نظر منتشر شده
۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 314557
خادمی یک «سردار» در اربعین ۹۳ + عکس
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۳
شهید «حاج هادی کجباف» با آغاز تحرک داعش در منطقه به صورت داوطلبانه به کشور سوریه رفت تا اینکه در جنگ با تروریست‌های سوریه فروردین‌ماه امسال طی عملیاتی در منطقه «بصر الحریر» درعا به مقام شهادت رسید.

به گزارش ایسنا، هنوز آهنگ صدا حاج ذبیح‌الله حاج‌بخشی و آن رجز خوانی‌های حماسی و اعتقادیش را که در دوران هشت سال دفاع مقدس با حضور در جبهه و مناطق عملیاتی می‌گفت:«کجا میری؟ کربلا. با کی میری؟ با شهدا.» از یاد نرفته است. در بهبوهه جنگ تحمیلی این شعار برای رزمندگان مهم بود چون می‌خواستند با دست خالی از شرافت و هویت دینی و ملی خود با اقتدا به فرهنگ سید و سالار شهدا دفاع کنند. تا اینکه قطره قطره با شهادت طلبی‌هایشان این شعار برای آنها به یک آرمان مهم و دست یافتنی تبدیل شد.

از جمله رزمندگان و فرماندهای که در راه این آرمان در جبهه حضور یافتند می‌توان به اسم «حاج هادی کجباف» اشاره کنیم. او در طول حضور در جبهه نبرد حق علیه باطل در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ۹ بار مجروح و دو بار نیز دچار موج گرفتگی شده بود.

این فرمانده دوران دفاع مقدس با آغاز تحرک داعش به صورت داوطلبانه به کشور سوریه رفت تا اینکه در جنگ با تروریست‌های سوریه فروردین‌ماه امسال طی عملیاتی در منطقه «بصر الحریر» درعا به مقام شهادت رسید و پیکرش حدودا ۵۰ روز در دست گروه تروریستی داعش بود. پیکر شهید کجباف پس از چند ماه‌ روز چهارشنبه ۲۰ خرداد ماه ۹۴ در پی تبادل پیکر شهدا در اختیار ارتش سوریه و نیروهای مدافع حرم قرار گرفت. پیکر این فرمانده شهید روز شنبه ۲۳ خرداد ماه وارد تهران و به اهواز منتقل شد.

شهید حاج هادی کجباف متولد تیر ماه سال ۱۳۴۰ در شهرستان شوشتر بود و دوران تحصیلات خود تا دیپلم را نیز در همین شهرستان سپری کرد.

خدمت سربازی او از سال ۱۳۵۹ آغاز شد و بعد از اینکه دو ماه آموزشی را در آبادان پشت سر گذاشت، به سوسنگرد رفت. در زمان محاصره سوسنگرد آنجا بود و با بالا گرفتن درگیری‌ها به همراه یکی از دوستانش با لباس عربی از طریق رودخانه و کانال‌های اطراف شهر از مهلکه خارج می‌شوند و پیاده خود را به اهواز می‌رساند.

او مدتی بعد مجددا اعزام می‌شود. این فرمانده شجاع سال ۱۳۶۰ در جبهه بستان در چند جای بدنش دچار جراحت شد. در جریان این مجروحیت یک ترکش به اندازه انگشت اشاره هم به کمرش در نزدیکی نخاع اصابت کرده بود. از آنجایی که احتمال داشت پس از خارج کردن ترکش او فلج شود، تا پایان عمر و زمان شهادت این یادگاری دوران جنگ تحمیلی در بدنش باقی ماند.

حاج هادی در پی این جراحت دو ماه در خانه ماند تا اینکه باجناقش به دنبال او آمد و آذرماه سال ۶۰ همراه یکدیگر به شوشتر رفتند. معلمی و آموزش از علائق او بود. از آنجایی که همسرش معلم بود توانسته بود تا مقدمات فعالیت‌های آموزشی حاج هادی را برای تدریس فراهم کند. اما به دلیل حضور در جنگ تحمیلی و درگیر شدن با دشمن در خوزستان در زادگاهش ماند. او معاون فرماندهی گردان «مالک اشتر» شوشتر از لشکر ۷ ولی‌عصر(عج) بود.

حاج هادی سال ۱۳۶۱ با همسرش ازدواج کرد. ۱۵ روز پس از ازدواج به جبهه رفت. حاصل این ازدواج سه فرزند به نام‌های فاطمه، سجاد و محمد است.

تصویری که مشاهده می‌کنید مربوط به خادمی این فرمانده برای امام حسین (ع) در اربعین سال ۱۳۹۳ است.
 
کلمات کلیدی : شهادت ، مدافعان حرم
 
مهدی رنجوری
۱۳۹۴-۰۹-۱۲ ۱۱:۰۲:۳۶
یاد و نام شهدای ایران زمین بخیر و جاودانه باد (3362382) (alef-11)
 
ثریا دالغین
۱۳۹۴-۰۹-۱۲ ۱۱:۲۶:۴۷
الف جان بهبوحه درست است یا بحبوحه؟ (3362464) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۹-۱۹ ۱۰:۴۶:۵۴
درست،کاریه که یک آدم مخلص برای مردم مملکتش انجام داد-میخواد با ح جیمی باشه یا دوچشم (3379292) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.