نظر منتشر شده
۱۷۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 190828
نقدی بر نظام آموزش عالی کشور؛
مدرک دکترا،ساعت رولکس و تخم مرغی که به شام نمی رسد
رضا شعبانعلی، 1 تیر 92
تاریخ انتشار : شنبه ۱ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۲۸
از سال ۸۰ که مدرک لیسانسم را با معدلی بالا، از دانشگاه صنعتی شریف گرفتم تا سال ۱۳۸۴ باید دائماً جواب دوستانم را میدادم که چرا فوق لیسانس نمیگیری. دو باری هم کنکور شرکت کردم و با رتبه خوب در دانشگاه خودم قبول شدم اما نرفتم. سال ۸۶ که کارشناسی ارشد مدیریت را از دانشگاه شریف گرفتم (با رتبه و معدل بالا) باز تا امروز، دوستان زیادی می پرسند که چرا دکترا نمیگیری…
پراکنده در جاهای مختلف جواب داده ام. اما گفتم یک پاسخ تفصیلی اینجا بنویسم…

مقدمه اول:
یک واقعیت وجود دارد. نباید نظام آموزشی، به مسیر رشد و پرورش ما جهت بدهد، این ما هستیم که مسیر رشد خود را انتخاب و ترسیم میکنیم. شاید سالها بعد، علاوه بر دکترا و پست دکترا، پست پست دکترا، پست پست پست دکترا و … هم در دانشگاه ها شکل گرفت. یعنی ما دیگر باید زندگی خود را تعطیل کنیم و تا دم مرگ به در دانشگاهها دخیل ببندیم؟
هر درجه تحصیلی معنا و مفهوم و کارکردی دارد.

اجازه بدهید که اول در مورد کارشناسی بگوییم.
خود کارشناسی یکی از ترجمه های غلط و طنز آمیز است. کارشناس کسی است که سالها تخصص و تجربه دارد. ما هر کسی که چهار سال در دانشگاه میچرخد و غذای ارزان میخورد و روی صندلی های سفت دانشگاه، مینشیند و اس ام اس بازی میکند و با تقلب در پایان ترم نمره ای می آورد، کارشناس مینامیم!
لیسانس واژه متفاوتی است. لیسانس یعنی مجوز٫ چیزی مثل جواز کسب!

من وقتی لیسانس مهندسی مکانیک گرفتم، یعنی میتوانم و مجازم با این دانش، امرار معاش کرده و حق دارم در مورد آن حوزه، تا حد دانشم اظهار نظر کنم. من باید چند سال در آن حوزه کار کنم تا به یک «کارشناس» به معنای واقعی کلمه تبدیل شوم.
به همین دلیل، در عمده کشورهای دنیا، مردم رشته لیسانس خود را با نگرشی به بازار کار و نیازهای روز جامعه، انتخاب می کنند. فوق لیسانس یا کارشناسی ارشد، برای کسانی است که میخواهند در یک حوزه خاص عمیقتر شوند. عموماً وقتی معنی پیدا میکند که کسی لیسانس خوانده و مدتی در آن حوزه کار کرده و سپس تصمیم میگیرد به دانش خودش در آن حوزه عمق دهد.

مثلاً من مکانیک خوانده ام، سالها در صنعت کار میکنم، میبینم حوزه کنترل و اتوماسیون حوزه جذابی است که دانش من در آن محدود است. به دانشگاه برمیگردم تا دانش خودم را در آن حوزه خاص ارتقاء دهم. طبیعی است کسی میتواند این مقطع را به پایان ببرد که معلومات خود را در حوزه ای با رعایت روش شناسی علمی، به نتایجی کاربردی تبدیل کرده و گزارشی از این فعالیت (تحت عنوان تز یا مقاله) ارائه نماید.
دکترا برای کسانی است که رسالت خود را تولید علم و پیشبرد مرز دانش جهان در یک حوزه تخصصی می دانند.

مقدمه دوم:
اما در ایران تعریف متفاوتی در ذهن مردم است. همه فکر میکنند تا جایی که وقت و استعداد دارند باید این مقاطع را درست یکی پس از دیگری ادامه دهند!
کارکرد اصلی هم، نه دغدغه توسعه دانش و مهارت فردی است و نه پیشرفت علم. عمدتاً یک عنوان است.
این را از اینجا میفهمم که میبینم برخی دوستانم در دوره دکترا، درد دل میکنند که باید هر هفته یک مقاله بخوانند! این خود نشان میدهد که مقاله خواندن، یک «درد» است نه «غذایی برای یک روح گرسنه علم».

اما حالا دلایل من:
- ما در شرایط امروز کشور، در عمده رشته ها – نمیگویم همه. میگویم عمده – مصرف کننده دانش تولیدی جهان هستیم یا اگر هم نیستیم بی دلیل دست به تولید دانش زده ایم (فقط برای حفظ پرستیژ کشور و رتبه های علمی). ما هنوز یک مصرف کننده صحیح هم نیستیم. به همین دلیل مدرک کارشناسی هم، زیادتر از نیازمان است.
شاید به همین دلیل مسئولان امر، ده ها واحد درس عمومی را به مجموعه دروس دانشگاهی افزوده اند تا این چهار سال به هر حال به شکلی پر شود!

من کارخانه های بنز و بی ام و و برخی از برترین صنایع دنیا را از نزدیک میشناسم و بارها بازدید کرده ام. مرکز طراحی آنها پر از کسانی است که لیسانس (یا به قول آنها دیپلم مهندسی) دارند و یکی دو نفر دکتر هم برای پرستیژ به مدیریت برخی واحدها منصوب شده اند. من نمیفهمم اگر تولید بنز با لیسانس ممکن است چرا داشتن انبوهی فوق لیسانس و دکترا، به مونتاژ پژو منجر شده است!

- در بسیاری از حوزه ها ما هنوز Generalist هم نداریم پس چرا باید به دنبال Specialist برویم.
در رشته خودم عرض میکنم. وقتی هنوز در بسیاری از رشته های دانشگاهی ما، هنوز «ارتباطات و مذاکره» را به عنوان یک درس ارائه میدهند و این دو حوزه کاملاً تخصصی از هم تفکیک نشده اند، بیشتر شبیه شوخی خواهد بود که من بروم دکترا بگیرم و مثلاً به طور خاص در خصوص «تفاوتهای الگوهای مذاکره درونسازمانی بین زنان و مردان با سن ۳۰ تا ۴۰ سال در مشاغل خصوصی و بنگاه های کوچک و متوسط در کلانشهر های ایران» تز بنویسم!
شاید بعد از نوشتن این تز، به من به جای «مهندس شعبانعلی» بگویند «دکتر شعبانعلی». اما من هر بار که دکتر صدایم کنند فکر میکنم دارند مسخره ام میکنند! شاید آنها نفهمند چه میگویند اما من که میدانم معنی دکتر چیست…

- شاید یکی از کارکردهای مدرک دکترا، تدریس در دانشگاه ها باشد. اما واقعیت این است که هدف من بزرگتر از تدریس دانشگاهی است. من در حال آموزش به مدیران اقتصادی کشور هستم و فکر میکنم آموزش امروز آنان، فوریت بیشتری دارد تا آموزش جوانان فردا. اگر فردا اقتصاد کشورم، مثل امروز باشد، جوانان کشور شغلی نخواهند داشت تا بتوانند از آموخته های دانشگاهی خود استفاده کنند…

- تجربه امروز ایران و جهان نشان داده که بزرگترین تغییرات اقتصادی و مدیریتی و صنعتی جهان را نه دانشگاهیان نظریه پرداز، بلکه صنعتگران عملگرا ایجاد کرده اند. انتخاب با ماست که در زمره کدام گروه باشیم اما من گروه دوم را ترجیح میدهم.

