نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 190367
گزارشي تكان دهنده:چگونه ميراث فرهنگي به يك بنگاه تبديل شد؟
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۱۳
 بالاخره پس از گذشت ۸ سال زنگ پایان دولت نهم و دهم زده شد.
گفته می‌شود، در طول این ۸ سال کارکرد ابنیه تاریخی در حد دیدنی‌ های سیرک تنزل پیدا کرده و کشمکش‌ های سیاسی و جناحی چنان ضربه ‌ای به بدنه این نهاد علمی و تخصصی وارد آورده که متخصصان از سال‏ ها تلاش برای بهبود و مرمت این پیکر مجروح می‌ گویند. چرا که سازمان میراث ‌فرهنگی در این ۸ سال، به‌ واسطه حضور افرادی چون مشایی و بقایی، رویکرد کاملا سیاسی به خود گرفت.
ثبت آثار تاریخی، اعم از بنا و میراث معنوی در فهرست جهانی کاری بزرگ بود. دولت نهم و دهم ۹ اثر از ۱۵ اثر ایران در فهرست میراث جهانی را به ثبت رسانده‏ است؛ اما به گفته کارشناسان این کافی نیست و ای کاش نمره حفاظت این سازمان در مقیاس جهانی ۲۰ می ‏شد.
«سعید فلاح‌فر» پیشکسوت و کارشناس ارشد معماری و مرمت می‌گوید: «در حال‌ حاضر مهمترین مشکل میراث ‌فرهنگی تغییر ماهیت آن است. سازمان میراث فرهنگی کشور، در آغاز مجموعه ‌ای علمی و فرهنگی بود که وظیفه حفاظت و سازماندهی یادگارهای تاریخی را فراتر از هر باید و نباید اعتقادی، سیاسی و اقتصادی به عهده داشت. اما با روی کار آمدن دولت نهم و دهم کم کم دچار زاویه و انحراف شدید از وظائف ذاتی خود شد».
به‌گفته این کارشناس، شاید ادغام میراث فرهنگی و گردشگری را بتوان اولین بروز زاویه‌ دار شدن سازمان میراث فرهنگی تعبیر کرد. چنانچه با ورود اقتصاد سطحی، جاذبه و کارکرد ابنیه تاریخی در حد دیدنی‌ های سیرک تنزل یافت.
اما به تدریج، علیرغم وعده ‌های داده شده در این ادغام، ساختار علمی و فرهنگی میراث‌ فرهنگی تحت‌ الشعاع قدرت اقتصادی و سیاسی گردشگری قرار گرفت و راه برای تغییر بنیادی میراث‌ فرهنگی باز کرد. نگاهی به کارنامه فرهنگی، تجارب و تحصیلات مدیران تازه کار سازمان به خوبی این مهم را نشان می‌دهد.
اما "بیژن روحانی" که دکترای حفاظت از میراث معماری دارد به ساختار حفاظت از میراث فرهنگی با تغییر سیاست ‌های دولت تاکید دارد. به‌گفته وی، ساختار حفاظت از میراث‌فرهنگی و از آن مهمتر درک و برداشت از این مقوله در هشت سال گذشته ضربه ‌ای اساسی خورد. در ایران، فرهنگ به طور عمومی و میراث فرهنگی به طور ویژه به دولت و سیاست ‌های آن وابستگی زیادی دارد. به ‌گونه ‌ای که برخی فکر می ‌کردند عوض شدن سیاست‌ های دولت، هیچ تاثیری بر روند حفاظت میراث فرهنگی ندارد، اما مشاهده کردیم که چه ‌طور جریانی که با آهستگی در میراث فرهنگی و در سال‌ های پیش آغاز شده بود و افتان وخیزان به راه خود ادامه می‌ داد ناگهان در سطح کلان دچار وقفه شد. در واقع، تغییر مدیریت ‌ها و جا به‌ جایی ‌های فراوان و پی در پی، ثبات را در سازمان میراث فرهنگی طی این ۸ سال از بین برده است.
اما نقدی که همواره کارشناسان بر سازمان میراث‌فرهنگی وارد می‌کنند، تغییر مسیر و انحراف ناگهانی سازمان میراث‌فرهنگی به وجه‌ المصالحه کشمکش ‌های سیاسی و جناحی است. به ‌تعبیری ظرفیت‌ های فرهنگی و منابع مالی این حوزه و به‌ ویژه اقبال و حساسیت عمومی در موضوع میراث فرهنگی، به صورت ابزاری برای ستاد تبلیغاتی بخشی از قدرت حاکمیتی در این سالها مورد سوء استفاده قرار گرفت و تبدیل به حیاط خلوت دولت شد.
فلاح‌فر می ‌گوید: «این همان نگاهی بود که تلاش می ‌کرد حوزه قدرتمند و با نفوذی مثل سازمان حج و اوقاف را هم به دست بگیرد. وقتی به حساسیت سازمان به بازخوردهای سطحی سیاسی و اجتماعی پروژه‌ ها و غلبه محاسبات سود و زیان ‌های اقتصادی و مالی بر وجوه علمی و فرهنگی آن نگاهی بیاندازیم‌ متوجه می‌ شویم که میراث‌فرهنگی کاملا به یک بنگاه اقتصادی و سیاسی تبدیل شده است.
