نظر منتشر شده
۳۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 165230
به بهانه دیدار رهبر انقلاب با دانشجویان
تشکل های دانشجویی؛ نیاز امروز و فردا
مهدی امیریان* ، 7 شهریور 91
تاریخ انتشار : سه شنبه ۷ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۰۲
دیدار امسال دانشجویان با رهبر فرزانه انقلاب که نگارنده افتخار حضور و ارائه نظرات و دیدگاه های اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه ها
و مراکز آموزش عالی سراسر کشور( دفتر تحکیم وحدت) در این مراسم را داشته ام، بهانه ای شد تا این یادداشت را بنویسم.

برخی نکات مهم و کلیدی که مستقیماً مربوط به تشکل های دانشجویی می باشد و رهبر انقلاب در این دیدارهای متفاوت هر ساله با دانشجویان بیان می کنند متاسفانه در بازتاب صحبتهای ایشان حتی برای تشکل های دانشجویی مورد بی مهری واقع شده و مغفول مانده است که اتفاقاً این نکات هشدار دهنده و پند آموزی است که می تواند نیاز امروز ، فردا و همیشگی تشکل های دانشجویی باشد. چنانچه به آنها توجه جدی شود بدون تردید وضعیت کمی و کیفی تشکل های دانشجویی موجود ارتقاء می یابد.

۱. در طی چند سال اخیر رهبر معظم انقلاب از واژه ی جریان دانشجویی بجای جنبش دانشجویی استفاده می کنند واکاوی چرایی این نکته بسیار با اهمیت می نماید- چرا در حال حاضر تشکل های دانشجویی ظرفیت جریان سازی، درون زا بودن و خودجوش بودن را یا بطور کلی ندارند یا بخش عمده ای از آن ظرفیت ها بالفعل نشده است ؟!

اگر حمایت و یا پوشش خبری برخی رسانه ها را از تشکل های دانشجویی موجود بگیریم تا چه اندازه این تشکل های دانشجویی می توانند با تاثیرگذاری در فضای عمومی دانشگاه ها و بسط آن به جامعه رسانه ها را وادار به پوشش خبری فعالیت و مواضع خود کنند و این بار رسانه ها برای اعتبار خود وارد عمل شوند، نه برای اعتبار بخشیدن به تشکل های دانشجویی، و شوربختی جریان دانشجویی امروز این می باشد که به همین اندازه از تاثیرگذاری حداقلی بسنده کرده و اصولا نمی خواهد بپذیرد که قد و اندازه ی جریان دانشجویی بیشتر از اینها می تواند باشد تا جاییکه به معنای واقعی کلمه جنبش دانشجویی باشد و تا زمانیکه تشکل ها و اتحادیه های دانشجویی به خاستگاه اصلی خود یعنی دانشگاه و مطالبات واقعی و به حق دانشجویان و مردم رجوع نکنند، نمی توانند به مهمترین نقش خود یعنی پل ارتباطی صادق بین ملت و حکومت عمل نمایند. متاسفانه اشتباهی که برخی جریان های سیاسی و حتی بخشی از دستگاه های حکومتی، ناخواسته امروز گرفتار آن هستند، بخشی از جریان دانشجویی را نیز مبتلا نموده است و آن عدم درک این مهم می باشد که زمانی می توان در مقابل حربه ها، ترفندها و فتنه انگیزی دشمنان خارجی مقاوم و واکسینه بود که در داخل کشور دستگاه های حکومتی و جریان های موثر سیاسی در راستای اتحاد و انسجام ملی و همدلی عمومی تلاش کرده و به شاخص رضایتمندی اجتماعی که یکی از مهم ترین سرمایه های نظام می باشد توجه جدی شود. که البته به دلیل متکثر بودن، دغدغه مندبودن دانشجویان نسبت به
مسائل مختلف سیاسی، فرهنگی ، اجتماعی اقتصادی ظهور و بروز این مهم در دانشگاه ها دارای نمود بیشتری بوده و به عنوان یک نماد برای افکار عمومی جامعه مطرح می باشد و به این دلیل نقش و جایگاه تشکل های دانشجویی برجسته تر و مسئولیت خطیرتری بر روی دوششان می باشد، آیا در موضع گیری های برخی جریان های دانشجویی این مهم را شاهد هستیم یا متاسفانه برعکس آن را می بینیم که نه تنها کمکی به انسجام و اتحاد ملی نکرده و به اصطلاح دایره افراد خودی نظام را تنگ تر می کنند بلکه گروههای مختلف دانشجویی به ویژه بدنه دانشجویی را نسبت به خود بدبین کرده و اینگونه استنباط می شود که این بخش از جریان دانشجویی تبدیل به پیاده نظام برخی از جریان های سیاسی تندرو و افراطی شده اند ،که در توضیحات بند ۲ بیشتر به آن می پردازیم.

۲. رهبر انقلاب در دیدار سال ۸۸ خطاب به دانشجویان حاضر فرمودند: ((البته
شما همه ی دانشجویان کشور نیستید، شاید نماینده ی همه ی تفکرات گوناگون و سلایق مختلف دانشجویی هم نباشید.)) و حتی بعدها شنیدیم که ایشان پس از برگزاری برنامه از مسئولین به خاطر یک دست بودن حضار و سخنرانها گله کرده بودند.

ای کاش هم مسئولین مربوطه که به انحاء مختلف با مسائل مربوط به تشکل های دانشجویی در ارتباطند و هم خود تشکل های دانشجویی موجود به این صحبت پر معنا و مسئولیت برانگیز، تأمل می کردند!
به هر حال رهبر بزرگوار انقلاب از این واقعیت مهم مطلع بودند و تلویحاً از فضای تک صدایی در دانشگاها انتقاد نموده و خواستار تغییر آن شده اند.

