نظر منتشر شده
۴۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 56338
ضرورت تاسيس جايگاه سخنگو در بيت رهبري
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۴۷
 

بحمد الله مسئله نقد رهبری توسط معظم له در دیدار دانشجویان طرح و مورد استقبال قرار گرفت. به زعم نگارنده چند نکته در این میان حائز اهمیت می باشد.



1) رهبری یک نهاد برتر مدیریتی در کشور است و نه یک فرد. امور محوله در قانون اساسی به اين نهاد، نه توسط شخص خاص که به واسطه منصوبین ایشان در بیت رهبری و با نظارت و مدیریت عالیه شخص رهبر انجام می شود.  از این رو هر گونه مصونیت از نقد و فرا پاسخگویی اولین لطمه را به همین بیت رفیع می زند و موجب نوعی غفلت و دوري از جایگاه خلافت اسلامی به سوی سلطنت می گردد که مقام رهبری به خوبی در یکی از خطبه های جمعه به تفاوت های این دو و ضرورت هوشیاری برای در نغلطیدن از آن به این پرداختند. از همین روی است که علی (ع) به رغم مقام عصمت  یکی از بزرگترین حقوقی که بین دو نفر وجود دارد را حقی می دانند که خداوند بین حاکم و مردم مقرر داشته است. ایشان می فرمایند حق مردم بر حاکم است که لغزشها و عیوب او را به او تذکر دهند و در قبال آنها حق حاکم بر مردم اطاعت و متابعت است.



2- پیشینه حکومت های پادشاهی که یکی پس از دیگری جایگاه خلافت را در کشور ما اشغال نموده بودند موجب ایجاد فرهنگ خاص در روابط حاکم و شخص اول مملکت با مردم گردیده است و این امر تا مراتب پائین تر حاکمیتی در روابط خان و رعیت نیز دیده می شد.



طبعاً سنت و آداب و رسومی که طی چند هزار سال شکل گرفته است و تنها در طول زمان قابل تغییر است  (تغییر فرهنگ یک پروسه است نه پروژه ) اما باید ایده آل را شناخت و به سوی آن حرکت کرد.



3- پس از انقلاب به واسطه نورانیت و عظمت امام راحل و رهبری کاریزماتیک ایشان غیر از معدودی از نخبگان، به ندرت کسی به خود حق نقد رهبری جامعه را می داد و هر گونه نقد به مثابه مخالفت و معاندت تلقی می گردید. به یاد داریم پس از نقد برخی موارد قانونی که در حال تصویب در مجلس شورا بود توسط مرحوم آیت الله العظمی گلپایگانی  وطبعا پاسخ غیرمستقیم امام راحل، آنچه در آن زمان اتفاق افتاد شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه در نماز جمعه بود که به تذکر جناب آیت الله هاشمی رفسنجانی به شعاردهندگان انجامید.



حال چنانچه گذشت نه شخص رهبر که بیت رهبری و مجموعه این دستگاه عریض و طویل و حتی منصوبین امام راحل از این مصونیت خواسته یا نا خواسته از نقد برخوردار گردیده‌اند.  درحالي‌كه مصونیت از نقد لغزش و اشتباهات یک مدیر را افزایش و زمینه اصلاح اورا با مشکل مواجه می سازد. پس از امام راحل نیز جامعه با شدت و ضعف همین مصونیت را برای مقام معظم رهبری قائل بود و این امر طبعاً این جایگاه را از نعمت نقد سازنده محروم ساخت.



برای نمونه در سال هفتاد مقام رهبری به شیوه مالوف به حمایت از دولت سازندگی  پرداختند. تغییر جریان مدیریتی و مشاهده برخی ظواهر تجملی موجب نقد دستگاه ریاست جمهوری توسط برخی عناصر  چپ گردید که با شعار مخالف رهبری دشمن پیغمبر است مواجه گردیدند.



4- در یک نگاه کلی به نظر می رسد دستگاه هایی که از شان و منزلتی که ایشان را از نقد مصون بدارد برخوردار نبوده اند مثل شهرداری ها و قوه مجريه در این سی سال رشد و بالندگی بیشتری داشته اند و حداقل در تعامل با مردم موفق تر بوده و رضایت عمومی جامعه را بیشتر جلب نموده اند تا دستگاه هایی که به واسطه منصوب شدن از جانب رهبر انقلاب خود را در هاله ای از قداست و مصونیت از نقد دانسته اند نظیر شورای نگهبان – صدا و سیما – نیروی انتظامی – دستگاه قضا و بسیج.



5- نهال جمهوری اسلامی با بهره گیری هوشمندانه امام راحل و نخبگان جامعه از سیره عقلا در حکمرانی متولد و دوران رشد خود را سپری می نماید لذا بر نخبگان حوزه و دانشگاه است که برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مصون ماندن بخش هایی از مدیریت از پاسخگویی و همچنین پاسخ دادن به نیاز و مطالبه درصد بالایی از اقشار تحصیل کرده که خواستار پاسخگویی جایگاه رهبری در قبال اختیارات تفویض شده به ایشان است به ارائه راهکار بیاندیشد تا هم این جایگاه که به مثابه بند تسبیح تمامی ارکان قدرت را در نظام جمهوری اسلامی به حول خود می گرداند، شکسته نشده و به جای نقد با تخریب مواجه نشود و هم از مزایای نقد سازنده بهره مند گردد. به نظر نگارنده یکی از راه کار های مورد بررسی می تواند تعبیه جایگاهی به نام سخنگوی بیت رهبری باشد تا از یک طرف رهبر در بسیاری مسائل جزئی ضرورت به ورود نداشته و جایگاه رفیع ولی وفقیه محفوظ بماند و از طرف دیگر سخنگوی دستگاه رهبری طی جلسات منظمی ملزم به پاسخگویی به نمایندگان افکار عمومی یعنی رسانه ها باشد و مستقیما نا رضایتی ها و انتقاد های مردم را شنیده و تااین دستگاه با سرعت بیشتری در صدد رفع نواقص بر اید.انشاالله



سرمایه گذاری هوشمندانه بر روی این جایگاه می تواند ظرفیت جدیدی در عرصه داخلی و خارجی برای اقتدار نظام به ارمغان آورد چنانچه همین امر با ملاحظه جایگاه سخنگوی برخی مقامات اول دول بزرگ دنیا قابل مشاهده است.





