نظر منتشر شده
۳۶
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 208196
بخش دوم؛
تحصیلات تکمیلی یا تحصیلات تحمیلی
بخش تعاملی الف - روح الله فردوسی، 21 آذر 92
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۰
در قسمت قبلی یادداشت، با توضیحی که در رابطه با چگونگی توجه به توسعه ی تحصیل داده شد، به نظر می رسد که حقیقتِ رقابت میان دو نهاد مهم دانشگاهی کشور - وزارت علوم و دانشگاه آزاد- در جذب دانشجو در تمامی مقاطع تحصیلی، با واقعیتِ نیاز کشور منافات دارد.

دانشگاه های دولتی، همانطور که از نامشان پیداست، در مقاطع تکمیلی، با محدودیت ظرفیت مواجه اند، لذا تاسیس و گسترش مراکز غیر دولتی و غیر انتفاعی، جهت رفع این محدودیت، در دستور کار این وزارتخانه قرار گرفته است و کثیری از متقاضیان ورود به مقاطع تکمیلی، با کسب حداقلی از حد نصاب علمی، در این مراکز گزینش می شوند. دانشگاه آزاد نیز با شتاب بیشتری اقدام به ظرفیت سازی برای جذب و پذیرش دانشجو در این مقاطع نموده است. علاوه بر ظرفیت های موجود در مقاطع تکمیلی، دوره هایی نیز به صورت غیر حضوری، تحت عنوان ساندویچ کُرس مطرح شده است، که با توجه به تقلیل سطح آموزش و کاهش سهم پژوهش در چنین دوره هایی، مشخص نیست جهت پاسخگویی به کدامیک از اهداف و کمیت های توسعه یی کشور، اجرایی شده است.

در دانشگاه آزاد، وضعیت پذیرش در مقاطع تکمیلی، در اکثر شهرستان ها به گونه ای است، که حتی با رهن منزلی مسکونی و تحت عنوان «واحد علوم و تحقیقات»، بیش از ۵ برابر ظرفیت یک دانشگاه دولتی، دانشجو پذیرش می شود. آیا چگونه می شود، که برای افزايش ظرفيت و پذيرش دانشجويان در مقاطع تكميلي، بدون تامین امكانات و پشتوانه های لازمی چون؛ اعضاي هيات علمي مورد تائید، لوازم و تجهيزات آزمایشگاهی مطابق با استانداردهای موجود، امکانات رفاهی و دیگر ضرورت ها و نیازهای معمول دانشجویی، اقدام به گسترش و توسعه ی دانشگاه آزاد و مراکز آموزش عالی غیر انتفاعی – غیر دولتی نمود؟

متاسفانه با اعمال چنین رویکردها و سیاست هایی، گمانی تقویت می شود، که مبادا کسانی منفعت طلبانه و به انگیزه های سودجویی و انجام فعالیت های صرفاً اقتصادی، وارد حوزه ی مقدس آموزش شده اند و حریم امن دانشگاه ها را، به محلی برای تامین منافع گروهی و شخصی خود تبدیل کرده اند . اگر حقیقتا ً چنین باشد، آیا می توان خطای ناشی از اعمال چنین رویکردهایی را نادیده گرفت؟

با وجود انتقاداتی که در رابطه با ظرفیت سازی های بی پشتوانه و بی توجیه، به این دو نهاد دانشگاهی وارد است، اما با اجرای هر چند دیر هنگامِ طرح «آمایش سرزمین»، گام موثری در این مسیر نیز برداشته شده است . به منظور جلوگیری از رشد بیش از اندازه ی برخی از رشته ها، از جانب وزارت علوم، طرح «آمايش سرزمين» مطرح شده است، تا طی جبران این نقیصه، در توزیع عادلانه ی جمعیت دانشجویی اکثر رشته ها، تعادلی افکنده شود. طرح «آمایش سرزمین»، بدنبال توسعه ی آموزش عالی مبتنی بر نیاز کشور به تخصص های لازم و ضروری است، که در صورت تحقق جامع و کامل تمامی مفاد آن، می تواند بعنوان بازدارنده ی رشد نامتوازن و نامطلوب رشته هایی تلقی شود، که در اکثر موسسات غیردولتی و غیرانتفاعی، به دلیل اعمال سیاست های کاملا ً انتفاعی و نیز به دلیل کنکوری نبودن ورود به چنین مراکزی؛ ظرفیت سازی های فاقد توجیهی برای آنها در نظر گرفته شده است. صِرف تقاضا برای ادامه ی تحصیل در رشته ای خاص، نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای گسترش کمی آن باشد و بدون در نظر گرفتن امکان ادامه ی تحصیل و فراهم نمودن فرصت های شغلی، نبایست اقدام به چنین ظرفیت سازی هایی نمود. چرا که هم اکنون با اعمال چنین سیاست هایی است، که نزدیک به ۴۰ درصد جمعيت دانشجويي کشور، تنها در ۵ رشته دانشگاهي تحصيل مي کنند. و به همین دلیل است، که مطابق با آمار منابع رسمی، حداقل ۲۵ درصد نیروهای تحصیل کرده دانشگاهی سراسر کشور، بیکار هستند.

