کد مطلب: 22731
هشدار به ورزشکاران درباره دوپینگ ژنی
تاریخ انتشار : سه شنبه ۷ اسفند ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۰۳
طبق تعريف کميته بينالمللي المپيک، تجويز يا استعمال هر نوع ماده خارجي و يا هرگونه ماده فيزيولوژيک خود بدن با مقادير غير طبيعي يا راههاي غير معمول ورزشکار مسابقه دهنده با هدف افزايش کاذب کارايي و توانايي هاي خويش در مسابقه، دوپينگ محسوب مي شود. از ابتداي شروع ورزش حرفه اي در زمان گذشته و در عصر جديد دوپينگ نيز وجود داشته است. بنابراين دوپينگ نتيجه طبيعي ورزش حرفه اي است. ورزشكاران حرفه اي به دنبال اين هستند كه وسيله اي داشته باشند كه هم كارآمد بوده و هم ديگر رقيبان آن را نداشته باشند. بعضي از اين ابزار قانوني اند و بعضي ديگر خير.به گزارش ايسنا، در بررسي يك تحقيق آمده است:« در سا لهاى اخير در راستاى كامل شدن پروژه ژنوم انسانى و شناسايى ژن هاى مختلف و عملكرد ويژه آنها همچنين پيشرفت هاى صورت گرفته در زمينه ژن درمانى انسان، عرصه تازه اى از روش هاى دوپينگ تحت عنوان دوپينگ ژنى در جوامع غربى به ويژه آمريكا پديد آمده است كه سبب بالا بردن توان و قدرت جسمى در افراد مى شود. اين روش در درمان كسانى كه به دلايل مختلف دچار ضعف جسمانى و عضلانى شده اند بسيار حائز اهميت است.متاسفانه اخيرا اين روش مورد سوء استفاده گروهى از ورزشكاران قرار گرفته، به طورى كه با استفاده از اين روش ورزشكاران قدرت و توان جسمى و عضلانى خود را به طور قابل ملاحظهاى افزايش مىدهند. اين دسته از ورزشكاران را ورزشكاران تغيير يافته از نظر ژنتيكى مىنامند. از آن جايى كه تشخيص اين نوع از دوپينگ به سادگى امكان پذير نيست، نگرانى هاى فراوانى را در مجامع ورزشى و كميته بين المللى المپيك به دنبال داشته است.دوپينگ ژني چنين تعريف مي شود: استفاده غير درماني از ژنها، عناصر ژني و يا سلولها كه احتمال ارتقاي عملكرد ورزشي را داشته باشد. تحقيقات زيادي در مورد بررسي اثرات ژنها بر عملكرد ورزشي صورت گرفته است؛ اما هنوز علم ژنتيك و دوپينگ ژني ابهامات زيادي در بردارد.بوچارد و همكارانش (1997) پيشنهاد كردند كه در آينده اي بسيار نزديك (10 يا 15 سال آينده) مهندسي ژنتيك ورزشكاران نخبه نه تنها ممكن خواهد بود، بلكه در مراكزي در سراسر جهان صورت خواهد پذيرفت.تامبوريني (2000) معتقد است كه دوپينگ مهجور خواهد ماند، چرا كه مهندسي ژنتيك جاي آنرا خواهد گرفت.مسايل زيادي از اين سياست جديد دربارهي پارامترهاي عملکردهاي مورد قبول در ورزش به وجود آمد. مثلاً نميتوان گفت اصلاح ژنتيک مسئلهاي غير قانوني باشد، زيرا قوانين هنوز اين تکنولوژي را ممنوع نکرده است. در اين زمينه ميتوان گفت علم ژنتيک کندتر از علم دوپينگ پيشرفت کرده است و هنوز نتوانسته پاسخگوي بسياري از مسايل مطرح در اين زمينه باشد.علم ژنتيک هنوز در سطحي قرار نگرفته که ارتقاي ژنتيکي ورزشکاران به صورت بي خطر انجام گيرد و تمام نتايج تبليغي ارائه شده در روزنامه ها يا مجلات را به وجود آورد. به طور کلي ژني وجود ندارد که بتواند در بازوي يک پرتاب کننده ايجاد قدرت کند و يا باعث افزايش کارايي يک ورزشکار اسکيت شود؛ اما ممکن است راههاي مؤثري براي ژنهاي مهارکننده مربوط به افزايش استقامت يا قدرت بدني کشف کرد که براي برخي از کارهاي انساني مفيد باشند.تا به حال سه نوع از دوپينگ ژنى با موفقيت به انجام رسيده است. در نوع اول ژن رمز كننده هورمون اريتروپويتين را به سلولهاى بنيادى خونساز وارد مىكنند. در نتيجه اين هورمون با بهبود بخشيدن ساختار گلبول قرمز، اكسيژن رساني به بافتها و ماهيچههاى بدن را به طور چشمگيرى افزايش مىدهد.نوع دوم اين روش مبتنى بر وارد كردن ژنهاى قوى و حجيم كننده ماهيچهها به داخل سلولهاى عضلانى است. اين رويكرد از ژن درمانى نيز در ابتدا براى كمك به درمان بيماران دچار انحطاط ماهيچهاى (مانند بيماران داراى انواع آتروفى ماهيچه اى) به كار گرفته شد.استفاده از اين روند درمانى نيز براى افزايش حجم و قدرت ماهيچه اى ورزشكاران (از جمله عضله سرشانه، دو سر و چهار سر ران، فوق ترقوه اى و تحت ترقوه اى، عضله هاى ساعد و بازو) رواج يافته است.