نظر منتشر شده
۱۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 152964
 
سینمای روشنفکری و جیرانی!
سید عباس سیاح طاهری ،10ارديبهشت91
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۲۳:۴۸
آقای جیرانی!

اول:معمولا کسی که کمی غریبه است یا نمی شناسندش خودش را معرفی می کند... خب، سلام (که رسم ادب است) و بنده "یکی از مخاطبین شما" هستم... یا بهتر بگویم عضوی از جامعه ای هستم که دیشب میهمان خانه هایشان بودید. آمده ام تا در دوطرف این کاغذ های شیشه ای بنشینیم و کمی با هم صحبت کنیم. شاید که مقبولتان افتد و کمی هم به حرف های ما گوش کنید. و اگر پاسخی هم داشته باشید به " گوش جان" شنیدارم.

دوم: برنامه ی هفت دیشبتان بنده را برآن داشت تا این سطور را بنگارم و البته باید اعتراف کنم که تا قبل از این برنامه نگاهم به شما آدم بی موضعی بود که سعی دارد مسائل را موشکافی کند و گره ای را باز، حال اما نمیدانم الان هم به شما به این دید می نگرم یا نه؟! کمی تا انتهای این نوشته با هم برویم... همگام من می آیید؟

سوم: بگذارید وارد بحث شویم... جریان روشنفکری مثلا همواره براین اساس استوار بوده که که هیچ چیز و هیچ کسی از نقد مبرا نیست، نقد حاکمیت همواره یکی از مسائلی است که در جریان روشنفکری چالش های اساس ای را بوجود آورده است، این که هیچ کسی از نقد مبرا نیست و حتی حاکم جامعه را هم باید نقد کرد...برای بهتر شدن بحث بگذارید روشنفکری را تعریف کنیم: روشنفکری به معنی تفکیک دو چیز از همدیگر است. به همین دلیل به عنوان روح انتقادگرا و ممیز شناخته می‌شود و از طبقه تحصیل کردگانی در جامعه‌است که با دغدغه‌های انسانی، اجتماعی، ارزشی، فرهنگی و سیاسی اقدام به موضع گیری در مباحث و مسائل حساس و مهم جامعه خویش و جامعه جهانی می‌کنند و نسبت به مسائل جامعه خودی و جامعه جهانی و نیز نسبت به آرمانها و بایسته‌ها احساس مسئولیت و تعهد می‌کند.(ویکی پدیا ذیل عنوان روشنفکری)

از صحبت های دیشب شما بر می آمد که جریان حاکم بر سینما را جریان روشنفکری می دانید (که البته کمی درست است) البته این که روشنفکران ما با این تعریف چقدر فاصله دارند بحث مجزایی است که... بماند... اما فکر نمی کنید در جامعه ای که هیچ کس در آن از نقد مبرا نیست نگذاشتن جلسه نقد فیلمی برای یک فیلم ساز شناخته شده توهین بزرگی به جامعه هنری بود؟! این که شما کسی را فرای نقد میدانید (جدای از ارادت شخصی شما به او) ممکن است شانیتی برای او به ارمغان آورد که ظاهراً آورده است... این که شما به دیدن کیمیایی و یا مهرجویی بروید و با حالتی زار و میکروفون به دست خواهان مصاحبه با او شوید آیا با اساس روشنفکری در تضاد نیست؟ اگر مهرجویی در جریان سینمای ایران آدم بزرگی است پس چرا شانیت او را پایمال کردید و او را مبرای از نقد قرار دادید و اگر این چنین است یعنی همه کسانی که خود را پاسخ گو به برنامه شما میدانند و به استودیو می آیند آدم های کوچکی بودند بی هیچ شانیتی؟! فکر نمی کنید با این روند از فردا برای مصاحبه با هر فیلم سازی باید وقت قبلی بگیرید؟

