نظر منتشر شده
۱۳۷
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 326439
درتلویزیون مطرح شد؛ نقش نظارتی شورای نگهبان و بررسی صلاحیت نامزدها+ فیلم
بخش انتخابات الف، 2 بهمن 94
تاریخ انتشار : جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۴۲
دو حقوقدان در یک برنامه زنده تلویزیونی در مورد نقش نظارتی شورای نگهبان و بررسی صلاحیت نامزدها گفت‌وگو کردند.

حجت الاسلام سید حسین هاشمی عضو هیات علمی دانشگاه شیخ مفید و محمد بهادری جهرمی، حقوقدان و مدرس دانشگاه دو حقوقدانی بودند که درباره قانون انتخابات و عملکرد شورای نگهبان بحث مفصلی را با مجری برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو داشتند.

هاشمی دکترای حقوق جزا و بهادری دکترای حقوق عمومی دارند. بحث این دو حقوقدان در دقایقی بسیار پیچیده و حقوقی می شد و در دقایقی نیز طرفین سعی داشتند با زبان ساده، مردم را به فهم و موافقت با نقطه نظرات خود تشویق کنند. این بحث مفصل را در پی می خوانید:

چه ضرورتی ایجاب می کند صلاحیت نامزدها تایید شود؟
هاشمی:
موضع حقوقی انتخابات مد نظرم است و نماینده هیچ گروه و جناحی نیستیم. من سخنگوی هیچ جناحی نیستم. همه حقوقدانان اعتقاد دارند فی نفسه احراز صلاحیت درست است. در هیچ جای دنیا اینطور نیست که هر کسی بدون هیچ صلاحیتی وارد انتخابات شود. هر جای دنیا محدودیت‌هایی اعمال می شود و طبیعی است در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز این محدودیت است. البته می شود روی کم و زیاد بودن محدودیتها بحث کرد ولی اصل ایجاد محدودیت در همه جای دنیا وجود دارد.

بهادری: تصدی سمت های عمومی مانند مجلس شورای اسلامی یا حتی استخدام اداری در نظامهای مختلف حقوقی، مستلزم داشتن شرایط است. در قانون اساسی و قوانین عادی نیز پیش بینی شده ورود به عرصه انتخابات منوط به رعایت و احراز شرایط است. در خصوص ریاست جمهوری، شرایط در قانون اساسی معلوم شده. درباره نمایندگان مجلس نیز این موضوع در قانون مجلس آمده و طبیعی است عمل به قانون یعنی احراز این شرایط و داوطلبان تصدی باید این شرایط را داشته باشند.

طبق قانون چه ملاک‌هایی برای احراز صلاحیت وجود دارد؟
هاشمی:
در ماده ۲۸ قانون انتخابات بندهایی برای احراز صلاحیت وجود دارد. یک سری شرایطی است که ذهنی است یعنی بار اثبات بیرونی آن سخت است مانند اعتقاد و التزام به اسلام یا التزام عملی به اصل ولایت فقیه. برخی از شرایط نیز اثبات و ثبوت آن سخت است. ممکن است یک فردی ابراز کند ولی ثبوتا به قانون ملتزم نباشد. در این ۷ بند می شود داشتن حداقل ۳۰ سال را دانست. سلامت جسمی و مدارک تحصیلی ارشد نیز ملاک است. ولی شرایطی که باعث شده اختلاف نظر به وجود بیاید درباره شرایط ذهنی است که نمود بیرونی ندارد و اثباتش مشکل است.

بهادری: ماده ۲۸ شرایط را گفته. ولی برخی اوصاف و ادبیات دیگر در ماده ۲۹ و ۳۰ است که سمت‌های مانع حضور در انتخابات مجلس می شود. برخی دیگر از مناصب نیز مشخص شده که نمی توانند نامزد انتخابات شوند. مانند رئیس جمهور یا معاونان رئیس جمهور. این ماده در بیان ممنوعیت کلی است. برخی اشخاص در ماده ۳۰ نیز احصا شده است. قانون گذار برخی از شرایط سلبی و برخی ایجابی را مشخص کرده. باید شرایط ایجابی احراز شود و شرایط سلبی نیز احراز نشود.

اختلاف نظرها بر سر تایید و رد صلاحیتها به خاطر نقص قانونی است یا ماهیت موضوع این است؟
هاشمی:
ما در مسایل حقوقی، اختلاف زیادی داریم. ما در مسایل عینی خیلی بحث نداریم ولی در مسایل ذهنی اختلاف زیادی داریم. مثلا متهم به محاربه اگر قبل از دستگیری توبه کرده، حد از او ساقط است، شما چطور می توانید احراز کنید؟ قانون به قاضی گفته احراز کن. چطور احراز کند؟ خیلی سخت است. از هزاران انسانی که توبه کردند، شما به معنی فلسفی نمی توانید احراز توبه کنید. در تشخیص این مسایل ذهنی، مسامحات عرفی وارد می شود.

یعنی حرف آخر را قاضی می زند؟
هاشمی:
بله، ولی باید در حکم خود، مستندات علمی خود را برای احراز این موضوع بیاورد. در تشخیص صلاحیت نامزدهای نمایندگی، گفتیم عده ای احراز صلاحیت شده، برخی نیز صلاحیت شان رد شده. درباره اینها مشکلی نداریم. ما یک موضوع جدید این وسط ساختیم. ما نه این شرایط را احراز کردیم نه احراز نکردیم. یعنی جمع کثیری شک درباره شان است. اینها ملحق شده اند به آنهایی که صلاحیتشان رد شده. جایگاه قانونی این بحث را شورای محترم نگهبان باید روشن کند. کار سختی این شورا دارد. باید پیش بینی می شد جمعیت زیادی در یک انتخابات حداکثری می آیند. انتخابات حداکثری کاندیداهای حداکثری می خواهد. شما یک عده زیادی را گفتید ما صلاحیتشان را احراز نکردیم و عملا رد صلاحیت کردید. این جایگاه قانونی دارد یا نه؟

شما هم سئوال دارید؟
هاشمی:
من هم سئوال دارم و جوابش را هم دارم.
بهادری: جایگاه حقوقی این قضیه روشن است. اصل بر برائت است. کسانی که صلاحیتشان رد می شود، مستنداتی وجود دارد. ولی کسانی که صلاحیتشان احراز نشده، اصل را بر اتهام و متخلف بودن آنها گذاشته شده. من اینطور قانون را تفسیر نمی کنم. این به خطا رفتن است. امر بدیهی است که هر نظام حقوقی مبانی و شرایطی دارد. طبیعی است کسی که می خواهد نماینده مجلس باشد، باید اعتقاد به نظام و اسلام و ولایت فقیه داشته باشد. اگر اعتقاد نداشته باشد که اجازه حضور به او نمی دهند. من به عنوان مجری و ناظر هستم و تعداد زیادی مثلا ۱۲ هزار تا آمده اند. من هستم و تعدادی که آمده اند. من با این نامزدی ادعا می کنم شرایط را دارم. فرمایش آقای دکتر این است که در صورتی که صلاحیتها احراز نشد، اصل بر برائت است و باید این تعداد به صالحان ملحق شوند.

شما چنین منظوری داشتید؟
هاشمی:
من توضیح می دهم.
بهادری: بحث این است که جای اصل برائت کیفری و حقوقی مطرح نیست. وقتی من شک دارم شما بدهکارید، من باید ثابت کنم. زمانی شک است شما مجرمید و من باید ثابت کنم و اصل بر برائت شماست. زمانی داوطلب می آید و می گوید من این شرایط را دارم. اصل بر عدم است، مگر این که تعیین تکلیف شود و ناظر و مجری باید به این برسند که شرایط وجود داردو صلاحیتهای ایجابی وجود دارد و شرایط سلبی، احراز شود.

هاشمی: قانون گذار به شورای نگهبان گفته یا بگو صلاحیت دارد یا ندارد. فرض سوم این که بگوییم شما صلاحیت دارید یا نه، مطابق قانون نیست.

بهادری: قانون گفته شرایط داوطلبان این است. وجود این شرایط باید احراز شود.

هاشمی: تبصره ماده ۵۰ قانون انتخابات می گوید رد صلاحیت باید مستند بر قانون و بر اساس مدارک و اسناد معتبر باشد. کسی را می خواهید رد صلاحیت کنید باید بر اساس قانون بگویید شما را به این دلیل نپذیرفتیم. ما به یک نفر می گوییم شما را نمی دانیم صالح هستید یا نه، بلاتکلیف بگذاریم و بعد بگوییم شما هم نمی توانید بروید مجلس. آن کسی که شرایطش رد شده، به او مستند می گوییم شما نمی توانید بروید. بعد یک کسی که اصلا معلوم نیست شرایط دارد یا نه، یک کلمه به او می گوییم نمی دانیم.

یعنی نقص قانونی داریم؟
هاشمی:
اساسا ما عقل کل نیستیم. من برای شورای نگهبان احترام قائلم. اعضای آن انسانهای بسیار فهیم تری هستیم. این بحث باید در جامعه مطرح شود. قانون به ما گفته اگرکسی را رد می کنی برایش ادله بیاور چرا رد شدی. به کسی که اجازه شرکت نمی دهیم، می گوییم ما نمی دانیم کی هستی و رد می شوی. می پرسیم مستند رد کردن چیست؟ می گویند همین که نمی دانیم کی هستی. این شد مستند؟

نکته دیگر این است که نگاهی که من دارم با ایشان شاید فرق کند. اصلا انتخابات حق است یا تکلیف؟ از لحاظ اخلاقی و دینی یک تکلیف است ولی از لحاظ قانونی و حقوق ایران، این یک حق است که افراد برای مجلس داوطلب شوند و به مجلس بروند. آن وقت شما می آیید کسی را که ماده ۲۶ قانون مجازات اسلامی جدید محرومیت از حقوق اجتماعی را برایش مطرح کرده و گفته مثلا این جرم را مرتکب شد تا ۷ سال نمی تواند نماینده مجلس شود. بعد از ۷ سال اعاده حیثیت می شود و می گویند آقا الان می توانی بروی نماینده مجلس شوی. کسی که جرم های سنگین انجام داده، پس از طی دوره محرومیت، قانون گذار می گوید حق داری بروی مجلس. حالا کسی که جرمی مرتکب نشده و فقط ما نمی دانیم این آقا کیست می گوییم نرو. آقایی می گفت آنقدر جمعیت زیاد بود که ما فرصت نداشتیم همه را تحقیق کنیم! آیا قانون به شما اجازه داده ما عده زیادی را رد کنیم بگوییم چون نمی دانیم کیست رد کنیم؟ آن کسی که رد شده، باید مدرک داشته باشد، قانون به رد شده ها احترام قائل است و می گوید به آنها سند بده که چرا رد شده اند. این قانون آیا اجازه داده به کسانی که نمی دانیم کی هستند، بگوییم رد شده ای؟ آیا برای یک امر عدمی و سلبی آدم چه دلیلی می آورد؟ من مدرک می آورم که شما را نمی شناسم پس رد می شوی؟ دلیل نمی شود. قانون نگفته شرکت کنندگان ۳ دسته اند. اول کسانی که احراز صلاحیت می شوند، دوم کسانی که رد صلاحیت می شوند. سوم کسانی که نمی شناسیدشان. قانون نگفته اینها را به جای اینکه ملحق به کسانی کنید که صلاحیت دارند، بگویید نه، تو نمی توانی وارد انتخابات شوی. اصل بر حق برخورداری از حقوق است. من اصلا متهم نیستم که بگویم اصل برائت.

بهادری: اصلا اینطور نیست که می فرمایید. اگر شما روی شرایط انتقاد داشته باشید و بگویید اینها ذهنی است، قابل بحث است. ولی ما هستیم و متن قانون. متن قانون شرایطی را آورده که فقط کسانی می توانند وارد رقابت شوند که دارای شرایط هستند. نهاد ناظر و مجری حق ندارد وقتی این شرایط را احراز نکرد آنها را ملحق کند به کسانی که شرایط دارند. در استخدام ادارات هم شما شرطی می گذارید. می گویید اینجا باید لیسانس داشته باشید. ...

هاشمی: می توانم بخواهم از آنها که شرایط را احراز کنند؟
بهادری:
عرض می کنم. نمی شود به کسی که شرایط لیسانس را ندارد گفت به خاطر احترام به شما من می گویم بیا کارمند شو. یا شخصی می آید خواستگاری، شرایطی خانواده دارند، می توانند به صرف اینکه شرایطشان را در آن فرد نفهمیدند، بگویید بیا وصلت کن؟ این بدیهی است. قانونگذار گفته باید شرایط احراز شود. البته رد شدن کسانی که شرایطشان احراز نشده، به معنی توهین و ملحق شدن به ردها نیست.

هاشمی: نتیجه چه شده؟

بهادری: نتیجه بله، نباید بتواند وارد مجلس شود. شاید من و شما توافق کنیم فلان شرط غلط است.
هاشمی: این را جواب بدهید من به عنوان یک شهروند از حق ورود به انتخابات برخوردارم. شورای نگهبان می گوید من ندانم تو این شرایط را داری یا نه. من این حق را دارم از شورای نگهبان بخواهم بپرسم در فرصت قانونی باید احراز می کردی. چرا احراز نمی کنی؟ به من بگو شما لیاقت داری یا نه؟

بهادری: قانون مهلت محدودی برای این شرایط گذاشته و نمی شود از ده سال قبل شروع کرد.

هاشمی:اگر محدود نبود، شورای نگهبان حق داشت یک عده را بگوید ما احراز نکرده ایم؟

بهادری: من قانونگذار یک شرط می گذارم برای احراز شرایط ریاست جمهوری که باید رجل سیاسی و مذهبی باشد. این که به هر دلیل مثلا پرونده ای از داوطلب نباشد یا نهاد ناظر اشتباه کند، می پذیرید کسی که به صرف ادعا کرده، دارای شایستگی است. آیا به صرف ادعا باید ملحق شود به صالحین؟

هاشمی:
نه باید تعیین تکلیف شود. اگر رد شدند باید دلیل موجه باشد. ایشان می گوید اگر شورای نگهبان وقت داشت هم می توانست عده ای را بلاتکلیف بگذارد. این معنی ندارد.

بهادری: نه اینکه می توانست، بلکه ممکن است اتفاق بیفتد.

هاشمی: وقتی شورای نگهبان از همه می پرسد این آقا چه خلافی کرده، بعد می‌گویید این شخص را نمی دانیم به درد می خورد یا نه؟ شرایط مگر چیست؟ دو بند است که در ماده ۲۸ اختلاف است. در بند ۳ ابراز وفاداری به قانون اساسی و اصل مترقی ولایت فقیه است. ابراز شرط است. مگر می شود آقایان ۳۰ سال یا ۴۰ سال حضور داشته باشند و نگوییم ابراز کرده؟

این چیزها با استعلام درمی آید؟
هاشمی:
در بحث ابراز می شود گفت این ذهنی است یا عینی. یک راهکار این است که نگوییم مقصود قانون این نبوده. تبصره ماده ۵۰ گفته مدارک معتبر در رد صلاحیت ارائه شود. در قانون انتخابات نیز درباره احراز شرایط نگفته ادله و مدارک بیاورد. فرض وسط که عدم صلاحیت یا صلاحیت احراز نشود. قانون ساکت است. این سکوت را به نفع کسی تفسیر می کنیم که ادله ای بر خلاف آن نیست. چون این شرایط ذهنی است، شورای نگهبان نمی تواند بگوید من چون به این نتیجه نرسیدم رد است. شما اگر با این همه نهاد به نتیجه نرسیده اید، حق دارید رد کنید؟

در قوانین کشورهای دیگر چنین چیزی داریم؟
بهادری:
اجازه بدهید توضیح بدم. قانون مشخص است و نقص نداریم. کسانی که احراز نمی شوند، قانون را باید به نفع مردم تفسیرکرد. در مقدمه قانون اساسی که وجاهت قانونی دارد، تصریح شده بر اساس تلقی مکتبی، صالحان عهده دار حکومت هستند. از رهبری تا مقامات پایین تر. شرایط تصدی مشخص است. مجری به نفع مردم اگر بخواهد تفسیر کند باید بگوید تا وقتی مسجل نشده صالحان دارند وارد کار می شوند، نمی توانم اجازه ورود بدهم.