 

 
 
اروند هاشمی
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۰:۱۱:۴۳
احسنت بر آن شیری که تو خوردی.
رهبر معظم انقلاب در نشست اخیر با نخبگان به این مسئله اشاره فرمودند که نقد رهبری در جامعه هست و من این نقد ها را میگیرم و ....
ولی نکته ای که به نظر می رسد مغفول ماند این است که خب این نقد ها باید جواب داده شود. قطعا شخص رهبری فرصت پاسخگویی نخواهند داشت. بنابراین وجود چنین جایگاهی یک ضرورت است (246680)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۰۱:۴۰:۳۷
دقیقا از رهبری انتقاد میشود و ایشان با صبری والا انها را هضم میکند
خودشان فرمودند: یک جایی تو یه دانشگاهی یه سالی یکی پیدا شد مقاله ی انتقاد آمیز بنویسه بعد رفتند با او بر خورد کنند ولی آقا گفتند این کار را نکنید (247008)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۱۷:۱۸:۰۰
کسی نمیتواند بجای رهبری سخن بگوید. رهبری میتواند نماینده ای مانند رییس دفتر انتخاب کنند. اصلاً مگر کسی بیش از خود رهبری هفته ای بارها درباره مسایل مختلف صحبت میکنند؟ من با نقد موافقم با سؤال موافقم. ما سؤال میکنیم تا جواب بگیریم نه آنکه جوابی را که درست میدانیم به طرفمان دیکته کنیم. دوستان هه شان نظر رهبر را میدانند ولی آن را نمیپسندند. آیا این درست است که بجای آن که خودمان را با ایشان تطبیق دهیم بخواهیم ایشان به میل ما باشد؟ چنین کسی رهبر است یا رهرو؟ اگر منظورتان خاطرنشان کردن اشتباهات رهبر باشد آیا ما در آن جایگاهیم؟ مجلس خبرگان در آن جایگاه است و خودش میداند چگونه قضاوت کند. ما باید سؤال کنیم و جواب آن هرچه بود با دل و جان بپذیریم حتی بر ضد خود. وگرنه دیگر ولایت فقیه چه معنا دارد؟ آیا اگر فکر کنیم رهبری داریم که مرتب در حال خطاست میتوانیم دنیا و آخرتمان را به وی بسپاریم یا باید از نفسمان پیروی کنیم؟
من فکر میکنم باید تابع رهبری بود تا وقتی مجلس خبرگان علناً اعلام کند ایشان از ولایت عدول کرده است. پس مرتب دنبال ایراد نگردید. (247169)
 
منصف
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۰:۲۶:۲۷
مسخره ترین پیشنهاد ممکن است. بیوت رهبری و سایر علما دو قسمت دارد: الف) بخش علمی که مستقیما زیر نظر رهبر یا مرجع مربوطه است ب) بخش مالی-اقتصادی که شامل وجوهات شرعی مردم و اختیارات حاکم شرع میباشد.
هیچ نهاد علمی و اقتصادی نیازمند سخنگو نیستند. بلکه نهادهای دولتی و تصمیم ساز مانند دولت، مجلس، مجمع و قوه قضا نیازمند سخنگو هستند. (246688)
 
آزادی
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۲۳:۴۷:۱۷
نویسنده درباره نهاد رهبری صحبت کرده است نه شخص رهبر. شخص رهبر به عنوان مرجع تقلید مانند سایر علما همین دو قسمتی را دارد که شما فرمودید اما لزوما رهبر مرجع تقلید نیست همان طور که آقای خامنه ای در زمان انتصاب به رهبری مرجع نبودند و تا چند سال پیش تنها مجتهد بودند و بعد مرجع شدند. در صحبت نویسنده مقاله، منظور نهاد رهبری است که در قانون اساسی مشخص شده است نه دفتر یکی از مراجع تقلید (246994)
 
پاسخگویی
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۰۸:۵۲:۲۰
این که شما گفتید مربوط به بیت مرجع تقلید است نه رهبر حکومت اسلامی. رهبر ما فقط مرجع نیستند. رهبر یک کشورند. (247026)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۴ ۰۱:۳۲:۱۵
دوست عزیز حکومت اسلامی نه! جمهوری اسلامی!
خیلی فرق می کنه! (247261)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۴ ۱۷:۴۵:۴۰
جمهوری اسلامی شیوه ای از حکومت اسلامی است. شما چرا حساسیت دارید؟ (247773)
 
رامین
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۰:۲۸:۳۹
باسلام
کلیت این دیدگاه منطقی است ، لیکن برای دوری از آسیب هایی که بسیاری از روابط اجتماعی را تحت الشعاع قرار می دهد باید بیشتر مورد حلاجی و بررسی قرار گیرد.
در هر صورت بیان این دیدگاه از جانب خود بهتر است تا طرح آن از سوی بیگانه بعنوان یک نقطعه ضعف. (246690)
 
احمد
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۰:۳۸:۴۰
امیدواریم که سخنگوی بیت آقا باشد نه سخنگو خودش ودیگران ؟!مثل سخنگویهای دولت وسخنگوی شورای نگهبان وسخنگوی وزارت خارجه تاکنون تجربه خوبی از عملکرد سخنگویان را نداشتیم (246696)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۰:۴۶:۵۲
پيشنهاد جالب،مفيد وارزنده اي است. (246698)
 