در کشورهای توسعه یافته، موضوع گسترش کمی آموزش عالی، به نتایج بدست آمده از پروژه های مطالعاتی و تحقیقاتی بلند مدت، که به چگونگی توزیع منطقی جمعیت دانشجویی در مقاطع مختلف تحصیلی می پردازد و صرفاً باید با محوریت پژوهش دنبال شود، بستگی دارد . در همین چارچوب، اصل مهم «نیاز سنجی» و برآورد ظرفیت های مورد نیاز نیز، در چگونگی گسترش آموزش عالی موثرند و به نیکی می تواند به توقعات اجتماعی دانشجویان پاسخ منطقی بدهد. چنین است که ظرفیت های تخصیصی در مقاطع تکمیلی، کاملاً منطبق با نیاز کشور به چنین فارغ التحصیلانی است، که پس از طی موفقیت آمیز دوران آموزشی، که جنبه های کاربردی آن، بر جنبه های تئوریِ صرف غلبه دارد؛ بدون تعلل، وارد حوزه های شغلی مرتبط با تخصص خود می شوند.

محدودیت های گزینشی در چنین مقاطعی، معنای دقیق همین مدعاست، که به میزان نیاز صنعت و بازار کار، اقدام به جذب دانشجو می کنند. این موضوع حتی توانسته است، تا حد بسیار زیادی، از هزینه هایی که صرف تامین امکانات رفاهی و آموزشی و آزمایشگاهی ظرفیت های مازاد می شود، بکاهد و ما به ازای آن را، صرف توسعه در بخش صنعت و جذب فراوان نیروی کار در این حوزه ها نماید. پیشروی یکه تازانه ی کشوری همانند کانادا، بخصوص در عرصه ی مشاغل فنی و مهندسی و دانش های نوین، بیش از دیگر جنبه ها و فرصت های تحولی، به تدبیری منسجم در تبیین سیاست گذاری های کلان مدیریتی مربوط است، که برای تحقق چشم انداز آینده ی صنعت خود، تنها بر شاخص هایی تاکید کرده اند، که در فضای جاری جامعه، امکان تحقق آن، حتمی و محرز باشد و در رفع نیازهای اساسی از اولویت برخوردار باشد . و نیز از برنامه های مقطعی، غیر ضروری و فاقد توجیه فنی و علمی، که تحقق و پیگیری آنها، به هدررفتِ نیروی انسانی متخصص می انجامد، در می گذرند.

در کشورهای توسعه یافته، مقصودِ نظریه پردازان حوزه ی اشتغال، از ارائه ی تئوری های اشتغال زایی، تنها به واکاوی و آسیب شناسی نواحی آسیب پذیر حوزه های شغلی محدود نمی شود، بلکه پیش تر از آن، ملزم به رعایت مصلحت کشورند و برای تحقق اشتغال پایدار، می بایست به بهترین وجه ممکن، فضای کسب و کار را به نحوی تفسیر کنند، تا به جذب سرمایه های خارجی بیانجامد. تجربه ها، رویکردها و راهبردهای آموزشی حاکم بر نظام آموزش عالی کشورهای توسعه یافته، در صورتی می تواند مورد اقتباس واقع شود، که بر تمامی مفاد آن انگشت تاکید نهاد و بعنوان نخستین و مهمترین اقدام، براساس نیاز کشور، سياست‌هاي نظام، برنامه‌هاي توسعه و با استناد به اصل مهم «نیاز سنجی»، به جذب دانشجو در تمامی مقاطع اقدام نمود.

آنگاه، از سپس چنین اقدامات سنجیده و پسندیده ای است که می توان با استانداردسازی ظرفیت های دانشگاهی، و نیز جلوگیری از هدررفتِ سرانه ی تحصیلی هر ظرفیت مازاد در مقاطع تکمیلی، به تحقق اقدامات و اهداف ضروری و لازمی چون؛ جذب اعضای هیأت علمی نخبه، ممتاز و شاخص و نیز تجهیز و ارتقاء آزمایشگاهها و کارگاههای مرتبط با مراکز آموزش عالی فنی و مهندسی و ارتقاء کتابخانه ها و نیز توسعه ی کمی و کیفی پارک های علمی و فناوری تحت پوشش دانشگاهها و برگزاری همایش ها و سمینار های علمی معتبر و مفید و اعطای بورسیه تحصیلی و فرصت های مطالعاتی به ممتازان دانشگاهی و احیای بخش مهمی چون « ارتباط با صنعت» که حلقه ی واصل میان دانشگاه و بازار کار می باشد و در نتیجه به افزایش نرخ امید به آینده، امیدوار بود.

اما متاسفانه در دو دولت گذشته، دلایلی که از جانب مسئولان نظام آموزش عالی کشور، برای افزایش ظرفیت های دانشجویی اقامه می شد، فاقد حداقلی از توجیه علمی بوده و بیشتر ناشی از فضای هیجانی و تصمیمات شتاب زده و فاقد کار کارشناسانه بود، و الا چرا باید برای دفاع از چنین تصمیمی، به چنین توجیهی متوسل شد که، «تحصیل کرده ی بیکار، بر بیسواد فاقد شغل ترجیح دارد». سخنانی اینگونه، چنان سوزاننده و متلاشی کننده ی روحیه ی جوانان تحصیل کرده است، که فوت نشاط اجتماعی، از سپس آن ظهور پیدا خواهد کرد و امید و نگاه امیدوارانه به آینده، در آنان، خشکیده خواهد شد. آخر چرا تحصیلات نباید به کار آید؟ و چرا با آهنگوری واژه ها، گناه ناشی از سوء مدیریت ها را، در رفع معضل بیکاری نادیده می گیریم؟ و چرا نباید با فراهم نمودن امکان رقابتی درست و قانونی، شرایط اشتغال جوانان تحصیل کرده مهیا گردد، تا شاهد چنین ناگواری هایی نباشیم؟ چرا با افزایش بی رویه ی ظرفیت های دانشجویی، به کسانی که مشی غیر علمی دارند و فاقد حداقلی از آرمان های دانشجویی اند، فرصت ورود به دانشگاه ها داده می شود، تا جوانان مصمم و بانشاطی را که به انگیزه ی توسعه ی تحصیل و یافتن موقعیت مطلوب اجتماعی به دانشگاهها گرویده اند، در معرض چنین تباهیاتی قرار گیرند؟ چرا باید سرانه ی دانشجویی صرف کسانی شود که بدنبال گذران عمر خود و یافتن جایی برای طی کردن اوقات فراغت هستند و در مقابل، نخبگان این کشور در حوزه ی تحقیق و پژوهش معطل تخصیص بودجه ای ناچیزند تا بتوانند گرهی از مشکلات کشور را بگشایند؟

