نظر منتشر شده
۲۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 360124
دولت روحانی و گرایش بازار گرایی اقتصادی
عبداله صوفی*، 18 خرداد 95
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۰
سیاست‌های اقتصادی دولت آقای دکتر روحانی را که توسط مشاورین اقتصادی ریاست جمهور تدوین می‌شوند می‌توان سیاست‌های نئولیبرالی دانست که بر اساس آن قرار است نتایج مطلوب اقتصادی از طریق افسانه «بازار آزاد» بدست آید، قلمداد نمود. چند نمونه از این سیاست‌ها عبارت‌اند از دعوت از سرمایه خارجی، خصوصی سازی بنگاه‌های دولتی، پرداخت رانت به بنگاه‌های خصوصی بدون مکلف کردن آن‌ها برای حرکت برای بدست آوری منفعت خصوصی با در نظر داشتن منافع عمومی و آرزوی پیوستن به نظام «تولید زنجیره ای ارزش جهانی» بدون در نظر گرفتن وجود شرایط لازم در ایران برای حضور سازنده در این زنجیره.

به عنوان نمونه این که چرا محور اصلی سیاست‌های اقتصادی دولت یازدهم، بر محور بازار گرایی، تحت شعار «بازار آزاد» قرار دارد، ما به تجزیه و تحلیل نظرات آقای دکترمسعود نیلی، مشاور ارشد اقتصادی رئیس جمهوردکتر حسن روحانی پرداخته وبطور مشخص به سیاست‌های راهبردی آقای دکتر نیلی که در کتابی بنام استراتژی توسعه صنعتی کشور: خلاصه نتایج مطالعات که در سال ۱۳۸۲ منتشر شد رجوع می‌کنیم.

گزارش آقای دکتر نیلی با ارائه آمارهای اقتصادی به نتایجی می‌رسد که در این مقاله تعدادی از آن‌ها مورد بررسی قرار می‌گیرند.

نقش مسلط بنگاه‌های دولتی در صنعت
گزارش آقای دکتر نیلی در این رابطه چنین می‌نویسد:
«يكي از مسايل بسيار مهم در بخش صنعت كشور، نقش مسلط بخش عمومي و دولتي در فرآيند توليد صنعتي كشور است. در بررسی‌های آماري مشاهده شده كه سهم بخش عمومي در ساختار توليدات صنعتي كشور، بسيار بيشتر از بخش خصوصي است و با توجه به ناكارآمدی بخش عمومي و تجربه ساير كشورها، دخالت گسترده دولت در فعالیت‌های اقتصادي يكي از چالش‌های عمده بخش صنعت كشوراست. در واقع دولت با حضور خود در فرآيند توليد، سرمايه گذاري و آ شتغال در بخش صنعت، در نظام بازارهاي مربوط، اغتشاش ايجاد می‌کند و باعث كاهش ميزان كار آمدي ساختار اقتصادي می‌شود. زيرابخش عمومي در بسياري از موارد ناكاراتر از بخش خصوصي عمل می‌کند و با توجه به اين كه قدرت قانونگذاري و حاكميت در اختيار دولت است، در موارد لا زم با وضع قوانين و تصويب مقررات مطلوب براي بنگاه‌های خود به زيان بخش خصوصي وارد ميدان شده و در بسياري از زمینه‌ها بخش خصوصي رااز صحنه رقابت خارج می‌کند.» (نیلی، ۱۳۸۲، صفحه ۱۰۵)

هر چند آقای دکتر نیلی دلیل و سندی برای محکوم کردن بنگاه‌های دولتی به «نا کار آمدی» ارائه نمی‌فرمایند، اما دچار تناقض گوئی شده و بلافاصله در سطر بعد چنین می‌نویسند «اگرچه آمار و ارقام نشان می‌دهد كه رشد ارزش افزوده و برخي ديگر ازكميت هاي اقتصادي وابسته به صنعت در بخش عمومي بهتر از بخش خصوصي است ...»!

توضیح اینکه چه عواملی باعث این تناقض گوئی آقای دکتر شده و اینکه چرا مطابق آمار ارائه شده در گزارش خود آقای دکتر نیلی و با توجه به اینکه - بنگاه‌های دولتی چه از نقطه نظر ارزش افزوده، چه از دیدگاه تولید منفعت، چه از دیدگاه صادرات با فناوری سطح بالا و بلاخره چه از نقطه نظر ایجاد اشتغال بمراتب بر بنگاه‌های بخش خصوصی بر تری دارند - به جمعبندی می‌رسند که دخالت دولت «... در نظام بازارهاي مربوط، اغتشاش ايجاد می‌کند و باعث كاهش ميزان كار آمدي ساختار اقتصادي می‌شود» معضل بزرگی است؛ اما می‌توان موضع دولت ستیزی و بازار گرائی این استاد اقتصاد را ناشی از شیفتگی ایشان به مکتب اقتصادی نئوکلاسیکی انگلیسی-آمریکائی دانست. ایشان در مکتب اقتصادی نئوکلاسیکی و یا از سیاست‌های ضد انحصاری دولت آمریکا آموخته‌اند که همآهنگی اقتصادی از طریق «بازار» نتایج مطلوب دارد اما ایجاد همآهنگی اقتصادی از طریق دولت غیر ممکن و یا حد اقل نتایج نا مطلوب دارد. بازار می‌تواند منابع را به نحو احسنت توزیع کند، اما دولت توان چنین کاری را ندارد. دولت در ایجاد همآهنگی اقتصادی محکوم به شکست است، اما بازار در انجام اینکار همیشه پیروز است!

ایشان در همین مکتب افسانه ای بازار آزاد نئوکلاسیکی آموخته‌اند که "بازار آزاد" نتایج مطلوب ارائه می‌کند و انحصارات نتایج نا مطلوب؛ اما ایشان هیچگاه بخودشان زحمت اینرا نداده‌اند که نقش دولت‌های غربی در انباشت سرمایه بنگاه‌های خصوصی فرا ملتی را مطالعه فرمایند. ایشان نیاموخته‌اند که چگونه «کمپانی شرق هندوستان» و «کمپانی سلطنتی آفریقا» که توسط خانواده سلطنتی انگلستان تأسیس گردیده بودن‌اند بازارهای جهانی را بروی کالاهای تولید شده در انگلستان باز نمودند. ایشان آِیا نمی‌دانند که دولت انگلستان با استفاده از قدرت سیاسی خود برای جلوگیری از رشد صنایع منسوجات در ایرلند و پرتقال به نفع صنعت منسوجات در انگلیس در قرن هیجدهم استفاده کرده بود. ایشان هنوز نیاموخته‌اند که جنگ‌های پیروز مند انگلستان علیه اسپانیا در قرن شانزدهم، علیه هلند در قرن هفتدهم و علیه فرانسه در قرن هجدهم باعث شد که کشتی‌های تجارجی-نظامی انگلستان به هر نکته ای در جهان که مایل بودند دستیابی داشته باشند. متاسفانه عدم اطلاعات تاریخی آقای دکتر نیلی باعث شده است که ایشان نقش «قانون دریانوردی» انگلستان را در تبدیل کردن آن کشور به مرکز بازرگانی جهان و ایجاد مصونیت صنایع انگلستان در مقابل رقابت خارجی نا دیده بگیرند. بعبارت ساده تر آقای دکتر نیلی هیچگاه نقش «کلونیالیزم» و «نئو کلانیالیزم» را که باعث مزیت نسبی بنگاه‌های خصوصی کشورهای غربی گردیده است نیاموخته‌اند.

همینطور ایشان نخوانده‌اند که سیاست دولت ژاپن در اوایل تا اواسط قرن بیستم بر محدود کردن «رقابت ویران کننده بیش از حد لازم» بین بنگاه‌های خصوصی و حمایت از «کونگلومریت» هائی انحصاری بنام «زای بات سو» وبا تدوین «قانون کنترل صنایع مهم» برای ایجاد «کارتل» های ضد رکودی و سایر سیاست‌های صنعتی بر نظریه برتری هم آهنگی دولتی از هم آهنگی بازار قرار داشت. چه حیف که مشاور ارشد اقتصادی رئیس جمهوری در جمهوری اسلامی ایران محروم از چنین دانستنی هائی است!

