نظر منتشر شده
۴
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 156690
دکترسیدمهدی موحدابطحی؛
طب سنتی یا طب اسلامی؟
بخش اجتماعی الف، 2 خرداد 91
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲ خرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۲۵
با توجه به مباحث مختلف و نظرات گوناگونی که در زمینه طب سنتی و طب مدرن در سایت الف پیگیری می شود جناب آقای دکتر مهدی موحد ابطحی(صاحب تالیفاتی در زمینه فلسفه پزشکی) یادداشتی به شرح ذیل برای الف ارسال کرده اند:
 از نظر تاریخی، واژه «طب اسلامی» (Islamic medicine ) از قرن سوم در نوشته های مسلمانان و واژه «طب مسلمین» در نوشته های غیرمسلمانان به ویژه اروپائیان زیاد به کار رفته است. طب اسلامی یا طب مسلمین طبی بود که مورخان، مستشرقین و جنگجویان مسیحی آن را در مقابل معلومات طب اروپایان قبل از رنسانس مطرح کردند. در آن زمان، طبی رایج میان مسلمانان بسیار پیشرفته تر از طب رایج اروائیان بود.چنین نامگذاری تاریخی همان «طب سنتی» (traditional medicine ) بود که توسط مردم و اطبا به کار گرفته می شد. تنها طب رسمی ملتها در گذشته تاریخ، طب سنتی آمیخته به طب عامیانه (folk medicine ) بود. پس طب اسلامی یا طب مسلمین بیانی مسیحی اروپایی از طب سنتی مسلمانان بود. برخی مورخان و مستشرقان مانند سیریل الگود و ادوارد بروان دروان تفوق و برتری پزشکی مسلمانان بر پزشکی اروپائیان را دوران طب اسلامی نامیده اند حتی برخی کشورهای مسلمان نیز این دوران را به نام دوران طب اسلامی پذیرفته اند. پایان سیطره طب سنتی بر دانش و معرفت پزشکی را می توان از ابتدای قرن شانزدهم میلادی دانست: زمانی که پاراسلیوس کتابهای جالینوس و ابن سینا را آتش زد و خواستار پژوهش عقلی به جای پذیرش نقلی شد و پزشکی کنونی رشد یافت. بنابراین، «پزشکی نوین» در برابر طب بازمانده از گذشته (سنتی و عامیانه) قرار می گیرد.

· اگرچه توجه به طب سنتی در سالهای اخیر توجه به طب اسلامی را بیشتر کرده، اما همه این جریانها گرد تاریخ گرفته اند مگر این که ارزش و تأثیر و موفقیت خود را به دنیای علمی امروز ثابت نمایند تا مدارکی از علم پزشکی نوین گردند. در واقع، رویکرد تاریخی به مدارک پزشکی مسلمانان باعث شده چنین نامگذاری انجام شود. چنین رویکردی محدودیتهایی دارد که نمی تواند منجر به تأثیر بر دانش پزشکی کنونی بگذارد. برخی از مقالات همایش مدیریت طب اسلامی (تیرماه ۱۳۸۶، قم) ایرادات چنین رویکردی را مشخص نموده اند.

· برخی که به طبابت سنتی مشغولند برای مهم جلوه دادن فعالیت خود، از یک طرف برخی دستاوردهای پزشکی نوین را نفی می کنند و ایرادات آن را برجسته می نمایند و از طرف دیگر، آنچه را که خود به آن می پردازند و شواهدی در آموزه های اسلامی دارد، طب اسلامی می نامند تا تقدس این نام آنها را محافظت نماید. افراد زیادی در ایران چنین شیوه ای پیش گرفته اند. این راهبرد ناشی از ترس آنان و ترس آنها ناشی از سه چیز است: ۱) جهل و نادانی، ۲) طمع، ۳) تحمیق و تحمیر توده های مردم. پس می توان انتظار داشت که سوء استفاده کنندگان منافع فردی را با چنین فرصتهایی همراه کرده و از آموزه های دینی استفاده ابزاری نمایند.

· طب سنتی که امروزه در ایران، پاکستان و هند رواج دارد قسمتی از دانش پزشکی و طبابتی است که نتوانسته مسیر تکاملی خود را مانند پزشکی نوین طی کند، از پیشرفتهای علمی و معرفتی و فناوری بشری جامانده و در دوران کودکی خود باقی است. کتاب «آشنایی با فلسفه پزشکی» تفاوت مبنایی پزشکی نوین و طب سنتی را برجسته نموده است که می باید برای توسعه طب سنتی به آن توجه شود. مقاله «تحلیل استدلال علمی در طب سنتی ایران» (فصلنامه فرهنگستان علوم پزشکی ایران، زمستان۱۳۹۰) تلاش کرده مبنای علمی و معرفتی خاص طب سنتی را به زبان علمی روز پزشکی توسعه داده و عقب ماندگی آن را جبران نماید.