در سال های اخیر، هیولای بیکاری، که اغلب تحصیل کردگانِ فاقد «شرایط خاص» را هدف گرفته است، چنان قد و قامت کشیده، که سایه ی خسارت خود را، بر اکثر تحصیل کردگان گسترانده و آنان را به اتخاذ مجبورانه ی تصمیماتی وادار نموده است، که برای فرار از روحیه ی شکننده ای که ناشی از احساس ناکارآمدی از تخصص اخذ شده می باشد؛ بهانه ای بهتر از ادامه ی تحصیل نیافته اند و بدون در نظر گرفتن فایده هزینه ی چنین تصمیمی و عواقب بی علاقه گیِ تحصیل در گرایشی خاص، آسیب های فراوانی را نیز متقبل شده اند . براستی از چنین تصمیم مجبورانه ای، چه تعبیری می توان داشت، جز اینکه بگوئیم، به جای «تحصیلات تکمیلی»، به «تحصیلات تحمیلی» روی آورده اند؟ آیا مسئولین دولت گذشته، قبول نمی فرمایند که در پیدایش چنین انگیزه هایی دخیل بوده اند؟ و آیا مراد خود از تحول بنیادین در نظام آموزش عالی را، اینگونه معنا می کنند؟ آیا امید نابجا بخشیدن به اقشار تحصیل کرده، در فراهم آوردن آینده ای سرشار از رفاه و آسایش، که منوط به طی تحصیلات عالیه ی دانشگاهی است، فخر و منزلتی دارد، که به تحصیلات غیر ضروری و نالازم، مشغولشان ساخته ایم و باکی از اتلاف چنین عمر گرانی نیز روا نمی داریم؟

آیا وزارت علوم، بعنوان متولی و مسئول اصلی و حتمی آموزش عالی، از تبعات و عواقب چنین سیاست هایی بی اطلاع است، که بدون تأمل و تفکر و کار کارشناسانه، در ازای کسب حداقلی از شرایط علمی، اقدام به گزینش های حداکثری می نماید؟ آیا گزینش های چند برابر ظرفیتِ دانشگاه ها، قرار است کدام گره ی کور اشکالات و ابهامات و معضلات کشور را وا بگشاید، که چنین فاتحانه، از افزایش متقاضیان ورود به مقاطع تکمیلی سخن می گوئیم، تا تصوری بر ذهن ها بنشانیم، که خبر از عمق علاقه ی ما به توسعه ی تحصیل فرزندان ایران زمین می دهد؟ چرا باید وضعیت فرهنگی کشور به جایی برسد، که تامین اعتبار اجتماعی، منوط به کسب تحصیلات عالیه باشد؟

دلیلی که مرحوم جلال آل احمد، برای انصراف از ادامه ی تحصیل در مقطع دکتری اقامه نمود، شاید امروز از جانب نسل تحصیل کرده ی ما نیاز به تجدید و تکرار دارد و آن اینکه «خداوند مرا از بیماری دکتری گرفتن شفا داد ». اما اعتبار و مجد و عظمت فکر او، اکنون فراتر از افکاری نشسته است، که در ظاهر امر، به مدارکی بالاتر از او دست یافته اند. در این زمینه ادعا هر چه باشد، از دردها و رفع ابهامات و کاستن معضلات کشور سخنی نیست و چه می توان گفت جز اینکه، باید آموزش عالی را به نحوی عالی مدیریت نمود، تا شاهد تحصیلات تحمیلی دانشجویان در مقاطع تکمیلی دانشگاهها نباشیم.
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۱:۰۸:۳۸
به لطف دانشگاه آزاد خیلی ها با تحصیلات کاملا غیر مرتبط و فقط به صرف داشتن ارشد ترفیع می گیرند و حقوق های چند برابری.
واقعا این دانشگاه آزاد گند زده به تحصیلات تکمیلی و علم (1837536) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۳:۲۶:۲۳
دانشگاه آزاد خوب است.
شما توجه کنید به دانشگاه‌هایی که آموزش مجازی را بدون کمترین امکانات راه‌اندازی کرده‌اند.

نمونه‌هایی از این‌ها را به چشم دیده‌ام که هیچ امکاناتی ندارند و صرفاً برای کسب درآمد مؤسسین دانشگاه، اقدام به راه‌اندازی آموزش مجازی کرده‌اند.

خودتان در نظر بگیرید اعتبار مدرک را:
یک مؤسسه‌ی غیر انتفاعی + آموزش مجازی + آموزش‌محور

حتی چنین مؤسسه‌هایی زحمت این را به خود نداده‌اند که واحد پایان‌نامه را به سیستم آموزشی خود اضافه کنند و چند استاد را برای این موضوع به‌کار بگیرند.