بنا بر این، آقای دکتر نیلی، آگاهانه و یا نا آهگانه ، وقتی مطابق آماری که در گزارش خود می‌بینند که بنگاه‌های دولتی نقش مطلوب تری از بنگاه‌های بخش خصوصی بازی می‌کنند آن واقعیت را نادیده گرفته و نتیجه گیری عکس می‌کنند؛ و آنهم با تحریف واقعیات و بهانه هائی نظیر این که چون سرمایه گذاری در بنگاه‌های دولتی از منابع در آمده‌های نفتی بوده است پس بنا بر این عملکرد بنگاه‌های موجود دولتی «وابسته به منابع طبیعی کشور» اند و یا اینکه بنگاه‌های دولتی بخاطر «انحصاری بودن سود فراوان کسب می‌کنند». ایشان روشن نمی‌فرمایند که اگر این بنگاه‌های دولتی سود فراوان دارند چه احتیاجی به حمایت مالی از طرف دولت و در آمد نفتی دارند.

جالب است که با تناقض گوئی آقای دکتر نیلی در رابطه با سود دهی بنگاه‌های دولتی هم آشنا شویم. ایشان درهمان گزارش در صفحه ۶۰ از زیان دهی بنگاه‌های دولتی شکایت کرده و چنین می‌نویسند «... با افزايش سهم درآمد نفتي، تمايل براي انجام سرمايه گذاري در قالب تأسیس بنگاه‌های صنعتي گسترش يافته است.» و «از طرفي، وضعيت زيان دهي اين بنگاه‌ها بيانگر عملكرد غير اقتصادي آن‌ها است». با این حساب خواننده در تعجب است که آیا بنگاه‌های دولتی در مجموع «زیان دهنده‌اند» و یا اینکه «سود فراوان کسب می‌کنند»؟ و اگر زیان دهی نامطلوب است پس چرا سود دهی بنگاه‌های دولتی پدیده ناگواری است و از آن باید اجتناب کرد؟ بلاخره ایشان روشن نمی‌کنند که چرا سود دهی را باید به انحصار بنگا ه های خصوصی در آورد؟

به نظر می‌رسد که این کلاف سر در گمی که آقای دکتر نیلی در گزارش خود ارائه کرده‌اند ناشی از عدم توانائی ایشان در ثابت کردن این ادعا است که در صورت عدم وجود بنگاه‌های دولتی، تمامی بنگاه‌های خصوصی سوده، شکوفا و با توان فناوری و مدیریت بازار یابی در سطح جهانیمی بودند و وارد بازارهای جهانی می‌شدند. البته چنین نظریه ای غیر علمی است چونکه قابل آزمون نیست.
آیا مشکلات اقتصادی بخش صنعت و تورم در ایران ناشی از بنگاه‌های انحصاری دولتی می‌باشد؟
در بخش دیگری از گزارش آقای دکتر نیلی بنگاه‌های دولتی را مسئول تورم قیمت‌ها در ایران و ایجاد ساختار نا مطلوب بخش صنعت اقتصاد کشور معرفی می‌کنند و می‌نویسند که ایجاد بنگاه‌های دولتی با افزايش درآمدهاي نفتی وموج ملی شدن صنایع که ناشی از انقلاب اسلامي بود «منجر به حضور گسترده بخش عمومي در بازارهاي صنعتي كشور گرديد.» ایشان به پدیده تمرکز سرمایه دولتی که تحت شرایط لازم و مدیریت صحیح می‌تواند بعنوان ابزاری در رشد توان فناوری و ایجاد شرایط لازم برای شرکت ایران در بازارهای جهانی باشد نمی‌نگرند و نکات انتقادی زیر را مطرح می‌کنند:
۱- بدهی بانکی شرکت‌های دولتی یکی از عوامل «اصلی» افزایش پایه پولی و ایجاد تورم گردیده است.
۲- سیاست جایگزینی واردات بنگاه‌های دولتی به نیت خود کفائی منتهی به ساختار انحصاری و متمرکز در بخش صنعتی کشور گردیده است.
۳- تبدیل شدن بخش صنعت اقتصاد به شبکه پخش درآمدهای نفتی و تسهیلات بانکی در کشور.
۴- رانت خواری ۱۴ در صدی تولیدات بنگاه‌های دولتی توسط همان بنگاه‌ها در عوض پیاده کردن اصول رقابت در بازار.
۵- پرداخت قیمت‌های نازل در خرید کالا و سفارشات از بنگاه‌های کوچک توسط بنگاه‌های دولتی
صفحات ۱۰۷-۱۰۸.

ما در زیر به بررسی صحت یک یک این انتقادات می‌پردازیم.

۱. بدهی بنگاه‌های دولتی و تورم
منطق این انتقاد کاملأ مغشوش است. آیا این انتقاد در مورد ازدیاد تقاضا برای پول از طرف بخش خصوصی که ممکن است تورم ایجاد کند مطرح نیست؟ آیا آقای دکتر نیلی معتقدنند که تورم ناشی از بخش دولتی ویران کننده تر است تا تورم از بخش خصوصی؟ البته چنین انتقادی حتی با قبول تئوری کمیت پول که آقای دکتر نیلی از پیروان پر و پا قرص آن هستند هم آهنگی ندارد. علاوه بر آن، قبول نظریه رابطه بین نقدینگی و تورم در نظام بانکی اسکناسی اصولأ نه از نظر تئوریک و نه از طریق مطالعات اقتصاد سنجی به اثبات رسیده است؛ اما بحث آن در حوصله این مقاله نیست.

۲. سیاست جایگزینی واردات و ساختار انحصاری در صنعت
عطف به تجربیات بغایت موفق سیاست صنعتی در بسیاری از کشورها بخصوص در ژاپن وجود ساختار انحصاری در صنعتی و حتی ایجاد چنین ساختاری در صنایعی که «رقابت بیش از حد» موجود است از طرف دولت و با نظارت و مدیریت صحیح، نه تنها پدیده منفی نیست بلکه لازم است. همانطوری که در بالا مطرح شد دولت ژاپن برای «منطقی» کردن صنایع در تاریخ ۲۵ فوریه ۱۹۳۱ اقدام به تدوین «قانون کنترل صنایع مهم» نمود. در این رابطه بیان نقش دولت ژاپن در محدود کردن رقابت اهمیت خاص دارا می‌باشد که از مقاله (صوفی، ۱۳۹۵) نقل قول می‌شود.

«در سال ۱۹۴۷، ژنرال مک آرتوردستور داد که طرح ضد انحصاری برای صنایع ژاپن در پارلمان ژاپن تصویب شود. در ۱۴ آوریل ۱۹۴۷ پارلمان ژاپن «قانون علیه انحصار» را تصویب نمود. یکی از مفاد این قانون غیر قانونی کردن استفاده انحصاری فناوری حاصل از قرار دادهای انتقال فناوری از طریق فروش مجوز بود. بر این اساس بسیاری از شرکت‌های خارجی تمایلی برای انتقال فناوری خود به ژاپن نشان نمی‌دادند. بلافاصله بعد از اتمام اشغال علنی آن کشور، «می تی» دو قانون برای خنثی کردن بخشی هائی از قانون «علیه انحصار» به پارلمان آن کشور ارائه داد. قانون اول بنام «قانون اقدامات خاص در مورد ثبیت بنگاه‌های متوسط و کوچک مورد نظر» که در ۱ اوت ۱۹۵۲ و قانون دوم بنام «قانون معاملات صادرات» که در چهار روز بعد تصویب گردید. هر دو این قوانین به «می تی» اجازه می‌داد که مجموعه هائی (کارتل) از شرکت‌های کوچک بوجود آورد. لازم به ذکر است قانون «علیه انحصار» در سال ۱۹۵۳ اصلاح گردید و پارلمان با اصلاح آن قانون در ۱ سپتامبر ۱۹۵۳ به «می تی» اجازه داد که کارتل تشکیل دهد، دستور به کاهش تولید و فروش درصنایعی که در رکود بودن صادر نماید و به بنگاه‌ها اجازه دهد که فناوری را به اشتراک هم بگذارند. مضافأ به «می تی» اجازه داده شد که به بنگاه‌ها دستور دهد که تعداد کالاهای تولیدی خود را محدود کنند، از مواد اولیه، انبار خانه‌ها و از محصولات هم استفاده نمایند و در مورد برنامه سرمایه گذاری‌ها با هم مشورت کنند. همینطوربه این وزارت خانه اجازه داده شد که سعی در کاهش مخارج تولیدی بنگاه هائی که در فرایند منطقی شدن بودند بنماید و برای صادر کردن کالاهای این نوع بنگاه‌ها تلاش نماید.»