بدیهی است که منظور رهبری گروه های معاند و مخالف نظام نبوده است که از عدم حضور آنها گله کنند؛ بلکه منظور گروه های دانشجویی بوده که سلایق و دیدگاه های مختلف دانشجویی را نمایندگی کنند که البته با قدری تأمل بیشتر، متوجه این واقعیت می شویم که تعداد اینگونه دانشجویان نیز اتفاقاً کم نمی باشند. نگارنده با توجه به ارتباطاتی که با دانشجویان اکثر
دانشگاه های کشور دارد، با قاطعیت اعلام می دارد که اگر بخواهیم درصد
کمیت دانشجویان و به تبع آن افراد معاند و کسانی را که با ساختار حاکمیت
دینی مخالف هستند را تخمین بزنیم با ارفاق کمتر از ۵ درصد جمعیت ایران می باشند. و این تعداد به مراتب کمتر از تعداد مخالفین ساختار حاکمیتی در
کشورهایی است که ادعای برپایی دموکراسی مطلقشان گوش فلک را کر کرده است، می باشد.
اما سوال و گله مندی اساسی اینجاست که چرا افراد و برخی جریانهای سیاسی و حتی برخی مسئولان حکومتی و متاسفانه بخشی از جریان دانشجویی نیز به گونه ای از منتقدین چه در دانشگاه ها و چه در سطح جامعه و چه در فضای سیاسی کشور تعریف و توصیف می کنند که گویی حداقل ۳۰ الی ۴۰ درصد جمعیت دانشگاه ها و جامعه معاند می باشند و یقیناً تعریف اینها با تعریف رهبری متناقض می باشد و اگر بپذیریم بخشی از این جریان ها و تشکل های دانشجویی، ناآگاهانه و از سر دلسوزی بخشی از منتقدین را معاند تلقی می کنند و طبیعتاً حقوق منتقدین را نیز به رسمیت نمی شناسند اما با کمال تاسف باید بگویم بخشی نیز تعمداً و بخاطر روحیه ی انحصار طلبی و تامین منافع و مطامع سیاسی برخی گروه های سیاسی خاص که پایگاه اجتماعیشان در  بین مردم در حداقل می باشد، که آگاهانه و عامدانه هر روز دایره نظام را تنگ تر و افراد و جریانهایی که به اصطلاح باید خودی باشند را ناخودی تلقی کرده و نه تنها به خارج از دایره ی نظام هل می دهند بلکه پس از این اقدام نیز افتخار می کنند که ما از قبل نیز گفته بودیم این افراد و جریان ها ضد انقلاب می باشند، و به اینگونه موضع گیری ها و اقدامات نسجیده و هنجار شکنانه و خارج از دایره انصاف و عدالت می پردازند.

البته نقد منصفانه، دلسوزانه که برای اصلاح باشد و نه برای اخراج، نسبت
به همه ی شخصیتها و جریانهای سیاسی و دستگاه های حکومتی نه تنها ایراد ندارد بلکه یکی از مهم ترین رسالت های تشکل های دانشجویی می باشد. اما گویی برخی دستگاه های متولی در دانشگاه ها و مرتبط با دانشگاه ها که فعلا نام بردن آنها را ضروری نمی دانم، نه تنها ناامیدی و ترس کاذب را به دانشگاه ها القا می کنند -که البته امیدواریم از کم اطلاعی و ضعف بینش لازم سیاسی فرهنگی باشد و نه حب و بغض های سیاسی – بلکه خود دچار ترس و اضطراب از آینده ی مبنی بر به رسمیت شناختن و تریبون دادن و بالاخره قانونی برخورد کردن با منتقدین هستند.

آنچه از جنبش دانشجویی اصیل و پیشرو دریافت می کنیم این است که زمانی جنبش دانشجویی نفش پیشگامی و جهت دهندگی و تولید گفتمان و قالب های سیاسی، فرهنگی را بر عهده داشته است که فراتر از دوقطبی و چند قطبی سیاسی کشور، هویت و شأنیت خود را تعریف کرده و فعالیت ها و مواضع خود را معطوف به نگاه فراجناحی می نموده و هیچ چیز را ارجح تر از منافع ملت و مصالح کلی نظام نمی دانسته است. البته هم اکنون نیز تشکل های دانشجویی موجود همگی چنین ادعایی را دارند اما متاسفانه در عمل می بینیم که این ادعا برای عموم دانشجویان و مردم خیلی باور پذیر نمی باشد ، که با اندک بررسی بدنه ی دانشجویی و مردمی تشکل های دانشجویی می توان به صحت این نکته پی برد که در توضیحات بند ۳ این موضوع تکمیل می شود.

۳. رهبر انقلاب امسال در بیاناتشان به این نکته اشاره داشتند که فعالین
تشکل های دانشجویی باید مراقب باشند تا دچار آفت پست و مقام نشوند که این موضوع قطعاً نشأت گرفته از اطلاعات دقیق رهبری از وجود این آفت برای فعالین دانشجویی موجود می باشد که با عنایت به مباحث بند ۱ و ۲ توجه به نکات ذیل بسیار ضروری می نماید:

متاسفانه آفت پست و مقام یکی از مهم ترین علت های موضوع بندهای ۱ و ۲ می باشد که با کمال تاسف نه تنها برخی از ویژگی های ممتاز تشکل های دانشجویی یعنی آرمان خواهی، حقیقت طلبی ، آزادی خواهی ، مبارزه با فساد و بی اخلاقی در هر سطحی و در هر زمانی ، عدم قدرت طلبی و شهرت طلبی، را تحت الشعاع قرار داده بلکه با کمال تعجب بخش کوچکی از تشکل های دانشجویی همانند بخش قلیلی از فعالان سیاسی حاضر در کشور، متملقانه و کاسب گرایانه از نظام و ولایت فقیه دفاع می کنند که نه تنها به پیشرفت اهداف و آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران کمکی نمی کند بلکه نتیجه ی عکس حاصل شده و موجب بدبینی جامعه ی دانشگاهی و مردم می شود.

آفت پست و مقام موجب شده تا بخشی از جریان دانشجویی ارتباطش را با دانشجویان و مردم قطع کرده و طبیعتاً از مطالبات واقعی دانشجویان و مردم بی اطلاع و یا با اغماض کم اطلاع بوده و فعالیت و مواضع خود را در راستای اقتضائات و اهداف برخی رسانه ها و جریانات سیاسی خاص تنظیم کنند.

البته بخشی از جریان دانشجویی ارزشی نیز نه به دلیل آنکه دچار این آفت
شده است، بلکه از سر حسن نیت و روحیه ی واقعی انقلابی و ارزشی این نوع رویکردها را از خود نشان داده و احتمالاً ناخواسته مورد سوءاستفاده ی
برخی از رسانه ها و جریانات سیاسی خاص می شوند و شاید به همین دلیل رهبر فرزانه ی انقلاب تأکید داشتند که سطح اطلاعات و قدرت تجزیه و تحلیل جریان دانشجویی باید فراتر از سایت ها و وبلاگ های رایج باشد و هر چند که مصادیق این گونه موارد کم نمی باشد ولی ضرورتی برای بیان آن نیز احساس نمی کنم .

