نظر منتشر شده
۱۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 267506
چیزهایی که انسان‌ها هنگام مرگ می‌بینند
تاریخ انتشار : شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۰۱
آقای الف دو بار صدای مکانیکی دستگاه را شنید که می‌گفت: «به بیمار شوک دهید.» در این بین، او سرش را بلند کرد تا زنی عجیب را در گوشه اتاق و نزدیک سقف ببیند.
دیدن نور و تونل شاید رایج‌ترین درک موجود از مرگ باشد. موارد عجیب و جدید دیگری از تجربه نزدیک به مرگ گزارش شده است.

 به گزارش فرادید، آقای الف، ۵۷ ساله، یک مددکار اجتماعی در انگلستان است که در سال ۲۰۱۱ در بیمارستان عمومی ساوث‌همپتون پذیرش شد. کارکنان پزشکی بیمارستان در حال داخل کردن یک ميل‌ جراحى‌ به کشاله ران او بودند که بیمار با ایست‌ ناگهانى‌ قلب‌ مواجه شد. اکسیژن قطع شد و نوار مغزی او بدون نوسان بود. آقای الف مرد.

با این حال، او به یاد دارد بعد از آن چه اتفاقی افتاد. پزشکان یک «دفیبریلاتور خارجی خودکار» را برای احیای مجدد قلب مهیا کردند. آقای الف دو بار صدای مکانیکی دستگاه را شنید که می‌گفت: «به بیمار شوک دهید.» در این بین، او سرش را بلند کرد تا زنی عجیب را در گوشه اتاق و نزدیک سقف ببیند. آن زن به او اشاره می‌کرد. آقای الف بدن بی‌جانش را رها کرده و پیش او رفت. او می‌گوید: «احساس کردم که او مرا می‌شناسد و من می‌توانم به او اعتماد کنم. می‌دانستم که او به دلیلی آنجا است ولی دلیلش را نمی‌دانستم.»

اسناد بیمارستان مدتی بعد جملات «دفیبریلاتور خارجی خودکار» را تایید کرد. آقای الف در مورد افراد حاضر در اتاق نیز توضیحاتی داده بود که آن توضیحات تایید شد. او آن افراد را پیش از بیهوشی ندیده بود. کارهایی که انجام داده بودند نیز دقیق گفته شده بود. آقای الف چیزهایی را بازگو می‌کرد که در آن فاصله سه دقیقه‌ای نمی‌توانسته از نظر بیولوژیکی دیده باشد.

تمامی ادعاهای آقای الف در ژورنالی به چاپ رسید. می‌توان گفت که این مقاله یکی از گزارش‌هایی بود که برداشت ما از تجربه نزدیک به مرگ را تغییر داد. دانشمندان بر این باور بوده‌اند زمانی که قلب از کار می‌افتد و خون را به مغز نمی‌فرستد، تمام هوشیاری به یک‌باره از بین می‌رود. از لحاظ پزشکی، در این لحظه فرد مرده است. البته علم پزشکی نیز تایید می‌کند که در برخی موارد این پروسه می‌تواند برگشت‌پذیر باشد. افرادی که این تجربه را لمس کرده‌اند از تجارب خود سخن گفته‌اند. اما برای مدتی مشکلی وجود داشت. پزشکان تمایلی به ثبت این سخنان نداشته‌اند و در واقع آن سخنان را «توهم» بیماران خود در نظر گرفته‌اند. محققان نیز در گذشته اهمیت چندانی به تجارب نزدیک به مرگ نمی‌دادند.

سام پارنیا همراه با ۱۷ همکار خود در نیویورک تصمیم گرفتند که این تجارب را ثبت و دسته‌بندی کنند. به نظر آن‌ها این کار ممکن بود. آن‌ها می‌خواستند از لحظات پایانی این افراد، داده‌های علمی تهیه کنند. در طول چهار سال، آن‌ها بیش از ۲۰۰۰ مورد را مطالعه کردند. مواردی که قلب می‌ایستد و آن فرد از نظر پزشکی مرده است.

از بین این موارد، پزشکان توانستند ۱۶ درصد را از شرایط مرگ نجات دهند. پارنیا و همکارانش نیز موفق شدند با ۱۰۱ مورد از آن‌ها گفتگو کنند. به عبارت دیگر، تقریبا با یک سوم آن‌ها گفتگویی انجام شد. پارنیا می‌گوید: «هدف اصلی این بود که بفهمیم تجربه ذهنی و ادراکی مرگ به چه شکلی بود؟ در کنار آن نیز ما قصد داشتیم ببینیم که کدامیک از آن‌ها هوشیاری شنیداری یا بینایی داشتند و بررسی کنیم که آیا آن‌ها واقعا هوشیار بوده‌اند یا بی‌هوش.»