چهارم: آقای جیرانی! مردم را دسته کم گرفته اید! مردمی که به ظریف ترین مسائل حساسیت نشان میدهند و بر روی ریز ترین مسائل ساعت ها صحبت می کنند آیا از کنار تناقضی بدین بزرگی به سادگی عبور می کنند؟ آیا فکر نمی کنید با این کار شما پنبه ی جریان روشنفکری در اذهان زده می شود؟ جریانی که حتی راس حاکمیت را به نقد می کشد اما وقتی نوبت به سربازهای خودش می رسد دست از نقد کشیده و فریاد شانیت سر میدهد؟! فکر نمی کنید با این کار جریان روشن فکری از مردم فاصله ی گیرد؟! و بعد ها به مشکل برخورد میکند چون دیگر هیچ کسی خریدار حرفش نیست؟

پنجم: آقای جیرانی! چرا مخاطب دیشبتان را ده نمکی انتخاب کردید؟ حال آن که ده نمکی نماینده ی قشر مذهبی نیست! آیا به من این اجازه را می دهید که کمی به صداقتتان شک کنم یا نه؟! چرا این مصاحبه را با فردی مثل شهریار بحرانی، ابوالقاسم طالبی، رضای میرکریمی، ابراهیم حاتمی کیا و یا حتی پرویز شیخ طادی انجام ندادید؟ پاسخ این را باید در ویژگی های شخصیتی ده نمکی جستجو کرد که میل به دیده شده در فضای روشنفکری دارد و نماینده ی آن "مای متدین"ی که می گفتید، نیست، هر چند که دلش می خواهد باشد...لااقل کسان بهتری بودند که اسم آوردم... اما باز هم تناقضاتی آشکار در حرف های شما بود که بوی صداقت از آنان به مشام نمی رسید. چرا سعی داشتید با مطرح کردن جریان روشنفکری - سنتی، مهرجویی - ده نمکی، او را به عنوان نماینده قشر سنتی معرفی کنید؟ اصلاً قبول! ده نمکی نماینده ی متدینین!!!

ششم: بگذاریداعترافی بکنم. برنامه را که دیدم خیلی ذهنم درگیر شد و به همین دلیل برای رعایت صداقت و این که جملات برنامه را دقیق نقل بکنم از سایت کافه سینما استفاده کردم تا جملات دقیق باشد و اگر در جملات اختلافی هست مربوط به آنهاست.

در برنامه دیشب فرمودید: آقاي كوشكي در صحبت هايشان صحبت از متدينين كردند خب اين درصد متدينين دغدغه مند كه هميشه معترض اند چند درصده؟ با ما بگوييد متدينين چه كساني هستند؟ الآن سيب و سلما اكرانه. ۷۰ هزار تومان، ۲۰ هزار تومان، سي هزار تومان فروششه. خب اين فيلميه كه مطابق با يكسري ارمان هاي دوستان هست. خب چرا اين متدينين نمي آيند؟ اين متدينين كجايند؟ اين تعبير متدينين را بايد باز كنيم...

ده نمكي: اينها هم كه مي روند سينما سالن ها را پر مي كنند متدين اند

جيراني: بله اينها جمله مخالفين سينما و مخالفين فيلم هاست.

ده نمكي: اينها مخالف سينما نيستند. نقد دارند روي برخي فيلم ها. نقد داشتن روي برخي فيلمها به معناي مخالفت با سينما نيستند. شما نمي توانيد دسته بندي كنيد كه كساني كه فيلم من را ديدند متدين اند و كساني كه جدايي را ديدند متدين نيستند.

جيراني: همه مردم ما تا حدي متدين هستند. من مي خواهم اين كساني كه دوستان در مقاله هايشان مي نويسند " ما متدينين" اين ما را مشخص كنم. خودت هم مي نوشتي...

هفتم: بالاخره ده نمکی نماینده ی این قشر شد دیگر! حالا برویم سر کارنامه اش! خب فروش چند میلیاردی سه گانه اش موید این مطلب نیست که متدینین سینما رو هستند؟! و شما سعی دارید با فروش فیلم سیب و سلما این قشر متدین را نادیده بگیرید؟ یک توضیح لازم بدهم: فیلمی که با عنوان دینی ساخته میشود مربوط به متدینین نیست! میدانید چرا؟ چون آن قدر ضعف ساختاری یا محتوایی دارد که کسی رغبت نمی کند نگاه بکند به غیر از مثال شما (سیب و سلما- که ظاهراً داستان زندگی مقدس اردبیلی است) در باقی فیلم ها همه چیز با یک معجزه جمع می شود. طلا و مس تنها فیلمی بود که سختی همراه با گشایش را نشان داد که آن هم ضعف دیگری داشت که... بماند...

