذهن بسپرن که دوست دارن. (2344615) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۹:۱۳:۱۱
بر خلاف نوشته ی اول، این یکی خیلی منطقی بود. ما هم از اینکه آقای هاشمی ناگفته های خود از انقلابی گری را تبیین کنند تا اگر اشتباه است دیگران به این راه نروند استقبال می کنیم (2340847) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۹:۱۸:۱۹
عمو جان این درد دلبود یا تحقیق. گرفتیمونا (2340865) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۹:۲۰:۱۳
جناب آقای دکتر آقاسی زاده از شما بعید است که جو هیجانی و پرشور اول انقلاب را که در همه انقلابهای دنیا هم مرسوم بوده با اوضاع امروز که بیش از سی و شش سال از آن می گذرد مقایسه فرمائید.
در تمام انقلابها در ابتدا تندرویهای بی مورد ,هرج و مرج و بی قانونی و یا تن ندادن به قانون وجود دارد.نکته مهم این است که این خطاها زیر نام انقلابی گری ادامه پیدا نکند. (2340874) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۲:۳۸:۰۵
کاملا با آقای علی موافقم جان کلام را گفتید احسنت (2341634) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۰۹:۲۵:۱۴
من به عنوان یک اصلاح طلب مطلب قبلی تان را خواندم و صحبت مغرضانه ای در آن ندیدم و تحلیل اگر نگویم کامل اما جالبی بود. (2340894) (alef-3)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۰۸:۰۷:۵۲
من هنوز اصطلاح اصلاح طلب و .... رو نفهمیدم فرقی هم ندیدم (2343581) (alef-6)
 
سیاست زده
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۰:۰۶:۰۷
نویسنده محترم .
واقها تصور می کنید رسایی 93 با روحانی 57 یکی است ؟!!!
واقعا آقایان کوچک زاده و رسایی با آقایان حداد عادل و جلیلی یک نوع نگاه نسبت به انقلاب دارند ؟!!!!!
آیا مردم 57 با مردم 93 یکی هستند که انقلابی گری در هر دو دوران را با هم می سنجید ؟
اگر اینگونه است لطفا پاسخ این جوای من را بدهید :
چگونه است که گرفتن سفارت امریکا انقلاب دوم است و گرفتن سفارت انگلیس محکوم می شود ؟!!!!
خودتان هم می دانید یک رفتار ثابت در زمان های مختلف با هم برابر نیستند . (2341045) (alef-6)
 
س.س
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۱:۳۱:۳۳
البته دیگه العان نیروی انقلابی نداریم: چرا؟ چون تا اونی که ما یاد داریم نیروی انقلابی برای دفاع از استقلال عدالت و محرومین جامعه در حرکت و فعالیت بود؟ ولی العان من هیچ تشکل مثلا انقلابی رو نمی بینم که به خاطر گرانی چپاول مملکت در دولت گذشته یا فساد مسئولین یا به یغما رفتن اقتصاد ایران توسط کشور کمونیست چین به خیابان بریزن> به تمام معنا نیروهای انقلابی از معنا تهی شده و در جهت منافع عده ی فعلیت میکنند اگر نگیم منافع خودشان. (2341337) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۵:۲۹:۴۷
گل گفتید، انقلابی و بسیجی واقعی یعنی کسی که اولا راه درست را تشخیص بدهد و دوما در مقابل بی عدالتی و ظلم و تبعیض اعتراض کند.

البته العان غلط املایی است و الان درست است. (2342213) (alef-6)
 
رضا
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۱:۳۴:۲۸
این مطلب باعث شد که مطلب قبلی را هم خواندم . آفرین به این تحلیل و تبریک به الف به خاطر درج این دو مطلب. (2341349) (alef-6)
 