سیاست کاهش «رقابت بیش از حد» ژاپن بوضوح نا کار آمدی فلسفه «ضد انحصار» آمریکائی را در کشور هائی که شرایط اجتماعی-اقتصادی- قانونی آمریکا را ندارند نشان می‌دهد. بهر عنوان، بنا بر دلایل زیر تقلید کردن از سیاست «ضد انحصاری» آمریکا یا الگو برداری از کتاب‌های درسی مؤلفین نئوکلاسیکی در به چالش کشیدن بنگاه‌های دولتی که نقش پر رنگی در اقتصاد ایران بازی می‌کنند بسیار ساده لوحانه بنظر می‌رسد. این دلایل عبارت‌اند از تمایل به دستیابی همطرازی صنعتی با بنگاه‌های فرا ملیتی، امنیت اقتصادی، بدست آوری اقتصاد مقیاس ، افزایش بهره وری، انباشت سرمایه اولیه از طریق دریافت رانت انحصاری، ایجاد توان رقابت با بنگاه‌های خارجی، بر قراری انضباط صنعتی، ایجاد ثبات در نوسانات اقتصادی، ثبات قیمت‌ها و حفظ منافع ملی. در نظر داشته باشید که بسیاری از این الزامات برای اقتصاد آمریکا موجود نیست و مختص اقتصاد کشورهای دنیای سوم است.

البته با وجود بسیاری از این شرایط در ایران اتخاذ سیاست‌هایی «بازار آزاد» سم مهلکی برای اقتصاد ایران خواهد بود؛ اما نا گفته نماند که حمایت دولتی بی پایان از صنعت، کمک به رشد و توان فناوری و نوآوری در آن نمی‌نماید. برای بدست آوری توان فناوری‌های لازم در وهله اول کمک دولت به بنگاه‌های دولتی و خصوصی لازم است. علاوه بر آن، موفقیت حمایت فناورانه دولتی بستگی دارد به یک مقیاس حد اقل اقتصادی که اگر مقیاس بنگاه کوچک تراز آن حد اقل باشد سیاست حمایتی با شکست مواجه خواهد شد. بطور خلاصه، برای اجرای سیاست فناوری، لازم است بنگاه‌ها «دیر وارد شده» حمایت شونده از مزیت اقتصاد مقیاس بهره مند باشند. دست آوری به فناوری پیچیده از طریق بنگاه‌های کوچک امکان پذیر نیست.

۳. تبدیل شدن بخش صنعت به شبکه توزیع در آمد نفت
در این مورد هم منطق آقای دکتر روشن نیست. اگر قرار است از در آمد نفت در داخل ایران استفاده شود توزیع آن محتاج به یک شبکه دارد. آیا جناب دکتر با کل استفاده از درآمد نفتی در داخل ایران مشکل دارند و یا اینکه معتقدند شبکه توزیع از طریق بنگاه‌های صنعتی دولتی مشکل زا می‌باشد؟ اگر گزینه دوم را در نظر دارند بچه دلیلی؟

۴. رانت خواری بنگاه‌های دولتی
این انتقاد آقای دکتر چند مشکل دارد. اول ایشان رانت را تعریف نکرده‌اند. دوم، حد اقل در گزارش خلاصه توضیح نداده‌اند که رانت را چگونه محاسبه کرده‌اند؛ اما سوای این موارد تکنیکی، همانطوری که در بالا مطرح شد، در صورت مدیریت صنعتی مطلوب بنگاه‌های انحصاری دولتی رانت انحصاری می‌تواند منبع درآمد بسیار خوبی برای انباشت سرمایه ملی بشود. حال اگر چنین مدیریت مطلوبی وجود ندارد سیاست صحیح حد اکثر استفاده از بنگاه‌های صنعتی دولتی با ایجاد مدیریت مطلوب از طریق رفرم این بنگاه‌هاست و نه فروش ثروت ملی در چار چوب سیاست خصوصی سازی و آنهم به قیمت نازل که منجر به باز توزیع ثروت از کل جامعه به افراد رانت خوار مرتبط به بیوروکرات های تشکیلات خصوصی سازی و دولتی می‌شود. به نظر می‌رسد که آقای دکتر نیلی با رنت خواری بخش خصوصی مشکلی ندارند و این فقط رنت شرکت‌های انحصاری دولتی می‌باشد که برای آقای دکتر مشکل زا است.

۵. خرید قطعات از بنگاه‌های تولید کننده با قیمت نازل
در این موضوع جناب دکتر وارد بحث اخلاقی شده‌اند که مطلقأ پایه تئوریک اقتصادی ندارد. اولأ چه قیمتی را و به چه دلیل ایشان «عادلانه» می‌داند؟ دومأ، آیا آقای دکتر در شرایطی هستند که می‌توانند از مدیران بنگاه‌های تولید کننده کوچک بهتر در باره قیمت هائی که کالاها را می‌فروشند تصمیم بگیرند؟ آیا فروشندگان کوچک مجبورند کالاهای خود را مادامی که برایشان سود تولید نمی‌کند به بنگاه‌های بزرگ بفروشند؟ اگر جواب به این سئوالات منفی می‌باشد پس می‌توان نتیجه گرفت که قیمت دریافتی بنگاه‌های کوچک از بنگاه‌های انحصاری دولتی نمی‌تواند کمتر از مخارج تولید آن‌ها باضافه نرخ سود تولید کننده باشد.

چرا الگوی «بازار آزاد» در اقتصاد ایران کار بٌرد ندارد؟
همانطوری که به تفضیل در بالا بررسی گردید سیاست صنعتی پیشنهادی آقای دکتر مسعود نیلی بر اساس الگوی «بازار آزاد» که معمولأ در کتاب‌های درسی سال اول دانشکده‌های اقتصاد در غرب و ترجمه آن‌ها در ایران دیده می‌شود می‌باشد. این افسانه نئوکلاسیکی بر آن است که در بازار آزاد تمامی مصرف کنندگان موفق به دست آوری حد اکثر اقناع یا رضایت در محدوده درآمد و قیمت‌های داده شده در بازار می‌شوند، تمامی تولید کننان موفق به دریافت حد اکثر سود و آنهم در محدوه قیمت‌های نیروهای مولده، فناوری و مخارج تولیدی خود می‌گردند و بلاخره تمامی کالاها و خدمات بدون کسری و یا مازاد بفروش می‌رسند و از این طریق توزیع مطلوب منابع در اقتصاد صورت می‌گیرد. مطابق این نظریه، هر پدیده ای نظیر دخالت دولت از طریق پرداخت یارانه و یا دریافت مالیات و یا هر نوع خللی در بازار از طرف بنگاه‌های انحصاری باعث توزیع نا مطلوب در اقتصاد می‌شود.

علاوه بر آن، فرضیات دیگری که در تضاد با واقعیت اقتصادهای موجود در جهان می‌باشند، پایه‌های تئوریک این افسانه را تشکیل می‌دهند. چند نمونه از این فرضیات عبارت‌اند از همگون بودن کالاها، اطلاعات کافی و مساوی همه فروشندگان و خریداران و عدم شک و تردید در جهان. بدیهی است که برنامه ریزی اقتصادی که بر اساس مفهوم بازار آزاد قرار گرفته باشد- همانطوری که سیاست‌های صنعتی کشورهای خاور دور بکرات نشان داده‌اند- الزامأ از درجه اعتبار ساقط است. آنچه که مسلم است تکیه بدون قید و شرط بر بازار مشکلات فراوانی را همراه دارد. این مشکلات عبارت‌اند از در جستجو بودن بازیگران در بازار برای بدست آوری امتیازات شخصی و کوتاه مدت که منافع عمومی را تهدید می‌کند، حرکات فرصت طلبانه افراد، روحیه نا چیز همکاری بازیگران در بازار، تغییرات ساختاری و جا بجا شدن‌های اجتماعی، تبعیت بالقوه ازمنافع تجاری خارجی و عدم توجه به اهداف ملی.