- مبحث هزینه فرصت نیز بحث مهمی است که همیشه به آن اشاره کرده ام. وقتی من میتوانم به جای ۵۰۰۰ ساعت وقت گذاشتن و اخذ مدرک دکترا (با هدف اینکه عنوانی به القابم اضافه شود) ۲ یا ۳ کتاب ارزشمند تألیف کنم که برای ده ها هزار نفر از هم وطنانم مفید فایده واقع شود، خیانت به جامعه است که عنوان و لقب خودم را به نیاز مردم جامعه ام ترجیح دهم.

خلاصه اینکه به نظر من، نیاز امروز جامعه من مدرک نیست. بلکه ما نیازمند دانشمندانی عملگرا و مطالعه محور هستیم که علم روز دنیا را بیاموزند و آن را همچون لباسی بر قامت فرهنگ و جامعه ما بدوزند و ما را از این عریانی که گرفتار آنیم نجات دهند. ادامه تحصیل در دانشگاه، یکی از روشهای علم آموزی و دانش اندوزی است که ۱۵ سال فعالیت دانشگاهی و صنعتی در ایران و جهان، به من به تجربه ثابت کرده که برای ایران امروز، اگر هم یکی از روشهاست قطعاً بهترین روش نیست.

من ضمن احترام به همه دوستان عزیزم که در دانشگاهها در خدمتشان هستم، احساس میکنم کار کردن با مدرک دکترا در بسیاری از رشته ها در شرکت های ایرانی مانند به دست داشتن ساعت رولکس برای کسی است که در پرداخت هزینه تخم مرغ شام خود هم دچار بحران است…
یا شبیه پرتاب کردن ماهواره به سمت آسمان، در شرایطی که هواپیماها به سمت زمین سقوط می کنند.
یا شبیه مطالعه بر روی فن آوری نانو، در کشوری که خط کش ها در ابعاد سانتی متر هم درست اندازه نمی گیرند.
یا شبیه…
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۳:۴۶:۵۲
خیلی از مطالب به نظر درست و دقیق می آمد. فقط یک سوال دارم:

فرمودید در کارخانه های بنز و بی ام و که بارها بازدید کرده اید یکی دو نفر دکتر برای [پرستیژ] به مدیریت برخی واحدها منصوب شده اند.

آیا در آن کارخانه ها هم مدرک دکترا جز پرستیژ کاربرد دیگری ندارد؟ اگر دانش تخصصی مکانیک در آن دو کارخانه هم به کار نمی آیند، اصلا چرا دکترای مکانیک وجود دارد؟ برای پرستیژ؟ (1467802) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۲۵:۰۷
دکترا برای کسانی است که رسالت خود را تولید علم و پیشبرد مرز دانش جهان در یک حوزه تخصصی می دانند. (1468218) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۵۶:۰۳
نتیجه بی سیاست غلط در نظام آموزشی ما بی ارزش کردن مدرکه. وقتیکه شما توی دانشگاههای X و y با یک روز در هفته درس خواندن مدرک میگیری و پایان نامه رو میخری و .... دیگه کسی دنبال درس خوندن نیست این یعنی اینکه کیفیت فدای کمیت. یکی از ترمزهای پیشرفت کشورهای پیشرفته مثل آمریکا کمبود نیروهای تحصیلکرده و با تخصص بالاست به خاطر همین از کشورهای جهان سوم و از جمله ایران نیروهای با مدارک تحصیلی بالا رو جذب می کنن. اونوقت توی کشور ما که تحقیقات جایی نداره تحصیلکرده به عنوان یک نیروی نا کار آمد محسوب میشه و اونوقت کسانی که میرن توی کار دلالی و کاا وارد می کنن (و اسم کارآفرین رو خودشون می گذارن) که شاید مدرک تحصیلی پایینی هم دارن یاتوی زندگی افراد موفقی هستند و افراد کارامد هستند خیلی ها هم کارشون به نظر خدمات مهندسی هستش ولی در اصل می بینی سودشون توی دلالی هست. توی این وضعیت اونایی که دود چراغ خوردن به حقشون نمی رسند که هیچ به عنوان نیروی ناکارامد مسخره هم میشن. (1468282) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۸:۴۸:۲۵
تحصیل بدون تجربه هیچ فایده ای نداره، تو شرکت ما دکتر می آد ولی جز تئوریات هیچی نمی دونه. تحصیل به همراه تجربه خوبه که خود فرد بایستی این تجربه رو قبل از هر ارتقاء تحصیلی برای مدرک قبلیش کسب کنه (1469237) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۴۴:۲۲
این یعنی شما هنوز نمیدونی مقاله یعنی چی؟ فکر می کنی وقتی یک مقاله ای رو باز کردی یعنی باید همونوقت ازش خروجی اقتصادی دربیاد؟ (1469456) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۱۲:۰۶:۰۹
شما برو کارصنعتی کن و به کسانی که علم تولید میکنن گیر نده! کار خودت رو بکن مگه اونایی که مقاله تولیدمیکنن باشماها کاری دارن؟ (1472715) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۴۴:۵۵
احتمالا شرکت شما اینقدر قدیمی و عقب هست که تجربه تحصیلکرده ها به دردتون نمی خوره. (1469457) (alef-6)
 
دانشجو
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۲۳:۰۵:۳۹
ولی کسی که خوب تحصیل کنه با سرعتی بسیار بیشتر و هزینه ای بسیار کمتر راه حل مناسب رو ارائه میکنه.
من برای اولین بار زمانی که دانشجوی دکتری بودم به صورت پاره وقت تو یک شرکت کار کردم. در کمتر از دو هفته با بررسی چند مقاله طراحی کردم. در صورتی که دوستان مهندس من فقط یاد گرفته بودن با بهینه سازی با نرم افزار و بدون هیچ منطقی طراحی انجام بدن که قابلیت بازتولید برای شرایط دیگه رو نداشت.
ضمنا تو آلمان هم اکثر نیروها دکتری دارند و جالبه بدونید که اکثر دکتری ها تو شرکتها در کنار کار، مقاله هم میدن و جالبتر اینکه بهترین هاشون حتی بعد از چند پست دکتری وارد حوزه صنعت و تصمیم گیری کلان میشن.
توی کنفرانس اخیری که شرکت کرده بودم بهترین کارها رو نه دانشجویان دکتری دانشگاه که شاغلین دکتری شرکتها داشتند.
اتفاقا لازمه سطح سواد جامعه ما بالا بره. مشکل اصلی اینه که ما درست سواد آموزی نمیکنیم.
متاسفانه اکثر استادهامون سوادشون در حد فارغ التحصیلیشون مونده که در واقع مثل این میمونه که در عصر دیجیتال با چرتکه کار کنی. خوب حالا خودتون قضاوت کنید دانشجوی زیر دست این استادها چی از آب در میاد.
دلیل ضعف عمده صنعت ما هم بی سوادی مفرط صنعت گران ماست. مدیرعامل فوق لیسانسی که اونقد سوادش وسیع نیست که درست پروژه رو هدایت کنه. استادی که بعد دو تا دانشجوی فوق لیسانس برای سومی نمیتونه موضوع تعریف کنه. اینا همش از مطالعه بسیار کم و سواد پایین ماست. (1472065) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۳۶:۳۶
راست میگید. توی برنامه پایش یک سری آدم کم سواد روکه حداکثر مونتاژکارن رو به عنوان کارآفرین معرفی میکنن که بگن دانشگاه فایده ندارد. (1469439) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۷:۴۷:۱۲
دکتری برای این هست که ما یه مدت سرکار باشیم و سربازی نریم lol (1468390) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۳۴:۰۷
چندین و چند سال مشقت درس خواندن، استرس امتحان دادن و هزینه مالی کردن و عاقبت بدست آوردن یک شغل غیر مرتبط با تحصیلات و با حقوق پایین با چه استدلالی قابل توجیه است؟

اگر شخصی با مدرک دیپلم بیکار باشد کمتر به چشم می آید تا اینکه آن شخص مدرک دکترا داشته باشد. آیا یک دکتر بیکار بیشتر عذاب می کشد و یا یک دیپلم بیکار؟

چه عاملی تنور مدرک دکترا گرفتن را در این کشور داغ کرد؟ مسئولانی که بدون زحمت درس خواندن دکترا گرفتند و استاد دانشگاه شدند (!) و یا فرهنگ پر از پز و افاده خیلی از ما ایرانیها؟


سعدی در گلستان می گوید:
كيمياگر به غصه مرده و رنج..............ابله اندر خرابه يافته گنج

به عبارت دیگر: هر چه کمتر بدانی خوشبختری! (1468489) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۳:۲۴:۴۵
وقتی درآمد یک سبزی فروش از درآمد یک استاد تمام دانشگاه که عمری رابا درس و
کتاب گذرانده بیشتر است، باید خون گریست.

