متأسفانه نگرانی دلسوزان جامعه از پرده دری ها و هجمه های به دور از اخلاق افراط گرایان به شخصیت های موجه نظام، در حال بروز و ثبوت است.
بیراه نبود که در دهه اخیر و علی الخصوص پس از مناظره های انتخابات ۱۳۸۸ و اتفاقات بعد از آن، برخی از علما اَعلام و مراجع گرانقدری همانند حضرات آیات مکارم شیرازی، جوادی آملی، وحید خراسانی و نیز شخصیت های انقلابی ممتازی چون سردار فیروزآبادی، امیر شمخانی و مرحوم عسکراولادی همواره نگران رفتارهای افراطی وحرمت شکن برخی نو سیاسیون بودند.
و اما روی سخن حقیر با افرادی است که غالباً با پشتوانه کمتر از ده درصدی آرای واجدین شرایط و حتی مجموع رأی دهندگان شهر و منطقه خود، افتخار پوشیدن لباس خدمتگزاری در سنگر قوه مقننه نسیب شان گردیده، لیکن به جای داشتن دغدغه رفع مشکلات اساسی ملت و کشور، آنچنان غرقِ در لذَّتِ راهواری اسب سرکش سیاست گردیده اند که گوئی نمایندگی ملت را نه امانتی خطیر که حق و مایملک مطلق خود و آمال گروهی شان می پندارند.
بهره گیری از ابزار استیضاح، حق قانونی نمایندگان ملت است و هر آنچه از صندوق نظرات وکلای محترم خارج شود برای همه قوا و حتی موکلین محترمشان، حجت است و قابل احترام. تک تکِ نمایندگان محترم هم از این حق برخوردارند تا با بررسی جوانب امر، آنچه را که برایشان حجت و یقین گردیده بر زبان بیاورند و بدان عمل نمایند. گرچه شاید سایر همکاران و حتی برخی اقشار ملت هم نظر دیگری داشته باشند، لیکن هیچ کسی حق تعرض و تخریب یک نماینده را به جهتِ ابراز نظرش، ندارد. اما برخی گویا تنها نظر خود را صائب و قابل احترام می دانند و بس، مگر در قضیه استیضاح وزیر علوم و در صحن مجلس، جناب دکتر لاریجانی چه رفتاری نمود و چه اِعمال نظر و تحمیل عقیده ائی نمودند که یک نماینده افراطی حاضر می شود اینچنین اهانت نماید؟
اعضای گروه تابلودار مجلس نشین، در آن روزهائی که رئیس دولت محبوبشان علناً و به صراحتِ تمام و بر خلاف نظر صریح امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری، از در رأس نبودن مجلس شورای اسلامی سخن می گفت، کجا بودند تا از کیان و اعتبار این مهمترین رکنِ رکینِ نظام، دفاع نمایند؟
در آن روزهائی که جناب دکتر لاریجانی به واسطه ایستادگی در پای حقوق ملت، در صحن خانه ملت و با پروژه نوارسازی، موردِ هجمه ناجوانمردانه و انتقام گیریِ رفیق شفیق اینان واقع شدند، این آقایان که امروز به ظاهر خود را نگران مُلَوُّث گردیدن اخلاق و ارزش ها می دانند، کجا بودند و چه کردند جز سکوت و بدتر از آن، وصله و پینه زدن و دفاع از این رفتارهای خلاف دین و اخلاق؟ و سخیف تر از این هم، آن زمان که رئیس دولت سابق به جای پذیرش بی چون و چرای حکم حکومتی ولایت امر، به نشانه قهر و تمرُّد، خانه نشینی اختیار نمود و فضای داخل کشور را به سمت بحران سوق می داد، جز اینکه اینان سکوتِ سکته وار پیشه نمودند، کمترین اخمی به محبوبشان نمودند؟
امروز نیز، گروه تابلودار و شناخته شده افراطی که جزو ساکتین و بلکه حامیان رفتارهای ریز و درشت خلاف اخلاق دولت گذشته بودند، در قبال یک توصیه عامِ ریاست گرانقدر مجلس به پرهیز از رفتارهای هزینه زا و بر هم زننده تعامل قوا، اینچنین سرمست شده و پیروزی خود در حذف یک عضو کابینه را معادل شکست رئیس مجلس شورای اسلامی معرفی می کنند.
بدون شک انتخابات آتی مجلس، آزمون خوبی برای میزان مقبولیت افراطیون خواهد بود.