نظر منتشر شده
۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 350205
درسی از انتخابات هفت اسفند برای اصولگرایان
محمد حسین احمدپور، 14 اردیبهشت 95
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۳۸
پس از برگزاری انتخابات هفت اسفند که تکلیف اکثر کرسی مجلس را معلوم کرد تحلیل‌های مختلفی پیرامون نتایج انتخابات از سوی فعالان اصولگرا و اصلاح طلب، در فضای رسانه ای کشور منتشر شد؛ و این انتخابات نیز همچون سایر انتخابات‌های برگزار شده در کشور، نکات عجیب و قابل تاملی، برای گروه‌ها و فعالین سیاسی به همراه داشت از نکات غیر قابل پیش بینی این دور از انتخابات که تعجب همگان را به همراه داشت رأی آوردن کامل لیست امید در تهران بود چرا که عموم اعضای این لیست اشخاص گمنام و بی سابقه ای بودند و در مقابل، رقبای مطرح و با سابقه ای را پیش رو داشتند. در این میان اصلاح طلبان نیز همچون اصولگرایان اعتراف داشتند که چنین نتیجه ای را پیش بینی نمی‌کردند و مثلاً عارف، کاندیدای شاخص تهران و گزینه اصلاح طلبان برای ریاست مجلس پس از انتخابات بیان داشت «فكرش را هم نمي‌كردم. تا زمان اعلام نتايج فكر نمي‌كردم وضعيت به اين خوبي باشد. برآورد خود من اين بود كه در بهترين حالت ٢٠ نفر دور اول رأی مي‌آورند كه ١٥، ١٦ نفرشان از ليست ما و ٤، ٥ نفر از ليست رقیبمان خواهند بود. بقيه هم دور دومي مي‌شوند. حتي به اين هم اكتفا نكرد و جلوتر رفت: واقعاً تعجب كردم. باورم نمي‌شد. فكر مي‌كردم شايد اين نتيجه مربوط به يك منطقه خاص تهران باشد و در مراحل بعد تركيب عوض شود.» همچنین علی مطهری در گفتگوی ویژه خبری اظهار داشت: «نتیجه انتخابات در تهران برایم غیر منتظره بود.»


از سوی دیگر در تعداد قابل توجهی از شهرهای بزرگ نتیجه انتخابات به نفع اصلاح طلبان و اعتدالیون به پایان رسید.

در مورد نتیجه انتخابات در تهران و شهرهای بزرگ و نیز نتیجه انتخابات در کل کشور تحلیل‌های گوناگونی بر صفحه ای جراید و سایت‌ها نقش بست و از زوایای مختلف نتیجه انتخابات مورد تحلیل قرار گرفت و بر اساس این تحلیل‌ها، جناح‌های سیاسی بازنگری در بعضی برنامه‌ها را برای آینده بر خود لازم دیدند اما تا آنجایی که نگارنده عموم تحلیل‌های انتخابات رو دنبال کرد به موضوع مورد بحث این نوشته که در ادامه می‌آید پرداخته نشده بود. از این رو همزمان با پایان یافتن دور دوم انتخابات مجلس و مشخص شدن ترکیب قطعی مجلس، نگارنده بر خود لازم دید که نقطه نظرات خود را در این خصوص در معرض دید علاقه مندان حوزه‌ی سیاست بگذارد.

برای پرداختن به موضوع بحث این مقدمه ضروری است ذکر شود که نتیجه انتخابات تهران و نیز شهرهای بزرگ برای گروه‌های سیاسی از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که اکثر اعضای لیست این شهرها افراد تاثیرگذار و شاخصی هستند که عموماً در صورت رأی آوردن ریاست مجلس، ریاست فراکسیون‌ها، هیئت رئیسه، ریاست کمیسیون‌ها و سایر پست‌های خطیر مجلس به آن‌ها اختصاص می‌یابد و نیز در جهت دهی حرکت‌های کلی مجلس این افراد نقش بی بدیلی ایفا می‌کنند. لذا تحلیلگران با توجه به نتایج انتخابات که طبق آن اصولگرایان در شهرستان‌ها یکه تاز میدان بودند و بر عکس در عموم شهرهای بزرگ و به ویژه تهران نتیجه به کام رقیب تمام شده بود اصولگرایان مجلس دهم را با تعبیر بی سر توصیف کردند. در همین رابطه سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران می‌نویسد: «اصولگرایان نیز اگرچه در سراسر ایران برتری نسبی به دست آورده‌اند، اما در فقدان نیروهای تأثیرگذار خود در تهران عملاً امکان هدایت کلان مجلس آینده را از دست دادند؛ به عبارتی دیگر به لحاظ کمی ممکن است دهمین مجلس شورای اسلامی اصولگرا باشد اما به لحاظ کیفی خیر؛ زیرا به دلیل برخی خطاها در مرکز، نیروهای در سطح ملی خود را از دست دادند؛ هرچند شاید برخی این جمع‌بندی را نپسندند که هم اصلاح‌طلبان را به دلیل فرستادن «نمایندگان بی‌وزن» و هم اصولگرایان را به دلیل گسیل «نمایندگان بی‌سر» باید در انتخابات ناکام دانست."

همچنین تحلیل‌ها و مستندات انتخابات حاکی از این است که عموماً شانس پیروزی اصلاح طلبان در تهران و بعضی شهرهای بزرگ بیشتر از اصولگرایان می‌باشد؛ و لذا در مورد آینده نیز وقوع این نتایج دور از انتظار نیست از این رو جبهه اصولگرایی برای اثبات حقانیت خویش و تأمین نظر رأی دهندگان این مناطق باید برنامه‌های مناسبی را در دستور کار داشته باشد اما در کنار این مسئله، باید گفت چیدن همه تخم مرغ‌ها در یک سبد خلاف تدبیر جلوه می‌کند. لذا طبق یک برنامه صددرصد ضروری، واقع گرایانه و عملیاتی، اصولگرایان باید در انتخابات‌های آینده مجلس، شماری از چهره‌های شاخص خود را از حوزه‌های انتخاباتی شهرستان‌ها روانه مجلس بکنند.