حالا شهریه‌ی چنین دانشگاهی در ترم چقدر است؟ حدود ۱.۵ میلیون تومان.

در نظر بگیرید که میانگین مؤسسه‌ای که چند ده نفر ظرفیت اعلام می‌کند چیزی در حدود ۱۵۰ میلیون تومان در ترم درآمد دارد بدون آنکه دغدغه‌ای برای کیفیت آموزشی، استادها و آزمایشگاه‌ها و... داشته باشد.

اگر چنین دانشگاه‌هایی کمک مالی از وزارت علوم دریافت نکنند، در بدترین شرایط ماهی ۱۵ میلیون تومان سود خالص برای مؤسسینش دارند.

مسئله اینجاست. این مؤسسه‌ها بدترین ضربه را به دانشجو و خانواده‌هایشان می‌زنند. دانشجو به شوق اینکه «سازمان سنجش» او را قبول اعلام کرده، ثبت نام می‌کند بعد که چاقو به هنداونه می‌زند، می‌بیند نه تنها کال است که چیزی درآن نیست!

البته تعدادی مؤسسه هستند که عملکرد بهتری دارند که شاید تعداد آن‌ها کمتر از نصف انگشتان یک دست باشد. (1837774) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۳:۴۸:۳۳
من به این باور رسیده ام که وزارت علوم دولت آقای روحانی، بجز تغییر چند مدیر، همان سیاستهای دولت قبل را دارد. در حالیکه تغییر مدیران باید با هدف تغییر رویکرد انجام شود. برای من بعنوان شهروند اصلا مهم نیست چه کسی پشت میز مدیر نشسته. من می خواهم سیستم باندبازی احمدی نژاد در داشگاهها و وزارتخانه را تغییر دهد. (1837810) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۷:۱۷:۰۲
یا آشنایی داریم لیسانس دانشگاه آزاد اطراف اصفهان.ارشد مجازی حالا دکترا از این پولی ها (60) ملیونی ها، تازه نه تو دانشگاه تو یه پژوهشکده.با پارتی ام رفته تو یه شرکت خوب دولتی کار می کنه، حقوق و مزایا ام که دیگه خودتون بهتر می دونید دیگه (1838119) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۹:۵۲:۲۳
یک تحقیق ساده بفرمایید که چند نفر از مدیران در شهرداری تهران، در چند سال گذشته با تعریف پروژه و یا دادن نظارت پروژه های تحقیقاتی، به سادگی از دانشگاه آزاد تهران( اغلب واحد علوم تحقیقات دوره های دکتری را برگزار می کند) مدرک دکتری گرفته اند. آن هم چه مستقیم و چه غیر مستقیم با هزینه عمومی که مال بیت المال است. (1838379) (alef-10)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۲۱:۴۷:۱۴
با سلام
دوست عزیز سیاست حکومت در رشته های غیر پزشکی غلط بوده و ربطی به دانشگاه آزاد ندارد در راستای اثبات این نظر از شما می پرسم که چرا دانشگاه آزاد نتوانسته در رشته های پزشکی به تحصیلات و علم به قول شما گند بزند ؟ آیا جز این است که وزارت بهداشت و درمان با مقاومت درست اجازه نداده چه در داشگاههای دولتی و چه در دانشگاه آزاد ظرفیت ها بی رویه افزایش یابد. مشکل دردانشگاه آزاد نیست بلکه در سیاست های شورای گسترش وزارت علوم است که می خواستند به هر شکل ممکن آمار بیکاری را کم جلوه دهند چون دانشجو بیکار حساب نمی شود .

یک عضو هیات علمی (1838560) (alef-10)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۱۲-۲۷ ۱۶:۴۳:۵۰
خیلی عالی بود (4207998) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۱:۱۱:۱۵
متاسفانه در دوره تحصیلات تکمیلی عدالت رعایت نمی شود. عده ای به علت استعداد بالا و کوشش خود در دانشگاههای درجه یک کشور و حتی خارج از کشور پذیرفته می شوند و در طول دوره تحصیلی خود در آن دانشگاهها نیز سختی های فراوانی در قبال دریافت مدرک متحمل می شوند.
در مقابل عده ای بیشتری نیز در دانشگاههای پولی و درجه چندم تحصیل کرده و به راحتی مدرک می گیرند.
در نهایت در سیستم استخدامی کشور چه در دانشگاهها و چه در مراکز دیگر این دو دسته با یک دید نگاه شده و رابطه حرف آخر را در وضعیت استخدام آنها می زند.
اشخاصی هستند که با اخذ مدرک از یک دانشگاه درجه چندم و رزومه ضعیف به عنوان عضو هیئت علمی پذیرفته شده اند. در مقابل افراد بسیار زیادی هستند که با مدرک Ph.D از دانشگاههایی چون تهران و شریف و حتی دانشگاههای بسیار معتبر خارجی ( که برای خدمت به کشورشان مراجعت کرده اند) شانسی برای عضویت در هیئت علمی ندارند. اکثر اینها دنبال کار در خارج از کشور می روند. (1837540) (alef-13)
 
میم
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۵:۴۵:۰۷
بارک الله راست گفتی. من موندم برگردم یا نه. (1838004) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۶:۰۵:۵۱
موافقم. در واقع هدف از این سیاست تحصیلات تحمیلی چیزی نیست جز خوار کردن دانشمندان و علم دوستان. (1838034) (alef-13)
 
دانشجوی کارشناسی ارشد
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۱:۱۴:۴۴
این تنها به دو وزارت خانه و یک نهاد آموزشی دیگرباز نمی گردد.