من متاسفم که شما و دوستان سینمایی نماینده ی "مای متدین" را کسانی چون ده نمکی می بینید و متاسف ترم که متدینین هم نماینده ی شایسته ای در بین شما ندارند. بگذارید کمی مای متدینینی را که پرسیده بودید کیستند باز کنم. "ما " منظورش جریان مقید به اصولی است که در جامعه به غلط حزب الهی شان می خوانند و البته این حزب الهی با انصار حزب الله فرق دارد! و شما متدینین خواندیدشان و توضیح این خرب الهی کمی سخت است... بگذارید هرچه که شما راحت ترید بگوییم... "ما" انسان هایی هستند که نظام برایمان اهمیت دارد. تابع نظر ولی فقیه هستند و برای نظام هزینه می دهند. بخششان ریش دارند و بخشی نه! چون ملاک برای تدیّن برایشان ریش نیست تسبیح هم دستشان می گیرند، اما در جای خودش و نه هر جایی مثل سرکلاس دانشگاه و یا سر گذر. شورتشان هم پرچم آمریکا و اسرائیل و انگلیس نیست! نماز می خوانند اما نه آنجایی که کارشان گیر بخورد. به معجزه هم اعتقاد دارند اما به توکل بیشتر، و منتظر یک معجزه در هر روز زندگیشان نیستند."ما" آدمی زادند! مثل شما و بقیه. می خندند، راه می روند و کار میکنند. یکیشان بقال است و یکی شان برج ساز، یکی شان پاسداران می نشیند و یکی شان خزانه. این مثال هایی را که عرض کردم مصادیقی از کلیشه هایی است که امروزه اهالی سینمای ایران ازاین جمع معروف به "مای متدین" ساخته اند. یعنی همان "شما".

البته این مرزبندی را که بنده کشیده ام وحی مُنزل نیست و سفید و سیاه هم! یعنی الزامی نیست که سینماگری نماز نمیخواند و همچون مایی فیلم نمی سازد. غالب را عرض میکنم خدمتتان. واضح است دیگر؟

هشتم: بازگردیم به حرف های شما، کمی جواب ده نمکی درست است.( ده نمکی: اينها مخالف سينما نيستند. نقد دارند روي برخي فيلم ها. نقد داشتن روي برخي فيلمها به معناي مخالفت با سينما نيستند.) از شما می پرسم: آخرین باری که با خانواده (یعنی پدر، مادر، برادر و فرزندتان) به سینما رفتید کی بود و چه فیلمی؟ و اصولا می شود فیلمی مثل "خصوصی" را با خانواده دید یا نه؟ یا "سعادت آباد" را؟! آن چیزی که صدای این گروه را در می آورد این است که معمولاً با خانواده به سینما می روند و تفریحشان سینماست! و بگوئید چطور باید روابط صمیمی مرد و زن نامحرم سعادت آباد را برای دختر بچه ی ۹ ساله ای توضیح داد وفتی پرسید: خب چرا اینا که انقدر همدیگه رو دوست دارن (حاتمی- یاری بعد از سکانس بالکن) با هم ازدواج نمی کنن؟! ممنون می شوم که پاسخی بگویید و مرا هم در پاسخ دادن به دیگران یاری کنید. خانواده ها با سینما قهر کرده اند. به دلیل همین برخورد ها... البته مشکل با مسخره کردن دین و متدینین داخل سینما نیست. (برادر! بهتر بگویم، پوست کلفت شده اند... آب دیده شده اند... از بس داخل هر فیلمی بی ربط و با ربط مسخره شان کردند... اسم بیاورم فیلم ها را؟) تمسخر مسئله هسته ای در زمانی قبل از مذاکرات با ۵+۱ که برایشان شهید داده ایم صدای این قشر را در میآورد... و خداوکیلی اگر کلاهمان را قاضی کنیم همین که سینما میروند جای شکرش باقی است...

بحث، بحث بین جریان روشنفکری با سنت نیست... بحث در این است که قضاوت شما درمورد این قشر همیشه بر مبنای شناخت خودتان و "شنیده هایتان" است...

