توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 230424
«ارمغانِ الف»/ برای حالِ خوب امروز
تو می آیی (بسته ای به مناسبت نیمه شعبان)
بخش فرهنگی الف، 23 خرداد 93
تاریخ انتشار : جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۱۴
در جامعه ای که عادت کتاب خواندن درونی نشده و هنوز نیازمند بدیهی ترین توصیه ها و فرهنگ سازی هاست؛ برای تبلیغ و تشویق کتابخوانی از هر فرصتی باید بهره برد، چه بسا که همین فرصت ها با فراهم آمدن بسترهای درست، به زمینه ای بدل شوند برای کتابخوانی؛ به عبارت دیگر اگر جماعت به طور سیستماتیک و برخاسته از یک نیاز درونی کتاب نمی خوانند، شاید در مناسبتی خاص متاثر از شرایط و حال و هوای آن ایام کتابی بدست گیرد و مطالعه کنند.

جامعه ایرانی، جامعه ای مذهبی ست و علاقمند به ارزشهای ملی، می‎توان با دست گذاشتن روی این حالِ خوب فرصتی دست و پا کنیم برای کتاب خواندن. فرصتی مبتنی بر مناسبت های مهم مذهبی و ایضا ملی و با توجه به این مناسبت ها هربار بسته ای را به خوانندگان «الف» پیشنهاد کنیم. خوانندگانی که بخش عمده ای از آنها از تحصیل کردگان جامعه محسوب می شوند؛ با این فرض که خوانندگان تحلیلی های سیاسی و اقتصادی «الف»، چرا نباید وقتی را هم به خواندن در دیگر حوزه ها اختصاص دهند؟

به هر روی نام این بخش را «ارمغان الف» گذاشته ایم به این امید که ارمغان ما ارزنده و کارآمد باشد.

دستاورد ناشران ایرانی در چنین مناسبت هایی آنقدر پربار هست که برای تهیه و تنظیم چنین بسته هایی دست خالی نباشیم و حتی ناچار شویم که برای گزینش دست به انتخاب بزنیم. همانگونه که ما در میان خیل آثار موجود درمورد حضرت حجت و مناسبت نیمه شعبان دست به گزینش زدیم.

در این عید فرخنده، بسته کتاب زیر را در اختیار خوانندگان قرار می دهیم. بسته ای که در آن با کتابهایی متنوع خواندنی روبه رو خواهند بود.

****

ارمغان اول:

دعای ندبه

( از مجموعه نیایش ها و زیارت ها)
نوشته: سید مهدی شجاعی
انتشارات نیستان، چاپ اول ۱۳۹۲
شمارگان ۵۰۰۰ نسخه
۶۷ صفحه (جیبی)، ۲۰۰۰ تومان

****

انتشارات نیستان دعاها و زیارت‌های شیعه را در شکل و شمایلی تازه و با رویکردی نو با عنوان «نیایش‌ها و زیارت‌ها» منتشر می کند. این بار سید مهدی شجاعی ست که قلم و نثر غنی خود را در در خدمت این مهم قرار داده و البته حاصل آن نیز در خور توجه از کار در آمده است.

در نگاه نخست شاید این سوال پیش بیاید که با وجود چاپ های مکرر و موجود از زیارت نامه ها، ادعیه ها و نیایش ها، بر اساس کدام ضرورت انتشارات نیستان و سید مهدی شجاعی به سراغ چنین پروژه ای رفته اند؟

اما پاسخ این سوال  با بدست گرفتن این کتابها و خواندن آن خیلی روشن پیش روی مخاطب قرار می گیرد. چرا که که این کار زیبای انتشارات نیستان، صورتی دیگر از زیبایی های روح نواز این نیایش ها را برای طیف های دیگری از مردم به نمایش گذاشته است.

در واقع سید مهدی شجاعی با این تمهید متونی که به لحاظ مضمونی روح آدمی را جلا می دهد، با افزوده ای از ادبیت در اختیار مخاطبان قرار داده تا هم براین زیبایی روح افزا بیفزاید و هم اینکه خوانندگان جدیدی حتی شده با دغدغه های ادبی به سراغ این متن رفته و از دریای مضمونی آنها بهرمند شوند.