دقیقأ با وجود این شرایط که ناشی از عمل کرد بازار است، الزام کنترل و رهنمود دادن به بازار از طرف دولت که همان سییاست صنعتی می‌باشد بوضوح دیده می‌شود. لازم به یاد آوری است که بنگاه‌ها بزرگ و مجموعه‌های بزرگ انحصاری از ابزارهای تعین کننده رشد فناوری و ایجاد شرایط لازم برای جهانی شدن اقتصاد ایران می‌باشند.

جهانی شدن بعنوان راهکاری برای صنعتی شدن
در فصل دیگری از کتاب که در باره شیوه‌های صنعتی شدن و توسعه اقتصادی از دوران انقلاب صنعتی اول تا ده ۱۳۸۲ می‌پردازد این دوران را به پنج بخش تقسیم نموده که طی هر دوران برای توسعه اقتصادی از شیوه‌های مختلفی استفاده شده است. در جریان توضیح این شیوه‌ها که با بیان نادرست ژرف واقعیات تاریخی بخصوص درباره برنامه ریزی‌های مرکزی برای توسعه اقتصادی و رشد اقتصادی کشورهای سوسیالیستی و جهانی شدن اقتصادهای دیر رسیده آسیای شرقی همراه هست آقای دکتر نیلی چنین می‌نویسند «با توجه به شرايط فعلی جهان از ميان پنج راهكار ذکر شده توسعه صنعتی، چهار الگوی زير غير قابل تکرار هستند» اما «... راهكار پنجم که در عصر جهانی شدن قابل دستيابی است در قالب صنعت جهانی تعريف می‌شود و شامل الگوی حاکميت نشان‌های تجاری، الگوی مشارکت درزنجيره ارزش و الگوی پيوندهای عميق صنعتی تجاری در مناطق مختلف جهان است. در اين الگو، اتخاذ سیاست‌های مناسب اقتصادی صنعتی در داخل، تنها شرط لازم برای رشد صنعتی است و نه کافی و در واقع شرط کافی برای توسعه صنعتی در سطح جهان، قرار گرفتن در زنجيره توليد جهانی و نظام تقسيم کار جهانی است.» (نیلی، ۱۳۸۲، صفحه ۱۸۴). البته هر چند نمی‌توان از این منطق آقای دکتر نیلی در باره صنعتی شدن داخلی بعنوان شرط لازم برای جهانی شدن خرده گرفت اما ایشان «سیاست‌های مناسب اقتصادی صنعتی در داخل» را ارائه نمی‌دهند که کدامند؛ اما از آنجائی که شیوه‌های صنعتی شدن را در ادوار پیشین غیر قابل اجرا می‌دانند و راهکار مشخصی برای شرط لازم صنعتی شدن کشور ارائه ننموده‌اند می‌توان نتیجه گرفت که تنها دست آورد استراتژیک تحقیقات ایشان این است که سیاست صنعتی ایران به شرط کافی که همان پیوستن به «زنجیر تولید ارزش جهانی» می‌باشد بسنده کند؛ اما با توجه به اینکه آقای دکتر نیلی از شیخ نشین های «امارات متحده عربی که در دوره پس از استقلال، رشدهای بالا را تجربه کرده و سیاست باز بودن اقتصاد را در پیش گرفته به عنوان نماینده موفق دارای منابع طبیعی (نفت و گاز) در نظر گرفته شده است» (نیلی، ۱۳۹۲، ص. ۶۸) بعنوان نمونه موفق یاد می‌کنند، دور از انصاف نیست که نتیجه بگیریم که ایشان سیاست درهای باز تجارت بین المللی را برای ایران تجویز می‌کنند؛ اما مشخص نیست که چگونه ایران می‌تواند بغیر از خام فروشی و صدور کالاهای سنتی نظیر روده گوسفند، فرش و پسته بتواند بعنوان یک کشور سازنده وارد بازار جهانی شده و به این زنجیره تولید ارزش بپیوندد.

جمعبندی و نتیجه گیری
سییاست های اقتصادی دولت یازدهم که بوسیله گروه دولتمردان اقتصادی کابینه ریاست جمهور تدوین می‌شود بر اساس نظرات نئولیبرالی بازار آزاد قرار دارد. این نظرات نئولیبرالی بازار گرا مشتق «اجماع واشنگتن» بر اساس افسانه مکتب نئوکلاسیکی بازار رقابتی قرار دارد و مدعی است که «بازار آزاد» می‌تواند منابع اقتصادی کشور را بصورت مطلوب توزیع کند، با ایجاد فضای رقابتی بهروری اقتصادی را افزایش دهد، با پیوستن به «زنجیره تولید ارزش جهانی» سرمایه خارجی به ایران را جذب کند، توان فناوری طراز نوین از بنگاه‌های خارجی به کشور جلب کند، رانت خواری و فساد اقتصادی را از کشور محو کند و بطور خلاصه ایران را به بهشت برین تبدیل نماید.
این نظرات شبه علمی که به اصطلاح از «علم» اقتصاد سرچشمه می‌گیرد در دو کتاب آقای دکتر مسعود نیلی در باره استراتژی صنعتی شدن و شرایط اقتصادی ایران مطرح شده‌اند. آقای دکتر بنا بر نسخه «علم اقتصاد» نئوکلاسیکی از بنگاه‌های بزرگ دولتی، هر چند که عملکرد بهتری از بنگاه‌های خصوصی در صادرات کالاهای صنعتی، در تولید سود و منفعت و در کار آفرینی دارند، انتقاد می‌کنند. ایشان معتقدنند که بنگاه‌های انحصاری دولتی علاوه بر رانتخواری با دریافت تسهیلات بانکی باعث افزایش نقدینگی شده و در تحلیل نهائی بخاطر افزایش نقدینگی باعث تورم قیمت‌ها شده‌اند.

ایشان خواهان خصوصی سازی بنگاه‌های بزرگ دولتی، که به صورت باز توزیع آن به نفع بخش خصوصی که این ثروت ملی را به قیمت نازل «خریداری» کرده وآنرا بصورت رانت دریافت خواهند کرد می‌باشند. مضافأ، استراتژی پیشنهادی آقای دکتر نیلی برای صنعتی کردن کشور، سیاست درهای باز، جلب سرمایه خارجی و پیوستن ایران به «زنجیره تولید ارزش جهانی» برای بدست آوری فناوری‌های طراز نوین می‌باشد. ایشان به تجربه کشورهای خاور دور که طی دهه ۱۹۶۰ الی ۱۹۸۰ توانستند با پیوستن به «زنجیره تولید ارزش» و دسترسی به بازارهای جهان، توسعه و رشد اقتصادی چشم گیر به دست آورند به عنوان بازدهی مثبت سیاست درهای بازاشاره می‌نمایند؛ اما ایشان فراموش می‌کنند که بنویسند که این کشورها با رد کامل سیاست‌های نئولیبرالی-نئوکلاسیکی طی این دوران و با دخالت دادن دولت برای کنترل و راهنمائی بازار، یعنی اتخاذ سیاست صنعتی صنایع خود را به حد بلوغ رسانده تا بتوانند بعنوان کشورهای صنعتی نقش سازندهای در «تولید ارزش زنجیره ای» در سطح جهان بازی کنند. بنظر می‌رسد که تیم اقتصادی دولت آقای دکتر رو حانی جهت علت و معلول رشد اقتصادی از طریق ترویج صادرات را وارونه گرفته‌اند: این پیوستن کشورها به زنجیر تولید ارزش جهانی نیست که باعث صنعتی شدن کشورها می‌شود، بلکه این صنعتی شدن است که باعث پیوند سازنده کشورها به زنجیر تولید ارزش جهانی می‌شود.
-
۱- "نظرات آقای دکتر نیلی که در کتاب اقتصاد ایران به کدام سو می‌رود؟ که در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسیده است بسیاری از نظرات ایشان را که در کتاب سال ۱۳۸۲ به چاپ رسیده بود در بردارد؛ اما از آنجائی که کتاب چاپ ۱۳۹۲ به «...ارائه تحلیل از وضعیت موجود اقتصاد کشور و چالش‌های پیش روی آن ...» می‌پردازد و راهکار توسعه صنعتی برای ایران پیشنهاد نمی‌کند ما به بررسی و تجزیه و تحلیل نظرات و پیشنهادات ایشان که در کتاب سال ۱۳۸۲ مطرح شده‌اند بسنده می‌کنیم.

