کد مطلب: 286469
پیشنهاد کتاب/ «دختری که رازی کهنه را آشکار کرد»؛ استیگ لارسون؛ ترجمه میترا کیوان مهر؛ قطره
بازی با آتش
حمیدرضا امیدی سرور،۱۰ مرداد ۱۳۹۴
تاریخ انتشار : شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۴۳
دختری که رازی کهنه را آشکار کرد
نوشته: استیگ لارسون
ترجمه: میترا کیوان مهر
ناشر: قطره، چاپ اول۱۳۹۴
۷۰۴صفحه، ۳۹۰۰۰ تومان
این کتاب را فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.
****
عاشق جنایی نویسانی همانند ریموند چندلر و دشیل همت بود، نه آنقدر که تنها در داستان‌نویسی از آثار آنها تاثیر بگیرد؛ بلکه در شکل زندگی هم از آنها و قهرمانان تلخ اندیش و کلبی‌مسلک آثارشان تأسی جسته بود. دود کردن روزی سه پاکت سیگار، بی توجهی به سلامت بدن، چسبیدن به کار، نوشتن، نوشتن و نوشتن ... تا ذسیدن روزی که قلبش ایستاد، بی آنکه خیال راه افتادن دوباره داشته باشد.
عمرش کوتاه بود و شانس رسیدن به پیری نداشت؛ یا به قول همان سنخ قهرمانهای محبوبش شانس داشت که به پیری نرسید! سال ۲۰۰۴ بود، پنجاه ساله شده بود و هنوز یکسال مانده بود که درهای موفقیت به رویش گشوده شده و به یکی از معروف ترین چهره های ادبیات و در عین حال پولسازترین نویسنده های محبوب جهان بدل شود.
با اینکه استیگ لارسون شب و روز می نوشت، چند رمان آماده چاپ داشت تا زمان مرگ هنوز هیچ کتابی از او منتشر نشده بود. تنها به عنوان روزنامه نگار و فعال حقوق بشری که با نئونازی ها هم درگیری هایی داشت شناخته می شد.
او طرح نوشتن ده رمان را در ذهن داشت که وقتی سه تای آنها (که به سه گانه هزاره معروف‌اند) آماده شدند، برای ناشری که به انتشار آثار پرفروش شهرت داشت فرستاد. از بخت بد ارزیابهای آن ناشر، نوشته های او را رد کردند. وقتی دوست استیگ لارسون نوشته های او را برای سپردن به ناشری دیگر تحویل گرفت؛ دریافت بسته نوشته های او باز نشده و احتمالا ارزیابها چبه دلیل نخواندن آن نوشته ها نین اشتباه بزرگی را مرتکب شده بودند. چرا که وقتی نخستین رمان او با عنوان دختری خالکوبی اژدها منتشر شد. آنها که خواندن رمان را آغاز می کردند، دست از سرش برنمی‌داشتند و از هر فرصتی برای خواندن ادامه داستان استفاده می‌کردند. چنین خوانندگانی تعدادشان کم نبود؛ چنان که فروشی میلیونی برای او رقم خورد.
فروش میلیونی این کتاب شهرتی افسانه‌ای برای استیگ لارسون به همراه داشت که به سرعت از زادگاهش سوئد گذشت، اروپا را در نوردید، آمریکا را فرا گرفت و به اقصی نقاط جهان رسید و حالا به ایران نیز آمده است. رمان «دختری که رازی کهنه را آشکار کرد» در واقع همان «دختری با خالکوبی اژدها» (The Girl with the Dragon Tattoo) که نشر قطره برای آن این نام را در نظر گرفته است.
البته این ناشر دو رمان «دختری که با آتش بازی کرد» و «دختری که با تبهکارها درافتاد» {دختری که به لانه زنبور لگد زد} که بخشهای دوم و سوم سه گانه هزاره هستند کمی پیش از کتاب حاضر به بازار فرستاده بود و حالا این سه گانه به طور کامل و با ترجمه ای قابل قبول در اختیار علاقمندان رمانهای پلیسی و جاسوسی مدرن قرار گرفته است. این سه گانه در مجموع نزدیک به صد میلیون نسخه فروش داشته و جالب اینکه رکورد فروش کتابهای الکترونیکی را هم در اختیار دارد.