با توجه به این که اغلب ترجمه این نیایش ها از زبانی دشوار و گاه کهنه و غیر روشن برخوردارند، سید مهدی شجاعی با ترجمه و بازنویسی این نیایش ها به زبان فارسی فاخر و در عین حال روشن و قابل فهم برای مخاطبان گوناگون، بستری تازه برای برقراری ارتباط معنایی فراهم آورده است و با استقبال بسیار خوبی نیز روبه رو شده است.

برای نمونه نخستین جلد از این مجموعه که به ترجمه دوباره زیارت عاشورا اختصاص دارد تاکنون قریب به پنجاه و پنج هزار نسخه منتشر شده است. این شمارگان برای انتشار زیارت نامه ی کوچک که نسخه های گوناگونی از آن  به اشکال گوناگون در دست مردم است، رقمی ست بسیار در خور توجه نشان از این حقیقت دارد که نشر نیستان در راهی که آغاز کرده به آن توفیق مورد نظر نائل آمده است.

علاوه بر طراحی جلد و چاپ شکیل این کتابها در قطع جیبی، انتشار متن آن نیز به صورت دوزبانه صورت گرفته است، به این ترتیب علاقمندان نه تنها می توانند از متن عربی کتاب به عنوان زیارتنامه ای در مناسبت های آن استفاده کنند، بلکه از ترجمه فارسی آن نیز می توانند برای درک و ارتباط بهتر و بییشتر با این نیایش ها بهره مند شوند.

نکته قابل قابل اشاره اینکه فایل صوتی برخی از این نیایش ها با صدای سید مهدی شجاعی نیز توسط ناشر تهیه و به علاقمندان عرضه شده است.تاکنون در این مجموعه: زیارت عاشورا، دعای ندبه، دعای کمیل، دعای مکارم الاخلاق، دعای افتتاح، زیارت امام رضا، زیارت جامعه کبیره و دعای عرفه منتشر شده است.

«دعای ندبه» کتاب ششم از مجموعه نیایش ها و زیارت هاست که تا کنون قریب به ده جلد از آن منتشر شده است.

علامه مجلسی دعای ندبه در کتاب بحارالانوار به نقل از مصباح الزائر سید بن طاووس و در کتاب تحفة الزائر و در کتاب زاد المعاد نیز دعای ندبه را نقل کرده و درباره این دعا می نویسد:

و اما دعای ندبه که مشتمل است بر عقاید حقه و تاسف بر غیبت حضرت قائم، علیه السلام، به سند معتبر از حضرت امام جعفر صادق، علیه السلام، منقول است، که سنت است این دعای ندبه را در چهار عید بخواند، یعنی: جمعه، عید فطر، عید قربان و عید غدیر.

قرار گرفتن در ایام نیمه شعبان مناسبتی است که از دست دادن دعای ندبه در این مناسبت حسرتی خواهد بود که بر دل هر ششیعه معتقدی خواهد ماند. پس چه بهتر که این نیایش را در این فرصت با ترجمه جذاب سید مهدی شجاعی بخوانیم.

****

ارمغان دوم:

دوازدهم

نویسنده: علی موذنی
انتشارات عصر داستان
چاپ اول ۱۳۹۳
۳۰۸ صفحه، ۱۴۵۰۰ تومان

****

مؤذنی متولد ۱۳۳۷و دارای لیسانس ادبیات نمایشی است. او علاوه بر داستان کوتاه، رمان، داستان بلند، نمایشنامه و فیلمنامه، در حوزه فیلم سازی نیز فعالیت دارد. موذنی از فعالین حوزه ادبیات دفاع مقدس و داراي رویکردی خاص در این زمینه است و به قلمش تا كنون بيش از پانزده مجموعه‌ داستان و رمان، و بيش از شش مجموعه‌ فيلم‌نامه و نمايش‌نامه منتشر شده است.

«كشتي به روايت توفان»، «قاصدك»، «كلاهي از گيسوي من»، «بشارت»، «مسيحايي»، «ظهور» رمان برگزیده در سال ۷۸، «ملاقات در شب آفتابی»، برنده جایزه کتاب سال ۷۶، «دلاویزتر از سبز» یکی از برترین داستان‌های شناخته شده در مراسم بیست سال داستان نویسی و «ارتباط ایرانی» رمان تحسین شده از طرف شورای نویسندگان روسیه بوده است.

موذني با توجه به این کارنامه به عنوان يك نويسنده حرفه اي، در معناي فني و فرهنگي كلام، شناخته شده است. بارزترين مشخصه دروني و بيروني داستان ها و رمان هاي مؤذني ناظر بر هويتي مستقل در عرصه فرهنگ مذهبي است. شايد جوهره مذهبي آثار او را از اين ديدگاه بتوان فراتر از انتزاع و حتي تعهدهاي صرف اخلاقي برآورد كرد.

