نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 235269
پیشنهاد کتاب/ «خشم»؛ فیلیپ راث، ترجمه فریدون مجلسی؛ نشر نیلوفر
آمریکایی ناآرام
حامد توکلی، 31 تیر 93
تاریخ انتشار : سه شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۲
خشم
نویسنده: فیلیپ راث
مترجم: فریدون مجلسی
نشر نیلوفر، چاپ اول ۱۳۸۸
۱۹۴ صفحه، ۳۸۰۰ تومان

فروشگاه اینترنتی شهر کتاب، این کتاب را تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.

****

فیلیپ میلتون راث از یهودیان اروپایی تبار آمریکایی ست. در ۱۹۳۳ متولد شد و در بیست‌وشش‌سالگی اولین کتابش را به چاپ رساند. در گنجه‌ی یادگارهایش جوایز رنگارنگی دیده می‌شود. جایزه‌ی ملی منتقدان، پن فاکنر، بوکرمن و پولیتزر و چند تای دیگر.

یکی از آن نویسندگان خیلی یهودی و خیلی آمریکایی و در عین حال نه چندان یهودی و البته، نه‌چندان آمریکایی است. یهودی بودنش به این خاطر که معمولاً همرنگ نبودنش با جماعت خیلی مشخص است. آمریکایی بودنش به این خاطر که همیشه منتقد بوده و شاید دلسوز. یهودی نبودنش، ازاین‌قرار که در نوشته‌هایش بعضاً به‌وضوح نژاد خود را به سخره می‌گیرد. و آمریکایی نبودنش هم قطعاً به این دلیل که، بدجور سرد است.


فیلیپ میلتون راث را ناگزیر باید از بزرگان زنده دانست. با چنین نثر منظم و بی حرفِ پیش و پسش، به هنگام نام بردن از مشاهیر، نمی‌شود و ناعادلانه ست که بشود غایب بماند. باوجوداین اگر بگویم خیلی دوست‌داشتنی نیست، حدسی قوی می‌زنم که پس از خواندن کتاب مخالفتی با ادعایم نداشته باشید. دوست‌داشتنی نیست شاید به این خاطر که -تا جایی که در خاطر دارم- هیچ‌وقت به دنبال سوءاستفاده از سانتی مانتالیسمِ همیشه در جریانِ ادبیات نبوده. شاید به این خاطر که از همان سال ۱۹۵۹، کنار نشسته و با لحن سرد و فلزی اش، همان حرف های فیلیپ راثیِ خودش را زده و به بالا و پایین‌های جدول فروش و حرفهای منتقدان چندان وقعی ننهاده.

خشم آخرین اثر فیلیپ راث در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. خیلی شبیه رمان یک نویسنده‌ی ۷۵ ساله نیست؛ به‌قدری اعتراض‌آمیز است که با آرامش یک هنرمند که یا به سن پیری گذاشته، جور نیست. قصه‌ی مارکوس مسنر جوان. بزرگ‌شده در خانواده‌ای یهودی و زیر سایه‌ی پدری که قصاب کاشر است و در محله‌شان بسیار خوش‌نام.

علی‌رغم تضادها و مخالفت‌های شدیدی که با پدر دارد، درسخوان است و حرف گوش کن و سربراه. حرف چندانی برای گفتن ندارد. صرفاً زندگی می‌کند. این «صرفاً» آن‌قدر قوی ست که تصمیم دارد هیچ‌وقت تن به هیچ عشقی ندهد و فقط و فقط به یک هدف می‌اندیشد؛ اینکه به هر قیمتی از اعزام به جنگ کره قسر در برود. به پشتوانه‌ی همین هدف است که در یک دانشگاه خوب قبول می‌شود و سعی می‌کند از دوری‌اش از پدر نهایت استفاده را کند و با تمام وجود به درسش برسد.

اما همه می‌دانیم که آدم، هیچ‌وقت همیشه همان کاری را که در ذهن دارد انجام نمی‌دهد. برخلاف عزم راسخش، سروکله‌ی دختری پیدا می‌شود که حضورش ناگزیر تمام کاسه کوزه‌ها را شروع به شکستن می‌کند. مارکوس مسنرِ سربه زیر و درسخوان، به ناگاه خود را همان چیزی می‌بیند که همیشه فکر کردن به آن‌هم می‌ترساندش.

اگر دنبال خواندن داستانی منطبق با طرحِ جلد بی‌مسما و خیلی مسخره‌ی کتاب هستید، بگذارید خیالتان را راحت کنم که بعد از سه چهار صفحه حتم ناامید خواهید شد. اما اگر بدتان نمی‌آید که تولد ساده و تدریجیِ خشمِ یک نسل مفعول را نظاره‌گر باشید، پیشنهاد می‌کنم این کتاب را از دست ندهید. نه بر سرتان شیره‌ی گریه و زاری و خنده‌های مستانه می‌مالد، و نه حتی نزدیک به نقطه‌ای می‌شود که انتظارش رادارید. همه‌چیز از صفحه‌ای محو شروع می‌شود و ناگهان، در نقطه‌ای کوچک و تاریک به پایان می‌رسد.

فیلیپ راث را شاید به خاطر همین غرابتِ ادبی‌اش، باقدرت جزوِ گروه چهارنفره‌ی نسل طلایی رمان امروز آمریکا می‌دانند. سالهای سال است که با همین قلم فرساینده و فرسوده‌اش به ناامید کردن احساساتِ سطحی مخاطبانش ادامه داده و با خنجر برنده‌ی سردش، تا اعماق جانِ حقیقت‌یابشان نفوذ کرده.
 
۱۳۹۳-۰۴-۳۱ ۱۶:۲۰:۰۴
"تولد ساده و تدریجیِ خشمِ یک نسل مفعول" عجب جمله با معنایی!! شاید هم برای اینکار به توان یک نگاهی به اطراف انداخت! حتما مطالعش می کنم، من از کتبی که می توان با آنها همزاد پنداری کرد خشم می آید! (2267462) (alef-14)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
آمریکایی ناآرام