هرچند که اجرای این طرح با مشکل بزرگی مواجه شد و آن مقاومت بدنه کارشناسی میراث فرهنگی بود. کارشناسان ممنوع المصاحبه شدند و تغییر وسیع در مدیرت بخش ‌های اصلی سازمان برای رفع مشکل کافی نبود. برای همین نوعی پاکسازی علمی و جناحی هم لازم بود. بنابراین آخرین تیر به‌ دستور حمید بقایی با انتقال معاونت میراث‌فرهنگی به فارس از چله رها شد.
این کارشناس مرمت می ‌افزاید: «طبیعی است جابجایی برای متخصصان اصلی سازمان که معمولاً با مراکز علمی و دانشگاهی مرتبط بودند امکان نداشت. به‌همین دلیل، در یک رفت و برگشت، از غربال سازمان میراث‌ فرهنگی فقط نیروهای ساده اداری، مدیران همسو و تعدادی کارشناس متوسط باقی ماندند. البته تعدادی هم با بهانه دورکاری کنار گذاشته شدند. حتی کنگره بین المللی معماری بم ـ به عنوان بزرگترین برنامه تولید علم در حوزه معماری ایرانی و میراث فرهنگی هم تعطیل شد. مرکز آموزش از چنین زخمی بی ‌نصیب نماند. سازمان میراث فرهنگی بیش از هر حوزه‌ ای موضوع انتقاد بود و کمتر از هر حوزه ‌ای پاسخ داد. کار به جایی رسید که بناهای ثبت شده مورد معامله قرار گرفت.»
در این میان اما روحانی با تایید گفته فلاح فر اینطور بیان کرد: «مدیرانی که هیچ آشنایی با این مقوله نداشتند ناگهان سیاست‌ گذار این عرصه شدند. شتاب برای اقدامات نمایشی و بالابردن آمار ثبت آثار تاریخی در تقابل با اقدامات علمی و کارشناسی قرار گرفت. گرچه ایران توانست آمار ثبت محوطه ‌های خود در فهرست میراث جهانی را افزایش دهد، اما این افزایش هرگز همراه با ارتقاء کیفیت حفاظت از این محوطه‌ ها نبود. انتظار می ‏رفت حداقل وضعیت این چند اثر شاخص و ثبت جهانی بهتر از نقاط دیگر باشد، اما چنین نشد. تنگ کردن حلقه ارتباطی با کارشناسان و منزوی کردن بسیاری از آنان به جایگاه علمی سازمان میراث فرهنگی آسیب جدی زد.» 
به‌گفته فلاح‌فر،  نگاهی به لیست بناهایی که از فهرست آثار ملی خارج شدند و حدود حریم هايی که به نفع ساخت و سازهای جدید عقب رفتند از یک سو، و بی‌اعتمادی مجامع بین المللی حفاظت از آثار و بناهای تاریخی به عملکرد سال ‌های اخیر سازمان میراث‌فرهنگی بیش از پیش انفعال این نهاد در این سال‏ ها را نشان می ‌دهد.
اما "علی رنگچیان"، یکی دیگر از کارشناسان ارشد مرمت و احیاء بناها و بافت ‌های تاریخی، با فلاح فر همعقیده است. او هم به مدیریت سیاسی به ‌جای مدیریت علمی و آگاهانه تاکید دارد. اقدامی که سبب شد با جایگزینی ‌های پی در پی و رفت و آمدهای مکرر و کوتاه مدت، فرصت هرگونه برنامه ‌ریزی و ثبات از این سازمان گرفته شود.اثر سوء جابجایی ‌ها فقط در حوزه مدیریت نبود؛ وقتی به نقل و انتقالات مکانی سازمان میراث فرهنگی به دیگر شهرها تسری یافت منجر به فاجعه از دست رفتن بخش عمده‌ ای از کارشناسان مجرب حوزه مرمت و معماری و از بین رفتن اسناد میراث ۱۰۰ ساله بود. چنانچه هنوز هم از سرنوشت نهایی این میراث عظیم که اهمیت آنها کمتر از خود آثار نیست اطلاع دقیقی وجود ندارد.
این درحالی است که، خروج آثار ثبتی از فهرست آثار ملی و تخریب آنها باعث از دست رفتن بخش بزرگی از میراث معاصر شد. ضایعه‌ای که بی‌سابقه بود و دیگر قابل جبران نیست.
درحال‌حاضر پایین آمدن سطح کیفی مدیریت، در همه سطوح کارگاه‌ های مرمتی و تعطیلی بسیاری از آنها محصول دیگری از مدیریت نمایشی سازمانی است که به ‌جای امور تبلیغاتی و نمادین، نیازمند پژوهش و کار در فضایی آرام و بدون دغدغه ‌های سیاسی است. در این مدت معیارهای این سازمان، که کیفیت در آن عامل بسیار کلیدی و مهمی است، جای خود را به معیارهای کمی و آمار و ارقامی داده است که با نگاهی سطحی می ‌توان به تاثیر یا عدم تاثیر چنین نمایش آماری وقوف یافت.
نقل از خبرگزاري ميراث فرهنگي
 
علي
۱۳۹۲-۰۳-۲۸ ۰۸:۳۷:۲۳
لطفا به آقاي روحاني بگويد تنها راه رهايي ميراث فرهنگي از بحران تشكيل وزارتخانه ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري است. و اين خواست تمامي كاركنان ميراث فرهنگي است. (1458106) (alef-3)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.