نظر منتشر شده
۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 74617
پوشاک مردمان سيستان و بلوچستان
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۸۹ ساعت ۱۱:۳۷
اشرف السادات عمراني نسب

چکيده

تهيه و دوخت لباس در طول تاريخ و در بين اقوام و ملل مختلف، اهميت ويژه اي داشته است زيرا پوشاک همچون پرچم نماد فرهنگي يک کشور محسوب مي شود .

سرزمين پهناور ايران، مسکن و مأواي اقوام مختلف است، يکي از وجوه تمايز اين اقوام از يکديگر نوع لباس ايشان است . هر چند لباس مرد بلوچ را همچون مرد سيستاني پيراهن، شلوار، جليقه و کلاه تشکيل مي دهد اما هر يک از اين البسه ويژگي هايي دارند که آنها را از هم متمايز مي کند و به آن هويتي ويژه مي بخشد. لباس زنان نيز همين گونه است. در اين مقاله سعي شده پوشاک زنان و مردان سيستان و بلوچستان، به طور مجزا، معرفي شوند.

کليدواژه ها: پوشاک، زنان، مردان، سيستان، بلوچستان



مقدمه

بررسي نوع پوشاک مردم هر قومي، مؤلفه هاي گوناگوني را به ذهن متبادر مي کند که از جمله اين مؤلفه ها، وضعيت جغرافيايي هر منطقه است که تأثير آن را در جنس و نيز در ظاهر لباس مي توان مشاهده کرد . يکي از کارکردهاي لباس، مصون داشتن فرد در برابر عوامل طبيعي و آب و هوايي است، مانند يک ي از تن پوش هاي مردان بلوچ که کبا نام دارد و جنس آن از پشم است و در زمستان مورد استفاده قرار مي گيرد.

بازتاب پايگاه اجتماعي و وضعيت اقتصادي افراد نيز در نوع پوشاک آنها مؤثر است يکي از تن پوش هاي مردان سيستاني است که مزّين به يراق دوزي « قبا » به عنوان مثال است و مخصوص مردان بسيار مرفه سيستان است.

از ديگر مؤلفه هاي مؤثر در نوع پوشاک؛ دين، باورها، عقايد و آداب و رسوم هر قوم است. به عنوان مثال مي توان از تنبون 2 دامن پرچين سيستاني نا م برد که در هنگام مسافرت، بانوان، براي حفظ حجاب شلوار ساده اي زير آن مي پوشيدند.

از شاخصه هاي بارز پوشاک سيستان و بلوچستان، تبلور هنرهاي دستي به ويژه سوزن دوزي، يراق دوزي و سياه دوزي است که زيبايي لباس را مضاعف مي کند . اين مقاله به بررسي پوشاک مردمان سرزمين سيستان وبلوچستان مي پردازد، سرزميني با قدمتي به درازاي تاريخ.

پوشاک بانوان سيستان

پيراهن تاجيک : قد اين پيراهن يک وجب بالاي زانو است و داراي يک برش راسته است که در دو طرف پهلو ها چاکي تا بلندي باسن بزرگ دارد . جلو اين لباس تا زير سينه باز است و سجافي مزين به گلدوزي با نخ سياه (سياه دوزي) دارد . سرشانه وآستين بدون درز روي دو لابسته برش مي خورد و آستين از سه برش تشکيل شده است.

1) راسته آستين 2) برش مثلثي که از کارور تا ½ آستين قرار ميگيرد. 3) مرغک که براي راحتي پوشنده به آن دوخت مي شود. چاک بلند اين پيراهن به علت پوشيدن دامن پرچيني هست که در زير اين لباس پوشيده مي شد. براي دست دوزي از نخ سياه استفاده مي شد که در اصطلاح محلي اين رودوزي را سيه دوزي مي نامند. سياه دوزي در انواع نامهاي محلي تخم خربزه/ دندون بره/ پا مرغک/ زنجيره/ تور/ پنجولک دوخته مي شد.



