نظر منتشر شده
۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 274300
ماجرای انتشار خبر رحلت امام(ره) و جایگزینی حیاتی به جای افشار
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۳ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۲۷
یکی از پیشکسوتان رادیو خاطرات خود از پخش اولین خبر مربوط به رحلت امام خمینی(ره) را بیان کرد.

«حمیدرضا خزائی» از جمله پیشکسوتان رادیو و قائم مقام معاونت صدا در دوران حسن خجسته، در گفت‌وگو با  فارس گفت: یادم هست سال ۶۸ که امام (ره) دار وافنی را وداع گفتند، همان شب به ما که رادیو بودیم خبر دادند. با دوستان رادیویی تماس گرفتیم که فوری بیایند. همه با دیدن ما که لباس مشکی بر تن داشتیم، نگران شده بودند که چه اتفاقی افتاده و کسی هم از ماجرا خبر نداشت.

وی ادامه داد: دوستان نویسنده را هم خبر کردیم و منتخبی از نوارهای سخنرانی حضرت امام (ره) را هم از رادیو پخش کردیم. اطلاعیه رحلت را هم آقای خاتمی نوشته بودند. خلاصه اینکه در ساعاتی که در اختیار داشتیم به سرعت برنامه‌ریزی کردیم و از ساعت ۷ صبح به بعد پخش قرآن آغاز شد. همین موضوع هم مردم را نگران کرده بود. مدام با تلفن‌های رادیو تماس می‌گرفتند و پی‌گیر بودند که چرا قرآن پخش می‌شود.

مدیر رادیو جبهه اظهارداشت: قرار بود اطلاعیه را آقای افشار بخواند اما او مدام گریه می‌کرد و توانایی خواندن خبر را نداشت. در نهایت با آقای حیاتی تماس گرفتیم و ایشان خودش را رساند و هرچند با بغض، خبر را خواند. در آن مقطع آقای آتش‌افروز هم استادانه ماجرا را مدیریت کردند. آن مقطع زمانی یک هفته به خانه نرفتیم و کمیته بحران تشکیل شد و با یک سازماندهی خوب توانستیم اخبار لحظه به لحظه تشییع پیکر امام راحل و حضور پرشور مردم را برای مخاطبان گزارش کنیم.

وی گفت: آقای محمود کریمی علویجه (گوینده معروف خرمشهر آزاد شد) نیز آن زمان آمدند. به سرعت برنامه «راه امام، کلام امام» را طراحی کردیم که هنوز هم پخش می‌شود. شعر دریغا را هم که آقای حمید سبزواری سروده بودند، یک شبه ضبط کردیم. آن زمان یک شبکه رادیویی بیشتر نداشتیم و دوستان در کنار غم عظیمی که از این ضایعه جانگداز در سینه داشتند، توانستند ماجرا را مدیریت کرده و به بهترین شکل اخبار را به مردم عزیز کشورمان برسانند.
 
عاشق
۱۳۹۴-۰۳-۱۳ ۰۹:۴۸:۲۴
یادمه دوم دبیرستان بودم وقتی خبر ارتحال حضرت امام را شنیدم بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر شد. با وجود اینکه از شاعری سررشته ای نداشتم چند بیتی را که از وجودم سرچشمه گرفته بود را بر روی کاغذ آوردم تا خود را آرام کنم. نمی دانم ازلحاظ وزن و قافیه درست هست یا نه اما سه بیت از آن شعر را به خاطر دارم :
لحظه ای از لب لعلش نچشیدیم و برفت
صورت چون مه او سیر ندیدیم و برفت
بلبلی را که یه عمری به قفس داشتم
آواز کنان از قفسش پر زد و رست
وقتی که غم هجرش به دلم یافتم
اشکی زدل عاشق و پردرد بجست

روحش شاد (2936416) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۳-۱۳ ۱۲:۵۲:۰۰
خیلی برنامه های رادیو و تلویزیون در اون روزها خوب بود و در شان حضرت امام و ملت بود. شرایط مردم و کشور را منعکس می کرد و همچنین پخش مستقیم برنامه ها از محل مصلی و مراسم تشییع و سایر خوب بود. ممنون (2936566) (alef-11)
 
زارعی مرودشت فارس
۱۳۹۴-۰۳-۱۳ ۱۳:۲۲:۲۹
من در اون سال هفت سالم بود خواب بودم که پسر همسایه که اون هم هفت سالش بود توی کوچه فریاد می زد امام مرد امام مرد هیچ کس باورش نمی شد تا اینکه اخبار رو گرفتیم (2936589) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۰۳-۱۳ ۱۸:۴۶:۴۴
یاد آقای افشار بخیر... یک گوینده ی واقعی و به تمام معنا بود هر کجا هست خدا سلامتش بدارد (2936810) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.