شخصیت‌های اصلی داستان در هر سه رمان دو نفرند. یک مرد روزنامه‌نگار میانسال و ماجراجو به نام که روزنامه‌ای به نام "هزاره" را منتشر می‌کند و یک دختر جوان که با وجود لج خلقی‌های رفتاری و ناسازگاری هایش با دیگران شخصیت جالبی او خوره کامپیوتر و هکری‌ست فوق العاده است که فراز و نشیب‌های زندگی‌اش در گذشته روی روح و روانش سایه انداخته است.
در رمان «دختری که رازی کهنه را فاش کرد» این دو شخصیت طی ماجراهایی به دلیل مهارت‌هایی که دارند در کنار یکدیگر قرار گرفته و با کمک هم می کوشند یکسری مفاسد دولتی و یا خلافکاری های شرکتهای بزرگ را آشکار کنند.
رمان از طرحی پیچیده و ساختاری محکم برخوردار است و با ضرب‌آهنگی تند و پرکشش روایت می شود. شخصیت پردازی‌ها قوی و فضاها به شکلی زنده ترسیم شده اند. اتمسفر حاکم بر رمان تیره و دلالت بر فضای توام با فساد و بی عدالتی دنیای مدرن دارد. آشنایی اینگ لارسون با قواعد ژانر پلیسی جنایی و استفاده هوشمندانه او از این قواعد گاه با آشنایی‌زدایی و بازی با قواعد این ژانر برخوردار است که همگی دست به دست داده اند که رمانی فراموش نشدنی خلق شود. هر چند فاصله محسوسی میان بخش های مختلف این سه گانه وجود ندارد. اما جذابیت و ظرافت‌های داستانی رمان حاضر که شخصیت های اصلی در آن معرفی و پرورش می یابند تا اندازه ای بیشتر از بخش های دوم و سوم این رمان به نظر می رسد.
دیوید فینچر نیز براساس این رمان فیلم موفقی با عنوان دختری با خالکوبی اژدها ساخته است که تریلر پلیسی و جناییِ پیچیده و جذابی از کار در آمده است.
نوشته: استیگ لارسون
ترجمه: میترا کیوان مهر
ناشر: قطره، چاپ اول۱۳۹۴
۷۰۴صفحه، ۳۹۰۰۰ تومان
این کتاب را فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.
****
عاشق جنایی نویسانی همانند ریموند چندلر و دشیل همت بود، نه آنقدر که تنها در داستان‌نویسی از آثار آنها تاثیر بگیرد؛ بلکه در شکل زندگی هم از آنها و قهرمانان تلخ اندیش و کلبی‌مسلک آثارشان تأسی جسته بود. دود کردن روزی سه پاکت سیگار، بی توجهی به سلامت بدن، چسبیدن به کار، نوشتن، نوشتن و نوشتن ... تا ذسیدن روزی که قلبش ایستاد، بی آنکه خیال راه افتادن دوباره داشته باشد.
عمرش کوتاه بود و شانس رسیدن به پیری نداشت؛ یا به قول همان سنخ قهرمانهای محبوبش شانس داشت که به پیری نرسید! سال ۲۰۰۴ بود، پنجاه ساله شده بود و هنوز یکسال مانده بود که درهای موفقیت به رویش گشوده شده و به یکی از معروف ترین چهره های ادبیات و در عین حال پولسازترین نویسنده های محبوب جهان بدل شود.
با اینکه استیگ لارسون شب و روز می نوشت، چند رمان آماده چاپ داشت تا زمان مرگ هنوز هیچ کتابی از او منتشر نشده بود. تنها به عنوان روزنامه نگار و فعال حقوق بشری که با نئونازی ها هم درگیری هایی داشت شناخته می شد.
