توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 223602
قابل شما را دارد
بخش تعاملی الف - وحید بصیر
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۰۴
اصطلاحی در عامیانه رواج دارد که افراد در مواقع از خود گذشتگی یا از روی شکسته نفسی بکار می برند و آن "قابل شما را ندارد" است. گاهی طرفین به اصطلاح ندار هستند و از روی اخلاص در هنگام واگذاردن چیزی "قابل شما را ندارد" را بیان می کنند. شاخصه اصلی ندار بودن، شفافیت و عدم پنهان کاری است. یعنی شما آن قدر به طرف مقابل اطمینان دارید که فرضا در مسائل مادی خیلی شفاف از دار و ندار هم با خبرید و ایرادی بر این با خبری نمی بینید و همچنین طرفین این با خبری از واقعیت احوال خود را تهدیدی برای خود نمی انگارند. این اطمینان زمانی واقع می شود که طرفین یکدیگر را از خود بدانند. به این معنی که به طور نسبی نفع و ضرر خود را نفع و ضرر طرف مقابل بدانند.

این مقدمه ای کوتاه بود برای ورود به موضوع تلاش این روزهای دولت یعنی "باز هدفمندی یارانه ها". شاید اصطلاح "باز هدفمندی"هم صحیح نباشد چون برای این مدل پرداختی که تا کنون انجام می شد نمی توان از واژه هدفمند استفاده کرد به این دلیل که در اصل هدفی در کار نبود. نه به این معنی که کار بیهوده ای بود، نه. بل به این معنا که انتخابی در کار نبود و یارانه به همه پرداخت می شد. به نظرم پرداخت "هدفمند به همه" یک عبارت متناقض است. چون در این حالت ما بدون هدف یارانه را به همه پرداخت می کنیم. از بی هدف نشانه گیری کردن بگذریم. بحث اصلی من در اینجا این است که بعد از این پروژه باز ثبت نام خیل عظیمی از مردم را خواهیم دید که همچنان به عنوان هدف در این طرح سرجای خودشان ایستاده اند و مجدد ثبت نام کرده اند و تلاش های شبانه روزی صدا و سیما جواب دندان گیری برای دولت به همراه نخواهد داشت. می پرسید چرا؟ علتش در همان اصطلاح خلاصه شده: ندار نبودن.

مشکل دیرینه ای که ریشه در حکومت های استبدادی که بر این مردم حکومت کرده اند دارد و گریبانگیر دولت های متأخر نیز شده است. وارد بحث نمی شوم امّا سراغ نتیجه اش می روم که باعث شده در ایران دولت و ملت (بجز مقاطعی در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس) با یکدیگر ندار نباشند. به زبان ساده تر مردم دولت ها را از خود نمی دانند. این موضوع ربطی به مسائل سیاسی هم ندارد چه اینکه اگر اینطور بود افرادی که به دولت حاضر رای دادند (که حدود ۱۸ میلیون نفرند) باید به پشتیبانی از دولت منتخبشان که با معضل بودجه دست و پنجه نرم می کند از یارانه ها انصراف دهند که به عقیده بنده این اتفاق نخواهد افتاد.

یکی از رزمندگان جبهه که در قسمت پشتیبانی مشغول خدمت بوده است تعریف می کرد که در زمان مرخصی به رزمندگان مبلغی به عنوان هزینه رفت و برگشت به خانه می دادند و می گفت برای رزمندگان یک مسئله عادی بود که هرکس هر میزان از این مبلغ را که هزینه نکرده بود در پایان مرخصی به من باز میگرداند در صورتی که نه الزامی بود نه محاسبه مخارج. با این مثال خواستم احساسی را که آنها به دولت وقتشان داشتند و احساسی که ما نسبت به دولت و سرمایه در دستش داریم واضح تر کرده باشم.

خواستم بگویم دولت برای اینکه مردم را به پشتیبانی از خودش ترغیب کند باید با "عملکردش "دست یاری به سوی خود مردم بلند کند نه صدا و سیما و رسانه ها. آن وقت است که به پشتیبانی بلند مدت مردم که در پی رضایت آنها می آید دست خواهد یافت و مردم با روی باز نه تنها در انصراف از یارانه ها بلکه در پرداخت هایشان خواهند گفت: قابل شما را ندارد شما هم از خود مایید.
 
کلمات کلیدی : وحید بصیر