محسن
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۱:۱۳:۳۰
خیلی خوبه
فکر جالبی باید باشه
مثلا در مورد همین مسائل بعد از انتخابات رهبری به صورت محرمانه و مستقیم و همین طور غیر مستقیم با طرفین مدعی صحبت کردند و بعد نماینده فرستادند ولی چون بیان نشد تاثیر خودش رو توی جامعه نگذاشت اگر کسی باشه که مواضع رهبری رو اعلام بکنه خوب باشه
فکر کنم مناسب ترین فرد هم رئیس دفتر ایشون باشه (246712)
 
وطن پرست
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۱:۳۱:۵۷
ايجاد زمينه براي نقد رهبري مهمترين مسيله سياست داخلي اين سالهاست اگر پيش از اجرا شدن در هجمه راست و چپ حفه نشود. (246723)
 
علی
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۱:۳۶:۲۱
چه عجب حرف حساب در سایت شما دیدیم (246724)
 
سيد محمد
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۱:۴۴:۵۹
نظر خوبي است ولي بازهم بايد به فكر راهكارهاي بهتر براي جلب رضايت افكار عمومي از نهاد رهبري و درعين حال حفظ حرمت وشات ولي فقيه بود. (246728)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۱:۵۸:۳۶
خوشبختانه در سایت منصوب به رهبری انقلاب اسلامی میتوان گزارش مردمی و نقدهای آنان را درج کرد و به طور کامل فرستاد
---------------
ای کاش در سایتهایی مرتبط با صدا و سیما می توانستیم نقد های مردم از صدا و سیما را درج کنیم و به گوش مدیران رسانه برسانیم و برای بهتر شدن این نهاد حساس از همه مردم کمک بگیریم
---------------
متاسفانه هنوز سایتهای دولتی که بتوانند متن های نقد مردم را دریافت و بررسی کنند بسیار کم هستند ( البته بصورت دکور و نمایشی هستند ولی ...)
---------------
ای کاش روزی برسد که صدای مردم در دولت الکترونیک به گوش مسئولین برسد
ای کاش روزی برسد که مدیران با مردم ارتباط داشته باشند و فاصله ها را کمتر کنند
ای کاش روزی برسد که بجای ارتباط یکطرفه از بالا به پایین ،مردم نیز بتوانند نظراتشان را درج کنند و کسانی به آنها رسیدگی کنند
ای کاش روزی برسد که سازمانها و ادارات با نقدهای مردمی اصلاح شوند و نظرات شخصی در اداره آنها دخالت کمتری داشته باشد و مدیران برای بهره وری بیشتر از مردم نیز کمک بگیرند - آمین (246733)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۲:۰۲:۳۹
رهبری در شرایط فعلی آماج بدزبانیهای دشمنان داخلی و خارجی هستند و همه آنها به این نکته پی برده اند که اگر بتوانند به جایگاه رهبری و اعتماد مردم به ایشان لطمه بزنند خواهند توانست بر امورات این مملکت مسلط شوند.
همه دنیا دیدند که فتنه بزرگ پس از انتخابات در غیاب بسیاری از نخبگان و مطبوعات و بدعمل کردن نسبی صدا و سیما عمدتا با چند سخنرانی روشنگر ایشان فرو نشست و نهادهای دیگر فقط از ایشان خرج کردند و گاه با تندرویهایی اوضاع را بدتر هم کردند.
خود رهبری بارها چه در دیدار شاعران با ایشان و چه در جلسات دیگر با نخبگان و دانشجویان نشان داد ه اند که سعه صدر پدرانه ای در شنیدن انتقادات و حتی اظهارات تند دارند که این سعه صدر هرگز در دولتمردان , چه اصلاح طلب و چه اصولگرا , هرگز مشاهده نشده است.
طبیعی است که شایعات و دروغهای زیادی در مورد ایشان و منسوبان و منصوبان ایشان به وجود بیاید , از شایعه تخصیص بخشی از قیمت خودروهای ساخت داخل به رهبری که حتی شرکتهای خودروساز هم غیرت پاسخگویی و رد آن را نداشته اند و گاهی جسته و گریخته جوابهایی داده اند تا...
در چنین شرایطی لازم است دفتر معظم له به نحو فعال تری در زمینه روشنگری های لازم اقدام کند. (246736)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۲:۰۷:۳۶
مساله اينه كه اولا به هر دليلي رهبري مايل نيستند در برخي مسايل اظهار نظر رسمي داشته باشند. ثانيا يا اختيارات و حدود وظايف رهبري در قانون مشخص نيست يا برخي افراد سعي ميكنند با ذكر \"ولايت مطلقه فقيه\" در هر زمينه اي كه به نفع ديدند از ولي فقيه خرج كنند و البته در بسياري از مواقع نظر رهبري احتمالا به خواست خودشون مطرح نميشه و عموم از اون، نظر موافق رو برداشت ميكنند. قطعا اگر اين رويه مورد تاييد مقام معظم رهبري باشه، هر اندازه كه افرادي مخالف باشند، سخنگونميتونه اين رويه رو عوض كنه و اگه مشكل رو زياد نكنه كمتر هم نميشه و اگه ايشون مخالف باشند موضع گيري صريح تر خود ايشون يا بيانيه هاي دفتر ايشون ميتونه راهگشا باشه. (246741)
 
رضا الف
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۲:۵۲:۰۲
سلام
بدون مقدمه حرف پسنديده و قابل تأمل است لكن اين موضوع تنها براي بيت رهبري كافي نيست بلكه همه نهادها مانند سپاه پاسداران، نيروي مقاومت و... كه لزوم پاسخگوئي در آنها به چشم مي‌خورد بايد داراي اين بازوي اطلاع رساني باشند.
در جريانات بعد از انتخابات اگر از طرف نيروي مقاومت مستدل و قوي سخنگوئي اعلام موضع مي‌كرد اولا كسي به نام بسيج نميتوانست اغلاطي مرتكب شود در ثاني آنهائي كه با شعور در اين نهاد به كنترل صحيح ناآراميها و حفاظت از اماكن و ... مي‌پرداختند از سوي بعضي دوست و آشنا متهم نمي‌شدند.
البته اين فرعي بر تدبير و شفافيت نظامي كه خود از مردم است، در همه امور مي‌باشد.
مثلا نهادي مثل آستان قدس، بنيادها (مستضعفان،15خرداد، ايرانشناسي و...)، كميته امداد و... بايد الزام به وجود چنين ركني داشته باشند تا به خبرنگاران به نمايندگي از مردم پاسخگو شوند. (246763)
 
مرتضی
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۳:۱۰:۰۸
با سلام و عرض ارادت خدمت دوستان تابناک

شجاعت شما من باب طرح چنین مسائلی با وجود تصلب فضا در چنین دولتی ستودنی است. فقط دو نکته

اول آنکه سخنگوی بیت باید سخنگوی بیت باشد نه ارگان های وابسته... البته این ارگان ها نیز به تبعیت باید برای خود سخنگو برگزینند.

