توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 172818
تعابیر حیرت‌آور آقای معاون اول
معاون اول رییس جمهور پیش از این هم بارها در مجامع خاص با به کار بردن تعابیر غلو آمیز و سخنان شاذ موجبات حیرت مخاطبین را فراهم کرده بود،اما در مورد اخیر پا را فراتر گذاشته و با بازتولید ادبیات شاهنشاهی که در دوران رژیم گذشته کاربرد داشت ودر قالب«به نام خدا و شاه و میهن» نمود می یافت،وجه تازه ای از غلو و تملق را به نمایش گذاشته است.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۱ ساعت ۱۴:۲۹
به گزارش فردا، محمدرضا رحیمی معاون اول رییس جمهور در جریان سفر به استان آذربایجان غربی و افتتاح فاز دوم کارخانه سیمان بوکان گویا در سخنان خود تعبیر عجیبی را بکار برده است که بارها از سیمای جمهوری اسلامی نیز پخش گردیده وموجب تعجب مردم شده است.روزنامه جمهوری اسلامی در این خصوص خبر داده است که رحیمی در سخنرانی افتتاحیه این کارخانه با کنار هم قرار دادن نام خدا و رهبری و رئیس جمهور، تعجب و حیرت مخاطبان را بر انگیخته است. آنها گفتند جمله به نام خدا و به نام مقام معظم رهبری و به نام رئیس جمهور که عبارت بکار برده شده توسط رحیمی بود متأسفانه بارها از تلویزیون نیز پخش شد.

معاون اول رییس جمهور پیش از این هم بارها در مجامع خاص با به کار بردن تعابیر غلو آمیز و سخنان شاذ موجبات حیرت مخاطبین را فراهم کرده بود،اما در مورد اخیر پا را فراتر گذاشته و با بازتولید ادبیات شاهنشاهی که در دوران رژیم گذشته کاربرد داشت ودر قالب«به نام خدا و شاه و میهن» نمود می یافت،وجه تازه ای از غلو و تملق را به نمایش گذاشته است.

نظر امام و رهبری درباره غلو چیست؟
یادآوری سوابق اعتراض‌های امام خمینی رضوان‌الله‌علیه و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به این‌گونه تعابیر بسیار قابل تامل است.

رهبر انقلاب چندی پیش در جمع فرماندهان نیروی زمینی ارتش به‌طور ضمنی از استفاده‌ی تعبیر «جانم فدای رهبر» در مراسم‌ رسمی نیروهای مسلح انتقاد و تصریح کرده بودند: «ارتشی که نه در خدمت قدرت‌طلبی‌های شخصی است، نه برای شخص می‌میرد. این را من باید تأکید کنم؛ نه خدا راضی است، نه احکام اسلام اجازه می‌دهد که ما بگوییم ارتش ما، یا نیروهای مسلح ما، یا عناصر ما، برای خاطر فلان آدم بمیرند؛ نه. بله، برای خاطر اسلام همه بمیرند؛ فلان آدم هم برای خاطر اسلام بمیرد. برای برافراشته نگهداشتن پرچم استقلال کشور که کشور اسلامی است. همه آماده باشند برای مردن در این راه؛ که این مردن اسمش شهادت است.»

پس از این بیانات و در دیگر مراسم‌ رسمی نظامی بعدی، شعار «الله اکبر جانم فدای رهبر» نیروهای نظامی به «الله اکبر پاینده رهبر» تغییر یافت.

* سَرور فقط خداست
در تاریخ ۱۳۷۷/۶/۲۴ در دیدار با فرماندهان سپاه پاسداران، پیش از بیانات رهبر انقلاب سرودی اجرا شد که در مصرعی از آن جمع با هم می‌خواندند:«سرور ما خامنه‌ای». ایشان در همان جلسه به طور جدی تذکر دادند و با انتقاد از خواندن این‌گونه اشعار تأکید کردند که از شنیدن چنین مطالبی حقیقتاً متأذی می‌شوند:«من خواهش می‌کنم که الفاظ این اشعار و سرودها را از کلمات مبالغه‌آمیز خالی کنید. هم شأن شما این است که در این راه‌ها پیشقدم باشید و هم حقیقت قضیه این است. بنده افتخارم به این است که بتوانم خدمتگزار شما و مردم باشم. «سَروَر» فقط خدای متعال است و به امر او و در پیروی و عبودیّت او بندگان صالحِ برجسته و معصومین علیهم‌السّلام‌اند. ما بندگانی ناقص، نارسا و ضعیف هستیم. بزرگ‌ترین هنر ما این است که بتوانیم در لابه‌لای همه‌ی ضعف‌هایی که داریم، کاری انجام دهیم که ان‌شاءاللَّه طبق وظیفه باشد. این کلمات مبالغه‌آمیز را حذف کنید. بنده، وقتی این کلمات را می‌شنوم، حقیقتاً متأذّی می‌شوم.»