تُنبون: دامن پرچين که در منطقه به تنبون شگاد معروف است . زنان سيستاني دامني را به جاي شلوار در زير پيراهن تاجيک مي پوشيدند که عرض دامن به ده متر مي رسيد.

کمر آن ليفه اي بود و به وسيله بندهاي بومي که توسط بانوان خود منطق ه بافته مي شد بر کمر استوار مي گرديد. بعضي از بانوان تا سه عدد دامن پرچين روي هم مي پوشيدند که لبه اين دامن هم به وسيله نخ سياه دوزي مي شد.



پيراهن پاچين : بانوان سيستاني از پيراهني استفاده مي کردند که داراي بالاتنه کوتاه و دامني با چين هاي ريز بود. اين پيراهن يقه گود، بالا تنه کوتاه (از ج لو تا ناحيه اتصال دامن باز است ) آستين ساده و شميزيه و مچ دار دارد . قد دامن چين دار اين لباس تا زانو مي باشد.



شلوار: پيراهن پاچين زنان سيستاني با شلواري که در منطقه کوتَنَه نام دارد پوشيده مي شد. اين شلوار از دو ساق مخروطي و ميان ساق کم چين تشکيل مي شد و کمر ليفه اي در لبه شلوار سجاف مي خورد و روي آن با دست يا چرخ تزيين مي شد.



پيراهن دو گريبانه: قد اين پيراهن تا زير زانو است و در يقه پشت و جلو آن چاک مي خورد و به همين علت به آن دو گريبانه مي گويند . مدل پيراهن مورد نظر شبيه پيراهن تاجيک مي باشد با اين فرق که قد آن بلندتر و بدون چاک و برش زير آستين چين مي خورد، اين پيراهن با شلوار پوشيده مي شود.



جليقه: از پارچه ساد ه و تيره رنگ دوخته مي شود، يقه آن هفت است که تا کمرگاه مي رسد و روي آن با نوار قيطان نقش بندي مي شود.



کت: کت محلي کوتاه که آستين هاي آن بلند و راس ته و يقه آن گرد است و از رنگ هاي شاد براي اين پوشش استفاده م ي شود، روي آن با نوار تزيين مي شد و در هنگام سرما از کت هاي چرمه دار و قزن لاله دار استفاده مي کرد ند.



لچک يا دستمال سر : آن را تا زده و در جلو سر گره مي زنند و دو طرف لچک را لاي دستمال مي زنند و مو ها به شکل چتر از زير دستمال نمايان مي شود.



سرپوش يا چار قد : پارچه چهارگوش رنگي يا سفيد که آن را بر روي لچک مي پوشيدند.



روبند: بعضي از بانوان براي پوشاندن صورت خود از روبند استفاده مي کردند که اين روبند از پارچه هاي کتاني سفيد تهيه مي شد و در محل چشم ها ب ه طور سنتي توردوزي مي گرديد و به وسيله بند به پشت سر بسته مي شد و قد آن تا زير سينه مي رسيد.



کلاه: بعضي از بانوان سيستاني از کلاهکي به شکل عرق چين استفاده مي کردند که روي آن نقش بندي شده است.



چادر: طرح آن چهارگوش و جنس آن از پنبه است و توسط بوميان منطقه با فته مي شود. اين پارچه چهارخانه مستطيل شکل را از وسط بر روي سر مي اندازند و قد آن تا کناره هاي زان و ها و پايين تر مي رسد. نوع نامرغوب آن جاو?ند ناميده مي شد و نوع ديگر که مختص اعيان و اشراف بود از چهارخانه هاي ريز با نخ ابريشم بافته مي شد.



کفش: مدل تخت چوبي که رويه چرمي داشت و افراد معمولي استفاده مي کردند .

اُرسي هاي سرکج يا نوک برگشته مخصوص بانوان ثروتمند بود.

