کد مطلب: 440188
پیشنهاد کتاب/ «همه دختران دریا»؛ الهام فلاح؛ ققنوس
همه به دنبال آرامش
مسعود عباسزاده؛ 19 بهمن 1395
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۲
«همه دختران دریا»
نویسنده: الهام فلاح
ناشر:
ققنوس، چاپ اول 1395
352 صفحه، 21000 تومان
شما میتوانید کتاب
«همه دختران دریا» را تا یک هفته پس از معرفی با
۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب خرید کنید.
*****
همه دختران دریا، داستان چهار زن میباشد که به دنبال گریز از سرنوشتی عجیب، غریب و بدون آرامش و رسیدن به زندگی کم دغدغه و متعادل هستند. نویسنده داستان با بهرهگیری از جغرافیای وسیع شمال و جنوب ایران که ظاهراً به هردو تعلق دارد و کرانه تا کرانه آن را عاشقانه میشناسد، دست به خلق اثری ماندگار و کم نظیر در عرصه داستان زده است که سطر سطر و کلمه به کلمه، خواننده را با خود همراه میسازد. ساختار ظاهراً پلیسی داستان به جز این که نمادی برای کشف شخصیتهای آن توسط خودشان میباشد، روایتی مشترک از ماندگار یا مانی، فریبا، ستاره و شیرین میباشد که در مقاطع مختلف تاریخی چهار دهه اخیر، درصدد کشف خود هستند تا بتوانند سرنوشت روشنی داشته باشند.
ماندگار با پسزمینهای از یک خانواده طاغوتی که در مخالفت با آنان مانده، به دام مردی به نام صلاح میافتد که با پیوستن به جریان تروریستی منافقین، آینده او را تباه کرده است. او جلای وطن را بی هویتی خود میپندارد و بر سینه همسرش هم دست رد میزند تا به خارج از ایران نرود. او در اندیشه وطن است که حضور در فضای آن به هر قیمتی، هویت و سرنوشتی خوش و متعادل را برایش رقم میزند. آن سوتر، سه دوست قدیمی – فریبا، ستاره و شیرین در یک مسافرت مجردی به شمال درگیر داستانی میشوند که آنان را به مرور روابط و پیوندهایشان با خود، یکدیگر، زندگی و سرنوشتی که هر سه را به خاک سیاه نشانده، وامیدارد، لذا تلاش میکنند در برخورد با مانی یا ماندگار، تجربه مشترکی را به وجود آورده و چشماندازی روشن برای یکدیگر ترسیم نمایند. بستر اجتماعی که داستان همه دختران دریا در آن جاری است، با چهار دهه فراز و نشیبهای اجتماعی و سیاسی کشوری همراه است که شهروندان آن اراده کافی برای ایجاد دگرگونی در سرنوشتشان را داشتهاند. سرنوشت ماندگار با سفر او با صلاح به بندرعباس، رو به شومی میرود و در زمان عملیات والفجر هشت، هنگامی که متوجه میشود منافقین در شهر حلبچه دست به خیانتی مشترک با رژیم عراق زده و حتی اعضای خانوادهای را که در منزل آنان سکونت دارند، به شهادت رساندهاند، عرق به وطن، با حس ایجاد دگرگونی در سرنوشت او عجین میشود. ماندگار در مواجهه با سه زن دیگر داستان، ابتدا با عدم اعتماد آنان مواجه میشود. آنان زنان زمانهای هستند که شوربختانه کمتر کسی به دیگری اعتماد دارد و هر کسی با دیپلماسی و منفعت طلبی، زندگی خود را پیش میبرد. ماندگار در پایان داستان در حالی با صلاح که اصلاً انتظار دیدنش را نداشته، مواجه میشود که بر سر دو راهی انتخاب و یا عدم انتخاب سرنوشت درست، ذرهای تردید نمیکند و صلاح را با چاقوی آشپزخانه میکشد. حال که از شر این بختک افتاده بر پیکر سرنوشتش، رهایی یافته، به روشنایی و عاقبت بخیری میرسد. سوئیچ پراید سبز یشمیاش که اتفاقاً به صورت نمادین در جای جای داستان او را به سرمنزل مقصود رسانده، از کنار تلفن برمیدارد و بیرون میزند. در را که قفل میکند، باز صدای صلاح را میشنود ولی بی توجه به حرفهای او، پی سرنوشت خوشش میرود و فقط تند تند به پیکر بی جان صلاح که دیگر نفسهای آخرش را میکشد، پاسخ میدهد که تو مردهای. در واقع مانی میپندارد که آن سرنوشت شوم که تمام این سالهای عمر، گریبانگیرش بوده، دیگر مرده است.
