نظر منتشر شده
۲
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 170106
اندکی پرداختن به میراث مکتوب؛
وقف میراث و میراث وقف (بخش اول)
دکتر اکبر ایرانی*، 17 آبان 91
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۲۲:۰۹
همیشه اوضاع زمانه و شرایط اقتصادی، در حیات و ممات مراکز فرهنگی مؤثر بوده است. گاهی «رونق عهد شباب است دگر بستان را» و گاه چرخ زمانه دگرگون شده و «جای آن است که خون موج زند در دل لعل». الغرض شک نیست که برای شروع کارهای بزرگ علمی و فرهنگی، اتّکا به مساعدت های دولتی امری اجتناب ناپذیر است. اما برای ادامه راه، باید از نهادهای مردمی مثل سازمان اوقاف و یا حمایت های ملی و مشارکتی بهره جست. در واقع، دولت، خوب است که به قول اهل منطق: علت مُوجِده باشد و نهادهای مردمی علت مُبقِیه که در تداوم امور خیر مشارکت داشته باشند.
الحق و الانصاف پس از پشت سرگذاشتن عقبه ویرانگر و سرنوشت ساز جنگ تحمیلی، شاهد موج گسترده تأسیس مراکز علمی، دانشگاهی، فرهنگی و پژوهشی بوده ایم. مجتمع های عظیمی به خصوص در تهران و قم بنا شد که مایه مباهات است. لیکن باعث تأسف است که اینان به جای این که برای ادامه فعالیت های خود، اعتبارات مالی و بودجه خود را از طریق موقوفات و وجوهات تأمین کنند، اتّکا و وابستگی خود را از دولت کم نکردند. طبیعی است وقتی- خدای ناکرده- شرایطی پیش آید که این کمک ها قطع شود، بسا سرمایه های علمی و هزینه های بسیاری که رشته شده، پنبه شود. و این خطایی است که خطری جبران ناپذیر در پی دارد.
دوستان میراث مکتوب واقفند که ۵- ۶ سال پیش، به دلایلی که جای ذکر آن نیست، چاه بر سر راه کندند و چوب لای چرخ میراث گذاشتند و مدتی این مثنوی تأخیر افتاد و کتابی راهی چاپخانه نشد و «دور گردون بر مراد ما نرفت»، ولی مثل روز روشن، می دانستیم و غم نداشتیم که «دائما یکسان نباشد حال دوران....» و طبعاً با گذر ایام و تمرین صبر «کیمیایی همچو صبر آدم ندید» اوضاع به حالت «تا باد چنین بادا» باز می گردد. این روزگار عسرت، هرچند به سختی گذشت، اما آثار و تبعات مثبت و منفیی به همراه داشت. برخی کتابهایشان را پس گرفتند، بعضی به سراغ کار دیگری رفتند و البته اغلب دوستان همدلی و همراهی کردند و با سرد و گرم روزگار ما ساختند که «فی تقّلب الاحوال تعرف جواهر الرجال.»
در آن ایام به فکر چاره افتادیم تا ببینیم آیا می شود کاری کرد تا روی پای خودمان بایستیم و دیگر چشم به کمک های سالانه عمومی نداشته باشیم؟ با جمعی از دوستان خدمت مرحوم استاد ایرج افشار رفتیم. ایشان از تجربیات خود در این باره گفت. گفتیم ما انجمن دوستداران میراث مکتوب را به این منظور تشکیل داده ایم تا علاقه مندان عضو شوند و اگر صاحب ثروتی علاقه مند به فرهنگ هم دید که مثلاً شما و ... عضو هستید، راغب به همکاری و مشارکت شود. حتی اشاره کردیم استاد ... تمام حق التألیف های خود را بابت کمک به حفظ میراث مکتوب هبه کرده است. به هر روی، تجارب استاد چندان مشوق ما بر این کار نبود.
در آن ایام خدمت مرحوم صنعتی زاده رسیدم، ایشان قبول کردند که تمام هزینه های کتاب شرح بیست باب ملا مظفر را بپردازند، پیشنهاد من این بود که مبلغی را وقف کنند و ما برای چاپ ۱۰۰ متن کهن تاریخ علمی بتوانیم برنامه ریزی کنیم.
به هر حال، به هر دری دقّ الباب می کردم، با افراد مختلفی از اهل علم گرفته تا اهل تجارت صحبت کردم، حتی حاضر شدم نشان کارخانه ماکارونی سازی ... را داخل کتابی بزنم و هزینه های آن را بگیرم تا آثاری که با هزار خون دل تولید شده، چاپ و عرضه شود.