لذا نتیجه گیری از مباحث ذکر شده و تمکین واقعی نه شعاری از رهنمود های رهبری می تواند راه گشای برخی مشکلات جریان دانشجویی و چراغ راه تشکل های دانشجویی باشد و آن مهم، اینکه تشکل های دانشجویی به هیچ شخص و جریان سیاسی نباید وامدار، وابسته و خدای ناکرده دل بسته باشند، نباید اجازه دهند ذره ای تعلقات مادی و سیگنالهای وسوسه برانگیزی که این روزها از سوی جریان های قدرت و ثروت فرستاده می شود کارگر بیفتند و اینکه به معنای واقعی نسبت به گروه های مختلف دانشجویی در سطح دانشگاه ها که دارای دیدگاه ها و سلایق گوناگون هستند، احترام گذاشته و با توصیه رهبری شرح صدر داشته باشند و خط کشی واقعی بین معاندین و منتقدین صورت بگیرد و خدای ناکرده با تنگ نظری حتی یک دانشجو با سلیقه ی متفاوت را نه تنها رنجیده خاطر نکرده بلکه با در اختیار قرار دادن امکانات و مهیا کردن بستر لازم برای تضارب آراء و چند صدایی واقعی و سوق دادن فضای دانشگاه ها به سمت عقلانیت و اعتدال اجازه ی سوءاستفاده به برخی افراد افراطی و رادیکال از فضای به اصطلاح منفعل دانشگاه ها داده نشود.

البته نگارنده به هیچ عنوان قصد سیاه نمایی و خود زنی نداشته بلکه انتقاد به وضعیت موجود تشکل های دانشجویی و ارتقاء وضعیت موجود به سمت آرمانها و ایده آلهای جنبش دانشجویی برای تاثیرگذاری بر فضای عمومی دانشگاه ها و جامعه برای هرچه بهتر محقق شدن آرمان های انقلاب اسلامی ایران و غزتمندی و سربلندی ایران عزیزمان، پاسخگویی به آرمانخواهی تشکل های دانشجویی می باشد که بدون تردید در سایه ی رعایت ملاحضات فوق عملیاتی می شود. در پایان از دوستان عزیز در تشکل های دانشجویی دعوت می نماید چنانچه نقد یا ملاحضه ای به این یادداشت دارند در یک فضای درون گفتمانی از هر طریقی جهت بحث و مبادله دیدگاه ها استقبال می کنم.

بخش دوم این یادداشت که پیرامون نقش ، جایگاه و وضعیت اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی سراسر کشور (دفتر تحکیم وحدت) بزودی منتشر می شود.

* دبیر تشکیلات دفتر تحکیم وحدت
 
صادقی راد . فعال دانشجویی
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۱۳:۴۲:۱۷
وقتی دلسوزترین و خالص ترین بچه های تشکیلات مستقل دانشجویی یا منزوی و فراموش می شوند و یا رانده شده و مورد طعن و دشمنی قرار می گیرند، آیا انگیزه و امیدی برای ما باید باقی باشد. وقتی به احوال بچه های خوب و خدوم گذشته و رفتاری که با آنان شده و می شود نگاه می کنم، عقلم حکم می کند اگر این مسیر را تکرار کنم بازی خورده ای بیشتر نیستم. (932462) (moderator16)
 
شاهد
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۰۲:۳۸:۱۴
وقتی به احوال بچه های خوب و خدوم گذشته و رفتاری که با آنان شده و می شود نگاه می کنم، ...
همین افرادی که ژستهای روشنفکری و نقد می گیرند چنین اقداماتی انجام می دهند و گر نه وضع جنبش دانشجویی این نبود! (932995) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۰:۳۳:۰۶
اکنون که رهبر انقلاب صراحتا حمله به سفارت انگلیس را نادرست دانسته ، گروه های دانشجویی باید بیشتر مواظب کارهایشان باشند تا در آینده منافع ایران را به خطر نیاندازند. اصولا دانشجویان نباید اجازه دهند که بازیچه یک عده گردند. (933197) (moderator1)
 
آرش پیک
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۰:۱۵:۴۳
خیلی عالی بود جناب امیریان
مخصوصا اینجا که گفتین::
ایشان پس از برگزاری برنامه از مسئولین به خاطر یک دست بودن حضار و سخنرانها گله کرده بودند.

کو گوش شنوا؟؟؟به حرفای رهبر هم گوش نمیدن،چه برسه به حرفای نماینده های دانشجوها

واقعا چند بار شده آمار بیارن(آمار دقیق و واقعی) که حرف های دانشجوها رو مسئولین انجام داده باشن یا تاحدودی استفاده کرده باشن از صحبت ها

موفق باشید (932757) (moderator16)
 
حسام رضایی(دانشگاه اراک)
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۰:۵۳:۰۰
مطالب خوبی بود.توجه به چند نکته خالی از لطف نیست:
بحث رضایتمندی عمومی بسیار مهم است.
همان طور که حضرت رسول(ص) به حضرت علی(ع)فرمودند که اگر در گوشه ای از حکومت تو فقیری باشد و تو بی خبر باشی و یا مطلع شوی و اقدامی نکنی,همانا تو ناقض ارزش های من و ارزش های الهی گشته ای!
بحث دیگر,مسأله دادن تریبون های رسمی و موجه به جریان های مختلف دانشجویی است که این مورد می تواند با توجه به روحیه آرمان خواهی دانشجو,منجر به کمال جامعه گردد.
بحث دیگر این است که دانشجو باید به رسالت همیشگی خود که همانا حرکت در صراط امام (ره) و مقام معظم رهبری است پایبند بوده و خود را گرفتار حربه های بعضی جریان های مسموم سیاسی که تنها به مطامع نا مشروع خود توجه دارند نکند.
و اما صحبت آخر درباره نحوه برخورد با افراد منتقد است.
ما باید نوعی تفکیک عاقلانه بین منتقدین واقعی و دلسوز نظام و معاندین به اصل حکومت و ولایت فقیه ایجاد کنیم که می تواند ما را به پیشبرد اهداف والای نظام کمک شایانی کند. (932776) (moderator16)
 
احمد
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۱:۲۶:۳۰
واقعا یه بخش تامل برانگیز این یادداشت بخشیه که به اعتبار بخشیدن رسانه ها به تشکل ها پرداخته شده...
جریانهای دانشجویی باید اونقدر افق دیدشون رو بلند قرار بدن که حتی خودشون مایه اعتبار بخشی به رسانه ها بشن و اونروز تفاوت جریان دانشجویی اصیل با سایرین که یه قالب از پیش تعیین شده یا همیشگی رو در پیش گرفتن مشخص میشه... (932797) (moderator16)
 