نتایج نشان داد که آقای الف تنها موردی نبوده که از مرگ خود خاطراتی در ذهن دارد. تقریبا نیمی از بیماران از تجارب نزدیک به مرگ خود چیزهایی در ذهن داشتند. در این بین، فقط آقای الف و یک خانم دیگر (که شواهد خارجی کافی برای روایت او وجود نداشت) از اتفاقات واقعی اتاق اطلاعاتی دادند. در بقیه موارد این چنین نبود.

بیماران دیگر داستان‌هایی را روایت کردند که بیشتر شبیه رویا یا خیال بود. پارنیا و همکارانش این تجارب را در هفت دسته کلی تقسیم‌بندی کردند. پارنیا می‌گوید: «اغلب این موارد با تجارب نزدیک به مرگ پیشین همخوانی نداشت. به نظر می‌رسد که تجارب ذهنیِ مرگ از آنچه ما فکر می‌کردیم تنوع بیشتری داشته باشد.»

آن هفت دسته کلی عبارت‌اند از:

ترس
دیدن حیوانات یا گیاهان
نور درخشان
خشونت و اذیت شدن
رویای صادقه
دیدن اعضای خانواده
مشاهده اتفاقات پس از ایست قلبی

دامنه این تجارب ذهنی از وحشت تا احساس رضایت متغیر بود. افرادی بودند که تجربه ترس یا شکنجه و آزار دیدن را گزارش کردند. برای نمونه، یکی از بیماران گفت: «من باید از یک مراسم عبور می‌کردم... و آن مراسم این بود که باید آتش می‌گرفتم.» مورد دیگری می‌گفت: «چهار نفر با من بودند و هر کسی که دروغ می‌گفت جان خود را از دست می‌داد... من کسانی را می‌دیدم که در تابوت بودند و آن‌ها زنده‌زنده دفن می‌شدند.» موردی دیگر گفت: «به من گفتند که قرار است بمیری. سریع‌ترین راه این است که کوتاه‌ترین کلمه‌ای که یادم می‌آید را به زبان آورم.»

در سوی دیگر، مواردی وجود داشت که احساس رضایت را گزارش داده بودند. حدود ۲۲ درصد افراد احساس «صلح و آرامش و خرسندی» را گزارش کردند. برخی موجودات زنده را دیده بودند: «میزان زیادی گیاه دیدم، گل ندیدم» یا «شیر و ببر.» برخی دیگر نیز از «نور شدید و درخشان» لذت می‌بردند یا اعضای خانواده خود را دیده بودند. افرادی نیز تجربه «آشنا پنداری‌ یا رویای صادقه» را گزارش دادند: «احساس می‌کردم که می‌دانم دیگران قرار است چه کاری انجام دهند؛ قبل از اینکه کاری را انجام دهند.» احساسات برانگیخته شده، درکی پیچیده از گذر زمان و نوعی احساس جدایی از بدن نیز از موارد دیگر بود.

پارینا می‌گوید: «آشکار است که افراد لحظه مرگ، چیزهایی را تجربه کنند. اما اینکه این افراد چگونه تجربه‌ای داشته باشند به پیش‌زمینه‌ و عقاید موجود آن‌ها برمی‌گردد.» کسی که اهل هند است ممکن است برگردد و بگوید که «کریشنا» را دیده است. اما کسی که اهل غرب آمریکا است ممکن است ادعا کند که چیز دیگری را دیده است.

او ادامه می‌دهد: «من نمی‌دانم تمام این موارد – روح، بهشت و جهنم – چه معنا و مفهوم دقیقی دارد. بسته به جایی که فرد به دنیا آمده است، ممکن است هزاران هزار تفسیر وجود داشته باشد. مهم است که بعد مذهبی این تجربه را کنار بگذاریم و مواردی عینی را بررسی کنیم.» بسیاری از موارد البته به دلیل فراموش کردن بیمار ثبت نمی‌شود. در هر صورت اما این اتفاق در سطح ناخودآگاه بر روی بیمار تاثیر می‌گذارد. در برخی از موارد، بیمار پس از برگشت ترس چندانی از مرگ نداشته و رویکرد واقع‌گرایانه‌تری به زندگی داشته است.
 