دوم آنکه سخنگویی به شرط پاسخگویی باشد نه ختم به حوالات و سکوت شود. چون دیگر بالاتر از اینجا مرکزی برای پاسخگویی نیست. (246778)
 
saeid
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۴:۱۳:۴۹
به نظر من مقاله خوبی بود فکر میکنم راحع بهش بحث بشه خوبه
البته نوسط کارشناس های مرتبط نه همه مردم (246820)
 
احسان
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۴:۳۷:۴۵
مطالب آقای محمد حسن حائری شیرازی همیشه دل نشین است مخصوصا کتاب ایشان. (246828)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۴:۴۹:۱۱
یکی از مهمترین موضوعات تعویض مسوولان و متصدیان دفتر رهبری به صورت دوره ای می باشد.
متاسفانه ماندگاری این افراد در این رده مدیریتی باعث می گردد مسایل سلیقه ای بر منافع کشور حاکم شود.
موضوع دیگر خارج شدن رهبری از حالت اپوزیسیون است
رهبر به جهت دلسوزی برای مردم و برای حضور در مسایل به نفع مردم ناخوداگاه در نقش یک منتقد به سیتم جاری کشور ظاهر می شوند این باعث می گردد مردم دچار سردرگمی نسبت به نهادها و دستگاههایی که مستقیما با دستور ایشان فعالیت می کنند می شوند و همچنین این وضعیت تشدید می شود وقتی در مدت مسوولیت دولت ها همه اقدامات آنان مورد تایید قرار می گیرد و پس از تغییر دولت بخش عمده ای از فعالیت های انجام شده زیر سووال می رود و ایشان نیز تایید کننده این موضع گیری ها هستند (246835)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۱۶:۵۴:۰۲
اما من فکر میکنم وظیفه ایشون راهنمایی و زدودن خطاست همراه با حمایت کلی از منتخبین مردم. پس اولاً باید از همه منتخبین حمایت کنند تا جنبه جمهوریت نظام را حفظ کنند. دوم باید مرتب چارچوبهایی در جهت اهداف اسلامیت نظام برای آنها تعریف کنند و سوم باید منتقد دائمی به همه مسرولین باشند تا از انحرافات عمده جلوگیری شود. چهارم تا آنجا که ممکن است به اشخاص و مصادیق و جزییات و اجرائیات وارد نشوند، چه صلبی و چه الزامی تا دست مجریان باز باشد و مردم خودشان منتخبین را حلاجی کنند و در دوره های مختلف امتحان شوند و انتخابشان حقیقی باشد. رهبر مایل است به مردم تذکر دهد که خطا نکنند ولی خطاهایی که قابل اصلاح است را باید مردم تجربه کنند تا رشد سیاسی داشته باشند.
و اما در مورد نهادهای منسوب به ایشان، وقتی در مجلس ششم موضوع تحقیق و تفحص از آنها پیش آمد یادم هست که رهبری موافقت کردند. بدون در نظر گرفتن نیات آنان، فکر میکنم بجاست. نمایندگان مجلس می توانند نتیجه تحقیق و تفحصشان را به دفتر رهبری تحویل دهند.
درباره سخنگو ، موافق نیستم چون کار اجرایی سخنگو میخواهد که با مردم در میان بگذارد. بنظرم دفتر رهبری نیاز به روابط عمومی قوی دارد. (247164)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۶:۱۴:۴۲
کسی که باید این ضرورت را تشخیص دهد شما نیستید . قطعاً اگر این موضوع ضرورتی داشت حتماً انجام می شد . اینقدر بی حیا نباشید و در مورد هر چیزی اظهار نظر نکنید . آخه بی تربیتی هم اندازه ای داره (246877)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۶:۵۰:۵۵
به نظرم می رسه نویسنده محترم قدری باید مقداری ژرف تر به موضوع نگاه بکند .ارائه پیشنهادهایی نظیر آنچه در مقاله آمده بیشتر به یک گرته برداری از نظامات مرسوم سیاسی می ماند تا ارائه یک پیشنهادمنطقی ودارای پشتوانه فکری در موردجایگاهی مثل ولایت فقیه .در واقع اصل حرف بنده اینست که با برخی مقدمات نویسنده مخالف هستم.البته با اصل نقد غیر معصوم هیچ مسلمانی نباید مخالف باشدولی خود این معنا مطلب سنگینی است که اهل فن می دانند. بهر حال به نظرم نباید حالا که یک صدایی هر چند نه خیلی قابل توجه در یک جلسه ای در آمده ما هم برای عقب نماندن از قافله به ارائه چنین راه حلها و پیشنهادات ساده ای بپردازیم باید در این زمینه همچنان که اصل تحقق ولایت فقیه یک امر بی بدیلی است راهکار های نقد آنهم از این ویژگی برخوردار باشد. (246890)
 
علی
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۸:۵۷:۱۲
با سلام
انتقاد این جانب از آن بندی است که نویسنده محترم گفته اند رضایت مردم از دستگاه هائی بیشتر است که از آنها انتقاد بیشتری شده است؛ مثلاً شهرداریها و قوه مجریه.

