کد مطلب: 192744
مواجهه متفاوت بهشتی و مصباح با شریعتی
امید حسینی*، 21 تیر 92
تاریخ انتشار : جمعه ۲۱ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۲۶
در مواجهه با مرحوم دکتر شریعتی، دو روش انتقادی در میان بزرگان انقلاب و شخصیت‌های حوزوی وجود داشته است. عده‌ای برخورد ملایم، دوستانه و خوشبینانه را می‌پسندیدند مانند شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای؛ و گروهی هم بنا را گذاشتند بر انتقاد و مخالفت تند با شریعتی، مثل شهید مطهری و آقای مصباح.
چیزی که در این اختلاف نظر مهم است، این است که حتی در موضوعات دینی و مذهبی هم فقط یک راه و یک شیوه و یک نظر برای پاسخ به شبهات وجود ندارد. به عنوان مثال در همین قضیه دکتر شریعتی، میبینیم که شهید مطهری یا آقای مصباح با حساسیت زیادی به شریعتی و آثار او نگاه میکردند (گاهی به دیده‌ی انحراف) در حالی که شهید بهشتی این دیدگاه را قبول نداشت. حال اگر ملاک ما برای قضاوت درباره شریعتی، حساسیت شهید مطهری باشد، آیا معنایش این است که شهید بهشتی، حساسیت دینی و مذهبی نداشته؟!
خود شهید بهشتی درباره این مساله میگوید: «مرحوم آقاى مطهرى، که مکرر با ایشان بر سر کارهاى دکتر بحث کرده بودیم … گاهى هم از روى تعهد دینى واقعاً ناراحت و عصبانى مى‌شد. گاهى هم کار ایشان با من به اینجا مى‌رسید که مى‌گفت تو آسان‌گیرى مى‌کنى؛ چرا در معیارهاى مکتبى سختگیر نیستى؟ در حالى که من در معیارهاى مکتبى بسى سختگیرم.»
پس نمی‌شود نگاه ملایم شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای را ناشی از عدم تعهد و عدم حساسیت مذهبی آنها دانست. به نظرم اینجا مسائل دیگری دخیلند، مثل روحیه‌ی مدارا و انعطاف‌پذیری، اعتدال و بلندنظری آنها. درباره جریان مقابل هم شاید حساسیت بیش از اندازه و اغراق در انحراف‌بینی، دلیل لحن تند انتقادی آنها باشد.
این عین عبارات رهبر انقلاب درباره شیوه برخورد شهید مطهری با شریعتی است که در آن به طور ضمنی به این نکته اشاره شده است: «نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی – چه در آغاز آشنائیشان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفت‌آوری ستایش می کرد و چه در سالهای بعد که از او به نحو شگفت‌آوری مذمت می‌فرمود – غالبا مبالغه آمیز … بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته، نشانه‌های بزرگنمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را درباره اظهارات شهید مطهری داشتند.»
از این عبارات معلوم میشود که آیت الله خامنه‌ای هم شیوه و روش شهید مطهری را در برخورد با دکتر شریعتی نمی‌پسندیدند. البته منظور این نیست که شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای هیچ انتقادی به شریعتی نداشتند. چرا، انتقاد داشتند منتهی شیوه و روش آنها کاملا دوستانه و در جهت رفع معایب بود؛ و نیز استفاده درست از ظرفیت و امتیازات شریعتی برای جذب جوانان. به همین دلیل، منتقد شیوه‌های شهید مطهری و آیت الله مصباح بودند و آنها را هم نقد میکردند (و گاه حتی شیوه آنها را انحرافی می‌‌خواندند!)
به هرحال من فکر میکنم که شیوه شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای در مواجهه با دکتر شریعتی می‌تواند در مسائل و موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی، برای ما آموزنده باشد. آنجا که عده‌ای معتقد بودند یک انحراف دینی در حالی شکل‌گیری است، بنای شهید بهشتی بر اعتدال و تعامل سازنده بود. آنهم در حوزه اندیشه و موضوعات مذهبی. حال در نظر بگیرید که در حوزه سیاست، ما چه اندازه به اعتدال و انعطاف و تعامل بیشتر احتیاج داریم؟
اشاره به شیوه مدبرانه شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای در مواجهه با افراد مختلف، به این خاطر است که امروز به شدت به این سیره و روش محتاجیم. مخصوصا در تربیت صحیح سیاسی، در نقد منصفانه و درست آدمها، در انگ نزدن به آنها، در منحرف نخواندنشان، در برچسب نزدن، در سیاه و سفید ندیدن، در افراط و تفریط نکردن، در مطلق ندیدن و…
*****
عباراتی از شهید بهشتی درباره شریعتی و نیز در نقد آراء آیت الله مصباح
دکتر شریعتى از استعدادها و قریحه هاى سرشار، پرارزش و پرخروش زمان ماست. اجازه دهید نگویم بود چون او زنده است . همه این فعل ها را متناسب با زنده بودن او، با زمان حال بیان خواهیم کرد. شریعتى خود را ساخته و پرداخته رنج مى‌دانست.
پیرامون دکتر و کار او و افکار او و کتابهاى او و سخنرانى‌هاى او و حسینیه ارشاد جنجالى بود. خوب، این جنجال بر سر ما هم مى‌ریخت. مدام از ما مى پرسیدند درباره دکتر چه نظرى دارى؟ درباره کتابهاى او چه مى گویى؟ درباره طرز تفکرش چه مى‌گویى؟ من هم معمولاً با صراحت بیان مى‌کردم که دکتر یک قریحه سرشار سازنده و آموزنده است؛ خطا، اشتباه و لغزش در کار او هست و نمى‌تواند نباشد. اما هیچ کس حق ندارد به خاطر این اشتباه‌ها و لغزش‌ها، ارزش‌هاى عالى و سازنده او را نادیده بگیرد، چه رسد به اینکه به او حمله کند. مکرر گفته بودم آن چیز که قطعاً از اسلام منحرف است روشى است که این آقایان در برخورد با دکتر در پیش گرفته‌اند. این قطعاً ضد اسلام است. این قطعاً با آن چیزى که قرآن به ما یاد مى‌دهد که «فبشر عبادی الذین یستَمِعون القول فیتّبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوالالباب» ناسازگار است.
ما به خاطر این جریان حتى با بعضى از دوستان پر دانش قدیمى خود نیز به هم زدیم. یکى از دوستان واقعاً اهل مطالعه من (آیت الله مصباح) که او نیز کمالاتى دارد و من بخاطر کمالات و مطالعه فراوانش همواره او را دوست مى‌داشته‌ام، بر سر این موضع گیرى که نسبت به دکتر داشتم اوقاتش با بنده تلخ شد و حتى درس خود را در مؤسسه‌اى که تدریس مى‌کرد (مدرس ارزنده اى است) ترک کرد و دیگر نیامد و قهر کرد. گفت من دیگر به اینجا نمى‌آیم و آرام آرام رابطه‌اش را نیز با من کم کرد!
تقدیر و ستایش من از دکتر به خاطر این است که او را جستجوگرى یافتم که اگر با زبان روشن و منطق بى‌غرضانه با او صحبت مى‌کردى آماده آن بود که در نظراتش، در ساخته‌هاى پیشینش، تجدیدنظر کند و این خود یک بعد زیبا و متعالى در هر انسانى است؛ زیرا حق و حق پرستى هم از نکته‌هاى بارز اسلام است. چرا جامعه ما، به جاى استفاده مثبت از چهره‌ها و سرمایه هایش، سراغ انگ زدنهایى مى‌رود که به این استفاده مثبت ضرر مى‌زند؟ این شیوه، شیوه‌اى که من از اسلام آموخته‌ام نیست و آن را نمى‌پسندم. من معتقدم از دکتر و بسیارى سرمایه‌هاى علمى دیگر مى‌توان استفاده مثبتِ سازنده کرد و این نکته‌هاى ابهام را مانع استفاده سازنده قرار نداد .
موضع من در برابر دکتر شریعتى و کارهاى او موضع بهره بردارى صحیح است؛ نه لگدکوب کردن، نه لجن مال کردن و نه ستایش کردن و بالا بردن؛ بلکه حسن استفاده از سرمایه‌اى در خدمت هدفى، با روشنگرىِ بدون کمترین محافظه‌کارى براى تمام نقطه‌هاى ضعف او که من در این زمینه تاکنون محافظه‌کارى نکرده‌ام و آن را روا نمى‌دارم. هر نقطه ضعفى در هر نوشته‌اى از دکتر مطرح شده و دوستان نشان داده‌اند، در جایى که سخن خوبى بوده گفته‌ام خوب است و در جایى که حرف بدى بوده گفته‌ام خطاست، غلط است، خام است و مکرر گفته‌ام و به خود ایشان هم گفتم که دکتر اصولاً روشت خطاست؛ روشت نقص دارد؛ روشت را کامل کن. ولى موضعم این موضع است که باید از مجموعه کار او بهره‌بردارى کرد؛ چون انصافاً در نوشته‌هاى دکتر تنبهات جالب، زیبا، خوب و مؤثر فراوان است در کنار خطاهاى بسیار و هیچ ضرورت و دلیلى در یک موضع گیرى حاد به جاى یک موضع گیرى نقاد نمى‌بینم. من با صراحت به جناب آقاى مصباح اعلام کردم، جناب آقاى مصباح! اجمالاً به شما بگویم، من در برابر دکتر شریعتى نقد سالم خواهم داشت چنانکه داشته‌ام و بعد از این هم خواهم داشت.
من مکرر به جانب آقاى مصباح هم گفته‌ام. گفته‌ام برادر عزیز، چرا این بحث‌هایى که احتیاج به رسیدگى بیشتر دارد باید این طور مطرح شود؟ شما اگر محبت و عنایت کنید، بگویید مبادا کسى از این نوشته این معنى غلط را بفهمد، خیلى راحت از شما قبول مى‌کنند؛ جنجالى هم به وجود نمى‌آید؛ هدایت هم کرده‌اید؛ کارتان را هم انجام داده‌اید. بگویید آقا، در این نوشته این عبارت هست؛ ممکن است – (یا نه اصلا « واقع است» نه «ممکن است») – عده‌اى از این نوشته این برداشت غلط را کرده‌اند که بشر امروز به آورده‌هاى وحى نیازى ندارد؛ و این برداشت غلط است. خوب، این طور بگویید؛ مگر اشکالى پیدا مى‌کند؟ آیا چنین تعبیرى نمى‌تواند مردم را هدایت کند؟ نمى‌تواند مردم را از اشتباه در بیاورد؟ آیا این گونه مسئله را بیان کردن، کمتر تعصبات را تحریک نمى‌کند؟
بحث من در اینجا بحث جناب آقاى مصباح نیست. بحث من در اینجا با شما طلاب مدرسه است. به ایشان هم در این دیدار ده پانزده روز قبل عرض کردم. گفتم آقا، بحث، بحث روش تربیتى مدرسه است. چون ما با ایشان دوستی هستیم که با هم صریح حرف مى‌زنیم؛ همین حالا هم همین طور است. همین حالا هم که دارم حرف مى زنم، حرفى است که دوست با دوست مى‌زند. مى‌گویم شما طلاب مدرسه نمى‌توانید با این اسلوب بار بیایید، وگرنه لااقل بنده نمى‌توانم در چنین مدرسه‌اى ذره‌اى در کارها سهیم باشم. مدرسه‌اى که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بى‌جا، متعصب تربیت کند که نتوانند با همه دو کلمه حرف بزنند چه ارزشى دارد؟ در این صورت چه خدمتى به اسلام و به حق کرده‌اند؟ به چه انگیزه‌اى؟
موضع‌گیرى جنجالى و جنجال آفرین و تحریکات دار، که با شدت و حدت همراه است، به نظر من با توجه به مجموع جوانب مختلف مربوط به این بحث و این شخص و این عصر، نتیجه عکس دارد. این نوع موضع گیرى‌ها بسیارى از افراد را به یاد چماقهاى تکفیرى مى‌اندازد که در تاریخ درباره عصر تفتیش عقاید کلیسا و قرون وسطى خوانده‌اند و موجب مى‌شود که زمینه‌هاى مثبت و ارزنده هدایت نسل جوان که امروز در دسترس دوستان علاقه‌مند قرار گرفته تباه شود و به زمینه‌هاى ضد تبدیل شود، و باز به تدریج – (فکر نکنید که این کار کارى است که در ظرف یک روز یا دو روز مى شود)- شریعتی با تبلیغات مسموم دیگرى که نهضت‌هاى مادى الحادى و قدرت‌هاى خودکامه سوء‌استفاده کننده از همه چیز (از جمله مذهب ) دارند، بار دیگر میان همه مردم جوان درس خوانده‌ی مطالعه‌کن و اهل علم، همان جدایى شوم که بنده در شهر قم ناظر آن بودم (ناظر یعنى دیگر خبر نیست که کسى بخواهد براى من نقل کند) به وجود مى‌آید.
جناب آقای مصباح در بحثی که با ایشان کردم فرمودند من به عنوان اتمام حجت می‌گویم. گفتم برادر، اتمام حجت چیست؟! قبل از اتمام حجت، هدایت مطرح است. اگر هدایت آسیب دید چه اتمام حجّتی؟ من به عنوان یک فرد کارشناس این فن می‌گویم. اگر قرار است در روحانیت کسی به عنوان صاحب نظر در مسائل مربوط به نسل جوانِ درس خوانده در ارتباط با مذهب نام برده شود، لااقل من که یکی از آنها هستم. عمرم را در این راه گذراندم. من به عنوان کارشناس صاحبنظر این فن می گویم این خطرناک است. “اتمام حجت” چیست؟! می‌گویم این، تمام رشته های این سی- چهل سال را پنبه میکند. اتمام حجّت یعنی چه؟ چه کسی گفته است اگر ما با بیان روشنگر ، نقطه‌های انحرافی را بیان کنیم کافی نیست؟ طول می‌کشد؟ طول بکشد. کار مفیدِ طولانی بهتر است یا کار پر خطر فوری؟ کدام یک؟
*****
همه عبارات بالا از کتاب «شریعتی؛ جستجوگری در مسیر شدن» آورده شده که حاوی سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های شهید بهشتی درباره دکتر شریعتی است. بخشهایی از این کتاب هم پاسخهای شهید بهشتی به انتقادهای آیت الله مصباح است از شریعتی. پیشنهاد میکنم حتما آن را بخوانید. چون هم شیوه درست نقد منصفانه را به ما آموزش میدهد و هم حاوی مطالب ارزشمندی درباره اختلاف نظر شخصیت های انقلاب است.
* بازنشر از سایت آهستان
چیزی که در این اختلاف نظر مهم است، این است که حتی در موضوعات دینی و مذهبی هم فقط یک راه و یک شیوه و یک نظر برای پاسخ به شبهات وجود ندارد. به عنوان مثال در همین قضیه دکتر شریعتی، میبینیم که شهید مطهری یا آقای مصباح با حساسیت زیادی به شریعتی و آثار او نگاه میکردند (گاهی به دیده‌ی انحراف) در حالی که شهید بهشتی این دیدگاه را قبول نداشت. حال اگر ملاک ما برای قضاوت درباره شریعتی، حساسیت شهید مطهری باشد، آیا معنایش این است که شهید بهشتی، حساسیت دینی و مذهبی نداشته؟!
خود شهید بهشتی درباره این مساله میگوید: «مرحوم آقاى مطهرى، که مکرر با ایشان بر سر کارهاى دکتر بحث کرده بودیم … گاهى هم از روى تعهد دینى واقعاً ناراحت و عصبانى مى‌شد. گاهى هم کار ایشان با من به اینجا مى‌رسید که مى‌گفت تو آسان‌گیرى مى‌کنى؛ چرا در معیارهاى مکتبى سختگیر نیستى؟ در حالى که من در معیارهاى مکتبى بسى سختگیرم.»
پس نمی‌شود نگاه ملایم شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای را ناشی از عدم تعهد و عدم حساسیت مذهبی آنها دانست. به نظرم اینجا مسائل دیگری دخیلند، مثل روحیه‌ی مدارا و انعطاف‌پذیری، اعتدال و بلندنظری آنها. درباره جریان مقابل هم شاید حساسیت بیش از اندازه و اغراق در انحراف‌بینی، دلیل لحن تند انتقادی آنها باشد.
این عین عبارات رهبر انقلاب درباره شیوه برخورد شهید مطهری با شریعتی است که در آن به طور ضمنی به این نکته اشاره شده است: «نظرات مرحوم شهید مطهری درباره شریعتی – چه در آغاز آشنائیشان که تا دو سه سال از وی به نحو شگفت‌آوری ستایش می کرد و چه در سالهای بعد که از او به نحو شگفت‌آوری مذمت می‌فرمود – غالبا مبالغه آمیز … بود. در همین مطالبی که ایشان به امام مرقوم داشته، نشانه‌های بزرگنمایی آشکار است. برخی دیگر از دوستان ما از جمله مرحوم شهید بهشتی نیز همین نظر را درباره اظهارات شهید مطهری داشتند.»
از این عبارات معلوم میشود که آیت الله خامنه‌ای هم شیوه و روش شهید مطهری را در برخورد با دکتر شریعتی نمی‌پسندیدند. البته منظور این نیست که شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای هیچ انتقادی به شریعتی نداشتند. چرا، انتقاد داشتند منتهی شیوه و روش آنها کاملا دوستانه و در جهت رفع معایب بود؛ و نیز استفاده درست از ظرفیت و امتیازات شریعتی برای جذب جوانان. به همین دلیل، منتقد شیوه‌های شهید مطهری و آیت الله مصباح بودند و آنها را هم نقد میکردند (و گاه حتی شیوه آنها را انحرافی می‌‌خواندند!)
به هرحال من فکر میکنم که شیوه شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای در مواجهه با دکتر شریعتی می‌تواند در مسائل و موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی، برای ما آموزنده باشد. آنجا که عده‌ای معتقد بودند یک انحراف دینی در حالی شکل‌گیری است، بنای شهید بهشتی بر اعتدال و تعامل سازنده بود. آنهم در حوزه اندیشه و موضوعات مذهبی. حال در نظر بگیرید که در حوزه سیاست، ما چه اندازه به اعتدال و انعطاف و تعامل بیشتر احتیاج داریم؟
اشاره به شیوه مدبرانه شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای در مواجهه با افراد مختلف، به این خاطر است که امروز به شدت به این سیره و روش محتاجیم. مخصوصا در تربیت صحیح سیاسی، در نقد منصفانه و درست آدمها، در انگ نزدن به آنها، در منحرف نخواندنشان، در برچسب نزدن، در سیاه و سفید ندیدن، در افراط و تفریط نکردن، در مطلق ندیدن و…
*****
عباراتی از شهید بهشتی درباره شریعتی و نیز در نقد آراء آیت الله مصباح
دکتر شریعتى از استعدادها و قریحه هاى سرشار، پرارزش و پرخروش زمان ماست. اجازه دهید نگویم بود چون او زنده است . همه این فعل ها را متناسب با زنده بودن او، با زمان حال بیان خواهیم کرد. شریعتى خود را ساخته و پرداخته رنج مى‌دانست.
پیرامون دکتر و کار او و افکار او و کتابهاى او و سخنرانى‌هاى او و حسینیه ارشاد جنجالى بود. خوب، این جنجال بر سر ما هم مى‌ریخت. مدام از ما مى پرسیدند درباره دکتر چه نظرى دارى؟ درباره کتابهاى او چه مى گویى؟ درباره طرز تفکرش چه مى‌گویى؟ من هم معمولاً با صراحت بیان مى‌کردم که دکتر یک قریحه سرشار سازنده و آموزنده است؛ خطا، اشتباه و لغزش در کار او هست و نمى‌تواند نباشد. اما هیچ کس حق ندارد به خاطر این اشتباه‌ها و لغزش‌ها، ارزش‌هاى عالى و سازنده او را نادیده بگیرد، چه رسد به اینکه به او حمله کند. مکرر گفته بودم آن چیز که قطعاً از اسلام منحرف است روشى است که این آقایان در برخورد با دکتر در پیش گرفته‌اند. این قطعاً ضد اسلام است. این قطعاً با آن چیزى که قرآن به ما یاد مى‌دهد که «فبشر عبادی الذین یستَمِعون القول فیتّبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله و اولئک هم اولوالالباب» ناسازگار است.
