سینمای دفاع مقدس نگاهی از بیرونگردآوری: محمد خزایی
مترجم: محمد معماریان
ناشر:
ساقی؛ چاپ اول،۱۳۹۳
۲۰۰ صفحه، ۱۱۰۰۰ تومان
این کتاب را در تهران
فروشگاه اینترنتی شهر کتاب و در شهرستانها
پاتوق کتاب فردا تا یک هفته پس از معرفی، با
۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکنند، در صورت تمایل در تهران
اینجا و در شهرستانها
اینجا کلیک کنید.
*****
در سینمای گلخانهای دهه شصت، برای سیاستگذاران سینمایی، گونه دفاع مقدس یکی از مهمترین گونههای فیلمسازی در ایران محسوب میشد. هرچند بدنه سینمای ایران با توجه به توفیق تجاری فیلمهای خانوادگی، به ساخت ملودرامهایی مبتنی بر اختلافات زوجها یا عروس و مادر شوهر و نظایر این گرایش داشتند؛ اما در کنار آن فیلمها، جنگ بهعنوان واقعیتی اجتماعی که جامعه با آن درگیر بود، حجم قابلذکری از تولیدات را به خود اختصاص میداد. بهخصوص اینکه در سینمای دهه شصت که بسیاری از فاکتورهای تماشاگرپسند پیشین از فیلمها رخت بربسته بود، جنگ میتوانست به بستری بدل شود برای قهرمان پردازی، خلق هیجان از طریق مایههای اکشن برای جذب مخاطب به گیشه. از این منظر کسب جایگاه پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران تا میانه دهه شصت توسط فیلم عقابها ساخته ساموئل خاچیکیان که به شیوه خود به سینمای جنگ تعلق داشت، بیتأثیر نبود. در این ایام جنگ هنوز جریان داشت و جامعه ایرانی برای جذب نیروی روانی و افزایش روحیه داخلی نیازمند ساخت فیلمهایی با فاکتورهای حماسی و قهرمان پروانه بود، اما نه از نوع کپیبرداری شده از روی فیلمهای اکشن هالیوودی.
در اواخر دهه شصت با پایان جنگ پرداختن به سینمای دفاع مقدس ابتدا شکل تازهای گرفت و پرداختن به پشت جبهه رفتهرفته جای نمایش آثار حماسی که اغلب در خط مقدم نبرد با دشمن میگذشتند را گرفت. از اوایل دهه هفتاد با آشکار شدن نشانههای بازمانده از جنگ، پرداختن به تبعات جنگ بر جامعه که اغلب با مضامین تلخ و ضد جنگ همراه بود خودنمایی کرد. این نوع رویکرد به جنگ با توجه به حساسیتهای موجود به آن و اهمیت بحث، واکنشهایی را نیز به دنبال داشت.
در سالهای اخیر و با نزدیک شدن به دهه نود، سینمای جنگ دچار رکودی ناشی از عدم تمایل برای پرداختن به اینگونه از سوی سینما گران شد. آمار تولد فیلمهای اینگونه کاهش یافت؛ بخش خصوصی آشکارا تمایلی به سرمایهگذاری در این حوزه نشان نداده و کار کردن با بخش دولتی نیز محدودیتهایی به همراه داشت که مقبول طبع فیلمسازان شاخص این حوزه نبود. بقا این حال هنوز بودند کسانی که دل به اینگونه داده و در هوای آن تنفس میکردند.
سینمای دفاع مقدس گونهای ست خاص سینمای ایران؛ اگرچه نزدیکیهایی آشکار با ژانر فیلمهای جنگی دارد؛ اما پارهای شاخص مضمونی آن (همانند ایثار، ایمان، شهادت و...) که برگرفته از فرهنگ جهاد و که از دل آموزههای شیعی برآمدهاند آن را با سینمای جنگی دیگر کشورها متمایز ساخته است.
تأکید معنایی بر مفاهیمی اینچنین که در فرهنگ غیر ایرانی و غیر اسلامی نمونهای نمیتوان برای آن یافت، تفاوتهایی مبنایی را در این میان رقمزده است که میتواند سینمای دفاع مقدس را به یکی از گونههای اصیل سینمای ملی ایران بدل سازد که متضمن پیام شیعی و اسلامی برای دیگر کشورهای جهان است.
اما متأسفانه در داخل کشور پارهای صاحبنظران با صرفنظر کردن از این ظرفیتها بر این باورند که سینمای اجتماعی ایران بیش از سینمای دفاع مقدس میتواند معرف سینمای ایران در آنسوی مرزها باشد.