· از نظر لغوی، واژه طب اسلامی ترجمه ای غلط انداز است زیرا پزشکی نمی تواند اسلامی شده یا اسلامی نشده باشد مگر این که مشترکات دین اسلام و دانش و هنر پزشکی مشخص شده باشند. مهمترین اشتراک این دو، حوزه معرفتی و حوزه کاربردی می باشند و نه در میزان گزاره های علمی. در سالهای اخیر، برخی از مراکز و اندیشمندان و پزشکان مسلمان در ایران و دیگر کشورهای مسلمان سعی داشته اند آموزه های دینی رسیده از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و معصومین علیهم السلام را به عنوان طب اسلامی مطرح نمایند. این آموزه ها سه گونه اند: ۱) در طبابت پزشکی و بهداشت فردی یا جمعی کاربرد دارند (practical guideline)، ۲) معرفت اطباء و پزشکان و اندیشمندان را تغییر می دهند، ۳) به صراحت متضمن روشهای درمانی و علاجی هستند (گزاره های پزشکی). چنین تلاشی با موفقیتهای نیز روبرو شده است زیرا فرهنگ مسلمانی آن را می پذیرد و به خاطر انتساب چنین آموزه هایی به معصومین، مقاومت در برابر پذیرش آنها کاهش می یابد. قابل پیش بینی است که آموزه های طبی و بهداشتی دین اسلام با مبانی طب سنتی همخوانی بیشتری داشته باشند تا با مبانی پزشکی نوین زیرا هم طب سنتی و هم آموزه های دینی متناسب با میران معرفت و دانش مردم در گذشته ای از تاریخ بوده است، اما آموزه های دینی الزاماً محدود به زمان گذشته نیستند زیرا بنابر دلیل عقلی و وحیانی، آنها فراتر از زمان نیز می باشند. پس ممکن است بتوان با استفاده از دانش و معرفت و علوم بشری در زمان کنونی، این آموزه های دینی را نیز وارد دنیای علم و دانش پزشکی کرد. مقاله «طب الرضا: الگوی طب اسلامی» برخی از مدارک دینی را با دیدگاهها و روشهای معرفتی و علمی پزشکی نوین قابل فهم کرده تا مورد پژوهش قرار گیرد.

· اما این سوال مطرح می شود که آیا دین و منابع دینی (قرآن و کلام وحیانی معصومین) چه رسالتی دارند؟ آیا رسالت آنهاست که بر دانش پزشکی تأثیر بگذارند؟ آیا معرفت پزشکی می تواند متأثر از آموزه های دینی باشد؟ آیا عملکرد افراد حرفه ای حوزه سلامت و درمان می توانند از آموزه های دینی تأثیر بگیرند؟ پرداختن به پاسخ این پرسشها نیاز به مقالات دیگری دارد که برخی از این سوالات در مقاله «رسالتهای قرآن نسبت به علوم پزشکی: تحلیلی بر رابطه علم و دین» (همایش طب و قرآن، اصفهان، اردیبهشت ۱۳۸۹) پاسخ داده شده اند.
 
1360
۱۳۹۱-۰۳-۰۲ ۱۴:۵۶:۵۷
برای درمان بیماری ها وعادات روزمره بهتره از دارو و طب سنتی استفاده کرد ولی برای درمان های ویروسی شدید بهتره از ظب مدرن استفاده بشه
به عنوان کارشناس طب سنتی این امراض در طب سنتی قابل درمانه
1 آرتروز
2 نقرس
غلظت خون
نازای و جنسیت بچه
امراض گوارشی بجز سرطان (798510) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۳-۰۲ ۱۵:۵۴:۴۵
آقای دکتر! طب از جنس فیزیک و ریاضی و شیمی نیست که اسلامی نداشته باشه، موضوع این علم حفظ صحت انسان هست. در طب مدرن انسان مجموعه ای مرکب از سلول هست و تنها بعد نسیتا غیرمادی که برای انسان در نظر گرفته شده، روان هست.
در اسلام اساسا اصالت انسان با روحش هست و جسم هم مرکب روح است و تحت تاثیر آن. بسیاری از بیماری های روحی، تاثیرات جسمی به همراه دارند.
ثانیا در طب نوین براساسا قاعده ابطال ناپذیری پوپر علمی بودن مسائل مشخص میشود. این قاعده هم اکنون از طریق همان فرضیه های اچ صفر و اچ یک در آمار پزشکی مبنای تائید نتایج پژوهش های پزشکی محسوب میشه.
این روش البته متکامل تر از روش پزیتیوستی و نگاتیویستی هستند اما قطعا به اندازه رویکرد پارادایمی دقت نظر به همراه ندارد.
به نظر میاد بحث طب کل نگر جای طب اسلامی رو گرفته در حالیکه موضوع فراتر از این بحث هاست و مباحث فلسفه علم و نحوه ارتباط نصوص دینی و علم تجربی و اساسا متدولوژی پژوهش تجربی در پارادیم اسلامی باید شکافته بشه و به پژوهشگران عرضه بشه. (798629) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۳-۰۲ ۲۱:۲۸:۰۳
بسیار خوب بود بیشتر به کلاهبر داری یکسری به نام طب سنتی بپردازیذ لفرادیکه در هیچ دانشگاهی درس نخوانده اند طبیب شده وبا تاسیس عطاری جان مردم را به بازی گرفته اند (799111) (moderator21)
 
دکتر محمد زاهدنیا
۱۳۹۱-۰۹-۳۰ ۰۹:۳۰:۰۸
اساسا نه طب مدرن میتواند جواب مشکلات جسمی و روحی بشر را بدهد نه طب سنتی. بلکه تلفیقی از تجربه و تکنولوژی و با تکیه بر محوریت حفظ سلامتی بجای درمان بیماریها انهم توسط پزشکانی که بر هردوی این مکاتب علمی تسلط دارند میتواند ما را بسوی یک زندگی سالم تر سوق داده و در مورد مقوله ی درمان بعضی از بیماریهارا طب مدرن و بعضی از انهارا طب سنتی درمانمی کند.من با استفاده از کلمه طب اسلامی مخالفم. پزشک و درمانگر طب سنتی (1053675) (alef-1)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.