در تاریخ ۱۳۸۰/۸/۱۲ نیز در دیدار با جوانان اصفهان، پیش از سخنرانی رهبر انقلاب، یکی از حاضران، ایشان را «علی زمان» خواند. ایشان در همان جلسه این‌گونه تذکر دادند:«وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین علیه‌السلام یا اسم مبارک ولیّ ‌عصر روحی‌فداه را می‌آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می‌آورند، بنده تنم می‌لرزد. آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده‌ی دنیای امروزیم؛ ما کجا، کمترین و کوچک‌ترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشیِ فداشده در کربلای امام حسین علیه‌السّلام کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی‌شویم. اما آن‌چه که حقیقت است، این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناخته‌ایم، تصمیم خود را گرفته‌ایم و نیروی خود را برای این راه گذاشته‌ایم؛ با همه‌ی وجود در این راه حرکت می‌کنیم و ادامه خواهیم داد.»

همچنین سال گذشته در جریان دیدار سالانه‌ی نمایندگان مجلس، هنگامی که یکی از نمایندگان اظهارات توأم با تعریف و تمجیدی از رهبری در حضور ایشان بیان کرد، رهبر انقلاب خاطرنشان کردند:«می‌دانم از روی محبت و اخلاص و صفاست -در این تردیدی نیست- لیکن این‌جور بیانات، هم به ضرر من است، هم به ضرر خود گوینده است. نبایستی این بیانات به این شکل بیان شود. یک مجموعه‌ی زمانی تصادفاً کنار هم قرار گرفته‌ایم و داریم با هم کار می‌کنیم. من یک کار می‌کنم. شما یک کار می‌کنید. این‌جور تعبیرات، تعبیراتی نیست که انسان را خوش بیاید یا کمکی به کار پیشرفت انسان بکند. ما همگی بندگان خدا هستیم و ان‌شاءالله خدمتگزاران مردم هم باشیم.»

* به خدا پناه می‌برم از غرور
در دیدار نمایندگان نخستین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی با ایشان، مرحوم فخرالدین حجازی که نفر اول منتخب مردم شهر تهران بود، به نمایندگی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی سخنانی را ایراد کرد و در بخشی از آن با بیانی بسار شیوا به تجلیل از امام پرداخت. وی سخنرانی خود را با جمله‌ی «بأبی أَنْتَ وَ امّی» آغاز کرد و بقیه‌ی سخنرانی را نیز به تعریف و تمجید از مقام والای حضرت امام اختصاص داد. این سخنان مرحوم حجازی با واکنش حضرت امام مواجه شد. ایشان افراد را از بیان چنین تعاریف و تمجیدهایی برحذر داشتند و تذکر دادند که انحطاط و سقوط اخلاقی افراد از همین‌گونه رفتارها و تمجیدها آغاز می شود. حضرت امام در آغاز سخنان آن روز خود تأکید کردند:«من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند درباره‌ی من، باورم بیاید. من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاید. من به خدای تبارک و تعالی پناه می‌برم از غرور. من اگر خودم را برای خودم نسبت به سایر انسان‌ها یک مرتبتی قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی. من در عین حال که از آقای حجازی تقدیر می‌کنم که ناطق برومندی است و متعهد، لکن گله می‌کنم که در حضور من مسائلی که ممکن است من باورم بیاید فرمودند. پیروزی ما مرهون اسلام است. نه مرهون من است و نه مرهون شما و نه مرهون هیچ قوه‌ای، مرهون اسلام است.»

همچنین سال ۱۳۶۶ در گردهمایی ائمه‌ی جمعه‌ی بلاد در حضور امام خمینی، مرحوم آیت‌الله مشکینی رئیس وقت مجلس خبرگان در تجلیل از امام چنین گفت: «…امام بزرگوار، مرجع اعظم تقلید شیعیان، رهبر عظیم‌الشأن مسلمانان، پناه مستضعفان جهان، علیک منّا سلام الله ابداً ما بقیت [...]اماما! ما در این برهه‌ای از زمان چشم گشودیم و دیدیم بر این که خدا این مقام را به یکی از فرزندان لایق آن خاندان دوباره پس داد و عنایت کرد و به دست باکفایت آن حضرت تحویل داد.» (روزنامه اطلاعات مورخ ۱۳۶۶/۷/۱۸، گزارش سومین سمینار سراسری ائمه‌ی جمعه.)

امام خمینی در آغاز بیانات خود بلافاصله فرمودند:«من قبلاً از آقای مشکینی گله کنم. ما آن‌قدری که گرفتار به نفس خودمان هستیم، کافی است. دیگر مسائلی نفرمایید که انباشته بشود در نفوس و ما را به عقب برگرداند. شما دعا کنید که آدم بشویم. دعا کنید که حتی به همین ظواهر اسلام عمل کنیم. ما که چشم‌مان به آن بواطن نمی‌رسد لااقل به این ظواهر عمل بکنیم.» (ج ۲۰ صحیفه، ص ۳۹۴)