بگذارید یک سوال بپرسم: آخرین باری که در یک فیلم سینمایی آدم سالم و متدین و خوش اخلاقی را دیدید که تسبیحش همه جا دستش نبود و نماز میخواند و سرکار هم میرفت و خلاصه "آدم" دست یافتنی و قابل لمس بود، کی بود و چه فیلمی؟ یا یک آدم سالم و چادری را؟ یا یک روحانی اجتماعی و فعال و جریان ساز را (کم است مگر همچین آدمی؟!) روحانی سینمای ایران یا رضای مارمولک است و یا طلبه زیر نورماه و یا طلبه طلا و مس و یا روحانی یه حبه قند ( که اگر محکوم به گیر دادنم نکنید "هیچ" فعالیت اجتماعی ای ندارند حتی در حد یک امر به معروف ساده...) و تازه همین هم غنیمت است که لااقل آخرش با دختر دیگری دیده نمی شوند!!!!...

بحران سینمای ما اخلاق است آقای جیرانی... اصول اخلاقی گم شده در بین هیاهوی جریان روشنفکری که با هر صدای مخالفی به دیکتاتورانه ترین لحن سخن می گوید... این همه در سینما به متدینین در غالب طنز و غیر طنز فحاشی شد. یک نفر ریشو گفت سینما فاحشه خانه است. به غلط یا درست گفت... آدم کوچکی که در حد همان آدم کوچک باید با او برخورد می شد ناگهان تبدیل شد به صدای جامعه متدین و موج های رسانه ای و سرکوب ها بر علیه او شروع شد و البته بر علیه متدینین. مگر ما او را نماینده کردیم؟ نه! این همان و متاسف ترم که متدینین هم نماینده ی شایسته ای در بین شما ندارندی است که قبل تر عرض کردم...

نهم: درباره ی درصد بندی هایی هم که فرمودید سخنی نمی گویم اما توضیح میدهم که هرچه به بالای شهر نزدیک تر شوید از تراکم جمعیت به شکل قابل توجهی کاسته می شود. و این میزان افراد در مقایسه با ۷۵ میلیون جمعیت کشور جای خیلی بزرگی ندارند ولو ۹۷ درصد سرمایه برای آن ها باشد...

دهم: درباره فیلم های دختر پسری هم که... بگذریم... خودتان میدانید مغلطه کردید... نگاه به گیشه چنان بلایی به سر روشنفکران گرسنه آورد که اساساً چیزی از فکر روشن شان باقی نگذاشت... این را میتوانید در آمار تعداد فیلم های تولید شده در همین دوران با مضمون دختر پسری و فیلم های روشنفکری به خوبی مشاهده کنید...

یازدهم: تمامی نکاتی که عرض کردم بنده را به این نتیجه میرساند که "شما" درون پیله ای زندگی میکنید که اجزای آن را بر مبنای "دوست داشتن" هایتان بنا کرده این و نه "واقعیتها". و این امر معضلی است که متدینین هم در بوجود آمدن آن دخیل اند. برای این که نگذاشتند شما با واقعیت ها روبرو شوید و امروز پس از مدتی ما موجوداتی عجیب و لاینحل در گوشه ذهن شما باقی مانده اند.... و اعتراض بحقشان (که گه گاه صورت می پذیرد) توهین تلقی میشود... این بحث درون مسائل بعد از انتخابات ۸۸ هم به خوبی مشاهده شد... افرادی که پایین شهرشان میدان انقلاب بود و غیر از خودشان افراد دیگری را ندیده بودند و واقعاً همه شان به موسوی رای داده بودند با جان و دل فکر می کردند تقلبی صورت گرفته است... و متاسفانه این نگاه را هم نداشتند که ایران کمی از ونک و ولنجک و آجودانیه و تجریش و شهرک غرب بزرگ تر است...

دوازدهم: یک سوال بی ربط! راستی سینمای پس از انقلاب چند فیلم سینمایی با موضوع انقلاب دارد؟ و اصولاً جریان روشنفکری سینما تا به حال برای حاکمیت و ننظام چه کرده است که انتظار این همه یاری را دارد و بودجه ای آنچنانی طلب می کند؟ (ده نمکی: ما به اين سينمايي كه قرار هست در برابر ناتوي فرهنگي دشمن قد علم كند چي داديم؟ چقدر بودجه داديم؟ چقد امكانات در اختيارش گذاشتيم؟ چقدر توليد انديشه و محتوا برايش كرديم؟ چقدر متون درسي اش را تغيير داديم؟ هيچ كاري نكرديم...)