ما به خاطر این جریان حتى با بعضى از دوستان پر دانش قدیمى خود نیز به هم زدیم. یکى از دوستان واقعاً اهل مطالعه من (آیت الله مصباح) که او نیز کمالاتى دارد و من بخاطر کمالات و مطالعه فراوانش همواره او را دوست مى‌داشته‌ام، بر سر این موضع گیرى که نسبت به دکتر داشتم اوقاتش با بنده تلخ شد و حتى درس خود را در مؤسسه‌اى که تدریس مى‌کرد (مدرس ارزنده اى است) ترک کرد و دیگر نیامد و قهر کرد. گفت من دیگر به اینجا نمى‌آیم و آرام آرام رابطه‌اش را نیز با من کم کرد!
تقدیر و ستایش من از دکتر به خاطر این است که او را جستجوگرى یافتم که اگر با زبان روشن و منطق بى‌غرضانه با او صحبت مى‌کردى آماده آن بود که در نظراتش، در ساخته‌هاى پیشینش، تجدیدنظر کند و این خود یک بعد زیبا و متعالى در هر انسانى است؛ زیرا حق و حق پرستى هم از نکته‌هاى بارز اسلام است. چرا جامعه ما، به جاى استفاده مثبت از چهره‌ها و سرمایه هایش، سراغ انگ زدنهایى مى‌رود که به این استفاده مثبت ضرر مى‌زند؟ این شیوه، شیوه‌اى که من از اسلام آموخته‌ام نیست و آن را نمى‌پسندم. من معتقدم از دکتر و بسیارى سرمایه‌هاى علمى دیگر مى‌توان استفاده مثبتِ سازنده کرد و این نکته‌هاى ابهام را مانع استفاده سازنده قرار نداد .
موضع من در برابر دکتر شریعتى و کارهاى او موضع بهره بردارى صحیح است؛ نه لگدکوب کردن، نه لجن مال کردن و نه ستایش کردن و بالا بردن؛ بلکه حسن استفاده از سرمایه‌اى در خدمت هدفى، با روشنگرىِ بدون کمترین محافظه‌کارى براى تمام نقطه‌هاى ضعف او که من در این زمینه تاکنون محافظه‌کارى نکرده‌ام و آن را روا نمى‌دارم. هر نقطه ضعفى در هر نوشته‌اى از دکتر مطرح شده و دوستان نشان داده‌اند، در جایى که سخن خوبى بوده گفته‌ام خوب است و در جایى که حرف بدى بوده گفته‌ام خطاست، غلط است، خام است و مکرر گفته‌ام و به خود ایشان هم گفتم که دکتر اصولاً روشت خطاست؛ روشت نقص دارد؛ روشت را کامل کن. ولى موضعم این موضع است که باید از مجموعه کار او بهره‌بردارى کرد؛ چون انصافاً در نوشته‌هاى دکتر تنبهات جالب، زیبا، خوب و مؤثر فراوان است در کنار خطاهاى بسیار و هیچ ضرورت و دلیلى در یک موضع گیرى حاد به جاى یک موضع گیرى نقاد نمى‌بینم. من با صراحت به جناب آقاى مصباح اعلام کردم، جناب آقاى مصباح! اجمالاً به شما بگویم، من در برابر دکتر شریعتى نقد سالم خواهم داشت چنانکه داشته‌ام و بعد از این هم خواهم داشت.
من مکرر به جانب آقاى مصباح هم گفته‌ام. گفته‌ام برادر عزیز، چرا این بحث‌هایى که احتیاج به رسیدگى بیشتر دارد باید این طور مطرح شود؟ شما اگر محبت و عنایت کنید، بگویید مبادا کسى از این نوشته این معنى غلط را بفهمد، خیلى راحت از شما قبول مى‌کنند؛ جنجالى هم به وجود نمى‌آید؛ هدایت هم کرده‌اید؛ کارتان را هم انجام داده‌اید. بگویید آقا، در این نوشته این عبارت هست؛ ممکن است – (یا نه اصلا « واقع است» نه «ممکن است») – عده‌اى از این نوشته این برداشت غلط را کرده‌اند که بشر امروز به آورده‌هاى وحى نیازى ندارد؛ و این برداشت غلط است. خوب، این طور بگویید؛ مگر اشکالى پیدا مى‌کند؟ آیا چنین تعبیرى نمى‌تواند مردم را هدایت کند؟ نمى‌تواند مردم را از اشتباه در بیاورد؟ آیا این گونه مسئله را بیان کردن، کمتر تعصبات را تحریک نمى‌کند؟
بحث من در اینجا بحث جناب آقاى مصباح نیست. بحث من در اینجا با شما طلاب مدرسه است. به ایشان هم در این دیدار ده پانزده روز قبل عرض کردم. گفتم آقا، بحث، بحث روش تربیتى مدرسه است. چون ما با ایشان دوستی هستیم که با هم صریح حرف مى‌زنیم؛ همین حالا هم همین طور است. همین حالا هم که دارم حرف مى زنم، حرفى است که دوست با دوست مى‌زند. مى‌گویم شما طلاب مدرسه نمى‌توانید با این اسلوب بار بیایید، وگرنه لااقل بنده نمى‌توانم در چنین مدرسه‌اى ذره‌اى در کارها سهیم باشم. مدرسه‌اى که بخواهد یک مشت انسان لجوج، پرخاشگر بى‌جا، متعصب تربیت کند که نتوانند با همه دو کلمه حرف بزنند چه ارزشى دارد؟ در این صورت چه خدمتى به اسلام و به حق کرده‌اند؟ به چه انگیزه‌اى؟
موضع‌گیرى جنجالى و جنجال آفرین و تحریکات دار، که با شدت و حدت همراه است، به نظر من با توجه به مجموع جوانب مختلف مربوط به این بحث و این شخص و این عصر، نتیجه عکس دارد. این نوع موضع گیرى‌ها بسیارى از افراد را به یاد چماقهاى تکفیرى مى‌اندازد که در تاریخ درباره عصر تفتیش عقاید کلیسا و قرون وسطى خوانده‌اند و موجب مى‌شود که زمینه‌هاى مثبت و ارزنده هدایت نسل جوان که امروز در دسترس دوستان علاقه‌مند قرار گرفته تباه شود و به زمینه‌هاى ضد تبدیل شود، و باز به تدریج – (فکر نکنید که این کار کارى است که در ظرف یک روز یا دو روز مى شود)- شریعتی با تبلیغات مسموم دیگرى که نهضت‌هاى مادى الحادى و قدرت‌هاى خودکامه سوء‌استفاده کننده از همه چیز (از جمله مذهب ) دارند، بار دیگر میان همه مردم جوان درس خوانده‌ی مطالعه‌کن و اهل علم، همان جدایى شوم که بنده در شهر قم ناظر آن بودم (ناظر یعنى دیگر خبر نیست که کسى بخواهد براى من نقل کند) به وجود مى‌آید.
جناب آقای مصباح در بحثی که با ایشان کردم فرمودند من به عنوان اتمام حجت می‌گویم. گفتم برادر، اتمام حجت چیست؟! قبل از اتمام حجت، هدایت مطرح است. اگر هدایت آسیب دید چه اتمام حجّتی؟ من به عنوان یک فرد کارشناس این فن می‌گویم. اگر قرار است در روحانیت کسی به عنوان صاحب نظر در مسائل مربوط به نسل جوانِ درس خوانده در ارتباط با مذهب نام برده شود، لااقل من که یکی از آنها هستم. عمرم را در این راه گذراندم. من به عنوان کارشناس صاحبنظر این فن می گویم این خطرناک است. “اتمام حجت” چیست؟! می‌گویم این، تمام رشته های این سی- چهل سال را پنبه میکند. اتمام حجّت یعنی چه؟ چه کسی گفته است اگر ما با بیان روشنگر ، نقطه‌های انحرافی را بیان کنیم کافی نیست؟ طول می‌کشد؟ طول بکشد. کار مفیدِ طولانی بهتر است یا کار پر خطر فوری؟ کدام یک؟
*****
همه عبارات بالا از کتاب «شریعتی؛ جستجوگری در مسیر شدن» آورده شده که حاوی سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های شهید بهشتی درباره دکتر شریعتی است. بخشهایی از این کتاب هم پاسخهای شهید بهشتی به انتقادهای آیت الله مصباح است از شریعتی. پیشنهاد میکنم حتما آن را بخوانید. چون هم شیوه درست نقد منصفانه را به ما آموزش میدهد و هم حاوی مطالب ارزشمندی درباره اختلاف نظر شخصیت های انقلاب است.
* بازنشر از سایت آهستان
رحیمی
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۷:۵۱:۴۶
سلام علیکم ... البته بنده بدون اینکه نظر به صحت کدام روش داشته باشم این را می گوییم که شما بدون معیار منطقی و عقلی نظر اشخاصی را بر اشخاصی برتری داده اید و نگاه اعتدالی را آن نگاهی که خود میپسندیده اید معرفی کرده اید. خب بر این اساس عده ای دیگر میتوانند نظر دیگری کاملا عکس این نظر را بدون دلیل و برهان مطرح کنند و بگویند این است روش اعتدالی که به آن نیازمند هستیم. (1504702) (alef-10)
هاشم
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۳:۵۶:۴۲
هرچند با نویسنده ی مقاله تا حد خوبی موافقم، متاسفم که بی انصافی کرده در حق سه بزرگ:
یک رهبر انقلاب که گفتند به صحبتهای من در مورد شریعتی ارجاع نکنید. دو نفر دیگر هم که شهید مطهری و آقای مصباح هستند. واقعا عجیب است که دوست نویسنده یک طرف ماجرا را ارایه کرده ولی طرف دیگر را اصلا هیچ. حتی پاسخهای شهید بهشتی را آورده ولی یک کلمه از جناب مصباح یا شهید مطهری نیاورده.
یا للعجب از کسی که داعیه‌ی جذب دارد. تو گویی فقط آدمهای شل مذهب را باید جذب کرد و یک طرفه به قاضی رفتن بر ضد بزرگوارانی مثل شهید مطهری هیچ اشکالی ندارد. (1505052) (alef-9)
یک رهبر انقلاب که گفتند به صحبتهای من در مورد شریعتی ارجاع نکنید. دو نفر دیگر هم که شهید مطهری و آقای مصباح هستند. واقعا عجیب است که دوست نویسنده یک طرف ماجرا را ارایه کرده ولی طرف دیگر را اصلا هیچ. حتی پاسخهای شهید بهشتی را آورده ولی یک کلمه از جناب مصباح یا شهید مطهری نیاورده.
یا للعجب از کسی که داعیه‌ی جذب دارد. تو گویی فقط آدمهای شل مذهب را باید جذب کرد و یک طرفه به قاضی رفتن بر ضد بزرگوارانی مثل شهید مطهری هیچ اشکالی ندارد. (1505052) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۱:۱۷:۳۴
میشه منبع ادعاتون رو بیان کنید:
"یک رهبر انقلاب که گفتند به صحبتهای من در مورد شریعتی ارجاع نکنید."
ادعای شما متناقضه با مصاحبه ها و صحبتهایی که حضرت آقا در مورد دکتر شریعتی داشتند و بطور خیلی واضح نظرات خودشون رو تو رسانه ها بیان کردن!! (1508245) (alef-13)
"یک رهبر انقلاب که گفتند به صحبتهای من در مورد شریعتی ارجاع نکنید."
ادعای شما متناقضه با مصاحبه ها و صحبتهایی که حضرت آقا در مورد دکتر شریعتی داشتند و بطور خیلی واضح نظرات خودشون رو تو رسانه ها بیان کردن!! (1508245) (alef-13)
ناشناس
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۱:۰۹:۲۴
دوست عزیز این همه متن و نتیجه گیری کردن که شما بخوانی و فکر کنی نه اینکه تیتر و چند خط اول رو بخوانی و سریع نظر بدی تا اولین نفر باشی که کامنتت چاپ بشه (1505141) (alef-10)
دایی سعید
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۵۳:۳۶
بی تعارف باید گفت که تنها روحانیون ملایم وبه دور از افکار خشک در بین مردم محبوبیت دارند وافکار تحکم امیز وخشک همان است که باعث فاصله ها میشود. (1505540) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۷:۲۶:۱۹
این حرف که باید با یک معیار و یک اصولی به بحث ورود کرد، صحیح است. درست.
لکن در اینجا وجود افرادی نظیر شهید بهشتی، حضرت آقا، آیت الله مصباح و... یعنی این معیار و ملاک اسلام است.
وقتی اینان، که به تعبیری متخصصین این امرند، در اینجا از عملکرد و منششان گفته می شود، یعنی معیار این منش و عملکردشان اسلام است. قطعا هر دو طرف این ماجرا ملاک و معیار خود را اسلام می دانند. آیا غیر از این است ؟
لکن آنچه که وجه تفاوت در این بین شده، نوع قرائت و برداشتی است که هر دو طرف ماجرا از معیارها و ملاک های اسلامی داشته اند. هم جناب مصباح اتمام حجت خود را شرعی می داند، هم جناب شهید بهشتی برخورد خود را اسلامی می دانند. لکن بر اساس همین مبنا و معیار اسلام بود که شهید بهشتی تعبیری که آیت الله مصباح از اتمام حجت نسبت به شریعتی داشتند را کافی ندانستند و این تلقی را اسلامی نخواندند. نه اینکه اسلامی نیست، پس شیطانی و یا بد است. بلکه اسلامی نیست. یعنی ممکن است از ویژگی های شخصیتی بیشتر آمده باشد تا شرعی...
پس در اینجا معیار و ملاک وجود دارد. (1505286) (alef-10)
لکن در اینجا وجود افرادی نظیر شهید بهشتی، حضرت آقا، آیت الله مصباح و... یعنی این معیار و ملاک اسلام است.
وقتی اینان، که به تعبیری متخصصین این امرند، در اینجا از عملکرد و منششان گفته می شود، یعنی معیار این منش و عملکردشان اسلام است. قطعا هر دو طرف این ماجرا ملاک و معیار خود را اسلام می دانند. آیا غیر از این است ؟
لکن آنچه که وجه تفاوت در این بین شده، نوع قرائت و برداشتی است که هر دو طرف ماجرا از معیارها و ملاک های اسلامی داشته اند. هم جناب مصباح اتمام حجت خود را شرعی می داند، هم جناب شهید بهشتی برخورد خود را اسلامی می دانند. لکن بر اساس همین مبنا و معیار اسلام بود که شهید بهشتی تعبیری که آیت الله مصباح از اتمام حجت نسبت به شریعتی داشتند را کافی ندانستند و این تلقی را اسلامی نخواندند. نه اینکه اسلامی نیست، پس شیطانی و یا بد است. بلکه اسلامی نیست. یعنی ممکن است از ویژگی های شخصیتی بیشتر آمده باشد تا شرعی...
پس در اینجا معیار و ملاک وجود دارد. (1505286) (alef-10)
رحیمی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۱:۰۴:۳۰
با عرض سلام ... دوست گرامی، وقتی بحث، قضاوت بین دو معیار است دیگر معیار یک شخص را بر شخصی دیگر حجت نمی کنند. در اینکه سخن این بزرگواران معیار دارد که حرفی نیست. حرف در اینجاست که کدام عیار، صحیح تر است. در اینجا نمیتوان یک بحث درون سیستمی با قبول پیش فرض های یک طرف انجام داد بلکه باید یک بحث برون سیستمی جهت مقایسۀ روشمند دو معیار انجام داد. وقتی اصلا روشی ارائه نشود و یک معیار ( که خود باید طرفی از بحث باشد) خودش معیار صحت میشود که دیگر برای ما حجیتی از این حیث ندارد .... موفق باشید (1505570) (alef-9)
عبدالله
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۳:۲۳:۲۸
جناب اقای رحیمی همه بحث بر سر تقدم هدایت بر اتمام حجت است یا مستقیما اتمام حجت خلاصه اختلاف نظر شهید بهشتی وعلامه این است نظر شما چیست بصراحت بگو (1506101) (alef-9)
رحیمی
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۸:۵۶:۳۹
برادر گرامی، «تقدم هدایت بر اتمام حجت» در متن شما یک عنوان بدون تفسیر است چون فاکتورهای موثر آن لحاظ نشده اند. مثلا بلا نسبت کسی، خورد کردن استخوان بر سر کعب الحبار توسط جناب ابوذر یک اتمام حجت بدون هدایت محسوب میشود یا نه؟!! بدون بررسی شرایط هر عمل نمیتوان با یک عنوان کلی به آن نقد کرد. بنده هم اینجا طرف آقای مصباح یا شهید بهشتی را نگرفته ام.
درثانی، شما در اینجا دارید نقل قول شخصی که خود طرفی از منازعه است (شهید بهشتی) را علیه شخص دیگری که مورد منازعه است (آقای مصباح) استفاده میکنید. کجای این مطلب اثبات میکند که آقای مصباح مخالف تقدم هدایت بر اتمام حجت است؟! آیا خود آقای مصباح در جایی این نظر را تایید کرده که برای شما حجتی باشد؟ یا ایشان هم توضیحاتیدر قبال این نظر شهید بهشتی دارند که باید شنید؟ (1509531) (alef-13)
درثانی، شما در اینجا دارید نقل قول شخصی که خود طرفی از منازعه است (شهید بهشتی) را علیه شخص دیگری که مورد منازعه است (آقای مصباح) استفاده میکنید. کجای این مطلب اثبات میکند که آقای مصباح مخالف تقدم هدایت بر اتمام حجت است؟! آیا خود آقای مصباح در جایی این نظر را تایید کرده که برای شما حجتی باشد؟ یا ایشان هم توضیحاتیدر قبال این نظر شهید بهشتی دارند که باید شنید؟ (1509531) (alef-13)
ابواحمد
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۵:۳۷:۳۵
مرحوم علامه طباطبایی نیز در واکنش به شایعاتی که در مورد موافقت ایشان با آثار دکتر شریعتی مطرح بود مینویسند:
بسمه تعالي
اينجانب نوشتههاي دکتر شريعتي را هرگز تصديق نکرده و چنين سخني به احدي نگفتهام و نوع مطالب ايشان اشتباه و طبق مدارک ديني اسلامي غيرقابلقبول ميباشد
http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/8/24/237194_482.jpg (1509031) (alef-13)
بسمه تعالي
اينجانب نوشتههاي دکتر شريعتي را هرگز تصديق نکرده و چنين سخني به احدي نگفتهام و نوع مطالب ايشان اشتباه و طبق مدارک ديني اسلامي غيرقابلقبول ميباشد
http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/8/24/237194_482.jpg (1509031) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۰۳:۴۹:۲۳
طرح این مباحث چه فایده ای دارد. جز اینکه مخالف همان مشی سایت الف است که همواره تاکید داشته باید از اختلاف میان اصولگرایی اجتناب کرد. (1510434) (alef-13)
زینب
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۸:۲۷:۰۹
واقعا حیف این آدم بزرگ که مخصوصا تو این شرایط مملکت شدیدا نیاز به وجودشون حس میشه. (1504741) (alef-10)
احسان
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۳۸:۱۳
اگر در نوشته های دکتر هم خوب بنگری ایشان همیشه استاد مطهری را استاد خطاب کردند ولیکن برخی از علما را ....
تفاوت استاد مطهری و علامه مصباح در این بود که علامه فقط به فکر تکفیر ایشان و تایید حکم ارتداد ایشان از علمای بزرگ زمانه بود که حتی استاد مطهری در آن جلسات که حضور داشت گواه می دارد که شریعتی شیعه اثنی عشری است و مطهری خود محدود علمای زمانه بود( بعلت انقلابی بودنش ) که در سال 56 مراسم یادبودی برای شریعتی برگزار می کند و زمان شنیدن مرگ شریعتی و عکس العمل مطهری( افتادن عمامه و عبا و بر سر و صورت زدن توسط شهید مطهری ) خود گواهست.