منتقد
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۱:۳۰:۲۱
گرچه یادداشت طولانی بود اما مسائل مهمی رو گوشزد کرد!
یه نسخه از این مطلب رو باید به تمام بخشهای مرتبط با بدنه ی دانشجویی فرستاد، گرچه گاهی حتی فرمایشات رهبری رو هم دقیق دنبال نمیکنن!
اعمال سلیقه های شخصی، قدرت طلبی، شهرت طلبی، تعصب کورکورانه، وابستگی به احزاب یا ساختارهای سیاسی خاص از بزرگترین آفتهای جریان دانشجویی امروزه....متاسفانه (932802) (moderator16)
 
منصوری
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۱:۳۳:۵۴
دقت نظر آقای امیریان در تعریف کاربرد "جریان دانشجویی" و "جنبش دانشجویی" قابل تحسینه.
کاش جریان دانشجویی ب جای دامن زدن ب بعضی اختلافات داخلی بصورت یکپارچه همت بر تبدیل شدن ب جنبش دانشجویی می گمارد (932806) (moderator16)
 
ارمغان
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۱:۳۵:۰۳
با تشکر از نویسنده محترم و سایت الف که هرکدام به نوبه خود برای احیای جنبش دانشجویی تلاش می‌کنند. نویسنده به نکات بسیار خوبی اشاره کردند از جمله برخورد نامناسب با دانشجویان منتقد. در اثر برخوردهای حذفی نامناسب که منجر به جدایی دانشجویان منتقد و ایجاد جو ناامیدی در بین آن‌ها شده است، به نظر میرسد که اگر مسؤلان امر در این زمینه اقدامات لازم را انجام ندهند، خیل عظیم دانشجویان منتقد به معارضان خاموش دچار خواهند شد. هرچند ضروریست که دانشجویان نیز مرز قانون رو خوب بشناسند. متأسفانه در حال حاضر به علت‌های زیادی از جمله وضعیت نابسامان روحی دانشجویان که زاده عوامل بسیاری از جمله ناامیدی از آینده شغلی، شرایط نامناسب زندگی دانشجویی- خوابگاهی و نیز سردرگمی ایجاد شده در اعتقادات بسیاری از دانشجویان در اثر تصادم مدرنیته جدید و الزامات آن با فرهنگ سنتی و مؤثر واقع شدن تهاجم فرهنگی و... ، جنبش‌های مستقل دانشجویی برای داشتن افراد آگاه و حق طلب دچار مشکل خواهد شد. به امید ایرانی آباد، متحد و سرشار از امید... (932807) (moderator16)
 
فرشاذ خضرائي
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۱:۳۶:۵۱
جنبش،دانشجویی یا غیر دانشجویی

حال که این مطلب را می خوانم،بهتر است لحظه ای زمان را در خود به توقف وادارام.من که هستم،از کجا آمده ام، چه گذشته ای داشته ام و چه آینده ای خواهم داشت؟
آهام!من اسم(....)فامیل(......)متولد(....)صادره از(....)نام پدر(....)و... هستم.دانشجوی رشته........،ورودی سال....13همانی هستم که با هزار امید و آرزو به دانشگاه آمدم،تا بعد از اندی سال در یک گوشه و کناری از این مملکت کسب درآمدی و یا افتخاری برای اطرافیان باشم.مدتی که از ورود به دانشگاه گذشت و جو آن بر ما اثر کرد،هم رنگ جماعت می شویم،یک قدم که جلوتر می رویم، می بینیم در این گوشه و کنار دانشگاه یک نهادها و تشکلاتی هست که متناسب اهداف خود و همخوانی علاقه ما با اهداف آنها برایمان سری تکان داده و پستی ناقابل اعطا میکنند!.کمی که گذشت هر کسی که بیشتر گذرش به آنجا خورد،جلو می افتد.کمی بعدتر همان پرگذر می بیند جا برای سیاسی بازی و سنگ قلاب کردن در آن نهاد و تشکل باز است به شرط آنکه کرده..... برنگردد،شروع می کند به سر هم بافتن سخن این و آن و دو کلام هم از خودش و دیدگاه گروهک نهادی تشکلی شان از آن واقعه و دافعه،البته به نحوی بی طرفانه و انصافانه(!).
حال که گفتیم،نوشتیم،اثبات کردیم،عدالت خرج کردیم،جای چه کسی را در اینجا پر کرده ایم-جز اینکه ندانسته و نبایسته هر آنچه از چپ و راست آمد را متناسب با طرز فکر، حتی نه خودمان، بلکه بزرگانمان به همدیگر تحویل دادیم و خواهیم داد و اینکه آخرش که چه؟
این روش و منش در شان دانشجو نیست،مگر ما سران مملکتیم یا دست کم فرماندار و شهرداریم که نشسته ایم تعیین و تکلیف میکنیم.بدون شک ما دانشجوییم،همان که سازنده راه سعادت و شقاوت این دیار یال طلایی بوده ،هست و می باشد.اما این رفتار و اعمال از که سر میزند،از خودمان،همان که نقطه چین ها را پر کرد و درست است ما همانیم.باید به خودمان برگردیم،به جای آنکه در خیالی ناممکن،بدون آنکه حتی بدانیم آیا واقعا این راه به جایی میرود،حرف بزنیم و شرح فضل و ادب و استعاره و کنایه و... به کار ببریم .
شاید هم فکر کرده ایم اینجا کلاس دروس عمومی است!هر چه بیشتر(وجبی!) و متناسبتر با کلام و مزه زیر دهان استاد بنویسیم،شاید نمره بیشتری بگبریم و حرفمان خریدارتر باشد.در صورتی هم که فرض کنیم هم کلاسی هایمان بقیه سخن پراکنان نشریه ها و مجله ها باشند،استاد که همان خواننده و دانشجوی با فهم و آگاه می باشد، نمره ی بیشتر را به کسی میدهد که به جای اینکه عجولانه و من درآوردی از خود چند برگه را سیاه کرده باشد،معقولانه و به صورت مشخص جواب سوالاتش را نوشته باشد.!