پوشاک مردان سيستان



پيراهن چل تريز : پيراهن گشاد و پرچيني که قد آن تا ميان ساق پا مي رسد ، آستين آن از دو تکه و يک مرغک تشکيل مي شود و مچ دار است و بر اي گشادي دامن آن از ترکهاي راسته و گود استفاده مي کنند. براي دوخت اين لباس 8 تا 10 متر پارچه نياز است و اغلب به رنگ سفيد مي باشد. اين پيراهن از 40 تکه تشکيل م ي شود، دور سجاف و سرمچ آن را با نخ سياه، سياه دوزي مي کنند و روي آن کمربند شانه کش مي بندند.



پيراهن بر چاک: پيراهني بلند و گشاد تا پايين زانو که در قسمت پايين دامن گشاد تر است با آستين بلند و گشاد و بدون سردست که دو طرف دامن، پيراهن چاکدار است و به آن برچاک مي گويند. يقه گرد دارد که چاک گريبان آن بر روي شانه چپ به وسيله دکمه بسته ميشود.



شلوار: شلوار پر چيني که ليفه اي برگردان دارد، از دو ساق و يک ميان ساق فراخ تشکيل شده است، شلوار به وسيله بند هاي بومي که توسط خود مردم منطقه بافته مي شود بر روي بدن استوار مي گردد. براي دوخت آن 6 تا 8 متر پارچه نياز است.



پيراهن معمول : اين پيراهن از گذشته تا کنون دستخوش تغيير و تحول گشته و از گشادي شلوار آن کاسته شده است . پيراهن مردان سيستاني در گذشته راسته و گشاد و جادار دوخته مي شد، در جلو فاقد سجاف و از سرشانه شکافي مورب تا زير سينه داشت که به وسيله دکمه اي روي شانه بسته مي شد، روي آن با ابريشم سفيد خامه دوزي

مي شد، آس تين گشاد و پر چين و مچ دار داشت و قد آن تا زير زانو مي رسيد . جيب چهارگوش در پهلوها داشت . به مرور زمان از گشادي آستين آن کاسته شد و به شکل راسته با مچ درآمد . در جلو سجاف با يقه يا بدون يقه و قد آن تا زانو در دو طرف پهلو داراي چاک و جيب چهارگوش مي باشد.





جليقه يا باسکَت : نيم تنه اي که در اصطلاح محلي به آن باسکت مي گويند . سابقاً جليقه را از نمد و گاه ابريشم تهيه مي کردند، مردم سيستان به پوشيدن باسکت علاقمند هستند. در گذشته جليقه جلو بسته متداول بود که از سمت سر شانه جلو بسته توسط کمربند يا تسمه باز و بسته مي شد و در حال حاضر جلو باز يق ه هفت گلابي و داراي دو جيب مغزي دار در بالا و پايين است. رنگ آن اغلب مشکي بود.



کت: تن پوشي که بر روي پيراهن به تن مي کنند و در حال حاضر هم در تمامي مناطق شهري و روستايي رواج دارد . کت هاي سيستاني در گذشته انواعي داشت که در زير به آنها اشاره مي شود:



جوقه: نوعي کت که به علت دوام و هزينه بسيار بالا آن را تا چند نسل به تن مي کردند. اين کت امروزه مشابه ژاکت هايي است که مردان مورد استفاده قرار م ي دهند و از پشم رنگ نخورده بافته مي شد.



ستوه: کتي شبيه کت هاي نظامي با رنگ کرم شتري و پشمي بود ، يقه انگليسي داشت که افراد مرفه بر روي اين کت کمربندي از تار طلا مي بستند که به کمر تار طلا شهرت داشت و از کمر آن خنجري آويزان مي کردند يا از کمربند شونه کش که به شکل مايل است بر روي کت مي بستند. مردان سيستان از ستر ه پشمي که از پشم شتر

بافته مي شد، در هنگام سرما استفاده مي کردند.