درس خواندن و مدرک گرفتن در دنیای تمام مادی امروز جایی ندارد.

"هرچه بیشتر درس بخوانی بیشتر متضرر می شوی". این پند و اندرز را فراموش نکنید. (1469820) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۵ ۰۰:۳۵:۱۹
بايد توجه كرد كه چرا در امد يك سبزي فروش بيشتر از يك استاد است ايا شما حاضريد به مدرك پول بدين يا به عملكرد (1474332) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۲:۰۵:۵۴
اون مال بخش تولیده. بخش تحقیقات بنز و بی ام دابلیو اکثرا با تحصیلات خ بالا مشغولند. متاسفانه با این که اصل حرفشون درسته با مثال های غلط حرف درستشون رو هم خراب کردند... (1468768) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۲:۰۰:۲۳
نه عزیزم در بخش تحقیق و توسعه شرکتهایی مانند بنز و تویوتا هم اکثریت رو لیسانسها و تکنسینها تشکیل میدن.مطلب این دوست عزیز کاملا درست بود (1471306) (alef-6)
 
mostafa
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۱:۳۱:۲۵
بیخیال آخه فکر میکنه اونجام مدرک دکتراشونو با پول میگیرن که کلاس داشته باشه و پز پولشونو بدن. (1469014) (alef-10)
 
سعید
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۱:۳۰:۳۹
مدارک بالاتر دانشگاهی در ایران سیاستی است از سوی دولت ها، تنها برای مشغول کردن افراد دارای مدرک، عقب انداختن تاریخ ورود این افراد به بازار کار و حتی انتقال حجم عظیمی از افراد بیکار به دولت های بعدی. ماها فقط بازیچه هستیم چون نمی توانند برایمان کار ایجاد کنند، چون نمی توانند تفریح مناسبی ایجاد کنند، از دید آنها تحصیل هم برای افراد سرگرمی است و هم سر کار بودن. (1471256) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۶ ۱۴:۱۹:۳۷
دکتری در همه جای دنیا و بخصوص در کشورهای توسعه یافته برای تدریس در دانشگاههاست. کارهای عملیاتی و تولیدی اغلب توسط کارشناسان و کارشناسان ارشد انجام میشود. حضور دکتری ها در صنعت محدود بوده و همان تعداد محدود نیز بیشتر در بخشهای تحقیقاتی بکار گرفته میشوند. (1477130) (alef-13)
 
160
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۳:۴۸:۰۵
مثل من شدی لیسانس مسافر کش از سن استخدام رد شده با کلی تجربه (1467808) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۴۸:۲۷
منم دارم قدم در راه شما میگذارم با مدرک مهندسی الکترونیک از یکی از 8 دانشگاه کشور بیش از 13 ماه هست از پایان خدمتم میگذرد اما دریغ از پیدا کردن یک کار الان هم در یک مغازه فروشندگی میکنم با ماهی 270 هزار تومان!!! (1468264) (alef-10)
 
ایرانی واقع بین
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۹:۵۴:۵۱
شما اگر همراه مدرک ، تخصص هم دارید با بنده تماس بگیرید برای شما کار مناسب با حقوق و مزایای مکفی دارم.
تخصص یعنی پس از تسلط به کلیه مباحثی که در دوران تحصیل گذرانده اید، حداقل این موارد را هم کاملا آشنا و مسلط باشید :

توانایی طراحی مدارات آنالوگ و دیجیتال.
توانایی طراحی مدارات دیجیتال بر پایه میکروکنترلهای ARM Cortex-M3 .
توانایی برنامه نویسی و فعال سازی نرم افزاری میکروکنترلر مذکور تحت سیستم عامل MicroC/OS II .
توانایی شبیه سازی نرم افزاری با نرم افزارهای تحصصی Embedded همچون Keil.

اگر هستید، بسم الله.
alireza032@yahoo.com (1469351) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۹:۳۵:۲۰
سلام
من دانشجوی الکترونیک هستم و به 85 درصد مباحثی که شما گفتی مسلطم اما فعلا خودم پروژه طراحی ترنسمیتر فرکانس بالا دارم اما خوشحال میشم با شما آشنا بشم شاید بتونیم همکاری کنیم. (1470585) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۲:۰۲:۰۵
دمتون گرم.پاسخ این مدرک گرفته های بیسواد رو باید همینجوری داد (1471310) (alef-6)
 
مدیر
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۲:۳۷:۰۶
مهندس زمینه تخصصی ات چیه و چه تجربه ای داری / شاید برات کاری باشه.لطفا کامنت بگذار (1469707) (alef-6)
 
افسانه
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۹:۱۰:۵۹
داداش یه عالمه سایت هست با یه عالمه کامنت مثل مال این جوون. یه عالمه هم مرکز کاریابی که از خداشونه یکی مثل تو بره اونجا دست دو نفر رو بگیره. اومدی اینجا کامنت میزاری که یعنی بگی مملکت بیکاری نداره با خوش بینی خالی خوشحال باشین؟؟؟؟ مگه امثال این جوون یکی دوتاست؟ (1471767) (alef-6)
 
امیرحسین
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۲۱:۴۶:۰۶
بنده رو هم با ارشد مهندسی مکانیک مثل خودتون در غمتون شریک بدونید. (1471972) (alef-6)
 
آزاده
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۰۰:۳۹:۳۲
همسر من کارشناس ارشد جامعه شناسی خوندن و تقریبا یکی از بهترین های دانشگاهشون بودن .الان منشی یک وکیله و کارهای اونو رتق وفتق میکنه کارهایی که یک نیروی خیلی کم سواد تر حتی زیر دیپلم هم میتونه انجام بده اما ایشون مجبوره از صبح قبل از 8 دنبال دادگاه و پاسگاه و متهم و موکل باشه تا دو عصر دوباره عصر هم بره 4 یا 5 ساعت توی دفتر وکالت باشه و شب ساعت ده یا گاهی کمتر و بیشتر برگرده خونه نمازی بخونه و شامی بخوره وبخوابه برای روز بعد
و بعد هم ماهانه 450 هزار بهش میدن تازه اگه اقای وکیل بد موقع بخواد مسافرت بره یا موکلی رو در زندان ببینه تقریبا هر وقت نیازش داشته باشه باید بره و حقوقش هم اصلا تغییر نمیکنه .تازه سال قبل که با 300 هزار شروع کرده. این به نظر شما حقه؟؟
اونوقت خودم مدرس دانشگاهم ساعتی کمتر از 6 هزار تومن...بهترین دانشگاه درس بخونی یا بدترین فرقی نداره متاسفانه بند پ لازمه...
ما که توکلمون به خداست و امیدواریم خدا همه گره هامونو باز کنه . این ها برای ما آزمایش الهی است . اما وای به حال کسانی که دانسته یا ندانسته این مشکلات رو برا کشور و جوانان پیش میارن اونها باید در محکمه عدل الهی پاسخگو باشند. (1472193) (alef-6)
 