آخر سخن این که: "ما" با سینما مخالف نیستیم "ما" با فحشا مخالفیم (جمله آشنایی است؟ نه!)

و لازم میدانم این جمله را از هنر مندی نقل کنم که دیگر نیست...

هنر، هرچه هست، نمی تواند که خود غایت حرکت خویش باشد و باید در خدمت این مبارزه بزرگی درآید که میان اسلام و قدرت های فرعونی جهان درگیر است. این رسالت حقوق ماست در این دوران تجدید میثاق، و البته این مدعا با علم به همه ی آنچه در باب ماهیت هنر امروز و رابطه ی آن با فردیت هنرمند گفته می شود ادا شده است. هنرمند بدین معنا – آن سان که حضرت امام منظور داشتند – هم سفر عرفاست و همزبان آنها. او باید بدر منبر لیلة القدر تاریخ باشد؛ نور را از شمس حق بگیرد و در شب حیات دنیایی انسان بیفشاند... (شهید سید مرتضی آوینی)

پ/ن:

۱- آقای ده نمکی... خوب بازی خوردید... دارید روشن فکر می شوید! مواظب خودتان باشید.

منبع: وبلاگ عباس سیاح طاهری
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۰:۱۳:۲۷
فاشیست روانی. (761249) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۱۶:۱۲:۲۹
دوست عزیز
الان کجای این مطلب فاشیستی بود و کجاش نشون دهنده ی روانی بودن نویسنده اش؟ همیشه فحاشی کردن شخصیت نمیاره! بیایید کمی روشنفکر باشیم و اجازه بدیم بقیه هم " کمی" حرف بزنن. این که همش ما حرف بزنیم و تا نظر مخالفی شنیدیم فحشش بدیم که درست نیست که عزیز من (762595) (moderator21)
 
زهرا
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۰:۴۱:۰۰
Excellent! اتفاقا یه معضل بزرگی شده این قضیه روشنفکری... روشنفکرهایی که تا کسی دیگه غیر از خودشون میخواد حرفی بزنه و بلند بلند حرف بزنه داد میزنن، تحقیر میکنن... یه تمامیت خواهی محض گریبان هر دو طرف این جریان رو گرفته و از قشری که اسم "روشنفکر" میذاره رو خودش انتظار این نمیره که از اصطلاحی مثل تحجر و گاهی مودب تر که بشه تدین علیه کسی، حتی مخالفش استفاده کنه.
و البته لزوما اون چیزی که یه روشنفکر میفهمه حقیقت نداره.
و من واقعا امیدوارم و آرزو میکنم که به لغت نامه عامه ما اصطلاح "آزاداندیش" با تمام متعلقاتش وارد بشه، چه دنیای سیاست، چه دین، چه هنر و چه روابط عادی انسانی... (761275) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۰:۴۹:۰۱
واقعا که. حالا ببینم شما که نظر یکی از همفکران خودتون رو درج کردین، اونقدر جرات دارین که نظرات سایر اقشار جامعه رو هم که 180 درجه مخالف این آقا فکر می کنن رو هم انتشار بدین.
من که بعید می دونم (761279) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۱۶:۱۰:۰۰
شما بگو! اگه نگفتن بعدش موضع بگیر... ضمنا کسانی که تفکر 180 درجه ای مخالف دارن به اندازه ی کافی تریبون دادن عزیز جان. خود شما الان داری توی جایگاه مثلا تریبون ما حرفت رو به راحتی میزنی اما اگه یکی که کمی مخالف شماست بیاد توی مثلا بالاترین حرف بزنه چه بلایی سرش میارین؟ (762585) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۱:۰۴:۳۵
به نظزم هیچ چیز مثل برنامه ای که جیرانی اجرا کرد نمی تموانست ماهیت جریان روشنفکری را نشان دهد.
سینمای ایران را امثال جیرانی به زمین زده اند (761293) (moderator21)
 