قبا: تن پوش مردانه بلندي که در زمستان م ي پوشيدند؛ يقه آن گرد و بدون بر گردان بود و معمولاً لبه بلندي داشت و با سنجاق تزييني باز و بسته م ي شد و جلو سينه و سرآستين را براي زيبايي بيشتر يراق دوزي مي کردند. قسمت جلو باز بود و با دکمه باز و بسته مي شد، آستين هاي ساده و گشادي داشت و در طرفين آن در پهلو ها جيبي تعبيه

شده بود، معمولاً دو چاک در پهلوها و يک چاک در وسط پشت قبا گذاشته مي شد و رنگ آن معمولاً بور و سياه بود و قد قبا تا زانو مي رسيد. اين لباس مخصوص افراد بسيار مرفه سيستان بود.



کلاه: در سيستان از همان دوران کودکي کلاه بر سر مي گذاشتند و آن را در زمستان و تابستان مورد استفاده قرار مي دادند. به طور کلي مردان هرگز سر برهنه ظاهر نمي شدند و کلاهي از پشم يا کورک بر سر مي نهادند کلاهي که مردان در خانه به هنگام استراحت مي پوشيدند عرقچين نام داشت که از جنس پارچه نخي بود و کناره هاي آن با نخ ابريشمي دست دوزي مي شد. مردان سيستان از چند نوع کلاه استفاده مي کردند:



کلاه پشمي : اين کلاه را در صحرا بر سر مي کنند و جنس آن از پشم گوسفند است.



کلاه قوس : اين کلاه را مردان مسن در جشن ها و مراسم در زي ر لنگ بر سر مي کردند.



کلاه سيمي : اين کلاه از افغانستان وارد شده است و از نخ هاي طلايي و نقره اي بافته مي شود.



کلاه پوستي : از اسم آن پيدا است که پوستي بوده و از کشور پاکستان وارد مي شود. افراد مرفه مخصوصاً دامادها آن را بر سر مي گذارند.



کلاه نمدي : اين کلاه ميان چوپانها متداول است، جنس آن از نمد و مخصوص مناطق سردسير است.



لنگته: مردان سيستان براي پوشش سر خود از سربندي به نام لنگته استفاده مي کنند. اين سربند مشابه عمامه است اما به شکل عمامه روحانيون آن را به سر نمي پيچند بلکه يک سر آن را لاي سربند و سر ديگر آن را رها مي کنند.طول آن از 10 تا 11/5 متر است و عرض آن 1/5 متر است. جنس آن از ململ يا پارچه هاي نازک خارجي است. سربند آنها بيشتر سفيد يا خاکستري است، سادات مشکي بر سر مي کنند. سيستاني ها از رنگ قرمز استفاده نمي کنند.



عرق چين: کلاه دست بافي است که معمولاً سفيد بوده و آنرا زير لنگته بر سر مي کنند.

/ لنگ: پارچه اي است به طول 3 متر و عرض حدود 1/5 متر که دور گردن و شانه آويخته مي شود. آن را از پارچ ه هاي نخي ساده و گلدار تهيه مي کنند . جوانان بيشتر از لنگ هاي الوان استفاده مي کنند، در جشن ها و مراس م عروسي لنگ سفيد کاربرد بيشتري دارد. از لنگ علاوه بر به دوش انداختن و آويختن به دور گردن استفاده هاي ديگري هم به عمل مي آوردند مثلاً براي خشک کردن بدن و سر و صورت، بعد از استحمام و وضو گرفتن به هنگام نمازخواندن آن را بر روي سر نهاده يا به زير پا مي انداختند و گاه آن را به دور کمر مي بستند و به عنوان کيسه از يک گوشه آن براي محل بذر و کاشتن در زمين زراعتي استفاده مي کردند. به هنگام خريد و آوردن جنس به منزل از مزرعه لنگ را به عنوان دستمال به کار مي بردند.



/ پتو: پارچه اي است پشمي که حدود 1/5 متر پهنا و دو متر طو ل دارد . آن را به دور کمر و گردن و شانه مي اندازند. در حقيقت وسيله اي است گرم کننده که در زمستان جاي لنگ را مي گيرد. اين شال را به گونه اي دور گردن و سر و صورت مي پيچند که فقط چشم و بيني از ميان آن نمايان است . سيستاني ها معمولاً شال کمر نم ي بندند و شال سر ر ا به کمر مي بندند. شال را در رنگ هاي مختلف تهيه مي کنند و به اين شال در منطقه سيستان پتو اطلاق مي شود. اين شال را از جنس نمد درست مي کنند و علاوه بر به دوش انداختن مانند لنگ هم از آن استفاده مي کنند.