دوازدهم داستان یک استاد فیلمنامه نویسی ست که همزمان با اتفاقاتی در کلاس درسش روی می دهد در گیر نوشتن سناریویی درباره به امامت رسیدن حضرت حجت است. رمان در دو خط موازی فصل به فصل در زمان حال و گذشته پیش می رود، زمان حال به شیوه اول شخص روایت می شود و برای بخش هایی که به دوره زندگی امام دوازدهم اختصاص ذارد نویسنده از زاویه دید دانای کل استفاده کرده است.

در این بخش داستان از شهادت امام حسن عسکری آغاز می شود، و تلاش حکومت بنی عباس برای برگزیدن جعفر کذاب برادر امام حسن عسکری به عنوان امام دوازدهم شیعیان است. اما خانواده حضرت در برابر این توطئه و فشاری حاکم وقت بر ایشان وارد می سازد مقاومت می کنند. و جاه طلبی های جعفر به نتیجه ای جز رسوایی برای او نمی انجامد.

موذنی در این رمان نیز همانند کارهای قبلی خود با برجسته کردن شخصیت منفی یک واقعه تاریخی (اینجا جعفر کذاب) می کوشد ابعاد مختلف واقعه را پیش روی مخاطب بگذارد.

نویسنده رمان خود را با نثری ساده و پاکیزه روایت می کند و در خلق جذابیت های داستان گویانه ای که مخاطب را با خود همراه کند توفیق نسبی پیدا می کند.

درمجموع باید گفت نويسنده در اين رمان، از زاويه‌اي نو، اهمیت نگاه عقلانی را به موضوعی که بیش از هزار سال در ذهن شیعه و حافظه‌ تاریخی ما وجود دارد توصيف مي‌كند و البته بافت داستانی جذابی را هم برای این منظور مورد استفاده قرار داده است.

خود موذنی معتقد است این اثر یک رمان معاصر است و نه تاریخی «شخصیت‌های این رمان ترکیبی از حضور در دوران معاصر و فعلی ما و تاریخ است. در واقع شخصیت حضرت حجت (عج) در این رمان یک شخصیت تاریخی نیست و ایشان به دلیل حضور دائم و مداوم در میان ما، یک شخصیت معاصر به شمار می‌رود و رویکرد من در نگاه به ایشان در این رمان نیز همین بوده است.»

رمان «دوازدهم» نوشته علي موذني در ۳۰۸ صفحه، با شمارگان يك‌هزار و ۲۰۰ نسخه و به قیمت ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان از سوي انتشارات عصرداستان وابسته به بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان منتشر شده است.

****

ارمغان سوم:

مهدی موعود
محمدرضا حکیمی
انتشارات دلیل ما، چاپ اول ۱۳۹۰
۹۰ صفحه (قطع خشتی)، ۱۱۰۰ تومان

****

اىن رساله فشرده اى ست از کتاب «خورشىد مغرب» به قلم همین نوىسنده است که پىش تر بارها منتشر شده است. کتاب با ولادت حضرت و لزوم عقیده به منجى و عدالت گستر جهانى آغاز مى شود آنگاه اىن عقیده از درىچة عقل و اندیشه و از دیدگاه هاى مختلف اجمالاً بررسى شده است. از دیگر مطالب کتاب اعتقاد به حضرت مهدى (ع) به عنوان اعتقادى اسلامى است و نه مذهبى. در اىن فصل شواهدى از کتب اهل سنت حتى برخى وهابیان در خصوص اعتقاد به آن حضرت آورده شده است.

کتاب خورشید مغرب، نوشته محمد رضا حکیمی جایگاه ویژه ‏ای در میان کتاب‌های مربوط به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دارد. عنوان فرعی کتاب «غیبت، انتظار و تکلیف» است. مؤلف کوشیده تا مسأله مهدویّت را از زوایای علمی، عقلی، تاریخی، روایی، قرآنی و ملل و نحل مورد بحث و بررسی قرار دهد.