در انتها این خودمان هستیم،خودمان، یعنی خودم و لاغیر.پس بهتر است به عنوان دانشجو،جنبش و جوشش و حرکت به سمت آرمان های امام(ره) را در گروی جهت سیاسی دیگران و حرکت و جنبش آنها نبینیم و خود جنبش دانشجویی را به دستان توانمند و اندیشه های آرمانی خود به جلو ببریم (932809) (moderator16)
 
مهدی
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۱:۵۳:۰۱
بسم الله الرحمن الرحیم
((هدف))
گمشده ی این روزهای تشکلهای دانشجویی!
متاسفانه اکثر تشکل های دانشجویی دارای اهدافی مشخص و عملکردی نا مشخص هستند،
اهداف هر مجموعه در بدو تاسیس بنا به احساس نیازی شکل می گیرد و در واقع این احساس نیاز باعث به وجود آمدن آن مجموعه و اهداف مجموعه خواهد شد.
(بگذریم که بعضی مجموعه ها به خصوص در میان دانشجویان اصولا بدون هدف تاسیس می شوند!)
اما مشکل از جایی آغاز می شود که این تشکلها بعد گذشت مدتی از تاسیسشان، چنان درگیر مسائل حاشیه ای می شوند که نه تنها از اهداف تعیین شده خود ، فاصله می گیرند بلکه گاهی بر خلاف تحقق این اهداف عمل می کنند!
همایشها ، سخنرانی ها ، مسابقات دانشجویی، برگزاری نمایشگاه و... که ابزاری هستند برای رسیدن به اهداف مورد نظر ، خود به هدف تشکلها تبدیل شده اند!
برای مثال در فلان مناسبت اکثر تشکلها برنامه ای خاص در نظر میگیرند و این اتفاق هر سال در آن روز خاص برگزار می گردد.
حال واقعا چند نفر از اعضا از خود می پرسند هدف از این مراسم چیست؟!
مراسمی که قرار بود ابزاری باشد برای رسیدن به هدف، حال خود تبدیل به هدف شده و تمام وقت و انرژی اعضا را صرف خود می کند.
کارهای روزمره و اداری چنان اعضا را سرگرم می کند که هیچ کس از خود نمی پرسد هدف حضور در این مجموعه چیست؟
آیا هدف فرم پر کردن و عضو گیری و گرفتن بودجه و کاغذ بازی است؟
آیا هدف پر کردن رزومه کاری و فرستادن برای بالادستی است؟
با توجه به مطالب گفته شاید بهتر بتوان علت اینکه تشکل های دانشجویی روحیه نقادی خود را از دست داده اند درک کرد.
چرا که نقد منصفانه که یکی از اهداف مشترک بین تمام تشکلهاست فراموش شده و جای خود را به سیاست بازی و سیاست زدگی داده است.
ما آنطور که دوست داریم و آن فردی که دوست داریم نقد می کنیم
آن طوری نقد می کنیم که خوشایند مسئول بالادستی باشد.
بهتر همین جا توقف کنیم
نگاهی به عقب بی اندازیم
و منصفانه در باره ی عملکرد خود قضاوت کنیم.
و جلوی هر فعالیتی که انجام داده ایم
یک ((چرا؟)) بنویسیم
و ببینیم آیا پاسخی برای این ((چرا))ها داریم؟ (932817) (moderator16)
 
ابوالحسن-ع
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۲:۲۲:۲۷
در کشور ما با توجه به مسائل اعتقادی ما نمی توانیم احزاب داشته باشیم.
ضمناً تشکل های دانشجویی برای هر کشور در حال توسعه نیاز مبرم است ولی در کشور ما به علت عدم درک متقابل و تحمل دانشجو و مسئولین حرکتی نمی تواند در خلاف اهداف نظام داشته باشند و احزاب دانشجویی جدید هم هر از چند گاه مورد سوء استفاده بعضی از سیاست بازان جدید قرار می گیرند (932836) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۲:۵۷:۳۴
وظیفه اصلی دانشجو درس خواندن است. (932860) (moderator16)
 
دانشجو
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۰:۲۴:۴۸
یعنی به نظر شما یک دانشجو فقط باید درس بخواند و خود را خارج از مسائل اقتصادی سیاسی و اجتماعی بداند به نظر بنده یک دانشجو می توانند با ارائه راهکارها به مسئولین البته با پشتکار و جدیت نه اینکه فقط حرف خیلی از مسائل را حل کند البته نه تک صدایی بلکه چند صدایی (933186) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۹ ۱۲:۲۲:۰۲
دانشجو باید در دانشگاه فقط درس بخواند و الفبای سیاسی را یاد گیرد تا بعدها بعد از فارغ التحصیلی بتواند با دید باز وارد بازیهای سیاسی شود.

دانشجو جوان و کم تجربه و احساساتی است که ممکن است دستمایه بعضی گروهها و افراد گردد. نممونه آن را در حمله به سفارت انگلیس دیدیم که بنا به فرموده رهبری اقدامی نادرست بود. (934080) (moderator16)
 
غریبه
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۰:۲۷:۲۰
یاداشتی خوبی ولی ای کاش همه کسانی که خود را جزو جنبش داشجویی میدانند با همکاری و همدلی و اتهاد با هم تلاش برای پیشرفت جامعه کنند . (933188) (moderator1)
 
مریم دانشجویی سال آخر
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۰:۳۱:۰۷
امیدوارم همه ما و همه مسئولین حرف های رهبرمان را به جای اینکه فقط گوش کنیم و بگویم چه حرف خوبی زدند رهبر ،به آن عمل کنیم و به فکر کشور عزیزمان باشیم و به جای دفاع از کشور بیگانه از کشور خود دفاع کنیم. (933194) (moderator1)
 
ص.رشیدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۷ ۲۲:۵۸:۳۲
با عرض سلام...به نکات بسیار جالبی اشاره فرمودید که بنده نیز در تایید و تکمیل گفته ها، نکاتی بذهنم خطور کرد که خدمتتان عرض میکنم:
1-یکی از وظایفی که امروز تشکل های دانشجویی از آن غافل شده اند، بحث گفتمان سازی است. اما این روزها بجای آن در بیشتر تشکل هایی که پسوند دانشجویی نیز یدک می کشند، حمایت های صرف جهت دار از جریانها دیده می شود که متاسفانه می تواند آفت زا باشد، زیرا هر حزبی (حتی مشروع آن) ماحصل پیوند قدرت و ثروت است...سخنان رهبر انقلاب را به مضمون یادآور شویم:تشکل هایی دانشجویی باید از آفت پست و مقام دوری کنند...اما این روزها، سخنان ایشان فقط در ظاهر گفته می شود و عمل بدان صرفا شعار است.جالبتر اینکه برخی تشکل های به اصطلاح دانشجویی،عادت کرده اند پشت سنگر سخنان ایشان مخفی شوند.
2-رهبر انقلاب در دیدار اخیر خود، انتقادی نیز به تشکل ها وارد کردند.یکی از این انقادها، پذیرش هر سخن نسبت داده به ایشان بود که ایشان این سخنان را(که یکی از آنها قطعا در مورد طرح تفکیک جنسیتی دانشگاهها بود)اشتباه قمداد کرده و تهمت بر شمردند. این سخن ایشان، حاوی پیامی بود مبنی بر اینکه ایشان خواستار تقویت بصیرت سیاسی در جریان دانشجویی هستند. متاسفانه برخی از دوستان تا سخنی را به حضرت آقا نسبت داده شود، کورکورانه می پذیرند.این نیز آفتی شده است برای برخی از جریانات دانشجویی...
3-اختلاف سلیقه ها، باعث ایجاد تشکلهای مختلف می شود.متاسفانه یکی دیگر از آفات این است که هر تشکلی فقط خود را در مسیر نیل به اهداف انقلاب می بند...شور بختانه این دید،شبیه به دیدگاه خوارج است. تشکل ها نیز باید همانند مسئولین دارای سعه صدر سیاسی باشند و هر سخن مخالف با نظر خود را به طرفداری از بیگانه و انحراف از مسیر انقلاب تفسیر نکنند...
به امید جمهوری اسلامی ایرانی بر فراز تمامی قله های افتخار (932861) (moderator16)
 