پالتوي نمدي : دامداران و کشاورزان از بالا پوش نمدي اي اس تفاده مي کردند که يقه آن مثلثي شکل و آستين آن بلند و قد آن تا زير زانو يا بالاي زانو مي رسيد.



کفش: کفش هاي متعددي در سيستان وجود دارد که سيستاني ها معمولاً از انواع کفشهاي زير استفاده مي کردند:

چپت: بيشتر افراد تهي دست همانند چوپانان از آن استفاده مي کردند؛ تخت آن از لاستيک اتومبيل تهيه مي شد و در پشت پا گره مي خورد، مشابه کفش هاي تابستاني امروزي بود که در اصطلاح محلي به آن چپلي مي گفتند.



کتوک : نوع ديگري از کف ش که ضعيفان و ته ي دستان آن را به پا مي کردند. تخت آن از چوب و داراي دو حفره بود که بند از آن عبور مي کرد و در پشت پا بسته مي شد.



نيم بوت : کفشي است که ساق پا را مي پوشاند و مردم غني و ثروتمند از آن استفاده مي کردند.



کفش بيرجندي: رنگ آن خردلي و ساخت بيرجند است.

کفش چرمي: کفشي است که چرم آن از قائنات مي آمد و مخصوص خوانين بود.

پاپيچ: نوعي نو ار پهن که طول آن 1 متر و عرض آن 15 تا 25 سانتي متر مي باشد . دامداران و روستاييان آن را در زمستان به دور پاي خود مي پيچند، جنس آن از پشم گوسفند است و در بعضي نقاط به آن بند مي گويند.



جوراب: پاپوشي است که در فصل زمستان از آن استفاده مي کنند و دو نوع است:

الف: جوراب پشمي که از پشم گوسفند به صورت ساده يا رنگي مي بافند . معمولاً از رنگ هاي قرمز، سياه و سفيد استفاده مي کنند.

ب: جوراب نمدي که از نمد بافته مي شود.



جوتي: کفش ضخيم از جنس چرم که به وسيله رشته هاي چرم يا نخ تهيه مي شود.



پوتين: کفش بزمي و رزمي مردان سيستا ن بود که به هنگام سفر به پا مي کردند و اين کفش مخصوص افراد مرفه جامعه بود.



دستکش: چوپانان دستکش پشمي و اغلب سفيد رنگ و ثروتمندان دستکش چرمي به دست مي کردند که در مقابل سرما مقاومت داشت و در ظرافت و زيبايي بي همتا بود . دستکش ديگري هم در اين منطقه رواج داشت که در دروي گندم به دست مي کردند و از پوست گوسفند تهيه مي شد و کف دست را مي پوشاند.



پوشاک بانوان بلوچستان

چادر: اين چادر گرد و تمام قد است و آن را بر سر مي اندازند. لبه کوچکتر از شانه چپ تا پايين کمر پشت سر را مي پوشاند و تکه بزرگتر تمام قد را در بر ميگيرد.



گشان چادر : چادر کوچک و مستطيل شکل و ابريشمي است که سر و پشت را تا کمر مي پوشاند. پوششي راحت که در خانه استفاده مي شد.



مهنا(مقنعه): اين سرپوش ابريشمي و رنگين بسيار زيبا و چشم گير است.



چادر چهارگوش(سري): امروزه چادري با طرح جديد ميان بانوان بلوچ رواج پيد ا کرده که در اصطلاح محلي سريک خوانده مي شود. پارچه مستطيل شکلي است به طول 2 متر و عرض 1 متر که زنان آن را از درازا بر سر مي اندازند و يک سر آن را به طرف شانه رها مي کنند. پارچه آن معمولاً از حرير و رنگهاي روشن(قرمز، زرد، آبي، بنفش سبز) است و از قسمت جنوب بلوچستان به طرف شمال تا حدودي از تنوع رنگ آن کاسته مي شود. زنان مسن از رنگ هاي تيره استفاده مي کنند. اين سرپوش به جاي چادر در خانه استفاده مي شود.