شریعتی یک شخصیت انقلابی با تخصص تاریخ, ادبیات و جامعه شناسی بود. مطهری یک شخصیت انقلابی با تخصص فقه و فلسفه بود علامه مصباح که فقط یک عالم مذهبی در زمینه فقه بود که هیچ دشمنی به جز شریعتی و حسینیه ارشاد نداشت. سابقه ایشان قبل از انقلاب مشخص است ایشان به انقلاب یا هر جنبش انقلابی اعتقادی نداشت زیرا که هم مجله مکتب اسلام که توسط ایشان و برخی از علما در رژیم سابق مدیریت می شد چاپ می شد هم در انتشار کتابهایش مشکلی نداشت هم در برگزاری کلاسهایش. ایشان فقط پیگیر تعطیلی حسینیه ارشاد بود که متاسفانه در سال 52 موفق شدند. بد هم نیست به گذرنامه ایشان و شاگردانش هم نگاهی انداخت تا تعداد و زمان سفرهایش به کشورهایی که امروز دشمن می نامیم هم مشخص گردد.
ریشه اختلاف استاد مطهری و دکتر شریعتی را می توان در سخنرانی مقام معظم رهبری که در سال 59 بمناسبت بزرگداشت شریعتی برگزار شد پیگیری کنید.
شریعتی رسالتی داشت که با توجه به فرهنگ مردم و اندک زمان مجبور بود حرفها و تفکراتش را به صورت کلامی و سخنرانی بگوید به همین جهت اشتباه در نطق منطقی است ایشان هم به آقای حکیمی یا هر شخصی وصیت کرده که هر کس هرجای سخنش را نمی پسندد پاک کند و آن طور که صلاح می داند بنویسد زیرا شریعتی رسالتش را در برپایی یک جنبش اجتماعی و سیاسی با ظاهری اسلامی می دید که در سال 57 بعد از مرگش اتفاق افتاد می دید. پس امثالی مثل آقای مصباح و شاگردانش باید بدانند که این انقلاب مدیون امثالی چون شریعتی است. (1505496) (alef-9)
تفاوت استاد مطهری و علامه مصباح در این بود که علامه فقط به فکر تکفیر ایشان و تایید حکم ارتداد ایشان از علمای بزرگ زمانه بود که حتی استاد مطهری در آن جلسات که حضور داشت گواه می دارد که شریعتی شیعه اثنی عشری است و مطهری خود محدود علمای زمانه بود( بعلت انقلابی بودنش ) که در سال 56 مراسم یادبودی برای شریعتی برگزار می کند و زمان شنیدن مرگ شریعتی و عکس العمل مطهری( افتادن عمامه و عبا و بر سر و صورت زدن توسط شهید مطهری ) خود گواهست.
شریعتی یک شخصیت انقلابی با تخصص تاریخ, ادبیات و جامعه شناسی بود. مطهری یک شخصیت انقلابی با تخصص فقه و فلسفه بود علامه مصباح که فقط یک عالم مذهبی در زمینه فقه بود که هیچ دشمنی به جز شریعتی و حسینیه ارشاد نداشت. سابقه ایشان قبل از انقلاب مشخص است ایشان به انقلاب یا هر جنبش انقلابی اعتقادی نداشت زیرا که هم مجله مکتب اسلام که توسط ایشان و برخی از علما در رژیم سابق مدیریت می شد چاپ می شد هم در انتشار کتابهایش مشکلی نداشت هم در برگزاری کلاسهایش. ایشان فقط پیگیر تعطیلی حسینیه ارشاد بود که متاسفانه در سال 52 موفق شدند. بد هم نیست به گذرنامه ایشان و شاگردانش هم نگاهی انداخت تا تعداد و زمان سفرهایش به کشورهایی که امروز دشمن می نامیم هم مشخص گردد.
ریشه اختلاف استاد مطهری و دکتر شریعتی را می توان در سخنرانی مقام معظم رهبری که در سال 59 بمناسبت بزرگداشت شریعتی برگزار شد پیگیری کنید.
شریعتی رسالتی داشت که با توجه به فرهنگ مردم و اندک زمان مجبور بود حرفها و تفکراتش را به صورت کلامی و سخنرانی بگوید به همین جهت اشتباه در نطق منطقی است ایشان هم به آقای حکیمی یا هر شخصی وصیت کرده که هر کس هرجای سخنش را نمی پسندد پاک کند و آن طور که صلاح می داند بنویسد زیرا شریعتی رسالتش را در برپایی یک جنبش اجتماعی و سیاسی با ظاهری اسلامی می دید که در سال 57 بعد از مرگش اتفاق افتاد می دید. پس امثالی مثل آقای مصباح و شاگردانش باید بدانند که این انقلاب مدیون امثالی چون شریعتی است. (1505496) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۰۲:۰۹:۳۳
لطفا تهمت نزنید و مقاله رجا نیوز رو هم در این زمینه مطالعه کنی.
من داشتم از آقای مصباح دل می کندم ولی وقتی تخریب های شما علیه ایشون رو دیدم گفتم نکنه تحت تأثیر تبلیغات منفی قرار گرفتم؟ انصاف انصاف انصاف (1510370) (alef-13)
من داشتم از آقای مصباح دل می کندم ولی وقتی تخریب های شما علیه ایشون رو دیدم گفتم نکنه تحت تأثیر تبلیغات منفی قرار گرفتم؟ انصاف انصاف انصاف (1510370) (alef-13)
النا
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۸:۳۸:۵۱
درور بر شهید بهشتی عزیز
راهت پر رهرو باد (1504756) (alef-10)
راهت پر رهرو باد (1504756) (alef-10)
مهدي
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۸:۳۵:۱۵
يادم هست يك بار صدا و سيماي آقاي ضرغامي چند سال پيش شايد به اشتباه سخنراني شهيد بهشتي در دانشگاه تهران را پخش كرد كاري كه معمولاً صدا و سيما كم انجام ميدهد. ايشان در آن سخنراني قريب به اين مضمون فرمودند "هنوز قريب به 2 سال از انقلاب گذشته و ما مشكل اقتصادي مردم را حل نكرده‌ايم، من اين را بعنوان يك تئوري عرض ميكنم و آن اينكه اقتصاد بايد بعنوان امري زيربنايي در امور كشور مطرح باشد چه اينكه چنانچه فقر از يك در وارد شد ايمان از در ديگر خارج مي‌شود" اين فرمايشات نشان از عمق تفكر و روشنفكري و اعتدال ايشان بود. آري ما به چنين افرادي در اداره مملكت و اعتلاي اسلام نياز داريم هرچند در اين بلبشوي موجود افراطگري در هر زمينه ريشه دوانده و افكار امثال ايشان بايگاني شده است.
اي كاش ايشان امروز زنده بودند و تمام قد از خواسته‌هاي ملت دفاع ميكردند. (1507084) (alef-9)
اي كاش ايشان امروز زنده بودند و تمام قد از خواسته‌هاي ملت دفاع ميكردند. (1507084) (alef-9)
امیر
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۸:۵۸:۳۵
میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است.... (1504775) (alef-10)
صادقی
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۲:۲۴:۴۰
تجربه نشان داده است روش و رویه فکری آیت الله مصباح یزدی و پیروان ایشان همیشه درد سر ساز و خلاصه پیامدهای مثبتی نداشته است. قابل احترام هستند اما............ در هر حال اساسا برخی از مشکلات اصلی مملکت ناشی از اعمال تفکر ایشان نه به صورت طبیعی، که به زور و اجبار و اغراق بوده است. (1504965) (alef-13)
هاشم
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۰۲:۴۲
ببخشید، می‌توانید بفرمایید زمانی که در هیاهوی بعد از دوم خرداد از صدر تا ذیل اعتقادات ما را با قلم کینه‌توزشان بعضی شبه روشنفکران به باد سرزنش گرفته بودند چه کسی جلوشان ایستاد؟
روحیات افراد متفاوت است. اما خوبیش این است که کسی که مثل آقای مصباح هیچ انحرافی را نمی‌پذیرد از توهین و افترا نمی‌هراسد و به دفاع جانانه می‌پردازد. از کاریکاتور گرفته تا تئوریسن خشونت تا ... هیچ کدام نگذاشت دست از دفاع از حق بکشد.
روحیات افراد متفاوت است. ای کاش آقای نویسنده خودش این را می‌فهمید و نمی‌خواست به صورت بنیادگرایانه همه را مثل هم کند. (1505059) (alef-9)
روحیات افراد متفاوت است. اما خوبیش این است که کسی که مثل آقای مصباح هیچ انحرافی را نمی‌پذیرد از توهین و افترا نمی‌هراسد و به دفاع جانانه می‌پردازد. از کاریکاتور گرفته تا تئوریسن خشونت تا ... هیچ کدام نگذاشت دست از دفاع از حق بکشد.
روحیات افراد متفاوت است. ای کاش آقای نویسنده خودش این را می‌فهمید و نمی‌خواست به صورت بنیادگرایانه همه را مثل هم کند. (1505059) (alef-9)
یادآوری
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۸:۴۴:۳۹
هاشم جان... دوم خرداد بقول رهبر عزیز یک حماسه بود و هدف از دوم خرداد و اصلاحات ، اصلاح امور بوده و هست.
مشکل اصلی علامه مورد ادعای شما با شاگردان روح الله است .
یک نگاهی به همین مجلس که غالب آنرا اصولگرا تشکیل داده بنگرید .
ببینید پایداری ها چه بروز اصولگرایان سنتی و خط امامی آورده اند ؟
اکثریت حضرات پایداری ، نه در انقلاب و نه در دفاع مقدس هیچ نقشی ایفا نکرده اند . (1507959) (alef-13)
مشکل اصلی علامه مورد ادعای شما با شاگردان روح الله است .
یک نگاهی به همین مجلس که غالب آنرا اصولگرا تشکیل داده بنگرید .
ببینید پایداری ها چه بروز اصولگرایان سنتی و خط امامی آورده اند ؟
اکثریت حضرات پایداری ، نه در انقلاب و نه در دفاع مقدس هیچ نقشی ایفا نکرده اند . (1507959) (alef-13)
صادقی
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۷:۰۰:۳۲
بله. اما شماها تمام روحانیت و روحانی ها را در ایت الله مصباح یزدی خلاصه کرده اید. یعنی ایشان تنها روحانی هستند که تشخیص و صلاحدید مملکت را میدانند. نخیر. کمی آن سو تر را هم ببنید. در عین حال حمایت های افراطی ایشان از احمدی نظزاد را. (1509254) (alef-13)
داود
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۷:۰۰:۱۲
دوست عزیز این ظلم به آیت الله مصباح است که همه وی را متهم به این می کنند که در اداره امور مملکت دخالت می کند !!! درست است که یک سیاست مدار اسلامی است ولی اگر می توانست با زور کاری بکند حتما کاندیدای مورد نظر خودش را تایید صلاحیت می کرد و شورای نگهبان را مجبور می کرد وی را تایید صلاحیت کنند !!! پس این انگ را به ایشان نچسبانید !
در ثانی اگر وی و شاگردانش نبودند که الان عبدالکریم سروش با شبهاتش همه عقاید ایرانی ها را زیر سوال برده بود ! چون خود عبدالکریم سروش گفته بود که تنها کسی که با منطق بسیار قوی به شبهات من پاسخ می دهد علامه مصباح است!
ثالثا از کی دفاع از خط مقاومت که خط امام (ره) است در کشور مشکل ساز شده؟ (1509253) (alef-13)
در ثانی اگر وی و شاگردانش نبودند که الان عبدالکریم سروش با شبهاتش همه عقاید ایرانی ها را زیر سوال برده بود ! چون خود عبدالکریم سروش گفته بود که تنها کسی که با منطق بسیار قوی به شبهات من پاسخ می دهد علامه مصباح است!
ثالثا از کی دفاع از خط مقاومت که خط امام (ره) است در کشور مشکل ساز شده؟ (1509253) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۹:۱۳:۵۵
دوست عزیز.
این همه نوشتید تا آخرش علامه مصباح رو زیر سوال ببرید؟ واقعا که. (1504796) (alef-10)
این همه نوشتید تا آخرش علامه مصباح رو زیر سوال ببرید؟ واقعا که. (1504796) (alef-10)
یک آزاده
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۰:۱۵:۲۶
این علامه مورد ادعای شما باید به دو سئوال پاسخ دهد:
1- علت جدا کردن خط خویش از خط امام پس از سال 42 و چرائی حرام همودن مبارزه با شاه.
2- چرا وی در سالهای پس از پیروزی انقلاب در انزوا قرار داشت و علاوه بر اینکه هیچ حکمی از طرم امام(ره) برای او صادر نشد ، چرا ایشان هرگز تلاشی برای حضور در جبهه و جنگ نداشت.
لطفا سئوال را با این ادبیات که شما از کجا مطمئنید - نخیر اینگونه نیست و امثال آن پاسخ ندهید زیرا بنده انقلابی و رزمنده ای هستم که در مدت این 60 سال عمر همه چیز را به چشم دیده ام. (1504881) (alef-13)
1- علت جدا کردن خط خویش از خط امام پس از سال 42 و چرائی حرام همودن مبارزه با شاه.
2- چرا وی در سالهای پس از پیروزی انقلاب در انزوا قرار داشت و علاوه بر اینکه هیچ حکمی از طرم امام(ره) برای او صادر نشد ، چرا ایشان هرگز تلاشی برای حضور در جبهه و جنگ نداشت.
لطفا سئوال را با این ادبیات که شما از کجا مطمئنید - نخیر اینگونه نیست و امثال آن پاسخ ندهید زیرا بنده انقلابی و رزمنده ای هستم که در مدت این 60 سال عمر همه چیز را به چشم دیده ام. (1504881) (alef-13)
یک آزاده دیگر
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۰۱:۳۱
آفرین به شما که دیده اید همه چیز را
در ضمن عکس حضور آقای مصباح در جبهه فراوان دیده شده کافیست سرچ کنید!!!! بعدشم وقتی چیزی نمیدانید سکوت کنید !!!!البته این آیه قرآنه .
حضرت امام درباره ایشان تعبییر ذوشهادتین را بکار برده اند!!!!!!!
و این موسسه ایشان که در قم میباشد بنا برهنمود های خود امام بود تاسیس شد که بعد ها به موسسه این شکلی در آمد (1505057) (alef-10)
در ضمن عکس حضور آقای مصباح در جبهه فراوان دیده شده کافیست سرچ کنید!!!! بعدشم وقتی چیزی نمیدانید سکوت کنید !!!!البته این آیه قرآنه .
حضرت امام درباره ایشان تعبییر ذوشهادتین را بکار برده اند!!!!!!!
و این موسسه ایشان که در قم میباشد بنا برهنمود های خود امام بود تاسیس شد که بعد ها به موسسه این شکلی در آمد (1505057) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۴:۰۰:۵۰
شخص جناب مصباح همین اواخر در بهبوهه انتخابات در جلسات مختلف نکات قابل توجهی گفتند 1- همه را نمی شود بزور به بهشت فرستاد (نقل به مضمون) و در واقع تجربه سالهای گذشته خود را زیر سوال برد . 2- اینکه افسوس خوردند که توفیق حضور در جبهه را نداشتند. (1506231) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۸:۴۹:۲۳
عجب !!!
فرموده اید که ایشان در جلسه ای افسوس خوردند که توفیق حضور در جبهه را نداشتند؟
برادر من تفکر بعضی آنگونه که حضرت امام در بیانیه اسفند 67 فرموده همانزمان نیز اجازه شرکت آنها و همفکرانشان را به جبهه نمیداده. (1507964) (alef-13)
فرموده اید که ایشان در جلسه ای افسوس خوردند که توفیق حضور در جبهه را نداشتند؟
برادر من تفکر بعضی آنگونه که حضرت امام در بیانیه اسفند 67 فرموده همانزمان نیز اجازه شرکت آنها و همفکرانشان را به جبهه نمیداده. (1507964) (alef-13)
محمد
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۷:۵۹:۱۲
شما بهتره متن سخنان مرحوم توسلی را در مجمع تشخیص که در همان جلسه به رحمت خدا رفت را بخوانید تا بدانید که امام با درخواست اقای مصباح برای کمک به راه اندازی موسسه امام خمینی ایشان چه برخوردی کرده اند (1506984) (alef-9)
بسیجی دهه شصت
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۸:۵۱:۵۵
با عرض سلام خدمت سایت وزین و انقلابی الف .
این بنده پاسخ مستدلی برای مدعی « یک آزاده دیگر » ارسال نموده ام .
لطفا به دلیل نسبت دادن دروغ توسط ایشان و تحریف تاریخ آنرا منتشر بفرمائید .
-----------------------------------------
جناب < یک آزاده دیگر > دروغ گناه کبیره است ..
اگر سرچ بفرمائید این مطلب را که :
1- « مصباح یزدی: شرایط زندگی ام طوری نبود به جبهه بروم ».
2- « بهانه مصباح یزدی برای عدم حضورش در جبهه .
3- « پرسشهای روزنامه جمهوری اسلامی از آیت الله مصباح: آیا شما درطول3000 روز جنگ، حتی یک روز نمی شد در جبهه حضور پیداکنید؟ »
را پیدا خواهید کرد .
در ضمن آدم راستگو!! اینو از کجا آوردی که حضرت امام به ایشان رهنمود داده پس از مرگ من بیا یک پژوهشکده برای آثار بنده ایجاد کن . آقا جان دست بردارید از تحریف تاریخ. (1507128) (alef-9)
این بنده پاسخ مستدلی برای مدعی « یک آزاده دیگر » ارسال نموده ام .
لطفا به دلیل نسبت دادن دروغ توسط ایشان و تحریف تاریخ آنرا منتشر بفرمائید .
-----------------------------------------
جناب < یک آزاده دیگر > دروغ گناه کبیره است ..
اگر سرچ بفرمائید این مطلب را که :
1- « مصباح یزدی: شرایط زندگی ام طوری نبود به جبهه بروم ».
2- « بهانه مصباح یزدی برای عدم حضورش در جبهه .
3- « پرسشهای روزنامه جمهوری اسلامی از آیت الله مصباح: آیا شما درطول3000 روز جنگ، حتی یک روز نمی شد در جبهه حضور پیداکنید؟ »
را پیدا خواهید کرد .
در ضمن آدم راستگو!! اینو از کجا آوردی که حضرت امام به ایشان رهنمود داده پس از مرگ من بیا یک پژوهشکده برای آثار بنده ایجاد کن . آقا جان دست بردارید از تحریف تاریخ. (1507128) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۱:۴۵:۰۷
شما اول درستی مدعا های خود را اثبات کن تابعد به نقد آنها بپردازیم (1505175) (alef-9)
مرتضی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۷:۳۷:۱۱
و البته به این سوال هم پاسخ دهند که چگونه بعد از هفت سال پژوهش به این نتیجه رسیدند که در زمین و آسمان اصلح تر از دکتر لنکرانی وجود ندارد و سپس به راحتی اصلح را فراموش کرده و به این نتیجه رسیدند که آقای جلیلی اصلح هستند. خوشحال می شویم شاخصه های ایشان را بدانیم... (1505290) (alef-9)
یک پرسشگر
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۹:۵۷:۱۵
برادر رزمنده عزیزم که احترام شما و همرزمان شهید شما برای من بسیار والاست،
من متولد دهه 60 هستم و این طوری که مطالعه کرده ام آقای مصباح زحمات زیادی برای انقلاب کشیده اند. به عنوان مثال مطالعه ای که در خصوص قضیه انقلاب فرهنگی و اجرائیات کار بوده ایشان زحمات قابل توجهی متحمل شده اند. اگر به چشم دیده اید برای امثال من که دلیل و مدرک نمی شود (1505382) (alef-9)
من متولد دهه 60 هستم و این طوری که مطالعه کرده ام آقای مصباح زحمات زیادی برای انقلاب کشیده اند. به عنوان مثال مطالعه ای که در خصوص قضیه انقلاب فرهنگی و اجرائیات کار بوده ایشان زحمات قابل توجهی متحمل شده اند. اگر به چشم دیده اید برای امثال من که دلیل و مدرک نمی شود (1505382) (alef-9)
دنیا دیده
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۸:۳۴:۵۹
دوست عزیز < یک پرسشگر > که متولد دهه شصت هستید و الانه حداکثر 30 سال دارید ..سلام .