ونوس
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۲۰:۳۱:۱۳
واقعا جای سواله برام ک چطور این مطلب اینقدر - خورده؟؟؟
کجاش اشتباس نمیدونم!بنظر من هر 3 بندش گویای واقعیات بود، گرچه شاید قابل تعمیم ب همه نباشه اما کم هم نیست...
مثلا همین حمایتهای جهت دار!
یا اینکه بعضی تشکلها، سایرین رو معاند میدونن.. (933668) (moderator16)
 
دانشجو
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۰۰:۱۹:۴۶
خیلی از نقدهایی که مطرح شده به خود نگارنده بر می گرده و چه خوب خودش را نقد کرده!
راستی اقای نگارنده چرا خودت فکری برای این معضلات نکردی ؟؟
حرف زدن این عادت شماهاست که برای دیگران نسخه می پیچید و خودتان را خوب فراموش می کنید.. (932916) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۰۶:۲۰:۱۶
دقيقا درست ميگه تاحالا به كارهاي اشتباه خودت آقاي نويسنده پي بردي؟ (933016) (moderator16)
 
حق طلب
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۰:۱۹:۴۰
واقعا چقدر میتوان به تغیر شرایط موجود امیدوار بود چرا مسولان نمیخان متوجه بشن که شرایت فعلی به نفع نظام نیست (933179) (moderator1)
 
نرگس
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۴:۰۳:۳۸
اگر ایشان نمی خواست این حرف ها را به خودشان گوشزد کند مطمئن باش این مطالب را نمی نوشت ما هر کداممان باید به خود تلنگری بزنیم و انگشت اشاره را به دیگران نشان ندهیم بلکه هم به خود نشان دهیم و با همکار ی هم می توانیم حرف یا کاری را به عمل برسانیم (933446) (moderator1)
 
دانشجو
۱۳۹۱-۰۶-۰۹ ۲۰:۵۱:۱۳
کاش فرصتی بود تا عملکرد همین ادم را از نزدیک ببینیم تا بهتر قضاوت کنیم، گفتن بعضی از حرفها واقعا برای اعتقاد به ان حرفهاست یا بیشتر برای وجهه سازی یا هم صدا شدن با افرادی است تا محبوبیت بالا بره
ولی حیف که فرصتی برای رصد واقع گرایانه این فرد یا افراد مشابه نیست و انچه هم که به عنوان گزارش از فعالیتهاشون می گن بیشتر شبیه ارگانهای دولتیه تا مردمی!!!جنگ روانی حتی در داخل هم معنا داراست (934631) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۴:۱۰:۲۱
واقعا کاش دانشگاهها اجازه حرف زدن به دانشجو را میداد کاش این مسئولین تریبون آزاد را برای دانشجو واقعا آزاد می گذاشتند نه اینکه جلوی ۀنها را بگیرند و با توبیخ با مشروط از امتحان جلوی آنها را بگیرند آقای x ها شماها چطور می توانید جواب دانشجویان را بدهید من خود یک دانشجو من نمی گوایم هر حرفی درا دانشگاه اسمش آزاد اندیشی اما اگر شما ها اجازه می دادید که دانشجو حرف های که می توانست به درد مملکت بخورد و گره ای از مشکلات باز کند (933453) (moderator16)
 
انوش
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۰۷:۲۶:۲۵
نمي شود افكار جوانان و دانشجويان را در خدمت سياست و يا دست پرورده خود نمود و اصطلاحا جوانان و دانشجويان را حكومتي نمود
با توجه به كمي ها و كاستيها ي جامعه و دردهاي جامعه دانشجو گلوي فرياد كش جامعه بوده و خواهند بود دانشجو نمي تواند ببيند در جامعه ي مدعي حكومت علي به كسي اجحاف شود و يا اختلاس ميلياردي انجام پذيرد.
دانشجو و افكار او را نمشود در حصر نگه داشت اصطلاح با پا پس زد و با دست پيش كشيد
دانشجو آزاد بوده و خواهد بود و به هيچ دسته و حزبي وابسته نخواهد بود و آنچه مورد رضاي حق باشد مي پذيرد لاغير (933030) (moderator16)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۰:۳۳:۱۹
یعنی اگر حرف زور هم به او گفت شد باید بپذیرد و از حرف خود و امثال خودش دفاع نکند؟ (933198) (moderator1)
 
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۰:۳۷:۲۴
خیلی خوب بود مطلبتان ولی ای کاش همه کسانی که که خودشان را جزوی از تشکل ها و انجمن ها معرفی می نمایند به وظایف خود به خوبی عمل کنند و فقط حرف نزنند (933206) (moderator1)
 
1360
United States
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۰۹:۲۶:۲۰
وقتی جو دانشگاه که محل گفتگو وحل پایه ای مشکلات هر کشوریه سکوت فرا میگیره باید از افرادی پرسید کوچکترین انتقادی به خود را بر نمیتابند چرا؟ (933109) (moderator16)
 
احمد(دانشگاه تهران)
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۴:۳۲:۲۶
مطالب بد نبود انشاءالله خداوند به همه ما چه مسئولین چه دانشجو و چه مردم عادی دست یاری بدهد که بتوانیم دلسوزانه برای مملکتمان خدمت کنیم . (933473) (moderator1)
 