پيراهن: در گذشته تمام پيراهن بانوان سوزن دوزي مي شد ولي به علت سختي و ظريفي طرح ها امروزه سه تکه در پيراهن ز نان سوزن دوزي مي شود که تکه بالا تنه را زي يا زيق به معني يقه مي گويند، جيب لباس را گفتان يا گپتان و سر آستين را آستينک مي گويند. اين سوزن دوزي ها داراي نقش و نگاره هاي رنگارنگ و دوخت هاي متفاوت در مناطق مختلف بلوچستان است که در طرح هاي پرکار1) شک و جلر2) گل کندي 3) گل کوين4) گل بدون شاخه 5) پرايز يا فرايز6) پيتوشک7) پليرار8) چکند8) مهسن9) سرتوپ استفاده مي شود. جلوي پيراهن زنان بلوچ برش مي خورد1) تکه بالا تنه(زيق) 2) برش راسته دامن در خط وسط جلو3) برش اريب دامن در پهلو.



شلوار: به 6 متر پارچه نياز دارد. کمر آن ليفه اي و به وسيله بندي به دور کمر جمع مي شود. برش بيروني ساق ه اي شلوار قائم است و برش هاي داخلي از ميان ساق اريب به دمپاي تنگ 15 سانتي مي پيوندد که بر روي آن با نخ ابريشم سوزن دوزي مي شود.



پاپوش: بانوان بلوچ از چهار نوع کفش به نام ( 1) سواس ( 2) موچي ( 3) کتوک و تک کول استفاده م يکردند.

سواس: نوعي دمپايي که از درخت يا از پورگ تهيه مي شد.

موچي: نوعي کفش که به هنگام راه رفتن صدا مي دهد.

کتوک: نوعي کفش که تخت آن چوب و با روکار کاموا در پا محکم مي شود.

تک کول : اين کفش از درختچه اي به نام داز تهيه مي شود و به شکل سواس مي باشد.



پوشاک مردان بلوچستان

پيراهن يا پيرام معمولي : پيرام را جامه يا جامگ مي گفتند و برش و دوختن آن هنر زنان بلوچ بود . گريبان يا چاک يقه را با يک دکمه که بر درازي پيراهن دوخته مي شد، مي بستند و بندينکي از نخ بر قسمت چپ زيق مي دوختند، دکمه را از طرف راست مي بستند، چاک زيق باريک بود و تا انتهاي سينه ادامه داشت، بر طرفين زيق دو آستين که آستينک مي گفتند دوخته مي شد، دهانه آستين گشاد بود و داراي دو جيب چهار گوش در طرفين پهلو بود که امروزه اين لباس تحت تأثير مد گاهي کوتاه، گاهي بلند و بستگي به مد روز و سليقه پوشنده تغيير مي کند.



پيراهن پراخ آستين(فراخ آستين): اين پيراهن از دو تکه بالا تنه و دامن تشکيل شده، دامن گرد و گشاد و بلند آن تا زانو مي رسد، آستين آن بلند و لبه آستين کلوش و فراخ است، در گذشته در مراسم جشن استفاده مي شد.

شلوار: شل وار مردان بلوچ همانند شلوار مردان سيستاني پرچين و با ليفه هاي برگردان است، محل کشيدن بند شلوار را نيپگ (نيفه پارسي ) مي گويند . بند شلوار توسط بانوان بومي بافته مي شود و براي دوخت آن از 6 تا 8 متر پارچه استفاده مي کنند.

