توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 350125
راهنمای کتاب / «روباه شنی»؛ محمد کشاورز؛ چشمه
جادوی رئالیسم
ناهید آهنگری؛ 13 اردیبهشت 1395
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۲۱:۵۸
«روباه شنی»
نویسنده: محمد کشاورز
ناشر: چشمه،چاپ اول 1394
112 صفحه، 8000 تومان

شما می‌توانید کتاب «روباه شنی» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.

****

داستان‌هایی که بر لبه تناقضات زندگی انگشت می‌گذارند همیشه از ریزبینیِ یک طنز ناتمام ناگزیرند؛ طنزی که زاییده دنیای تضادهای ماست. گویی توصیف صرف واقعیت دیگر آن کشش داستان‌های قرن نوزدهمی را در مخاطب ایجاد نمی‌کند؛ مخاطب قرن بیست‌و‌یکم نیازمند نگاهی دیگرگونه به واقعیت است و شاید طنز و مطایبه راهی باشد که در هولناک‌ترین موقعیت‌های رئال به داد اثر برسد. محمد کشاورز در سومین مجموعه داستان خود بر لبه این تناقضات راه می‌رود. او در یکی از مصاحبه‌هایش در مورد مجموعه داستان «روباه شنی» می‌گوید: «یادمان باشد حتی داستان‌هایی که به سمت وحشت می‌روند، در بن‌مایه آنها طنز وجود دارد چون در وحشت هم تناقضی هست که آن هم طنز ایجاد می‌کند.»

داستان‌های این کتاب همگی در یک روز اتفاق می‌افتند و نویسنده برشی از موقعیت‌ها را در هر داستان روایت می‌کند. رد پای نویسنده در زبان و ساختار یکدست همه داستان‌ها به‌راحتی قابل ردیابی است؛ پیر، جوان، کودک، همه با زبان مولف حرف می‌زنند و فکر می‌کنند. نکته جالب داستان‌های این اثر وجود شخصیت‌های متنوع از اقشار مختلف جامعه است و به تبع موقعیت هایی که قرار است این شخصیت‌ها در آن نقش بازی کنند هم مختلف. نویسنده نیز با ریزبینی همیشگی خود توانسته دوربین خود را جای درستی قرار دهد و تصاویری را برای مخاطب روایت کند که هر عنصر طبیعی نیز همچون یکی از شخصیت‌های داستان باشد و در جهت پیشبرد داستان و هدف نویسنده ایفای نقش کند.

اتفاقات داستان‌ها از زندگی عادی و روزمره گرفته شده‌اند اما این همه آن رئالیسمی نیست که کشاورز به تصویر می‌کشد؛ او با جزئی‌نگری و تشبیهات خاص خود از عادت‌های زندگی، آشنایی‌زدایی می‌کند و نگاهی متفاوت به واقعیت را عرضه می‌کند، او با تکیه بر تناقضاتی که در بطن واقعیت جاری است، جادوی رئالیسم را از دلش بیرون می‌کشد و با ایجاد دلهره در خواننده، روی دیگر سکه زندگی را نشان می‌دهد.
در داستان اول از این مجموعه، نویسنده اتفاقات یک روز از خانواده‌ای را به تصویر می‌کشد که قرار است برای گردش به باغ سرسبز و زیبای یکی از دوستان خود بروند و طبیعتا باید روزی متفاوت و به‌یادماندنی برایشان رقم بخورد. اما همه چیز آن‌طور که تصور می‌کردند، پیش نمی‌رود. آنها کل روز را از ترس سگ‌های خشن نگهبان باغ از جایشان تکان نمی‌خورند! و خاطره متفاوت آن روز به گونه‌ای دیگر به یادشان می‌ماند! نویسنده در اینجا با دقت ترس‌ها،حساسیت‌ها و واکنش‌ها را به تصویر می‌کشد و مخاطب را به‌خوبی در درک لحظه‌ی داستان شریک می‌کند.

«روباه شنی»، مجموعه‌ای شامل ٩ داستان کوتاه به نام‌های: «روز متفاوت»، «پرنده‌باز»، «گلدان آبی، میخک‌های سفید»، «آهنگ پلنگ صورتی را سوت بزن»، «زمینِ بازی»، «هشتِ شب. میدان آرژانتین»، «راه‌رفتن روی آب»، «غار را روشن کن» و «روباه شنی» است.

محمد کشاورز متولد ۱۳۳۷، اولین مجموعه داستان خود را به نام «پایکوبی» در نوزده سالگی منتشر می‌کند. مجموعه داستان «بلبل حلبی» نیز از دیگر آثار وی است. که هر دو اثر جوایز ادبی را برایش به ارمغان آوردند.

در بخشی از داستان روباه شنی می‌خوانیم: «پوزه‌ی دراز و پره‌های خیس دماغ روباه می‌لرزیدند از بوییدن هوا، گوش‌هایش را به جست‌وجوی صداهای غریب می‌جنباند و داغی نفس‌هایش پوست گردن اویس را می‌گزید. اویس ترس را توی چشم‌های رنگی روباه می‌دید. آرام دست می‌کشید روی کمر حیوان، روی موهای نرم‌ و کوتاه و پرپشت و آتشگونی که در بازتاب نورهای شبانه‌ مغازه‌ها و ماشین‌ها و خیابان، رنگ‌‌ و وارنگ می‌شدند. هی دست می‌کشید روی تیره‌ کمر لرزان روباه تا بلکه ترس را از تن و جان حیوان دور کند.»
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
جادوی رئالیسم