مگر هرچه مدرک بالاتر نباشد دکتر دکتر از لب و لوچه دیگران برایش بلند تر نمی شود؟
مگر هرچه مدرک بالاتر باشد مقام مقام رئیس رئیسی در ادارات برایش در نظر نمی گیرند؟
مگر هرچه مدرک بالاتر باشد، در فیش های حقوقی برایش بیشتر در نظر نمی گیرند؟
مگر هر چه مدرک بالاتر باشد، قمپز و افاده افراد بالاتر نمی رود؟
مگرهر چه مدرک بالاتر باشد، خانواده عروس زود تر بله نمی گویند و خانواده پسر ها برای دختران دکتر و فوق لیسانس سر نمی شکنند؟
پس تخصص، شعور، فهم، توان، مدیریت، قدرت رهبری، قدرت اداره، ایمان، و سایر فاکتورهای انسانی دیگر چه می شود؟
بله قربانی مدرک می شود هم در ادارات و هم در مردم و فرهنگ عامیانه.
بله نویسنده محترم، همه مقصریم همه، چه دولت چه مردم.
کجا سراغ دارید که اداره ای یک فرد فهمیده و توانا را برای مدیریتش، از یک فرد مدرک دار ترجیح داده باشد؟
کجا سراغ دارید که یک دختر تحصیل کرده شویش را از افراد فهمیده با رده تحصیل پایین تر از خود انتخاب کرده و البته اگر هم کرده مجبور بوده یا افاده ای به مدرکش نداشته؟
کجا و کجا؟
چی و چی؟
تا درفرهنگ ما این تفکر مدرک پرستی و مدرک گیری و سعادتمند شدن تغییر نکند هیچ عوض نمی شود نه با نوشته الف و با کامنت ما.
ای دادبیداد از درد توسعه که در همه جاها یقه ما را گرفته و ول نمی کند
آهای آهای اگر ما توسعه را به چنین گرفتاری نخواهیم چه کنیم؟
آهای آهای اگر ما تحصیل کرده از خدا برگشته و خدا نشناس نخواهیم چه کنیم؟
آهای آهای اگر ما مدرک دار فهم ندار نخواهیم چه کنیم؟
آهای آهای اگر ما مدرک دار بیکار نخواهیم چه کنیم؟

قرار شد دانشگاه برویم که تعالی پیدا کنیم، چه شد که قالیزیر پایمان هم از ما خاصیت بیشتر شد به جای تعالی شدیم بی خاصیت تر از قالی؟

به خودمان و عملمان و ایده هایمان و سرنوشتمان فکر کنیم فکر. (1837549) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۳:۲۷:۰۴
احسنت بر شما.
کسی که تجربه‌ی بسیار خوبی دارد اما مدرک خوبی ندارد، جایگاهی در ساختارهای کاری پیدا نمی‌کند. (1837776) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۳:۴۹:۵۷
براوو به این نظر (1837812) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۱:۳۶:۳۵
هیچ توجیه منطقی برای افزایش کمی تحصیلات تکمیلی وجود ندارد. الان همه رشته ها پر از فارغ التحصیلانی است که بیکار هستند و رشته های آنها اشباع شده اند. چرا مدرک فوق لیسانس من به اندازه یه کیلو تربچه هم ارزش نداره؟ مگر کم براش زحمت کشیدم؟ باید روند افزایش دانشجویان متوقف شود، به کار گیری فارغ التحصیلان بیکار افزایش یابد تا کمی تعادل در بازار کار ایجاد شود. (1837586) (alef-13)
 
mosen morinio
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۲:۰۱:۳۵
تربیت نیروهای متخصص بدون در نظر گرفتن زیر ساخت ها و رشته های مورد نیاز کشور و مناطق جغرافیایی آفتی است که اکنون بذر آن پاشیده می شود و در آینده منجر به گسترش بیکاری و فقر می شود چرا که با افزایش سطح علمی جوانان توقعات آنان را افزایش می دهیم ولی برای آینده شغلی آنان فکری نمی کنیم .در شهرستانهایی که هنوز گاز شهری ندارند ، مهندس برق و گاز را پرورش می دهیم و از آنها توقع داریم که کشاورزی کنند ! در صورتیکه می توانستیم با گسترش رشته های کشاورزی در این مناطق و حمایت از آنان صنعت کشاورزی خود را ارتقا دهیم (1837623) (alef-13)
 
سجاد
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۲:۳۴:۵۳
دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی ارشد یک رشته فنی در یکی از شهرستانها 50 نفر رو در یک کلاس پذیرش می کند.
هزینه دریافتی ثابت و متغیر از هر دانشجو حدود 3 میلیون برای هر ترم
کل درآمد برای یک کلاس در یک ترم برابر 150 میلیون
حقوق پرداختی برای چهار استاد حق التدریس در یک ترم نهایت 30 میلیون
هزینه متفرقه آب و برق و کلاس و ... در طول ترم برای یک کلاس نهایت 20 میلیون
خلاصه اینکه درآمد خالص دانشگاه آزاد از یک کلاس مقطع ارشد حداقل برابر 100 میلیون در هر ترم می باشد. هیچ تجارتی در ایران همچین سودهی ندارد.
شخصا افراد زیادی رو میشناسم که با میانگین نمرات بین منفی 5 تا مثبت 5 درصد کل نمره در مقطع ارشد دانشگاه آزاد پذیرش شدند. فقط پول و درامد مهمه ، ارزش مدراک تحصیلی در ایران دیگه همون کاغذپاره ای شده که محمود گفت (1837678) (alef-13)
 