هاشمی:
شورای نگهبان با وجود داشتن فرصت می تواند به عده ای بگوید شما را نشناختم و رد می شوی؟

بهادری: من به عنوان قاضی به این علم نمی رسم شرایط وجود دارد یا نه.

هاشمی: بررسی کردید؟

بهادری: استعلام برای شرایط سلبی است. دادستانی می گوید مسئله ای دارد. اگر در استعلام چیزی نبود، نمی شود گفت او التزام به اسلام دارد.

هاشمی: شما می فرمایید اگر شخصی را به نفع مردم بخواهیم تفسیر کنیم، خب نمایندگان مجلس اینطور تصمیم گرفته اند. جایی را بگو که نمایندگان مجلس می گویند مستند دلایل رد را بگو. ولی وقتی کسی صلاحیتش را احراز نکرده ایم، برو دنبال کار خودت.

بهادری: شما به عنوان یک نامزد می گویید من شرایط را دارم. شما بیایید ثابت کنید شرایط را دارید. من وظیفه ندارم صلاحیت شما را احراز کنم.

هاشمی: این یعنی چه؟ این یعنی موردی هست که شورای نگهبان به کسی گفته بیا ثابت کن شما وفاداری به ولایت فقیه داشتید. خب من می روم. ولی اصلا مرجعی وجود ندارد که مراجعه کنم. می گویند اصلا نمی دانیم کی هستی؟

بهادری: خب همین است دیگر.

هاشمی: اصلا می گویند شما را نمی دانم.

بهادری: شما به عنوان یک حقوقدان می گوید قانون شرایط ایجابی را منجز گذاشته، آیا من مجری باید اصل را بر وجود شرایط بگذارم یا عدم شرایط؟ قطعا اصل بر عدم وجود شرایط است.

هاشمی: پس در جمهوری اسلامی، اصل بر عدم اعتقاد ملت بر نظام و اسلام است. مگر آنکه خلافش ثابت شود!

بهادری: نخیر، اصول فقه در علم حقوق می گوید دلیلی باید باشد. اگر دلیل نباشد، باید به اصل مراجعه کنیم. این که ساده است.

ما هر سال این مباحث را داریم. هیچ راهکاری پیش بینی نشده؟
هاشمی: این که چه طوری معنی کنیم یک موضوع است. طبعا بین اعضای نگهبان نیز این اختلافات هست. وقتی شما می گویید در دنیا شرایط ذهنی را اینطور سختگیرانه برخورد نمی کنند. در آمریکا نمی گویند اصل بر این است که مردم آمریکا همگی مخالف نظامشان هستند مگر اینکه خلافش ثابت شود.

بهادری: یعنی در نظامهای حقوقی دنیا، اصل را بر وجود شرایط می گذارند؟

هاشمی: اگر شما دلیلی نیافتید که چنین شایستگی ای ندارد، چطور می توانید او را محروم کنید؟ نتیجه این می شود کسی که شک کردیم التزام به اسلام دارد، او را رد کنیم. شما اینقدر نگرانید که ما یک کشور پیشرفته ای را پیدا کنیم، شما از حرفت برمی گردی؟ من به تجربه بشری احترام می گذارم چون خدا گفته به بنای عقلا احترام بگذارید. قانونی که نماینده ملت بر اساس بنای عقلا گذاشته اند را اینها تفسیر می کنند اصل بر این است مردم ملتزم به اسلام نیستند مگر خلافش ثابت شود.

بهادری: شما که روحانی هستید، اصول فقه چه می گوید؟ اگر شما مدعی بودید بار اثبات بر عهده شماست. نامزد می گوید من شرط را دارم. باید ثابت کند.

هاشمی: حقوق اولیه نیاز اثبات ادعا دارد. من مدعی هستم حق حیات دارم. شما باید من را بکشید مگر اینکه ثابت کنم حق حیات دارم؟ این حرف شد؟ حق برخورداری از حقوق شهروندی یک ادعا نیست. یک حق است. اگر حاکمیت می خواهد این حق را از من سلب کند، باید دلیل بیاورد.

بهادری: اگر این تحلیل باشد، اشتباه است. من مدافع حقوق مردم هستم. شما می گویید نظام حقوقی مردم بر این استوار شده که مردم اعتقاد ندارد.

هاشمی: نخیر، من گفتم نتیجه کار این شده.

بهادری: موضوع بحث مشخص شود. ما هستیم ویک نظام حقوقی. مردم انقلاب کردند و حقوق و تکلیف مردم و دولت مشخص شده. در قانون اساسی گفته شرایط احراز باید باشد. مجری و ناظر هر کسی که هست، با ثبت نام ۱۲ هزار نفر مواجه شده اند که وظیفه دارند به کسانی اجازه دهند در معرض انتخاب شدن قرار بگیرند که معلوم شود به چیزهایی که مردم به آن رای داده اند پای بندند. اشکال شما خلط مفهوم بین عدم احراز و رد صلاحیت است. ناظر یا مجری به هر دلیلی به این شرایط نرسد؛ اقتضا بر این است که عدم است مگر اینکه خلافش ثابت شود.

هاشمی: نتیجه چیست؟

بهادری: اصل ۱۲۰ قانون اساسی می گوید. مقدمه قانون اساسی نیز می گوید صالحان باید وارد حکومت شوند.

هاشمی: مگر نظامهای دیگر حقوقی مکتب اسلام را اینطور تفسیر می کند؟ در اسلام با قول شهادتین، افراد داخل اسلام می شوند. شما حقوق اولیه شهروندی را نقض می کنید و می گویید چون نمی دانستم یا فرصت نداشتم، قانون گذار می خواسته صورت مسئله را اینطوری پاک کند؟

بهادری: این که می فرمایید حق انتخاب شدن حقوق شهروندی است با شما مخالفم. حق انتخاب شدن مال کسانی است که شرایط قانونی را دارند چه محدود باشند چه متکثر. من اگر بخواهم کسانی را استخدام کنم که شرطش لیسانس باشد، هرکسی می تواند وارد شود. این حق همه شهروندان نیست. حق شهروندانی است که لیسانس دارند.

برای احصای یک حالت ذهنی شما چه راهکاری دارید؟
هاشمی:
اگر شورای نگهبان این تفسیر قانونی را بپذیرد، جمع کثیری را به دلیل اینکه نمی دانستند چه کسی هستند را باید ملحق به صالحان کند. در جمهوری اسلامی ۳۵ سال جوان را تربیت کردیم و حالا می گوییم شما لیاقت ندارید. خب این جوان می گوید چرا من را رد کردید؟ می گوییم فرصت نشد و شما را نشناختیم. این جوان می گوید خب چه کنم تا شما شرایط من را احراز کنید؟

بهادری: این خلط است که واقعا ملحق شده اند. عدم احراز نتیجه این است که ملحق شده اند. در حکم آن است. نتیجه این است که نمی توانند شرکت کنند.

هاشمی: شما که اجازه شرکت به اینها نداده اید. نتیجه همان است.

بهادری: من شهروند حق می دهم به مجری انتخابات که شرایط انتخاب شوندگان را احصا کند. شرایط انتخاب شوندگان مصوب مجلس اول است و در کمیسیون نیز، نظارت استصوابی شورای نگهبان تصویب شده است.

هاشمی: در قانون آمده نظارت، نگفته استصوابی. اگر قانون بوده چرا خود شورای نگهبان تفسیر ارائه داده؟

بهادری: چون در سال ۷۰ درخواست تفسیر شده. چون اعتراض می شد حیطه نظارت شورای نگهبان اختلافی شد و متن استفسار ارائه شد. شما می پذیرید اجازه انتخاب شدن اشخاصی که شرایط را نمی دانم دارند یا نه، مجلس را بگیرند؟ آیا نباید یقه شورای نگهبان را گرفت؟

هاشمی: من وقتی با نهاد نظارتی روبرو شوم که جمع کثیری را با این دلیل رد می کند، اگر کسانی که احراز نشده اند را به صالحان ملحق می کردید شورای نگهبان تلاش بیشتری می کرد تا عدم صلاحیتشان را اثبات کند. وقتی شما این همه تلاش کردید و نتوانستید اینها را احراز کنید، باز هم می گویید اصل بر این است که لیاقت ندارید؟ اگر اینها ملحق به صالحان می شدند شورای نگهبان این تعداد زیاد را بلاتکلیف نمی گذاشت. هیات نظارت منصوب شورای نگهبان است، اعتراض هم می شود می رود به کسانی که اینها را نصب کردند. نهاد اعتراض نباید کسی باید که این کدخدا را نصب کرده. باید مستقل از این کدخدا باشد. نهاد اعتراضی مستقل نیاز است.

بهادری: اولا مسئولیت اولیه بررسی صلاحیتها بر عهده هیات اجرایی است.

هاشمی: اعتراض به هیات نظارت است.

بهادری: قانونگذار پیش بینی اعتراض را به هیات نظارت و شورای نگهبان کرده. مانند دادگاه بدوی که از رای آن به تجدید نظر .و در مرحله بعد به دیوان عالی می توان اعتراض کرد که هر سه جزئی از قوه قضاییه هستند. این حقی است که برای معترضین گذاشته شده که ۲ بار از هیات اجرایی اعتراض کنید. هیات اجرایی جزء شورای نگهبان نیست. این به نفع معترضین است. از هیات اجرایی به نهاد ناظر شکایت شده.
هاشمی: از نهاد ناظر به کجا برویم؟

بهادری: این دیگر دور و تسلسل است. شورای نگهبان یک نهاد مستقل است.

هاشمی: آیت الله جوادی آملی گفته اند مشکل اینجاست که یک نهاد هم مجری است و هم ناظر. فردی که عضو شورای نگهبان است، در انتخابات خبرگان نامزد می‌شود و از سوی دیگر در مورد صلاحیت سایر نامزدها اظهار نظر می‌کند. این یک اشکال است. می گوییم آن عضو شورای نگهبان در بررسی صلاحیت خبرگان آن شهر شرکت نکند در حالی که سیاستهای کلان آنجا تعیین شده و خیلی موثر است.

در قوه قضاییه خودش ناظر است و هم مجری؟
هاشمی: قوه قضاییه مجری چیست؟

بهادری:
من نگفتم شورای نگهبان مجری است. شورای نگهبان ناظر است. حضرت آیت الله جوادی آملی هم عضو مجلس موسسان بوده اند و موثر هم بوده اند.

هاشمی: اجرا به این معناست که کارهای صلاحیتها را احراز کند. نظارت، فوق این است.

بهادری: فوق است یا غیر؟

هاشمی: نظارت یک نهاد مافوق است که نگاه می کند چه می گذرد و در نهایت تصمیم گیری کند. الان شورای نگهبان خودش هم وارد گود شده. مامور می فرستد تا برای یک موضوع ذهنی مانند التزام تحقیق محلی می کند. یعنی نهادهای رسمی کشور گفته اند او بد نیست و مشکلی ندارد. بعد من تحقیق محلی می کنم.

شما اشاره کردید مسایل ذهنی در نمی آید؟
هاشمی:
چون در نمی آید، می شود سلیقه ای. لذا باید همین جا متوقف شود. تحقیق محلی یعنی چه؟ شورای نگهبان برای نهادهای رسمی خودش احترام قائل نیست و برای تحقیق محلی احترام قائل است؟ نتیجه اش این شده روحانیونی رفیق من هستند. به من می گویند شورای نگهبان به من گفته التزام عملی به اسلام نداری و به آن یکی گفته اند نمی دانیم التزام داری یا نه!

بهادری: باید قانونی حرف بزنیم. بقیه بندها و مسایل ایجابی چه؟ اگر نهادهای رسمی بگویند ایشان مشکلی ندارد آیا به این معنی است که شرایط ایجابی را هم دارد؟ این خلط است. من و شمای حقوقدان باید نقد قانون کنیم.

هاشمی: شما نقد کن!

بهادری: اگر نهادهای استعلام شونده گفتند آقای فلان مشکلی ندارد، ملازمه ندارد که همه شرایط را دارد. ضرورت دارد مجری و شرایط استصوابی باید شرایط احرازی را لزوما احراز کند. اگر شرایط سلبی را ثابت نشد، نباید گفت اینها وجود دارد. بعد باید وارد شرایط شویم.

هاشمی: نقد شما چیست؟

بهادری: شما بفرمایید تا من ادامه دهم. در این مسیر با هم همنظر هستیم.

هاشمی: شما شرایط ایجابی و سلبی تقسیم کردید. امام به شورای نگهبان تذکر داد دنیای مملکتداری را به سمت مباحث آخوندی نبرید و شرایط واقعی دنیا را ببینید. من مبنایم با شما مشکل دارد. در شرایط ذهنی باید به نفع کسی که حقش ضایع می شود تصمیم کرد. ما اشتراک مبنا نداریم. در دنیا این ادبیات را نداریم که اگر کسی شرایط ذهنی اش را اثبات نکرد، رد شود.

شما نقد خودتان را بفرمایید:
هاشمی:
من مقداری اشاره کردم. یک نقد این است که مرجع صلاحیت مربوط به تجدیدنظر تصمیمات، در نهایت به جایی ختم نشود که خودش مرجع احراز صلاحیت را تعیین کرده. از اساس شورای نگهبان با تمام احترامی که قائلیم، ولی بسیار در تطبیق قوانین سرشان شلوغ است. سالی یک انتخابات مهم را دست اینها می دهیم که هم ناظرند هم جنبه اجرایی دارند. شورای نگهبان در شرایطی نیست که سالی یک انتخابات برگزار کند. نتیجه این می شود که شورای نگهبانی که بازوهای اجرایی قوی ندارد، تعداد زیادی را وقت نکردند احراز صلاحیت کنند. نهادی که کار دیگری ندارد یا اینقدر کار ندارد، تطبیق قانونهای روزانه مجلس با اسلام و قانون اساسی کار کمی نیست. سالی یک انتخابات هم به آنها می دهیم. اگریکی از این کارها را داشتند خیلی خوب انجام می دادند.

بهادری: بر خلاف فرمایش ایشان، مجری و ناظر متفاوت هستند و مجری نهاد مستقلی است. در سیستم حقوقی ما نهاد مستقلی ناظر مجری است. در کشورهای دیگر نیز اینطور است مثلا فرانسه کارهای متفاوتی دست شورای قانون اساسی است. صلاحیتها معمولا متعدد است و اینطور نیست نهادی را بگذاریم فقط این کار را بکند.

