توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 36259
مرعشی: باهنر و حبیبی گفتند احمدی‌نژاد اصلاح‌شدنی نیست
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۸۷ ساعت ۱۱:۵۲
سیدحسین مرعشی در کارگزاران امروز نوشت: عسگراولادی، باهنر و حبیبی به جامعه روحانیت رفتند و با ارائه گزارش واقع‌بینانه از اوضاع كشور بر این نكته پافشاری كردند «كه نه كشور با این رئیس‌جمهور و سیاست‌های آن قابل اداره كردن است و نه احمدی‌نژاد قابل اصلاح».

در این یادداشت آمده است: در پی استقبال دبیركل حزب كارگزاران سازندگی از طرح تشكیل دولت وحدت ملی موردنظر جناح اصولگرا، به عنوان یكی از دو راهبرد اصلی این حزب برای انتخابات آتی، شاهد هجوم بی‌سابقه هواداران معدود آقای احمدی‌نژاد به این طرح و نیز حزب كارگزاران و عقب‌نشینی زودهنگام اصولگرایان بودیم. قبل از ادامه بحث یادآوری این نكته لازم است كه سیاستمداران، احزاب، گروه‌ها و جناح‌های سیاسی با همه پایبندی و وابستگی به شعارها، اهداف و آرمان‌های سیاسی خود به دلیل تعلق به مردم و كشور، باید همواره آماده همكاری با جناح‌های رقیب برای دفاع از كشور و منافع ملی باشند. مرز جناح‌بندی و گروه‌گرایی تا جایی معقول و پذیرفته شده است كه منافع ملی مورد تهدید قرار نگیرد. همكاری جناح‌های سیاسی رقیب برای دفع تعهدیدات مشترك و حفظ منافع ملی نه‌تنها فراموش كردن هویت سیاسی تلقی نمی‌شود بلكه نشانه بارز علاقه و دلبستگی آنان به مردم، نظام و كشور است.

ریشه موضوع تشكیل دولت وحدت ملی به مبارزات انتخاباتی دوره نهم ریاست‌جمهوری برمی‌گردد. همه به یاد داریم كه آقای احمدی‌نژاد در مبارزات انتخاباتی دوره نهم، به نظام جمعی اصولگرایی و نیز تذكرات دلسوزانه دال بر ادامه خدمت در شهرداری بی‌توجهی كرده و به رقابت با سایر كاندیداها از جمله آقای لاریجانی كه كاندیدای رسمی اصولگرایان و آقای قالیباف كه كاندیدای مورد حمایت سرداران دوران دفاع مقدس و نیز پاره‌ای مراكز مهم سیاسی بود، ادامه داد.

صرف‌نظر از نقش بدنه بسیج و تاثیر هزینه‌هایی كه از بودجه شهرداری تهران برای جمع‌آوری عِدّ‌ه و عُدّ‌ه ، از لحظه اعلام آقای احمدی‌نژاد به عنوان رئیس‌جمهور نهم جناح اصولگرا هم تك‌روی‌های ایشان را فراموش و بنای همكاری با ایشان را گذاشته و دولت ایشان را به عنوان یك دولت اصولگرا مورد حمایت قرار داده است. لكن در مقابل همه حمایت‌های اصولگرایان از شخص آقای احمدی‌نژاد و دولت ایشان، آقای احمدی‌نژاد همواره به جناح اصولگرا، نگاهی ابزاری داشته و هیچ‌گاه علاقه‌ای به همكاری واقعی و سازمان‌یافته با اصولگرایان نشان نداده است. بی‌توجهی به سیاست‌های كلان، زیر پا گذاشتن قوانین مصوب مجلس از جمله قانون برنامه و نیز قانون بودجه، پشت كردن به مجلس و قوه قضائیه، بی‌اعتنایی به مراجع و نهاد روحانیت، ضعف در اداره كشور، عدم پایبندی به اصول و ارزش‌ها، خودرأیی و خودمحوری، بروز تورم و گرانی، هدر دادن منابع كمیاب ارزی كشور و ده‌ها و ده‌ها ضعف دولت باعث شده است كه عقلای جناح اصولگرا نتوانند مسوولیت‌های مدیریت كشور و اقدامات نابجای دولت را بپذیرند.