عزیز برادر شما مرجع و مأخذ مطالعاتتان چیست؟ این حقیر متولد دهه چهل هستم و همه چیز را از نهضت 42 و مسائل چریکی و مبارزاتی تا مجاهدت های مجاهدان انقلابی الآنه در جلوی ذهن و چشمم جاری است .
بقول آن برادر < بسیجی دهه شصت > یک کاوش و سرچ در اینترنت بفرمائید می بینید که خود آقای مصباح به صراحت میگوید که « شرایط زندگی ام طوری نبود به جبهه بروم ».
ایشان در عمر خود حتا یک حکم ساده نیز از طرف امام(ره) دریافت ننموده است . قابل ذکر است که آقای مصباح به دلیل انزوای پس از انقلاب هرگز درگیر انقلاب فرهنگی و حواشی آن نبوده .
از شما که « هیچ چیز برای امثالتان دلیل و مدرک نمی شود » می پرسم آیا تا بحال سعی کرده اید بیانیه اسفند 67 امام را مطالعه کنید و اصلا میدانید منظور حضرت امام در آن بیانیه از « متحجرین و نااهلان » چه کسانی است که روح خدا هشدار میدهد هرگز نگذارید کشور به دست اینها بیفتد؟ (1507944) (alef-13)
عزیز برادر شما مرجع و مأخذ مطالعاتتان چیست؟ این حقیر متولد دهه چهل هستم و همه چیز را از نهضت 42 و مسائل چریکی و مبارزاتی تا مجاهدت های مجاهدان انقلابی الآنه در جلوی ذهن و چشمم جاری است .
بقول آن برادر < بسیجی دهه شصت > یک کاوش و سرچ در اینترنت بفرمائید می بینید که خود آقای مصباح به صراحت میگوید که « شرایط زندگی ام طوری نبود به جبهه بروم ».
ایشان در عمر خود حتا یک حکم ساده نیز از طرف امام(ره) دریافت ننموده است . قابل ذکر است که آقای مصباح به دلیل انزوای پس از انقلاب هرگز درگیر انقلاب فرهنگی و حواشی آن نبوده .
از شما که « هیچ چیز برای امثالتان دلیل و مدرک نمی شود » می پرسم آیا تا بحال سعی کرده اید بیانیه اسفند 67 امام را مطالعه کنید و اصلا میدانید منظور حضرت امام در آن بیانیه از « متحجرین و نااهلان » چه کسانی است که روح خدا هشدار میدهد هرگز نگذارید کشور به دست اینها بیفتد؟ (1507944) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۳:۴۷:۳۱
واقعا که تحلی درست ندارید. 4 تا سئوال کردید و پاسخ به آن را ملاک حق بودن دانستید. اما پاسخ
1- خیلی کسان از قبل از خرداد 43 با امام بودند و بعد بریدن و شدن دشمن امام.
2- خیلی کسان از دوستان امام بودند و پست نگرفتن و یا پست گرفتن و گند زدن به پست و اسام و انقلاب و با یک مجری تلویزیون شگیدند.
3- خیلی ها جبهه رفتن و الان جاسوس آمریکا هستند.
حالا حالا ها باید مطالعه در تاریخ انقلاب کنی اخی. (1508638) (alef-13)
1- خیلی کسان از قبل از خرداد 43 با امام بودند و بعد بریدن و شدن دشمن امام.
2- خیلی کسان از دوستان امام بودند و پست نگرفتن و یا پست گرفتن و گند زدن به پست و اسام و انقلاب و با یک مجری تلویزیون شگیدند.
3- خیلی ها جبهه رفتن و الان جاسوس آمریکا هستند.
حالا حالا ها باید مطالعه در تاریخ انقلاب کنی اخی. (1508638) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۱:۲۱:۲۳
همین عقاید علامه ما را در ای هشت سال هشتاد سال عقب برد (1504931) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۲:۰۶:۴۳
دوست عزیز هیچکس صد در صد نیست تفکرات اقای مصباح هم خیلی نقد داره (1504957) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۲:۲۶:۳۷
ایشون زیر سوال هست موضوع حمایت بی چون چرا از احمدی نژاد سوال برانگیز نیست؟ (1504966) (alef-13)
حمید
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۸:۴۲:۲۹
خبر نداری نظر نده بعدا باید جواب بدی. حمایتش بی چون وچرا نبود اتفاقا از جمله کسانی بود که بیشترین انتقادهارو به انحرافات و کاستی های دولت می کرد. (1507104) (alef-9)
علی
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۳:۰۹:۵۵
آخه جناب مصباح هم زیر سوال بردن میخواد؟ کیه که نشناسدشون؟ همیشه تندروی ضرر زده به مملکت. نباید انسانها خودشون روو دایه ی اسلام و مملکت بدونن. والا کارایی میکنن که پیامبر هم نکرده!!! نسسبت دادن امام زمان به افراد خاص! و حتی حمایت از چنین افرادی! به خدا اگر امام زمان هم ظهور کنن همین افراد در صف اول مخالفت با حضرتند. چون میگن امام زمان ما که اینجوری نباید باشه پس اون امام زمان نیس. مثل بعضی از آقایون! (1505005) (alef-13)
صادق رشید
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۲:۰۸:۴۱
شما و همه ی آنهایی که رای مثبت داده اند واقعا نه شریعتی می شناسید و نه علم و بحث چرا که ما که نه ولی شنیده ایم در این مباحث همچنین ادبیاتی به کار نمی رود (1505187) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۳:۴۴:۲۰
با توجه به متن فوق لازم به ذکر است که :
1- نوشته شما اتفاقاً نشان می دهد که بهشتی و مصباح و مطهری در یک خط فکری بودند و شریعتی از خط فقاهت و اجتهاد لغش داشت و کج روی می کرد.
2-عده ای با انتشار این مطالب سعی می کنند امام و رهبری و شهید بهشتی را روبروی اقای مصباح قرار دهند که این از تحریفات آشکار تاریخ معاصر است. علاقه این بزرگواران به آقای مصباح و محبوبیت آقای مصباح در نزد امام و رهبری و بهشتی و دیگر بزرگان به کرات از سوی آن ها نقل شده و شما هم نمی توانید آن را کتمان کنید.
3- برای درک بهتر تذکرات بزرگان به شریعتی و بازخوانی آن چه میان بزرگان و دکتر شریعتی روی داده است مراجعه کنید به کتاب «مصباح دوستان»
«مصباح دوستان» عنوانی که آیت الله بهشتی در نامه خود خطاب به آیت الله مصباح استفاده می کنند.
4- به نظر می رسد با روی کار آمدن دولت جدید قرار است اقدامات جدیدی علیه اقای مصباح انجام شود که سایت الف به پیشواز آن رفته است.
5- بدانید که هر چه دشمنی کنید و تهمت بزنید و..... تنها مقام و منزلت این علامه بزرگوار را بالا خواهید برد. (1505034) (alef-9)
1- نوشته شما اتفاقاً نشان می دهد که بهشتی و مصباح و مطهری در یک خط فکری بودند و شریعتی از خط فقاهت و اجتهاد لغش داشت و کج روی می کرد.
2-عده ای با انتشار این مطالب سعی می کنند امام و رهبری و شهید بهشتی را روبروی اقای مصباح قرار دهند که این از تحریفات آشکار تاریخ معاصر است. علاقه این بزرگواران به آقای مصباح و محبوبیت آقای مصباح در نزد امام و رهبری و بهشتی و دیگر بزرگان به کرات از سوی آن ها نقل شده و شما هم نمی توانید آن را کتمان کنید.
3- برای درک بهتر تذکرات بزرگان به شریعتی و بازخوانی آن چه میان بزرگان و دکتر شریعتی روی داده است مراجعه کنید به کتاب «مصباح دوستان»
«مصباح دوستان» عنوانی که آیت الله بهشتی در نامه خود خطاب به آیت الله مصباح استفاده می کنند.
4- به نظر می رسد با روی کار آمدن دولت جدید قرار است اقدامات جدیدی علیه اقای مصباح انجام شود که سایت الف به پیشواز آن رفته است.
5- بدانید که هر چه دشمنی کنید و تهمت بزنید و..... تنها مقام و منزلت این علامه بزرگوار را بالا خواهید برد. (1505034) (alef-9)
امین
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۱۵:۴۰
دوست عزیز فعلا علامه عزیزتون باید دنبال ذخیره جدید الهی باشه! (1505071) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۱:۱۰:۵۱
علامه مصباح هم به کلکسیون مقدساتی که نمیشه درباره اشون نقد و سوای کرد، اضافه شدن؟! (1505142) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۵:۴۴:۲۳
نیاز به اظهار نظر شما نیست افراد بر اساس عملکردشون شناخته میشن ومردم قضاوت می کنند (1506583) (alef-9)
...
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۶:۰۰:۰۵
اینقذه علامه علامه نکن ارزش علامه بودن رو پایین نکش
علامه دهخدا بود که فرهنگ فارسی رو نوشت و زبان فارسی تا ابد بدهکار زحمت هاشه
این آقا که شما علامه میخوانید حتی توانایی نوشتن یک صفحه انشا بدون غلط رو نداره و اصلا استاد مغلطه است (1506633) (alef-9)
علامه دهخدا بود که فرهنگ فارسی رو نوشت و زبان فارسی تا ابد بدهکار زحمت هاشه
این آقا که شما علامه میخوانید حتی توانایی نوشتن یک صفحه انشا بدون غلط رو نداره و اصلا استاد مغلطه است (1506633) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۲۰:۲۲:۱۹
اینقدر این آدمها را بزرگ نکنید.در دنیای شیعه علمای بزرگی را داریم که خالصانه و بدور از قیل و قال کمر به حفظ. اسلام، شیعه و نظام بسته اند. چوب لای چرخ کسی نمی گزارند اگر زمانی حرفی بزنند با دلیل و منطق و فقط عمل به وظیفه است. نه خود محوری و خود مطرحی. (1507341) (alef-9)
سیدجواد
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۹:۲۹:۰۱
به نظر می رسد که عملکرد شهید بهشتی مصداق عملی این جمله بزرگ از حضرت علی (ع) است که می فرمایند: نگاه نکنید که چه کسی می گوید بلکه نگاه کنید که چه می گوید. زیرا ایشان به مطالب دکتر شریعتی می پردازند .وآن را نقد می کنند ولی در مقابل به نظر می رسد آیت ا... مصبا ح برعکس این حدیث عمل می کنند یعنی اول نگاه می کنند که چه کسی جمله یا مطلب را بیان کرده بر اساس همان هم حرف را رد یا قبول می کنند وبا صاحب آن حرف هم برخورد متفاوت خواهند داشت واسلوب و روش شهید بهشتی مطابق اسلام است وبه همین دلیل هم می بینیم که دکتر شریعتی را در مسیر شدن توصیف می کنند یعنی کسی که دو روزش با هم مساوی نیست به هر حال جستجوگر است. (1504810) (alef-13)
علیرضا
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۷:۴۱:۵۹
سلام شما برای تخریب کردن علامه مصباح شهید بزرگوار مطهری رو هم مثل ایشون تخریب میکنید تا اینکه بله ایشون هم تندرو بودن و اینکه صحبت حضرت آقا رو هم که علامه مصباح خلاء شهید مطهری و علامه طباطبایی رو پر کرده اند تصدیق ولی همان منش تندروی گونه ادامه داره
یک روز گروهک فرقان با همین طرز فکر شما ترور شهید مطهری رو بر اساس قرآن میدونست و حالا ترور شخصیت و تخریب مرد بصیر فتنه های بی بصیرت ها علامه مصباح رو بیشتر کنید. (1506937) (alef-9)
یک روز گروهک فرقان با همین طرز فکر شما ترور شهید مطهری رو بر اساس قرآن میدونست و حالا ترور شخصیت و تخریب مرد بصیر فتنه های بی بصیرت ها علامه مصباح رو بیشتر کنید. (1506937) (alef-9)
صادق رشید
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۹:۳۶:۵۷
شریعتی را افراد تند رو و شریعتیسم هایی مانند نویسنده شما خراب کرده اند. چه لزومی دارد در سایت شما که مثلا انقلابی وارزشی است همچنین مطلبی ارائه شود که سبب شک و شبهه به بزرگان ایدئولوژی اسلامی همچون شهید مطهری و ایت الله مصباح شود. یعنی ما نمی فهمیم که شما مصباح را هدف گرفته اید اما در این کار مطهری را را هم برای اولین بار جسارت کردید و به صورت خفی نقد کردید. درست است بعضی مطالب این بزرگان شاید با نظرات حضرت آقا در مورد شریعتی یکی نباشد. اما لزومی ندارد در این جا مطرح شود که دوست بنده الان کاملا نادانسته مطهری و مصباح را در راستای تخریب های سابق سایت شما و سایت های دیگر تندرو بداند. خواهش می کنم در مباحث دینی و اعتقادی جانب احتیاط را بگیرید چرا که مانند مزخرفات ساسی نیست و بسیار مخرب است. می توانستید از محاسن دکتر شریعتی مظلوم بنویسید. این راهش نیست. با عقبه ی فکری سیاسی طرح این مسائل برای جوانان مخرب است. برادرانه تقاضا می کنم تجدید نظر بفرمایید این مطلوب سایت وابسته به منتقد پاک جناب آقای توکلی نیست. (1504819) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۲:۴۹:۵۴
برادر عزیز مگر شهید مطهری و یا آقای مصباح معصوم هستند که نشود به آنها نقدی وارد کرد؟! متعصبانه به مطالب نویسنده نگاه نکنید همه مطمئنا اشکالاتی هم دارن حتی بزرگان. (1505212) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۳:۳۳:۵۱
اینجوری فکردن شما مواجهه نشدن با نقد و ... فرض کردن مخاطبان دوست عزیز اتفاقا اشتباه است (1505231) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۸:۱۲:۲۱
" در این کار مطهری را را هم برای اولین بار جسارت کردید و به صورت خفی نقد کردید"
جسارت !!!؟؟؟
منظورت از اين حرف چيه ؟؟؟
برادر من خيلي خيلي خيلي هم كه متدين و متشرع و انقلابي و ... كه باشي فقط ميتوني معصومين (ع) رو غير قابل نقد بدوني . بهتره روي عقايد و افكارت يه بازنگري داشته باشي! (1505299) (alef-9)
جسارت !!!؟؟؟
منظورت از اين حرف چيه ؟؟؟
برادر من خيلي خيلي خيلي هم كه متدين و متشرع و انقلابي و ... كه باشي فقط ميتوني معصومين (ع) رو غير قابل نقد بدوني . بهتره روي عقايد و افكارت يه بازنگري داشته باشي! (1505299) (alef-9)
محمد رسولی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۹:۴۳:۵۸
تمام مسایلی که اینجا در مورد شهید مطهری گفته شد، از رهبر انقلاب نقل شد. کمی فکر کنید بعد نظر بدهید. (1505363) (alef-9)
علي
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۸:۲۳:۴۲
برادر عزيز هيچگاه از برملا شدن حقيقت نترس. شايد در كوتاه مدت دوست شما دچار سوء برداشت شود ولي در دراز مدت باور كن كه بهتر است. ما در اوايل انقلاب همين اشتباه را ميكرديم و فيلتر ميكرديم كه كدام مطلب(واقعيت موجود) را چه كساني بدانند؟ و چه كساني بي خبر بمانند. و در نهايت هميشه سوء استفاده كننده ها همه چيز را ميدانستند و خير انديشان دستشان خالي بود. (1507052) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۸:۵۹:۳۲
صادق جان فرمودی که < بزرگان ایدئولوژی اسلامی همچون شهید مطهری و ایت الله مصباح شود > ....
اخوی لطفا هرکسی در درکنار بزرگانی چون شهید مطهری قرار ندهید . (1507981) (alef-13)
اخوی لطفا هرکسی در درکنار بزرگانی چون شهید مطهری قرار ندهید . (1507981) (alef-13)
محمد
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۹:۳۷:۲۸
واقعا تاسفم از نبودن امثال دکتر بهشتی در جامعه ما خیلی بیشتر شد افسوس که پناهیانها به جای بهشتی ها تکیه زدنند در ضمن با توجه به عملکرد آقا مصباح در چند سال اخیر در امر سیاست بی اساس بودن نقدهای آو بر شریعتی هم مشخص تر شد (1504821) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۹:۰۲:۳۰
حضرت امام در سوگ شهید بهشتی مظلومیت ایشان را مهمتر از شهادت میدانستند. امروز باید با این دید به مسئله نگاه کرد (1505331) (alef-9)
موسوی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۳۴:۳۶
خدا دوستش داشت زود بردش. الان اگر بود فکر میکنی کجا بود ؟ در مظان اتهام و بی بصیرت و حصر و گوشه نشینی!! (1505482) (alef-9)
saeb
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۹:۴۱:۳۸
نقد منصفانه در هر زمانی بخصوص الان مثل یک باکتری مفید احتیاج بدنه نظام هست (1504828) (alef-10)
مرید شریعتی
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۱۹:۵۱:۲۵
ژان پل سارتر=(دکتر علی شریعتی ستاره ای است که از مشرق زمین طلوع خواهد کرد.) (1504845) (alef-13)
هاشم
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۰۶:۵۴
یک اینکه این جمله هم تقریبا مطئنم که مثل بقیه‌ی آنچه از سارتر در مورد شریعتی نقل میکنند دروغ است (جمله‌ی دروغ معروف این است: من دین ندارم اما اگر می‌داشتم، دینم دین شریعتی می‌بود)
اما واقعا این معلم شهید برای تایید احتیاج به نقل قول (حتی بر فرض محال که راست باشد) از یک فیلسوف ملحد دارد. شریعتی خدا بیامرز خدا پرست بود. حرمت نگاه دارید. (1505064) (alef-9)
اما واقعا این معلم شهید برای تایید احتیاج به نقل قول (حتی بر فرض محال که راست باشد) از یک فیلسوف ملحد دارد. شریعتی خدا بیامرز خدا پرست بود. حرمت نگاه دارید. (1505064) (alef-9)
قاضی زاده
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۰:۰۴:۲۱
شهید مظلوم واقعا" استحقاق ایشان است ؛ انسان های متعادل و دلسوز همیشه مظلوم واقع شده اند چون هم افراطیون آنها را کوبیده اند و هم تفریطیون ؛ بنظرم همین تفکر است که امام زمان را طوری معرفی کرده است که یک چهره خشن از حضرت در درست کرده اند . (1504860) (alef-13)
صادقی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۴۴:۳۵
آقای قاضی زاده شما همان نماینده مجلس که میگن هستید؟ (1505108) (alef-9)
علی
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۰:۰۸:۲۲
براین مقایسه دو ایراد دارم اول اینکه مقایسه شهید مظلوم بهشتی با اقای مصباح کاملا قیاس مع الفارق است واذا وارد جزییات ومصادیق ان نمیشوم دوم کنار هم گذاشتن شهید مطهری با مصباح در موضوع مخالفت با مرحوم شریعتی حامل تشویشات ذهنی و تفسیر ناصحیح تاریخ معاصر است . در اینکه شهید مطهری با مرحوم شریعتی اختلاف نظر های اساسی داشته اند تردیدی نیست اما منشا ومبنای این اختلاف نظر ها از جانب هیچکدام آنها معطوف به خود محوری ویا عناد با دیگری نبوده شما اگر نامه معروف مطهری به امام را که در اوج بروز اختلاف ها نوشته شده را بخوانید در آن ذره ای عناد ویا کینه شخصی مشاهده نمی کنید وتمام محتوای نامه دلسوزانه وخیر خواهانه است هم برای شریعتی وهم برای جریان نو اندیشی دینی وچنین است که وقتی شریعتی را می خواهند از حسینیه ارشاد حذف کنند مطهری تمام قد در حمایت او می ایستد . اما شما نوع برداشت ها و.قضاوت هایی که مصباح در باره شریعتی دارد را نگاه کنید سخنرانی های مرحوم قاسم اسلامی که از هم اندیشان مصباح بود را هم بخوانید . در ذات مخالفت مطهری اساس اسلام و دفاع از حریم روحانیت اصیل است ودلسوزی برای شریعتی وارزوهای مکرر برای اینکه شریعتی دیدگاه هایش را اصلاح کند وبه خدماتش ادامه دهد وخوشبینی به شخصیت شریعتی وتایید اینکه او دشمن نیست وخدمات زیادی کرده است { مجموعه سخنرانی های شهید مطهری در حسینیه ارشاد } اما در مبنای مخالفت مصباح با شریعتی / حب نفس و کینه توزی مشهود است وانکار تام وتمام شریعتی ودشمن بنداری او . که بخاطر بعضی از مسایل وارد ان نمیشوم . ومیدانم که همه کسانی که اتفاقات دهه 45تا 55 را دنبال کرده اند به جزییات ان وقوف کامل دارند . در خاتمه به کسانی که می خواهند تاریخ معاصر را تفسیر وتحلیل کنند توصیه می کنم چون هنوز بسیاری از نقش افرینان ان دوره وحتا تماشا گران ومشاهده کنندگان ان در قید حیات هستند با احتیاط بیشتر وارد این مقوله شوند وتا می توانند از مستندات تاریخ شفاهی نیز استفاده کنند . چون متاسفانه خطر بزرگی که همه ما را تهدید میکند تحریف وقایع اتفاقیه تاریخ معاصر است که گروهی کوته نظر وجزم اندیش مبادرت به ان دارند . (1504867) (alef-13)
بچه زرنگ
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۲:۳۶:۲۳
چه قدر صحبتاي شما شبيه صحبتاي آقاي علي مطهري توي يه برنامه تلوزيونه . نكنه شما خود ايشون هستيد. البته من با بيشتر صحبتايي كه كرديد موافق هستم.
