توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 354032
همه خطاهای سدسازی در ایران
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۵۰
سه صاحبنظر دانشگاهی، دیدگاه های علمی خود را درباره فرآیند سدسازی در ایران، دلایل شکست در برخی پروژه های سدسازی و سدسازی آری یا خیر تشریح کردند.

به گزارش مهر، نشست علمی «بحران آب در ایران؛ چالش‌ها و راهکارها» با حضور سه صاحبنظر دانشگاهی با هدف بررسی ریشه های بحران آب در ایران، راهکارهای اساسی برای برون رفت از این چالش و بکارگیری توانایی های علمی متخصصان و محققان این حوزه در حل این بحران، در خبرگزاری مهر برگزار شد.

در این نشست کاوه مدنی، دانشیار مدیریت آب و محیط زیست امپریال کالج لندن و جزء ۴ دانشمند برجسته جوان منتخب اتحادیه علوم زمین اروپا، فرهاد یزدان دوست، دانشیار مهندسی آب دانشگاه خواجه نصیر و علیرضا مساح، دانشیار تغییر اقلیم و منابع آب پردیس ابوریحان دانشگاه تهران حضور داشتند.

بخش اول نشست به موضوع دریاچه ارومیه اختصاص داشت و در بخش دوم طرح انتقال آب مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

از آنجا که مدتی است موضوع سدسازی، آسیبهای آن و افراط در تفکر توقف سدسازی در ایران محل بحث شده، بخش سوم این نشست نیز به این موضوع اختصاص دارد.

*خبرگزاری مهر: موضوع سدسازی در ایران در برهه ای مورد تاکید ویژه مسئولان قرار داشت اما هم اکنون به نظر می رسد دوران سدسازی به سر آمده است و دیگر مسئولان بر این راهکار، تمرکزی ندارند. به نظر شما این تفکر که می گوید دوره سدسازی به سر رسیده درست است؟

کاوه مدنی، دانشیار مدیریت آب و محیط زیست امپریال کالج لندن : از نظر من مقوله سدسازی منتفی نیست. اگر یک طرح خوب در مورد سدسازی پیشنهاد شود، پس از مطالعه جوانب آن، می توان آن را در کشور پیاده سازی کرد. به طور کل این نگرش که سدسازی همه مشکلات ما در بحران آب را به وجود آورده است به هیچ عنوان قابل قبول نیست. اگرچه سد سازی در کشور مشکلاتی را ایجاد کرده اما به طور قطع، سدها بحران آب ایران را به وجود نیاورده اند. بلکه دهها سال مدیریت نادرست، دهها سال کوته نگری و عدم آینده نگری این مسائل را به وجود آورده است. حتی اگر بپذیریم که از زمان اصلاحات ارضی تاکنون در تمام تصمیم گیریهایمان، نیتمان خیر بوده اما به دلیل سیاستهای اشتباه، موفقیت چشمگیری نداشتیم. در مورد سد سازی هم قصد در بهترین حالت این بوده که با ساختن سد در هر منطقه، شاهد رشد اقتصادی باشیم اما به اهدافمان نرسیدیم. افرادی که هم اکنون سیاست سدسازی را قبول ندارند ۸ سال پیش طرفدار این روش بودند و از اینکه سدسازی باعث رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال در منطقه شان می شود خوشحال بودند.

*به صورت کلی می توانید بگویید در شرایط کنونی سدسازی روش مناسبی برای مدیریت بحران آب در کشور ما هست یا خیر؟

مدنی : این سوال درست نیست، مثل این است که بگوییم «مسواک»، آری یا خیر. سدسازی به شرط اینکه با مسئولیت پذیری، طراحی مناسب و مطالعات عمیق همراه باشد و اثرات زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی را در نظر بگیرد می تواند به حل مشکلات کمک کند. با بررسی علمی و کار کارشناسی صحیح می توان اثرات منفی این روش را در کنار اثرات مثبت آن قرار داد و بعد برای عمل اقدام کرد. این همان کاری بوده که نکردیم و به همین دلیل سدها اکنون به جای اینکه دردمان را دوا کنند بلای جانمان شده اند.

آ*یا ما در زمینه سدسازی و استفاده از این روش برای حل چالشهای آبی، عملکرد قابل دفاعی داشتیم؟

مدنی: ما در زمینه سد سازی خوب عمل نکرده ایم. همانطور که با تکنولوژی چاه و پمپ درست برخورد نکردیم. با وجود زحماتی که قنات داشت اما قنات زدن برای ما بهتر بود اما زمانی که تکنولوژی چاه آمد، نتوانستیم درست از آن استفاده کنیم و تا توانستیم چاه عمیق زدیم. به نوعی از چاه سوء استفاده کردیم. در مورد سدسازی، انتقال آب و شیرین کردن آب نیز مساله همین است. روشمان تغییری نکرده و تنها در حال تعویض نوع چسب زخم و قرص مسکنمان هستیم.