بهرامي
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۳:۵۲:۵۲
بسمه تعالي
باسلام وتشكر به نظرم متن قابل تاملي است (1467823) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۰۳:۲۱
تحليل عالي اي بود! من هم همواره مجبور بودم پاسخ اطرافيان را براي دكترا نگرفتن بدهم. (1467852) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۲۷:۲۹
مقاله جالب و نزدیک به واقعیتی بود برای اینکه ناشی از صداقت و همچنین تجربه بود .
اتفاقا" من خودم مهندس مکانیک هستم و در جایگاه مشابه .
حالا از این زاویه هم قضیه را ببینیم بد نیست: از موقعی که توان دکترای ایرانی که فقط فرمول حفظ کردند با آگهیهای استخدام خارجی مقایسه می کنم فهمیدم که بیشتر دکترهای ایرانی اگر مثلا" پایشان برسد به آمریکا یک سال اول خیلی بهشان لطف کنند باید مسافرکشی کنند .
در یک شرکت آمریکایی اگر به شما 2 دلار بدهند شما باید 4 دلار در آمد زایی کنند . آیا استادان ما چنین توانی دارند ؟
برای جواب به همین سوال بالا شما باید کل نظام آموزشی را عوض کنید .
فقط این رو بگویم که : اولین و بزرگترین نکته ای که باید در دانشگاه آموزش داده شود این است که دانشجو جسارت زیر سوال بردن همه چیز را داشته باشد بدون هیچ محدودیتی که این می تواند شامل معلومات استادانش کتابهایی که می خواند سیستمی که در آن درس می خواند و...باشد . فقط در این صورت است که ما می توانیم انسانهایی خاص و خلاق بیافرینیم و سیستمهای موجود را بهینه کنیم. (1468472) (alef-10)
 
مجید
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۰۶:۳۷
جانا سخن از دل ما میگویی
تو جامعه ما برای کسایی که کار آفرینی میکنن و وقتشونو برای گرفتن مدرک تلف نمی کنند هیچ ارزشی قائل نیستند
حتی حقوق ها هم بر اساس پایه مدرکی هستش حالا میخاد از شریف باشه یا از دانشگاه غیر انتفاعی دارغوز آباد
همه میرن مدرک میگیرن که دولت استخدامشون کنه ، دولت هم دقیقا همین کارو میکنه ، مردم دنبال کار آفرینی و تولید نیستن
منم یکی مثل شما همش میگن چرا دکترای نمی گیری ، چرا ادامه تحصیل نمیدی ، نمیگن دمت گرم کسب و کار راه انداختی به 40 ا 50 نفر نون میدی (1467863) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۰۹:۵۲
حالا لازم نبود به همه دانشجوها توهین کنید و بگید که همه با تقلب و پیامک بازی سر کلاس و چهار سال چرخیدن، مدرکی می گیرند.
هستند هنوز آدمهایی که با علاقه و احترام به دانش درس می خوانند، مخصوصا در علوم انسانی.
هرچند که الان در این حوزه هم دارند منابع خوب و مفید به بهانه اسلامی سازی در حذف می کنند. (1467869) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۳۴:۲۲
پس چرا ما نمیببینیم؟؟!!!!! (1468234) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۹:۱۰:۱۴
واقعا اگه بخوای میتونی ببینیشون ، هستن هنوز کسایی که بی سرو صدا دارن کارشونو می کنن و امیدشون بخداس (1469276) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۲:۱۷:۵۹
ولی اساتیدی که به دانشجو ها احترام بذارن وجود ندارن یا خیلی نادرن و همین ها باعث رنج و عذاب و سرخوردگی دانشجو میشه.
وقتی استاد به راحتی بدون اینکه برگه صحیح کنه به صورت ردیفی به یه عده 15 به یه عده 17 به بقیه هم 12 میده؟ یا مثلا برگه رو جلو روی شما صحیح میکنه میشید 20 اما باز هم همین قانون کذا اجرا میشه؟
تازه این مساله در دانشگاه تهران هم هست و کذا بقیه دانشگاههای دولتی.
وقتی استاد هم برای دانش ارزش قائل نیست و همونی که تقلب میکنه و اس ام اس بازی میکنه سر کلاس و هزار تا کار دیگه جز درس نمره ای بالاتر از کسی که ساعت ها زحمت کشیده و تلاش کرده میگیره، چه انتظاری هست؟؟
درشته نمره مهم نیست از جهتی اما در نهایت میگن معدل مدرک شما چنده؟؟؟!! (1468782) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۸:۲۶:۱۵
من در دانشگاه تدریس میکنم
در مورد استادان خیلی بی انصافی کردید
من در بین همکارانم چنین کسی را ندیدم و نشنیدم
شما در کدام دانشکاه درس خواندید؟ (1470511) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۲۱:۲۲:۴۹
ما که توی بهترین دانشگاه فنی کشور یعنی شریف دیدیم حالا شما ندید جای تعحب داره (1474057) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۱۹:۱۴:۲۵
تصادفی نمره دادن رو من هم در دوره ارشد شاهد بودم بویژه در علوم انسانی رایج شده (1473852) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۰:۰۱:۳۹
خدایی راس میگه دیگه
من ترم 6 هستم تو هم منو نمیشناسی که بخوام از خودم تعریف کنم
من به وجدان خودم اهمیت میدم بارها و چندین درس و رفتم وقت گذاشتم خوندم سر امتحان بدون تقلب شدم 12 13 دوستان محترم که جزوشونو گرفتم بخونم و میدونم کتاب مرجع هم نخوندن میان با تقلب میشن 17 18
وسایل تقلب هم که پیش رفت کرده (نمونش گوشی های چند ملیونی )
اون وقت اخرش به من میگن معدلت چند میگم 15
دوستان محترم که در طول ترم درس نمیفهمیدن میشن 17 سر استخدام و کار های دیگه هم من که دلم خواسته نمره ی خودمو بگیرم هیچی گیرم نمیاد (1468922) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۵ ۰۱:۵۲:۲۱
این مشکل ناشی از شل گرفتن های مراقبها یا اساتید در مورد تقلب هست. من خودم دانشجوی دکتری هستم و تو دانشگاه آزاد هم حق التدریس. تا حالا تا جایی که تونستم نذاشتم کسی تقلب کنه با اینکه همه میگن بابا اینا پول دادن کارشون نداشته باش و ... چون بخاطر تقلب برخی ضربه خوردم و گاها بهم ظلم شده هیچ وقت اجازه تقلب به کسی نمیدم. اگه تو سیستم آموزشی ما سختگیری بشه کسی که تلاش کرده بیشتر از بقیه نمره میگیره و اونوقت بخاطر معدل کمش ناعادلانه موقعیتهای شغلی رو از دست نمیده. همه چی بر میگرده به تعهد کاری که بنظر من معلمین و اساتید از این نظر بهتر از سایر ارگانها عمل میکنن ولی بخاطر حساسیتی که نظام آموزشی برای آینده کشور داره، هنوز در این مورد مشکل داریم. (1474413) (alef-10)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۰:۱۲:۳۸
آقا تو دکتری هفته ای یک مقاله خوندن که خوبه بابا! ما راضی ایم اگه یکی بود. (1468936) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۲۵:۵۸
متاسفانه دانشگاهها برای کسب درآمد تبلیغ مدارک تحصیلات تکمیلی را رواج داده اند و کیفیت آموزشها را کم کرده اند. ادامه تحصیل در مقطع ارشد و دکترا بیشتر کاربرد آموزشی و پژوهشی دارد (مثلا برای معلمی یا استاد ی و یا تحقیقاتی ) اما برای اکثر کاربردهای دیگر بیشتر نیاز به آموزشهای تخصصی است به عنوان مثال کسی که قرار است اتومبیل شما را تعمیر کند خواه دکتر یا ارشد و یا مهندس باشد برای شما نتیجه مهم است (تعمیر ) و بهتر است این شخص آموزش تخصصی در این فن دیده باشد. (1467924) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۳۱:۰۴
این حرف ها رو به سیاستگذاران وزارت علوم انتقال دهید که چگونه بی سوادی و مدرک گرایی را در مملکت در حال گستردن هستند. ماشالله دانشگاه های پولی که کورس گرفتن دانشجو بدون در نظر گرفتن امکانات گذاشتند. من در رشته ای در مقطع ارشد در حال تحصیل هستم که جمعا دو دانشگاه دولتی در آن سال 91 پذیرش کرده است. جمع دانشجویان دو دانشگاه به 15 نفر هم نمیرسید ولی یک دانشگاه غیرانتفایی نزدیک به 30 نفر پذیرش کرده است بدون اینکه کمترین امکانات یا استاد داشته باشد!!
کسی در این مملکت به این حرف ها اهمیتی نمی دهد و فقط آمار را می خواهند بالا ببرند!
کاش در دولت جناب روحانی کمی عمیقتر به این مسئله رسیدگی شود. (1467938) (alef-10)
 
