توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 458251
ماجرای عنایت ویژه سردار سلیمانی به کاروان راهیان نور
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۳ فروردين ۱۳۹۶ ساعت ۱۲:۰۰
برای یکی از اعضای کاروان دانشجویی بنت الهدی اتفاقی رخ می دهد و آن را در کانال کمیل برای همسفران خود تعریف می کند. راوی کاروان شرح ماجرا را به سردار سلیمانی منتقل می کندو ....

به گزارش تسنیم، اعزامی به مناطق عملیاتی دفاع مقدس، وقتی یکی از مسئول های موسسه بنت الهدی به او می گوید بیا به راهیان نور برویم خیلی جدی می گوید:«نه،» قرار نبود به این سفر بیاید، ولی وقتی بعد از نماز مغرب و عشاء بر سر سجاده می نشیند، با شهدا درد و دل می کند و می گوید:« هر طور خودتان صلاح می دانید و اگر می طلبید من بیایم.» روز قبل از حرکت دوباره مسئول دیگری از موسسه به او می گوید:«بیا برویم، اربعین که نشد بیایی، کربلای ایران، آنجاست.» وقتی اسم اربعین را می شنود دلش می لرزد و بعد از گذشتن از چند مرحله و عدم تایید این سفر، در نهایت مهر تایید برای سفر به سرزمین های نور بر روی برگه ماموریت زده می شود و او راهی می شود.

«زینب اکبری» از مسئولان کاروان دانشجویی موسسه بنت الهدی است. اتفاقی در شب اول این سفر برای او می افتد اما گویی کسی  او را مامور کرده بود تا این زائر شهدا، از گزند سرما در امان بماند.

«زینب اکبری» کارشناس واحد رفاهی موسسه آموزش عالی بنت الهدی در گفتگو با تسنیم درباره این اتفاق، چنین می گوید:این اولین سفرم به راهیان نور بود، حس غریبی داشتم. روز رفتن، صبح حرکت کردیم و در مسیر استراحت نداشتم و آخر شب وقتی برای اسکان به بیمارستان صحرایی امام علی(ع) در آبادان رسیدیم، از شدت خستگی سرگیجه شدیدی داشتم، قبل از شام استراحت کردم.

وی در ادامه چنین می گوید: بعد از شام و مشخص شدن محل خواب بچه ها، خوابیدم و از شدت خستگی انگار بی هوش بودم. واقعا نمی دانم چه کسی یا چه چیزی من را بیدار کرد، فقط انقدر می دانم که هراسان از خواب پریدم و با شتاب می دویدم، در حالی که نمی دانستم چرا از خواب بیدار شدم و می دوم. اول به سمت سالن سمت راست رفتم و بعد به سمت سالن سمت چپ دویدم که یک لحظه دیدم یکی از  خانم‌های طلبه در راهرو روی زمین بدون روانداز خوابش برده و از سرما خود را جمع کرده و در حالی که داشته دلنوشته یا خاطره ای از شهدا می نوشته خوابش برده است. چون خودکار دستش بود و دفترچه مخصوصی برای نوشتن دلنوشته به بچه ها داده بودیم، زیر دستش بود.

اکبری می گوید: وقتی به طرف این طلبه رفتم ، گویی متوجه شدم علت دویدن من، کمک به این طلبه بوده است. انگار یک نفر شانه های من را گرفت و ناخودآگاه به طرف اتاق آخر که محل استراحت خدام بود هدایت کرد و رفتم آنجا، سریع یک پتو برداشتم و انداختم روی این طلبه و بعد آرام شدم مثل کسی که هیچ کار دیگری در این دنیا ندارد و رفتم بخوابم. وقتی می خواستم به محل خوابم برسم، به خودم می گفتم خدا کند کسی من را ندیده باشد که اینطوری مثل دیوانه ها می دویدم.  

وی درباره این ماجرا می گوید: احساس می کنم من خودم نمی دویدم و کسی من را می دواند که خیلی برایم عجیب بود. این طلبه از بچه های پاکستان بود و در تمام طول مسیر وقتی می خواست بخوابد، کنار من می آمد و سرش را روی پای من می گذاشت. قبلا که با بچه ها در اربعین به کربلا رفته بودم، آگاهانه نیمه شب از خواب بیدار می شدم و اگر پتوی کسی کنار رفته بود را رویش می انداختم ولی اینجا گویی کسی من را بلند کرد.

اکبری ماجرا را فراموش می کند تا این که شب آخر، به منطقه عملیاتی کانال کمیل می روند. بچه های این کاروان در قتلگاه شهدای کانال کمیل قدم گذاشتند، محلی که فقط خانواده های شهدا اجازه ورود به این قسمت را دارند. بعد از قرائت سوره یاسین توسط دانشجوها، روایت گری و اقامه نماز مغرب و عشاء در این محل، راوی درباره عنایات حضرت زهرا(س) سخن گفت.در این هنگام، اکبری از جای خود بلند شد و ماجرایی را که شب اول سفر برایش اتفاق افتاده بود تعریف کرد. بچه ها به شدت منقلب شده و صدای گریه و نجوای آنها فضای کانال را پر کرد.برخی ها از شدت منقلب شدن، توان راه رفتن نداشتند و در حالی که دوستانشان آنها را کمک می کردند با نجواهای آرام با شهدا، از این منطقه خداحافظی کردند.

«جواد تاجیک» مسئول قرارگاه نور سازمان بسیج دانشجویی و راوی این کاروان که شاهد این لحظات بود، هنگام بازگشت به تهران، سردار حاج قاسم سلیمانی را در فرودگاه می بیند و ماجرای کانال کمیل را برای سردار تعریف می کند که سردار می گوید:« سلام من را به دخترهای گلم برسانید و از جانب من به آنها بگویید زیارتتان قبول.»

حوزه علمیه جامعة المصطفی(ص) از مراکزی است که طلبه‌های غیرایرانی را پوشش داده و حمایت می‌کند و مؤسسه بنت‌الهدی زیرمجموعه جامعة المصطفی بوده که فقط خواهران طلبه در آنجا تحصیل می‌کنند. در این مرکز دروس حوزوی و دانشگاهی با یکدیگر ادغام شده و دانشجویان در هر دو بخش تحصیل می‌کنند. در شش ماه اول ورود دانشجویان به ایران، فقط زبان فارسی را می‌آموزند و سپس دوره‌های تمهیدیه که آشنایی با مفاهیم و آموزه‌های اسلامی است، کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری را گذرانده و مدرک بین‌المللی دریافت می‌کنند.

کاروان دانشجویان غیر ایرانی 27 ملیت موسسه بنت الهدی که ازکشورهایی همچون هندوستان، چین، بحرین، برمه، پاکستان، ترکیه، چین، سریلانکا، بوسنی، تاجیکستان، تانزانیا، تونس، حجاز، زامبیا، غنا، مادرید، بلژیک، اندونزی، ازبکستان و افغانستان حضور داشتند، در این ایام از مناطق عملیاتی 8 سال جنگ تحمیلی در جنوب کشور بازدید و زیارت کردند.
 
کلمات کلیدی : سردار سلیمانی، کاروان،راهیان نور
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.