هاشمی: به نظر شما کار شورای نگهبان زیاد نیست؟

بهادری: بله خیلی زیاد است ولی به این معنی نیست بگوییم صلاحیت ندارد. نقد قانون انتخابات فراوان است. نقایص زمانی، تبلیغات، حتی شرایط نامزدی مجلس باید تغییر کند. باید شرایط ریزتر و عینی تر شود. برخی از شرایط نیز باید سختگیرانه تر باشد تا مجلس با کیفیت تر باشد. حضرت امام درباره صلاحیتهای شورای نگهبان در مجلس دوم که برخی حوزه ها ابطال شده بود فرمودند. شورای نگهبان قبل از سال ۷۰ هم نظارت استصوابی داشت. در مجلس دوم ۱۳ حوزه ابطال شد و خیلی از مخالفان اعتراض کردند و حضرت امام فرمودند: افرادی که نظریه شورای نگهبان موافق میلیشان نبوده دست به توهین به شورای نگهبان می زنند. لازم است همه به طور اکید به مسایل اسلام و مسلمین تمکین کنیم و به قوانین احترام بگذاریم. همین نفس اینکه باید شرایطی وجود داشته باشد و اگر بخواهیم حق مردم را مراقبت کنیم، مهم نیست ناظر و مجری کی هستند، باید مراقب باشیم اشخاصی مناصب را در دست بگیرند که ویژگیها را داشته باشند و نیازمند این است که شرایط تفسیرناپذیر و عینی و منجر مشخص شده باشد.

دانلود و تماشا
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۰:۴۷:۴۸
ادله أقاى هاشمى با عقل وفقه سازگارترست ولى آقاى بهادرى اينطور نيست (3488023) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۰۴:۱۲
کسانی که به وظیفه قانونی خود در رسیدگی اولیه به صلاحیت داوطلبان مجلس شورای اسلامی و خبرگان عمل نکردند، با این کار حق‌الناس را نادیده گرفتند. این بار را بر دوش شورای محترم نگهبان نهادند باید از مسئولیت عزل شوند و مدعی‌العموم به جرم آنها رسیدگی کند. جامعه ما به آرامش نیاز دارد و تشویش اذهان نسبت به شورای نگهبان دقیقا کمک به اهداف دشمن است. (3488193) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۳۷:۳۵
آقایان محترم شورای نگهبان شما را به خدا مبادا اشتباه بزرگ مصلحت‌ اندیشی در تایید نامزدهای مجلس ششم را که لطمات جبران‌ناپذیری وارد کرد این بار در تایید نااهلان و نامحرمان دلباخته آمریکا برای مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی تکرار کنید. ملت انقلابی انتظار دارند هیچ مصلحت، فشار و هجمه‌ای شما را از اجرای حق باز ندارد که تداوم راه انقلاب در گرو عملکرد این بار شماست. (3488398) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۵۷:۵۴
این نظر شماست که مجلس ششم بد بوده معلوم نیست که بقیه مردم هم این نظر را داشته باشند. به نظر بنده، مجلس هفتم و نهم بدترین مجالس بودند.
به نظر بنده، اگر مجبور باشیم بین انسان متعهد غیر متخصص و متخصص غیر متعهد کسی را انتخاب کنیم، باید دومی را انتخاب کنیم. چرا که " دشمن دانا به از نادان دوست- دشمن دانا بلندت می کند بر زمینت می زند نادان دوست"
با وجودیکه مجلس ششم، چندان هم غیر متعهد نبود، مقدار اختلاف سلیقه با نهادهای انحصار طلب داشت. در حالیکه مجالس بعد از آن به صورت عمومی فاقد تخصص کافی برای اداره کشور بودند. و این شد که پس رفتیم تا پیش (3488867) (alef-13)
 
جلال
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۶:۴۰:۵۰
اگر امثال افراد مجلس ششم در قدرت باقی می ماندند الان کشور ما مانند افغانستان و عراق و سوریه زیر چکمه های آمریکایی های خبیث بود امثال شما نهایت آمال و آرزویتان نوکری و مزدوری غرب است ولی تا فرزندان واقعی روح الله در این کشور نفس می کشند این آرزو را به گور خواهید برد مگر آنکه یکایک فرزندان واقعی امام راحل را از دم تیغ بگذرانید که این هم با واقعه 88 بعید و دور از ذهن نیست (3490175) (alef-13)
 
امیر حسین سلطان/تهران
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۴:۲۱:۴۲
اصلا بحث بر سر چیست؟ برای یکبار هم که شده بیاییم حرفمان را روراست با دیگران بزنیم. آقایان یا ما طالب مشارکت حداکثری هستیم و یا نیستیم. اگر هستیم باید به طیف های مختلف اجازه حضور و امتحان رای آوری در عرصه انتخابات را بدهیم. اما اگر نیستیم لطفا دیگر شعارش را هم ندهیم و با بیان صریح و شیوا بگوییم از نظر ما مشارکت حداکثری هم نبود هیچ اشکالی ندارد و فقط و فقط مهم این است که صرفا به افرادی اجازه کاندیداتوری تا مرحله پایانی انتخابات را بدهیم که ما حتما آنها را قبولشان داریم و بس. والله اعلم. (3488640) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۴:۱۸:۵۷
از کلمه زیبای قانون برای توجیه بی قانونی استفاده نفرمایید لطفا.وقتی مراجع چهارگانه شخصی رو تأیید کنند به عبارتی نکته و موضوع منفی از ایشون گزارش نمی کنن.خب دستگاه اجرایی گزارش مراجع چهارگانه رو ملاک عمل خودش قرار میده.حالا شما میفرمایید که این مراجع گزارش اشتباه دادند یا نتایج بررسی ها رو فرستادن ولی وزارت کشور اینها رو اعمال نکرده و فله ای تایید صلاحیت ها رو انجام داده؟؟!! (3489801) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۵:۳۲:۲۰
افرادي كه در دور قبل مورد تأييد قرار گرفته اند هم خيلي صالح نبوده اند و بعدا مشخص شده كه براي نمايندگي مناسب نبوده اند و از موقعيت سو استفاده مي كردند. پس احراز انچه كه در ذهن افراد است و قابل إثبات نيست خيلي معقول نيست و تنها رَيَّا كاري مي اورد. تجربه پس از انقلاب نشان داده اين سيستم استصوابي شوراي نگهبان كارايي لازم را ندارد چون هم بين افراد تأييد صلاحيت شده ادمهاي سواستفاده كن زياد بودند و هم بين افراد تأييد صلاحيت نشده افراد خوب زياد هستند كه بدرد مردم مي رسند. (3490009) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۱۹:۱۰
این قسمت حرف اقای بهادری خیلی جالب بود که می گفت کاندیده ها باید بیان اثبات کنند مسلمون هستند !!!!!!!!! (3488226) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۰:۱۵:۰۳
در یک جمله این که من به پایداریها و دلواپسهایی مثل دکتر حداد عادل نمیخواهم رای بدهم ، تکلیف من چیه ؟!!! (3489059) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۱:۵۹:۰۴
من شگفت زده می شوم ؛که چنین آدمی چگونه باید استاد دانشگاه هم باشد ودانشجویان رشته ی حقوق را بدون تعصب بارد آورد ؛ حتا در محاکم قضایی هم این وظیفه ی دادستان است که اول اثبات کند؛ این فردبنابر این مدارک وبرابر این دلایل مجرم است ؛وسپس متهم فرضی با دلایل خود ؛مدارک وگفته های دادشتان را رد می کند؛ یا نمی تواند رد کند ؛که داوری دراین مورد هم باقاضی است (3489385) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۴۱:۱۷
یه نکته جالب وجود داشت تفاوت دو دیدگاه دیدگاه اول امام رو حضوری درک کرده بود و دیدگاه دوم که فقط امام رو از روی کتاب شناخته بود که دو دیگاه از زمین تا اسمون با هم فرق داشت والبته دیدگاه دوم خیلی خشک و در برخی جا ها بدون استدلال به نظر میرسید (3488292) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۴۶:۵۷
برای نماینده شدن هم مثل بقیه کارها باید رزومه داشت مثلا چند بار عضو شورای شهر بوده باشد و از این قبیل کارها .
یهو نمی شود نمایده مجلس شد پله پله باید مراحل طی شود .
کجای دنیا کسی که کارمندی و مدیر جز بودن را تجربه نکرده مدیر کل می کنند
درست است که جوانان تحصیل کرده هستند ولی سرد و گرم روزگار را نچشیدند و مجلس یک نهاد قانون گذار است و عقلانیت و تجربه می خواهد (3488302) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۴:۳۴:۲۹
این حرف اگر هم قبول کنیم دوست عزیز موضوع اصلا سر تخصص نیست، موضوع اینه که طرف باید ثابت کنه من غیر از مواردی که شما میدونین من بازم خلاف نکردم :D خیلی جالبه (3489845) (alef-13)
 
جوان
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۷:۴۷:۱۰
باید توجه کرد که دمکراسی یک تمرین دایمی برای یک ملت است و با هر انتخاب مردم کشور با دیدن نتیجه انتخابشان و قضاوت درباره ان برای نوع انتخاب بعدیشان بهتر تصمیم میگیرند.اگر کار را به مردم بسپارند و مردم خود تصمیم بگیرند شاید یکبار اشتباه انتخاب کنند و بقول شما یک نفر را بدون داشتن رزومه کاری و تخصص انتخاب کنند ولی دفعه بعد با دیدن عملکرد ان شخص دیگر اینکار را نخواهند کرد.
بجای تصمیم گیری بجای مردم باید مردم را وارد بازی کرد تا به بلوغ سیاسی اجتماعی برسند (3490328) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۱:۴۳:۴۸
مثل اینکه شما متوجه مطلب نشدید دوست عزیز! بحث بر سر رزومه نیست ، می گویند چون آنها را نمی شناسیم و فرصت بررسی هم نداریم ، پس صلاحیتشان احراز نشده و ممکن است به اسلام یا ولایت فقیه اعتقاد نداشته باشند و ممکن است که اعتقاد هم داشته باشند اما چون نمیدانیم ، او را از حق انتخاب شدن محروم می کنیم!!! (3491957) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۴:۲۱:۱۷
رزومه رو شما تو رای دادن بهش نگاه کن طرفو نماینده نکنی.
آقا شورای نگهبان گزینش اداره نیست که بخواد انتخاب کنه. (3492551) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۵۵:۴۲
شاه بیت استدلال هاشمی
هاشمی: پس در جمهوری اسلامی، اصل بر عدم اعتقاد ملت بر نظام و اسلام است. مگر آنکه خلافش ثابت شود!

آفرین به این هوش (3488316) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۳۸:۰۸
شاه بیت جواب ایشون به آقای بهادری بود می گفت شما می گی همه غیر معتقدند باید بیان ثابت کنند که معتقدند (3489504) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۶:۴۳:۳۵
وقتی ازادی بیان ندارین چرا ادعا می کنید ازادی وجود دارد چرا مطهری باید رد شود یا نوه امام اخه با کدوم عقل سلیمی این قابل قبول عجب ها (3488660) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۹:۴۳:۳۴
خوانندگان مطلب خود عقل دارند و میفهمند که کدام مطلب با عقل فقه و قانون سازگار است.شما که مدعی آزادی هستید با تلاش برای القاء نظر خود به دیگران آزادی اندیشه را از آنها سلب نکنید. (3488965) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۵:۲۲:۴۹
اگر در بين افراد شركت كننده كه شما نمي شناسي يك و فقط يك آدم به درد بخور صالح وجود داشت كه در پيشنهاد تصميمات سرنوشت ساز براي بهبودي وضع مملكت در مجلس مي توانست مفيد باشد و شوراي نگهبان به سبب عدم شناخت او را از احراز حق نمايندگي محروم نمود حق الناس است و بايستي جوابگو باشند. پس وقت نبودن در احراز صلاحيتها و يا شناخت شوراي نگهبان أساسا كار اشتباهي است. مي توانند ثبت نام را زودتر انجام دهند. (3489984) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۵:۲۶:۰۶
ممكن است نفع مردم به ورود افراد صالحي باشد كه شوراي نگهبان انها را نشناخته است. با اين حق الناس چه مي كنيد. من يكي اگر در بين اين كانديداها يك نَفَر وجود داشت كه مي توانست وضعيت مرا در اين كشور بهبود بخشد و شوراي نگهبان به جهت عدم شناخت او را رد كرده است از حق خود در ان دنيا نميگذرم (3489993) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۰:۵۵:۲۰
رفتار مجری هنگام پاسخگویی جناب هاشمی برای بیننده عذاب اور بود و همه اش داخل حرف اقای هاشمی می پرید انگار ایشان با اقای هاشمی مناظره میکرد (3488034) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۱:۴۵:۵۴
دوست عزیز اقای هاشمی با دو نفر در حال مناظره بود. (3488159) (alef-13)
 
شیرازی
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۰۶:۰۰
این رفتار جناحی صدا و سیما در تمام برنامه هایش کاملا مشهود است. (3488534) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۱:۰۶:۲۰
البته بايد اين نكته رو هم ديد كه يك طرف مناظره بايد هزار تا خط قرمز رو رعايت كنه و يك درصد از حقايق رو بگه تا اجازه حرف زدن، ولو اندك رو داشته باشه ولي طرف ديگه آزادانه هر چي بخواد مي تونه بگه!!!! (3489194) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۰:۵۵:۲۶
کاشکی برنامه رو میدیدید. آدم واقعا از منطق بعضی ها شوکه میشه. (3488035) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۰۰:۰۵:۱۸
منطق؟ چی هست؟ (3491091) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۰:۵۵:۳۷
تا انتها دیدم این گفتگو رو .. سواد یعنی بهادری. حقوق و منطق یعنی بهادری... خداییش حرفای اقای هاشمی همش سفسطه بود.... چه زیبا جواب می داد اقای بهادری (3488036) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۱۸:۲۶
والا استدلالی نداشتند همش م یگفتند همینی که هست می خواهید بخواهید نمی خواهید نخواهید (3488223) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۲۰:۰۸
مثل نظر شما (3488227) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۳۸:۱۴
یا نمیدونی سواد چیه یا نمیدونی سفسته چیه از همه هم مهمتر قانون رو هم احتمالا نمیشناسی (3488279) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۰۱:۳۲
دوست عزیز دین اسلام دین سخت گیری نیست و در مورد افراد بر اساس برایت حکم می کنه ... از هر عالم غیر سیاسی ای می خوای بپرس (3488525) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۲۱:۵۹
سفسته؟
قانون گذار گفته برای رد صلاحیت باید دلیل و سند ارائه بشه، وقتی کسی را رد صلاحیت کنید و سندی به اون ندهید ینی قانون اجرا نشده . به همین سادگی
البته بحث شرایط ذهنی که بماند. چون ما در تعلیمات دینی خودمان هم داریم که اگر کسی را شب در حال گناه دیدی صبح به او به دیده گناهکار نگاه نکن شاید نیمه شب توبه کرده باشد!
حالا تصور کنید چطور میشه تفکر و اعتقاد واقعی کسی را فهمید و طبق آن صلاحیتش را رد یا تایید کرد! (3488549) (alef-13)
 
حسن
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۰:۵۷:۲۷
من هم عملكرد شوراي نگهبان رو اشتباه مي دونم، بهتره به نظارت اكتفا كنن (3488053) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۰:۵۸:۴۶
اگر شورای نگهبان نمیتواند در مدت تعیین شده به بررسی کامل شرایط احراز صلاحیت نماینده بر اساس مر قانون (نه مر سلیقه) رسیدگی کند بنابراین خود شورای نگهبان بر خلاف قانون عملی غیرقانونی انجام داده است

به عبارت کامل روشن و بسیار واضح شورای نگهبان صلاحیت ناظر بودن را با دستان خودش نقض کرده و اعتبار خود را از دست داده است

عجیب است مساله به این روشنی که از خورشید هم روشن تر است که برخی با بستن چشمان خود نمیخواهند درک می کنند! (3488054) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۱:۰۲:۲۲
ما غیر حقوق دانها هم نظر بدیم چاپ میکنید ؟

بعنوان عوام الناس غیر حقوقدان عرض میکنم (ان شالله سانسور نشود)

یکبار همین اصل التزام رو بدهید دست یک فرد بی طرف سیاسی و یکبار هم بدهید دست مثلا اقای موسوی خویینی ها و نتیجه ها را مقایسه کنید قطعا یکسان نخواهد بود.