خورشید مغرب، نخستین بار در ۵۱ صفحه در سال ۱۳۴۹ از سوی انتشارات غدیر در تهران به چاپ ‏رسید. در سال ۱۳۶۰ مباحث و نکات دیگری بر آن افزوده شده و در همان قطع به همّت دفتر نشر فرهنگ اسلامی چاپ شد. مؤلف در سال ۱۳۶۲ آن را درقطع وزیری، با ۳۹۰ صفحه به شکل کنونی درآورد و از آن زمان تاکنون بارها چاپ و منتشر شده است.

وی در بخشی از کتاب چنین نوشته است: «یکی از ابعاد عظیم تکلیف حساس و بزرگ، در روزگاران غیبت و انتظار، حفظ دین، نگهبانی مرزهای عقیدتی، و حراست از باروهای باورهای مقدس است. جامعة منتظر، نباید در باره این امر عظیم سستی روا بدارد.

لازم است فروغ ایمان و نور یقین و پرتو عقیده به حق و تشعشع اعتقادات راستین، همواره در دل و جان مردم محفوظ باشد و پیوسته ژرف تر و ژرف تر شود و بارورتر و بارورتر گردد. لازم است جان و دل نوباوگان، نوجوانان و جوانان، هردم در برابر تابش اعتقادات حقه قرار گیرد و از این تابش و تجلی آکنده گردد. ایمان، جزو وجود آنان و مایه تقوم هویتِ اصلی آنان باشد؛ تا کم کم، حق و فداکاری در راه اعتلای حق، چون خون، همة وجود آنان را گرم کند و چون روح، جوهر حیات آنان باشد».

****

ارمغان چهارم:

کمی دیرتر
نویسنده: سید مهدی شجاعی
انتشارات نیستان، چاپ اول اسفند ۱۳۹۰
۲۷۲ صفحه ، ۷۵۰۰ تومان

****

سید مهدی شجاعی در باره این اثر می گوید: «بارها در طول نوشتن این رمان دچار تردید و دودلی شدم. یک دلم می‌گفت: بیا و از خیر این کار بگذر و برای خودت دشمن تراشی نکن. عقل هم چیز خوبی است! مثل مگس بر روی زخم ها و عفونت ها ننشین! خوبی ها را ببین. دل دیگرم می‌گفت: نویسنده باید آینه باشد. آینه اگر زشتی ها را بپوشاند و فقط زیبایی ها را نشان دهد که دیگر آینه نیست … سرت را درد آوردم ولی دوست داشتم بدونی که در طول این کار با خودم چه دست و پنجه هایی نرم کردم … به خودم گفتم عموم کسانی که پیش از این تقدیر و تحسینت می‌کردند، بعد از انتشار این کار، ممکنه تقبیح و نکوهشت کنند.»

این رمان از چهار فصل زمستان، پاییز، تابستان و بهار تشکیل شده، و نویسنده در آن  نگاهی  متفاوت و نقادانه به فضای انتظار جامعه امروز دارد.

کمی دیرتر با یک اتفاق شگفت و غریب آغاز می‌شود، جشن نیمه‌شعبان است و مجلسی پرشور و بسیاری که فریاد «آقا بیا» سرداده‌اند… در این میان جوانی و فریادی که: «آقا نیا…» فضا را به هم می ریزد این شروع جذاب ما را با شخصیت‌هایی آشنا می‌کند که همه مدعی‌ انتظارند اما وقتی هنگام عمل می‌رسد و هنگامه عمل به شعارها می‌رسد، آن نمی‌کنند که می‌گفتند.

رمان در ابتدا به ترسیم فضا از زبان یک نویسنده حاضر در این مجلس که گویا خود شجاعی است، می‌پردازد و پس از آن واکنش حاضرین در مجلس نسبت به جوانک را ترسیم می‌کند.نویسنده پس از این ماجرا با جوان همراه می‌شود و در سفری ماورایی به سراغ تک تک افراد حاضر در مجلس می‌رود و مشاهده می‌کند که هر یک از آنها در برابر این گفته جوان که امام زمان(عج) ظهور کرده و پیغام داده که شما او را همراهی کنید چگونه از خود واکنش نشان می‌دهند. در فصل پایان این رمان نیز سیمای واقعی یک منتظر امام زمان(عج) از سوی جوان و به زبان راوی ترسیم می‌‌شود.