کفش: مردان بلوچ از چند نوع کفش استفاده مي کنند که عبارتند از:

سواس وکوش : سواس را از برگ درختچه خودرو بياباني به نام داز يا از پورگ که برگش بهتر و با دوام تر است مي بافتند؛ بدين ترتيب که برگ را در حالي که تر بود با سنگ مي کوبيدند و مي گذاشتند که خشک شود سپس از دو ليف که از همان جنس بود مي بافتند و بعد ليف بند بر آن تعبيه مي کردند و مي پوشيدند. سواس غالباً با دوام بود.



تَکُل : پاي افزاري براي شبانها و مردم کم استطاعت بود . کفش از چرم دباغي شده گاو تهيه مي شد(در ته کفش بانوان دو قطعه پوست به نام چوک روي هم مي گذاشتند.) ته کفش را مي بريدند و بعد سر کفش را روي آن قرار مي دادند و با درفش آهني که آنرا دکروش مي گفتند و وسيله آهني سر تيز بود آن را مي دوختند.



کلاه پاک : نوعي کلاه که بر روي آن پارچه اي به طول 10 متر و عرض نيم متر مي بندند و به شکل عمامه است که يک سر آن را از پشت سر تا حدود کمر مي آويزند و سر کوتاه تر را مانند تاجي بر بالاي عمامه در لاي پاک استوار مي کنند. از پارچه هايي به رنگ سفيد، کرم يا چهار خانه استفاده مي کنند.



کلاه بره اي: اين کلاه از نظر شکل شبيه به قايق بود و از پوست جنين بره ساخته مي شد. به اين شکل که بره ها قبل از زايمان کشته مي شدند و پوست جنين نارس را کلاه مي کردند. اين کار در پاکستان انجام مي شود.



کلاه نخي : اين نوع کلاه از جنس پارچه است که روي آن سوزن دوزي مي کنند و در قديم بسيار متداول بود.



شال يا لانگي : پارچه مستطيل شکلي که مردان روي دوش مي اندازند و به جاي حوله و جا نماز از آن استفاده مي کنند. روي آن سوز ندوزي و نقش بندي مي کردند.



جليقه: مردان بلوچ مانند مردان سيستان از باسکت يا جليقه استفاده مي کردند که در اصطلاح محلي به آن سينه بند هم مي گفتند که همان شکل باسکت مردان سيستان بود ولي امروزه از جليق ههاي بلند و پر جيب روي پيراهن استفاده م يکنند.



کَبا: از جنس پشم است، يقه آن باز و توسط چند دکمه از جلو بسته مي شد، شبيه عباي روحانيون بود و در منطقه سردسير بلوچستان از آن استفاده مي شد.





فهرست فرهنگياران

1 فاطمه نخعي، متولد 1304

2 حوا الهدادي، متولد 1308

3 مرحومه فاطمه سنجراني، متولد 1302

4 مرحومه زربي بي شهرکي، متولد 1301

5 مرحوم شيردل شهرکي، متولد 1285

6 مرحوم حاج ياسماعيل گرگ، متولد 1300

7 ماهرخ سرگزي، متولد 1310

8 استاد گ لمحمد صالح زهي، متولد 1304

9 مرحومه ماه بي بيِ چاره زهي، متولد 1300

10 پري ريگي، متولد 1308

11 سليم گرگيچ، متولد 1303

12 خداداد حدادي، متولد 1325

امین نورا از بدون مرز و محدوده بودن دنیای مجازی ناراحت است. امین نورا مثل شمع می سوزد و هوا را آلوده می کند. امین نورا با عصبانیت خط خطی می کند روزهای رفتنش را.
 
Saeed
۱۳۸۹-۰۳-۲۱ ۱۲:۵۴:۲۱
خب هدف این نوشته چیست؟
جاش تو الف نیست. هست؟ (324100)
 
۱۳۸۹-۰۳-۲۳ ۱۱:۱۰:۴۲
مطلب بسیار جالبی بود.با تشکر از زحمات نویسنده (324895)
 
۱۳۹۳-۰۱-۳۱ ۰۹:۲۴:۴۵
درباره ی تحلیل بازارش ومزیت رقابتیش اطلاعاتی بدهید (2090025) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.