این آقای نویسنده که قبلاً هم چیزهائی از ایشان منتشر کرده بودید، معمولاً سعی میکند از خود چهره ای آشنا با علوم اجتماعی ارائه کند؛ من هم تا حدودی گمان میکردم همین طور باشد. اما از این بندی که اشاره کردم، فهمیدم که اشتباه کرده ام. ایشان با شناخت علمی جامعه ایران بیگانه اند.
چرا؟
چون در نظرسنجی های محلی و ملی مختلف در ایران، کم ترین میزان رضایت در میان سازمانهای حکومتی مربوط به شهرداریها است؛ در واقع \"رتبه اول ناراضی تراشی\" در کشور ما شهرداریها هستند. (که البته این، دلایل تاریخی و ساختاری دارد).

پس لطفاً براساس یک فرضیه غلط، استنتاج های بعدی را با قاطعیتی این گونه مطرح نکنید. همه چیز با انتقاد حل نمیشود. (246926)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۱۹:۲۰:۲۹
آقا بزرگواری کردند و نقد خود را پذیرفتند آخر ما که هنوز دانشجویان مملکتمان نمی دانند ولی فقیه کیست وچه وظایفی دارد چطور به خود اجازه نقد چیزی که نمیداند را میکند ما به خودمان اجازه میدهیم بدون مطالعه درست فقط حرف بزنیم ! سلام ودرود خدا بر امام زمان و ولی فقیهش (246929)
 
حق جو
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۲۰:۱۰:۰۶
چند نکته در مورد این موضوع وجود دارد که انشا الله مفید به فایده باشد
1-چند مدتی است که جناب محمد حسن(شهاب الدین) به مدد سایت محترم الف(لابد به اعتبار پدر زن گرامی اش)تیغ تند انتقادات خودش را متوجه رهبری کرده است بویژه پس از اتخابات و آن جریانات کذایی. و البته همچنان از طریق این سایت و غیر آن نیز ادامه دارد و البته هیچ سختی و محدودیتی هم برای ایشان پدید نیامده و این فی نفسه بیانگر ظرفیت انتقاد پذیری بالاترین جایگاه رسمی کشور است
2- با توجه به شناختی که از ایشان دارم کلا از بعد اعتقادی به شدت معتقد به تمایز میان ولایت فقیه دوران امام و دوره فعلی است. یعنی نوع نگاه ایشان به جایگاه ولایت فقیه نگاهی فردی است و نه ساختاری . شخصیت امام و شخصیت رهبری برای ایشان مهمتر از خود جایگاه مهم ولایت فقیه است بالطبع ارائه چنین نظرات و پیشنهاداتی نیز بر گرفته از این نوع نگاه می باشد.
3- تا زمانی که ایشان منصبی را بعهده داشتند که در ارتباط مستمر و نزدیک با مجموعه دفتر رهبری بود نوع نگاه و تعامل ایشان با رهبری و این جایگاه نیز کاملا متفاوت از آنچه که اکنون است بود طبیعتا نه انتقادات ایشان را چندان جدی می گیرم و نه پیشنهاداتش را از سر خیر خواهی و تفکر می دانم.
4- و نکته آخر اینکه باز با شناختی که از ایشان دارم کلا عادت دارد که نظرات شاز و متفاوتی ارائه نماید که در کانون توجه باشد. (246944)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۲۰:۱۴:۳۷
آقای حق جو ، بنده نه جنابعالی را می شناسم نه آقای حائری را. آقای حائری مقاله ای نوشته و نظراتی را ارائه کرده است. شما آقای حق جو چطور می توانی از نیت ایشان اطلاع داشته باشی و یک نظری را با دلایل واهی و بی اساس و زشت بدون استدلال منطقی رد کنی و شخصیت یک نفر را لجن مال کنی . این گونه روش ها که متاسفانه در این چند سال اخیر به شدت رایج شده است فضای فکر و انتقاد وبررسی و عقلانیت را سرکوب کرده و فضای تکفیر و کنایه و فحاشی و رعب و سرکوب را حاکم می کند . البته مثل همه مشابهات تاریخی اش هم دوام چندانی ندارد. فقط پیشرفت اجتماع را کندتر می کند . خداوند به همه ما انصاف ، بصیرت ، صبر و شجاعت اظهار عقیده عنایت کند.انشاالله (247191)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۲۰:۲۸:۰۸
حضرت امیر (ع) که یک معصوم بودند اجازه انتقاد به خود و حکومت خود را به همه مردم می دادند طوریکه هر کسی حتی دشمنان ایشان نیز بی پروا ایشان را نقد وحتی گاهی حضوراً جسارت می نمودند نمونه های فراوان آنرا در تاریخ چهارساله حکومت ایشان می توان مشاهده نمود ولی هیچگاه ایشان از این کار منع نفرمود و از آن آزرده نشد بلکه استقبال می نمود حتی در مورد خوارج قبل از فتنه نهروان. حق آن است که نقد از رهبر بصورت یک امر عادی و ضروری مورد قبول باشد و از آن استقبال شود و رسانه ها و نهادهای ذیربط ( مثل خبرگان) و نخبگان بتوانند براحتی رهبری را نقد کنند. این از اقتدار رهبری خواهد بود نه ضعف او. واین امر مقبولیت و محبوبیت ایشان را افزایش می دهد بویژه در اقشار جوان . بعلاوه قدرتمند ترین فرد و نهاد با این همه اختیارات آیا احتمال مشکل ندارد؟ نقد ، او را در حل مشکلات یاری می رساند . چر از نقد می ترسیم ؟ چرا فکر می کنیم انتقاد ما را تضعیف میکند؟ چرا اینقدر سطحی نگری ؟ (247192)
 
نگرش نيوز
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۲۱:۲۰:۴۹
حرف شما درست ولي يادتان باشد كه جايگاه رهبري قابل نقد است اما جايگاه ولايت فقيه قابل نقد نيست به همون دليلي كه مرجعيت قابل نقد است
اگر شما ميتوانيد مرجع خود را نقد كنيد حرفي نيست ولي اگر نميتوانيد پس چگونه ولايت فقيه كه يك درجه از مرجعيت بالاتر است را نقد ميكنيد.
نقد رهبر مشكلي ندارد تا جايي كه ولايت فقيه آسيب نبيند.البته نه نقدي كه همه گير شود. (246961)
 