ali
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۳۵:۱۱
اره دقیقا
حالا جالبه دانشگاه های دولتیم به اسم پردیس خودگردان دانشجو میگیرن پولی
ترمی 5/4 میلیون الی 5 میلیون
با تعداد بالا
بعدمیگن ظرفیت های ارشد رو بردیم بالا!!!!!!!!!!
نمیگن ظرفیت پولی ارشد رو بردیم بالا
خیلیام که خوشحال فکر میکنن اینجوریه
دانشگاه های تهران ،بهشتی، علامه ،
برید تو دفترچه ارشد ببینین تو ی رشته 5 نفر دولتی و بدون پول میگیرن
10 نفر شبانه و 20نفر به اسم پردیس خود گردان (پولی) خدا وکیلی انصافه
ما چند سال پشت کنکور بمونیم قبول نیشیم
بعد اقازاده ها و یا مدیران و کارمندان که کار دارن با پول بیان برن پردیس بخونن
ما اند خم قبولی باشیم
خداوکیلی بعضی وقتا حالم از علم ودانش بهم میخوره که چرا اینجوری شده!
واقعا متاسفم............................. (1468236) (alef-10)
 
احمد
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۱۲:۵۲:۳۲
ظرفيت ها هم در دوره روزانه افزايش يافته و هم در دوره شبانه و همچنين پرديس ها يكي دوسال است درست شده
مثلا بنده در سال 1382 دوره اصلاحات با رتبه 64 توانستم ارشد علم و صنعت روزانه قبول شوم همين الان در دانشگاه علم و صنعت رتبه هاي بالاي 1000 مشغول تحصيل در دوره ارشد روزانه هستند (1472836) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۴۰:۵۳
خيلی عالی بود

شايد بهترين نوشته ای بود كه تا حالا در الف خوانده ام

با تك تك مطالب نوشته شده موافقم. واقعا" دست نويسنده درد نكند

شايد اگر به اين مطلب درست نگاه شود و با توجه به آن همه ما دست به تغيير در تفكر و نحوه برخورد با مسايل بزنيم .اكثر مشكلات حل خواهد شد (1467964) (alef-10)
 
ali
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۴۲:۴۲
به قول یکی از دوستان ما تولید کننده علم نیستیم. متاسفانه حتی مصرف کننده علم هم نیستیم! فقط اومدیم با قافله علم یه عکس یادگاری بگیریم که جاش توی آلبوم خاطراتمون خالی نباشه. (1467970) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۴۳:۱۹
من به شخصه کسی را می شناسم که با اینکه فقط یک سال از اخذ مدرک دکتری اش گذشته و دکتری را هم با مقاله ای کم جان وووو گرفته حالا در یک دانشگاه دولتی هیات علمی است و خودش دارد دانشجوی دکتری تربیت می کند.!!! دانشگاهها برای اینکه از بودجه ی دانشجوهای دکتری بهره مند شوند با اعتبار یک استاد با تجربه مجوز گرفتن دانشجوی دکتری را از وزارت علوم میگیرند اما در عمل این دانشجو را نه ان استاد با تجربه بلکه دکترهای تازه کاری که در بسیاری موارد در مدرکشان خدشه است تربیت میکنند. بگذارید رو راست باشیم خیلی از ماها فوق لیسانسها و حتی دکتراهایی را میشناسیم که به سختی میتوانند در رشته ی خودشان به یک دانش آموز دبیرستانی درس بدهند و از پس سوالهاش بربیایند. (1467973) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۵۹:۰۸
این هم نتیجه سیاست غلط آقای کامران دانشجو هستش نه مشکل اون استاد تازه کار. (1468294) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۴۵:۳۰
سلام
محظوظ شدم از خواندن این مطلب
تنها یک کلام ، ختم کلام ، احسنت. (1467979) (alef-10)
 
مهندس
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۵۰:۰۵
واقعا مبحث عالی بود و بسیار روشنگر..
این مشکل ظرف 5 سال آتی مهمترین معضل خواهد شد...بیکاران فارغ التحصیل مقاطع تحصیلات تکمیلی شک نکنید...
کارشناسی ارشد برق
موفق باشید (1467990) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۳۹:۳۴
همین الان یک معضل بزرگ فوق لیسانسهایی است که کار لیسانس را هم بلد نیستند (1468249) (alef-10)
 
احمد
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۵۳:۱۴
عالی بود .حرف دل ما روگفتی! (1468003) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۵۷:۳۱
بسیار عالی بود. واقعا کیف کردم. ولی صد حیف که نرود میخ آهنی در سنگ. اگه میرفت ملاک کاندید شدن در مجلس شورای اسلامی مدرک سخیف کارشناسی ارشد نبود بلکه کارنامه خدمات و کفایت ها بود. (1468015) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۴:۵۸:۱۳
جانا سخن از زبان ما می گویی.من نمیدونم اینایی که با 60 70 میلیون دکترا می گیرن تا کلاس داشته باشه اینا دیگه کجای کارن
نظام آموزشی داغونه به خدا و روز به روز هم فاجعه تر می شه (1468019) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۰۰:۱۷
ممنون
به نظر من دقیقا چیزی رو نوشتی که واقعا وجود داره (1468027) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۰۶:۱۸
کاملا با نظر نویسنده موافقم. مدرک فعلا در مملکت چیزی در حد چشم و هم چشمی و پز دادن است. ضمن اینکه دارندگان مدارک بالاتر هم دیگر تن به هر کاری نمی دهند، با هرکسی ازدواج نمی کنند و خلاصه شان خود را بالاتر می دانند. یعنی با افزایش مدرک زوال معنویت بیشتر مشاهده می شود. (1468051) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۳۲:۱۴
با افزایش مدرک زوال معنویت بیشتر مشاهده می شود؟!!! این جمله شاید برای آنهایی که میخواهند در پز دادن کم نیاورند درست باشد اما هستند افرادی که جوانی شان را روی درس خواندن گذاشتند و بسیار بی ادعا هستند. (1468487) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۹:۲۷:۴۸
هر کاری یعنی چی؟ یعنی بری راننده و بازاریاب و کارگر ساختمان بشی؟
فرزندان مسئولین و افراد پارتی دار و افراد سهمیه دار مشاغل خوب اداری ودولتی داشته باشند ولی ما با مدرک فوق لیسانس بریم کارگری؟ تازه اگر هم بخواهیم نمیشه چون سنمون از 30 بالاتر هست.

