توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 354463
برای مهدی طارمی؛ خواستن و ساختن!
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۶:۱۵
احساساتی‌نشدن و تن دادن به جدایی از پرسپولیسِ برانکو، دومین تصمیم درست زندگی ورزشی مهدی طارمی بود.

یک/ روزی که با پرسپولیس قرارداد بست، روزی که با آن تی‌شرت ساده و چهره معصومانه روبروی ساختمان باشگاه کنارِ بنر پرسپولیس عکس گرفت، روزی که انگشت‌اش را جوهری کرد تا پایِ رقم ۱۵۰ میلیونی با سرخ‌ها را امضا کند، کمتر کسی بود که نامش را شنیده باشد. که به او امید بسته باشد و این مهاجم جنوبی را در بین خریدهای مهم باشگاه به حساب بیاورد. پرسپولیس روزهای ملتهبی را پشت سر می‌گذاشت. پیشکسوت‌ها هر روز مصاحبه جدیدی انجام می‌دادند تا خریدهای جوان پرسولیس را نتیجه نفوذ دلال‌ها در باشگاه بدانند. طارمیِ جوان، سوژه کنایه و ریشخند بود. بدون آن‌که بازی‌اش را دیده باشند. بدون آن‌که بدانند پرسپولیس چطور یک ستاره را کشف کرده است. یک ستاره گمنام اما جاه طلب که پیراهن فرشاد پیوس را پوشید. که در اولین بازی‌اش در آزادی، ناگهان مثل روح از میانهِ بازیکنان متعدد ذوب آهن عبور کرد و با جسارتیِ کمتر دیده شده، توپ را به تور دروازه حریف رساند. بچه‌های یحیی می‌توانستند تا صبح پاسکاری کنند. پرسپولیسِ دایی اما برنده بود. چون یک بازیکنِ برنده داشت.

دو/ در قم، چشم‌ها را خیره کرد. ضربه استثایی‌اش به درواه صبا، نقل محافلِ پرسپولیسی شد. دیگر هیچکس جرات نداشت او را حاصلِ نفوذ دلال‌ها بداند اما در هفته‌های بعد، اوضاع برای پرسپولیس دایی خوب پیش نرفت. دایی رفت و درخشان آمد تا بازی بد و بدتر در باشگاه برقرار باشد. مربی جدید در دربی رفت، طارمی را روی نیمکت نشاند و مسابقه، درست از لحظه ورود سر بوشهری دچار تحول شد. یک ضربه آکروباتیک به تیر و یک پاس گل تماشایی برای نوری، پرسپولیس را زنده کرد. حالا سوال فردوسی‌پور، سوال همه پرسپولیسی‌ها بود: «کجا بوده تا حالا این مهدی طارمی؟». قهرمانِ شماره ۹، مدتی بعد روی صندلی نود نشست. آرام و گرم. آنقدر خجالتی که انگار هنوز در دسته یک توپ می‌زند. شبیهِ نخل‌های آب‌پخش. شبیهِ خود بوشهر. بی‌ربط به تهران. با لهجه‌ای که مثل فرارهایش شیرین بود. حالا روی سکوهای هواداران پرسپولیس، همه او را می‌شاختند. حالا در پرسپولیس، پیراهن شماره ۹ را برایش کنار گذاشته بودند.