۲- مطابق آمار در جدول شماره ۱-۶، بنگاه‌های دولتی در سال ۱۳۷۸، با وچودی که فقط ۹% بنگاه‌های صنعتی کشور را تشکیل می‌دادند، %۳۹ کارکنان بخش صنعت را در استخدام داشتند، %۵۹ ارزش افزوده بخش را تولید و %۷۱ صادرات کشور را بعهده داشتند.
۳- Economic coordination
۴- The East India Company
۵-The Royal Africa Company
۶-The Navigation Laws
۷-Conglomerate
۸- Zaibatsu
۹- Cartel
-۱۰ صوفی، عبداله (۱۳۹۵)" مدیرت متمرکز سیاست صنعتی، ابزاری ضروری برای اجرای سیاست‌های اقتصاد مقاومتی." صفحه ۱۸. مقاله چاپ نشده.

*استاده دانشکده اقتصاد دانشگاه ویسکانسین-پلاتویل
 
کلمات کلیدی : اقتصاد دولت یازدهم
 
Netherlands
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۳:۴۷:۲۷
در مورد صندوق بین المللی پول که معاونش ماه پیش ایران بود یک نکته خیلی مهم عرض کنم.
مدتیه شیفتگان و طرفداران اجرای اصلاحات توصیه شده از طرف صندوق بین المللی پول درکشور که نمونه مهمش اجرای طرح موسوم به هدفمندی یارانه ها بود که توسط احمدی نژاد ویارانش اجرایی شد برای پیشبرد و ادامه پروژه های خود و ادامه اجرای خواسته های این صندوق در کشور برای فشار به مسولین و زمینه سازی افکار عمومی خیلی روی اخبار ونزوئلا و وضعی که براش پیش اومده، در داخل کشور مانور میدهند و هر روز یک خبر عجیب تر از قبلی درباره این کشور در رسانه ها و شبکه های مجازی مثل تلگرام به طور وسیعی پخش میشه...رئیس صندوق بین المللی پول(لاگارد)از طرف مجله تایم بعنوان بانفوذترین فرد جهان انتخاب شد.ونزوئلا باید تبدیل به درس عبرتی برای مردم وکشورهایی میشد که در انجام کامل توصیه های این صندوق تردید دارند... علاوه بر آن ونزوئلا یکی از گنجهای منابع طبیعی ونفتی در آمریکای لاتین هست و باید بابت نزدیک شدنش به ایران بعنوان حیات خلوت آمریکا تاوان سنگینی پس میداد.. این تاوان رو چاوز با سرطان مشکوک ومرگش پرداخت کرد وحالا دولت و مردم آن نیز باید بابت عمل نکردن به توصیه های این صندوق در سالهای اخیرتاوان سنگین تری پس بدهند.. پشت پرده بسیاری از حوادث و تحولات جهان(از جنگها و تحریمها تا آشوبهای داخلی و تحریمهای مختلف وپایین آمدن قیمت نفت و..از طرف کشورهای قدرتمند) صندوق بین المللی پوله وبسیاری از مشکلات اقتصادی کشورها برنامه ریزی و ایجاد زمینه از طرف این صندوق بوسیله اهرمها وحامیانش(کشورهای قدرتمند)میباشد تا کشورها مجبور به اجرای توصیه های این صندوق شوند...حق انتخابی در دنیای جدید برای اکثرکشورها تقریبا دیگه وجود نداره...قانونشون اینه:یا به توصیه های ما با لبخند و با اختیار خودت!!!عمل کن (و قشر متوسط کشورت را تقریبا از دور خارج کن)
یا با تحریم،فشار،تهدید و ایجاد آشوبهای داخلی و بهم ریختگیهای اقتصادی وپایین آوردن قیمت نفت بوسیله دستان نامرئی خود دچار فروپاشی اقتصادیتان میکنیم و مجبورتان میکنیم با لبخند و اختیار!!!توصیه های مارا عمل کنید..جالبترین نکته داستان هم اینه که آخرِ سر با اجرا شدن این توصیه ها با شعبده بازی و پشتیبانی قدرتمند رسانه ایه واقتصادانها و قدرتهای پشت سرِ صندوق بین المللی پول این سیاستها و مجری آنها بعنوان فرشته نجات و ناجی آن مردم و کشور از بحرانهایی که پیش آمده و میتوانسته پیش بیاد رونمایی میشه و شایسته تقدیر...
وقتی ناگزیر به اجرای این توصیه هاشدی ناگزیر به رفت وآمد و مشاوره گرفتن از کارشناسهای این صندوق و گرفتن تاییدیه آنها هستی. عمل موبمو و دقیق این توصیه ها منجر به بدست گرفتن نبض اقتصادی و شناخت کامل اقتصادی کشورِ هدف میشه و چرخ حرکت ِقطار اقتصادی کشورِ مجری این توصیه ها به ریلی میفته که سوزنبان و ناظرش کارشناسان صندوق بین المللی پول و کشورهای غربی هستند و برای خارج کردن این قطار از ریل ومنهدم کردنش برای روز مبادا(در صورت اجرا نکردن توصیه های بعدیِ امنیتی،سیاسی و فرهنگی کشورهای غربی)ابزار کامل و کافی را در دست دارند وبدین ترتیب آن کشور برای همیشه به زرخرید وغلام بی جیره و مواجب آنها تبدیل خواهد شد..مطالعه افشاگریهای ویکی لیکس در مورد صندوق بین المللی پول در رابطه با یونان و توضیحی که دولت یونان بعد از این افشاگریها از صندوق بین المللی پول خواست(والبته بی جواب ماند)را به دوستان توصیه میکنم..صندوق بین المللی پول کارآمد ترین و کلیدی ترین اسب تروای غرب است برای نفوذ به درون قلعه کشورها وتصرف بدون خونریزی و بی سروصدای آنها برای همیشه...رفاه و زندگی راحت با قدرت خرید بالای مردم ایران زیر چتر ومدیریت جمهوری اسلامی مثل زدن سیلی زیر گوش جهان سرمایه داری و غربه و هر کاری از دستشون بیاد برای جلوگیری از این امر انجام میدن چه با نقاب توصیه و خیرخواهی و چه بی نقاب و با تحریم وتهدید..آیا تاکید و سفارش معاون صندوق بین المللی پول که ماه پیش در ایران بود به دریافت مالیات نباید مارا نگران کنه وبه فکر فروببره؟ساده نباشیم. (3745623) (alef-13)
 
امیری
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۷:۵۱:۰۶
بهترین نظریات و استرتژیها و برنامه های اقتصادی دنیا هم در کشورهای بدون ساختار و دارای حاکمیت ناکارامد و فاسد، و فساد رایج و گسترده،متاسفانه نتیجه مطلوب نشان نمیدهد.این مشکل نظریه و ...نیست،مشکل فعلی کشور ما است. (3746106) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۲۳:۰۲:۰۴
خیلی از توضیحاتتان استفاده بردم. (3746459) (alef-13)
 
Romania
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۳:۵۱:۳۱
عملکرد دولت تدبیر و امید و کلید در حوزه اقتصاد بسیار ضعیف است (3745635) (alef-13)
 
Japan
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۵:۰۱:۳۹
پس عملكرد احمدى نژاد قوى بود؟ موفق ترين دولت در زمينه اقتصاد اول دولت اصلاحات بوده بعد هم دولت آقاى روحانى. ايشون يه جورى نوشتن انگار دكتر نيلى دانشجوى ترم اول اقتصاد دانشگاه پيام نور است! ميشه هزار برابر اينها از موفقيت اقتصاد ليبرال مثال زد ايشون كه خيلى باسوادن چرا هيچ اشاره اى به اقتصاد آمريكا و آلمان و حتى چين نكردند. (3745820) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۷:۵۸:۱۶
بدون توجه به میراث دولت قبل نباید در مورد دولت حاضر قضاوت کرد چون تمام کارشناسان اقتصادی در این مورد هم نظرند که آن 8 سال کذایی برای اقتصاد ایران سالهایی مصیبت باری بود. و به این زودیها آثار آن از بین نخواهد رفت (3746111) (alef-13)
 