سامانی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۱:۰۹:۰۳
من معتقدم (حتی منکرین لسانی) به این حقیقت آگاهند که ده نمکی از رانت سیاسی طیفی که به آن سنجاق شده بهره میبره و غالبا فارغ از استدلال حرف میزنه و دنبال فضاسازی و شعار پردازیه
جالبه مدعی بود فیلم ارزشی!! او و سایر فیلمهایی که ادعامیشه مرتبط با ذفاع مقدس یا مذهبه آمار فروشش موئد سهم بسیار بالای متدینین در تماشاگرانه!!
درحالیکه اگر به نسبت جمعیت کشور و تعداد تماشاگران فیلمها در 3 دهه اخیر نگاه کنید تعداد تماشا گران فیلمهای مورد ادعای ده نمکی در مقابل فیلمهای اجتماعی یا طنز مثل اجاره نشینها - اتوبوس- مردی که زیاد میدانست و حتیکلاه قرمزی یا شهر موشها وایضا فیلم خارجی بچه های خیابان رکورد نداره
فقط با توجه به اختلاف ریالی بهای بلیط رقم ریالی این فیلمها بالا بوده
البته فیلمهای قابل توجه دیگه کم نیستند که لزوما نمیشه در قالب تنگ وانحصاری مورد نظر دهنمکی جا داد مثل :مارمولک- آژانس شیشه ای- وامثالش که جناب دهنمکی بلحاظ توجهش به سنجاق فیلمهای رانتی دوپینگی خودشو به ساختار اونها سنجاق میکنه (761299) (moderator21)
 
بهروز
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۲:۳۷:۴۵
انصاف هم خوب چیزیه نه؟چرا گیر الکی به این ده نمکی بنده خدا میدی دوست عزیز نطرتو به مطلب نوشته شده بگو اونم وزین نه توهین امیز (761358) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۱۱:۵۲:۲۹
پنجاه فیلم پربیننده (نه پرفروش) دهه هشتاد را در این جا ببینید

http://www.cinetmag.com/BoxOfficeALL.asp?List=BINANDEH (761969) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۱۶:۱۴:۵۰
دقت کنید که فیلم های کودک بحثشون جداست
اتوبوس و مردی که زیاد میدانست ایرانین؟ کارگردانشون کیه؟ من اولین بار بود اسمشونو شنیدم (762598) (moderator21)
 
محمدرضا
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۱:۲۴:۴۶
فقط اه
قلمی چون اوینی میخواهد تا این جریان متظاهر کج اندیش سیاه فکررا رسوا کند
هرچند عمل ریاکار دوامی ندارد و تاریخ 100 ساله روشنفکری موید تاریخ سیاه این جریان کج فهم و مخالف با عادات و رسوم و اعتقادات مردم میباشد (761310) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۲:۳۱:۲۳
ei baba hala y oskar gereftima! agha man mazerat mikham! bebakhshid! shoma cheshme didane in mardom o nadarid! halaham gir dadi k chon jaye felani behamani davat shode pas sinama tatil o fasede! na baradare man! dard ineke shoma nemitunid filmnameye taktake filmaro benvisin! dard ineke misuze lamasab! :-) (761351) (moderator21)
 
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۰۲:۳۴:۱۵
در شان آقای جیرانی نیست که پاشه بره با کارگردان ها اون طوری صحبت کنه
مگه فردوسی پور این کار رو می کنه؟
کارلوس کیروش می یاد برنامش صحبت می کنن هیچ مشکلی هم پیش نمی یاد. تازه کیروش رو دنیا می شناسه ولی آقای مهرجویی رو به غیر از فیلم سازهای فرانسه کجا می شناسه؟
نه خدایی بد می گم؟ (761352) (moderator21)
 
رضا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۲-۱۱ ۱۰:۳۰:۲۲
خيلي خوب بود (761781) (moderator21)
 
رسانه در خدمت انقلاب
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۲-۱۳ ۱۴:۴۵:۵۷
سلام

این مطلب در پایگاه مطالبه آرمانهای انقلاب از صداوسیما درج شد.www.robe-farda.com

ممنون از زحمات شما (766123) (moderator18)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.