نتیجه اخلاقی: قانونی که طبق سلیقه تغییر کنه حتما یه نقصی دارد.
نتیجه عملی:شورای معزز نگهبان تا چند دوره دیگر این رویه را میتواند ادامه دهد؟
نتیجه عمومی:سعی کنیم درک متقابل و مناسب از جمهوریت نظام را همگانی نموده و عزیزان رو هم تمرین بدیم. (3488061) (alef-13)
 
مهندس جنت شهري
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۱:۰۷:۳۱
اين برنامه را من دقيق نگاه كردم ..اقاي هاشمي حرفي مستدل و منطقي ميگفت و اقاي بهادري طوطي وار فرا فكني ميكرد...بالاخره يا صلاحيت دارد يا صلاحيت ندارد..ديگر عدم احراز چه صيغه اي است...اگر كسي شرايط نماينده شدن را دارد تاييد شود و اگر ندارد رد شود و طبق قانون هم دليل رد صلاحيت او را به ايشان اعلام كنند...نميشود كه 6500نفر را به بهانه عدم التزام به قانون اساسي و اسلام را عدم احراز صلاحيت كرد كه اكثرا از يك جناح باشند و بعد هم بگوييم مر قانون اجرا شده و اقاي علم الهدي هم در خطبه نماز جمعه بگويد هر كس راي ندهد مسلمان نيست...شما از اين گروه كانديدشان را تاييدئ نميكنيد به بهانه اعتقاد قلبي كه هيچكس از ان خبر ندارد و بعد هم ميگوييد هر كس راي ندهد نامسلمان است و شايد فردا بگوييد مرتد است و حكم هم صادر كنيد...والله به خدا نه رهبري از اين حرفها حمايت ميكند و نه خدا راضي است...بله حق شوراي نگهبان اين است كه هر كسي مشكل امنيتي..اقتصادي..عقيدتي..دارد را با دليل كنار بگذارد..ما انقلاب كرده ايم كه حقمان پايمال نشود نه باز هم به روشي ديگر حقمان پايمال شود....مجلس جاي افراد متدين و معتقد به نظام است ولي نه با ديد سليقه اي... (3488069) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۱:۱۴:۲۵
نظارت فقط براي محدود كردن يك جناح چه معني دارد؟؟؟؟؟؟ (3488078) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۱۳:۴۱
حالا بر فرض اون جناح افرادی با سابقه خیلی خیلی خیلی درخشان داشته باشه. نباید این سوابق درخشانشون مانند فتنه گری بعضی هاشون در نظر گرفته شه؟ (3488216) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۰۷:۳۸
داداش شما فقط چهار نفری لایکهای بالا رو ببین چهارصدو رد کرده واقعن خیلی رو داری (3489415) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۱:۵۳:۳۶
چرا شما و دوستانتان هرجا کم می آورید از کلمه فتنه استفاده می کنید؟ مگر ناظرین محترم با ادله فتنه کسی را محروم کرده اند و حالا مردم می گویند چرا فتنه گران را رد کرده اید؟ گرچه آن هم خوش کلی جای بحث دارد ولی الان بحث بر سر محرومیت کسانی است که هم اکنون صاحب مسئولیت هستند و بدتر از آن کسانی که به جرم ناشناحته بودن و نبودن فرصت بررسی مورد ظلم قرار گرفته اند. لطفا کمی بیندیشید بعد سخن بگویید. (3492003) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۶:۴۸:۳۲
جناحی که بر علیه کشور شورش کرد باید تاوانش رو بده (3488664) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۶:۵۶:۴۰
الان حجم و نسبت نظرات نشان دهنده نسبت تفکرات و جناح ها در کشور است. متاسفانه فعلا عده ای تندرو شمشیر به دست، در مقابل کثیری عقل اندیش قرار گرفته اند. (3490202) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۱:۲۳:۳۷
درود خدا بر سید بزگوار حجت الاسلام دکتر سید حسین هاشمی که حرف دل خیلی از مردم و دلسوزان نظام را زدی. شیر مادرت حلالت باد (3488096) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۱:۴۲:۴۶
رفراندوم برای برطرف کردن نقص های موجود بهترین کاره تا از این سوء تفاهم ها و تعابیر جلوگیری شود. ما فرض می گیریم الان شورای نگهبان حتی معصوم !!! ایا کسی می تواند تظمین کند 50 سال دیگر هم همینطور است ؟ یعنی هیچ وقت امکان انحراف این نهاد وجود ندارد ؟ به هیچ جا هم که جوابگو نیستند شکر خدا ! قانون وسطش بد جور جاخالی داره! (3488147) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۰۵:۰۴
تا حالا به این بخش مساله فکر نکرده بودم واقعا آفرین (3488531) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۰۷:۳۴
شورای نگهبان باید ناظر بر رعایت قانون اساسی باشد و قانون اساسی هم اصلش حفظ حقوق و آزادی های عمومی است نباید عملکرد شورای نگهبان از دید مردم نادیده گرفتن حقوق و آزادی های مردم شود شورای نگهبان نماینده ملت برای حفظ حقوقشان است و نباید سلیقه ای عمل کنند و بر اساس خواست مردم عمل کنند اگر به وصیت امام خمینی معتقد هستند که مردم ولی نعمت هستند (3488201) (alef-13)
 
مسعود
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۲۰:۲۷
اگر این حدود 10000 کاندید را یک نمونه از کشور ببینیم و با توجه به اینکه اکثر کاندیدای رد صلاحیت شده به دلیل عدم التزام به اسلام رد شده اند می توان نتیجه گرفت که بیش از 60 درصد مردم ایران ملتزم به اسلام نیستند ولی قوانین ما اسلامیست!!! (3488229) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۵۶:۵۱
مسلما این درصد برای عامه مردم بیش از نود درصد میشود (3488864) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۰۳:۵۸
تازه در نظر بگیرین تو این سیستم اون کسی که میره برای کاندیداتوری مجلس ثبت نام می کنه، حتما خودش رو خیلی ملتزم به دین و نظام می دونه مگر نه که من و شما و عموم که به کل نمیریم برای ثبت نام!
نکته جالبه دیگه اینه که به کسایی عدم التزام به نظام دادن که سال ها در مهم ترین پست های مملکتی فعالیت داشتن!!! پس چه جوری تا حالا داشتن کار می کردن! (3489403) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۲۴:۳۷
این رد صلاحیت ها را که اکثر طیف اصلاح طلب را به گفته خودشان شامل شده را می توان به چند حالت نگاه کرد: 1- اصلاح طلبان پایگاهی ندارند و شورای نگهبان تاثیری بر انتخاب مردم نگداشته است که در این صورت می توان با هزینه کمتر و بهانه جویی آنان را وارد صحنه کرد تا با رای مردم حذف گردند. 2-اصلاح طلبان رای خوبی می آورند که با رد صلاحیت آنها نتیجه انتخابات تغییر می کند که این محدود کردن مردم به یک تفکر از پیش تعیین شده و نوعی استبداد است 3- اصلاح طلبان در مقابل نظام قرار دارند و مردم هم به آنها گرایش دارند و صلاح مملکت در رد آنهاست که باید پرسید چرا مردم به مخالفان و منتقدان نظام گرایش پیدا کردند و حذف آنها صرفا پاک کردن صورت مساله است. 4- مردم اصلا نمی توانند اصلاح طلبان مخالف نظام را از اصولگرایان دلسوز نظام تمییز دهند و با رد آنها از اشتباه احتمالی مردم در گزینش اصلاح طلبان جلو گیری می شود که به قول رییس جمهور اصلا به انتخابات نیاز نبوده و همان ها به مجلس بروند.
یک نکته هم به شما سایت الف بگوییم که به طور مداوم مقالاتی در یادآوری ضعف صنعت خودروسازی می نویسید و آن اینکه آنچه صنعت خودرو را به این حال انداخته که همه را دلزده کرده انحصارطلبی و عدم رقابت سازنده بوده اصولگراین یا هماه جناح راست از جناحبندی های ریشه دار و قدیمی در جمهوری اسلامی است برازنده آنها نیست که اینگونه با رقیب خود رفتار کنند بیایند و رقابت سازنده کنند نه حذفی. (3488240) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۰۰:۲۳
من موندم همه جا جار می زنند 9 دی فتنه مرد ! مردم غیور و فلان تو دهنی زدن به فتنه گران انگیسی اسرائیلی و سلطنت طلب و اینها ! اقا مگه مردم تو دهنی نزدن به فتنه ؟! خوب چرا نمی زارید یکبار دیگر هم مردم تو دهنی به فتنه در انتخابات بزنند!
کجای کار می لنگه ؟ (3488326) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۱:۱۱:۲۱
جواب سوال كجاي كار مي لنگه؟ خيلي ساده و واضح: حرفي رو مي زنيم كه خودمون هم به نادرستي اش اعتماد كامل داريم!!!!! (3489219) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۰۹:۱۹
آخه مشکل اصلاح طلب ها اینه که وقتی تو انتخابات شکست می خورند میزنند زیر همه چیز...!
البته اصولگراهاهم کم اشتباه ندارند.
زنده باد انسانیت ، زنده باد اسلام ، زنده باد ایران ! (3488341) (alef-13)
 
آسید
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۴۲:۳۷
آقای بهادری خیلی تند حرف میزند و وسط سخنان آقای هاشمی صحبت می کرد (3488293) (alef-13)
 
سعید
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۲:۴۸:۲۳
نظر آقای هاشمی نظر درستی نیست . چرا ؟ توضیح خواهم داد. اما متاسفانه آقای بهادری هم از عهده کشف مغلطه آقای هاشمی و پاسخ به ایشان برنیامدند. اما چرا نظر آقای هاشمی خطاست و استدلال های مفصل و تکراری ایشان در حقیقت مغلطه بود با این توضیح روشن می شود، حق دارای دو مرحله است حق بالقوه، و حق بالفعل ، یک کودک شیرخواره بالفعل حق حیات دارد اما بالقوه از حقوق متعددی برخوردار است، حق دارد ازدواج کند حق تحصیل دارد حق دارد نماینده مجلس شود حق دارد نماینده خبرگان یا رهبر شود همه اینها حق بالقوه است، تا حق به مرحله فعلیت نرسد بهره بردن از آن حق مجاز نیست برای به فعلیت رسیدن هر حقی شرایط مختلف باید فراهم شود اگر یکی از آن شرایط فراهم نشود این حق فعلیت پیدا نمی مثلا اگر کسی کارشناسی ارشد نداشته باشد بالفعل حق نمایندگی مجلس را ندارد اما بالقوه این حق را دارد، حالا دقت بفرمایید ، با پاسخ صحیح به این سوال مطلب کاملا روشن می شود، حق ورود به مجلس برای اشخاص چه زمانی حق بالفعل می شود ؟ زمانی که همه شرایط ثبت نام کننده برای شورای نگهبان احراز شود. قبل از احراز صلاحیت ،حق در مرحله بالقوه است، آنچه که در همه سیستم های حقوقی و محاکم حقوقی دنیا قابل مطالبه است حق بالفعل است نه حق بالقوه ،و قبل از احراز صلاحیت آنچه وجود دارد حق بالقوه است نه حق بالفعل، وقتی صلاحیت شخصی برای شورای نگهبان احراز نشده است ، حق او به مرحله فعلیت نرسیده است بله آن شخص حق دارد اما حق بالقوه و حق بالقوه قابل مطالبه نیست، در واقعیت عینی هم، عقلا مطالبه حق بالقوه را مردود می دانند، ممکن است آقای هاشمی بفرمایند ، خوب ، شورای نگهبان ، صلاحیت این اشخاص را احراز کند تا اینها حق بالفعل پیدا کنند؟ پاسخش این است که وظیفه شورای نگهبان در واقع بررسی است در حد مقدورات زمانی ، اگر بررسی در حد مقدوراتش بررسی کرد اگر صلاحیت کسی احراز شد آن شخص حق بالفعل پیدا می کند و شورای نگهبان به هیچوجه نمی تواند حق ورود به مجلس را از او سلب کند، اما اگر در حد مقدورات شورای نگهبان بررسی کرد ولی عدم صلاحیت را احراز کرد یا صلاحیت را احراز نکرد شورای نگهبان به وظیفه خود عمل کرده و کسی که عدم صلاحیتش احراز شده یا صلاحیتش احراز نشده حق بالفعل برای ورور به مجلس پیدا نکرده است، و حق این اشخاص حق بالقوه است و از نظر حقوقی قابل مطالبه در هیچ نظام و سیستم حقوقی نیست. جناب آقای هاشمی باید اول روشن کنند یا اثبات کنند که حق ورود به مجلس برای اشخاص قبل از احراز صلاحیت آنها حق بالفعل است، اما جناب آقای هاشمی با هیچ استدلال حقوقی ، و و اصولی و فقهی و عقلایی و فلسفی و عرفی قادر نیستند فعلیت این حق را اثبات کنند و حق بالقوه هم که قابل مطالبه نیست. ضمنا دوستانی که در زمینه مسایل حقوقی و اصولی و فقهی آگاهی لازم را ندارند از منظر هواداری جناحی به طرفداری از یک جناح خاص، شورای نگهبان را هدف حمله های سیاسی خود قرار ندهند. (3488306) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۰۳:۲۴
به نظر من برگزاری رفراندوم میتونه مشخص کنه که مردم نظر شما را قبول دارند یا نه. بهترین راه حل ممکن رفراندومه در این مورد که از مرم سوال بشود (3488330) (alef-13)
 
ناشناس
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۱۳:۴۳
سفسطه شما همینجاست که می فرمایید اگر شورای نگهبان در حد مقدورات خود بررسی کرد و احراز صلاحیت نکرد به وظیفه خود عمل کرده ولی آقای هاشمی می گوید شورای نگهبان حق ندارد به بهانه اینکه وقت زیادی ندارم جمع زیادی را از این حق بالقوه به قول شما محروم کند. این خیلی واضح است. (3488346) (alef-13)
 