استاد دانشگاه آزاد اسلامی
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۴:۱۴:۲۳
مبالغی که شما اشاره کردی کمی با واقعیت متفاوت است . مبلغ شهریه دانشجویان ارشد حدود 1.5 تا 2 میلیون تومان است . ضمنا مبلغ حق التدریس به اساتید برای یک درس 3 واحدی در هر ترم ! حدودا 1.2 میلیون تومان است که برای 4 درس ارشد حداکثر هزینه در حدود 5 میلیون تومان می شود. در هر صورت دانشگاه آزاد در برابر شهریه دریافتی خدمات زیادی ارائه نمی کند . البته باز هم از شرایط دانشگاه های علمی کاربردی که بدون استاد و امکانات دانشجوی ارشد می گیرند بهتر است. (1837855) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۵:۰۲:۲۳
آره دیگه ! به قول شما همون محمود و دور و بریهاش ظرفیتها را 20 برابر کردند دیگه! (1837916) (alef-13)
 
farid_9384@yahoo.com
۱۳۹۲-۰۹-۲۲ ۰۷:۰۴:۳۸
توسعه کمی بدون در نظر گرفتن زیر ساخت ها وامکانات وگزینش دانشجو بدون در نظر گرفتن استعداد وقابلیت علمی چیزی جز منفعت طلبی نیست وجایگاه علم را تا حد یه بقالی تنزل خواهد داد .امیدوارم چاره ای اندیشیده شود (1838886) (alef-1)
 
بابک
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۵:۱۴:۵۴
چجوری حساب کردی برادر من. اگه چهار تا استاد تمام عضو هیئت علمی هم باشند در طول ترم دانشگاه آزاد برای یک کلاس 5 میلیون هم هزینه استاد نمیکنه . ساعتی چند حساب کردی؟ (1837931) (alef-13)
 
کارمند جوان
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۸:۳۴:۲۹
به نظر من بیشتر مشتری تحصیلات تکمیلی در دانشگاه آزاد کارمندان دولت هستند که برای ارتقاء درجه و حقوق به این راه کشانده می شوند و در اکثر مواقع هیچ تاثیری بر بهره وری آنها ندارد که هیچ باعث درگیری ذهنی و به مرخصی رفتنهای آموزشی می شود و در آخر بار مالی بصورت افزایش حقوق بر دوش بیت المال می گذارد.اگر دولت فاکتور تحصیلات را در استخدام و حقوق خیلی بالا در نظر نگیرد و اجازه ادامه تحصیل مگر در صورت نیاز سمت و آن هم بصورت پودمانی و کاربردی ندهد آن وقت یک شهرستان دور افتاده مشتری زیادی برای تحصیلات تکمیلی نخواهد داشت. (1838238) (alef-10)
 
فرزاد
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۳:۰۵:۰۴
اوضاع بسی درد آور هست. ظرفیت های تحصیلات تکمیلی را آنچنان افزایش داده اند که حتی مشروطی های دوره کارشناسی که به سختی لیسانس خود را گرفته بودند الان به راحتی در دوره های کارشناسی ارشد در حال تحصیل هستند.

کیفیت دانشجویان و به خصوص پایان نامه ها به شدت افت پیدا کرده. موضوعات پایان نامه ها بسیار پیش و پا افتاده و تکراری شده اند که هیچ فایده ای نه برای دانشجو و نه برای کشور دارند، سیل دانشجوهای ارشد دانشگاه آزاد آنچنان این دانشگاه را برداشته که مجبور شدند، استاد مشاور را برای هر پایان نامه حذف کنند.

با ثابت ماندن اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و افزایش افسار گسیخته دانشجویان تحصیلات تکمیلی، خیلی از همین استاد راهنماها همزمان چند ده پایان نامه را هدایت می کنند !

واقعا به کجا می رویم ؟ این افزایش وحشتناک متقاضیان و فارغ التحصیلان دوره کارشناسی ارشد خیلی زود در متقاضیان دوره دکتری نمود پیدا خواهد. امسال اگر اشتباه نکنم حدود دویست و چند هزار نفر آزمون دکتری متقاضی داشت که در سال های آینده با ادامه این روند قطعا به رقم 1 میلیون هم نزدیک خواهد شد.

هیچ کجای دنیا اینگونه تحصیلات تکمیلی رو حراج نمی کنند. واقعا گیریم چند صباحی جوانان سرگرم این تجصیلات تکمیلی شدند، خب با تبعات بعدی آن چه خواهید کرد ؟ موج سنگین انواع آسیب های اجتماعی، فرهنگی،اقتصادی، سیاسی و... براحتی از این روند شوم قابل نتیجه گیری است !!! (1837734) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۸:۰۱:۳۶
چند روز دیگه اگه تو خیابون داد بزنی دکتر همه برمی گردند به طرفت!!! (1838186) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۴:۲۵:۴۰
با تشکر از مقاله خوبتان که گویای حال و روز امروز جامعه است. لیکن متاسفانه مدیریت جامعه به جای ایجاد فرصت های مناسب شغلی برای رشد جمعیت دهه شصت به فکر مشغول نمودنشان در دانشگاههای بی کیفیت شد. مواردی دیده می شود که شهری برای دبیرستانش دبیر مناسب ندارد لیکن جند شعبه دانشکاه ازاد .علمی کاربردی و پیام نور دارد . دانش اموز به زور دیپلم می گیرد ولی در رشته مهندسی فلان شعبه دور افتاده قبول می شود. بیکاری فارغ التحصیل بیکار اعم از باسواد یا بی سوادش ضرر و سرخوردگی بیش از دیپلمه یا زیر دیپلم بیکار دارد . ضمن اینکه فرهنگ عمومی و تصمیمات مدیریتی باید جوانان را به ان سمت سوق ندهد. همین سربازی اجباری در واقع یک دلیل عمده برای روی اوردن جوانان به تحصیلات تحمیلی است که این کابوس را چند سال هم که شده عقب بیاندازند. خلاصه این عرصه هم از دستبرد منفعت طلبی بی نصیب نماند و چوب حراج به علم و دانش و هر چه فرهنگ بود زدند. (1837870) (alef-13)
 