جاي خوشحالي داره كه شما هم با ما در اين بحث ها همراه مي شيد. (1505201) (alef-9)
جاي خوشحالي داره كه شما هم با ما در اين بحث ها همراه مي شيد. (1505201) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۱۴:۱۱:۴۷
شما كه بدترين توهين ها را به آقاي مصباح كرده ايد و بعد مي گوئيد نمي خواهم وارد اين مسائل شوم. خوب وارد شويد و منبع ادعاهايتان را بياوريد اگر راست مي گوئيد. (1511532) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۰:۳۷:۱۴
البته مشی شهید مطهری با آقای مصباح متفاوت بود، آقای مصباح به شدت تندتر برخورد می کردند (1504902) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۸:۵۶:۴۳
به خاطر این حرفت که رو هوا زدی صرفا به خطر تخریب آقای مصباح در اون دنیا باید جواب بدی. اینو من نمی گم قرآن و روایات میگن که بی دلیل نباید صحبت کرد اونم تازه در مورد علمای برتر اسلام (1507144) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۹:۰۵:۳۷
دوست من .. تفکر شریعتی - بهشتی - مطهری ، انسان را عاشق خدا و انقلاب مینماید اما تفکر علامه مورد ادعای شما جز دوری جوانها از انقلاب و اسلام تأثیر دیگری ندارد . (1507987) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۲:۲۰:۲۲
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اشخاص زیادی به خاطر تبلیغات شاه دین و مذهب را کنار گذاشته بودند ولی دکتر شریعتی دین را در دل مردم زنده کردند.به خاطر دکتر شریعتی خیلی ها که حتّی بی حجاب بودند به نماز و روزه روی آوردند.باید بدونیم سهمی از انقلاب رو مدیون ایشونیم. (1504962) (alef-13)
مهدی
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۳:۲۹:۱۰
جالبه مطلب درباره آراء شهید مطهری ، رهبری، شهید بهشتی و استاد مصباح درباره شریعتی است اما اسم مصباح را در تیتر bold کرده اید و خواسته اید مصباح را تخریب کنید ! خواسته اید بگویید مصباح اشتباه کرده در روش (که شاید حق با شما باشد ) اما خودتان هم همان راه را رفته اید ...
اما یک توصیه دارم به شما و آن هم اینکه بروید تحقیق کنید چرا چند بار می خواهند جلسه برگزار کنند بین شریعتی و مصباح و شریعتی هر بار به یک بهانه نمی پذیرد ! بروید تحقیق کنید چرا علامه طباطبایی شریعتی را به حضور نمی پذیرند.
---------------------------------------
نوشته شهید مطهری در روی جلد جزوه اسلام شناسی شریعتی :
"این جزوه مانند اغلب نوشته های نویسنده، از نظر ادبی و هنری اعلی است و از نظر علمی متوسط است و از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است"
نظر علامه طباطبائی در مورد آثار شریعتی :
بسمه تعالي
اينجانب نوشتههاي دکتر شريعتي را هرگز تصديق نکرده و چنين سخني به احدي نگفتهام و نوع مطالب ايشان اشتباه و طبق مدارک ديني اسلامي غيرقابلقبول ميباشد. (1505024) (alef-13)
اما یک توصیه دارم به شما و آن هم اینکه بروید تحقیق کنید چرا چند بار می خواهند جلسه برگزار کنند بین شریعتی و مصباح و شریعتی هر بار به یک بهانه نمی پذیرد ! بروید تحقیق کنید چرا علامه طباطبایی شریعتی را به حضور نمی پذیرند.
---------------------------------------
نوشته شهید مطهری در روی جلد جزوه اسلام شناسی شریعتی :
"این جزوه مانند اغلب نوشته های نویسنده، از نظر ادبی و هنری اعلی است و از نظر علمی متوسط است و از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است"
نظر علامه طباطبائی در مورد آثار شریعتی :
بسمه تعالي
اينجانب نوشتههاي دکتر شريعتي را هرگز تصديق نکرده و چنين سخني به احدي نگفتهام و نوع مطالب ايشان اشتباه و طبق مدارک ديني اسلامي غيرقابلقبول ميباشد. (1505024) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۵:۴۱:۱۵
دوست دارم یک نفر یک پاسخ منطقی (در نقد این نظر) بده، البته بعید میدونم چیزی تو چنته منتقدین علامه در باره این گزاره ها باشه. (1505256) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۳۷:۰۳
اقای مصباح نیاز به تخریب ندارد! اعمال ایشون رو اگر چشم بصیرت داشته باشید خودتون مشاهده خواهید کرد مخصوصا معیار تشخیص اصلح از نظر ایشون
ولی سوال اساسی این هست که اقای مصباح به چه علت روا دونستن که امام زمان رو خرج ترس خودشون از مبارزه در زمان شاه بکنند و بگویند که تا زمان ظهور حضرت مبارزه درست نیست (1505493) (alef-9)
ولی سوال اساسی این هست که اقای مصباح به چه علت روا دونستن که امام زمان رو خرج ترس خودشون از مبارزه در زمان شاه بکنند و بگویند که تا زمان ظهور حضرت مبارزه درست نیست (1505493) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۹:۰۸:۵۹
دوست من این مطلب که در آخر جمله آورده اید < تا زمان ظهور حضرت مبارزه درست نیست > ... تفکر فرقه حجتیه است .
و مشکل انقلابیون و خط امامی ها با بعضی همین جاست. (1507997) (alef-13)
و مشکل انقلابیون و خط امامی ها با بعضی همین جاست. (1507997) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۹:۱۵:۳۵
درسته... افکار ایشان خود مؤید تخریب خود ایشان است . (1508011) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۰۴:۴۳:۰۱
شما میتونید سند این نقل قولتون از آقای مصباح رو ذکر بفرمایید؟ (1510451) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۱۴:۱۴:۴۵
آقاي مصباح كجا اين حرف را زده اند؟ منبع داريد؟ (1511539) (alef-13)
سیاستمدار بازیگوش
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۰۴:۳۰:۱۹
مصباح با دست خودش؛خودشو تخریب کرد (1510448) (alef-13)
كوثر
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۳:۳۰:۲۶
خوب است جهت فهم بهتر مسئله و كمك به تنوير افكار ديدگاه شهيد مطهري را نيز دد اين باره عرضه كنيد تا شائبه سوء استفاده از برخي شخصيتها براي تخريب شخصيتهاي ديگر برطرف شود. (1505025) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۱ ۲۳:۳۵:۳۲
نظرات مختلف در مورد آقای بهشتی و آقای مطهری و آقای مصباح و .... را نیز مطرح فرمایید. (1505028) (alef-9)
0000
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۲۴:۴۲
بابا 5انگشت مثل هم نیستن یکی تند یکی نرم وسلام (1505087) (alef-9)
ابراهیم
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۲۶:۴۶
اولا تو مطلبتون هیچ دلیلی بر نقد سخنان آقای مصباح بر عقاید شریعتی نیاوردید...باید حرف های آقای مصباح رو میگفتید و بعد میگفتید بدان دلیل اشکال دارد.ایکاش کتاب های آموزش مبانی عقیدتی اسلام رو می خوندید و بعد بع نقد ایشون می پرداختید.در این بحبوحه که هرکسی با برداشت خود و با تفسیر به رای سعی در ضربه زدن به اسلام دارد آپدیت ترین فردی که در برابر این جور افراد ها ایستاده آیت الله مصباح و شاگردان وی می باشند.نمونه اش فلسفی بودن و کاملا منطقی بودن آثار علامه است که کاملا در برابر سروش ایستاده اند....خواهشا مغرضانه نقد نکنید و منصفانه نقد کنید...دنیای امروز ما مخصوصا ایران از نبود نقد منصفانه رنج می برد... (1505090) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۹:۱۴:۳۱
ابراهیم جان... ما میگیم « نره » آنوقت شما میفرمائی < بدوش > ؟
مشکل علامه مورد ادعا نه با اسلام است و نه با فلسفه و منطق.
در یک کلام مشکل ایشان با مبارزه علیه ظلم است.
مشکل ایشان تفکری است که میگوید « تا ظهور مهدی موعود علیه السلام برداشتن عَلَم مبارزه حرام است . (1508009) (alef-13)
مشکل علامه مورد ادعا نه با اسلام است و نه با فلسفه و منطق.
در یک کلام مشکل ایشان با مبارزه علیه ظلم است.
مشکل ایشان تفکری است که میگوید « تا ظهور مهدی موعود علیه السلام برداشتن عَلَم مبارزه حرام است . (1508009) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۳۲:۳۳
الف جان دلسوزانه عرض می کنم: جای مباحثی که نیاز به بررسی های بسیار مفصل دارد اینجا و در قالب خلاصه شده در چند سطر نیست... (1505096) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۵۰:۲۱
نویسنده محترم
با عرض ادب و احترام
مقایسه اراء ، عقاید و برخوردهای مرحوم بهشتی عزیز، شهید مظلومی که یکی از
ستون های اندیشه روشنفکری ناب و اصیل اسلامی هستند و بفرموده امام به
تنهایی یک ملت بود با شخصی چون اقای مصباح که اسطوره واپس گرایی و
"طالبانیسم شیعه" میباشند، را چگونه توجیه میفرمایید؟؟!!!
بسیار جای خوشحالی و مسرت است که جناب مصباح به آقای شریعتی بتازد و آن
شهید عزیز را مورد مخالفت تند و تیز قرار دهد. با توجه به خوی و مرام و مواضع
جناب مصباح، اگر ایشان کمترین حمایتی از شریعتی میکرد، باید دنبال اشکالاتی از
مرحوم شریعتی میگشتیم.حمایت های اقای مصباح، فقط زیبنده افرادی همچون
احمدی نژاد است و بس!!!!!! برای شخصیت عزیزی چون شریعتی، حمایت مصباح
، ظلم بزرگی به حساب می آید.
شکی نیست که شهید شریعتی هم دارای اشکالاتی بوده است که باید مورد نقد بزرگان عزیزی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و مقام معظظم رهبری
قرار گرفته و بگیرد، خواه به تندی ، خواه به ملایمت ، که این هر دو از خصلت ها و
وظایف بزرگان است و اصولا همه پیشرفت ها در عرصه درک و فهم مفاهیم دینی از همین راه بدست می آید.
پس انصاف را رعایت بفرمایید و ............... (1505116) (alef-9)
با عرض ادب و احترام
مقایسه اراء ، عقاید و برخوردهای مرحوم بهشتی عزیز، شهید مظلومی که یکی از
ستون های اندیشه روشنفکری ناب و اصیل اسلامی هستند و بفرموده امام به
تنهایی یک ملت بود با شخصی چون اقای مصباح که اسطوره واپس گرایی و
"طالبانیسم شیعه" میباشند، را چگونه توجیه میفرمایید؟؟!!!
بسیار جای خوشحالی و مسرت است که جناب مصباح به آقای شریعتی بتازد و آن
شهید عزیز را مورد مخالفت تند و تیز قرار دهد. با توجه به خوی و مرام و مواضع
جناب مصباح، اگر ایشان کمترین حمایتی از شریعتی میکرد، باید دنبال اشکالاتی از
مرحوم شریعتی میگشتیم.حمایت های اقای مصباح، فقط زیبنده افرادی همچون
احمدی نژاد است و بس!!!!!! برای شخصیت عزیزی چون شریعتی، حمایت مصباح
، ظلم بزرگی به حساب می آید.
شکی نیست که شهید شریعتی هم دارای اشکالاتی بوده است که باید مورد نقد بزرگان عزیزی چون شهید مطهری، شهید بهشتی و مقام معظظم رهبری
قرار گرفته و بگیرد، خواه به تندی ، خواه به ملایمت ، که این هر دو از خصلت ها و
وظایف بزرگان است و اصولا همه پیشرفت ها در عرصه درک و فهم مفاهیم دینی از همین راه بدست می آید.
پس انصاف را رعایت بفرمایید و ............... (1505116) (alef-9)
محمد مالاميرى
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۰:۵۲:۰۴
به نظر شما در شرايط فرض محال هم قابل قياس هستند
شريعتى؟ مصباح؟
طرفدار هاى شريعتى مثبت بدهيد
طرفدارهاى مصباح پيشنهاد ميكنم فاطمه فاطمه است را حتما بخوانيد (1505121) (alef-9)
شريعتى؟ مصباح؟
طرفدار هاى شريعتى مثبت بدهيد
طرفدارهاى مصباح پيشنهاد ميكنم فاطمه فاطمه است را حتما بخوانيد (1505121) (alef-9)
علی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۱:۰۲:۵۳
آقای حسینی
اینطور مقایسه کردن به نظرتان درست است؟؟؟
ما هم به برخی حرفهای آقای مصباح نقدهایی داریم اما شما که خودتان صحبت از اعتدال میکنید آیا در مواجهه با آقای مصباح هم همینطور رفتار نموده اید؟یا نه؟
برخی دوستان گذشته آقای مصباح را به رخ میکشند ولی همه تغییر میکنند شاید در گذشته خطایی اشتباهی کرده باشند اما خودشان را اصلاح کرده باشند و درست شده باشند، در همین متن این رویه را از دکتر شریعتی هم میبینیم.
در آخر هم به نظرم آقای مصباح بیشتر از نزدیکانشان در حال ضربه خوردن هستند. کسانی که از نظرات و گفتارهای ایشان سوء استفاده و سوء برداشت میکنند. (1505133) (alef-10)
اینطور مقایسه کردن به نظرتان درست است؟؟؟
ما هم به برخی حرفهای آقای مصباح نقدهایی داریم اما شما که خودتان صحبت از اعتدال میکنید آیا در مواجهه با آقای مصباح هم همینطور رفتار نموده اید؟یا نه؟
برخی دوستان گذشته آقای مصباح را به رخ میکشند ولی همه تغییر میکنند شاید در گذشته خطایی اشتباهی کرده باشند اما خودشان را اصلاح کرده باشند و درست شده باشند، در همین متن این رویه را از دکتر شریعتی هم میبینیم.
در آخر هم به نظرم آقای مصباح بیشتر از نزدیکانشان در حال ضربه خوردن هستند. کسانی که از نظرات و گفتارهای ایشان سوء استفاده و سوء برداشت میکنند. (1505133) (alef-10)
بسیجی دهه شصت
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۹:۲۷:۳۴
جناب علی آقا سلام
فرموده اید « برخی دوستان گذشته آقای مصباح را به رخ میکشند ولی همه تغییر میکنند شاید در گذشته خطایی اشتباهی کرده باشند اما خودشان را اصلاح کرده باشند و درست شده باشند » ... اما پاسخ:
1- آیا شنیده ای که میگوید آنچه بر عوام مباح است بر ابرار حرام است؟
2- گذشته آقای مصباح سراسر مخالفت با اندیشه انقلابی و مبارزاتی حضرت امام است .
اایکاش ایشان از کرده خود پشیمان باشد و گوشه ای بنشیند . ایشان تمامی شاگردان روح الله را زیر هجمه قرار داده و رفتار ایشان به نام انقلاب تأثیر منفی بر جوانان ما دارد .
اگر ما گذشته ایشان را بازگو میکنیم دلیلش اینست که جوانها بدانند که مصباح یزدی نقشی در انقلاب نداشته و ای جوان تو بخاطر سخنان این شخص از نظام و انقلاب سر مگردان. همین (1508033) (alef-13)
فرموده اید « برخی دوستان گذشته آقای مصباح را به رخ میکشند ولی همه تغییر میکنند شاید در گذشته خطایی اشتباهی کرده باشند اما خودشان را اصلاح کرده باشند و درست شده باشند » ... اما پاسخ:
1- آیا شنیده ای که میگوید آنچه بر عوام مباح است بر ابرار حرام است؟
2- گذشته آقای مصباح سراسر مخالفت با اندیشه انقلابی و مبارزاتی حضرت امام است .
اایکاش ایشان از کرده خود پشیمان باشد و گوشه ای بنشیند . ایشان تمامی شاگردان روح الله را زیر هجمه قرار داده و رفتار ایشان به نام انقلاب تأثیر منفی بر جوانان ما دارد .
اگر ما گذشته ایشان را بازگو میکنیم دلیلش اینست که جوانها بدانند که مصباح یزدی نقشی در انقلاب نداشته و ای جوان تو بخاطر سخنان این شخص از نظام و انقلاب سر مگردان. همین (1508033) (alef-13)
1800
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۱:۲۴:۲۹
سلام الله علی بهشتی
درود بر نوینده این سطور که به زیبایی تمام خط بطلانی بر اندیشه خشک پایداری های ناپایدار کشید و درود بر روحانی
خامنه ای زنده باد
هاشمی پاینده باد (1505159) (alef-9)
درود بر نوینده این سطور که به زیبایی تمام خط بطلانی بر اندیشه خشک پایداری های ناپایدار کشید و درود بر روحانی
خامنه ای زنده باد
هاشمی پاینده باد (1505159) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۱:۳۰:۰۷
بنده اصلا به شریعتی کار ندارم ولی نوع نگاه و تیزبینی شهید بهشتی در ارتباط با منش علمی و سیاسی آقای مصباح بسیار برایم قابل توجه بود و خدا را شاکرم که چه آنروز که مصباح مظلوم بود و بهش فحش میدادند و چه دیروز که طرفداران مصبا ح در راس بودند و به همه فحش میدادند بنده هیچ وقت مصباح و نوع نگاهش را تایید نکردم و همین نظر شهید بهشتی را داشته و دارم (1505164) (alef-9)
علی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۲:۴۶:۱۹
چقدر جای امثال دکتر بهشتی ها خالی است
گرچه اگر زنده بود هم معلوم نبود با او چه برخوردی صورت میگرفت.
امثال دکتر بهشتی ها سدی بودند در برابر تندروی ها ی ویرانگر
براستی دکتر بهشتی هنوز مظلوم است. (1505208) (alef-10)
گرچه اگر زنده بود هم معلوم نبود با او چه برخوردی صورت میگرفت.