سعید
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۳۲:۰۰
جناب آقای هاشمی اگر برای استدلال های اینجانب پاسخی حقوقی یا اصولی یا فقهی یا فلسفی یا عقلایی دارند بفرمایند ، رفراندوم چه ربطی به درستی یا نادرستی یک نظریه حقوقی و یک بحث حقوقی دارد، بحث های حقوقی که جای شعار سیاسی دادن نیست، فقط و فقط جای منطق و استدلال است، جای امر و نهی و باید و نباید تعیین کردن آقای هاشمی هم برای شورای نگهبان نیست، آقای هاشمی که سرهنگ نیستند که امر و نهی کنند ایشان یک حقوق دان هستند فقط باید از طریق بحث و استدلال حقوقی از نظرشان دفاع ،کنند ، شعار دادن و کف زدن برای ایشان هم هیچ فایده ای نداره ، فقط و فقط ، استدلال حقوقی و حرف حساب ،این گوی و این میدان بفرمایند دفاع کنند. (3488558) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۹:۰۱:۰۰
استدلال فقط برای یک طرف خوب است؟ طرف دیگر باید با بگیر و ببند و حذف و. ....نظرش را اعمال کند؟ (3488877) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۹:۰۳:۲۱
دوست عزیز. مثال شما که سفسطه خیلی بزرگتری توش هست. کسی نمیگه بچه 1 ماهه رو تایید صلاحیت کنند. بحث سر اینه که مثلا یه تعداد زیادی رو گفتن صلاحیتتونو وقت نکردیم بررسی کنیم. طرف 30 سال امام جمعت بوده گفتن اسلام آوردنتون رو احراز نکردیم. خوب این یعنی چه؟ طرف باید بیاد مسلمون بودنشو ثابت کنه؟؟ بحث سر اینه که سلیقه ای عمل شده نه مطابق قانون..... (3488883) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۵۰:۴۷
آقای سعید: من بسیار شگفت زده وبسیار هم متاسف هستم ؛که شمارا بااین همه تسلط و احاطه به امور حقوقی؛ چرا به صدا وسیما دعوت نکرده اند؟ و دراین میان حق شمارا؛نا دیده گرفته و ضایع کرده اند.. (3489549) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۸:۰۵:۰۳
رفراندوم در موارد اختلافی در قانون اساسی پیش بینی شده و این نظارت استصوابی هم میتونه موضوع رفراندوم باشه قانون این رو پیش بینی کرده جزو قانون اساسیه وقتی که برخی شما دوستان معتقد هستید نظر خودتون درسته باید از مردم سوال بشود احاد جامعه بر خلاف شما می اندیشند هم از کامنتها مشخصه هم از انتخابات 92 که در اون انتخابات که باختید هم 20 میلیون نفر رای ندادند.(تقاضل 35 میلیون از 55 میلیون) (3490358) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۲۱:۰۲:۵۵
آقای هاشمی کجا گفتند که باید رفراندوم برگزار شود که باید به شما پاسخگو باشند. حرف هاشمی این است که قانون انتخابات به شورای نگهبان اجازه نداده که کسی را بلاتکلیف بگذارد و بگوید وقت نشد که بررسی کنم صلاحیت داری یا خیر. هاشمی امر و نهی نکرد فقط گفت دلیل قانونی شما برای محرومیت یک عده از حقوق اجتماعی خود با این بهانه که وقت نداریم چیست؟ شما که فقه و اصول و فلسفه و عقل می فهمید جواب هاشمی را بدهید. (3493755) (alef-13)
 
احمد رضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۴۱:۴۰
سلام
مناظره رو دیدم و از استدلال های اقای بهادری بسیار متعجب شدم جای بسی تاسف می باشد که فردی اسم خود را حقوقدان می داند و بایستی مر قانون را در صحبت ها و کلام خود مدنظر قرار دهد اما برعکس با ارایه برخی از مغالطه ها می خواهد قانون را دور بزند. متن قوانین و مقررات انتخاباتی شفاف می باشد و گفته شده که شورای نگهبان یا باید صلاحیت نامزدی را احراز که نتیجه ان تایید کاندیداتوری وی برای مجلس است یا اینکه صلاحیت کاندیداها را رد کند انهم به صورت مستند و مستدل چرا که شورای نگهبان اصولا بایستی همچون یک قاضی منصف و عادل رفتار نماید.از این رو نتیجه می گیریم که شق سومی تحت عنوان عدم احراز صلاحیت که در کلام اقای بهادری و رسیدگی هیات های نظارت شورای نگهبان امده است بر اساس قوانین و مقررات موضوعه فعلی وجود ندارد و به نوعی خالی از وجاهت قانونی میباشد.از سوی دیگر باید دانست دلایل و توجیهاتی که برای عدم نتیجه گیری شورای نگهبان در خصوص صلاحیت کاندید یا کاندیداهای انتخاباتی در قالب اصطلاح عدم احراز صلاحیت گفته میشود نیز منطقی و قانونی نمی باشد چراکه اولا هیت های نظارت شورای نگهبان بایستی با دقت نظر و در نظر گرفتن تمام فرضیه ها امکان حضور و شرکت زیادی از کاندیداها را می دادند.بنابراین کمبود وقت با عنایت به تعداد زیاد کاندیداها دلیل و توجیه مناسبی جهت عدم احراز صلاحیت کاندیداها نمی باشد. اخرین نکته نیز که اقای بهادری به عنوان حقوق خوانده باید مدنظر قرار دهند این می باشد که در حقوق عمومی هر چند اصل بر عدم صلاحیت می باشد اما این اصل در خصوص تصدی مناصب حکومتی و اجرایی به این معنا می باشد که هیچ کس نمی تواند صلاحیتی را در به مرحله اجرا در اورد مگر اینکه طبق قانون چنین صلاحیتی به وی واگذار شده باشد و از این رو بحث عدم صلاحیت نامزدهای انتخاباتی که به نوعی در ادبیات و ذهن اقای بهادری وجود داشته ودارد به هیچ وجه با اصل صلاحیت در حقوق عمومی سنخیت نداشته وندارد و اصولا این دو موضوع کاملا از یکدیگر متفاوت می باشند و از این رو ایشان نباید اصل را بر عدم صلاحیت نمایندگان بدانند وانگهی جناب بهادری بایستی این نکته را به دانسته های خود بیفزایند که در حقوق عمومی رعایت ,تضمین و شناسایی حقوق و ازادی های شهروندی و بویژه حق انتخاب شدن و انتخاب کردن به عنوان اصل خدشه نابذیری به شمار می اید مضاف بر اینکه یکی از اهداف اصیل انقلاب اسلامی توسعه حقوق شهروندی و رعایت وتضمین ان بوده است چرا که در نظام طاغوت حق انتخاب شدن شهروندان ایرانی بسیار محدود ومهندسی شده بو د واز این رو انقلاب شکوهمند اسلامی با وعده توسعه وتعمیق حقوق شهروندی بوجود امد و همچنان که قانون اساسی نیز بر حقوق متعدد شهروندی واز جمله حق بر انتخاب شدن تاکید دارد بنابراین نبا ید با ارایه تفاسیر نادرست ,شخصی و جناحی که در برخی از موارد اکنده به حب و بغض های سیاسی و جناحی است دایره و قلمرو انتخاب شوندگان یا همان کاندیداهای نمایندگی را محدود ومضیق نماییم امری که خوراک تبلیغاتی حقوق بشری را برای رسانه های بیگانه و معاند نظام ایجاد می نماید و در نتیجه هزینه هایی را برای کشور بوجود می اورد. (3488407) (alef-13)
 
عدالت
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۸:۳۲:۱۵
اگر فرضا کسی به خواستگاری دختر شما بیاید و شما به مراجع چهار گانه کنید و ببنید هیچ مشکلی ندارد و هیچ پرونده بدی در هیچ یک از مراکز نداشته باشد آیاحاضری فرزند جگر گوشه خود به او بسپاری با این استدلال که هیچ سوء سابقه ای ندارد یا این بدنبال آن بر می آیی که آیا این آقا توانایی اداره زندگی را دارد یا خیر
پس بدنبال احراز صلاحیت او بر می آیی حال اگر پرس و جو کردی و کسی از وی اطلاعاتی نداشت آیا باز حاضری فرزند خود را به ازدواج او در آوری ؟!!!

هیتلر هم قبل از رسیدن به قدرت هیچ محکومیت کیفری نداشت و حتی سیگار هم نمی کشید و لب به شراب هم نمی زد و اهل مطالعه هم بود

قضاوت با شما (3493417) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۴۲:۵۸
ممنون از نظرتان
به نظر بنده مشکل سازوکار جمهوریت در کشور است.
بهتره شاخص های مناسبی در قانون تعبیه شود (نظیر فعالیت حزبی، مسولیتهای اجرایی قبل از ورود به مجلس یا...)
کلا به نظر میرسه تا وقتی زیرساخت های جمهوریت در کشور نهادینه نشده (حزبهایی با تفکرات روشن و قانونمند)؛ همین عدم احرازها خواهد بود. (3488413) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۵۴:۴۷
اقا سعید تورو خدا دیگه سفسطه نکن! خودت هم میدونی حرفات جهتداره! (3488435) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۰:۱۱:۳۵
شما هم دارید مغلطه می فرمایید و عملا همان مغلطه جاب بهاری را با رنگ و لعاب بهتر و تفکیک بالقوه و بالفعل تکرار می کنید.
گناه کسانی که واقعا شرایط را دارد اما به هر دلیل (که شما می فرمایید در حد مقدورات شورای نگهبان) صلاحیتش احراز نشده چیست؟ طبق کدام اصل حقوقی شما بجای آنکه مقدورات خودتان را افزایش دهید آنها را از حق خود محروم می کنید؟ مثل آنکه قاضی بگوید من وقت ندارم و هیچ حکمی نمی دهم!! و به استناد این عدم صدور حکم یکی از طرفین دعوا را از حق خود (که برای احقاق ان به دادگاه مراجعه کرده) محروم کند.
حالا اگر یک درصد چنین مواردی باشد می توان استدلال کرد که بالاخره شورای نگهبان هم بشر است و مقدوراتی دارد و یک درصد خطا جایز است. اما اگر مقدورات شورای نگهبان نمی تواند صلاحیت 6500 نفر از 12 هزار نفر را احراز کند بدان معنا نیست که تعریف این مقدورات مشکل جدی دارد؟ (3488462) (alef-13)
 
علی اصغر
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۰:۴۰:۲۱
برادر سعید حرف شما کاملا اشتباه است و حق با جناب آقای هاشمی است.
آقا سعید، بله برای داشتن شرط کارشناسی ارشد مردم میدانند که باید به دانشگاه مراجعه کنند و درس بخوانند و مدرک بگیرند تا این شرط احراز شود. اما برای شرط التزام عملی به اسلام و ولایت فقیه باید به کدام نهاد و ارگان مراجعه کنند تا مدرک بیاورند؟! همین شهادتین و ادعا و قسم خودشان کافی نیست؟! آیا نهاد ناظر مکانی و یا راه حلی را مشخص کرده است برای احراز این شرط؟! (3488499) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۰:۴۸:۴۲
مسئله خیلی ساده ست و به قول شما کسانی که میخواهند حق نماینده شدن خود را از بالقوه به الفعل تبدیل کنند تشریف بردند نزد شورای نگهبان و طبق قانون مطالبه حق کردند .حالا شورای نگهبان به دلایلی که البته از جانب مردم روشن است میگوید من نتوانستم صلاحیت شما را احراز کنم ! پس شما نمیتوانید این حق را داشته باشید!! مشکل از اینجا آعاز میشود که نهادی که باید طبق قانون صلاحیت یا عدم صلاحیت افراد را تعیین کند به وظیفه قانونی خود عمل نمیکند! (3488506) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۰:۵۹:۵۱
به فرض كه حرف شما درست. شرايطي كه نشه اثباتش كرد و ذهنيه نبايد تو قانون باشه. مثل اينه كه بگيم هر كسي آدم خوبيه مي تونه بره مجلس. بايد قانون عوض بشه ولي خيلي ها دارند از اين قانون سود مي برند. كسي كه خوابه رو مي شه بيدار كرد ولي كسي كه خودشو زده به خواب نمي شه.
دوست عزيز معلومه تحصيلات حقوقي داريد ولي صرف داشتن تحصيلات و استفاده از كلمات قلمبه سلمبه چيزي رو ثابت نمي كنه. اي كاش اون تحصيلات رو با كمي فكر و متطق تركيب مي كرديد (3488522) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۰۸:۴۴
عدم توانایی شورای نگهبان مشکل کاندیداست ... نمی دونم بر اساس چه منطقی صحبت می کنید (3488536) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۲:۲۷:۱۰
سعید عزیز
با فرض قبول پیش فرض شما - که خالی از اشکال نیست - بازهم استدلال شما مغلطه آمیز است. در صورتی که بپذیریم کسانیکه صلاحیت آنان تایید نشده - در صورتیکه این عدم صلاحیت بر مبنای مر قانون بوده باشد- حقشان به فعلیت نرسیده و حق بالقوه نیز قابل وصول نمیباشد. اما کسانیکه تحت عنوان عدم احراز صلاحیت رد شده اند بدین معنی است که شورای محترم نگهبان یا امکان به فعلیت رسیدن حق ایشان را سد کرده یا به هر دلیل فعلیت حق ایشان را نادیده گرفته که در هر دو صورت عملی خلاف و مغایر با اصول میباشد.
و اما مغلطه نهفته در استدلال شما:
شما بر تنه حق پیوند ناحق میزنید. بدین معنا که در ابتدا مثال درستی را بیان میکنید و سپس مثال را تعمیم نادرست میدهید. دلیل رد صلاحیت اکثر داوطلبان به عدم اعتقاد به اسلام و ولایت فقیه باز میگردد که هردو مورد امری قلبی و ذهنی است و به خودی خود قابلیت به فعلیت رسیدن ندارند و تنها میتوانند بر روی سایر افعال اثر گذار باشند که آنهم طبق قانون باید پس از استعلام از مراجع چهارگانه به اثبات برسد که فعلی از فرد صادر شده و در دادگاه صالحه وقوعش اثبات شده که با اعتقاد به اسلام ناسازگار است مانند شرب خمر , با حدث و گمان نمیتوان فردی را از حق خود برای انتخاب شدن و انتخاب کردن محروم نمود. پس قیاس شما با رشد و به سن بلوغ رسیدن کودک که امری کاملا عینی است و بدین وسیله حقوق وی از حالت بالقوه به فعلیت میرسد و همچنین با مدرک دانشگاهی قیاس مع الفارق است .
و اما بدعت عجیب شما در اینجاست که احقاق حق الناس را مقید به مقدورات میکنید. در کدام قانون و یا در کجای فقه چنین چیزی مسبوق به سابقه است؟
آیا وظیفه ادای حق الناس صرفا با اتکا بر اینکه "مقدور نیست " از عهده فرد ساقط میشود؟ افرادی سالهاست در زندان به سر میبرند تنها به این دلیل که برایشان مقدور نیست حق الناسی چون دیه را بپردازند پس در این صورت هم طبق نظر شما حق خانواده مقتول یا آسیب دیده به فعلیت نمیرسد و قابل مطالبه نیست. تنها در قانون و فقه یک استثنا در این باب وجود دارد که مقوله عسر و حرج است و بدیهی است که به هیچ روی قابلیت تطبیق بر مورد شورای نگهبان را ندارد.
یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه ...
و من ا... توفیق (3488586) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۵:۵۹:۳۶
خيلي جالب بود ممنون (3490084) (alef-3)
 