او طرح نوشتن ده رمان را در ذهن داشت که وقتی سه تای آنها (که به سه گانه هزاره معروف‌اند) آماده شدند، برای ناشری که به انتشار آثار پرفروش شهرت داشت فرستاد. از بخت بد ارزیابهای آن ناشر، نوشته های او را رد کردند. وقتی دوست استیگ لارسون نوشته های او را برای سپردن به ناشری دیگر تحویل گرفت؛ دریافت بسته نوشته های او باز نشده و احتمالا ارزیابها چبه دلیل نخواندن آن نوشته ها نین اشتباه بزرگی را مرتکب شده بودند. چرا که وقتی نخستین رمان او با عنوان دختری خالکوبی اژدها منتشر شد. آنها که خواندن رمان را آغاز می کردند، دست از سرش برنمی‌داشتند و از هر فرصتی برای خواندن ادامه داستان استفاده می‌کردند. چنین خوانندگانی تعدادشان کم نبود؛ چنان که فروشی میلیونی برای او رقم خورد.
فروش میلیونی این کتاب شهرتی افسانه‌ای برای استیگ لارسون به همراه داشت که به سرعت از زادگاهش سوئد گذشت، اروپا را در نوردید، آمریکا را فرا گرفت و به اقصی نقاط جهان رسید و حالا به ایران نیز آمده است. رمان «دختری که رازی کهنه را آشکار کرد» در واقع همان «دختری با خالکوبی اژدها» (The Girl with the Dragon Tattoo) که نشر قطره برای آن این نام را در نظر گرفته است.
البته این ناشر دو رمان «دختری که با آتش بازی کرد» و «دختری که با تبهکارها درافتاد» {دختری که به لانه زنبور لگد زد} که بخشهای دوم و سوم سه گانه هزاره هستند کمی پیش از کتاب حاضر به بازار فرستاده بود و حالا این سه گانه به طور کامل و با ترجمه ای قابل قبول در اختیار علاقمندان رمانهای پلیسی و جاسوسی مدرن قرار گرفته است. این سه گانه در مجموع نزدیک به صد میلیون نسخه فروش داشته و جالب اینکه رکورد فروش کتابهای الکترونیکی را هم در اختیار دارد.
شخصیت‌های اصلی داستان در هر سه رمان دو نفرند. یک مرد روزنامه‌نگار میانسال و ماجراجو به نام که روزنامه‌ای به نام "هزاره" را منتشر می‌کند و یک دختر جوان که با وجود لج خلقی‌های رفتاری و ناسازگاری هایش با دیگران شخصیت جالبی او خوره کامپیوتر و هکری‌ست فوق العاده است که فراز و نشیب‌های زندگی‌اش در گذشته روی روح و روانش سایه انداخته است.
در رمان «دختری که رازی کهنه را فاش کرد» این دو شخصیت طی ماجراهایی به دلیل مهارت‌هایی که دارند در کنار یکدیگر قرار گرفته و با کمک هم می کوشند یکسری مفاسد دولتی و یا خلافکاری های شرکتهای بزرگ را آشکار کنند.
رمان از طرحی پیچیده و ساختاری محکم برخوردار است و با ضرب‌آهنگی تند و پرکشش روایت می شود. شخصیت پردازی‌ها قوی و فضاها به شکلی زنده ترسیم شده اند. اتمسفر حاکم بر رمان تیره و دلالت بر فضای توام با فساد و بی عدالتی دنیای مدرن دارد. آشنایی اینگ لارسون با قواعد ژانر پلیسی جنایی و استفاده هوشمندانه او از این قواعد گاه با آشنایی‌زدایی و بازی با قواعد این ژانر برخوردار است که همگی دست به دست داده اند که رمانی فراموش نشدنی خلق شود. هر چند فاصله محسوسی میان بخش های مختلف این سه گانه وجود ندارد. اما جذابیت و ظرافت‌های داستانی رمان حاضر که شخصیت های اصلی در آن معرفی و پرورش می یابند تا اندازه ای بیشتر از بخش های دوم و سوم این رمان به نظر می رسد.
دیوید فینچر نیز براساس این رمان فیلم موفقی با عنوان دختری با خالکوبی اژدها ساخته است که تریلر پلیسی و جناییِ پیچیده و جذابی از کار در آمده است.
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
