توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 212470
ارادت مسیحیان به پیامبر خاتم
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ ساعت ۲۰:۰۰
در میراث ادبی مسیحی لبنان به ‎دلیل تعامل و ارتباط متقابل میان ادیان و مذاهب، نمونه‎هایی متعدد از تجلیل و تکریم شخصیت پیامبر اکرم (که درود خدا بر او باد) به چشم می‎خورد. گلچین خبرآنلاین از برخی نوشته های ادیبان و نویسنده های مسیحی لبنانی را به نقل از کتاب «کتاب مقدس» نوشته حجت الاسلام دکتر محمدرضا زائری در ادامه می خوانید.

به روایت جبران خلیل جبران

* نویسنده بزرگ لبنان، «جبران خلیل جبران»

که کتاب «پیامبر» او با شخصیت «المصطفی» از برجسته ترین آثار ادبی معاصر جهان است می گوید:
«من مسیحی ام و به این افتخار می کنم؛ ولی پیامبر اسلام و عظمت این دین را دوست دارم. حضور پیامبر در میان عرب این قوم را به طوفانی تبدیل کرد که همه چیز را از سر راه خود برداشت و پیش رفت. «محمد» رمز و اساس بیداری عرب بود که همچنان باقی است. من قرآن را دوست دارم؛ اما نمی پسندم کسی از آن برای ناکام کردن تلاش مسلمانان دیگر سوءاستفاده کند.
ای مسلمانان، این کلام را از یک مسیحی بشنوید که یک پاره قلبش را عیسی گرفته و پاره دیگرش را محمد، اگر شما اسلام را نجات ندهید و به جایگاه حقیقی اش بازنگردانید غربیان بر اسلام چیره می شوند.»

به روایت جورج خضر


* «جورج خضر» ، اسقف برجسته ارتدوکس به مناسبت میلاد مبارک رسول خدا چنین می نویسد:
«ای محمد، در زادروز تو که مسلمانان به جشن نشسته اند من به همراه ایشان به اندیشیدن درباره برخی از ابعاد تو برخاسته ام. هر که خدا را اطاعت کند و تسلیم او باشد -خواه دین تو را بپذیرد یا نه- اگر تو را نادیده بگیرد انصاف نداده است، زیرا تو در خط پدر همه ما، ابراهیم، هستی. ای پیامبر امّی، با تواضعی بزرگ دریافتی که خداوند علم را به انسان ارزانی می دارد و هر چه گفتی به اسم خداوند بیان کردی و خود را جز بشیر و نذیری ندانستی و هر گونه آزاری را تحمل کردی و دنیا را به علت دین ترک کردی. سلام بر تو در زادروزت که می خواستی مردم را از تاریکی ها به نور برسانی.»

به روایت می زیاده

* «می زیاده»، بانوی نویسنده و روزنامه نگار مشهور لبنانی که از ارکان نهضت ادبی جهان عرب به شمار می آید، قطعه ای نثر ادبی بسیار زیبا و دلنشین با نام «مساجلة الرمال» به معنی گفت و گوی شن ریزه ها دارد که در آن با زبانی شاعرانه به تجلیل از رسول گرامی می پردازد. از جمله می نویسد:
«جوانمرد صحرا، که خدا او را برگزید تا کتاب را برگیرد و از دیار خود هجرت کرد و سلاحش کتاب بود و با همین کتاب جهان را فتح کرد. جهانگشایی که هیچ فاتحی او را ماننده نیست، او تنها سرزمین ها را فتح نکرد؛ بلکه دل ها را به جادوی خود گشود و جان ها را تسخیر کرد. روزی که او از دیار خود هجرت کرد، مبدا تاریخ هجری شد و اینک قرن هاست که مردم از شیفتگی جذبه نورانی اش سرزمین و دارایی خود را رها می کنند و سختی ها و مشقت ها را به جان می خرند تا بارگاه کوچک، اما عظیمش را زیارت کنند که معنای وطن و خاک در آن خلاصه شده و اطمینان یقین در آن گرد آمده و نور ایمان از آن برمی خیزد.»

به روایت شبلی شمیل

* دانشمند و متفکر برجسته «شبلی شمیل» چنین می نویسد:
«هر چند من دین محمد را نپذیرفته ام آیات و نشانه های قاطع و روشن را انکار نمی کنم. او برترین مدیر و والاترین حکیم و مولای فصاحت و بیان است. او کسی است که هم مرد سیاست است و هم در جنگ و پیکار همیشه پیروز میدان بوده است. و هیچ دینی نمی تواند با پیشرفت های اجتماعی کاملا همپایی کند مگر آیین قرآن.»

به روایت جورج شدیاق

* «جورج شدیاق»

پژوهشگر و روزنامه نگار مهاجر لبنانی می نویسد:
«تقدیر چنین بوده که برخی از مسیحیان عرب از جهت مذهبی زیر پرچم حضرت عیسی باشند، اما هیچ قدرتی از قدرت های جهان نمی تواند آنها را از همراهی اجتماعی با برادرش محمدبن عبدالله بازدارند. گذشت آن روزگاری که برخی رهبران مسیحی می کوشیدند با غرض ورزی برای دورکردن مسیحیان عرب از حقیقت، چهره ای ناشایست از محمد ترسیم کنند.
محمد در عرب روحی که از تنگناهای جهالت نجاتشان بخشید و در نیم قرن، کاری کرد که دیگران در پنج قرن هم نمی توانستند بکنند، پس ای برادران مسیحی بیایید دست به دست برادران مسلمانمان دهیم و در بزرگداشت بزرگ ترین رهبری که بر پهنه جهان خلق شده با هم مشارکت کنیم.»

به روایت رشید سلیم الخوری


* ادیب و شاعر نامدار «رشید سلیم الخوری» ملقب به شاعر قروی می گوید:
«پیامبر هر سال بر زبان شما مسلمان ها متولد می شود و هر روز در دل هایتان می میرد و اگر او در دل هایتان زنده می شد هر یک از شما محمدی کوچک بودید و از هزار سال پیش همه مردم عالم، مسلمان بودند و همه دنیا به یک اندلس بزرگ تبدیل می شد.

ای مسلمانان، دشمنان غربی شما تهمت هایی به دینتان می زنند که هیچ کدام واقعیتی ندارد؛ لیکن شما با رفتار خود و بی توجهی به حقیقت دینتان همان حرف ها را عملا تایید می کنید! دین شما دین آسانی است، اما خود دشوارش کرده اید. دینتان دین نیکی است؛ اما خود خوار و ذلیل می شوید. دینتان دین زکات است؛ اما خود بخل می ورزید...

ای محمد، ای پیامبر راستین خدا، ای افتخار انسانیت! آیین تو آیین فطرت است و من یقین دارم که وقتی بشریت از همه مکاتب و فلسفه ها خسته و ناامید شد، آن گاه برای آرامش جان و اصلاح جهان هیچ راه نجاتی جز پناه آوردن به دامن اسلام نخواهد داشت؛ چرا که فقط در اسلام راه حل مشکلات زندگی و طریق جمع بین قدرت های مختلف انسانی را در می یابد و سزاوار است در روز میلاد تو سربرافرازد و بگوید، میلاد مبارک تو، روز عید همه انسان هاست.»