عابد
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۲:۲۷:۲۹
حق تفسیر کردنی نیست حواله دادنی هم نیست فعلیت داشتن یا بالقوه بودن حق مانع ازجاری شدن ان نمیشود و دلیلی برای اجرای ظلم هم نمیشود.
اینکه چرا اصولا در این کشور نمایندگی را منوط بر پذیرش موضوعات ذهنی کرده ایم دلیلش روشن است دلیل ان "توانایی قدرت در تفسیر به رای قانون" و دور زدن مردم میباشد .
اگر درد شورای نگهبان منافع ملت میبود اصل بر موضوعاتی نظیر داشتن تخصص برنامه و نظم در راستای تحقق منافع اقتصادی سیاسی اجتماعی مردم میبود .
ولی موضع فعلی شورای نگهبان یافتن مصادیق وفاداری و توانایی کاندیدا در همراهی با حکومت برای ترسیم نقشه راه جهنم و بهشت بردن ملت میباشد
با پذیرش نظر سعید خان که مردم را با اطفال مقایسه کرده و احقاق حقوق مردم را تقسیماتی چون بالقوگی و یا فعلیت استفاده از حق کرده را بپذیریم میتوانیم با تفسیر حق به مصلحت انرا حواله به اخرت دهیم چون خیر مردم در داشتن اخرت اباد میباشد !؟ (3488587) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۳:۱۱:۳۵
موضوع سختی نیست و بسادگی قابل فهم است پس نیازی به قول شما آگاهی زیادی لازم نداره، یه معادله سادست.
من بنظر مطمئنم که شرایط شرکت در انتخابات رو دارم پس باید شرکت داده بشم، اما شورای نگهبان میگه من نمیزارم، میگم خوب دلیلت چیه؟ میگه دلیلی ندارم! منم در جواب میگم مشکل خودته برو دلیل پیدا کن که منو رد کنی، اگه دلیلی نداری حق نداری منو از حقوقم محروم کنی (3488612) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۷:۳۹:۵۸
دوست عزیز، لطفا به بحث اقتضا و مانعیت هم توجه نمایید. شرایط ایجابی نمایندگی در حقیقت مبین وجود اقتضا برای به فعلیت رسیدن حق است یعنی اگر شرایط ایجابی نمایندگی مثل همان مدرک کارشناسی باشد، حق نمایندگی شخص به فعلیت می‌رسد، مگر این‌که شرایط سلبی مانع از به فعلیت رسیدن باشد. حال در اینجا سه دسته وجود دارند: کسانی که مقتضی به فعلیت رسیدن این حق را دارند و مانعی هم برایشان نیست، حق برایشان به فعلیت می‌رسد؛ کسانی که شرایط ایجابی را ندارند یا این‌که احراز شده شرایط سلبی دارند که این حق برایشان به فعلیت نمی‌رسد و کسانی که شرایط ایجابی را دارند و اقتضاء به فعلیت رسیدن حق ایشان وجود دارد ولی در مانع بودن شرایط سلبی برای ایشان شک است (عدم احراز). آن‌گاه یا این اشخاص قبلا معتقد به اسلام و نظام و ... بوده‌اند و الان شک در بقاء این اعتقاد است که قطعا با وجود شرایط، استصحاب جاری می‌شود (پس استدلال اصولی کاملا مبرهن و واضح و بر خلاف ادعای پوچ شما موجود است) یا این‌که حالت سابقه‌ای برای این اشخاص وجود ندارد که در این‌جا بر خلاف نظر آقای بهادری که به بحث مدعی بودن اشخاص اشاره می‌کند، ظاهر حال به عنوان اماره باید مقدم گردد یعنی در مورد بسیاری از این اشخاص ظاهر حال این است که معتقد به اسلام و نظام و دیگر شرایط ذهنی هستند و کسی که ادعای خلاف ظاهر می‌کند باید دلیل بیاورد.
در مورد شورای نگهبان نیز با توجه به ماده 50 که در برنامه قرایت شد، شورای نگهبان وظیفه دارد که علم یا اطمینان عرفی به‌دست آورد و صرف این که وقت نداشتتم، توجیه بسیار مسخره‌ای است که نه تنها پذیرفته نیست، بلکه در آینده ابزار مناسبی است که همانند پتک بر سر مخالفان کوبیده خواهد شد. (3488707) (alef-13)
 
سعید
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۷:۳۴:۰۸
برخی از دوستان عینک جناحی به چشم زده اند و فقط شعار می دهند جای شعار در متینگ های ، حزبی و جناحی است ،نه در مباحث حقوقی، لذا شعارهای آنها نیاز به پاسخ ندارد، اما برخی دیگر از جمله حضرتعالی تلاش کرده اید به استدلال من پاسخ دهید ،اگر استدلال شما صحیح بود قطعا می پذیرفتم ،اما استدلال شماخارج از موضوع است چرا برای اینکه شما مساله مقتضی و مانع را در غیر موضوع آن جاری می کنید، قبل از احراز صلاحیت ، داوطلب نمایندگی دارای دو حق است یکی حق بالفعل که حق ثبت نام است، و یکی حق بالقوه که ورود به مجلس است بحث ازمانع درجایی است که حق ورود به مجلس به مرحله فعلیت رسیده باشد و وقتی این حق به فعلیت می رسد که صلاحیت توسط شورای نگهبان احراز شود، بنابراین اگر کسی صلاحیتش از نظر شورای نگهبان احراز شد حق بالفعل دارد برای ورود به مجلس یعنی مقتضی ورود او به مجلس فراهم است، و شورای نگهبان نمی تواند مانع ورود او به مجلس شود، اما کسی که هنوز صلاحیت او احراز نشده است، هنوز اقتضای او کامل نشده هنوز برخی از مقدمات و اجزای مقتضی را ندارد حتی اگر یکی از اجزای مقتضی هم ، کم و کسر باشد نوبت به مانع نمی رسد، بنابراین این استدلال شما از اساس اشتباه است ، زیرا هم حق بالقوه را با حق بالفعل خلط کردیدو هم مساله مقتضی و مانع را که یکی از مباحث اصول فقه است و در حق بالفعل می تواند جریان داشته باشد، در مرحله حق بالقوه اجرا می کنید که به اصطلاح فی غیر محله است و هم بی معناست، در مورد تمسک به استصحاب نیز ،دچار اشتباهات آشکاری شدید، صرف نظر از اینکه اصلا اینجا جای استصحاب هست یا نیست، آیا مقصود شما این است که خود داوطلب استصحاب کند، خوب استصحاب داوطلب به چه درد شورای نگهبان می خورد، و اگر منظور شما این است که شورای نگهبان استصحاب کند استصحاب مبتنی بر یقین سابق وشک لاحق است ،خب اگر شورای نگهبان یقین داشت که فلان داوطلب شرایط را دارد که صلاحیتش برای شورای نگهبان محرز بود، شما اساسا از موضوع بحث خارج شدید موضوع بحث کسانی هستند که شورای نگهبان نه یقین دارد که واجد شرایط اند و نه یقین دارد که فاقد شرایط اند، هیچ یقینی در مورد آنها ندارد لذا می گوید صلاحیت اینها را احراز نکردم.

خلاصه حرف من به آقای هاشمی و همه کسانی که به من پاسخ دادند، این است، قبل از احراز صلاحیت ،حق بالقوه است و حق بالقوه در هیچ سیستم حقوقی قابل مطالبه نیست، و همه حرف هایی که شما زدید با یک فرض غلطی است و آن این است که قبل از احراز صلاحیت، حق را بالفعل بدانیم، و خود شما هم می دانید که این ادعای واضح البطلانی است، و هرچه هم زور بزنید نمی توانید استدلال روشنی را که بیان کردم با استدلال حقوقی و عالمانه رد کنید مگر اینکه فقط شعار سیاسی ارایه دهید که ارزشی ندارد.

و اما در مورد شورای نگهبان ، شورای نگهبان وظیفه اش بررسی است، که در نتیجه یا صلاحیت داوطلب احراز می شود یا عدم صلاحیت داوطلب احراز می شود یا صلاحیت داوطلب نفیا و اثباتا احراز نمی شود، بحث اصلی برسر این گروه سوم است که صلاحیت آنها احراز نشده است. سوال : وظیفه شورای نگهبان نسبت به اینها چیست؟ بررسی یا تایید صلاحیت یا رد صلاحیت؟ وظیفه شورای نگهبان بررسی است نه نتیجه بررسی ، خوب ، شورای نگهبان در حد مقدورات زمانی بررسی کرده است، اشتباه جناب آقای هاشمی و شما طرفداران ایشان اینست که خیال می کنید وظیفه شورای نگهبان نتیجه بررسی است ،نخیر ، وظیفه شورای نگهبان بررسی است ، و اشتباه دوم شما این است که می گویید نتیجه بررسی باید یا احراز صلاحیت باشد و یا عدم احراز صلاحیت. اینها حرف های شماست نه قانون، و نه مر قانون، قانون، سه باید دارد، باید اول بررسی، باید دوم اعلام نتیجه بررسی، دقت کنید اعلام، اعلام نتیجه بررسی. باید سوم : کسی که نتیجه بررسی او احراز صلاحیت است باید اجازه ورود به انتخابات به او داده شود. اما اینکه بررسی شورای نگهبان باید یک بررسی کامل باشد که نتیجه آن یا احراز صلاحیت باشد یا عدم احراز صلاحیت، میزان بررسی را مقدورات بخصوص مقدورات زمانی تعیین می کند. این اختصاص به شورای نگهبان ندارد بایدهای قانونی فراوانی مربوط به قوه مجریه و قضاییه و مقننه وجود دارد که یا اصلا اجرایی نشده اند یا به طور ناقص اجرا شده به دلیل محدودیت مقدورات، واما اینکه حالا چون بررسی کامل برای احراز وجود ندارد پس کسانی که احراز صلاحیت نشدند پس ملحق شوند به احراز صلاحیت شده ها، پاسخش این است، این که خلاف صریح قانون است تعجب است که شما جناب آقای هاشمی به عنوان یک حقوق دان از شورای نگهبان درخواست می کنید که برخلاف صریح و مر قانون عمل کند!!!!!!!!!!!!!!! (3490293) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۰۹:۵۳
حالا اگر فردی به قول شما صلاحیت بالفعل رو هم داشت ولی شورای نگهبان احراز نکرد تکلیف چیست جناب حقوقدان؟ (3488756) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۴۷:۵۰
چندنفربه قتل میرسند وچندنفررا به عنوان متهم دستگیرمی کنند به عنوان متهم به قتل، ارتباط بعضی ازایشان با قتلها مشخص می شود وقاتل محسوب می شوند،ولی ارتباط بعضیها با قتل مشخص نمی شود وبرای قاضی مسجل نمی شود درقتل دست داشته اند یا نه ،فرصت زمانی قاضی هم محدود است حال سوال اینست :آیا قاضی حق دارد ایشان را نه درزمره بی گناهان بلکه درزمره قاتلین قرار دهد؟ (3488835) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۹:۳۱:۳۹
عزیز. شروطی که شورا نگهبان طبق آنها افراد را محروم می‌کند، ذهنی‌ است. یعنی‌ نمیگه شما مدرک نداری، میگه التزام و اعتقاد مشخص نشده. احراز نشده. خوب فرد قطعاً یک جایی‌ در وزارت کشور برگه‌ای امضا کرده که "بنده التزام و اعتقاد به ولی‌ فقیه دارم"، شوراِ نگهبان می‌گوید، ایشان اعلام کرده ولی‌ ما که نمیدانیم راست می‌گوید یا خیر. خوب، مدرک باید بیاورد. یک دانشگاهِ اعتقاد و التزام باید تاسیس کنیم که مردم از آنجا مدرک بگیرند. تازه اگر مدرک را بیاورند، باز هم معلوم نیست شورا نگهبان مطمئن شود که اینها واقعا التزام دارند.



میدونید چیه، این بحث التزام، سلیقه‌ای است، اگر کسی‌ را بخواهی ردّ کنی‌، هر کاری هم کند بتوانی‌ بگویی "برای من هنوز ثابت نشده که شما التزام داری" .

نتیجه هم اول دودی است که به چشم شورا و نظام میرود. (3488936) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۵:۵۱:۳۷
اين حق فقط مربوط به ان فرد داوطلب نيست. شما فقط از كانديداها با اصطلاحات فقهي صحبت كرديد.رأي دهندگان هم حق دارند نمايندگاني داشته باشند كه براي انها دل بسوزانند و نظراتشان را به نظام منتقل كنند. اينهايي كه شوراي نگهبان تأييد مي كند نماينده نظام مي شوند و اين يعني كسستگي بين نظام و مردم.كم كم فاصله ها بيشتر مي شود و اين يعني خطر براي اينده نظام كه مسما هيچكدام خواهان ان. نيستيم (3490066) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۲:۲۳:۵۲
سعید جان دوست گرام
شما برای اینکه بدانید کسی بالفعل می تواند دانشجو شود از او امتحان می گیری برای اینکه بدانی می تواند کارشناس باشد پس از 4 سال و گذراندن یک سری دروس به او مدرک میدهی و غیر . به طور مشخص مسیری را مشخص می کنی که هر کس دلش خواست یک حق بالقوه اش به حق بالفعلش تبدیل شود باید آن مسیر را برود . نمی گویی دلم نمی خواهد تو دانشجو شوی . همین طوری دلت بخواهد دلت نخواهد.
شلوغ کاری و مغلطه در بحث کار درستی نیست . ما داریم در مورد جان و مال و ناموس ملیونها نفر صحبت می کنیم . مسئله خیلی ساده است این مسیر به دیکتاتوری می انجامد .
از نشانه های آن هم تفتیش عقاید است . مطهری می گوید اعتقاد دارم عملش می گوید دارد آنها می گویند ندارد
از نشانه های آن هم حق به جانب بودن است . من هر کاری کردم کردم تو اگر رای ندهی مسلمان نیستس . (3492102) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۰۰:۰۹
استدلال هاشمی درست بود و طرف مقابل فقط مغالطه می کرد مجری هم به صورت مشهودی طرف بهادری بود . (3488324) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۰۳:۴۳
مجری که دله منو برده (3488528) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۰۲:۰۱
وقتی نظارت بجای استدراکی ومستدرکی
استصوابی باشد یعنی هرچه من صواب دیدم که مساوی دلبخواهی است
دیگر مسله روشن است (3488329) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۱۳:۰۵
اگر شورای نگهبان در مقام قاضی حکم صادر بکند باید بداند که مطابق اسلام اصل بر برایت است ... اگر من نوعی به شما اتهام بزنم قاضی از من تقاضای مدرک جهت اثبات حرفم خواهد کرد نه این که شما را به مجبور به ارایه مدرک کند ... فقط یه لحظه برعکسشو فکر کنین ببینین چه بلوایی به پا میشه (3488539) (alef-13)
 
abbas
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۲۳:۲۸
کار شورای نگهبان نظارت است یعنی اینکه باید ببیند دستگاههای اجرایی کارشان را به درستی انجام داده اند یا خیر دوم اینکه به شکایات رسیدگی کند نه اینکه علاوه بر وزارت کشور خودش تیم تحقیق درست کند و موازی وزارت کشور کار کند (3488360) (alef-13)
 
abbas
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۲۴:۵۳
با تحقیق کردن شورای نگهبان در خصوص کاندیداها مخالفم چون این عمل میشود اجرایی پس وزارت کشور چه کاره است؟ آنوقت چه کسی روی تیم تحقیق شورای نگهبان نظارت میکند؟ (3488365) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۲۷:۳۷
اگر به اولین بخش از نقل قول از هاشمی توجه کنید میگوید "در هیچ جای دنیا اینطور نیست که هر کسی بدون هیچ صلاحیتی وارد انتخابات شود." من در کانادا زندگی میکنم و براساس نظر ایشان موضوع را جستجو کردم و در وب سایت دولتی کانادا به آدرس زیر مطب را دقیق خواندم. متاسفانه آقای هاشمی درست نمیگویند.! ایشان بایستی توجه کنند که بعنوان یک حقوقدان از کلمات با دقت استفاده کنند. بین واجد شرایط بودن و داشتن صلاحیت تفاوت معنایی داریم و در واقع در کشورها صلاحیت را مردم با رای دادن تعیین میکنند و شرایط که معمولا خیلی روشن و شفاف و ساده است توسط قانون تعریف شده است.
در کانادا شرایط برای کاندیدا شدن داریم مثلا سن بالای 18 و داشتن تابعیت کانادایی و از این قبیل که همگی به شفافیت مطرح شده است. بگونه ایکه هر فردی میتواند تشخیص دهد واجد شرایط هست یا نه ! حتی اگر سابقه زندان داشته باشی میتوانی در انتخابات کاندید شوی و مردم میدانند که زندانی بوده ای ! جالبه !