«کتاب سینمای دفاع مقدس؛ نگاهی از بیرون» که به کوشش محمد خزایی و توسط نشر ساقی منتشرشده تلاشی ست برای به چالش کشیدن چنین تصوری که سالهاست بر سینمای ایران سایه افکنده است.
کتاب حاضر شامل مجموعه نوشتههایی ست به قلم منتقدان و صاحبنظران غیر ایرانی درباره سینمای دفاع مقدس، سینمایی که بهزعم مؤلف (گردآورنده مقالات) یکی از اصیلترین گونههای سینمای ایران محسوب شده و میتواند شمایی از سینمای ملی ایران را ترسیم.
برخورداری از چنین دیدگاهی وقتی به تفاوتهای مبنایی در مفاهیم بنیادین سینمای جنگ و سینمای دفاع مقدس بنگریم ، نکات جالبتوجهی را به همراه خواهد داشت که در این کتاب قابلردیابی ست. البته بدیهی ست که این تفاوت نگاهها به نظراتی انجامیده که پارهای از آنها قابلپذیرش نبوده و نیازمند توضیح و تبیین است.
بههرروی خزایی معتقد است باوجود اهمیت سینمای دفاع مقدس، همواره درهای محافل سینمایی و جشنوارههای جهانی به دلایل مختلف به روی آثار تولیدشده در اینگونه بسته بوده است.
این کتاب با مقدمهای از سوی مؤلف برای تبیین موضوع مورد بحث آغاز میشود و پس از معرفی کوتاهی از نویسندگان مقالات ارائهشده در کتاب، مخاطب خواننده نوشتههایی خواهد بود که از منظرهای مختلف سینمای دفاع مقدس را موردتوجه قرار دادهاند.
«ایمان چگونه در جبهه فیلمبرداری و نزد تماشاگر تلویزیون تجربه میشود»، «تیراندازی سربازان و تصویرسازان فیلمسازان»، «زبان و نمادهای جنگ در فیلمهای ابراهیم حاتمیکیا» و «زیباییشناسی، تکنیکها و فناوری رزم در فیلمهای جنگی»، «فیلمهای جنگی ایران، سرگرمی و تبلیغات»، «سینمای جنگ ایران: هنر یادآوری رنج»، «مافنیست شهادت: شباهتها و تفاوتهای روایت فتح آوینی» و «تصاویر زنان در سینمای جنگ ایران، دشواریهای بازنمایی» عناوین فصول گوناگون این کتاب را تشکیل میدهند.
ناگفته پیداست که خواننده این مقالات بهروشنی به تفاوتهای بسیار آشکاری میان نوع نگاه منتقدان داخلی و خارجی پی خواهد برد. شاید پارهای از این مقالات دارای نگرشهایی جهت دارد و گاه ایدههای مغرضانه نیز باشند اما درمجموع میتوانند نشاندهنده دلایل عدم توجه کافی به سینمای ایران در این زمینه و بسته ماندن درهای جشنوارهها به روی سینمای دفاع مقدس باشند.
خزایی در انتخاب مقالات این کتاب رویکردی اتخاذ کرده که بازگوکننده رویکرد تخصصی پژوهشگران غربی به این حوزه و سهم برخی استادان و پژوهشگران ایرانی دانشگاههای خارجی در این رابطه است.
این پژوهشگران اغلب با رویکردی میانرشتهای و مبتنی بر نظریهها و شیوههای روش شناسانه از منظر رشتههایی چون مطالعات فیلم و رسانه، مطالعات فرهنگی، انسانشناسی و جامعهشناسی به بررسی «سینمای دفاع مقدس» پرداختهاند.
این مقالات باوجود جهتگیریهای سیاسی حاکم بهویژه در قبال موضوع مهمی همانند دفاع مقدس و تفاوتهای مبنایی حاکم به نوع نگاه به این مقوله بازگوکننده این واقعیت است که برخلاف تصور برخی از صاحبنظران تنها سینمای اجتماعی ایران نیست که حائز اهمیت و خورند عرضه جهانی ست؛ بلکه سینمای دفاع مقدس نیز درصورتیکه به لحاظ استاندارهای فنی و هنری در حد مقبولی قرار داشته باشد میتواند بهعنوان نمایندگان سینمای ایران تصویری اصیلتر از پیام واقعی انقلاب ایران و آنچه در این سالها بر آن گذشته ارائه کند.
کتاب حاضر برای علاقهمندان سینمای دفاع مقدس اثری درخور اعتناست که میتواند افقهایی تازه و متفاوت برای نگریستن به این نوع آثار، پیش روی آنها گشوده و با نشان دادن نوع نگاه منتقدان غربی به این سینما ،درکی چند سویه از آن برایشان به ارمغان بیاورد.