باید گفت در همین دور از انتخابات، جریان اصولگرایی از میان ۱۸۸ کاندیدای اصولگرا در تهران، نهایتاً یک لیست سی نفره را می‌توانست به مردم معرفی کند و تعداد قابل توجهی از افرادی مطرح سیاسی اجرایی به همین دلیل در لیست اصولگرایی قرار نگرفتند و در نهایت به نفع لیست اصولگرایی از صحنه انتخابات خداحافظی کردند در حالی که با یک برنامه ریزی دقیق و با ملاحظه‌ی واقعیات فضای سیاسی کشور، عده ای از این افراد می‌توانستند از شهرستان‌هایی که اصالتاً به آنجا تعلق دارند کاندیدای مجلس شوند و با توجه به توانمندی، سابقه اجرایی و سیاسی، احتمال رأی آوری بالایی هم داشته باشند.

همچنین این توضیح ضروری است که در اجرای هر چه بهتر این راهکار باید قید اصالت یا سکونت هر چند مقطعی در منطقه انتخابیه را حتماً در نظر داشت، چرا که شناخت مشکلات و نیز فرهنگ حوزه انتخاباتی، شناخت نیروهای اجرایی متعهد و متخصص، امکان سکونت راحت‌تر برای نماینده جهت حضور مناسب در حوزه انتخاباتی و امکان رأی آوری، منوط به این موضوع است.

از نقطه نظر دیگر، تصدی نمایندگی شهرستان‌های محروم توسط چنین اشخاصی می‌تواند پیشرفت و محرومیت زدایی هر چه سریع‌تر این مناطق را به دنبال داشته باشد که این موضوع نیز از دیگر فواید این برنامه است. برای جواب دهی این طرح مطمئناً یک برنامه ریزی منسجم در فاصله زمانی قابل توجهی از انتخابات ضروری است و نکته اخیر بدین معنا نیست که اصولگرایان با تبلیغات زود هنگام بخواهند فضای سیاسی را متأثر کنند بلکه هدف این طرح، صرفاً یک برنامه ریزی برای پیاده سازی در زمان انتخابات می‌باشد.

برای بررسی همه جانبه این طرح یکی از اشکالاتی که به این طرح می‌تواند وارد باشد این است که نمایندگان اصولگرای شهرستان‌ها و مخصوصاً مناطق محروم در حالتی که دولت از جناح رقیب باشد جهت جذب اعتبار و همراهی دولت، جهت پیگیری مسائل حوزه انتخاباتی خود مجبور به کاهش غلظت مواضع سیاسی و ملی خود هستند فلذا نمایندگان شاخص در شهرستان‌ها، موقعیت مناسبی جهت پیگیری مواضع سیاسی و دفاع از منافع ملی را نخواهند داشت. در جواب باید گفت که این اشکال تا حدودی وارد است اما در عین حال چنین افرادی، با مصلحت سنجی و کاهش مواضع سیاسی خود باز هم کارایی قابل ملاحظه ای خواهند داشت و نیز در بعد قانونگذاری مجلس و نیز موضوعاتی که ذاتاً چالش پذیر نیستند نقش مهمی را می‌توانند ایفا کنند و حتی در پیگیری مشکلات مناطق محروم چنین اشخاصی توان مطالبه چشمگیری دارند و از قدرت مانور مطلوبی برخوردارند. دولت نیز به ریسک مقابله با چنین افرادی در صورت عدم مساعدت لازم در جهت حل مشکلاتی حوزه انتخاباتی واقف است.

در پایان باید گقت این طرح آثار مثبت دیگری را نیز به همراه دارد. چرا که با حضور چهره‌های توانمند و صاحب فکر اصولگرایی در اقصی نقاط کشور، گفتمان اصولگرایی به صورت حداکثری در کشور توسعه می‌یابد و نیز بعد مردمی جریان اصولگرایی فرصت ظهور و بروز بیشتری پیدا می‌کند.
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۲-۱۴ ۰۸:۵۵:۱۸
به نظرم برخی دوستان واقعا اصولگرا باید در جایی غیر از تهران نماینده می شدند.
که امکان حضورشان در مجلس فراهم می شد.
اصرار به حضور در تهران و در کنار افرادی که من به اونها اصولگرا نمی گویم باعث شد افرادی مانند توکلی و ابوترابی از صحنه جا بمانند. (3681632) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۲-۱۴ ۱۰:۵۹:۰۷
چرا نمیخواید متوجه بشید که رای مردم نفی کارهای شما است؟ وقتی تمام نیروهای اصلی اصلاحطلب رو قلع قمع کردین، مردم هم اینچنین پاسخ شما رو دادند. (3681902) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۲-۱۴ ۱۱:۰۰:۵۳
این درسها را اضافه کنید:
1- نزدیکی بیش از حد به جریان تند رو که عملا کنترل اوصولگرایان را بدست گرفتند.
2- عدم توجه به قشر متوسط جامعه که جمعیت آن در حال افزایش است و نیاز های فرهنگی و اجتماعی متفاوتی دارند. متاسفانه تحلیل هایی که حد اقل در در رسانه های اصولگرا میشود در صدد تقلیل آن ان به فقیر و غنی است. در حالی که پیروزی اصلاح طلبان در تهران و شهر های بزرگ مربوط به آرای این طبقه است نه اغنیا که به حکومت نزدیکترند و از دولت قبلی متنعم. (3681907) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.