کریم
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۰۶:۳۸:۴۵
هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک!!!!!! (2343486) (alef-10)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۱:۳۹:۱۸
من بالاخره متوجه نشدم كه "انقلاب" يعني چه ؟
اي كاش يك شرح جامع و علمي از اين كلمه منتشر شود
مهمترين موضوع هم "خط سير انقلاب" است (2341378) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۴:۳۰:۱۵
جواب در همین متن است. باید نظر اکثریت‌ (چه انقلابی‌گری و چه اعتدال) اجرا شود. نظر رو هم رای تعیین می‌کند. هاشمی اغلب موارد (نه کاملاً همیشه) درک و همراهی خوبی با اکثریت داشته. (2342011) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۵:۲۷:۱۱
صفر و يكي نگاه كردن به مسايل اجتماعي خطاي بسيار بزرگي است در برخي امور و به فراخور زمان گاهي مي بايست انقلابي عمل نمود و گاهي نه. براي مثال هشت ال جنگ و هشت سال شعار انقلابي جنگ جنگ تا پيروزي داشتيم و بعد آتش بس را پذيرفتيم آيا امام بايد از مردم عذرخواهي مي نمود كه ديگر انقلابي نيست و انقلاب و ادامه جنگ اشتباه بوده است؟ (2342205) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۵:۴۵:۱۲
نویسنده محترم . چرا سعی میکنید اغراض سیاسی خود را لاپوشانی کنید و در لفافه صحبت میکنید تا نوشته قبلی خود را که کاملا مشخص بود خام و نپخته است و کمتر کسی نظرات شما را تایید کرد توجیه کنید . (2342262) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۶:۰۷:۴۰
آنچه موجب می شود نوشته های شما با مخالفت مواجه شود این است که نگاه شما جهت دار است و این موضوع در نوشته هایتان کاملا هویداست (2342344) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۹:۰۶:۲۴
اولا چگونه کسی را می توان انقلابی نامید درحالی که هیج هزینه ای را از خود پرداخت نکرده و نمی کند ؟ دوما با منطق شما امام خمینی یک زمان انقلابی بودند و یک زمان سازش کار ؟ با منطق شما نعوذ باالله برخی امامان(ع) انقلابی بوده اند وبرخی نه ؟منطق شما برای انقلابی گیری بسیار سست است و بی پایه بی شک امام خمینی همیشه یک انقلابی بوده و همه امامان (ع) همچنین اما مسلما موضع گیری هایشان با توجه به موقعیت در حهت منافع دین و مسلمین ( نه منافع خودشان ) متفاوت بوده است مسلما هاشمی هم مواضعش با توحه به موقعیت فرق می کند همانطور که بسیاری از مواضعش در زمان امام خمینی با منطق شما سازشکاری است اما امام خمینی انقلابی ترین مرد مغاصر مواضع ایشان را تایید می نمودند (2342739) (alef-6)
 
مهدی اسماعیل زاده
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۱۹:۱۹:۲۳
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر شما که دلسوزی تان را به رشته تحریر درآوردید
متن اولیه شما کامل نخواندم، اما مرور آن متن همان است که در این متن دیدم.

دلیل اینکه نخواستم آن متن را دقیق بخوانم صراحتا این است که زمان خود را گرانقدر تر از آن دیدم که آن را صرف کسانی کنم که عملکردشان را نمی پسندم.