http://www.elections.ca/content.aspx?section=pol&dir=can/bck&document=index&lang=e (3488375) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۷:۵۸:۳۵
مقصود آقای هاشمی از صلاحیت همان دارا بودن شرایطی است که قانون حداقل شرایط را مشخص کرده و بعد گفته که اگر شرایط ذهنی باشد سختگیری نمی شود و اصل بر عدم وجود ان شرایط نیست. و شما می گویید در کاناد حداقل چند شرط وجود دارد و مقصود آقای هاشمی هم همین است. ضمن اینکه در برخی از کشورهای پیشرفته دیگر شرایط به این سادگی هم نیست. (3488735) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۲ ۲۳:۵۰:۳۵
به نظرم حرفای اقای هاشمی منطقی تر بود.
طبق نظر اقای بهادری، انگار اصل بر مشکوک بودن افراد است، انهم بهد از 37 سال انقلاب! (3488429) (alef-13)
 
فرهاد
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۰:۰۱:۴۹
من مناظره رو از اول تا آخرش دیدم،واقعا حق با آقای هاشمی بود،آقای بهادری حرفی برای گفتن نداشت .واقعا عدم احراز یعنی چی؟یا طرف صلاحیت دارد یا ندارد،اگر ندارد با دلیل.عدم احراز از ناتوانی مرجع قضاوت میباشد نه کاستی کاندیدا.ملاک من هم برای شرکت در انتخابات همان احراز کردن برقراری عدالت توسط شورای نگهبان میباشد که به کاندیداها فرصت برابر میدهد در غیر این صورت شرکت نمیکنم. (3488446) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۰:۲۳:۵۴
آقای هاشمی سفسطه می کنه وبه نوعی عوام فریبی.
الحاق درمنع ورودبه یک منصب غیرازالحاق درعدم صلاحیت است.
اینکه قانون فعلی نیاز به اصلاح دارد غیرازعمل شورای محترم نگهبان به آن است.
اگرمثلابه کسی بگوییم :برای من ثابت نشده که شمافلان مهارت راداری بااینکه بگوییم شمانداری فرق نمی کنه؟!!آیا اولی توهین است؟پس چراآقای هاشمی بالفظ الحاق مغلطه میکنه.
آیازیادبودن کارشورای نگهبان دلیل برعدم صحت کارش هست؟!!این چه استدلالیه؟چرااینجابه احترام پایبندنیستیم امادردفاع ازاحازنشده هااونقدراخلاقی می شویم؟!!
و.... (3488479) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۲:۱۱:۲۱
جالبه خود شما با سفسطه ای کاملا روشن اعا می کنید که آقای هاشمی سفسطه کرده! خداوند هدایتتان کند. (3492069) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۲۱:۱۱:۳۰
این شما هستید که سفسطه کردید چون در سخنان آقای هاشمی هیچ اشاره ای نشده که آیا توهین به این شخص شده یا نه یعنی مشکل توهین یا عدم صدق توهین نیست بلکه ایشان مکررا می گفت در نتیجه ملحق به رد صلاحیتهاست و از حق شهروندی محروم شده است و شورای نگهبان حق ندارد مطابق قانون کسی را بلاتکلیف بگذارید بلکه باید یا رد صلاحیت کند یا تایید صلاحیت. چیز سومی را قانون اجازه نداده حالا شما دلیل بیاورید که شورای نگهبان برای این شق سوم به استناد کدام قانون عمل کرده. پس اصلا موضوع صدق توهین یا عدم توهین نیست بلکه در نتیجه هر دو محرومند از انتخاب شدن چه رد صلاحیت چه عدم احراز صلاحیت. این کجایش سفسطه است. نهایت این است که شما ثابت کنید از نظر قانونی شورای نگهبان مجاز به بلاتکلیف گذاشتن جمع کثیری از داوطلبین هست. خوب بسم الله ثابت کن که شورای نگهبان مجاز است. (3493779) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۱:۵۳:۰۳
بحث خيلي پيچيده اي نيست ، شوراي نگهبان يك عده را رد صلاحيت مي كند ،
اين حكم بايد به طور مستند و مستدل ارائه شود يعني بگويند شما به اين دلايل شرايط نمايندگي نداريد ،
عدم التزام عملي به اسلام و ولايت فقيه بايد مصداق بيروني داشته باشد ، مانند مفاسد اخلاقي يا محكوميت كيفري
كما اينكه از مراجع چهارگانه هم استعلام مي شود ،
يعني قوه قضائيه و وزارت اطلاعات نكته منفي درباره يك شخص ندارند اما او رد مي شود ،
اعضاي شوراي نگهبان بايد مانند قاضي عمل كنند ، قاضي بر اساس مستندات نظر مستند مي دهد ،
فرد رد صلاحيت شده حق دارد بپرسد دليل رد شدنش چيست و بتواند به آن معترض باشد ، مثلآ"‌ فردي را به دليل يك پرونده حقوقي رد كنند و او ثابت كند كه تبرئه شده است (3488571) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۳:۰۴:۴۶
خنده‌های آقای بهادری من رو یاد خنده‌های احمد نژاد انداخت، تاسف (3488609) (alef-13)
 
ایرانی
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۵:۲۳:۳۸
در همه جای دنیا وقتی در کشوری انتخابات برگزار میکنند از سیستم نظارتی خودشون افرادی رو تاییدصلاحیت میکنند که افکار اون اشخاص با ارمان های نظام و حکومتشون یکی باشه نه اینکه در تضاد باشه و این معیار برای تایید صلاحیت شخص ، بر میگرده به عقبه و رفتار شخص که زیر ذره بین قرار میگیرد

شخصی که نظام را در هرکشوری قبول ندارد یا رفتار او در گذشته با دولت و نظام در تضاد بوده رو چه عقل و منطقی باید تایید صلاحیت بشود !!! کسانی که الان در زندان به جرم قتل و دزدی و غیر در بند هستند اگر پای حرف هایشان بنشینید میگویند ما بی گناهیم چون میگویند ما بی گناهیم آزاد شوند ! ایا نباید به رفتار شخص در خارج از زندان رجوع کرد و گذشته او را خواند !!!!

با این منطقی که جناب هاشمی دیشب بیان کردند باید حیوانات هم کاندید بشوند مثل گاو و خرس و ببر چون همه قشری باید باشند و ازاد باشد (3488644) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۰۲:۰۲
آقای هاشمی اتفاقا حرف شما را می زند و می گوید اگر شخصی با نظام در تعارض بوده عدم صلاحیت بزنید و اگر وقت ندارید که تحقیق کنید حق ندارید بگویید نمی دانیم شما صلاحیت دارید یا نه. این چه ربطی به صلاحیت حیوانات دارد؟ از این اشکال شما می شود سطح اطلاعات و منطق شما را حدس زد. (3488742) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۵۰:۵۴
فقط بایدگفت متاسفم جناب ایرانی.............. (3488848) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۹:۳۸:۵۵
نمیدونم چرا شما این را نمیدانید، در هیچ کشورِ آزاد دنیا ردّ یا تأیید صلاحیت اصلا وجود نداره. در آمریکا ، یک نفر با اعتقادات ضّد سرمایه داری میتونه کاندیدِ انتخابات بشه، و رأی ش هم شمرده می‌شه. تأیید و ردّ صلاحیت مختصِ مصر و کویت و بحرین و کشور‌هایی‌ از این دست است. (3488954) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۴۱:۴۶
تو ایرانی هستی واقعا؟ (3489514) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۸:۵۹:۱۸
یه نگاهی به مجلس فعلی بکن به نظرم که "همه" آزادانه کاندیدا شده و البته انتخاب هم شده اند. این نوشته در جواب نظر دهنده به نام ایرانی است. (3490468) (alef-13)
 
علیرضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۶:۳۰:۱۴
تبریک به اصولگرا ها،تو یه انتخابات که فقط جناح خودشون تایید صلاحیت شده و رقیبی ندارن برنده میشن میرن مجلس،به قول رییس جمهور که خودتون باشین دیگه،انتخابات میخواین چکار،الکی کلی هزینه هم میزارین به دوش کشور و دولت. (3488655) (alef-13)
 
عدالت
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۸:۱۹:۵۰
تعداد نامزد های ریاست جمهوری حدود 200 نفر بود ولی 8 نفر از طرف شورای نگهبان معرفی شدند

چرا آقای روحانی آن موقع این حرفها را بیان نکرد

این معیار دوگانه چگونه قابل توجه است جناب علیرضا (3493385) (alef-13)
 
امین
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۷:۲۰:۵۹
احراز نشدن صلاحیت توسط شورای نگهبان یعنی شورای نگهبان علی رغم کنکاش بسیار هیچگونه دلیل و مدرک مستند ی حتی در تحقیقات محلی که آنهم بر خلاف مر قانون نظارت است برای رد صلا حیت نتوانسته بیابد ،ونهایتا میفرمایند ما خوشمان نیومد از این شخص. (3488688) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۰۵:۴۴
مشکل آقای بهادری و امثال آقای بهادری اینه که کاندیدا شدن رو حق افراد نمی دونن بلکه امتیازی می دونن که نظام به اونها اعطا کرده. در نتیجه اگر شورای نگهبان هم صلاحیت احراز نکرد (وقت نداشت یا دلش نخواست) مشکلی نیست انشالله فرصت دیگر... (3488749) (alef-13)
 
بانو
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۱:۰۸:۴۱
در واقع بر خلاف خیلی صحبت ها درباره قابل احراز نبودن اعتقاد و التزام به اسلام، باید گفت تنها چیزی که شورای نگهبان نمی تونسته درباره خیلی کاندیداها احراز کنه، تمایلات سیاسی اون عده از افرادی بوده که تا حالا کار سیاسی ستادی و رسمی نداشتن. اونایی که اصلاح طلب شناخته شده بودن اکثریتشون رد شدن و چندتایی موندن تا بشه گفت اصلاح طلب ها هم تایید صلاحیت شدن. اونایی هم که اصولگرا بودن اغلب تأیید شدن. می مونن کیا؟ کسانی که شورای نگهبان نتونسته از سوابقشون بفهمه اینا گرایش به اصلاح طلبی دارن یا اصولگرایی. اینا رو عدم احراز زدن با این استدلال که اگه گرایش به اصولگرایی داشته باشن، خب کلی هاشون تأیید شدن و به اندازه کافی کاندیدا دارن حالا اینام نبودن، طوری نیست. اما اگه گرایش به اصلاح طلبی داشته باشن یعنی از نظر شورای نگهبان خطر بالقوه هستن پس به حکم "سری که درد نمی کنه رو دستمال نمی بندن" صلاحیت اینها احراز نمی شه. منتها این وسط چون شورای نگهبان نمی تونه صادقانه بگه ماجرا از چه قراره، متاسفانه از اسلام و التزام به اسلام خرج میکنه و اینجوریه که آبروی مردم مسلمان ایران به خطر می افته. الف جان لطفا منتشر بفرمایید. (3489205) (alef-13)
 
دانشجوي حقوق
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۱۰:۲۶
سلام
اولا : از انعكاس مناظره دو حقوقدان از طرف سايت الف تشكر مي كنم .
ثانيا : عزيزاني كه به عنوان مخالف و يا موافق هر كدام ازمناظره كنندگان محترم كامنت گذاشته اند بايد بر اساس قواعد و استدلالت حقوقي پاسخ دهند و از بيان پاسخ هاي احساسي و تعصبي خودداري نمايند .
ثانيا : به جهت ابهام در « عدم احراز صلاحيت » بعضي از افراد نمايندگي مجلس پيشنهاد مي گردد كه حقوقدانان مطرح كشور اين موضوع را به لحاظ حقوقي شفاف و بدون وابستگي به جناح هاي سياسي بيان كنند و كانديداي عدم احراز را از اين بلاتكليفي نجات دهند .
رابعا : سايت الف به علت پوشش خبري مناسب از حقوقدانان دعوت نمايد . (3488757) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۲۶:۲۷
درود بر شورای نگهبان که به اوامر رهبری در مورد راه ندادن ضد انقلاب به مجلس عمل می کند. (3488788) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۱۲:۲۰:۵۵
منظور شما اینه که فقط همین دوره عمل می کنند یا قبل هم عمل می کردند؟ آخه اکثر قریب به اتفاق کسانی که در ادوار مختلف نماینده مجلس بودند رد شده اند. آیا شورای نگهبان قبلا عملکرد اشتباهی داشته یا در نظام جمهوری اسلامی رسم بر اینه که هرکس مسئولیت گرفت ، بعد مدتی تبدیل به ضد ولایت فقیه و ضد اسلام میشه؟ اگه توضیح بدین ممنون میشم. (3492094) (alef-13)
 
ایرانی
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۵۳:۳۸
با سلام
شورای نگهبان باید کاملا بی طرف قضاوت کند نه اینکه یک جناح را مورد لطف قرار دهد و دیگر جناح ها را فاسق و غیره بنامند.این یعنی غیر قانونی عمل کردن است و خود زیر سوال می رود ویک سوال از دستان دارم : مگر می شود دو عضو شورای نگهبان بدون اینکه صلاحیت آنها بررسی قرار گیرد در اتنخابات هستند؟ مگر می شود همچین چیزی؟ خود صلاحیت بررسی کردن؟(عملا غیر قانونی کار کردن) (3488854) (alef-13)
 
عماد
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۸:۵۹:۳۴
ثبت هم حق و حتی وظیفه شهروندیست .حالا گیریم بجای 12هزار 120 هزار نفر یا بیشتر ثبت نام میکردند. کارشان هم قانونیست.اما بیهوده.چون امکان احراز صلاحیتشان نیست. این یک پارادوکس جدی برای قانون اساسی است و باید اصلاح شود. (3488873) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۰۹:۰۷:۴۶
اید سیاست در ایران حزبی شود تا هر بی تجربه ای نتواند کاندید سیاسی شود کاندیدها باید از احزاب سیاسی بالا بیایند (3488887) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۰:۰۱:۴۳
آقا حرف حساب رو زدن جناب هاشمی و واقعیت هم اینه :
هاشمی: پس در جمهوری اسلامی، اصل بر عدم اعتقاد ملت بر نظام و اسلام است. مگر آنکه خلافش ثابت شود! (3489006) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۰:۱۹:۲۸
آنچه مسلم است نه تائید و نه رد صلاحیت مطلق نیست . اینرا هیچکس مدعی نیست. بلکه نسبی است . عدم احرازیها میتواند مثبت این ادعا باشد . علم هم چنین پنداری را تائید میکند .