حسني
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۵:۳۲:۱۸
شمارو بخدا به داد دانشگاه ها برسيد دانشگاه شده بقالي سرهرچهارراهي دانشگاه علمي كاربري يا ژيام نور يا آزاد تاسيس شده اين چه وضعه شه كه كيليويي دانشجو مي گيرنن.بخدا اين كار براي افراد نخبه و پرتلاش دلسردي مياره.يكي به داد دانشگاه برسه كه فاجعه شده بخدا فاجعه شده (1837963) (alef-13)
 
آریابان
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۵:۳۲:۳۸
شرایط نا بسامان تبلیغاتی و شعاری چند سال گذشته باعث شد تا شاهد خیل روز افزون جوانانی باشیم که در راستای افزایش آمار های روی دیوار!!!! های وزارتی و رشد قارچ- گونۀ مراکز آموزش عالی ، شیوع چشم- و- هم چشمی های اجتماعی لجام گسیخته و تشدید پدیدۀ " جو گرفتگی " ، بی برنامگی و خودناشناسی ، بی هدفی برای آینده ، و.... ، با صرف هزینه های کلان پدری ، مدرکی از مدارک تحصیلات عالی را در دست داشته باشند ولی به دلیل بی رونقی بازار کار ، ناخواستگی رشته مورد تحصیل در بازار کار و یا......، از بد حادثه !!!! ، به ساندویچ- پیچی ، پیتزارسانی و....... مشغول شوند و یا اگر وضع مالی " بابا جون " اجازه داد ، با خرید یک پراید دست دوم به مسافرکشی روی آورند ؛
البته در مورد دختران ، مؤلفۀ دیگری ، یعنی انجام تحصیلات دانشگاهی به منزلۀ " مجوزی برای خروج از خانه و حضور در اجتماع " را نیز باید از نظر دور نداشت ؛ (1837967) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۱۹:۳۶:۲۳
من نمیدانم چرا بعضی طلبکار هستند ؟ دانشگاه فقط برای کسب تحصیل هست و این که شما بیکارید ربطی به دانشگاه ندارد . شما رفتی مدرک گرفتی که کار افرینی بکنی نه اینکه خود شما مدرک فوق لیسانس بشی قوز بالای قوز؟تازه طلبکار هم بشی. بعضی می گویند شهریه از شماپرسش می کنم واسه چی دانشگاه ازاد را زدی ؟یا اگر دانشگاه ازاد را زدی واسه چی رفتی دانشگاه ازاد یا غیرانتفاعی که بشینی؟ البته ببخشید درس را قویتر می خواندید که در دانشگاه دولتی پذیرش شوید . شایسته سالاری یعنی همین . محاسبه بکنی یعنی شما نمی دانستی باید شهریه بدهی ؟ .از اینها پرسش می کنم دانشگاه ازاد یا غیر انتفاعی التماستون کرده بود بیاین دانشگاه اونها یا اینکه دو باره دیوار حاشا بلند می شد که ای بچه امان افسردگی گرفته چرا ؟ چون تو دانشگاه قبول نشده . کسانی که می گویند ما بیکاریم خداییش پس واسه چی به شما ها مدرک داده اند ؟ به صرف اینکه من مدرک گرفتم و خرم از پل گذشت بقیه مهم نیستند درست نیست . (1838345) (alef-10)
 
محمد حسین
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۲۰:۰۷:۰۳
از دولتها و سیاستهایشان هیچ انتظاری نداشته باشید.
این خود ما هستیم که آینده خود را رقم می زنیم.
وقتی کسی بفکر نیست و همه چیز شده اقتصاد، این خود ما هستیم که باید بفکر آینده خود باشیم.
من یک مدرس دانشگاه در یکی از رشته های فنی مهندسی هستم. تا چند ترم پیش به دانشجویانم توصیه میکردم که بفکر تحصیلات تکمیلی باشند. اما الان دیگر اینطور نیست. برعکس بیشتر تشویقشان میکنم که همین دروس دوره کارشناسی را بخوبی فرا بگیرند و بعنوان یک مهندس باسواد وارد بازار کار شوند. البته نه بخش دولتی که دیگر پذیرشی ندارد، بلکه در بخش خصوصی. حتی با این اشباع مدرکی که وجود دارد، باز هم اگر فارغ التحصیل سواد خوبی داشته باشد میتواند گلیم خود را از آب بکشد.
اما رفتن برای فوق لیسانس و دکترا دیگر واقعا توجیه ندارد، مگر برای کسانی که واقعا عاشق علم ورزی و دانش اندوزی هستند و بود یا نبود کار در آینده برایشان دغدغه نیست، آنهم نه در ایران بلکه در خارج از کشور. چرا که به جرات میتوانم بگویم تحصیلات تکمیلی در ایران بجز در چند دانشگاه خاص، به لجن کشیده شده است. هیچ نظارتی بر مدرسین نیست. دانشگاه ها خودشان مصوبات داخلی بدون منطقی دارند که کار را برای خودشان راحت کنند.
اخیرا یکی از دوستان میگفت دانشگاه اصفهان که زمانی یک دانشگاه مطرح در حوزه فنی مهندسی بود، برای مقطع دکترا مصوبه ای وضع کرده که بر مبنای آن استاد راهنما حق دفاع از دانشجویش در جلسه دفاع از پروپوزال یا دفاع از رساله را ندارد. خوب این یعنی چه؟ اگر کسی اندکی از مناصبات استاد دانشجویی در تحصیلات تکمیلی را بداند متوجه خواهد شد که این یعنی حتی استاد راهنما هم لازم نیست خود را درگیر حوزه پژوهشی دانشجویش کند. یعنی رها کردن دانشجوی دکتری در یک برهوت. استاد راهنما فقط از امتیازات دانشجو استفاده کند و دیگر هیچ.