محمود
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۲۱:۵۹:۴۶
باسلام
انتقاد مردم بیشتر جنبه های عملکرد اجرایی مسئولین کشور را در بر دارد نه حوزه رهبری. متاسفانه، به دلیل فقدان مدیریتی قابل قبول، عدم نظارت بر عملکرد مدیران بخش های مختلف، عدم تحمل مخالف و ترس از دست دادن مناصب، فاصله طبقاتی مدیران جامعه با مردم،همه و همه موجب شده تا آموزه های انقلاب اسلامی کمرنگ شود. درد مردم از این نیست که چرا رهبری سخنگو ندارد بلکه مردم از آن می نالند که قول و فعل مدیران با رنگ و لعاب اسلامی فاصله دارد. ظاهری آراسته ولی کرداری متضاد با لباس تفاخر آنان درد جامعه است. مسئولین نوکر مردم نیستند در حالی که در کشورهای که ما فرهنگ آنانرا لیبرال دمکراسی(پایان یافته تلقی می کنیم) نوکر مردمند و هر تخلفشان باید در همین دنیا نزد افکار عمومی شان حاسبوا قبل ان تحاسبوا را پس دهند! مردم بعد از سی سال در مقام مقایسه هستند و مصادیق را می بینند و قضاوت می کنند. بی عرضه گی مدیران اجرایی را نباید به نقطه ثقل محوریت نظام ربط داد. هر وقت کم می آوریم از رهبری مایه می گذاریم. کجا رهبری مانع خدمات صادقانه به ملت بوده است؟ کجا رهبری در خزانه دولت دخل و تصرف کرده که باید پاسخگو باشد؟ عمده سازمانهای اجرایی وابسته به مراکز و وزارتخانه های دولتی و یا شخصی هستند و ربطی به نهادهای وابسته به رهبری ندارند. نهادهای وابسته به رهبری اساس نظام را تشکیل می دهند. آنان مسئول حفظ جان و ناموس مردم و امنیت نظام هستند. هر نظام و حکومتی برای ثبات و امنیت خود حریمی دارد که از آن جمله نهادهای رهبری و حکومتی هستند. اگر خواهان رشد و تحول در جامعه هستیم. باید برنامه برای زندگی کردن را به مردم و بچه هایمان آموزش بدهیم. باید گناهان کبیره از جمله دروغ ، ریا و عدم صداقت و عدم اعتماد بین هم را سه طلاقه کنیم باید اساتید دانشگاه ها به درجه ای از تعهد و حفظ منافع ملی برسند که جوانان و نوجوانان دانشجو را درک کنند و آنانرا دعوت به علم آموزی و فردای روشن ترغیب کنند. نخبگان باید امید را وجهه همت خود و جامعه قرار دهند و اولویت های جامعه و زندگی مردم را سرلوحه برنامه ها و خدمات خود قرار دهند. روانشناسان و متخصصین علوم جامعه شناسی باید با تشکیل میزدگرها و تبادل افکار رفتارهای اجتماعی را نقد و بررسی کنند و تدبیری بیندیشند که صداقت ، یکرنگی و صمیمیت را با جلوه ای از احکام شریعت در جامعه درهم آمیزند و رونق دهند. باید حقوق فردی و شهروندی را براساس یک اصل مسلم مورد توجه قرار گیرد. ما چرا با فضای مجازی کشورهای خارجی متفاوت هستیم. جرا در تعامل احتماعی درک متقابل کمرنگ شده است؟ مشکل از کجاست بخدا مشکل از رهبری نیست که حالا برایش سخنگو تعریف کنیم. بجای نوشتن چنین مقالاتی، جوامع انسانی را بازبینی کنیم و بقول نبی اکرم ص خذالحکمه ولو من اهل النفاق. (246970)
 
علی
۱۳۸۸-۰۸-۱۲ ۲۳:۲۲:۵۹
به نظر من خیلی تو بحثهای نظری و تئوری رفتین.رهبری که هر هفته چندتا سخنرانی و دیدار داره و مطالب رو خودشون بدون تعارف میزنن.فکر میکنم کسی رو نمی توان پیدا کرد که پخته تر و صریح تر از خود رهبری معظم این کار رو بکنه. (246988)
 
فاطمه
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۰۰:۵۰:۳۷
نویسنده اشاره داشته رهبری یک نهاد مدیریتی در کشور است نه یک فرد خاص! این حرف کاملا غلط هست و در قانون اساسی هم هیچ اشاره ای به نهاد رهبری نشده! امور محوله در قانون اساسی باید توسط شخص رهبر انجام بگیرد نه منصوبین در بیت رهبری!

در اصل 5 قانون اساسی آمده: \"امامت و ولایت امت بر عهده فقیه عادل، باتقوا، شجاع، مدیر و مدبر و آگاه به زمان است\". و ذکر نشده نهادی که در راس آن فقیهی با این مشخصات قرار گرفته باشد.
اصل 91: \"انتخاب فقهای شورای نگهبان بر عهده مقام رهبری است\" نه بیت رهبر تعیین و رهبر تایید کند!
اصل 109 صفات شخص رهبر را تعیین می کند.
اصل 110 وظایف و اختیارات رهبر را عنوان کرده
اصل 112: \"تایید مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام توسط مقام رهبر\"
یا اصول دیگری مثلا 131، 175، 176 و 177 نیز اشاراتی به وظایف رهبر دارد.

حالا ممکن است رهبر در انجام این امور مثل \"نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام/اصل 110\" از افرادی استفاده و یا مشورت کند. ولی چون این اشخاص به طور رسمی و قانونی سمتی ندارند در جایگاه نقد قرار نمی گیرند و اگر این اشخاص اطلاعات نادرست به رهبر بدهند در واقع مقصر اصلی رهبر هست!