البته در مورد ازدواج، الزاما همه اینجور نیستند. (1468573) (alef-10)
 
حمید
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۲۵:۰۹
صحیح است دوست عزیز. ولی حالا ما که دکتری گرفته ایم چه کنیم؟ (1468096) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۰:۵۵:۴۰
برگرد ببين به قد و اندازه مدرك ات توان كسب كردي يا نه ؟ اگر نقصي در كار بود نقايص را جبران كن و تلاش كن در قبال هزينه اي كه برات شده ، بهره و فايده داشته باشي!   (1468986) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۷:۵۰:۵۴
به آموزشگاههای فنی حرفه ای رفته کمی هم کار مفید یاد بگیرید (1469150) (alef-10)
 
ebi
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۳۰:۲۵
واقعا همینطور هست که میفرمایید اخذ مدرک وسیله برای گذران وقت ناشی از بیکاری و برای خانمها باعث عدم ازدواج شده است (1468107) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۱:۱۴:۱۴
مدرک الزاما مانع ازدواج نیست.
گرانی و بیکاری و مسکن، و فرهنگ غلط و تجملاتی ما ایرانی ها باعث عدم ازدواج هست.
پسر به خاطر ترس از بیکاری و مشکلات اقتصادی و مهریه، پا پیش نمیذاره و دختر اگر خواستگار داشته باشه به خاطر ترس از جهیزیه.
ازدواج با این تجملات و مراسم و رسم و رسوم غلط تبدیل به یک کالای لوکس شده.

درصورتی که اگر جهیزیه و مهریه حذف میشد و حق طلاق دو طرفه میشد. حداقل یک قسمت اصلی، از موانع برداشته میشد.
خانم ها وقتی خواستگار ندارند و کار هم نیست مجبور میشوند ادامه تحصیل بدهند، مثل آقایان، که اونا هم از سر بیکاری ادامه تحصیل میدهند. (1469522) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۳۱:۰۷
قشنگ بود دوست من. کاملا با شما موافقم و شرایط شما را دارم. (1468111) (alef-10)
 
مجتبی
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۴۴:۳۷
نکته بسیار مهمی است.اضافه میکنم که هر مقدار که سطح مدرک دانشگاهی یکنفر بدون داشتن سابقه کار بالا برود صرفا باعث محدود شدن انتخابها و بسته شدن دست و پایش در زمینه اشتغال و سایر فرصتها دارد. (1468138) (alef-6)
 
بیژن
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۵:۴۸:۱۷
مطلب جالبی بود.
البته بیشتر قابل توجه دانشگاه آزاد اسلامی با ورودی دکترای بالای 30 نفر در هر گروه و یا دکترای پولی برای بچه پولدارها که فقط پول دارند. (1468149) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۰۰:۵۵
متأسفانه امروز مدرک گرایی تبدیل به یک بیماری اجتماعی شده است و تبلیغات تلویزیون درباره کنکور دکترا هم به این معضل دامن می زند. (1468178) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۲۳:۵۴
من عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد هستم
فارغ التحصیل ارشد مکانیک و دانشجوی دکترا در تربیت مدرس .
4 روز در هفته بیکارم و طلا فروشی باز کردم/ (1468215) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۰:۵۶:۵۳
سلام
خوب فکر کردی پولهای هیئت علمی را کجا بکار گیری؟؟؟ (1468987) (alef-10)
 
ُسید
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۳۹:۵۳
جانا سخن اززبان ماگفتی،ایکاش بیش از این میگفتی!
واماسخن گفتن ازمدرک لیسانس وبالاترفلان وبهمان پیش من سیکلم! گاه باعث خنده وگاه باعث حسرت است،خنده بدلیل اینکه طرف صاحب مدرک "گاهی"حتی ازنوشتن صحیح نام ونام خانوادگی خودعاجزاست وآنراباشبیه دانستن دستخطش به نسخه نوشتن پزشکان توجیه میکند! وحسرت ازاینکه چراخیلی ازکسانی که میتوانندباهمین مدرک سیکل یادیپلم قدیم بسیاربهترومؤثرترازدارندگان برخی از مدارک آنچنانی درچرخه علمی،فنی،واقتصادی کشورفعال باشندبعلت مدرک گرا بودن ادارات،سازمانهاوکل مؤسسات مملکت به پستوئی رانده شده اند!؟ اینجانب دراینموردمقاله ای به سایت وزین الف نوشتم که هیچگاه رنگ نور را بخودندیدودر تارکی هارددیسک سرورالف مانداگر "دلیت" نشده باشد! درآن نامه گله وپیشنهاد وراهکارهایی برای استفاده ازافراد "بی مدرک اما باسواد" مطرح شد،که بسیاری ازاین افرادازجمله خودبنده بعلل مختلف فرصت ورودبه دانشگاه وأخذمدرک نیافتند امااگرتستی علمی وفنی درزمینه حرفه یادانش آنهابعمل میآمدبسیاری ازصاحب مدرکهای چنین وچنان درطرزفکرشان نسبت به اهمیت "مدرک"ونه اهمیت دانش اندوزی تجدیدنظرمیکردند،بدون تقلیل ازشأن علم ومدرک وزیرسؤال بردن آن دراین نوشتارقصدبراینست که همه چیزاززاویه مدرک ونوع آن ودانشگاه محل أخذمدرک دیده نشودوشایسته سالاری درکشورتااین سطح نفوذکندکه افرادبدون نگاه صرف به نوع مدرکشان،بلکه براساس "دانش واقعی و تجربه عملی" آنان موردارزیابی قرارگیرندو برای تشخیص سره ازناسره فرصتی به همه داده شود،باید بین دارنده "مدرک صرف" و دارنده "دانش و تجربه" تمایزقائل شدتادرآینده دانشجویان بیش از اهتمام به "أخذمدرک کمی" برای "کسب علم و دانش کیفی" وارددانشگاه شوند إنشاءالله (1468250) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۶:۵۲:۴۶
در ایران هر کس دکتری نخواند مفت و مناسب آینده خودش را تباه کرده است. اگر زبده ترین مهندس باشی در بهترین حالت دستیار چندم یک استاد بی سواد دکتر خواهی بود که فقط و فقط به واسطه مدرک دکتری و عضو هیأت علمی بودن هزار و صدجا مدیر و مشاور است و هم کار فرما میداند در کار سر رشته ندارد و هم خودش. اما کارفرمای دولتی راحت تر است بگوید دکتر فلانی و استاد فلان دانشگاه نظرش این بود تا بخواهد دفاع کند که نظر فلان کارشناس این بود.
واقعیت این است دانشجویان مستعدی که دکتری نمی خوانند و جذب بازار کار می شوند آینده خود را برای همیشه تباه می کنند و در بهترین حالت باید پادوی یک دکتر بیسواد بشوند.
آینده بچه های مردم را خراب نکنید. دانشجویان عزیز فقط یک چیز برای موفقیت مهم است آنهم نمره و مدرک دکتری همین. تجربه و یادگرفتن کار در موفقیت شما هیچ نقشی ندارند فقط مدرک مهم است . آینده خود را تباه نکنید.

کافی است جایگاه اجتماعی، میزان حقوق، فرصتهای شغلی پیشنهادی ( اعم از پستهای مدیریتی و سیاسی، کارهای مشاوره ای و پروژه ای ) یک دکتر و استاد دانشگاه کاملا معمولی بدون هیچ استعداد خاص را با موفق ترین مهندسی مقایسه کنید که میتواند در زمینه کار خود شق القمر کند.

قصدم جسارت به جایگاه استاد و دانشگاه نیست. استاد و دانشگاه برای پژوهش و تولید علم هست انتقاد من به بازار کار دولتی ایران هست که سعی می کنند کارهای ناموفق خود را با امضای دکتر و هیأت علمی توجیه کنند.

تا زمانی که کار و کارفرما دولتی است همین آش و همین کاسه خواهد بود. (1468272) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۱:۱۱:۵۳
بچه جون این مال 20 سال پیشه
الان واسه هیئت علمی شدن تو چلغوز آباد هم پوزیشن خالی گیر نمیاد. جوگیری ها (1468997) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۸:۳۱:۰۹
با سلام

ماشالا به این همه ادب و شعور که در نوشتار شما موج میزند! آخرش برای این که کمی ژستِ روشنفکری هم بگیرد اضافه می کند "البته قصد جسارت به استاد و دانشگاه ندارم"!!