اما چرا.
در مورد کلمه ی جمهوری اسلامی طی نزدیک به 40 سال از عمرم شناختی پیدا کرده ام که دلم را بسیار می سوزاند.
جمهوری اسلامی به شناخت من باید مجموعه ای از انسانهای مسلمان و با اعتقاد به مکتب قرآن و اهل بیت برای نیل به هدف برقراری حاکمیت رای خداوند باشد.
در این فضای خدمت جایگاه هر کسی مشخص است. نحوه عملکرد هر مسلمان حدود خود را دارد. هر کسی نمی تواند هر کاری را به ظن خود درست بداند و هرطور که صلاح می داند انجام دهد.
روزی مشکل ما فقط غرب زده ها و خود ناباوران بودند.
انقلاب کردیم تا خود را باور کنیم و برده کسی نباشیم. انقلاب کردیم تا با هم تلاش کنیم، با هم قوی شویم و از ظلم و وابستگی بی دلیل و بردگی و رذائل دیگر رها شویم.
انقلاب کردیم تا فضیلت ها را حاکم کنیم.
اما این خواست باید ابزار محقق کننده داشته باشد که آدم هاست و باید واقعا وجود داشته باشد.
ما از این غافل شدیم که تربیت خانواده ها و هسته های دینی و وجود این هسته ها با عملکرد درست و واقعی نسل انقلاب 57 را ایجاد کرد.
با تحول فضای فرهنگی در سال 58 رسانه ها و مدارس جایگزین آن هسته های تربیتی شد و وظیفه تربیت انسانها کاملا سهو و سبک شمرده شد.
معروف و منکر تبدیل شد به قانونی و غیر قانونی و حیطه ی حکومتی حاکمیت.
و رفته رفته فضاهای خصوصی و حریم خصوصی تبدیل شد به حیطه ی حکومتی موجودی به نام انسان.
هم اولی شایستگی آن حاکمیت را کسب نکرد و گاهی جهت ها منفرجه و متنافر شد و هم دومی تربیت لازم را پای سریال ها و فیلم ها و تبلیغهای دینی به جای دامن مادران و مساجد و مکتب های دینی کسب نکرد.
حالا شما چطور توقع دارید آن همسویی اتفاق بیفتد؟
همسویی در ارکان یک جامعه با وحدت کلمه زیر پرچم الله ممکن است و بس.
شرکتهای هرمی قانونی و ربای قانونی در سیستم بانکی و موانع اقتصادی و برده داری ای به نام زندگی کارمندی روش تثبیت شده زندگی مردم می شود و تربیت ها هم شعاری و تو خالی می شود.
اینجا خطری که می بینم خالی شدن تمام جناحها به طور روزافزون از آن چیزی است که می گویند و مردم نیز همینطور می شوند.
انسانها چیز دیگر می گویند و نمی دانند که ملزومان "شدن" چیست.
در این وضع و حال بازار واردات کالا و فرهنگ و روشهای زندگی گرم است و ما به جای تولید هرچیزی با مبانی خودمان با ادعای بومی کردن مشغول سواری دادن و تغییر کردن هستیم.
این می شود که آن چیزی که اندیشمندان می خواهند نه فهمیده می شود و نه محقق.
کاری که از من و شما بر می آید بازگشت به همان زبانی است که با آن انقلاب کردیم.
در این فرصت کوتاه اصرار بر حق آزادی بیان با پشتوانه مطالعه درچارچوب مبانی دینی و بومی لازم و ضروری است.
متعجبم از ملتی که حقی را بر خود می بیند و آن را مطالبه نمی کند و نمی داند آن را چطور باید بدست آورد.
این آن چیزی نیست که باید باشد و آن را مطالبه می کردیم.
کماکان دل به کسانی نبسته ام که آینده خود را سهمی از قدرت داشتن می بینند نه تلاش برای خدمت و درمورد آنان وقتم را هدر نمی دهم.
نفر به نفر باید برای تحقق خواست خدا قیام کرد و بدون سخن گفتن، که سخن گفتن تبدیل شده به شعار و شعر و ...
خدا نگهدار (2342766) (alef-6)
 
دانشجوی ریاضی
۱۳۹۳-۰۶-۰۴ ۲۰:۱۷:۴۶
من اقای قاسمی نویسنده ی مقاله ی بالاراکه نوشته اند:{نگارنده در آن مطلب اثبات كرده است كه در كشور گروهي پرچمداري گفتمان انقلاب را بر عهده دارند.}توجه می دهم به اینکه؛رویدادهاو مسایل وتجزیه تحلیل های نظری و رفتاری گروههای سیاسی اجتماعی؛ موارد و از علوم تجربی وریاضی نیستند؛ که اثبات پذیر باشندو{ شما آن را اثبات!!! کرده باشید} ادعای اثبات ادعای گزافی است و هر کس ویا نویسنده ای تنها مجاز به بیان عقاید خوداست؛ وقبول ورد هر گفته ونوشته ونظری؛ بستگی به فهم وآگاهی وشعور اجتماعی؛ سیاسی ی خواننده دارد. (2342863) (alef-6)
 