United States
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۳:۵۳:۵۶
کاش حداقل همون سیاستهای نئو لیبرالی که فرمودید درست و واقعیش رو اجرا میکردند..معلوم نیست کلا سیاستشون چیه..فقط زوم کرده اند روی مالیات و درست کردن آئین نامه و قانون برای گرفتن مالیات بیشتر..اتفاقا در این زمینه صداوسیما هم کمال همکاری رو باهاشون داره مردم هم این میان تنها مانده اند..والا ما راضی بودیم همین سیاستهای نئولیبرالی هم درست انجام بدن..فعلا که فقط مالیات..مالیات..مالیات.. (3745640) (alef-13)
 
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۰۶:۱۴
بنده از همون روزیکه دولت آقای طیب نیا را بعنوان وزیر اقتصاد معرفی کرد که نماینده اقتصادی آقای عارف بودند پی بردم که اشتباه بزرگی کردم به آقای روحانی رای دادم چون با پیشینه دانشگاهی ایشان مطمئن بودم آبی برای مردم در این دولت گرم نخواهد شد و همه آبها برای دولت با دریافت مالیات و تنظیم قوانینی که هرچه بیشتر بشه از مردم مالیات گرفت گرم خواهد شد..ایشان بیشتر خود را وزیر اقتصاد دولت میدونه تا وزیر اقتصاد مردم...حتی آقای علی عسگری را که از سازمان مالیاتی بخاطر فشارهای زیاد به مردم واعتراضها کنار گذاشتند به مدیریت یک هلدینگ مهم گماردند و بعنوان دوست قدیمی و بسیار خوبشون از ایشان یادکردند و بعنوان مشاور خود در امور مالیاتی منصوب کردند که توهین مضاعفی به ملت در این وضعیت رکود و خون دل خوردنهای مردم بود... (3745669) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۰۷:۵۵
وزارت نفت مدام از بازاریابی برای فروش نفت می‌گوید و در مقابل بنزین تولید داخل را آلاینده دانسته است. در نتیجه امروز نفت را ارزان‌تر می‌فروشد و در مقابل بنزین بی‌کیفیت وارد کشور می‌کند و نفت خام می‌فروشد و در عوض فرآورده‌های گوناگون نفتی وارد کشور می‌کند. کجای اقدامات وزارت نفت در جهت اقتصاد مقاومتی است که از آن سخن می‌گوید؟ وابستگی به بیگانگان به ضرر منافع ملی و اقتصاد مقاومتی است. (3745672) (alef-13)
 
امير
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۸:۲۴:۵۵
ضعيف ترين وزارت دولت از نظر من همين وزارت نفت بود (3746145) (alef-3)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۰۹:۴۸
گفته میشد که به لحاظ اقتصادی اصلاح طلبها جناح چپ و اصولگراهاجناح راست هستند در حالی که به نظر من اصلا درست نیست و اندیشه های تعدیل اقتصادی و طرفداری از بازار کارگزاران در اصلاج طلبها نقود کرده و دولت روحانی یک راست به تمام معنا است که فعلا در رکود و تورم درگیره و نمیتونه خیلی وارد تفکرات راست و بازار بشه. احنمالا سال اینده اگر رای بیاره ذات اصلی خودش رو که حمایت 100 درصدی از تعدیل اقتصادی و ..است نشون خواهد داد احمدی نژاد هم از پایگاه اصولگرا که حمایت از بازار بود می امد ولی هم کارهای تعدیلی انجام داد هم کارای چپ گرایانه پوپولیستی
از دید من اصلاح طلبی تویسط کارگزاران مصادره شده و به نوعی کارگزاران و جناب هاشمی اون رو مصادره کرده و به اضمحلال خواهند برد.و دیگه کلا جناح چپ در ایران نداریم و همه راست و طرفدار بازار هستند (3745678) (alef-13)
 
حسن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۱۹:۰۷
نمره دولت در اقتصاد - 0 - است (3745697) (alef-13)
 
United States
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۲۱:۵۱
شما هیچ برند ماشین دنیا که موفّق بوده را سراغ ندارید که توسط بخش دولتی بنیان گذشته شده باشد و توسط مدیران دولتی اداره شود. هنری فورد، برای فورد. تویودا برای تویوتا، هاندا برای هوندا، هیوندیی برای خانواده چانگ، کاوازاکی، یاماها، مرسدس و.... تنها ماشین سازی دولتی دنیا مانند ایران خودرو، سایپا، اروز روسیه و.... که همه زیان دٔه و در واقع ورشکسته هستند... به جای پمپاژ رانت و یارانه به این خودرو سازا، یا آنها را به بخش خصوصی بفروشی، یا به سرمایه گذر خارجی‌... ۱۰۰۰ سال دیگر هم این صنعت با مدیریت دولتی، هرگز سودده نخواهد بود، و همش ضرر است. (3745704) (alef-13)
 
ع. صوفی
United States
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۸:۰۶:۵۸
نقش دولت و سیاست صنعتی را در توفیق شرکت های خودرو سازی که نام بردید نا دیده نگیرید. برای مثل در سال 1941 دولت ژاپن کارتل هائی بنام « Control Association » برای صنایع مختلف منجمله برای صنعت خود رو سازی بوجود آورد. هدف این کارتل های ضد رکودی این بود که از ورشکستگی بنگاه ها در ایام بحران های اقتصادی جلوگیری کند. همینطور، دولت آمریکا شرکت «کرایسلر» را در سل های 1970 و شرکت جنرال موتور را در سال 2008 از ورشتگی نجات داد. مشخص است که اقدامات الزامی دولت در حمایت از بنگاه های خصوصی در شرایط سرمایه داری انحصاری با مفهوم «بازار آزاد» کاملأ بیگانه است. (3746120) (alef-13)
 
United States
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۲۲:۴۵
نکته یی که باید اضافه کرد، بحث بومی سازی توسعه است، میلیونها نفر از مردم کشورهای دیگر در این کشورها به عنوان مهاجر زندگی‌ می‌کنند، ولی‌ به دلیل عدم نهادینه شدن و عادتِ اینگونه زندگی‌ کردن و محاسبه کردن و از همه مهمتر، عدم آشنایی با زبان کشور میزبان، اصولا هرگز فکر استفاده بهینه از امکانات موجود را نمیکنند. مثلا در بسیاری از شهر‌های کشورهای توسعه یافته، سیستم حمل مسافر آاوبر راه اندازه شده که هزینه آن نصف تاکسی است و در واقع همان استفاده از ماشین شخصی برای کسب درآمد و مسافر است. در شهرهای بزرگی همچون، نیو یورک، سنفرنسیسگو، تورنتو و... که میزبان میلیونها مهاجر هم هستند، شاید تا ۹۰ درصد مشتریان این سرویس، از مردم بومی و نه مهاجر هست و به همین دلیل با وجود مخالفت اغلب رانندگان تاکسی که اغلب از مهاجران هستند، شورای شهر این شهرها به خاطر اینکه این ۹۰ درصد دوباره اغلب همان کسانی‌ هستند که رای میدهند، از محدود کردن این سیستم به نفع تاکسی دارن اغلب مهاجر، خودداری میکنند و از رانندگان تاکسی میخهند که با این شرکت جدید رقابت کنند نه آن را محدود.. (3745711) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۲۵:۰۷
بی عدالتی اقتصادی غوغا میکند :

دو روی سکه این روزهای بازار کار و اقتصاد ایرا :

1- مدیرهایی با ده ها میلیون فیش حقوق ماهانه و علاوه بر آن میلیاردها تومان رانت و پروژه و وامهای کلان و گاها اختلاس و همراه با حاشیه امنیت بالا!!!!!!!!!!!!

2- کارگرانی با درآمد ماهانه نزدیک به 1.5 میلیون تومان که چندین ماه به آنها حقوق داده نشده و در خطر اخراج هستند بدون هیچ حاشیه امنیتی و به علت اعتراض ده ها تازیانه شلاق میخورند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

خداوند نظاره گر است و عذاب الهی نزدیک است. مسئول و مدیر فاسد را برکنار و مجازات کنید. (3745718) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۳۳:۵۰
چه عجب بالاخره الف یک مطلب در نقد بازار ازاد نوشت؟!؟!؟؟!؟!
وا عجباا ا اا ا ا ا
ولی اعتقاد دارم چنان گرفتار هژمونی اصالت سرمایه هستیم که دردی دوا نمیکند
د کشور ما همه عمیقا به سرمایه داری اغتقاد دارند (3745742) (alef-13)
 
امیراسد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۴:۵۲:۳۴
وظیفه اصلی اقتصادی دولت همانا هدایت سرمایه های عظیم انباشته شده از بخش تولید ساختمان در شهرهای بزرگ که اگر نگوییم مضر، می توانیم بگوییم بی اثر در اقتصاد مقاومتی که بر اساس تولید صادرات محور بنا باید بشود می باشد.