*برآورد دقیقی از استاندارد بودن سدهای کشور وجود دارد؟ از سوی دیگر می توان گفت که مدیریت آنها به درستی انجام شده یا نه؟

علیرضا مساح، دانشیار پردیس ابوریحان دانشگاه تهران: موضوع استاندارد سدسازی در ایران با موضوع مدیریت کاملا متفاوت است. اینکه به لحاظ جایگاه فنی، جانمایی درستی برای سدها صورت گرفته و یا خبر باید بگویم که عدد و رقمی برای آن برآورد نشده است اما احساسم این است که شاید کمتر از ۱۰ درصد سدهایی که در کشور ایجاد شده است به لحاظ فنی و جایگاهی، دارای مشکل هستند.

فرهاد یزدان دوست، دانشیار دانشگاه خواجه نصیر: ما از نظر مطالعه برای ساخت سد با مشکل مواجه هستیم. برای مثال ما سدی ساختیم که باید در مدت مشخصی پر می شده اما به دلیل آنکه مطالعات آن دقیق نبوده، سد پر نشده است. از سوی دیگر، مواردی هم وجود دارد که سدی ساخته شده که بنا بوده، حجم زیادی آب را نگه دارد اما بعد از اندک مدتی پر شده و سرریز کرده است. از این بابت، این استانداردها آنطور که باید رعایت نشده است.

مدنی: بحث این است که ساخت و بهره برداری از سد دو مقوله جدا از یکدیگر اند. مساله این است که منحنی فرمان ها در کشور لزوما درست و به روز نیستند و از سدها در حالت بهینه بهره‌برداری نمی کنیم. به همین دلیل است که ممکن است در زمان ساخت سد، طرح خوبی در ذهنمان داشته ایم اما وقتی ۶ سد مشابه در یک منطقه می سازیم اثرات متقابل آنها، طراحی خوب را هم خراب می کند.

مساح : برخلاف عموم که فکر می کنند بدنه سدهای ما در کشور بد ساخته شده است من معتقدم که به لحاظ ساخت سد و طراحی سد مشکلی نداشته ایم اما مشکل به لحاظ مدیریتی وجود دارد.

مدنی در پاسخ به مساح: البته در مورد طراحی سازه ای سدهای موجود در کشور باید بگویم که ما چند سازه سدی داریم که مشکلات سازه ای و نشت دارد. تا دهه ها و شاید قرن ها نمی توان از اشتباهات طراحی سدی مثل گتوند گذشت. با این وجود می توانیم بگوییم ما در زمینه طراحی و اجرای سازه خیلی بد عمل نکرده ایم و سدهای بدون خطا از لحاظ سازه ای هم داریم اما آنچه که وضعیت فعلی را رقم زده است به ساختگاه غلط، رویکرد اشتباه و منحنی فرمان اشتباه بر می گردد. با این وجود نمی توان آماری داد که چند درصد سدهای ما استاندارد لازم را دارند. این موضوع نیازمند کار مطالعاتی است و چنین مطالعه ای کاملا ضروری است. جامعه تخصصی و غیر متخصص ما نیاز دارند که بدانند که کجا خطا کرده ایم و کجا خوب عمل کرده ایم. وزارت نیرو باید مدافع سد های خوب، در صورت وجود، و مسولیت پذیر در مقابل سد های بد باشد.

* آقای یزدان دوست در ادامه آسیب شناسی موضوع، به نظر شما بزرگترین مشکل سدسازی در کشور ما از کجا ناشی می شود؟ چرا در برخی موارد نتوانستیم آنطور که باید به اهدافمان در این زمینه دست پیدا کنیم؟

یزدان دوست: باید گفت که مدل سدسازی در ایران در یک برهه ای به عنوان یک کار توسعه ای ثمربخش تحت تاثیر فشارهای غیرعلمی قرار گرفته است. یعنی فردی که مسئول سدسازی بوده تحت فشار مثلا یک نماینده مجلس، ولو با نیت خیر، اقدام به سدسازی در یک منطقه کرده است که اثرات منفی آن بیشتر از اثرات مثبت آن بوده است. برای مثال در حوزه ارومیه، عملا نمایندگانی داشتیم که اصرار به سدسازی در این منطقه با ذهنیت اشتغالزایی و توسعه اقتصادی داشته اند اما هم اکنون خودشان اعتراف می کنند که این ذهنیت اشتباه بوده است.