من بعنوان یک برادر بزرگتر به همه جوانان این مملکت توصیه میکنم با چشم باز مسیر پیش روی زندگی شان را انتخاب کنند و در جریان این رودخانه وحشی که بسمت یک مرداب در حرکت است قرار نگیرند. (1838406) (alef-10)
 
بهنام
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۲۱:۵۳:۲۶
به نظر بنده باید دید چه کسانی منفعت شان در توسعه مراکز غیر انتفاعی تامین می شود . (1838569) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۲۳:۲۱:۰۳
من دوره دبیرستان چندتا همکلاسی داشتم معدلشون به زور به 14 میرسید. الان اونها هم مثل من که شاگرد اولشون بودم فوق لیسانس دارن! همه هم یادشون رفته که در گذشته کی به کی بوده. (1838682) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۱ ۲۳:۳۷:۵۲
رتبه بندی مدارک و اهمیت مدرک با توجه به دانشگاه محل تحصیل باید مورد توجه قرار گیرد
آیا کسی که در دانشگاه تهران با کس که با شرایط دیگر درس خوانده برابر است؟؟ (1838704) (alef-10)
 
سید مهدی
۱۳۹۲-۰۹-۲۲ ۰۰:۲۴:۳۸
خودم دانشگاه آزاد درس خوندم و میدونم که چقدر بچه های دانشگاه آزاد زحمت میکشن و سختی بیشتری متحمل میشن اما چه فایده فکر مسولین توسعه کمی این دانشگاه هستش این دانشگاه منبع درامد و رانتی شده برای عده ای الان بیشتر دانشگاه های مقطع لیسانس آزاد ظرفیتشون خالیه یعنی کلی کلاس بدون دانشجو الان پول تو تحصیلات تکمیلیه کسی به فکر کیفیت نیست اخه یکی نیست بگه این همه ساختمان بدون استفاده روحداقل یه کاری کنید که بشه سریع تر جوان ها برن سر کار متا سفانه آموزشهای فنی وحرفه ای سود چندانی نداره وهمه دوست دارن چه دولت چه داشگاه آزاد با یه گچ وتخته سرتهشو هم بیارن
از ما که گذشت امیدوارم نسل های اینده این بلا سرشون نیاد (1838783) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۲ ۰۰:۴۲:۵۱
به نظر من این مهم نیست که از کدوم دانشگاه مدرک بگیری- مشکل اینجاست که از سال 84 به بعد به دلیل سیاستهای اشتباه وزارت علوم کم کم تعداد ورودی های دانشگاه های دولتی و آزاد و پیام و نور و علمی-کاربردی و غیر انتفاعی روز به روز افزایش پیدا کرد تا حدی که الان از طریق بیلبوردهای تبلیغاتی که در تمام شهرها نصب شده اند دانشگاههایی مثل پیام نور- آزاد و دولتی حتی در مقطع کارشناسی ارشد دانشجوی بدون کنکور می گیرن به عبارتی دیگه پول بده و ارشد بگیر. (1838806) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۹-۲۲ ۱۱:۲۴:۱۵
اقاي توكلي لطفا اين دانشگاهها كه مثل قارچ ميرويند وبي كيفيت جلويش را بگيريد حالا همه ادارات هم مركز اموزش زدندوهمه چي پولي شده وخروجي هم يك مشت بيسواد. دولت نبايد هيچ يارانهاي به مراكز غير انتفاعي دهد... (1839013) (alef-1)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۹-۲۲ ۱۲:۰۴:۴۷
متاسفانه اکثریت دانشجویان فعلی آزاد کارمندانی هستند که فقط هدفشان اخذ مدرک بالاتر برای ارتقاء مزایای شغلیشان است که با اینکار سطح علمی دانشگاه راپایین آورده و دیگرانی که قصد علم آموزی را دارند را قربانی نموده اند.
بنظر می رسد باید چنین قوانین و بخشنامه هایی را که صرفا مدرک کارمندان را بدون لحاظ کارایی آن تشویق و تحسین می کند را منسوخ نمود. (1839076) (alef-1)
 
علی اقا
۱۳۹۳-۱۱-۰۷ ۲۳:۱۴:۱۶
با این همه عاشق ادامه تحصیل چند دانشگاه دولتی هزار سال دیگه قادر به جذب انها نیست مردم هم که پول میدن تازه استاد فکر میکنید مگه معجزه میکنه /بنده خدا خودش یه جایی همین دوروبرا مدرکی گرفته وبا یه سفارش اومده سر کلاس قبول نداری خوب به کلاسداری انها دقت کنید (2637301) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.