ورود مانی به زندگی سه زن دیگر در خلال آن سفر به شمال، توأم با تردیدها و تناقضات بسیاری است که به مرور و در جریان رویدادهایی که نویسنده در طرح اولیه داستان مدنظر قرار داده است، آن ها را به آرامش میرساند. فریبا، ستاره و شیرین زمان حال داستان را که در سرنوشت شوم آنها جاری است، جا میگذارند و به هنگامه سرنوشت خوش و تعادل برانگیز خویش، قدم میگذارند. نوعی عاقبت بخیری.
شخصیت پردازی چهار زن داستان، به نحوی است که آنها به یک تزویج روحی و روانی با یکدیگر میرسند، چرا که مسیری مشترک در زندگی خود که در رویدادهای آن در داستان و توسط نویسنده رقم خورده است، دارند. الهام فلاح، نویسنده چیرهدست داستان با مهارتی بسیار، این چالش پویا و پیش برنده را به صورت نامحسوسی برای مخاطب اثرش باز میگوید. استفاده جاافتاده و قوام یافته از گویشهای جنوبی و گیلکی در داستان، از دیگر ویژگیهای آن محسوب میشود.
الهام فلاح که زاده جنوب است، به گویش گیلکی عشق میورزد و همین دغدغه درونی، ناخودآگاه اثر درخشان خود را در داستان همه دختران دریا گذاشته است. لذا این امر توانسته است بسیاری از رویدادهای پیچیده داستان را با جادوی گفتگو، ساده و قابل ارتباط برای خوانندگان اثر نماید. در واقع، خواننده در لحظه لحظه داستان حضور دارد و هرگز از فضای اجتماعی و روانی آن نمیتواند جدا شود. البته نویسنده به این هم بسنده نکرده و نخواسته که داستان همه دختران دریا، تبدیل به روایتی صرف از وقایع و برخی پدیدههای اجتماعی و فرهنگی جامعه طی چهار دهه اخیر شود. تلاش قابل ستایش شخصیتها برای دست یافتن به روشنی و فرار از روزمرگیهای شوم تا آن جا پیش میرود که مثلاً ستاره که نویسنده است، حتی حاضر میشود برای رسیدن به تعادل و آرامش واقعی خود، دست از نوشتن که همه دغدغه اوست، بردارد. هنگامی که نوشتن و توانایی برای خلق یک اثر، به زعم او متفاوت است. بنابراین، ستاره میپندارد که وقتی همه باشند، چیزی برای ترسیدن نیست. تفاوت است که ترس میآورد. این که تجربههای هر کسی منحصر به خودش است. حتی تجربه بچهای که پدرش در خاک دشمن اسیر شده است، تجربه استفاده از سهمیه و قبولی در کنکور، تجربه عاشق شدن در اتاق ایزوله، کنار تخت پدر پسری که دیگر کسی نمیتواند به او فکر کند، کتاب نوشتن، داستان ساختن، فکر کردن به هر آدمی که از کنار ما رد میشود و فکر کردن به شادی و وحشت و غم و گناه آنان.
علاوه براین، توجه ویژه نویسنده به سرعت و زمان روانی داستان، نشان میدهد، در حالی که خواننده اثر، گام به گام در جریان رویدادهای آن قرار میگیرد، میتواند عمری را با تجارب گران بها و ارزنده یک نویسنده خوش آتیه، همراه و هم نوا باشد.
کلمات کلیدی : انتشارات ققنوس