حالا فهمیدید که چرا بعضی از اساتید دانشگاه بعضی از شما دانشجویان را دوست ندارند؟ دقیقا به همین دلیل که احترام بزرگتر خودتان را نگه نمیدارید.

"ادب مرد به ز دولت اوست"

یک استاد دانشگاه (1469201) (alef-10)
 
شیخی
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۷:۰۶:۴۸
kآفرین مدارک بلاتر گرفتن تعویق تزریق بیکاران به جامعه است (1468315) (alef-10)
 
یک استاد الاحقر
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۷:۱۸:۱۰
مقاله جالبی بود و به انتخاب نویسنده مقاله احترام می گذارم. اما توجه به چند نکته ضروری است:
1. در تمام دنیا سن داوطلبین برای ورود به دوره دکتری اهمیت زیادی دارد. معمولا افراد در زیر 30 سالگی دکترای خود را تمام می کنند.
2. داشتن نان شب از واجبات است اما به معنی فراموشی امر تحقیق و پژوهش که دوره های دکتری هم یکی از ارکان آن است نیست. برای توزیع منطقی سرمایه، دولتها بودجه پژوهشی را بر مبنای درصدی از تولید ناخالص ملی تعیین می کنند، لذا در فقیرترین کشورها هم بودجه پژوهشی برای طرحهای بنیادی می تواند وجود داشته باشد. در کشورهای پیشرفته بودجه پژوهشی معمولا 2 درصد تولید ناخالص ملی و در برخی کشورهای درحال توسعه است ممکن است به 3 درصد هم برسد (برای این که عقب ماندگی خود را جبران کنند) و در کشور ما زیر 1 درصد است. این مانند پدری است که فقط به فکر سیر کردن شکم بچه هایش هست و برای تحصیل آنها حاضر به خرج کردن نیست.
3. توجه به امور جاری و حل مشکلات آن مشابه آن چه در مورد سقوط هواپیما گفته شد بسیار مهم است اما غفلت از دانشهای روز و عدم توجه به علم آفرینی به معنی این است که قبول کنیم می خواهیم همیشه چند قدم عقب تر از دنیا قرار بگیریم. فکر کنید چه قدر خوب بود ما با این فرهنگ غنی که داریم در زمان گالیله و نیوتن در قرن هفدهم میلادی سهمی در علم روز داشتیم البته اگر کارهای گالیله و نیوتن را به اندازه مدیران صنعتی و مردان سیاسی آن دوره مهم می دانید! من معتقدم بشریت تا ابد مرهون کاری است که گالیله و نیوتن انجام دادند، اما در مورد هیچ سیاستمدار یا مدیر صنعتی نمی توانم چنین قضاوتی کنم. یادآوری می کنم که آن دوره مصادف بود با دوره شکوه شاهان صفوی. آیا با آینده نگری بیشتر نمی توانستیم جلوتر از این باشیم؟
4. مطالب فوق به معنی موافقت با گسترش دوره های دکتری نیست بلکه اتفاقا باید این دوره ها محدود گردند و به جای مدرک دادن به افرادی که برای این دوره ها مناسب نیستند به دنبال پیشرفت کیفی در دوره دکتری و تمرکز روی معدود افراد واجد شرایط باشیم. (1468338) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۲:۵۰:۰۲
زیر سی سالگی رو جوک گفتید دیگه؟بسیاری از دکتراها بین 30 و 40 یا بالاتر هستند. (1469063) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۶:۴۱:۲۷
در ایران سن شان بالاست چون به اشتباه فکر می کنند اول بروند تجربه کسب کنند بعد بیایند دکترا بخوانند. در دانشگاههای معتبر جهان با سن بالای 30 سال نمی توانید به راحتی پذیرش بگیرید. (1470345) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۰:۳۰:۴۳
من در فرانسه درس خواندم اتفاقا قریب به اتفاق دانشجویان دکتری کمتر از 30 سال داشتند. (1471174) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۱۹:۳۲:۴۵
اینطور نیست بسیاری از دانشگاه ها میانگین سنی دکترای خود را زده اند و بالای سی سال هستند و من حتی چهل و چند سال هم دیده ام لذا فکر می کنم دوستان دارند تخیلاتشان را می نویسنند به جای این کار بهتره به سایتهای دانشگاه های معتبر مراجعه کنید (1473890) (alef-10)
 
حسین
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۷:۳۲:۵۸
با سلام
مطلب قابل تانل و ارزشمندی است.
بنده هم با همین نگاه جنابعالی پس از اخذ فوق لیسانس در شرکت های خصوصی و دولتی وزارت نیرو بیش از ده سال کار کردم و نتایج کارهایم نیز در برخی از جلسات ملی طرح و مورد تایید قرار گرفت.
ولی پس از مدتی متوجه شدم که سیستم به عنوان شما و عنوان هیات علمی بیشتر از تخصص شما اهمیت می دهد.
نتیجه چه شد این شد که بنده با سن بالای 40 در حال حاضر در یکی از دانشگاه های خوب کانادا در حال تحصیلم فقط به این خاطر که دیدم نظریات کارشناسی اینجانب با بیش از ده سال سابقه کاری موفق در مقابل مدرک دکتری مهر خشک نشده ای که عضو هیات علمی ... است هیچ ارزشی ندارد.

شاید باور نکنید اما بابا به پیر ، به پیغمبر من با مدرک فوق لیسانس ، شاگرد اول ، نخبه و ... به مدت یکسال و نیم شروع خدمت با یک فوق دیپلم همکار بودم و به حمدالله هر چه از صنعت، پایه ای یاد گرفتم را مدیون ایشان هستم و هنوز به اون دوران افتخار می کنم

چرا دل به عناوین بسته ایم، من خودم معلول این سیستم غلط هستم بجای اینکه در ایران باشم و به کشورم خدمت کنم مجبورم در ینگه دنیا درس بخوانم تا مدرک بگیرم تا در کشورم به دلیل مدرکم به نظریات تخصصی ام بها دهند نه خاطر درستی آنها.
در جایی که من درس می خوانم از بین بیش از 50 تا دانشجوی تحصیلات تکمیلی مهندسی تنها سه تاشون کانادایی هستند دو تا فوق لیسانس یکی دکتری .
عملا تحصیلات تکمیلی در کانادا در انحصار دانشجویان خارجی و بیشتر از آسیا و آفریقا هست و خود کانادایی ها رغبتی به ادامه تحصیل ندارند.
دلیلش کم بودن هوش ، استعداد و ... نیست دلیلش اینه که اینا با لیسانس کار پیدا می کنن و اگه فوق لیسانس داشته باشن کار کمتر میشه و عملا با دکتری کار پیدا کردن خیلی سخت میشه. برای همین خودشان با مدرک لیسانس می رن سرکار.
حالا تو ایران برای کار پیدا کردن باید فوق لیسانس و دکتری داشته باشی که اونم درد صنعت رو دوا نمی کنه چون دیگه شما به خودت اجازه نمی دی دست به هر کاری بزنی ( شایدم دیگه اعتماد به نفسش رو نداری). (1468366) (alef-10)
 
mHaghighat
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۷:۵۸:۱۰
بحث ادامه تحصیل عادت وار و بی هدف تنها مشکل ما نیست. کلا ما ایرانیا عادت کردیم به فرار به جلو. تمام زندگی خودمون رو میکشیم که ادامه تحصیل و شغل فلان و درآمد فلان ... ولی حتی اگه (تازه اگه) موفق بشیم باز این تشنگی بیمار گونه تموم نمیشه و دنبال یه تز جدید میگردیم.