سه/ از مهدی طارمی، قاب‌های به یاد ماندنی زیادی در ذهن هواداران پرسپولیس ثبت شده است. از پاسِ نبوغ‌آمیزِ برای هادی نوروزی در بازی حساس با لخویا، تا شادیِ گل جنجالی مسابقه با النصر که او را تبدیل به مردِ کلیدی جروبحث‌های شبکه‌های اجتماعی کرد. از نمایشِ شاهکارِ دربی برگشت با دو گل و یک پاسِ گل، تا خاطره روزی که بعد از کامل کردن بازگشتِ تیمش به مسابقه سیاه‌جامگان، روی زمین افتاد و نایِ جشن گرفتن گل مهمش را نداشت. پسر بوشهر، بارها و بارها ناجی پرسپولیس شد. بارِ اصلی درام در پرسپولیسِ برانکو، روی شانه‌های او بود. روی شانه‌های بازیکنِ متفاوت، جذاب و غیرقابلِ پیش‌بینی پرسپولیس که نه مدافعان حریف و نه بازیکنان خودی نمی‌توانستند دستش را بخوانند. مهاجمی که درست به اندازه تبحرش در پنالتی گرفتن، در خراب کردن پنالتی‌ها هم توانا بود. ستاره‌ای که ماشین‌اش را به محرمی تقدیم می‌کرد اما می‌توانست بخش مهمی از جریان اعتصاب به خاطر پول در باشگاه باشد. او حتی وسطِ نمایش قهرمانانه‌اش در آخرین دربی، فرصتِ هت‌تریک را به سادگی از دست می‌داد. مهاجمی که گل‌های سختِ زیادی زد اما بارها در مواجهه با موقعیت‌های ساده، بی‌دقتی به خرج داد .که تشخیصِ حرکت بعدی‌اش برای هیچکس آسان نبود. یک مجموعه کامل از تناقض‌هایی که دو سالِ موفقیت‌آمیز را در پرسپولیس برایش رقم زدند. همیشه دلبر، گاهی دیو!

چهار/ احساساتی‌نشدن و تن دادن به جدایی از پرسپولیسِ برانکو، دومین تصمیم درست زندگی ورزشی مهدی طارمی بود. اولین تصمیم درست را تابستان گذشته گرفت. وقتی که به پیشنهاد تیم‌های عربی بی‌اعتنایی کرد تا یک سال دیگر در پرسپولیس ماندگار شود و کفشِ طلای فوتبال ایران را به دست بیاورد. برای مهدی طارمی، فقط سه سال طول کشید تا از دیوارهای بلند پادگانِ نیروی دریایی نزدیک محل زندگی‌اش در بوشهر، به آقایِ گلی لیگ برتر برسد. سه سالِ شگفت‌انگیز برای تعویضِ لباس سفید سربازیِ نیروی دریایی با پیراهنِ سفید تیم ملی. برای بازیکنی که با این سرعت استثنایی پیشرفت می‌کند، بازی در بهترین باشگاه‌های اروپایی، رویایی دور از دسترس نخواهد بود. وقتی که آمار کارت زردهایش به آمار گلزنی‌اش نزدیک می‌شدند، وقتی که ردِ حواشی روی تیترهای مربوط به او دیده می‌شد، واضح بود که این بازیکن باید هر چه زودتر ایران را به مقصد یک لیگِ حرفه‌ای‌تر ترک کند و با تمرین و تمرکز بیشتر، به حضورش در خط حمله تیم ملی تداوم ببخشد. طارمی هنوز چند نمایش خوب به پرسپولیس بدهکار است. چند نمایش خوب که اگر در هفته‌های پایانی لیگ برتر رقم می‌خوردند، دستِ تیم سرخپوش از جام کوتاه نمی‌ماند. با این وجود برای هواداران قرمزها، قابِ اشک ریختنِ او بعد از وداع با قهرمانی، درست به اندازه قابِ رویاپردازانه بالابردنِ جام غرورآمیز به نظر می‌رسد. همه حماسه‌ها برای ماندگار شدن، به تراژدیِ پایانی نیاز دارند. شاید او سال‌ها بعد به پرسپولیس برگردد و قسمتِ آخر داستان‌اش با این تیم را اصلاح کند اما حالا، مهدی طارمی هیچ فرصتی برای فکر کردن به گذشته ندارد. ستاره پرسولیس، باید به آینده بپردازد و به مسیر الهام‌بخش برای فوتبالیست‌های جوان ادامه بدهد. از همین حالا در انتظار استارتِ انفجاری و گام‌های بلند او در فوتبال اروپا خواهیم ماند. طارمی در آغاز یک فصلِ جدید از زندگی فوتبالی‌اش قرار دارد و در پایان یک دوره دیوانه‌وار. کوتاه اما درخشان، کم اما فراموش‌نشدنی. بازیکنی که ساق‌هایش، پیشرفت‌اش و مسیر فوتبالی‌اش، بیشتر از نطق رئیس جمهورها به باورِ شعارهایی برای ناامیدنشدن می‌انجامید . مرد خواستن و ساختن.
 
کلمات کلیدی : مهدی طارمی+پرسپولیس
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.