حالا می بینیم که اثرات زیست محیطی در این منطقه چه مشکلاتی ایجاد کرده است. اما با این حال ما معتقدیم که سدسازی در بحران دریاچه ارومیه حتی با وجود این تعداد تکثر سد، فقط ۱۵ درصد تاثیر داشته است. از نظر تناسب تاثیر سد در بحران دریاچه ارومیه می توان آن را با توقف کشاورزی مقایسه کرد. حتی توقف کشاورزی که به عنوان یک سناریوی علمی و نظریه پردازی نه به عنوان راهکار، مدنظر قرار گرفته است، تبعات بسیاری دارد.

​​
اشتباه در موضوع سدسازی این است که سد را ساختیم اما به دلیل نبود برنامه صحیح، بهره برداری درستی از آن صورت نگرفته است؛ چرا که خیلی واقع بینانه به آن نگاه نکردیم. متاسفانه مانند بسیاری از کارهای دیگر که نام چندمنظوره را برآن گذاشته ایم در مورد سد سازی هم همین اشتباه را کردیم. ساختن بندر به اسم چندمنظوره چه معنایی دارد؟ آیا می شود بندر هم کاربرد اقتصادی، هم نظامی و هم ماهیگیری داشته باشد و هم برای تثبیت محیط زیست به کار گرفته شود؟ بهره برداری از همه این اهداف به صورت یکجا به طور قطع سخت است و به هیچ منظوری نمی رسیم. در سدسازی نیز به دلیل دیدگاه چندمنظوره موفق نبوده ایم. مثلا می خواهیم از توربین سد، ۲ مگاوات برق بگیریم که فقط چراغ های خود سد را روشن می کند! متاسفانه در موضوع سدسازی در یک کورس رقابتی افتادیم و گفتیم می خواهیم با سدسازی، به کشاورزی، آب تخصیص دهیم و هم ۲ تا شهر پایین دشت را سیراب کنیم و هم از آن برق بگیریم و مواردی از این دست که این موضوع تنها باعث بتونی شدن و ارتفاع دادن به سد شد. اگرچه نگرش ما نیت خیرخواهانه داشت اما واقعا خلاف نتیجه حاصل شد. این درحالی است که در دنیا ساختن سد با یک محور اصلی انجام می شود. به طور کل باید بگویم که سد سازی صرفا اقدام بدی نیست اما اینکه ما در جای مناسب از آن استفاده نکردیم بحث دیگری است که در صورت مطالعه می توان دقیقا محاسبه کرد که تک تک سدهایمان در این رابطه چگونه اند.

*توان فنی مان را در سدسازی مطابق با تکنولوژی روز چگونه ارزیابی می کنید؟

یزدان دوست: ما هم اکنون برای کشورهایی مانند تانزانیا و ونزوئلا سدسازی می کنیم. به همین دلیل نمی توان گفت که توان فنی کشور در این مسیر هزینه نشده است، برعکس، خیلی از جاهای دنیا ما را در زمینه سدسازی قبول دارند. نمایندگان ما در مجامع بین المللی جایگاه دارند. ما از حیث سدسازی معروفیت به حقی پیدا کرده ایم که حاصل تجربه ای بوده که روی پای خودمان ایستاده ایم. ما تا قبل از انقلاب حتی یک سد تولید داخلی هم نداشتیم و خارجی ها برای ما ۱۳ سد ساختند. اما بعد از انقلاب، خیلی از سدها را خودمان ساختیم.

مدنی در پاسخ به یزدان دوست: در ضمن سدهای ساخته شده در قبل از انقلاب هم با خطا همراه بوده و مشکل داشته اند. بنابراین این تفکر که سدهای ما در یک دوران خاص مشکل داشته اند، کاملا ایراد دارد و متاسفانه سد سازی در هر دوره ای می تواند با خطا همراه باشد.

یزدان دوست: بله کاملا موافقم. برای مثال سد لار که توسط الکساندر گیو انگلیسی قبل از انقلاب ساخته شد و بعد از انقلاب پایان کار گرفت، خراب است و حفره دارد. اینها مشکلاتی است که همیشه وجود دارد. اما با وجودی که هم اکنون تبحر سدسازی را در کشور داریم اما نمی دانیم که کجا و به چه نحوی باید برای این تبحر هزینه کنیم.