امثال دکتر بهشتی ها سدی بودند در برابر تندروی ها ی ویرانگر
براستی دکتر بهشتی هنوز مظلوم است. (1505208) (alef-10)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۵:۰۸:۰۷
پس نتیجه این که آیت الله مطهری = آیت الله مصباح (1505248) (alef-10)
جهان
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۲۶:۵۰
نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه نه اینطور برداشت نکن این یک نظر مشترک در خصوص یک موضوع واحد میباشد. همین. و السلام (1505455) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۲:۲۲:۴۱
اصلا قابل مقایسه نیست !!!! رفتارهای تفریطی آقای مصباح زمان انقلاب و افراطی فعلیش نشان از ضعف تئوری ها و نظریاتش می باشد.... (1505849) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۲:۴۶:۲۳
ضمن ارادت به شهید بزگوار مطهری باید بگویم که برای بچه مذهبی ها حضرت علامه ، مصباح انقلابند . ایشان به نوعی بر بچه انقلابی ها ولایت دارند و ولایتشان در ذیل ولایت رهبر انقلاب است . (1505947) (alef-9)
صديقه
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۵:۱۴:۵۲
خدمتي كه دكتر شريعتي به نسل جوان دوران ستمشاهي كرد ستودني است،ايشان حوانان اون روزگار را از دامن ماركسيسم نجات داد ودين اسلام را به ميان جوانان برد وفرهنگ اسلام را زنده كرد واسطوره هاي اسلام را به زباني زيبا وجذاب بيان كرد وجان وزندگيش را در اين راه گذاشت
وجادارد از كساني كه مقابل اين بزرگمرد كه همه رفاهش را در فرانسه رها كرد وبراي دين جوانان حتي به زندان انفرادي رفت ،سوال نمود كه شما چه كردين؟؟؟؟ (1505251) (alef-9)
وجادارد از كساني كه مقابل اين بزرگمرد كه همه رفاهش را در فرانسه رها كرد وبراي دين جوانان حتي به زندان انفرادي رفت ،سوال نمود كه شما چه كردين؟؟؟؟ (1505251) (alef-9)
امیر حجتی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۵:۴۷:۰۲
بسمه تعال
دو آیه الله افراطی و چالشهای رئیس جمهور منتخب با شعار اعتدال
آیه الله هاشمی و آیه الله مصباح دو شخصیت تأثیر گذار جامعه طرف داران و مخالفینی دارند، که مخالفین هردو بزرگوار آنها را افراطی قلمداد می کنند. مواضع آیه الله مصباح نسبت به شریعتی و احمدی تژاد و مشائی را گفتار افراطی ارزیابی نموده و نقد می کنند، به همین ترتیب مواضع آیه الله هاشمی را نسبت به احمدی نژاد و فتنه 88 و تهمت تقلب به نظام جمهوری اسلامی و میرحسین موسوی و سایر سران فتنه رفتار افراطی ارزیابی می کنند. افراطی بودن این دو بزرگوار بقدری واضح است که نیاز به استدلال ندارد، به ذکر یک نمونه از رفتار افراطی آیه الله هاشمی و گفتار افراطی آیه الله مصباح اکتفا می کنیم با اینکه هیچ کس حق ندارد در مورد آینده انسانها قضاوت و بر اساس آن عمل کند، هاشمی از بدو انتخاب احمدی تژاد موضع گرفت، وحتی در مراسم تنفیذ او شرکت نکرد. این در حالی است که منصفین جامعه با این که گذشته روحانی را منفی ارزیابی می کنند، چون قضاوت در مورد آینده انسانها را خلاف عقل وشرع می دانند میزان را حال فعلی دانسته برمبنای شعارهای فعلی ایشان از او حمایت می کنند. مصباح هم بخاطر برخی رفتار وگفتار مشائی خطر از صدر اسلام را بیان نمود.
بدون شک یکی از چالشهای پیش روی رئیس جمهور منتخب شعار بسیار مناسب و مبنائی ایشان یعنی اعتدال خواهد بود، که مبنای رای ملت به ایشان بوده و خود نیز بدان اذعان دارد .
- صرف نظر از اینکه دو واژه افراط و تفریط نسبت به موضوع جای خود را تغییر می دهند یا از منظری عملی افراطی و از منظر دیگر تفریطی بشمار می رود. عرف جامعه توجه چندانی به معنای لغوی آنها ندارد و با تغییر منظر هرنوع گفتار و رفتار نامتعادل را افراطی ارزیابی می کند. فلذا در این نوشته عرف جامعه ملاک قرار گرفته است. (1505259) (alef-9)
دو آیه الله افراطی و چالشهای رئیس جمهور منتخب با شعار اعتدال
آیه الله هاشمی و آیه الله مصباح دو شخصیت تأثیر گذار جامعه طرف داران و مخالفینی دارند، که مخالفین هردو بزرگوار آنها را افراطی قلمداد می کنند. مواضع آیه الله مصباح نسبت به شریعتی و احمدی تژاد و مشائی را گفتار افراطی ارزیابی نموده و نقد می کنند، به همین ترتیب مواضع آیه الله هاشمی را نسبت به احمدی نژاد و فتنه 88 و تهمت تقلب به نظام جمهوری اسلامی و میرحسین موسوی و سایر سران فتنه رفتار افراطی ارزیابی می کنند. افراطی بودن این دو بزرگوار بقدری واضح است که نیاز به استدلال ندارد، به ذکر یک نمونه از رفتار افراطی آیه الله هاشمی و گفتار افراطی آیه الله مصباح اکتفا می کنیم با اینکه هیچ کس حق ندارد در مورد آینده انسانها قضاوت و بر اساس آن عمل کند، هاشمی از بدو انتخاب احمدی تژاد موضع گرفت، وحتی در مراسم تنفیذ او شرکت نکرد. این در حالی است که منصفین جامعه با این که گذشته روحانی را منفی ارزیابی می کنند، چون قضاوت در مورد آینده انسانها را خلاف عقل وشرع می دانند میزان را حال فعلی دانسته برمبنای شعارهای فعلی ایشان از او حمایت می کنند. مصباح هم بخاطر برخی رفتار وگفتار مشائی خطر از صدر اسلام را بیان نمود.
بدون شک یکی از چالشهای پیش روی رئیس جمهور منتخب شعار بسیار مناسب و مبنائی ایشان یعنی اعتدال خواهد بود، که مبنای رای ملت به ایشان بوده و خود نیز بدان اذعان دارد .
- صرف نظر از اینکه دو واژه افراط و تفریط نسبت به موضوع جای خود را تغییر می دهند یا از منظری عملی افراطی و از منظر دیگر تفریطی بشمار می رود. عرف جامعه توجه چندانی به معنای لغوی آنها ندارد و با تغییر منظر هرنوع گفتار و رفتار نامتعادل را افراطی ارزیابی می کند. فلذا در این نوشته عرف جامعه ملاک قرار گرفته است. (1505259) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۵:۴۷:۱۹
اینکه ایشون همزمان با امام به التقاط وانحراف شریعتی پی برده اندارادتم را به ایشان کامل کرد.سوختن شما هم از جای دیگر است اینکه زلال وجود ایشان به تنهائی زشتی والودگی جریان اصلاح طلب واصولگرا یان شیفته قدرت راکه دو روی سکه رفسنجانی هستند به خوبی نمایان میکند .نور خدا را با دهانهایتان نمی توانید خاموش کنید. (1505260) (alef-9)
محسن
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۷:۵۹:۳۰
فکر نمیکنم جناب مصباح یک روز هم به زندان رفته باشه یا حتی کوچکترین اقدامی برای انقلاب انجام داده باشه که شما می گویید جز بزرگان انقلاب برای ایشان (1505294) (alef-9)
مودی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۸:۵۵:۲۱
مخلص کلام اینکه میخواستید از آیت ا... مصباح انتقاد کنید نه شهید مطهری . هیچ انسانی مصون از خطا نیست(البته به جز معصومین) ولی شما ظاهرا فقط آقای مصباح را نشانه رفته اید،همان آقای خامنه ای که شما از ایشان شاهد مثال در نقد آقای مصباح آورده اید خوب میدانید که چند سال قبل در زمان دیکتاتوری تبلیغاتی اصلاحات و مناظره های به یا دماندنی با آقای حجتی کرمانی در تلویزیون نسبت به ایشان چه فرمودند.آقای مصباح در مناظره های اول انقلاب نیز در تلویزیون به همراه شهید مطهری و شهید بهشتی در مقابل نمایندگان انواع و اقسام روشها و منش ها و ایسم های متفاوت مد آن روز ایستادند. از آن جمع دو تن شهید شدند و یک تن (سروش) این روزها تا حد انکار وحیانیت قرآن و امام زمان پیش رفته و آقای مصباح مانده که انصافا در روزگار غربت ارزشها در اصلاحات مردانه و شجاعانه پا به میدان نهاد و تمامی تهمت ها و ترکش ها و ترور شخصیت توپخانه قدرتمند روزنامه ای و تبلیغاتی اصلاحات را به جان خرید. والبته سرآمد ایستادگی ایشان در مقابل کج رویها و انحرافات و فتنه ها در دوران فتنه سال 88 بود که به یاد دارم بسیاری از خواص و بزرگان ساحت اندیشه و قلم از اصولگرا و اصلاح طلب سر در لاک خود فرو برده بودند و یا حتی حمایت ضمنی از فتنه داشتند ولی این بزرگوار باز هم مردانه به میدان آمد و از فضای غبار آلوند و وهم انگیز فتنه نترسید . خلاصه اینکه آقای مصباح نشان داده که انجام وظیفه و تکلیف برای وی از نتیجه و یا اینکه دیکران در مورد او چه خواهند گفت و یا چه هزینه هایی بر ایشان وارد میشود ارجحیت دارد البته اینکه همه روش ایشان را بپسندند یا روش بهتری وجود دارد یا نه همیشه قابل بحث و نقد بوده و خواهد بود (1505325) (alef-9)
عبدالله
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۹:۱۵:۰۲
حضرت علی (ع) در باره خوارج در مقایسه با اردوگاه معاویه میفرماید:
" لیس کمن طلب الحق فاخطآه کمن طلب الباطل فادرکه " , شکی نیست مرحوم د.شریعتی طالب حق بوده است. (1505338) (alef-9)
" لیس کمن طلب الحق فاخطآه کمن طلب الباطل فادرکه " , شکی نیست مرحوم د.شریعتی طالب حق بوده است. (1505338) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۹:۲۴:۴۳
من و همه مردم خوب به یاد دارند که جوانان قبل از انقلاب با پیروی از اسلامی که شریعتی معرفی کرد دوستدار اسلام شدند و لی بعد که مسئله قدرت و حکومت و ثروت اندوزی مطرح شد آقایان مصباح و.... از انقلاب و اسلام و حکومت امام زمانی بهره جستند و خیلی هم برای قدرت دو اتشه هستند که مبادا این مردم که خیلی نا اهل هستند!!! حرفشان مطرح شود (1505349) (alef-9)
کاظم
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۹:۲۵:۲۳
بسمه تعالی
دوستان مثل اینکه به اجتهاد اعتقاد ندارند. در میان شیعه هر فرد دارای شرایط بنا به مبانی خود می تواند روش فعالیت خود را داشته باشد . بر این اساس اقایان مصباح و امثال ایشان در مقابله با یک فعالیت روشی را اختیار میکنند که مبنای شرعی شان ان را اجازه می دهد و بالعکس آقایان بهشتی و... . در مورد شریعتی خوب است نظر علامه طباطبایی که تهذیب اخلاقی ایشان و سلوکشان زبانزد است و نیز استاد جملگی این افراد می باشد نیز مورد توجه قرار گیرد.
هرکس ممکن است در معرفی افراد کاری انجام دهد که بعدا موجب دردسر شود لذا امام خمینی فرمودند میزان حال فعلی افراد است نه تعاریف بنده . ایا میدانید دکتر سروش را چه کسی وارد شورای انقلاب کرده ؟ آیا می دانید بارزترین شاگرد ایت الله بهجت اقای مصباح بوده اند؟ و .... این دست مطالب زیاد است . از قدیم در میان شیعه انواع نگرشها بر اساس اجتهاد اقایان بوده است حتی در میان اصحاب ائمه . و این نزاعهای اجتهادی دلیل بر حقانیت یا عدم حقانیت نیست. (1505350) (alef-9)
دوستان مثل اینکه به اجتهاد اعتقاد ندارند. در میان شیعه هر فرد دارای شرایط بنا به مبانی خود می تواند روش فعالیت خود را داشته باشد . بر این اساس اقایان مصباح و امثال ایشان در مقابله با یک فعالیت روشی را اختیار میکنند که مبنای شرعی شان ان را اجازه می دهد و بالعکس آقایان بهشتی و... . در مورد شریعتی خوب است نظر علامه طباطبایی که تهذیب اخلاقی ایشان و سلوکشان زبانزد است و نیز استاد جملگی این افراد می باشد نیز مورد توجه قرار گیرد.
هرکس ممکن است در معرفی افراد کاری انجام دهد که بعدا موجب دردسر شود لذا امام خمینی فرمودند میزان حال فعلی افراد است نه تعاریف بنده . ایا میدانید دکتر سروش را چه کسی وارد شورای انقلاب کرده ؟ آیا می دانید بارزترین شاگرد ایت الله بهجت اقای مصباح بوده اند؟ و .... این دست مطالب زیاد است . از قدیم در میان شیعه انواع نگرشها بر اساس اجتهاد اقایان بوده است حتی در میان اصحاب ائمه . و این نزاعهای اجتهادی دلیل بر حقانیت یا عدم حقانیت نیست. (1505350) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۰۹:۳۹:۲۱
در آن دوران من دانشجو بودم و از میان مجموعۀ افراد روشنفکر ومبارزی که مطرح بودند آقایان مطهری، شریعتی و بازرگان بیش از دیگران تاثیرگذار بودند و شریعتی در میان دانشجویان نفوذ موثری داشت. هیچ کدامشان را حوزه نمی پسندید حتی شهید مطهری را و این اشکال به حوزه وارد بود و هست. بهر حال با نگاه کلان و جامع باید شریعتی را به عنوان فردی که اهل دانش و اندیشه و نظریه بود و در تحرکات اجتماعی و روشنگری نسل جوان کارآمد بود پذیرفت و به جای حذف و نفی ایشان و افراد مشابه ایشان در پی جذب و اصلاح اشکالات احتمالی بود. چنین اشکالی در هر فرد اندیشمند دیگری هم ممکن است وجود داشته باشد. در همین انتخابات اخیر جناب مصباح گفتند که بینی و بین الله آقای لنکرانی از همه اصلح ترند و..! (1505359) (alef-9)
عت
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۰۸:۲۷
سلام ايكاش شهيد بهشتى بود ، و البته خدا را شكر كه رهبرمان هست ايشان مظهر هوشمندى و درايت و اعتدال و منطق هستند و در عين حال ساده و متواضع ووقانع . (1505403) (alef-9)
علی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۱۵:۲۰
باید در شرایط زمان ومکان ان روزهای ترس از ساواک قرار بگیرید تا فرق شجاعت شریعتی ونعره های مستانه اش را با ایرادهای دوران استراحت درک کنید.....شریعتی بزرگ بود وسهم او در روشنگری از همه بیشتر ... (1505418) (alef-9)
احمد
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۲۰:۰۷
شاید بهتر باشه نظرات علامه طباطبایی رو در مورد شریعتی و گفتگو های علامه طباطبایی و علامه مصباح یزدی در مورد شریعتی رو هم در این مطلب میاوردین تا مطلب واضح تر بشه و این طوری در مورد علامه مصباح قضاوت نشه ( باتوجه به نزدیکی شهید مطهری و علامه مصباح یزدی به علامه طباطبایی ) (1505435) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۰:۲۶:۱۳
البته جای شهید بهشتی خالیست .اما الان چون ایشان نیستند اینهمه دلسوزی و ابراز عاطفه برای ایشان انجام می شود . وای اگر ایشان زنده بود!! مسلما عده ای طور دیگری با ایشان برخورد می کردند. شبیه برخوردی که با سید حسن خمینی یا آیت الله هاشمی داشتند!!! (1505453) (alef-9)
کاظم
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۱:۵۶:۰۸
سایت محترم الف
فارغ از انتقادات وارده به تفکر و آرای هر یک از طرفین, که بنده که فارغ التحصیل معارف اسلامی هستم, به هیچ عنوان شایستگی قضاوت در این باره را در خود نمی بینم
مطالب اخیر سایت وزین شما در حکم تیر اندازیبه سوی سنگر خودی, و گل به خودی است و نشان دهنده عدم شناخت اولویت ها است
حقیقت این است که اسلام دین اعتدال است, و عموم مردم در صورت هیجانی و غبارآلود نبودن فضای سیاسی و فرهنگی اهل اعتدالند, چون مسلمانند
شاید به زعم عده ای تندرویهای عده ای از اصولگرایان و محدودکردن دایره اصولگرایی و ولایتمداری ازسوی ایشان, یکی ازدلایل شکست اصولگرایی در انتخابات اخیر باشد, که هست, لیکن نتیجه مهم این انتخابات شکست گفتمان فتنه و اثبات حقانیت نظام در صیانت از آرای مردم و کذب ادعای کسانی بود که ماهها کشور را به آشوب کشیدند. الان باید آن کسانی در اولویت نقد و تذکر و تنبیه و روشنگری رسانه های اصولگرا قرار بگیرند که قبل از انتخابات 88 در پی کمیته صیانت از آرا بودند و بعد از انتخابات 88 دم از تقلب زدند و مرزهای خود را حتی با گروهک منافقین کمرنگ نمودند و حتی بعد از وقایع عاشورا و حماسه نهم دی در محکومیت سران فتنه , باز هم از یک محکومیت خشک و خالی دریغ ورزیدند و حالا بدون این که مجری و ناظر انتخابات عوض شده باشد, چون نتایج انتخابات به گمان خودشان یک حداقلی از خواسته هایشان را برآورده می کند, این انتخابات را دموکراتیک ترین انتخابات دنیا می دانند. الان باید آن کسی مورد نقد قرار گیرد که هشت سال رییس جمهور این مملکت بود, و بعد به تصریح عامل کودتاهای مخملی برای این که چهار سال از قدرت دور مانده به جای تکیه بر مردمسالاری که ترجیع بندکلامش بود, به کمکهای مالی بیگانه چشم دوخته بود.
جای بسی تعجب است که به بهانه نتایج انتخابات کسانی که با آب هفت بحر گناهانشان در تهمت به نظام و اردوکشی خیابانی و همکاری با مجاهدین خلق پاک نمی شود, در سایت الف تطهیر می شوند
و این سایت منتصب به اصولگرایی روی به تخریب اصولگرایان آورده است
نقد درون گفتمانی جای خود, اما این نوع رفتارها بوی فرصت طلبی و تلاش برای همرنگ شدن با جهت باد را می دهد. و ا اگر غیر از این است, که ان شاالله حتما غیر از این است, این رفتار بازی در زمین اصلاحطلبان تندرو و صاحبانروزنامه های زنجیره ای است که از این که می بینند کارویژه هایشان را ما انجام می دهیم خوشحالند (1505757) (alef-9)
فارغ از انتقادات وارده به تفکر و آرای هر یک از طرفین, که بنده که فارغ التحصیل معارف اسلامی هستم, به هیچ عنوان شایستگی قضاوت در این باره را در خود نمی بینم
مطالب اخیر سایت وزین شما در حکم تیر اندازیبه سوی سنگر خودی, و گل به خودی است و نشان دهنده عدم شناخت اولویت ها است
حقیقت این است که اسلام دین اعتدال است, و عموم مردم در صورت هیجانی و غبارآلود نبودن فضای سیاسی و فرهنگی اهل اعتدالند, چون مسلمانند
شاید به زعم عده ای تندرویهای عده ای از اصولگرایان و محدودکردن دایره اصولگرایی و ولایتمداری ازسوی ایشان, یکی ازدلایل شکست اصولگرایی در انتخابات اخیر باشد, که هست, لیکن نتیجه مهم این انتخابات شکست گفتمان فتنه و اثبات حقانیت نظام در صیانت از آرای مردم و کذب ادعای کسانی بود که ماهها کشور را به آشوب کشیدند. الان باید آن کسانی در اولویت نقد و تذکر و تنبیه و روشنگری رسانه های اصولگرا قرار بگیرند که قبل از انتخابات 88 در پی کمیته صیانت از آرا بودند و بعد از انتخابات 88 دم از تقلب زدند و مرزهای خود را حتی با گروهک منافقین کمرنگ نمودند و حتی بعد از وقایع عاشورا و حماسه نهم دی در محکومیت سران فتنه , باز هم از یک محکومیت خشک و خالی دریغ ورزیدند و حالا بدون این که مجری و ناظر انتخابات عوض شده باشد, چون نتایج انتخابات به گمان خودشان یک حداقلی از خواسته هایشان را برآورده می کند, این انتخابات را دموکراتیک ترین انتخابات دنیا می دانند. الان باید آن کسی مورد نقد قرار گیرد که هشت سال رییس جمهور این مملکت بود, و بعد به تصریح عامل کودتاهای مخملی برای این که چهار سال از قدرت دور مانده به جای تکیه بر مردمسالاری که ترجیع بندکلامش بود, به کمکهای مالی بیگانه چشم دوخته بود.