رمان در فضایی مکاشفه‌گونه و بی‌زمان پیش می‌رود و مواجه همه آدم‌ها را می‌بینیم با قصه ظهور… و کشف چرایی «آقا نیا»ی جوان. شجاعی در این رمان همه اقشار و همه آدم‌ها را با بهانه‌هایشان برای نخواستن امر ظهور، دقیق و ظریف معرفی می‌کند. تا آنجاکه حتی به راوی هم رحم نمی‌کند و در فضایی بسیار بدیع،‌ خودش را هم در معرض این امتحان می‌گذارد. نویسنده در «کمی‌ دیرتر» همه آفت‌های انتظار را با شخصیت‌های قصه‌اش برای مخاطب روایت نمی‌کند، بلکه به تصویر می‌کشد و نشانش می‌دهد… انسان‌های مدعی انتظار و منتظر ظهور غریبه نیستند؛ خودمانیم و شجاعی در رمانش به خوبی به این زبان دست یافته که وقتی از هر قشر و صنف و گروهی یک نمونه آورده با مصادیق کار ندارد و در پی اثبات شمول ادعایش است.

نویسنده در پایان همه موشکافی‌هایش در نقد منتظران به دنبال آن است که مخاطب منتظر واقعی را بشناسد و ببیند که انتظار به فریادهای بلند «آقا بیا» نیست؛ به دلی است که برای حضرت می‌تپد و اخلاصی که میان زندگی جاری است و آقایی که خودش به دیدار منتظرانش می‌آید…

سید مهدی شجاعی جلد دوم این رمان را نیز منتشر خواهد کرد که با استفاده از بخش هایی که از جلد نخست خودش حذف کرده آن را آماده چاپ کرده است.

*****

ارمغان پنجم:

تومی آیی

اثر : ع ص

در «ارمغان الف» نخست، هدیه ویژه ما کتابی ست از «ع ص» یا استاد علی صفایی حائری، یکی از نوادر زمان که جذبه ای عجیب داشت و در پیرامونش همه نوع آدمی پیدا می شد، کسانی که با دمی حضور در کنار او جلای روح می دادند و صفای باطن؛ و همچنین از وجودش گرانقدرش کسب فیض می کردند.

دایره مطالعات او گسترده و عمق آن بسیار بود، به گونه ای که اغلب دیگران را به حیرت وا می داشت. عمری کوتاه اما پربار داشت از ۱۳۳۰ تا ۱۳۷۸ چهل هشت سال زیست.

در این مختصر تنها نقل قولی از او می آوریم از زبان استاد درباره کسی که او هم در همین سن و سال درگذشته، اما با سرنوشتی متفاوت، با این حال استاد حائری آنچه را که باید در نوشته های او می یافت و مورد توجه قرار می داد از نظر دور نداشت.  

همین که دریابیم استاد حائری با آثار او نیز آشنا بوده و در آن سن کمی که آنها را خوانده با چه نگاه روشن بینانه و نه کج تابانه و با چه وسعت نظر درخوری آنها را فهمیده، می توان به گوشه ای  از نوع نگاه والای او به دنیا پی برد.

«ع ص» درباره صادق هدایت می گوید: « شاید سیزده ساله بودم که داستان‌های صادق هدایت را تمام کردم. داستان‌هایی که درد و رنج انسان را مشخص می‌ساخت و پوچی و بن بست او را نشان می‌داد.»

در آخر این بسته اثری خواندنی در باره حضرت حجت (عج) را به قلم ع ص به شما ارمغان می دهیم با عنوان «تو می آیی». کتابی که از عنوانش پیداست به ماجرای غیبت  امام عصر (عج) می پردازد.

این کتاب را می توانید اینجا  یا از فایل ضمیمه همین مطلب دانلود کنید و از خواندن آن حظ بسیار ببرید.

درباره استاد صفایی حائری بیشتر بدانید:

على صفايى حائرى (۱۳۷۸ - ۱۳۳۰) انديشمند فرهيخته، عارف شيدا و نويسنده و شاعر بى آرام، در شهر قم به دنيا آمد و دوره‏ ى كودكى و نوجوانى را در اين شهر سپرى نمود. پس از آشنايى با ادبيات كودكان در سطح مجلّه‏ هاى كودك آن روزگار و دست‏يابى به ادبيات نوجوان در سطحى گسترده‏ تر، در چهارده سالگى به تاريخ ادبيات ايران و ادبيات معاصر جهان روى آورد و با شاهكارهاى ادبى، در هر دوره آشنا شد. آشنايى با آثار و انديشه‏ هاى فرانتس كافكا و صادق هدايت و تحليل‏هاى پوچ‏گراى غربى و آمريكاى لاتينى و طرح‏هاى اگزيستانسياليستى و ماركسيستى، ره‏ آورد مطالعات گسترده‏ اش در آغاز نوجوانى بود.