کلمات کلیدی : مرگ+انسان+دیدن
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۹ ۱۷:۳۵:۱۲
عظمت خداوند را نادیده نگیریم
---
اگر خداوند چیزهایی را که برای انسان هنگام مرک قابل دید هستند در قرآن مشخص نکرده است با توجه به میسز بودن شناخت عظمت لا یتناهای خداوند در جهان آشکار هستی ؛ شناخت جزئیات غیر قابل شمارشی از جهان غیب که در قرآن ذکر نگردیده اند لازمه ی عقلی – منطقی با خود ندارد چنانکه این شناخت با توجه به جزئیات شمارش ناپذیر خود بلحاظ وقت و زمان تحقق پذیر نیست.
بنا بر آنچه که گفته شد ، می باید در صحت نسبت رازهای غیبی به معصومان در هر زمینه ای حتی با وجود سند بظاهر معتبر تردید کرد ؛ زیرا خداوند که این عظمت لا یتناهای با نظم را در جهان هستی در مقابل دیدگان بشر قرار داده است نیازی ندارد که تا آخرت پیوسته به فاش کردن جزئیات چیزهایی از جهان غیب بپردازد که بعلت غیر قابل دید و اثبات بودن در جهان هستی تاثیر منطقی و عملی در تغییر رفتار بشر نمی توانند داشته باشند و و بلحاظ عقلی به هدف سازنده ای ختم نمی شوند. (2831278) (alef-10)
 
ایمان
۱۳۹۴-۰۱-۳۰ ۰۰:۱۴:۱۷
چی میگی یه جور بگو که هم خودت بفهمی و هم ما (2832002) (alef-10)
 
۱۳۹۴-۰۱-۳۰ ۱۲:۲۵:۳۴
دوست عزیز جناب عالی مخاطب سخن این حقیر نیستید. (2832853) (alef-10)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۹ ۱۸:۴۰:۵۹
هستی شگفت انگیز است و انسان شگفت انگیزتر. لذا نمی توان اینگونه موارد را با قاطعیت رد کرد و منکر شد. چیزهای زیادی هست که ما از آن بی خبریم. (2831438) (alef-10)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۹ ۱۸:۵۰:۳۵
تکنسین اورژانس هستم یادم می اید درزمان دانشجویی درمشهد به ماموریتی رفتیم که خانمی 50ساله ارست قلبی تنفسی کرده بود حدود نیم ساعت عملیات احیا انجام شد ریتم قلب وتنفس بیماربرگشت وان را به بیمارستان قایم بردیم گذشت بعد از 2ماه یکبار دیگر که به بیمارستان مریض بردیم در اورژانس خانمی جلو امد وگفت من رامیشناسی ?اظهار بی اطلاعی کردم به من گفت یادت هست که برروی قفسه سینه من فشار می اوردی من همون موقع به سقف اتاق چسبیده بودم وشاهد کارهای شما بودم (2831462) (alef-10)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۹ ۲۰:۵۴:۱۸
صرف حرف ایشان نمیشه تایید کرد
معمولا این افراد یا پیش زمینه هایی اینطوری دارند و بعدا این را میگویند
ضمن این که وقتی کسی نمرده است هنوز مغزش کار میکند و گرنه زنده نمیشود ممکن است صدا شنیده باشد یا چشمانش باز بوده
و ممکن است کلا شبیه سازی کرده است (2831682) (alef-10)
 
۱۳۹۴-۰۱-۲۹ ۲۰:۵۹:۲۷
همین که هر کسی چیزی که در زندگی فعلی اش معتقد است میبیند یعنی باز ساخته مغزش را میبیند (2831695) (alef-10)
 
رضا
۱۳۹۴-۰۱-۲۹ ۲۳:۲۳:۳۹
از تموم این حرفا یه نتیجه کلی میشه گرفت بعد مرگ یه زندگیه دیگه هم هست
حالا چجوری بودنش مهم نیس مهم اینه فکر اون زندگی بعدی هم
باشیمو هرچی داریمو واسه زندگی این دنیا نزاریم
خدایا خودت کمکمون کن خوب باشیم (2831927) (alef-10)
 
اریک
۱۳۹۴-۰۹-۱۸ ۱۹:۲۹:۳۴
عجب... (3378278) (alef-11)
 
سمیه
Romania
۱۳۹۶-۰۱-۱۵ ۰۰:۴۱:۱۴
خدا به فریتدمان رس که ما همه گناه کارم خدا یا توبه ما را قبول کن (4229222) (alef-11)
 
رسول
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۵-۰۲-۱۰ ۱۸:۱۱:۵۰
رفتن ازاین دنیا حقیقتی انکارناپذیراست.اماهمی اینهاهمش به قول خودمان حزیانه وهرکس بمیردو قبضه روح شود بازگشتنی نیست که بیادتعریف کنه.خداوندمیتواندمرده رازنده کند آنهم نه در بیمارستان بوسیله شوک .وقت خودش که صلاح بداند (3674257) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.