جای بسی تعجب است که به بهانه نتایج انتخابات کسانی که با آب هفت بحر گناهانشان در تهمت به نظام و اردوکشی خیابانی و همکاری با مجاهدین خلق پاک نمی شود, در سایت الف تطهیر می شوند
و این سایت منتصب به اصولگرایی روی به تخریب اصولگرایان آورده است
نقد درون گفتمانی جای خود, اما این نوع رفتارها بوی فرصت طلبی و تلاش برای همرنگ شدن با جهت باد را می دهد. و ا اگر غیر از این است, که ان شاالله حتما غیر از این است, این رفتار بازی در زمین اصلاحطلبان تندرو و صاحبانروزنامه های زنجیره ای است که از این که می بینند کارویژه هایشان را ما انجام می دهیم خوشحالند (1505757) (alef-9)
استاد ناشناس
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۲:۱۱:۰۲
اینجانب قبل از انقلاب دانشجوی دانشگاه تهران بودم و قطعا می گویم که اگر دکتر شریعتی و کتابهایش نبود ما جوابی برای کمونیست ها نداشتیم. آن زمان کمونیست دم از عدالت و برابری می زدند و بر علیه دین و مذهب می گفت. مثل حال نبود که کمونیست شکست خورده باشد و دیگر پنبه اش رشته شده باشد.
بعنوان استاد این کشور هم اکنون هم فکر می کنم به نخبگانی مثل شریعتی و مطهری برای پاسخ دادن به سوالات و شبهه های فراوانی که فرهنگ غربی در پیش روی جوانان گذاشته است، نیاز داریم. حال آقای مصباح و امثال ایشان اگر راست می گویند به جای حمایت از افراد نادانی نظیر احمدی نژاد، به فکر رفع نیازهای امروزی جوانان در حوزه اعتقادی باشند. (1505814) (alef-9)
بعنوان استاد این کشور هم اکنون هم فکر می کنم به نخبگانی مثل شریعتی و مطهری برای پاسخ دادن به سوالات و شبهه های فراوانی که فرهنگ غربی در پیش روی جوانان گذاشته است، نیاز داریم. حال آقای مصباح و امثال ایشان اگر راست می گویند به جای حمایت از افراد نادانی نظیر احمدی نژاد، به فکر رفع نیازهای امروزی جوانان در حوزه اعتقادی باشند. (1505814) (alef-9)
حامد عبداللهی
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۲:۴۰:۰۵
سلام خدمت همه دوستان:
یک نکته را باید صریح عرض بکنم چرا که گمان نمی کنم مراد نویسنده ایجاد تقابل بین دو اندیشه یا مشی بوده باشد اما در عمل این مطلب القا شده است:
آن نکته صریح این است:
با تفکر و اندیشه جریان شناسانه و محققانه شهید مطهری و علامه مصباح نمی شود کشور را اداره کرد. برای اداره کشور به تعامل و مصلحت اندیشی نیاز هست. همان گونه که با اندیشه مهرورزانه و مسالمت آمیز شهید بهشتی نمی توان نظام اسلامی را ایجاد کرد. برپایی نظام اسلامی به یک نگاه مبناگروانه نیاز دارد.
نتیجه این که ساحت نظام سازی با ساحت اداره کشور متفاوت است و هر کسی را بهر کاری ساختند. ما باید از بزرگانمان در همان جایگاه مناسب خودشان استفاده کنیم و با ایجاد یا القای دوگانگی خود را از آنان محروم نکنیم.
یاد امام راحل گرامی باد که شخصیتی جامع بودند. (1505916) (alef-9)
یک نکته را باید صریح عرض بکنم چرا که گمان نمی کنم مراد نویسنده ایجاد تقابل بین دو اندیشه یا مشی بوده باشد اما در عمل این مطلب القا شده است:
آن نکته صریح این است:
با تفکر و اندیشه جریان شناسانه و محققانه شهید مطهری و علامه مصباح نمی شود کشور را اداره کرد. برای اداره کشور به تعامل و مصلحت اندیشی نیاز هست. همان گونه که با اندیشه مهرورزانه و مسالمت آمیز شهید بهشتی نمی توان نظام اسلامی را ایجاد کرد. برپایی نظام اسلامی به یک نگاه مبناگروانه نیاز دارد.
نتیجه این که ساحت نظام سازی با ساحت اداره کشور متفاوت است و هر کسی را بهر کاری ساختند. ما باید از بزرگانمان در همان جایگاه مناسب خودشان استفاده کنیم و با ایجاد یا القای دوگانگی خود را از آنان محروم نکنیم.
یاد امام راحل گرامی باد که شخصیتی جامع بودند. (1505916) (alef-9)
بنده خدا
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۴:۳۳:۴۹
مملكت ما تاوان زيادي از اين گروه هاي افراطي ديده است (1506344) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۵:۰۹:۳۰
ای کاش به جای صدها مصباح یک شریعتی داشتیم (1506458) (alef-9)
درس آموز
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۵:۲۷:۲۴
با سلام
شریعتی را هرکس از روی فهم خودش میفهمد خود او باید بگوید که کیست و واقعا شناسانده نشد به مردم و همینطور بزرگان دیکر پس بیاییم اعتدال داشته باشیم و انقد نقدهای تند به کسی نکنیم خدا این 3بزرگ رابیامرزد و قرین الطاف بی نهایتش بکند (1506526) (alef-9)
شریعتی را هرکس از روی فهم خودش میفهمد خود او باید بگوید که کیست و واقعا شناسانده نشد به مردم و همینطور بزرگان دیکر پس بیاییم اعتدال داشته باشیم و انقد نقدهای تند به کسی نکنیم خدا این 3بزرگ رابیامرزد و قرین الطاف بی نهایتش بکند (1506526) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۵:۴۵:۱۷
فراموش نکنیم
شهید مطهری در مواجهه با آقای شریعتی چگونه عمل میکردند. (1506586) (alef-9)
شهید مطهری در مواجهه با آقای شریعتی چگونه عمل میکردند. (1506586) (alef-9)
رضا
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۶:۰۱:۰۸
متن فوق مربوط به سیاست نیست لذا می خواهم با رویکردی غیرسیاسی پاسخ دهم. در صورتی آقای دکتر بهشتی حق اعتراض به آقای مطهری را دارا می باشد, که خودش حداقل به اندازه ی ده درصد ایرادات علمیی که مطهری بر نوشتجات شریعتی داشت را بیان می کرد. آیا از آقای بهشتی روشنگری هایی در این زمینه سراغ داریم یا داستان به این شکل بوده است که چون شریعتی بر علیه شاه عمل می کرد و بهشتی هم در این زمینه با او در یک جبهه بود دیگر به اشتباهات او چندان کاری نداشت.
به عقیده ی من, کسی مثل بهشتی که خودش کار چندانی در این زمینه انجام نداده است نباید بیاید و بر علیه مطهری که مانند یک مرد قدم در این میدان نهاد و در آخر نیز به دست طرفداران فرقانی دکتر ترور شد حرف بزند.
موضع سیاست سر جای خودش؛ اما نباید به خاطر سیاست, علم مذبوح گردد. حرف های دکتر بهشتی بر علیه مطهری اصلا در حد و اندازه ی او نبوده است. (1506637) (alef-9)
به عقیده ی من, کسی مثل بهشتی که خودش کار چندانی در این زمینه انجام نداده است نباید بیاید و بر علیه مطهری که مانند یک مرد قدم در این میدان نهاد و در آخر نیز به دست طرفداران فرقانی دکتر ترور شد حرف بزند.
موضع سیاست سر جای خودش؛ اما نباید به خاطر سیاست, علم مذبوح گردد. حرف های دکتر بهشتی بر علیه مطهری اصلا در حد و اندازه ی او نبوده است. (1506637) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۸:۳۶:۲۷
شریعتی کس بود که تمام مردم باسواد را از خواب بیدار کرد وپایه انقلاب را گذاشت هیچ بی سوادی نمی تواند ایشان را در قلب مردم بیرون بیاوردمصباح کیست که در مورد شریعتی نظر بدهد (1507090) (alef-9)
حمید
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۸:۵۲:۳۴
یه توصیه به الف: اگر شما روش شهید بهشتی رو می پسندید به جای مطلب نوشتن درباره ایشون ابتدا خودتون این روش رو پیش بگیرید. شما در مورد بعضی از اشخاص مانند شریعتمداری ، جلیلی و... بااینکه حداقل اینو می دومیم که به این نظام دل بسته اند روش تخریب غیر منصفانه رو در پیش گرفتید
یه سوال: اگر الان شهید مطهری به جای آیت الله مصباح زنده بودند آیا باز هم همین تیتر رو انتخاب می کردید یا الان برای مقاصد سیاسی از این تیتر استفاده کردید؟ خودتون میگید نظر شهید مطهری و علامه مصباح یکی بوده ولی در تیتر فقط اسم علامه رو اوردید. (1507132) (alef-9)
یه سوال: اگر الان شهید مطهری به جای آیت الله مصباح زنده بودند آیا باز هم همین تیتر رو انتخاب می کردید یا الان برای مقاصد سیاسی از این تیتر استفاده کردید؟ خودتون میگید نظر شهید مطهری و علامه مصباح یکی بوده ولی در تیتر فقط اسم علامه رو اوردید. (1507132) (alef-9)
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۹:۲۵:۵۱
امام هم موضعی منفی نسبت به شریعتی داشت. وقتی سید حمید روحانی از امام درخصوص علت عدم استفاده از واژه "مرحوم" برای دکتر شریعتی در یکی از نامه هایشان سوال کرد و خطاب به امام گفت: "خوب بود اقلا یک کلمه مرحومی شما می نوشتید، اینکه تأییدی نمی شود"، امام فرمودند: «اگر او را مُسلِم می دانستم، می نوشتم!»
علی مطهری هم با ذکر خاطره ای این موضع امام در مورد شریعتی را تأیید می کند. او می گوید: «پدرم در منزل درباره مسائل اجتماعی و سیاسی و گروه ها و افراد مخالف خود صحبت نمی کردند، مگر اینکه سوال می کردیم. در این صورت هم به‌طور مختصر جواب می دادند. مثلا در باب مسئله دکتر شریعتی یک روز از ایشان در منزل سوال کردم نظر امام درباره دکتر شریعتی چیست؟ فرمودند نظر امام از نظر من تندتر است.»
در واقع علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت‌الله مصباح در آن دوره زمانی، قضاوتی مشترک درخصوص شریعتی داشتند. قضاوتی که با نگاه امام هم نزدیکی زیادی داشت. البته اختلاف نظرهایی هم بین برخی انقلابیون درخصوص نحوه مواجهه با شریعتی وجود داشت که شهید بهشتی همان زمان نسبت به سوء استفاده از این اختلاف نظرها هشدار می‌داد (1507225) (alef-9)
علی مطهری هم با ذکر خاطره ای این موضع امام در مورد شریعتی را تأیید می کند. او می گوید: «پدرم در منزل درباره مسائل اجتماعی و سیاسی و گروه ها و افراد مخالف خود صحبت نمی کردند، مگر اینکه سوال می کردیم. در این صورت هم به‌طور مختصر جواب می دادند. مثلا در باب مسئله دکتر شریعتی یک روز از ایشان در منزل سوال کردم نظر امام درباره دکتر شریعتی چیست؟ فرمودند نظر امام از نظر من تندتر است.»
در واقع علامه طباطبایی، شهید مطهری و آیت‌الله مصباح در آن دوره زمانی، قضاوتی مشترک درخصوص شریعتی داشتند. قضاوتی که با نگاه امام هم نزدیکی زیادی داشت. البته اختلاف نظرهایی هم بین برخی انقلابیون درخصوص نحوه مواجهه با شریعتی وجود داشت که شهید بهشتی همان زمان نسبت به سوء استفاده از این اختلاف نظرها هشدار می‌داد (1507225) (alef-9)
محسن
۱۳۹۲-۰۴-۲۲ ۱۹:۳۶:۰۲
یادداشت بسیار خوبی بود.
هیچ شخصیتی معصوم نیست و من نقد کردن شهید بهشتی یا شهید مطهری رو اصلا چیز بد و عجیبی نمیدونم اما یه مسئله ای وجود داره که به نظرم جا داره تذکر داده بشه.
قراردادن شهید مطهری و آقای مصباح در یک جبهه فکری، ظلم بزرگی به شهید مطهریه.
روش و منش شهید مطهری، فرسنگها با امثال آقای مصباح تفاوت داره.
در قضیه دکتر شریعتی، موضع شهید مطهری با آقای مصباح اصلا یکی نبوده.
آقای مصباح اساساً از ابتدا هیچ اعتقادی به دکتر شریعتی نداشته و هیچ ارزشی برای ایشون قائل نبوده و یکسره بر طبل نفی و دشمنی با ایشون میکوبیده.
اما شهید مطهری قائل به استفاده کردن از ظرفیتهای مثبت دکتر شریعتی بودن و اصلا ایشون دکتر شریعتی رو حسینیه ارشاد دعوت کردن و دکتر شریعتی مطرح شد.
اما بعدها اتفاقاتی افتاد که شهید مطهری مواضع تندی در مورد دکتر شریعتی اتخاذ کردن و در واقع فقط اینجاست که شهید مطهری با شهید بهشتی و آقای خامنه ای اختلاف فکری و روشی داشتن؛ وگرنه شهید مطهری هم در اصلِ این حرف که باید از دکتر شریعتی استفاده کرد و اشتباهاتش رو نقد و اصلاح کرد، با شهید بهشتی یا آقای خامنه ای هم نظر بودن.
شهید مطهری معتقد بود که جریان دکتر شریعتی (خواسته یا ناخواسته) به سمتی رفته که اگر کنترل نشه ممکنه خطرناک بشه و به همین دلیل تشخیصشون این بود که باید محکمتر و صریح تر موضع گیری کرد در مورد ایشون.
حالا اینکه این تشخیص ایشون چقدر درست بوده یا نبوده، یک بحث دیگه س و طبعاً میتونه قابل نقد باشه.
در پایان از نویسنده محترم و سایت الف بابت قرار دادن این یادداشت تشکر میکنم و توصیه میکنم از دیدگاه های بزرگانی مثل شهید مطهری، شهید بهشتی و امام موسی صدر که منادیانِ واقعی اسلام در دنیای امروز هستن، بیش از اینها در سایت استفاده کنید و نشر بدید. (1507245) (alef-9)
هیچ شخصیتی معصوم نیست و من نقد کردن شهید بهشتی یا شهید مطهری رو اصلا چیز بد و عجیبی نمیدونم اما یه مسئله ای وجود داره که به نظرم جا داره تذکر داده بشه.
قراردادن شهید مطهری و آقای مصباح در یک جبهه فکری، ظلم بزرگی به شهید مطهریه.
روش و منش شهید مطهری، فرسنگها با امثال آقای مصباح تفاوت داره.
در قضیه دکتر شریعتی، موضع شهید مطهری با آقای مصباح اصلا یکی نبوده.
آقای مصباح اساساً از ابتدا هیچ اعتقادی به دکتر شریعتی نداشته و هیچ ارزشی برای ایشون قائل نبوده و یکسره بر طبل نفی و دشمنی با ایشون میکوبیده.
اما شهید مطهری قائل به استفاده کردن از ظرفیتهای مثبت دکتر شریعتی بودن و اصلا ایشون دکتر شریعتی رو حسینیه ارشاد دعوت کردن و دکتر شریعتی مطرح شد.
اما بعدها اتفاقاتی افتاد که شهید مطهری مواضع تندی در مورد دکتر شریعتی اتخاذ کردن و در واقع فقط اینجاست که شهید مطهری با شهید بهشتی و آقای خامنه ای اختلاف فکری و روشی داشتن؛ وگرنه شهید مطهری هم در اصلِ این حرف که باید از دکتر شریعتی استفاده کرد و اشتباهاتش رو نقد و اصلاح کرد، با شهید بهشتی یا آقای خامنه ای هم نظر بودن.
شهید مطهری معتقد بود که جریان دکتر شریعتی (خواسته یا ناخواسته) به سمتی رفته که اگر کنترل نشه ممکنه خطرناک بشه و به همین دلیل تشخیصشون این بود که باید محکمتر و صریح تر موضع گیری کرد در مورد ایشون.
حالا اینکه این تشخیص ایشون چقدر درست بوده یا نبوده، یک بحث دیگه س و طبعاً میتونه قابل نقد باشه.
در پایان از نویسنده محترم و سایت الف بابت قرار دادن این یادداشت تشکر میکنم و توصیه میکنم از دیدگاه های بزرگانی مثل شهید مطهری، شهید بهشتی و امام موسی صدر که منادیانِ واقعی اسلام در دنیای امروز هستن، بیش از اینها در سایت استفاده کنید و نشر بدید. (1507245) (alef-9)
حمید
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۷:۲۴:۲۵
به قول خودتون روش و منش شهید مطهری، فرسنگها با امثال آقای مصباح تفاوت داره.