دانشجویی بسیجی
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۴:۳۹:۲۰
ای فعال دانشجویی حرف های که زده اید درست آیا خودت بچه های انجمن های که جمع کرده ای چقدر خدا وکیلی درو هم جمع شدهاید درباره یک چیز بحث کنید و آن را دنبال کنید درست است شاید یک یا دو انجمن شما چنین کاری را کردند اما آیا چندین انجمنهای که شما البته نه فقط شما بلکه منظور بنده به دیگر تشکل ها هم هست آیا این کار را کرده اند (933481) (moderator16)
 
فرید باقری
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۱۷:۱۶:۳۹
تا زمانی که محدودیت ها وتواناییهای جنبش دانشجویی را واقع بینانه درک نکنیم ،ابدالدهر اسیر این تناوب افراط وتفریطیم ،باید یکبار برای همیشه تکلیف خودمان را روشن کنیم آیا ما مولدیم یا مصرف کننده ،رهبریم یا پیرو ،حزبیم یا نه ،عوامیم یا خواص.
سردرگمی امروز جریان دانشجویی بخاطر شمشیر دوگانه نگاه امنیتی مسولان از یک طرف و توهم قدرت یا بهتر بگویم توهم جایگاه و نقش خودمان از طرف دیگر است.مسولان محترم را که نمیشود کاری کرد که صلاح ملک خویش خسروان دانند ولی خودمان را که میتوانیم jyddv nidl ,بسازیم که این ساختن نیازمند بیان ارام وبدون لحن رادیکال نیازهایمان می باشد که به نظر من مهمترینشان ایجاد فضای تساهل است (آزادی فعلا پیشکش) چون ما جوانیم وآرمانگرا وخواهان تحول وبزرگان هم معترض به همه اینها ،به این تساهل میبایست رضایت بدهیم وباید تمام تلاشمان را در جهت انتقال این پیام بکار بریم که ای دوستان مسول میدانیم با نظرات ما مخالفید ولی لطفا کمی تحملمان کنید همین.
استراتژی دیگر جنبش دانشجویی میبایست نگاه به گذشته برای تغییر آینده باشد که برای این امر تغییر مسیر از سمت تحول های یکباره ورادیکال به سمت اصلاحات تدریجی الزامی است وچه بهتر که در این مسیر از زمین ناهموار وبدون برداشت سیاست کمی به عرصه فرهنگ بازگردیم.آقای دکتر امیریان تا وقتی تغییرات را شروع نکنیم وضعیت جنبش دانشجویی به همین سیره ای است که شما در لفافه فرموده اید :وابسته و کم رمق. (933581) (moderator16)
 
عضو تحکیم
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۲۱:۲۹:۳۸
متاسفانه گاهی اظهار نظرهایی ب گوش میرسه ک حتی ب خود افراد فعال نقد وارده...
بعضی عقیده دارند ک وقتی فردی ب نمایندگی از هر جریان دانشجویی قراره حرفهای گروه رو در جایی بخونه باید حواسش ب موقعیت و منافع خودش باشه!!
یعنی گرچه اون فرد نماینده ی یک جمعه اما هرجا احساس کرد ممکنه ب ضررش تموم بشه باید از حرفهایی ک قراره بخونه فاکتور بگیره!!
این چ جور جریان جمعی و دانشجویی میتونه باشه؟؟!!
خوشحالیم ک ایشون امسال در محضر رهبری نماینده جریان بود و مطالبات اعضا رو مطرح کرد... (933681) (moderator16)
 
م-صالحی
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۲۱:۵۵:۵۲
این قسمت از صحبتهای آقای امیریان واقعا قابل تامله، ما که تعهد به این آب و خاک ونظام داریم باید تمام همتمون رو برای برطرف کردن مشکل مذکور به کار بگیریم، چرا که همه فرزندان ایرانیم و آرومون ایرانی آباده:

"بخشی از این جریان ها و تشکل های دانشجویی، ناآگاهانه و از سر دلسوزی بخشی از منتقدین را معاند تلقی می کنند و طبیعتاً حقوق منتقدین را نیز به رسمیت نمی شناسند اما با کمال تاسف باید بگویم بخشی نیز تعمداً و بخاطر روحیه ی انحصار طلبی و تامین منافع و مطامع سیاسی برخی گروه های سیاسی خاص که پایگاه اجتماعیشان در بین مردم در حداقل می باشد، که آگاهانه و عامدانه هر روز دایره نظام را تنگ تر و افراد و جریانهایی که به اصطلاح باید خودی باشند را ناخودی تلقی کرده و نه تنها به خارج از دایره ی نظام هل می دهند بلکه پس از این اقدام نیز افتخار می کنند که ما از قبل نیز گفته بودیم این افراد و جریان ها ضد انقلاب می باشند، و به اینگونه موضع گیری ها و اقدامات نسجیده و هنجار شکنانه و خارج از دایره انصاف و عدالت می پردازند." (933696) (moderator16)
 
طیاری
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۲۳:۲۳:۲۶
سلام عرض می کنم/

مطمئناً یکی از نقص های محیط های دانشجویی، همین "عدم داشتن شرح صدرسیاسی" می باشد که هم به برخی گروه های دانشجویی و هم به کارگزاران و مسئولین ایران اسلامی در نهادهای مختلف-بخصوص دانشگاه ها-مربوط می شود، اما باید به دنبال علت بود و در این باره می توان علل زیر را برشمرد:

1.شخص منتقد، درانتقادات خود باید برای مخاطب حدود انتقاد خود را مشخص و شفاف سازی کند!
به نظرم باید در حوزه انتقاد، متوسل به "باور تفکیک" شد و به مخاطبین اظهار داشت که حوزه "نظام اسلامی" با "کارگزاران حکومت و نهادهای اجرایی"، متفاوت و از هم تفکیک شده است!
اگر مخاطب بداند که شخص منتقد، براثر علاقه و دغدغه ای که برای اجرای قوانین اسلامی-انسانی قانون اساسی و فرمایشات ولی فقیه، انتقاد می کند، به حقانیت و صداقت منتقد اعتماد خواهد کرد.

2.در زمان حکومت مولاعلی(ع)، خانمی به نام "بسره"-ازشیفتگان مولا(ع) و حضوریافتگان در صفین-، شکایتی از یکی از کارگزاران حکومت اسلامی به رهبری امام علی(ع)،مبنی بر بی احترامی آن کارگزار و برخورد تندش، نزد ایشان می برد و گلایه می کند!
دراین حالت حضرت امیر(ع) از دست کارگزار خود و برخورد تندش با یک شهروند حکومت اسلامی، "گریه" می کند و دستور عزل نیز میدهد!
نتیجه: باید به همه باوراند که باید "مدعیان اسلام و ولایت" را با"اسلام و ولایت" دوتا دانست و من دانشجویی که منتقد هستم، نیز این را می پذیرم و با چنین نگرشی انتقاد می کنم!