اگر قرار باشد همچنان در همه زمینه های ایجاد اشتغال توقع داشته باشیم که دولت ، پول نفت را صرف کارخانه سازی، و بطور کلی ایجاد مستقیم اشتغال با دخالت در اقتصاد و توسط اقتصاد دولتی انجام دهد به جایی نخواهیم رسد.

دولت در مقوله اقتصاد وظایف زیر را باید بدرستی انجام دهد. البته اگر رانتخواری ها و سوء مدیریته ای عمدی و سهوی اجازه دهند.

1- هدایت سرمایه بخش خصوصی از یک نفر گرفته تا شهرکتهای بزرگ به بخشهایی که برای اقتصاد درون زا و برون گرا مفید باشد و در کشور ما از کلان شهرها به نقاط کمتر توسعه یافته

2- اخذ مالیات حقه و واقعا "بر درآمد" از همه آحاد ملت و هزینه کردن آن برای بهبود عرضه خدمات عمومی و کمک به ضعیفان جامعه

3- کمک موثر تبلیغاتی(برگزاری نمایشگهاهای متعدد و متنوع و موثر در دیگر کشورها)، مالی(بصورت وامهای کم بهره با پرداخت دراز مدت)، تخفیفی(مالیاتی، عوارضی) در مسیر تولیدات صادرات محور.

4- کمک اطلاعاتی به تولید کنندگان برای صادرات محصولاتشان

5- آموزش عملیاتی به تولید کنندگان برای بهبود کیفیت جهت حضور در بازارهای جهانی

6- حمایت سیاسی در مجامع بین المللی از تولیدات ایرانی

7- اجرای سیاستهای تشویقی برای ایجاد اشتغال توسط بخش خصوصی.

8- برنامه ریزی و اجرای طرحهای کلان ملی از محل فروش منابع ملی مانند نفت

9- تخفیف عمده در مواقع خاص به بخش خصوصی که از منابع ملی کالاهای با ارزش افزوده تولید و صادر می کنند. (3745799) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۵:۱۱:۰۵
شما هیچ برند ماشین دنیا که موفّق بوده را سراغ ندارید که توسط بخش دولتی بنیان گذشته شده باشد و توسط مدیران دولتی اداره شود. هنری فورد، برای فورد. تویودا برای تویوتا، هاندا برای هوندا، هیوندیی برای خانواده چانگ، کاوازاکی، یاماها، مرسدس و.... تنها ماشین سازی دولتی دنیا مانند ایران خودرو، سایپا، اروز روسیه و.... که همه زیان دٔه و در واقع ورشکسته هستند... به جای پمپاژ رانت و یارانه به این خودرو سازا، یا آنها را به بخش خصوصی بفروشی، یا به سرمایه گذر خارجی‌... ۱۰۰۰ سال دیگر هم این صنعت با مدیریت دولتی، هرگز سودده نخواهد بود، و همش ضرر است. (3745839) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۶:۰۲:۴۵
دوستان کامنت گذار و مخصوصا اولین کامنت که خیلی هم طولانی هست ازیک طرف با سیاست های صندوق پول مخالفند و از طرفی به طور تقریبی خواهان عدالت اجتماعی هستند و از طرفی به شدت با دریافت مالیات از جانب دولت مخالفند .این سه مطلب به شدت مخالف هم هستند و من نمیدانم چرا دوستان به تبعات فرمایش ضد و نقیض خود اگاه نیستند . سیاست های صندوق پول در بست در اختیار سرمایه داری و انهم از نوع هارو بی در وپیکر میباشد واتفاقا از دولت ها میخواهد که از مالیات سرمایه داران بکاهد و بر مالیات اقشار ضعیف و حقوق بگیر تاکید دارد.سیاست های صندوق پول با پرداخت هر گونه یارانه به اقشار ضعیف و تامین اجتماعی و بهداشت و درمان مجانی و....که دولتها برای رفاه حداقلی مردم فقیر و بی چیز میپردازند مخالف است .ازطرف دیگر در ایران در تمامی 90 سال گذشته تا کنون هیچ یک از دولت ها موفق به اخذ مالیات عادلانه از دلالان و تجار و صاحبان در امد های بالا نشدند و عموما مالیات را اقشار حقوق بگیر میپردازند و هم انطور که در همین سایت الف به کرات خواندیم در سال هزاران میلیارد تومان فرار مالیاتی داریم .اگر چه این دولت فعلی هم دچار تناقض و سردرگمی سیاست اقتصادی هست اما اگر بتواند و ما هم کمک کنیم و نادانسته تسلیم جو سازی کلان سرمایه داران و تجار و دلالان نشویم و دولت بتواند گوشه ای از فرار مالیاتی را بگیرد من و تویی که با اخذ مالیات مخالفی نه تنها ضرر نمیکنیم بلکه به نفع ما است .من وشما چقدر حقوق میگیریم بر فرض ماهی ده میلیون . مالیات حقوق ده میلیونی کجا و مالیات قاچاق کنندگان محترم سیگار و میوه و دارو وپارچه و موبایل و.... وده ها جنس دیگر و صد ها تجارتخانه دو دفتره و مالیات گریز کجا ؟دوستان لطفا و لطفا دچار شایعه و جو زدگی نشوید .من اعتقاد دارم اگر اقای احمدی نژاد در 8 سال اینقدر این شاخ به ان شاخ نمی پرید و فقط مسکن مهر را به خوبی اجرا و به پایان میرساند نام او در تاریخ این مملکت برای همیشه میدرخشید .چون یکی از راه هایی که خون ملت را در شیشه میکنند زمین بازی و زمین خواری و سو استفاده از نیاز مردم به مسکن است .حیف که احمدی نژاد خوب جایی را داشت انگشت میگذاشت ولی نتوانست به سر انجام برساند . حال این دولت هم به هر دلیلی که خودش دارد اگر بتواند 50 در صد فرار مالیاتی را کم کند باور فرمایید کم از شق القمر نمیباشد .دوستان باید منافع کل مردم و اینده کشور را بر منفعت شخصی و گروهی در هر حالت ترجیح داد و نگذاریم نا دانسته حمال الحطب منافع باند های مافیای ثروت شویم .بهبخشید گفتم دوست اول طولانی نوشت و خودم بناچار دچار زیاده نویسی شدم .خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار (3745926) (alef-13)
 
United Kingdom
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۹:۱۴:۳۲
دو ست عزیز اگر دولتهای از سرمایه داران فوق بزرگ وقاچاقچیان و شرکتهای عظیم مالیات میگرفت که کسی حرفی نداشت ولی متاسفانه دولت در دوسال اخیر فشار رو گذاشته روی کسبه و سرمایه داران معمولی و اصناف ومردم معمولی واینی هم که مرتب میگه میخواهیم تعداد مودیان رو افزایش دهیم یعنی اینکه میخواهیم از تعداد بیشتری از مردم مالیات بگیریم..اتفاقا قانون مالیاتهای مستقیم و قانونی کردن سرکشی به حسابهای مردم مستقیم نشانه اش به عموم مردم است وگرنه مالیات گرفتن از قاچاقچیان و سوپرثروتمندان و شرکتهای عظیم که اینهمه آئین نامه و ابلاغ قانون مالیاتی احتیاج نداره فقط به اراده احتیاج داره...اتفاقا مردم خیلی باهوش هستند و متوجه شده اند دولت تور مالیات گیری بیشتر برای عموم مردم و کسبه و ثروتمندان معمولی و شرکتهای معمولی پهن کرده (3746221) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۲۰:۵۵:۴۱
دوست عزیز با احترام، شما دچار ذهنیت بورژوازی هستین
نمیشودد میانجی های دوم سرمایه را انتخابی حذف کرد
نمیشود به حاکمیت سرمایه اعتقاد داشت اما جلوی فرار مالیاتی را مخصوصا در جهان سوم گرفت. در دنیا دهها بهشت مالیاتی وجود دارند که سرمایه ها به انجا میگریزند و الی اخر (3746342) (alef-13)
 