* با تمام این اوصاف این سوال مطرح می شود که حالا باید با این همه سد چه کار کرد؟ آیا باید بعضی از آنها را تخریب کرد و یا اینکه مانع ادامه پروژه سدسازی شویم؟

مدنی: در مورد تخریب سد، باید بگویم که بله مواردی در خارج از کشور بوده که مطرح شده و به سمت تخریب رفته اند که این موضوع برای بند ها و سد های کوچکتر و قدیمی و در مورد رودخانه هایی با سدهای متعدد رایج تر بوده است. اما اینکه ما انتظار داشته باشیم سدهایی که تازه ساخته ایم و برای آنان هزینه کرده ایم، رژیم رودخانه را برهم زده ایم و در محیط زیست و تاریخ اثر گذاشته ایم را تخریب کنیم، تفکر نادرستی و روشی غیرمنطقی و غیر اقتصادی است. به جای تخریب می توان تغییر کاربری داد و به اصطلاح سد را باز کرد.

در این زمینه مسئول باید بازخواست شود و بهره برداری ازسد باید تغییر یاید. به طور کل بهتر است بگویم تغییرات بهره برداری چیزی است که ما به آن توجه نمی کنیم. ما باید دائما منحنی های فرمان را براساس تغییرات شرایط اقلیمی، اجتماعی و ایدئولوژیک و محیط زیستی تغییر دهیم و نحوه بهره برداری مان را با خاستگاهمان منطبق کنیم. هم اکنون خواسته های ما بیشتر زیست محیطی شده است. البته این عجیب نیست، در آمریکا هم در دوران انقلاب سبز، خواسته های زیست محیطی بیشتر شد اما لزوما در آن دوران نیامدند سد را از بین ببرند. بلکه تخصیص محیط زیستی سد را افزایش دادند.

من تاکید دارم که ما خوب یا بد، خواسته یا ناخواسته، توسط مافیای آب یا بدون مافیای آب، یک سری مشکلات در کشور داریم که باید برایشان راه حل بیاندیشیم. باید کاربری سد را تغییر دهیم و از سوی دیگر، در صورت لزوم دست از بهره برداری چندمنظوره بکشیم. اینکه در چه زمانی آب سد را رها کنیم تا کمترین آسیب رابه اکوسیستم مرتبط با سد بزند، اینکه بهره برداری چگونه بهینه شود و یا اینکه چه مقدار آبی که باید رها شود و با چه شدتی از توربین بگذرد و برق تولید کند از دیگر کاربردهایی است که باید مدنظر قرار گیرد. اینکه سال خشک، نرمال یا تر داریم و حتی تغییر اقلیم از دیگر موضوعاتی است که باید در بهینه سازی بهره برداری از سد مورد توجه قرار گیرد.

*پس به این نتیجه می رسیم که نباید سدسازی را متوقف کرد؟

به نظر من اینکه این باور را در میان مردم و دانشجویان آب ایجاد کنیم که سد دشمن بشریت است، به طور کل، نادرست و اشتباه است. بعضی از این سدها در مواقعی هم به حل مشکلات آب کشور کمک کرده اند. چاره این است که مطالعه کنیم. باید وزارت نیرو و سازمان محیط زیست، موضوع مطالعات این بخش را برعهده بگیرند. سدهای ساخته شده طبقه بندی شوند. باید مشخص شود که از این تعداد سد ساخته شده چندرصد به محیط زیست لطمه جدی و غیر قابل جبران زده اند و یا به لحاظ اقتصادی و اجتماعی با چه شدتی به کشور ضرر رسانده اند.

به هر حال نمی شود منکر توسعه ای شد که سدسازی با خود به همراه داشته است. سدها در کشور ما باعث تامین برق، جلوگیری از سیل و رونق کشاورزی شده اند به نحوی که به واسطه سد، آب برای کشاورزی از یک فصل به فصل دیگر نگه داشته شد و یا اگر اطراف شهری مانند تهران، سد نبود آب این بخش از کجا تامین می شد؟ به همین دلیل من فکر می کنم نباید بگوییم سد دشمن بشریت است. تئوری توطئه و نگاه پوپولیستی که می گوید مافیای سدسازی دست به دست هم دادند که با نیت و قصد قبلی کشور را نابود کنند درست نیست. فساد وجود دارد و فقط مربوط به ایران نیست. در همه جای دنیا وجود دارد و در برخی جاها شدت بیشتری دارد. پیمانکاران در همه جا به دنبال افزایش منافع اقتصادی خود در اجرای پروژه هستند. اما اینکه بگوییم پروژه های سدسازی باید به طور کل از بین برود و اگر فردا یکی با طرح سدسازی بخواهد به وزارت نیرو برود، باید سنگسار شود، تفکر و تصمیم اشتباه و نگرش افراطی است.
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.