3.به قول دکترشریعتی: در مباحث انتقادی و حمایتی خود نیز باید عنصر"جغرافیای حرف" را دخالت داد و برپایه "عصرنگری"و همچنین توصیه رهبرانقلاب مبنی بر "امید"، دانشجویی که به انتقاد برمی خیزد-درحوزه های متفاوتی مثل سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، تربیتی و...-علاوه بر انتقادات سازنده و دلسوزانه، باید با تکیه بر آینده نگری و "سندچشم انداز" و "مقایسه با سنوات و اعصار گذشته"، شکوفه تحرک و پویایی را در محیط های دانشجویی بپروراند!

4.باید خطر جزم اندیشی و"تحجر سیاسی" را به دانشجویانی که ظرفیت انتقاد ندارند و انتقاد را گاهاً برابر با ضدیت بااصل نظام و ولایت فقیه!!!!می گیرند، گوشرد کرد و فهماند که باچنین نگرشی و چنین برخوردهای متعصبانه از جانب آنها و همچنین از جانب مسئولین، نه تنها باعث "جذب حداکثری" نمی شوند که "دفع حداقلی" را هم چه بسا از دست دهند و ناخودآگاه، بارفتارهای تند و متعصبانه خود، باعث عقده و انتقام خواهی اشخاص دلسوز منتقد شوند و آنها را در مقابل نظام قرار دهند!
باید بدانند که مقام معظم رهبری،"تحجرسیاسی" را از "تحجرمذهبی"، بدتر دانسته اند!


و............ (933751) (moderator16)
 
ز.صادقی
۱۳۹۱-۰۶-۰۸ ۲۳:۵۲:۰۳
( شاید بهترین ویژگی این یادداشت در اشارات بجا و دور از تعارفات و برآمده از بطن جامعه ست.)
نقد منصفانه...
همون چیزی که واقعا" باید بهش توجه بشه و شاید بیش از همه مسئولین و سپس دانشجویان در ساختار تشکلها به اون توجه کنن.
باید قبول کرد که خیلی مواقع از ایده آلها فاصله داریم و نقد رو سیاه نمایی محسوب نکنیم..
اگر جامعه ای خواهان پیشرفت و استقلاله اول از همه اعضای همون جامعه باید در صدد رفع مشکلات و نواقص بربیان که اگر در حوزه اختیارات خود فرد نباشه قطعا باید اون رو منتقل کنه...(و البته ادبیات و شیوه ی خاص خودش رو میطلبه تا موثرتر واقع بشه)
اما از طرفی هم بهتره هر فردی که در مقام مسئول و دلسوز جامعه ست جدا از نحوه ی بیان منتقد یا انتقال مطلب به اصل موضوع توجه کنه تا بدون تاثیر دادن احساس یا سلیقه ی شخصی یا بعضا" جبهه گیری و لجبازی بدنبال رفع مشکل در حوزه ی اختیاری خودش باشه...
متاسفانه امروزه شاهدیم در بعضی مواقع به قدری فضای انتقاد بسته شده که با اولین نقد منصفانه هم برخورد میشه،براستی چرا در بعضی دانشگاهها و یا دستگاهها و ادارات دولتی با چنین معضلی مواجه میشیم؟
در اینجا ایراد به 2سمت وارده،یعنی هم ساختار مسئول و هم ساختار افرادی که روحیه انتقادی خودشون رو سرکوب میکنن تا فرضا" دور از تنش بمونن.
آگاهی، دقت نظر و دلسوزی اعضای یک جامعه باید بروز داشته باشه (و چه بسا بایستی بصورت نقد مطرح بشه) در غیر این صورت در ابتدایی ترین وظایف خودشون کوتاهی کردن.
از مهم ترین ویژگی ها و وظایف تشکلها و جریانات دانشجویی هم همین روحیه مطالبه گری و نقد هست...و اگر بصورت جمعی و در جریانی پیوسته و پویا صورت بگیره ب مرور این فضای بسته و بعضا" سرکوبگر شکسته خواهد شد، انشاا... (933767) (moderator16)
 
محمدی,علوم پزشکی ایلام
۱۳۹۱-۰۶-۱۰ ۰۱:۲۷:۱۰
به نام خدا و با سلام
حرفاتون خیلی خوب بود بخصوص بند دو در مورد بیانات مقام معظم رهبری در سال88,واقعا همه ما ار تک صدایی مینالیم که انشاالله این مشکلات لااقل گریبان دفتر تحکیمو نگیره و انشالله روزی برسه که همه مردم به این اعتقاد برسن
مورد دومی که میخواستم اشاره کنم,حمایت های کور کورانه بعضی افراد از ولایت فقیه است که امیدوارم به ارمانهای ولایت وانقلاب با این رفتارها لطمه وارد نسازند
موفق باشید. (934812) (moderator16)
 
علی
۱۳۹۱-۰۶-۱۲ ۰۱:۰۹:۲۱
با سلام
یاداشت نسبتا خوبی بود اما چند نکته به نظرم رسید که عرض می کنم.
1- در بحث تفاوت معاند و منتقد باید عرض کنم که تشخیص این دو از هم کاری ساده نیست و همانند راه رفتن روي لبه تيغ و شمشير است. اما حتی اگر یک نفر در دانشگاه وجود داشته باشد که هیچ التزامی به نظام نداشته باشد، در اختیار قرارا دادن امکانات برای فعالیت وی در دانشگاه جایز نیست اما این فرد یا افراد می توانند نظرات خود را در چارچوب های منطقی بیان کنند.
2- من فکر می کنم که جریان دانشجویی در حال فاصله گرفتن از عموم دانشجویان و همچنین مردم می باشد و راه حل کم کردن این فاصله، منطبق کردن و یا حداقل نزدیک کردن دغدغه های خود به مشکلات مردم و سایر دانشجویان می باشد.
3- اما در مورد افرادی که در تشکل ها قصد سوء استفاده از نام ولایت و نظام را دارند باید عرض کنم این وظیفه شرعی اعضای هر تشکل می باشد که اجازه ظهور و بروز این افراد را که اتفاقا در آینده باعث افول آن تشکل می شود را بگیرند.
یا حق (936866) (moderator22)
 
شاکری
United States
۱۳۹۱-۰۶-۱۳ ۰۰:۳۸:۴۹
مطالب بسیار ارزنده ای بود: (938372) (moderator22)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.