بیت رهبر نیازی به سخنگو ندارد چون تنها شخص رسمی و قانونی در آن شخص رهبر است و عملکرد رهبر طبق اصل 111 در مجلس خبرگان بررسی و در بیانیه آن منعکس می شود، سایر اعضا منصوبینی هستند که در امور اجرایی و سیاست گذاری کشور هیچ نقشی ندارند. ملاقاتها و یا نامه های مرتبط با رهبر نیز از صدا و سیا و سایت ایشان منتشر می شود و آن بخش هم که منتشر نمی شود مثل مباحث مطرحشده در جلسات مستمری که با رییس مجمع تشخیص مصلحت و روسای سه قوه و قوای مسلح دارد نیازی به انتشار عمومی ندارد چون در راستای نقش سیاستگذاری کلی نظام و نظارت بر این سیاستهاست که بعد به صورت سند منتشر شده و یا در سخنان رهبر مطرح می شود.

اما به نظر من منظور از نقد رهبری در واقع به موارد زیر مربوط می شود:
1-سیاست گذاریهای کلی نظام
2-عزل و نصبها
3-مدیریت کشور به خصوص در شرایط نامتعارف
4-نظارت بر عملکرد مسئولین
که در همه موارد هم انتقاد هیچ مانعی ندارد و در این 30 سال هم مستقیم یا غیر مستقیم مطرح می شده به خصوص در دیدارهایی که با نخبگان، اساتید، هنرمندان، دانشجویان و ... برگزار می شود و کلا نقد رهبر مسئله ای نیست که تصور شود امروز برای اولین بار در جامعه مطرح شده است. (247004)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۱۷:۰۵:۰۱
خانم فاطمه بسیار درست و بجا بود. سایت الف بداند که چنین اشخاصی خیلی پخته تر از تویسنده حرف میزنند. (247166)
 
احمد عالمی
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۰۳:۳۶:۰۳
اصل موضوع بهترین دست آورد است البته که وظیفه مجلس خبرگان همین است باید راه کاری اندیشیده شود بنوان محرک اجرای چنین عملی از سوی خبرگان شد (247016)
 
سيدعلي دوستي
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۰۹:۴۹:۱۶
به نام خدا
با سلام حرف اقاي حايري صحيح است. مخصوصا آن بندي كه مربوط به شهرداري و اين حرف ها بود. آن حضرت ناسناسي كه به اين حرف اعتراض بلكه ناسزاگويي داشتند لابد از زمره عزيزاني هستند كه گذارشان به وادي اضطرار از دست بعضي از ماموران حكومتي نيافتاده است وگرنه مي دانستند كه ضرورت ارتباط شفاف و پاسخگويي به موقه حاكمان در يك حكومت اسلامي چيست. قول رسول آكرم(ص) است ظاهرا، كه فرمود حاكم عادل كسي است كه محق بدون ترس در مقابل حاكم طلب حق نمايد(قريب به مضمون) حالا نبايد كاسه داغ تر از آش شد و بنده صالحي را كه در خوبي هايش كسي ترديد ندارد، به وادي يك تقدس غير واقعي تبعيد نمود. تازه كه چه بشود؟ اينكه بعض از دوستان عشق و علاقه شان به هر چيزي از روي معرفت نيست و نمي دانند كه مادون معصوم(ع) از خطا مصون نيست و تازه بر اين حرف هم برخي از فرق ديني با استناد به آيات قرآن كريم اشكال كرده اند. (247035)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۱۰:۴۷:۱۵

دوستان بهتره موضوع رو تموم شده بدونند. نتیجه ای که می شه گرفت
1- انتقاد از رهبری امکان پذیر است و باید هم انجام شود تا نظام و شخص مقام معظم رهبری از اشتباهات اطرافیان مبرا شود.
2- دوستان از این به بعد مودبانه سوالات و انتقادات خودشون رو می تونن از مقام معظم رهبری بپرسند. هر سایتی که این کار رو انجام نده و انتقادات رو پوشش نده داره به مقام معظم رهبری خیانت می کنه. چرا باید با بلد کردن یک قضیه بهونه دست کسایی داد که بعد از هر قضیه شروع می کنند با گفتن الفاظی توهین آمیز\" سبزینه، منافق، ضد انقلاب و...\" موضوع رو دجار انحراف می کنند.

من به نوبه خودم محترمانه ترین انتقادات و مودبانه ترین درخواست ها رو از شخص اول مملکت می خوام از این به بعد مطرح کنم و به عنوان یک بیعت کننده با ایشان چون شخصیت ایشان رو در حدی می بینم که شایستگی اجرای اسلام علوی رو دارند و نقد پذیری مولایمان را دارند از ابراز این نقد هیچ ابایی ندارم. سوتفاهمی بیش نیست این قضیه که رهبری را نمی توان نقد کرد. الف عزیز این را پوشش دهد و دوستان زین پس به همین شیوه عمل کنند . یقین داشته باشند کشور ما را نه منافقین جیره خوار خارج و نه متحجرینی که نقد از رده های دوم و سوم را جایز نمی دانند که رهبری عظیم الشان اداره می کند که نقد از خویش را جایز دانستند. اگر کسی نقد از ایشان را نشانه بی شخصیتی یا نخبه نبودن فرد منتقد دانست نشان از عدم شناخت این فرد از مقام معظم رهبری است که تصور باطل آنها این است که مقام رهبری از چاپلوسان خوشش می آید!
الف جایی را برای نقد منصفانه در سایت اختصاص دهند. (246782)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۱۱:۵۶:۵۰
رهبری یک نهاد کشوری است که بر اساس فانون اساسی تشکیل شده و وظایف و اختیاراتی دارد .این موضوع با بیت متفاوت است . بیت مسئله ای شخصی است. بیتهر کس به خود او مربوط می شود. (247065)
 
۱۳۸۸-۰۸-۱۳ ۱۸:۲۳:۴۳
آقا خودشان هفته ای چند بار سخنرانی و ملاقات دارند و دیگر نیازی به سخنگو باقی نمی ماند. البته از نظر کارآفرینی بد نیست. (247180)
 