طرح دولت وحدت ملی در واقع راهی آبرومندانه برای نجات اصولگرایی و اصولگرایان از وضع موجود تلقی می‌شد. طراحان این ایده برای گریز از افتادن در یك انتخابات دوجانبه كه در یك طرف آقای احمدی‌نژاد و در سوی دیگر یك اصلاح‌طلب نظیر سیدمحمد خاتمی باشد به ارائه این ایده اقدام كردند. هرچند چنین ایده‌ای كمك بزرگی به برون‌رفت كشور از بحران‌های موجود می‌كرد ولی بیش از كشور اصولگرایان فرصت می‌یافتند تا در پناه چنین طرحی، خود را از موضع پذیرش مسوولیت‌های دولت نهم برهانند.

آقای ناطق‌نوری اولین فردی بودند كه به نظر من دلسوزانه نسبت به طرح چنین ایده‌ای اقدام كردند. هرچند به دلیل برخورد سرد جناح اصلاح‌طلب، آقای ناطق خیلی زود پایان تلاش‌های خود را اعلام كردند لیكن متعاقب آن آقایان عسگراولادی، باهنر و حبیبی به جامعه روحانیت رفتند و با ارائه گزارش واقع‌بینانه از اوضاع كشور بر این نكته پافشاری كردند «كه نه كشور با این رئیس‌جمهور و سیاست‌های آن قابل اداره كردن است و نه احمدی‌نژاد قابل اصلاح» و به دنبال این جلسه بود كه جامعه روحانیت مبارز به عنوان یكی از اصیل‌ترین كانون‌های اصولگرایی بر این وحدت ملی پافشاری و گروهی را مامور پیگیری آن كرد. حمایت صریح و روشن آقای لاریجانی، رئیس مجلس اصولگرا هم نشانه دیگری از نگرانی اصولگرایان از آینده كشور بود.

حال چه شده است كه به محض اینكه بخشی از اصلاح‌طلبان به محوریت كارگزاران به این طرح پاسخ مثبت داده‌اند این طرح یك طرح آمریكایی تلقی می‌گردد. اصولگرایان باید به سوالات متعددی پاسخ دهند. اول اینكه آیا آقایان با فرض اینكه اصلاح‌طلبان این طرح را نخواهند پذیرفت و صرفا برای بازی با افكار عمومی به طرح موضوع پرداخته‌اند؟ و دوم اینكه از كی انقلاب، نظام اسلامی، ارزش‌ها و اصول در شخص آقای احمدی‌نژاد خلاصه شده و عبور از احمدی‌نژاد عبور از همه چیز تلقی می‌شود؟ سوم اینكه چگونه روحانیت و بزرگان كشور و نظام تسلیم این ادعای موهوم شده‌اند؟ صدها احمدی‌نژاد خواهند آمد و خواهند رفت و انقلاب و نظام سر جای خود خواهند ماند.

چرا باید همه ضعف‌ها و ناتوانی‌ها، رفتار ناشایست، سیاست‌های غلط و... این فرد یا آن فرد را بر گردن نظام انداخت؟ آیا اصولگرایان می‌توانند مسوولیت دولت نهم را بپذیرند و اساسا چرا باید چنین مسوولیتی را بپذیرند؟ و اما اكنون كه با هجوم تندروهای هوادار رئیس‌جمهور و عدم پایداری اصولگرایان عملا این طرح منتفی شده است از اصولگرایان انتظار داریم:
1- خود را برای رقابت با جبهه متحد اصلاح‌طلبی آماده كرده و به یك رقابت سالم انتخاباتی كه به نفع همه خواهد بود تن دهند.
2- جبهه اصولگرایی را متحد كرده و اجازه ندهند هركس به نام اصولگرایی هرطور كه بخواهد بر این مردم مظلوم حكومت كند. اگر مردم ایران را وفادار به اصولگرایان تلقی می‌كنید اجازه ندهید به نام شما به این مردم مظلوم اینقدر جفا شود.
ما از یك انتخابات آزاد، رقابتی و پرشكوه كه رقابت بین دو جبهه متحد اصولگرایی و اصلاح‌طلبی باشد استقبال می‌كنیم.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.