آمید
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۱۷:۰۱:۲۹
آقای دکتر صوفی در نقد آقای دکتر نیلی بیشتر به شخص حمله کرد گویا تا متن.
واقعیت این است آقای دکتر نیلی دو بخش تولید و توزیع را از هم جدا نمودند. در بخش تولید تاکید بر خصوصی سازی دارند. و در بخش توزیع دولت را مامور می داند.
که جناب دکتر صوفی همه را یک کاسه نموده و مخصوصا به بازتوزیع خصوصی تاکید دارند که اتفاقا نظر آقای دکتر نیلی این نیست. نمونه های که به عنوان مصداق در متن اشاره نموده اید نیز قدیمی است و هیچکدام مانع بخش خصوصی در تولید نشده است. در ژاپن و حتی غرب مورد اشاره برندهای معروف ددر تولید و صنعت آیا دولتی هستند یا خصوصی؟؟ بیشتر بوی سیاسی و تضعیف دولت دارد تا خرد علمی پشت این متن دیده شود. با درود فراوان (3746038) (alef-13)
 
MAHDI
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۲۲:۵۴:۳۹
با توجه به سیری تاریخی در اقتصاد جهانی چند نکته کلیدی و محوری است که کشورهایی رشد یافته با سعی و خطاهای فراوان و پرداخت هزینه های زیاد توجه به آن و سر لوحه کار خود قرار داده اند و با یک وحدت نظر و همگرایی ملی مسیر دشوار توسعه را پیموده اند:

داشتن حکمرانی مطلوب در دوبخش :

1- دولت استاندارد کارآمد هوشمند،خبره با ایجاد زیر ساخت هایی که ثروت ملی محسوب شوند و فرصت و بستر لازم را برای رشد بخش خصوصی واقعی را فراهم نمایند

2- بخش خصوصی کارامد خودساخته و غیر رانتی و ارزش آفرین که توانایی استفاده حد اکثری از فرصت ها را داشته باشد.

3- ادبیاتی که این دوبخش توان کار در کنار یکدیگر را داشته و بتوانند با فصل مشترک با ابزار سازی اعم از تولید صنعت و خدمات؛ تولید ثروت واشتغال نمایند و رفاه و سعادت کشور شان را رقم بزنند.

و مهمتر این که شرط کافی که سبب شده با این شرایط لازم فراهم شده توسعه اتفاق بیافتد شفافیت و صراحت در میان تصمیم سازان و تصمیم گیران است

حالا ما کدامش را داریم:

دولت ناکارامد ،غیر بهره ور که مسئول سازمان مدیریت آن اقای نوبخت برای حفظ پرستیژ و جایگاه خود و اعوان و انصاری که در دولت چیدمان کرده اند باپرداخت حقوق های چند ده و صدمیلیونی و سایر مزایا هر دم از افزایش حقوق استخدام دولتی و ... حرف می زند بدون این که بر بهره وری و ارتقاء شاخص های رشد کشور متمرکز گردد تعدادی از همین ساختارهایی که خود مانع و بلای توسعه اند هر روز توسط یک عده بروکرات غیر بهره ور بیشتر چاق و بزرگ می گردند و بیشتر تقویت می گردند که برابر استانداردهای توسعه افزایش حقوق و دستمزدها در شرایط رکود بحرانی و بدون توجه به بالا بردن بهره وری سمی کشنده است یا ایشان نمی داند یا خود را به بیراهه می زند.


بخش خصولتی رانتی و فرصت طلب رانت جو

صراحت و شفافیت هم که کالای نایابی شده وزیر اقتصادش پرداخت این حقوق های چند صد میلیونی را حق می داند و تازه برافروحته می شود که چرا اخبارش انتشار یافته.

انگار این حضرات تو این کشور زندگی نمی کنند و از کره ای دیگر آمده اند درک درستی از مشکلات و اوضاع اقتصادی مردم ندارند همه چیز را می خواهند سیاسی کنند بدون این که سردر گریبان خود کنند و ناکارآمدی خود را هم ببینند

آقای وزیر این افرادی که حقوق های چند صد میلیونی می گیرند باید دید که ایا پروژه های چند میلیاردی هم دارند یا نه چقدر منفعت برای بخش خود و کشور ایجاد گرده اند اگر کرده اند چرا ما رکود در استانه بحران داریم سری به فضای کسب و کار بزنید از حاشیه امن بودجه ها و رانت های دولتی بدر آئید و ببینید با چه مشقت هایی باید کسب و کار را از ورشکستگی نجات داد
شما از خوابهای آشفته ای که صاحبان کسب و کار تولید و صنعت دارند خبر ندارید و قادر به درک آن نیستید

فقط و فقط فشار مالیاتی بر گرده مردم

مدل اقتصادی دولت شده دست در جیب مردم و خیلی هنر کنند یک دفترچه قسط هم دست مردم تولید کننده صنعتگر بدهند.

اقتصاد ما تمام بدی های سیستم های اقتصادی تجربه شده در جهان را در خود جمع کرده است

از این تیم دولت آبی برای مردم گرم نمی شود باید فکری دیگر کرد

چه امیدهایی که به دولت داشتیم و آقای روحانی با این تیم ناکارآمد همه را بر باد داد. (3746455) (alef-13)
 
نیما
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۸ ۲۳:۴۱:۵۲
واقعیت اینجاس که چیزی که از همون ابتدای نوشته "افسانه" خوندینش و میزان علمی بودن مقاله رو با همین غلیان احساسات برای خواننده مشخص نمودید، در عمل در جهان آزاد کم و بیش در جریان است و سیستم های اقتصادی مبهم و دست نیافتنی مد نظر شماست که در عمل از شرق تا غرب عالم دیده نشده و همون عدالت نیم بند اقتصاد آزاد رو هم نتونسته به اجرا در بیاره. البته در مقام سخن سربازان جان بر کفی داره. (3746491) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۹ ۰۱:۳۹:۴۲
متاسفانه اقتصاد مبحثی استکه هر کس بخود اجازه میدهد نه تنها اظهار نظر که حتی نسخه رفع معضل ارائه کند . اشکال کار جائی اسنکه سایت الف که از قرار زیر نظر یک اقتصاد دان اداره میشود مبادرت به درج مقاله ای میکند که از همان ابتدا نشان از عدم آگاهی نویسنده نسبت به واقعیات رخداده در همین دو سه دهه در جهان دارد حد اقل این بود که با مراجعه به اینتر نت به سوابق چند کمپانی کره ای که محصولاتشان از یخچال و تلویزیون کامپیوتر گرفنه در خانه همه ما پیدا میشود تا اتوموبیل و کشتی های اقیانوس پیما چگونه تاسیس شدند آیا دولت های نظامی آن زمان بودند یا بخش خصوصی داخلی با همراهی سرمایه خارجی حد اقل بتاریخ ورود شرکت های کره ای به بورس لندن و نیویورک نگاهی میانداخت این چنین برای اثبات نظریات شبه سو سیا لیستی خود دلیل نمیاورد . (3746559) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۹ ۰۷:۱۵:۲۲
در این وضعیت رکود درست است که مالیاتها را افزایش بدهند به هر بهانه ای؟؟؟واقعا متاسفم خیلی....... (3746653) (alef-3)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۱۹ ۱۶:۲۵:۲۲
بايد كف صنعت و بخشهاي غيرراهبردي به مردم واگذار شود اقتصاد دولتي تا كنون موجب كندي و فساد گرديده البته بنده انرا بطور كامل نفي نمي كنم.
برخي جاها به بخش دولتي توجه كافي براي اعمال قانون داده نشده يا سياستها مغير هم بوده يا جاهايي مانند آموزش و پرورش نمي بايست به سمت خصوصي شدن بروند (3747797) (alef-13)
 
یوسف
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۳-۲۰ ۰۰:۴۸:۰۴
نظام بازار بهترین گزینه برای اقتصاد کشور است و آقای نیلی با مطالعات عمیق در نظام های اقتصادی راهکار مناسبی ارائه فرمودند. (3748440) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.