هم‏زمان، به تحصيل و تلمّذ ادبيات عرب، معارف و فقه اسلامى، نزد پدر فرزانه و دانشمندش همت گمارد.

شايد مهم‏ترين پديده در اين دوره از حياتش، «تجربه‏ى شهود»ى است كه در پانزده سالگى داشته است. و همين تجربه‏ ى شگفت، سرآغاز پيدايش دگرگونى و تحوّل شگرفى در سراسر زندگيش گرديد. البته او، پيرامون اين پديده - جز به اشاره، در چند سطر كوتاه از كتابى - ياد نكرده است.

در شانزده سالگى، با زنى فداكار و نمونه، پيمان همسرى بست و در نوزده سالگى، نخستين فرزندش تولّد يافت. و با اين تولّد - به تعبير خودش - زندگى آرام و ساده‏ اش، دست‏خوش بلاها و شورها و لطف‏هايى شد.

در هجده سالگى، نخستين كتابش را با عنوان « مسؤوليت و سازندگى» به نگارش درآورد؛ كه به واقع، شالوده و ساختار تفكّرش، بر اين پايه استوار گشت. در اين كتاب، «تربيت و سازندگى» را نخستين نياز انسان و زيربناى حركت او برمى ‏شمارد.

صفايى با نبوغ سرشارى كه از پدرانش به ميراث مى‏ برد - پدر و پدربزرگش، هر دو از عالمان برجسته‏ ى دينى بودند - در عنفوان جوانى به درجه‏ ى اجتهاد در فقه نايل آمد. او به قرآن و نهج‏ البلاغه، عاشقانه انس مى‏ ورزيد و مبانى و روش‏هاى تربيت و سازندگى را، در اين سرچشمه‏ ها مى‏ كاويد. بيش از ۵۰ اثر مكتوبى كه از او در زمينه‏ هاى دينى، تربيتى، نقد و شعر بر جاى مانده، از گستردگى و عمق مطالعات و تتبّعاتش حكايت مى‏ كند.

غالب كتاب‏هايش با نام «عين. صاد» منتشر مى‏شد؛ كه هم مخفّفى از نام و نام خانوادگى‏ اش بود و هم، به معناى«چشم جلوگير»!

چهره و نگاهش دوست‏ داشتنى بود، و حضورش دل‏ربا و مهرانگيز. نَفس دلكش و لطف سخنش، دل‏ها را برمى‏ انگيخت. چندان كه بى‏ دشوارى، به انس قلوب نايل مى‏ آمد. با اين حال، براى ارادت گزاردن و ستايش انبوه دوست‏دارانش نسبت به خود، عرصه و مجالى نمى‏ گذارد. هم‏چنان نيز، سستى‏ هاى همراهان، يا نكوهش‏هاى طاعنان و درشتى‏ هاى منتقدان، بيمناكش نمى‏ كرد و از «راه»ش بازنمى‏داشت و از شكيبايى‏ اش نمى‏ كاست. كسى به ياد ندارد، كه او، از كاستى‏ ها و سستى‏ ها و فشارهاى ديگران، زبان به ملامت و شكايتى گشوده باشد.


در سفر و حضر، همواره به تربيت و سازندگى نيروهاى كارآمد مى‏ پرداخت. و اگر در دورترين منطقه ‏ى كشور، زمينه‏ ى تربيتى مى‏ يافت، رنج سفر را بر خويش هموار مى‏ ساخت و به سوى آن مى‏ شتافت. و در اين راه، شب و روز را نمى‏ شناخت. به ويژه، براى جوانان بيش‏ترين ارج و برترين ارزش را قايل بود. همين بود كه پيرامونش نيز، از حضور و همراهى جوانان، هيچ‏ گاه خالى نشد.

درِ خانه‏ اش و آغوش مهربانش، چه روز و چه شب، همواره به روى همگان باز بود. بسيار اتّفاق مى ‏افتاد كه در نيمه‏ هاى شب - كه تاريكى و خواب و سكوت بر سر شهر و ساكنان آن سايه مى‏ افكند - پذيراى جوانان محروم و بى‏ پناه مى‏ گشت.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
تو می آیی (بسته ای به مناسبت نیمه شعبان)