هم چنانکه بعضی از تائید شدگان مجلس فعلی الان مورد تائید نیستند و این نشان میدهد که در آن زمان مطلق تائید نشده اند . و یا در تائید دقت نشده است و یا امکان تائید مطلق وجود نداشته است .

حال برای برون رفت از این اما و اگر ها و برای اینکه شائبه نگرش حزبی و خاص منتفی شود پیشنهاد میگردد .


شورای نگبان همه کسانی را که از فیلتر هیئت اجرائی عبور کرده اند را نه تائید که به ترتیب تقدم ( از مطلق به زعم خودشان و تا نسبی ها به هم ملحق کند ) و در هر حوزه - مجاز به شرکت در انتخابات معرفی کند .


در مکان های اخذ رای هم نه به حسب الفبا که به حسب همین تقدم تائید از مطلق به نسبی اسامی را در دید مردم قرار دهند .

حال مردم انتخاب میکنند و ارزیابی انتخابشان هم در پایان دوره با خودشان است .


با اینکار نظر مقام معظم رهبری هم که فرموده اند مخالف نظام و مخالف من هم در رای دهی شرکت کنند تامین میشود چرا که برای همه سلیقه فرصت برای رای دهی فراهم شده است .

آنها هم که رد شده اند مستند به مدارک که باید تسلیم قانون باشند و حق اعتراض هم دارند .


حرفهای جناب هاشمی منطقی تر از آقای بهادری بود .
موارد ذهنی را خوب شاخصه و مصداق برای تائید یا رد آن ارائه نکردند. (3489072) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۱:۲۱:۱۶
برای من اصلا این موضوع چندان اهمیتی نداشت و این دو نفر را هم نمیشناسم. ولی به عنوان یه آدم بی طرف خوندم دیدم این آقای بهادری حرفهایی میزند که هیچ انسان عاقلی امکان ندارد قبول کند. خود حرفها گویاست اگر تعقل کنیم
فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه (3489255) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۱:۴۷:۴۲
با این طرز فکر شورای نگهبان و رد صلاحیت ها به بهانه عدم التزام به اسلام و نظام اسلامی که هیچ وقت هم افراد رد صلاحیت شده همچین ادعایی نکرده اند آیا نمی توان نتیجه گرفت: که اکثر افرادی که کاندید شده اند و همین حالا هم مسولیت در نظام دارند پس بیشتر کارکنان نظام به اسلام و نظام اسلامی ملتزم نیستند پس در مورد مردم چی باید بگیم....حالا چطوری میشه به دنیا گفت :که مردم ایران اکثرا نظام را قبول دارند؟؟ (3489350) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۱:۵۹:۳۴
درود بر استاد فاضل و ارجمند جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید حسین هاشمی که متعهدانه و هوشمندانه از حق مردم و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دفاع کرد. (3489386) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۰۳:۴۸
سلام

1. عرصه ی حقوق، عرصه ای است که نظرات مختلف در آن وجود دارد.

2. در اینجا نیز راجع به کارکرد شورای نگهبان به طور وضوح دو نظر متفاوت هم در سطح کارشناسی به طور اخص و هم در سطح جامعه به طور اعم وجود دارد.

3. وقتی راجع به موضوعی دو نظر مختلف - و در این حالت متضاد وجود دارد - که احراز صحت نظریه ی هیچ کدام به طور 100% امکان پذیر نیست، در همه جای دنیا به آرای عمومی رجوع می کنند تا دموکراسی تکلیف اختلاف را روشن کند. اما در کشور ما به طور سنتی به "زور" رجوع می کنند. هر کس زورش بیشتر بود، نظر او صائب تر است.

والسلام (3489402) (alef-13)
 
علیرضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۱۱:۵۸
بسمه تعالی بنده نه حقوق دانم نه باسواد فقط یه فردعادی جامعه هستم چیزی که بنده دستگیرم شد این بودکه نه مردم نه حاکمیت هیچکدام ذره ای بهمدیگر اعتماد ندارنددیوار اعتمادفروپاشیده وترمیم آن بااین رفتارهای حاکمیت قابل وصول نیست (3489430) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۲:۳۵:۰۳
خودمان را گول نزنیم اصلا مسئله حقوقی نیست؛ ااین یک تصمیم سیاسی است که برای تضمین پیروزی یک جناح مخالفانش را حذف کنند (3489491) (alef-13)
 
هرمز
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۳:۰۲:۰۵
شورای نگهبان مستندات عدم احراز صلاحیت را ارایه کند. مر قانون.
سند بدهد تا محروم شونده از حق نامزدی مجلس امکان اعتراض داشته باشد.
اگر سندی یا دلیلی ذکر نشد . محروم شده از این حق به چه چیزی اعتراض کند؟ اصلا اعتراض چه معنایی دارد خوب طبیفی است که همه به محرومیت خود معترض باشند. بیاید بگوید که چه ، که دوباره بررسی کنید؟ چه چیزی را دوباره بررسی کنند ؟ سند و دلیل که نباشد همه چیز روی هواست. (3489587) (alef-13)
 
شجاعی مقدم
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۳:۴۹:۱۲
سلام و عرض ادب
نظرات آقای هاشمی کاملن درست است. به نظر این جانب مشکل از جای دیگری آب می خورد.
احتمالن مرجع استعلام هیات های نظارت شورای نگهبان و هیات های اجرایی یکی نیست. یا اینکه شورای محترم نگهبان اساسن مراجع چهارگانه استعلام را قبول ندارد. مطمئنن باید جواب استعلام ها مکتوب و درخواست استعلام نیز مکتوب باشد. در این صورت یا باید بپذیریم که مراجع چهارگانه در جواب هر دو هیات دوگانگی به خرج داده اند و یا باید پذیرفت که شورای نگهبان اعتقاد و التزامی به استعلام ها ندارد. از طرفی مشخصن مراجع چهارگانه و فضای حاکم بر آنها نیز همچنان که واضح و مبرهن است بیشتر به فضای حاکم بر شورای نگهبان نزدیک است تا فضای حاکم بر هیات های اجرایی. (3489738) (alef-13)
 
علی عسکری
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۴:۲۱:۲۰
سلام. بنظر می رسد در ماهیت و کیفیت احراز شرایط می باید تعمق بیشتری نمود. مثلا گفته می شود کاندید شده باید عدالت داشته باشد. عدالت چگونه احراز می شود. ؟ اگر کسی ظلم کرده باشد و دلیل آن موجود باشد، این شخص عادل نیست. اما اگر کسی ظلم نکرده باشد، آیا این شخص عادل است؟
بنظر می رسد می اید رفتار معمول شخص را در نظر گرفت و در صورتیکه عمل خلافی از کسی احراز نکرده باشیم، او را واجد صلاحیت بدانیم. التزام عملی به احکام اسلام و ولایت فقیه نیز از همین قبیل است. باید توجه کرد که امر عدمی قابل اثبات نیست و نباید به بهانه اینکه در قانون چنین تکلیفی به نامزد انتخابات تحمیل شده است، او را واردار به اثبات غیر ممکن بنماییم. (3489809) (alef-13)
 
alio
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۴:۵۸:۱۳
من کلا به هیچ چیز اعتراض ندارم. اما الف که متعلق به نمایندهای از مجلس است اولا ایشان جواب دهد که همانگونه در کلیه انتخابات ریاست جمهوری در گذشته و مجلس تایید صلاحیت شده اینبار شورای نگهبان ایشان را به همین دلایل رد صلاحیت کند ایشان تشکر کرده و به خانه میرود. یا اینکه میرود و از ابرو و حیثیت گذشته خود دفاع میکند. دوما الف جواب دهد وقتی در یک انتخابات کلیه اعضا شورای نگهبان از میان 2 کاندبدا و پیش از انتخابات با وجود ناظر و داور بودنش به سود یکی از کاندید ها سخنرانی می نمایند و بر علیه کاندیدای دیکر موضعگیری مینمایند چگونه میتوان در اجرای عدالت و صداقتشان در داوری میان جناحهای مختلف اطمینان کرد (3489909) (alef-13)
 
مهدي ميرزايي
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۷:۰۴:۴۸
منم گفتگو رو ديدم سخنان آقاي بهادري منطقي تر و مستدل بود و آقاي هاشمي بعضي موارد دچار سفسطه و مغالطه ميشد در حاليكه از ايشون بيشتر انتظار بود محكمتر و دقيقتر صحبت كنند (3490210) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۷:۱۲:۴۸
اگر در روز قیامت یکی از اقایانی که احراز صلاحیت نشده است و بر فرض صلاحیت داشته است از آقایان شورای نگهبان سوال نماید به چه دلیلی صلاحیت مرا احراز نکردید در حالیکه من صلاحیت داشتم و می توانستم به نظام واسلام خدمت نماییم آقایان چه جوابی خواهند داشت ؟ (3490232) (alef-13)
 
سید
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۹:۲۲:۲۱
مشکل اصلی بحثهای حقوقی نیست مسئله اینست که شورای نگهبان بی طرف نیست ... (3490499) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۱۹:۳۲:۴۹
سه پیشنهاد و سه دستاورد بزرگ برای نظام :
1- همه ی کسانیکه به علت عدم التزام عملی به اسلام یا نظام و قانون اساسی و اصل مترقی ولایت مطلقه ی فقیه رد صلاحیت شده یا احراز صلاحیت نشده اند ، تایید صلاحیت شوند .
2- اسامی اینها در رسانه ها منتشر گردد ( و در رسانه ی ملی ) و در همه ی منابر و تریبون ها بارها به اطلاع همه ی مردم برسد که اینها به اسلام و نظام و قانون اساسی و ولایت فقیه التزام ندارند و کاندیداهای فتنه گران هستند .
3- لیست و اسامی همه ی کاندیداهای متدین و ملتزم به اسلام و قانون اساسی و نظام و ولایت فقیه هم در رسانه ها منتشر گردد در منابر و تریبون ها به اطلاع همه ی مردم برسد و نیز اعلام شود که اینها مورد تایید احزاب و گروها ی اصولگرا و بزرگان دین ( مانند جامعه ی روحانیت ؛ جامعه ی مدرسین ؛ حضرات آیات مصباح ؛ موحدی یزدی و...) می باشند .
می دانیم که :
- اکثریت قاطع مردم ایران مسلمان هستند و اسلام را دوست دارند و ملتزمین به اسلام را هم دوست دارند.
- اکثریت مردم ایران طرفدار و پیرو و دوستدار نظام و قانون اساسی و اصل مترقی ولایت فقیه هستند.
- با توجه به حماسه ی مردمی 9 دی و حضور ده ها میلیونی مردم اکثریت مردم ایران از فتنه گران متنفر هستند .
لذا با توجه به فرضیات مسلم فوق که همه انکار ناپذیر هستند دستاوردهای زیر برای نظام به دست می آید :
1- حتی یک نفر از فتنه گران و نامسلمانها و مخالفین نظام و قانون اساسی و ولایت فقیه توسط مردم انتخاب نخواهند شد و کل مجلس شورا از افراد متدین و خوب و عا لی تشکیل خواهند شد .
2- آبروی مخالفین نظام و فتنه گران می رود چرا که خود به خود توسط مردم کنار زده خواهند شد و جهانیان متوجه خواهند شد که اینها علیرغم ادعاهایشان هیچ پایگاهی در بین مردم ندارند و حالا حالاها ساکت خواهند شد .
3- هیاهو و تبیلغات مخالفین و رسانه های بیگانه و دشمن در مورد غیر رقابتی بودن انتخابات به کلی خاموش می شود . (3490515) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۳ ۲۳:۳۲:۰۰
دوستان عزیز لطفا این جمله را خوب بخوانید سپس اظهار نظر کنید(قوه مجریه درانقلابهای جهانی ودرتاریخ همیشه قانون را به نفع خود تفسیر می کردند وانقلاب را به استبداد می کشاندند بنابر این در قانون اساسی جمهوری اسلامی برای مقابله با دیکتاتوری "شورای نگهبان پیش بینی شده است وبرای این که جلوی دیکتاتوری گرفته شود قانون اساسی پیش بینی کرده که شورای نگهبان تفسیر این قانون را به عهده داشته باشد) فکر می کنید این سخن از کیست؟از جناب روحانی که در اذر 1359 در صفحه 7 روزنامه جمهوری اسلامی چاپ شده بود یک سوال؟آیا مواضع افراد تغییر کرده است یا هدفهای دیگری در سر دارند؟ شما بقیه عملکرد دولت را در این2/5 سال تفسیر کنید (3491027) (alef-13)
 
سید هاشم
۱۳۹۴-۱۱-۰۴ ۰۰:۴۸:۵۷
به نام خدا
به نظر می‌رسد هر کدام از مناظره کنندگان به قسمتی از حق اشاره کردند دو نکته در مورد این گفتگو قابل قبول و جمع بندی است :
1. از شرط تبصره 50 که مقرر کرده دلیل رد باید اعلام شود ، می‌توان دریافت که هدف قانونگذار آن است که کسی بدون دلیل از حق نامزدی محروم نشود و الا چنین تبصره‌ای لازم نبود. لذا قانون باید به نحوی تفسیر شود که جلوی سوء استفاده احتمالی را بگیرد با این وضعیت هیئتهای نظارت و شورای محترم نگهبان در معرض اتهام قرار می‌گیرند چون می‌توانند افراد با صلاحیت را به دلیل عدم احراز بدون ذکر دلیل رد نمایند اگر چه فقهای شورای نگهبان عادل هستند اما باید قانون به نحوی وضع و تفسیر شود که اگر کسی در آینده به این جایگاه نفوذ کرد نتواند سوء استفاده کند و از طرفی پرهیز از موضع تهمت نیز چنین اقتضایی دارد .
2. از طرف دیگر، احراز صلاحیت لازم است و نمی‌توان آنها را ملحق به صالحین کرد. و اصل بر داشتن صلاحیت خاص ایجابی نیست، هر چند شرط و معیار ذهنی باشد در اینجا چون حق الله و حق الناس مهمی در بین است و ضرورت دارد از نفوذ افراد غیر صالح جلوگیری شود ، مسامحه جایز نیست و باید قانون به کمک ناظر بیاید و بار اثبات را به عهده داوطلب بگذارد منتها باید سازو کار لازم در قانون برای این منظور فراهم شود تا افراد از حق خود دفاع نمایند که در حال حاظر چنین سازوکاری پیش بینی نشده است. با تشکر از اطلاع رسانی شما. سید هاشم (3491171) (alef-13)
 
۱۳۹۴-۱۱-۰۵ ۲۳:۱۹:۲۵
چرا در مواقعی مردم بیشعور و در مواقعی دیگر مردم دانا، فهیم و با بصیرت میشوند؟ چرا از قوانین و اوضاع کشورهای دیگر گزینشی مثال میاورید و هفته بیجار مخلوط قوانین کشورهای دیگر را بخورد مردم میدهید؟ در کشورهای خدا لایق دیده دولتمردانشان باید به ساز مردم برقصند ولی در اینجا مشتی از دولتمردان نو کیسه علاوه بر رانت مال این مردم را تلف و انتظار دارند که مردم هم برای آنها خوشرقصی هم بکنند، چون خودشان با تملق و سوء استفاده به این مقام و ثروت رسیده اند. (3496888) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.