پس حتما کتاب های زیادی از این دو بزرگوار خوندید و اطلاعات زیادی از ایشان دارید که با این قاطعیت حرف می زنید.می خواستم از این فرسنگ ها تفاوتی که فرمودید حداقل 7،8 مورد نام ببرید ما هم آگاه شیم چون تا اون جا که ما می دونیم این دو بزرگوار شباهت بسیاری به هم دارند : مثلا هردو در مورد عقاید اسلامی کتابهایی با برهان های استدلالی عقلی (یعنی با یک روش ) نوشته اند ویژگی جالبی که که کتاب های هر دو بزرگوار داره اینه که بعد از بیان استدلال هاشون به نقد مکاتب دیگر هم می پردازند
حضرت آقا هم که نقل به مضمون فرموده اند ایشان جای خالی شهید مطهری را پر کرده اند
لطفا این فرسنگ ها فاصله را برای ما هم توضیح دهید چیست؟ (1509300) (alef-13)
پس حتما کتاب های زیادی از این دو بزرگوار خوندید و اطلاعات زیادی از ایشان دارید که با این قاطعیت حرف می زنید.می خواستم از این فرسنگ ها تفاوتی که فرمودید حداقل 7،8 مورد نام ببرید ما هم آگاه شیم چون تا اون جا که ما می دونیم این دو بزرگوار شباهت بسیاری به هم دارند : مثلا هردو در مورد عقاید اسلامی کتابهایی با برهان های استدلالی عقلی (یعنی با یک روش ) نوشته اند ویژگی جالبی که که کتاب های هر دو بزرگوار داره اینه که بعد از بیان استدلال هاشون به نقد مکاتب دیگر هم می پردازند
حضرت آقا هم که نقل به مضمون فرموده اند ایشان جای خالی شهید مطهری را پر کرده اند
لطفا این فرسنگ ها فاصله را برای ما هم توضیح دهید چیست؟ (1509300) (alef-13)
nima
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۲:۰۷:۰۵
آیت الله مصباح ضمن احترامی که به ایشان قائلم ولی معتقدم ایشان کارهای اشتباهشان خیلی زیاد است وشاید هم تمام نظر های سنگین ایشان اشتباه باشد (1507802) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۲:۴۸:۴۵
اتفاقا باید بدونید کسانی که سنگ شریعی را به سینه میزنن {البته غیر از جوانان که طالب مطالب نو هستند و از اندیشه های دکتر کاملا با خبر نیستند }اینها تنها از دکتر به اندازه یک طعمه بر ضد بزرگان استفاده میکنند تا وانمود کنند که بزرگان انقلاب در مورد دکتر با هم دعوا داشته اند وگرنه دکتر شریعتی نبود از یک طعمه دیگه .جوانان خودتون تحقیق کنید و حرف این سایتهای بظاهر مذهبی و منطقی را نخورید.انچا از دکتر اندیشه های دکتر شریعتی اشکالاتی داشته مثل بقیه نویسنه ها و متفکران و امام خمینی هم ایشان را تایید نکرده اند و بعضی ها هم خواسته اند تا مطالب ایشان توسط افراد نااگاه بطور مطلق بذیرفته نشود.وای بر توکلی و سایت فتنه گرش (1507836) (alef-9)
علیرضا
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۲:۵۲:۳۲
ظاهرا تشخیص داده اید که کامنت بنده به پیشرفت بحث کمکی نمی کند خواهشا دقیق بخوانید و برای تنویر افکار عمومی نشر دهید
اگر کسی واقعا به دنبال حقیقت بود این یادداشت را هم بخواند
آیا بهشتی انتقادی به شریعتی نداشت؟ آیا آیت الله مصباح فضا را دوقطبی کرده بود؟ اختلاف شهید بهشتی و آیت الله مصباح کجا بود؟ عمق اختلاف چقدر بود؟
بررسی تفصیلی ماجرای شریعتی و آیت الله مصباح یزدی
http://alebar.persianblog.ir/post/137/
http://alebar.persianblog.ir/post/138/
http://alebar.persianblog.ir/post/139/
http://alebar.persianblog.ir/post/140/
از متن:
رهبر فرزانه انقلاب:
«ایشان[شهید بهشتی] خیلی از آقای مصباح خوشش می آمد و تصریح می کرد که من از این آقای مصباح و امثال او خوشم می آید. از آدم های آرام و ملایم و تو دار خوشش می آمد.» (روزنامه جمهوری اسلامی؛ 27 تیر 1364/گفتمان مصباح صفحات 243و244)
علامه مصباح:
«اوایل انقلاب من آنقدر از شهید بهشتی تعریف و تمجید می کردم که شهید محمد منتظری اعتراض کرد و گفت: آقای مصباح از بهشتی یک بت درست کرده.» (حقیقت شرق، تألیف حسین علی عربی، انتشارات زلال کوثر، صفحه 53)
«بنده بیش از چهل سال با مرحوم شهید آیت الله بهشتی ارتباط دوستانه خیلی بالاتر از حد دوستی متعارف داشتم و زمانیکه ایشان به هامبورگ رفتند باز مکاتبات و مراسلات ما ادامه داشت. دستخط های شهید بهشتی از هامبورگ الان محفوظ است این روابط گرم تا شهادت ایشان باقی ماند. همان سال های اول انقلاب هم در روزنامه ها آمد که مرحوم دکتر بهشتی می فرماید: من فلانی را دوست دارم و از اینطور آدم ها خوشم می آید.
... در طول این مدت، کمتر مسئله ای بود که ما اختلاف نظر داشته باشیم. شاید مثلا بر سر یک مسئله فلسفی یک وقت عرض کردم اختلاف نظری داشتیم که به حل نهایی نرسید و عیبی هم ندارد چون طبع مسائل فلسفی و نظری همین است. منتهی آقایانی که امروز پاسخی برای عرایض ما ندارند و مرحوم بهشتی را هم معلوم نیست خیلی قبول داشته باشند روی یک مسئله ای مانور می دهند مربوط به اختلاف برداشت بنده و ایشان از یک نوشته ای که به نظر من می رسید که لازمه آن نوشته انکار خاتمیت است و چند نفر از شاگران مشترک من و شهید بهشتی خدمت ایشان رفته و نظر خواسته بودند. ایشان فرموده بود که من یقین ندارم که نیت آن نویسنده چنین مطلبی باشد. آیا مرادتان از اختلاف نظر بنده و ایشان همین است؟ کسانی که ایشان و بنده را از نزدیک می شناسند می دانند یکی از صمیمانه ترین دوستی ها را ما دو نفر داشتیم.» (گفتمان مصباح صقحات 291و292)
شهید بهشتی:
مگر همین شما دوستان نبودید که من در اولین یا دومین دیدار به شما انتقاد کردم و گفتم چرا در برابر انتقاد منطقی جناب آقای مصباح از کارهای دکتر شریعتی حساسیت بی جا نشان می دهید؟ مگر یادتان رفته؟ این مسئله طرفینی است (جستجوگری در مسیر شدن ص 60)
شما حق ندارید همه مطالب دکتر شریعتی را برای همه مردم نقل کنید و خوراک فکری جوان های ما قرار بدهید چنین حقی ندارید چون خطا خیلی زیاد است شما حق ندارید(ص 65)
مطلب اساسی جناب آقای مصباح در این گفتگو این است که در این ایام خطری بزرگ اسلام و اصالت نهضت های اسلامی را تهدید میکند و این خطر عبارت است از تحریف تعالیم اسلام در شکل نوآوری و نوپردازی به منظور قابل قبول کردن اسلام برای کسانی که دستخوش افکار مادی شده اند یا به منظورهای غرض آلوده دیگر. راجع به این مطلب اصلی باید بگویم که اصل این خطر و مهم بودن و بزرگ بودن این خطر مورد تأیید کامل من هم هست (ص 71 و 72) (1507838) (alef-9)
اگر کسی واقعا به دنبال حقیقت بود این یادداشت را هم بخواند
آیا بهشتی انتقادی به شریعتی نداشت؟ آیا آیت الله مصباح فضا را دوقطبی کرده بود؟ اختلاف شهید بهشتی و آیت الله مصباح کجا بود؟ عمق اختلاف چقدر بود؟
بررسی تفصیلی ماجرای شریعتی و آیت الله مصباح یزدی
http://alebar.persianblog.ir/post/137/
http://alebar.persianblog.ir/post/138/
http://alebar.persianblog.ir/post/139/
http://alebar.persianblog.ir/post/140/
از متن:
رهبر فرزانه انقلاب:
«ایشان[شهید بهشتی] خیلی از آقای مصباح خوشش می آمد و تصریح می کرد که من از این آقای مصباح و امثال او خوشم می آید. از آدم های آرام و ملایم و تو دار خوشش می آمد.» (روزنامه جمهوری اسلامی؛ 27 تیر 1364/گفتمان مصباح صفحات 243و244)
علامه مصباح:
«اوایل انقلاب من آنقدر از شهید بهشتی تعریف و تمجید می کردم که شهید محمد منتظری اعتراض کرد و گفت: آقای مصباح از بهشتی یک بت درست کرده.» (حقیقت شرق، تألیف حسین علی عربی، انتشارات زلال کوثر، صفحه 53)
«بنده بیش از چهل سال با مرحوم شهید آیت الله بهشتی ارتباط دوستانه خیلی بالاتر از حد دوستی متعارف داشتم و زمانیکه ایشان به هامبورگ رفتند باز مکاتبات و مراسلات ما ادامه داشت. دستخط های شهید بهشتی از هامبورگ الان محفوظ است این روابط گرم تا شهادت ایشان باقی ماند. همان سال های اول انقلاب هم در روزنامه ها آمد که مرحوم دکتر بهشتی می فرماید: من فلانی را دوست دارم و از اینطور آدم ها خوشم می آید.
... در طول این مدت، کمتر مسئله ای بود که ما اختلاف نظر داشته باشیم. شاید مثلا بر سر یک مسئله فلسفی یک وقت عرض کردم اختلاف نظری داشتیم که به حل نهایی نرسید و عیبی هم ندارد چون طبع مسائل فلسفی و نظری همین است. منتهی آقایانی که امروز پاسخی برای عرایض ما ندارند و مرحوم بهشتی را هم معلوم نیست خیلی قبول داشته باشند روی یک مسئله ای مانور می دهند مربوط به اختلاف برداشت بنده و ایشان از یک نوشته ای که به نظر من می رسید که لازمه آن نوشته انکار خاتمیت است و چند نفر از شاگران مشترک من و شهید بهشتی خدمت ایشان رفته و نظر خواسته بودند. ایشان فرموده بود که من یقین ندارم که نیت آن نویسنده چنین مطلبی باشد. آیا مرادتان از اختلاف نظر بنده و ایشان همین است؟ کسانی که ایشان و بنده را از نزدیک می شناسند می دانند یکی از صمیمانه ترین دوستی ها را ما دو نفر داشتیم.» (گفتمان مصباح صقحات 291و292)
شهید بهشتی:
مگر همین شما دوستان نبودید که من در اولین یا دومین دیدار به شما انتقاد کردم و گفتم چرا در برابر انتقاد منطقی جناب آقای مصباح از کارهای دکتر شریعتی حساسیت بی جا نشان می دهید؟ مگر یادتان رفته؟ این مسئله طرفینی است (جستجوگری در مسیر شدن ص 60)
شما حق ندارید همه مطالب دکتر شریعتی را برای همه مردم نقل کنید و خوراک فکری جوان های ما قرار بدهید چنین حقی ندارید چون خطا خیلی زیاد است شما حق ندارید(ص 65)
مطلب اساسی جناب آقای مصباح در این گفتگو این است که در این ایام خطری بزرگ اسلام و اصالت نهضت های اسلامی را تهدید میکند و این خطر عبارت است از تحریف تعالیم اسلام در شکل نوآوری و نوپردازی به منظور قابل قبول کردن اسلام برای کسانی که دستخوش افکار مادی شده اند یا به منظورهای غرض آلوده دیگر. راجع به این مطلب اصلی باید بگویم که اصل این خطر و مهم بودن و بزرگ بودن این خطر مورد تأیید کامل من هم هست (ص 71 و 72) (1507838) (alef-9)
مجید
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۰۶:۳۷:۵۷
جناب نویسنده,شما با این مقاله تند یک طرفه به قاضی رفتید.کلام شهید بهشتی وحی منزل که میست.خود شهید بهشتی در ای مقال آقای مصباح را با تند ترین کلمات خطاب کرده و به شخصیت اقای مضباح حمله کرده.اگر آقای بهشنی شهید شده,آقای مصباح به عنوان یک دانشمند از ازنظام و تشیع دفاع کرده.
به جای این هوچی گری ها دلایل مخالفت آقای مصباح را با نظرات دکتر شریعتی بیارید تا عاقلان خود به نتیجه برسند. (1507909) (alef-13)
به جای این هوچی گری ها دلایل مخالفت آقای مصباح را با نظرات دکتر شریعتی بیارید تا عاقلان خود به نتیجه برسند. (1507909) (alef-13)
ش الف
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۰:۳۷:۲۴
با سپاس از نويسنده محترم و سايت الف كه امكان درج را فراهم آورده است . تمام قد در برابر عظمت استاد مطهري به احترام مي ايستم و جرات جسارت به ايشان را ندارم .
اما شهيد بهشتي عزيز را با ذره ذره فكر و انديشه و وجودم تحسين ميكنم . واقعا انساني به اين وسعت مشرب و اينچنين بزرگوار و خوش خلق و مدبر و مدير و آينده نگر و نكته سنج دنيا كمتر به خود ديده است .
اميدوارم حق شريعتي عزيز احيا شود و دلسوزي و خلوص او ثمر دهد . (1508170) (alef-13)
اما شهيد بهشتي عزيز را با ذره ذره فكر و انديشه و وجودم تحسين ميكنم . واقعا انساني به اين وسعت مشرب و اينچنين بزرگوار و خوش خلق و مدبر و مدير و آينده نگر و نكته سنج دنيا كمتر به خود ديده است .
اميدوارم حق شريعتي عزيز احيا شود و دلسوزي و خلوص او ثمر دهد . (1508170) (alef-13)
بهزاد
۱۳۹۲-۰۴-۲۳ ۱۶:۱۵:۵۲
با سلام
خداوند به همه انسانها (مگر عده کمی) قدرت تفکر عطا فرموده است.لذا عده ای از آن استفاده کرده و به شناختی(هرچند کم ) از خداوند می رسند و عده ای دیگر کمتر از آن استفاده کرده و بیشتر راه مریدی را در پیش میگیرند.
چه خوب است که ما به آن عده ای که راه خرد و تفکر را در پیش گرفتند ادای احترام کنیم و اگر هم کاستی در آنها و یا نوشته های آنها می بینیم در ستد برطرف کردن آن کاستی ها برآییم و توضیحی اجمالی در نقد آن نوشته ها بدهیم و تنها به دو کلمه موافقم و مخالفم اکتفا نکنیم که بیان بدون توضیح این دو کلمه ناتوانی فکری گوینده را می رساند. (1509132) (alef-13)
خداوند به همه انسانها (مگر عده کمی) قدرت تفکر عطا فرموده است.لذا عده ای از آن استفاده کرده و به شناختی(هرچند کم ) از خداوند می رسند و عده ای دیگر کمتر از آن استفاده کرده و بیشتر راه مریدی را در پیش میگیرند.
چه خوب است که ما به آن عده ای که راه خرد و تفکر را در پیش گرفتند ادای احترام کنیم و اگر هم کاستی در آنها و یا نوشته های آنها می بینیم در ستد برطرف کردن آن کاستی ها برآییم و توضیحی اجمالی در نقد آن نوشته ها بدهیم و تنها به دو کلمه موافقم و مخالفم اکتفا نکنیم که بیان بدون توضیح این دو کلمه ناتوانی فکری گوینده را می رساند. (1509132) (alef-13)
حسن زاده
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۰۹:۰۹:۱۶
درودبرهمه شما..من می خواهم بین دکتر ومصباح یک رفراندم بگذارم و آن قردادن یک جزوه کوچکی ازدکتر به نام نیایش باهمه آثار علامه مصباح درمعرض نظر سنجی دربین دانشگاهیان وحوزویان وجوانان و....بگذارم ..به نظرشما که برنده می شه ..من فکرمی کنم دکتر شماچی ...... (1510665) (alef-13)
خودخودم
۱۳۹۲-۰۴-۲۴ ۱۲:۱۱:۱۳
ضرب المثلی میگه:تا میگی. ف . من رفتم فرحزاد
حالا همین که میگی افراط اولین کسیکه یادت میفته مصباح یزدی میباشد
ایشان کسی هستند که مدافع سرسخت احمدی نژاد بودند .یک سوال:شما اینقد خوب تشخیص میدید چرا احمدی نژاد را تعریف میکردی حالا شریعتی قد احمدی نمی ارزه (1511139) (alef-13)
حالا همین که میگی افراط اولین کسیکه یادت میفته مصباح یزدی میباشد
ایشان کسی هستند که مدافع سرسخت احمدی نژاد بودند .یک سوال:شما اینقد خوب تشخیص میدید چرا احمدی نژاد را تعریف میکردی حالا شریعتی قد احمدی نمی ارزه (1511139) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۵ ۰۱:۰۰:۴۸
معما چو حل گشت آسان شود . . .
در آن سالهاي خفقان كه كسي جرات حرف زدن درگوشي با همسر خود را هم نداشت ، راديوهاي بيگانه زير لحاف و در پستوها روشن ميشد ، سطر به سطر كتابها وارسي و بسياري كلمات و استعرات به ظن مخالفت با رژيم پهلوي حذف ميشدند ، نگهداري عكس امام جرمي بزرگ محسوب ميشد ، منابر انقلابي در همان ابتدا بهم ريخته ميشد و واعظ يا دستگير و يا فراري ميشد ناگهان فريادي از حسينيه ارشاد قلب و روح جوانان اين ملت را تسخير كرد فريادي كه ميگفت : آري اينچنين بود برادر . . . و وقتي جوانان تشنه دانستن بدنبال نيوشيدن آن صفهاي چند ده متري در مقابل انتشارات آذر برپا ميكردند ناگهان فريادي ديگر پدران و مادران را مخاطب قرار داد كه : پدر ، مادر ، ما متهميم . . . وقت كم ، دانستن اين مطلب كه اتمام سخنراني و بيرون آمدن از پشت تريبون همان و دستبند و ساواك و زندان همان و از اين مسجد به آن مسجد و از اين كلاس دانشكده به آن انجمن اسلامي و فرار و فرار و گفتن امكان خطا و اشتباهي را موجب مي شود وليكن نسل اول انقلاب را سيراب از تئوري هاي ناب شيعي كرد وقتي قاسطين _ مارقين و ناكثين را آموخت و جوانان را با حسين وارث آدم آماده رويارويي با رژيم سلطنت نمود و در بحبوحه انقلاب با شهادتش خون ملت را به جوش آورد .
اينك در دوران آرامش و راحتي نه تنها بحث بر سر اين مسايل فرعي و جفا در حق دكتر علي شريعتي كه به حق معلم انقلاب لقب گرفت است بلكه بايد محققين و نويسندگان بررسي نمايند كه پس از امام خميني كه روح انقلاب و برپا كننده آن بود چه كس ديگري به اندازه دكتر شريعتي در خيزش جوانان و قشر تحصيلكرده در روي آوري به اسلام نقش داشته است . (1512818) (alef-13)
در آن سالهاي خفقان كه كسي جرات حرف زدن درگوشي با همسر خود را هم نداشت ، راديوهاي بيگانه زير لحاف و در پستوها روشن ميشد ، سطر به سطر كتابها وارسي و بسياري كلمات و استعرات به ظن مخالفت با رژيم پهلوي حذف ميشدند ، نگهداري عكس امام جرمي بزرگ محسوب ميشد ، منابر انقلابي در همان ابتدا بهم ريخته ميشد و واعظ يا دستگير و يا فراري ميشد ناگهان فريادي از حسينيه ارشاد قلب و روح جوانان اين ملت را تسخير كرد فريادي كه ميگفت : آري اينچنين بود برادر . . . و وقتي جوانان تشنه دانستن بدنبال نيوشيدن آن صفهاي چند ده متري در مقابل انتشارات آذر برپا ميكردند ناگهان فريادي ديگر پدران و مادران را مخاطب قرار داد كه : پدر ، مادر ، ما متهميم . . . وقت كم ، دانستن اين مطلب كه اتمام سخنراني و بيرون آمدن از پشت تريبون همان و دستبند و ساواك و زندان همان و از اين مسجد به آن مسجد و از اين كلاس دانشكده به آن انجمن اسلامي و فرار و فرار و گفتن امكان خطا و اشتباهي را موجب مي شود وليكن نسل اول انقلاب را سيراب از تئوري هاي ناب شيعي كرد وقتي قاسطين _ مارقين و ناكثين را آموخت و جوانان را با حسين وارث آدم آماده رويارويي با رژيم سلطنت نمود و در بحبوحه انقلاب با شهادتش خون ملت را به جوش آورد .
اينك در دوران آرامش و راحتي نه تنها بحث بر سر اين مسايل فرعي و جفا در حق دكتر علي شريعتي كه به حق معلم انقلاب لقب گرفت است بلكه بايد محققين و نويسندگان بررسي نمايند كه پس از امام خميني كه روح انقلاب و برپا كننده آن بود چه كس ديگري به اندازه دكتر شريعتي در خيزش جوانان و قشر تحصيلكرده در روي آوري به اسلام نقش داشته است . (1512818) (alef-13)
۱۳۹۲-۰۴-۲۶ ۱۰:۲۵:۰۳
درود بر شریعتی معلم شهید ما .آغاز...... شعار سال 57 (1515659) (alef-13)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