ادامه دارد...

*مدیر عامل موسسه پژوهشی میراث مکتوب
 
United States
۱۳۹۱-۰۸-۱۷ ۲۳:۳۴:۴۸
دو نکته در نظر بنده هست که شاید یکی از آنها البته ربط مستقیم ندارد اما در مورد وقف است.
اول بنده به مدیرعامل محترم موسسه پژوهشی میراث مکتوب پیشنهاد می کنم، با توجه به فراگیری اینترنت و نیز بدون هزینه بودن انتشار کتاب در این شبکه (البته خوب می ماند حق تالیف یا حق زحمات تقبل شده برای آماده سازی کتاب که آن هم می تواند فروش نسخه الکترونیکی کتاب باشد، همین امروز در یکی از خبرگزاریها از یک موسسه ایرانی نام برده شده بود که با هزینه کم می تواند کتاب مولفان داخلی را برای فروش در سایت آمازون قرار دهد)، می توانند تا زمانی که قرار است کسی برای تامین مالی چاپ کتاب به صورت فیزیکی اقدام کند، ایشان متن را به صورت فایل های پی دی اف یا فایل های متنی دیگر در شبکه اینترنت قرار دهند. این امر امکان استفاده از این میراث مکتوب را برای هر محققی در هر گوشه از هر کشور فراهم می کند، در ثانی الان هم ناشران معتبر بین المللی دیگر مطالب زیاد کتابهای مرجع را به صورت چندین مجلد چاپ نمی کنند بلکه سی دی آن را می فروشند.
متن الکترونیک هم به راحتی قابل جا به جایی، جستجو و تحقیق است اما چه کسی می تواند در سفر یا به همراه خود مثلا ده جلد کتاب قطور را حمل کند!
دوم: واقفان محترم باید خیلی در وقف دقت کنند، چون این وقف برای یک روز و دو روز و برای یک شرایط زمانی نیست، الان هستند مکانهایی که در طرح های عمرانی قرار می گیرند یا مغازه یا قطعه زمین وقفی وسط یک مجموعه ای از زمین ها قرار می گیرد که صاحبان املاک اطراف خود را به زحمت می اندازد یا مانع از امور عمرانی می شود. بنابراین نوع وقف و تخصیص آن باید به گونه ای باشد که واقف خواهان ثواب خدای ناکرده ده سال، یا 50 سال بعد با دلخوری و ناراحتی مردمی که می خواسته به آنها خدمت کند، مواجه نشود. (1013686) (alef-1)
 
ابوالبشر
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۸-۱۸ ۱۳:۲۰:۵۴
به نظر من هرکس تا وقتی زنده است حق استفاده از نعمات روی زمین را دارد وحق ندارد بعد از مرگش نیز زمینی که مال او نبوده و بعد از مرگ نیز دیگر مال او نخواهد بود را به اسم وقف مصادره کند چه اگر تمام ملیاردها انسانی که روی زمین آمده -زیسته ومرده اند ملکشان را وقف میکردند نسل امروز چیزی برای مالک شدن نداشت ویک دولت جهانی به اسم اوقاف داشتیم کما اینکه به گفته یکی از مسئولان تا 20الی30سال دیگر تمام زمینهای ایران اوقافی میشود من این سئوال را از خیرین میکنم آیا هیچ انسان فقیر -جوان دم بخت بدون خانه و مستاجر با چند سر عایله در فامیل شما پیدا نمیشود .یا نه این هم مانند فریضه حج چشم وهم چشمی شده است ودر پایان با سخنی از کنفسیوس مطالبم را پایان میدهم ( اگر هرکس به همسایه اش کمک کند هیچ فقیری در دنیا پیدا نمی شود) (1013870) (alef-1)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.