در سومين روش ژنهاى رشد دهنده رگهاى خونى و يا ژن هاى مربوط به فاكتورهاى رشد درون رگى اندوتليال به بدن وارد مى شود. اين نوع از درمان نيز در ابتدا به منظور كمك به افراد داراى نقايص سيستم عروقى خونى از جمله افراد مسن گسترش يافت كه به علت كهولت و نقص سيستم عروقى خونى و كاهش خون رسانى، بافت هاى آنها دچار نكروز مى شود.براي مثال IGF-1 يا فاکتور رشد شبيه انسولين ممکن است توسط برخي ورزشکاران براي افزايش حجم عضله استفاده شود، در صورتي که هدف پزشکي اين دارو درمان درد عضله است. با استفاده از نوعي IGF-1 در موشها تيم گلداسپينگ توانستند بافت ماهيچه اي را جدا کرده و ژن MGF را وارد آن نمايند. اين ماده براي درمان درد عضله استفاده مي شود. نتايج، افزايش 20 درصدي حجم عضله را بعد از 2 هفته نشان مي دهد.در تحقيق ديگر اسونسون (1997) با وارد کردن EPO از طريق آدنو ويروس ها به بدن موشها و ميمونها نتيجه گرفت که با وارد کردن ژنـها به يک رشته ويروس، اين ماده به تمـام بدن انتـقال پيدا کـرده و باعث افزايش سطح گلبولهاي قرمز بدن ميشود. اين ماده عملاً تأثير يکسان و مشابه دوپينگ خون در بدن ايجاد مي کند (مانند افزايش مقدار اکسيژن بدن و کاهش خستگي). بنابراين تزريق ژنتيکي EPO به يک ورزشکار مي تواند قابليتهاي استقامتي او را افزايش داده و اين امر ميتواند براي فعاليتهاي ورزشي طولاني مدت مفيد باشد.نوع ديگر از ژنها P66- 100 هستند که براي ورزش انتخابي يک ورزشکار بهترين نوع هستند. اين ژنها فعال يا غيرفعال بودن ساير ژنهاي درون عضله را تعيين مي کنند. به طور متناوب، اختلالات در (ژن ACE /آنزيم مبدل آنژيوتنسين) با توانايي هاي استقامتي و پاسخي آنابوليک به شدت تمرينات ورزشي همکاري مي کنند.از آن جا که تعداد توليد شده، تابع فعاليت ژن است. تنها پروتئينهاي خاص را مي توان با اصلاح قواعد ژن توليد كرد. به لحاظ اين که ناحيه کدسازي ژن شامل ساختار اصلي پروتئين است. ساده ترين راه خارج کردن ناحيه کدسازي و سپس افزودن يک ناحيه فعال تر مي باشد. اين عمليات به راحتي در آزمايشگاه انجام مي شود و نحوه انجام آن قطع کردن DNA مربوط به (ناحيهي کدسازي) و سپس چسباندن آن به يکDNA تنظيم کننده ديگر است. ژن جديد را مي توان به يک ناقل که DNA را در سلولهاي باکتريايي و يا ويروسي که DNA را در بافتهاي سلولي تقويت مي کند، تزريق نمود. بعد از تقويت سازي، DNA را ميتوان خالص نموده و به بدن وارد کرد.با توجه به غيرقانونى بودن ژن درمانى به منظور بالا بردن توان جسمى و عضلانى و با تاكيد بر احتمال بروز حوادث جدى به برخى از خطرات ايجاد شده در پى انجام دوپينگ ژنى در ورزشكاران در زير اشاره مى شود:- احتمال ايجاد شوك هاى شديد يا خفيف ايمنى يا سمى در پى استفاده از ناقل هاى ژنى و يا حساسيت به روش انتقال ژن.- افزايش غيرطبيعى اريتروپويتين در افراد سالم ممكن است سبب بالا رفتن خطر بروز حمله هاى قلبى شود. زيرا افزايش گلبول هاى قرمز سبب تغليظ خون شده احتمال ايجاد لخته هاى خونى در رگ ها بيشتر مى شود.- در كسانى كه از روش دوپينگ نوع دوم براى تقويت ماهيچه هاى خود استفاده مى كنند، ماهيچه ها به طور غيرطبيعى بزرگ شده و تاندون ها و استخوان ها را احاطه مى كنند كه ممكن است سبب پارگى يا شكستگى آنها شود.- ژن انتقال يافته ممكن است به درون DNA بيمار رسوخ كند و يا تحرك پروتوانكوژن يا مختل كردن ژن سركوبگر تومور، منجر به ايجاد تومور شود. البته بيان غير مجاز يك ژن سرطان زا با نسل كنونى ناقلهاى ويروسى، كه توانايى پروموترشان براى به حداقل رساندن بيان ژن هاى مجاور ميزبان تغيير يافته اند چندان محتمل نيست.- غيرفعال سازى توالى هاى رمز كننده مى تواند يك عملكرد ضرورى ژن ميزبان را مختل كند. البته اين حالت فاقد اثر چشمگير است، زيرا چنين جهش هاى كشندهاى نادرند و فقط يك سلول را از بين مى برند. چون محل الحاق يك ناقل ويروسى كم و بيش اتفاقى است، احتمال كمى وجود دارد كه يك ژن در بيش از يك سلول مختل شود.گفتني است، ليلي خاوري عضو هيات علمي دانشگاه يزد، مريم فخار و پرستو حاج قرباني، دانشجويان كارشناسي تربيت بدني دانشگاه يزد گردآوردندگان اين تحقيق هستند.