سیدمصطفی
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۰۷:۲۲:۱۸
باسلام وادب
هموطنان محترم دو صد گفته چون نیم کردار نیست!
خیلی از افرادی که الآن داد سخن میدهند در زمان جنگ در خارج از کشور دنبال تحصیل!!!و ... بوده اند و حتی در دوران رژیم گذشته که امثال هاشمی و ... پایبند به عقاید خود تحت رهبری حضرت امام(ره) دنبال مبارزه با ظلم و ... بودند و سالهای جوانی خود را در زندانهای رژیم شاهنشاهی گذراندند، ایشان یا در کنج خلوت خود به سر می بردند!!! یا در همراهی با سیاستهای رژیم حاکم وقت گوی سبقت از هم می ربودند و یا در سنین عدم ادراک سیاسی اجتماعی بوده اند!!! و یا اصلا به دنیا نیامده بودند.
به نظر شما انقلابی گری چه معنایی دارد؟
بسیار سطحی نگری است که فکر کنیم جوامع عصر حاضر را با شرایط و تفکر 50 سال پیش میشود اداره کرد و پیش برد؟!
آقای نویسنده محترم انقلابی گری واقعی به معنای تحول خواهی مطلوب به اقتضای صلاح مردم و جامعه معنا پیدا میکند و گر نه هر نطق آتشینی که معلوم نیست از حلقوم چه کسانی بیرون آمده و با باده کدام تفکر اجنبی گلو تازه کرده اند که انقلابی گری نیست!!!
تورم 300 درصدی دوران دولت قبلی انقلابی گری است؟
نابودی 980 میلیارد دلار درآمد ارزی در این مدت انقلابی گری است؟
نابودی زیرساختهای نظام اداری کشور انقلابی گری است؟
اختلاس و کلاهبرداری بیش از 100 هزار میلیارد تومان از منابع بیت المال انقلابی گری است؟
محتاج تر شدن بیش از 85 درصد جمعیت جامعه انقلابی گری است؟
عادی کردن رفتار متخلفانه در اجرای قوانین و مقررات جامعه انقلابی گری است؟
رواج رانتخواری و فساد اداری در سطح وسیع انقلابی گری است؟
بکار گماری تمامی افراد نالایق در پستهای کلیدی و حساس سیاسی و اقتصادی اجرائی در قوه مجریه انقلابی گری است؟
تعطیلی بیش از 20 هزار واحد صنعتی بزرگ و کوچک در سراسر کشور انقلابی گری است؟
از همه مهمتر دروغ گفتن به مردم در کشور اسلامی انقلابی گری است؟
ووووووو........... انقلابی گری است؟
واقعا دوست عزیز شما چه تعریفی از انقلابی گری دارید؟
لطفا به خود رجوع کنید و با مرور گذشته خود تفکراتتان را در ادوار مختلف بررسی و در خلوت خود با معبود آنها را بررسی و مقایسه کنید و اگر صلاح دانستید تجربیات ارزنده خود را به سمع خوانندگان سایت الف هم برسانید.
خداوند به همه خدمتگزاران واقعی و صدیق نظام جمهوری اسلامی ایران که با عملکرد خود در عمل به دستورات اسلام ناب محمدی(ص) و دوری از اسلام معاویه و عمروعاص، موجب استحکام اعتقادات دینی و اخلاقی مردم شریف میگردند و برای عزت و رفاه و آسایش این مردم هوشمندانه تلاش صادقانه و مدبرانه و مؤثر انجام میدهند توفیق روزافزون و طول عمر با عزت عنایت فرماید. انشااله (2343517) (alef-6)
 
۱۳۹۳-۰۶-۰۵ ۱۴:۰۴:۲۹
نان انقلاب و انقلابی بودن را خوردن سخت نیست و مثالش را در گروه پ می توان دید.
اما نان عقل را خوردن و عقل سلیم بخرج دادن سخت است و باید بخاطر آن از برخی منافع مادی گذشت.

دولت روحانی به نظر عقل سلیم را بکار می گیرد و این، ملت را جذب می کند نه اینکه مردم الکی عاشق شخص روحانی و...باشند. (2344560) (alef-6)
 
علینقی
۱۳۹۳-۰۶-۰۷ ۱۰:۴۳:۲۹
من معتقدم که هرشخصی ازهرتیپ وجناح وگروه سیاسی که بیانش وکلامش ورفتارش وانتقادو پیشنهادش حافظ منافع ملی وموجب توسعه وپیشرفت مملکت وموجب آرامش وبهبود زندگی مردم میگردد قابل ستایش واحترام میباشدوهرشخصی که عمل ورفتارش ازهرتیپ وجناح وگروه سیاسی که بیانش وکلامش ورفتارش وانتقادو پیشنهادش بزیان منافع ملی وموجب عقب ماندگی مملکت وموجب عدم آرامش زندگی مردم میگردد خائن بمملکت است (2347408) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.