افشین
۱۳۸۸-۰۸-۱۴ ۰۳:۲۰:۱۳
ایا حق و مسئولیت در حوزه رهبری با هم تناسب دارند؟
در حکومت علی\"ع\" تمام کارهای اجرایی توسط خود ایشان سازماندهی میشدو البته در برابر این اختیارات حتی در برابر عرب بیابانگرد جوابگو بودند
اینکه تصمیمات اصلی در حوزه های تعیین کننده در جایی گرفته شود ولی پاسخگويي به عواقب تصمیمات بعهده دیگران باشدچگونه توجیه میشود؟
بنظر میرسد \"حکومت اسلامی\" در این زمینه بسیار بهتر از \"جمهوری اسلامی\"باشد چون قدرت و مسئولیت در یکجا جمع میشود.
ایا اقای توکلی میتوانندسوال کنند بودجه ارگانهای نظامی در کشوری با مشکلات عدیده اقتصادی درست و علمی و در جای خودش و با رعایت اصل بهره وری هزینه میشود؟ایا واقعا بیت رهبری امکانات لازم برای نظارت بر دستگاههای عریض تحت امر را دارند؟ (247268)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۸-۱۴ ۰۸:۴۱:۵۳
باسلام.
اتفاقا دیشب داشتم فکرمیکردم به سایت رهبری سری بزنم واین موضوع راپیشنهادکنم.فکربکریست.. (247290)
 
منتقد
۱۳۸۸-۰۸-۱۵ ۱۹:۱۳:۵۶
آقای حائری به مطلب مهمی اشاره کرده اندکه یکی ازمشکلات اصلی کشورمااست. البته نکته اصلی درعدم توجه به حقوق قانونی ملت است. قانون اساسی که حاصل مبارزات سالیان فرزندان پاکبازایران است به روشنی به برابری تمام ایرانیان درمقابل قانون، آزادی بیان، انتقادواعتراض به هرفردومقامی اشاره کرده است. قانون اساسی به صراحت به آزادی تجمعات اشاره کرده است وبیان نموده که آزادی درکسورراهیچ فردوگروهی نمی توانندازمردم سلب نمایند. متاسفانه برای اجرای این قوانین قوه اجرایی نیزکوتاهی نموده است. اگردرطول این 30 سال دولت اجازه برگزاری تجمعات منقدین ومعترضین رامی دادونیزامکان بیان مشکلات وانتقادات دررسانه هادرموردتمام ارگانهاازجمله تصمیمات رهبری وارگانهای قدرتمندزیرنظرایشان رامی دادوضعیت بهتری داشتیم. ولی درسالیان اخیربخشی ازاین مشکلات بخاطرایجادسخنگویی وپاسخ به خبرنگاران ومنتقدین دردولت ایجادگردیده است. مقام محترم رهبری بخاطرداشتن مسوولیتهای مهم حکومتی چون قوه قضائیه، صداوسیما، نهادهای نظامی وانتظامی میبایست بتواندراجع به این امورنقدشود. نقدهم نمی بایست خط کشی کشود.بخاطرتاثیرتصمیمات برروی تمام کشورهمه افرادبایست بتوانندنقدنمایند.دراسلام هم به واژه های امربه معروف وپرهیزاززشتی نسبت به همه افراداشاره نموده است. بنابراین میبایست امکان نقدرهبری دررسانه هاوفضای کشوربوجودبیاید.بعنوان مثال برگزاری کنفرانسهای مطبوعاتی توسط مقام رهبری مانندرهبران سایرکشورهاوتشویق منتقدین می تواندزمینه این انتقادراایجادنماید. نکته آخراینکه مانبایدخودراگول بزنیم وبایدبدانیم که بدون ایجادفضای بازانتقادواعتراض به جای مناسبی نخواهیم رسید. حدااکثرجایی که میتوان رسیدکره شمالی یا کوبااست که نقشی واقعی درمعادلات جهانی ندارند. بنابراین فضای بازبرای انتقادازتمام نهادها وافرادحکومتی شامل رهبری وارگانهای زیرربط،امکان برگزاری تجمعات اعتراضی توسط دولت، برگشتن قوه قضائیه به قانون، تغییریکجانبه نگری صداوسیماوانجام تحقیقات برای رصدافکارعمومی وکوشش درحل مسایل می تواندآغازی برای پیشرفت واقعی کشورباشد. (248218)
 
عبدالله
۱۳۸۸-۱۰-۳۰ ۰۰:۵۶:۱۳
با سلام طرح سخنگو برای رهبری و نقد رهبری و چنین مسائلی قابل بررسی و نقد می باشد. البته قبلا آیت الله مصباح یزدی موضوع را طرح و بیان کرده اند که افراد می توانند مراجعه و استفاده کنند. مسئله ای که من می خواهم عنوان کنم تعداد موافقین و مخالفین ذیل پیشنهاد ها می باشد. قطعا صادقانه نیست. سوگیرانه و ساختگی است. این رویه متاسفانه در رفتار آقای توکلی بخوبی قابل مشاهده است.بنده به ایشان عرض می کنم نوع نگاه شما به دولت آقای احمدی نژاد و اخیرا رهبری معظم انقلاب و مسائل کلی نظام نه بر خاسته از تحلیل علمی و سیستمیک بلکه نوعی مطالبات شخصی و پیچیده می باشد.انتقاد جلب توجه دیگران را بدنبال دارد ولی جلب اعتماد ملت نیاز به صداقت و علم و پاکبازی دارد. مثل شهید رجایی و تا حدود زیادی آقای احمدی نژاد. البته می دانم درج نمی کنید ولی این را برای آن دوستانی می تویسم که در آن جا کار می کنند و از نزدیک ممکن است با شما برخورد داشته باشند و آن ها را بر معیار برای تشخیص صداقت در اندیشه و رفتار شما دعوت می کنم (278588)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.