دلیلش رو هم بزارید بگم چون هیچ وقت به ندای دلمون گوش نمیدیم و دنبال خوشبختی واقعی نیستیم. مسیر زندگی رو یک سری فرمول های منطقی عمومی برامون تعیین می کنه نه دلمون. نمونش هم انتخاب رشته نرم افزاری و کلی. یا انتخاب شهر زندگی. یا شغل. هیچ چیز رو خودمون و بر مبنای میل قلبی انتخاب نمی کنیم. برای همین هم به هر کجا که برسیم باز احساس بدبختی و کمبود می کنیم و فکر میکنیم با پول و مدرک و شغل بالاتر مشکلمون حل میشه!!

بیایید جرات داشته باشیم و به فرمول های عمومی جامعه نه بگیم و راهی رو برای زندگی انتخاب کنیم که خودمون باش احساس خوشبختی می کنیم و مخصوص خودمونه. (1468417) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۰۲:۲۰
با سلام

من در سال84 در رشته مهندسی فارغ التحصیل شدم و قصد ادامه تحصیل نداشتم اما کم کم به مدیریت علاقمند شدم و چهار سال بعد از کارشناسی درسم را در دانشگاه تهران ادامه دادم مثل جماعت کارشناسی ارشد گرفته فورا اقدام به ادامه تحصیل در دوره دکترا نکردم با اینکه بسیار علاقه دارم و مسیر زندگیم را تحقیقاتی در نظر گرفته ام اما متاسفانه همین جماعتی که فکر می کنند از روی این صندلی باید بروند روی صندلی دیگر بنشینند و فوق و دکترا بخوانند و می دانم که اکثرا حرفی هم ندارند مانع افرادی میشوند که واقعا علاقه به ادامه تحصیل دارند این ازدحام باعث می شود اندک افرادی هم که باید محقق شوند در بین این عده گرفتار شوند.
آسیبهای این تفکر که هر طور شده دکترات رو بگیر بسیار زیاده
در دوره های دکترای داخل هم متاسفانه بیشتر وقت دانشجو تلف می شود و به بلوغ علمی مورد نظر منتهی نمیشود. (1468423) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۲:۲۵:۳۲
دوست عزیز، شما که دکترا نگرفتی از کجا می تونی آسیب شناسی دکترا بکنی؟
این همون اشکالی است که به نویسنده متن هم برمی گرده.
ایشون ادعا می کنند که وقتی کارشناسی خوندند بعد از چند سال به زور اطرافیان رفتند و کارشناسی ارشد گرفتند، اما الان خود را صاحب نظر و توانمند در تدرسی و تالیف در موضوعات کارشناسی ارشد خودشون می دونند. این خودش نقضی است بر غرض مقاله، یعنی اگر دکترا هم می تونستند بگیرند و یا می گرفتند، شاید الان به کار مفیدتری مشغول بودند.
به نظر من این که فردی بخواد ادامه تحصیل بده یا نه می تونه از لحاظ شخصی قابل بررسی باشه، اما آسیب شناسی دکترا رو باید کسانی بکنند که این دوره رو طی کرده اند و یا باید یک پژوهش از افرادی که دکترا گرفتند به شیوه علمی انجام بشه، نه کسی که خودش دکترا نداره با حساب و کتاب سرانگشتی برای عالم نسخه بپیچه! (1469046) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۲:۵۸:۰۴
حرفتون کاملا پرت و پلا بود. با احترام (1469760) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۵:۳۲:۱۷
دوست عزیز بنده دکترا ندارم اما با دانشجویان دکترا در ارتباط هستم اتلاف وقت دانشجوی دکترا را خودشان بیان کردند و ازدحام افرادی که شایسته نیستند را هم خودمان داریم میبینیم که به کنکور دکترا منجر شده و ظرفیتها هم داره چند برابر میشه اخه این چه جوکی است شما می فرمایید. برای اسیب شناسی دکترا هم نیاز به دکترا گرفتن نیست .این اسیب شناسی از طریق یک پایان نامه ارشد هم قابل انجام است.
بحث بر سر این است که بسیاری افراد دکترا گرفتن را هدف خود می دانند بدون توجه به استعدادها و قابلیهای خودشان و مانع افراد محقق واقعی می شوند
حداقل ده سال است که در سیستم اموزش عالی ایران هستم و مشاهدات خودم را بیان کردم اینطور که شما می فرمایید هیچکس نباید اظهار نظر کند بجز خودشان
وضعیت دکترای داخل هم به نظر بنده و طبق مشاهداتم اسف بار است به همین دلیل در کنکور داخل شرکت نکردم با اینکه امکان قبولی برای بنده فراهم بود.(رزومه قوی و معدل بالا)
دکترا گرفتن به هر قیمتی خودش یک آسیب است من افراد بسیار زیادی را می شناسم که پایان نامه ارشدشان را سرهم بندی کردند و الان دارند دکترا می خوانند (1470174) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۱۰:۱۰
بسياري از دانشجويان و فارغ التحصيلان مقطع دكترا از نظر علمي بسيار ضعيف هستند چون منظور آن ها از ادامه تحصيل كسب علم و دانش و مفيد بودن براي جامعه نبوده است. (1468436) (alef-10)
 
لاله
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۲۹:۴۵
وقتی مسئولان با افتخار اعلام میکنند که ظرفیت دانشگاهها بیشتر از تعداد داوطلبان شده، چه انتظاری میشه داشت؟ اینکه به زور مردم را وارد دانشگاه (البته برخی فقط اسم دانشگاه دارند) کنیم آیا افتخار است یا اسباب سرگرمی؟ (1468482) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۴۳:۱۳
خب بنده هم شبیه نویسنده محترم هستم البته معدلم خیلی بالا نبود در دانشگاه شریف!
بعد از دو سال امتحان فوق دادم و اولین رشته که الکترونیک صنعتی اصفهان بود را اوردم ولی بعد از 6 جلسه احساس کردم نه تنها چیز مفیدی به معلومات من اضافه نمیشه بلکه مقدار زیادی وقت با ارزش هم تلف میشه.
یک دلیل عمده اغلب جوانان برای ادامه تحصیل عقب انداختن سربازیه بلکه فرجی بشه!
یک دلیل دیگه اینه که به هر حال وارد بازار کار شدن هم تجربه میخواد و هم سرمایه و با تحصیل مداوم کار امروز به فردا موکول میشه باز هم بلکه فرجی بشه.
خود من به خاطر اینکه هم رشته پدرم بودم و از بچگی با رشته خودم اشنایی داشتم و پس از لیسانس هم کارهای زیادی در این رشته کردم نیازی به قوق احساس نمیکردم و حتی عملا در خیلی از مباحث به راحتی جلوتر بودم و دوستان دکتر و ارشد بنده در خیلی زمینه ها از من کمک میگرفتند و میگیرند.
در مورد بنز و بی ام او هم موافقم و در جواب دوستی که گفته بود پس دکترای مکانیک برای چیه باید عرض کنم که وظیفه دکتر وسعت دادن مرزهای علمه،علمی که ممکنه ده سال یا حتی 100 سال دیگه وارد حوزه صنعت بشه.
ولی دلیل اصلی این مدرک گرایی،نبود تولید توی مملکته.
وقتی که تولید و به تبع اون مالیات بشه محل اصلی درامد یک کشور،خود به خود تجربه و کار اهمیتش از علم محض بیشتر میشه و ممکنه در امد یک تکنسین ماهر از یک استاد دانشگاه بالاتر باشه.
مقصر اصلی جوانان نیستند و سیستم هست. (1468508) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۴۴:۱۴
چرا مدتي است تخريب چهره دكترها در دستور كار مهندسان صنعتي قرار گرفته؟
اگر شما ادعا مي كنيد كه كار بزرگتري انجام مي دهيد (يعني به مديران اقتصادي مملكت ـآموزش مي دهيد) بنده هم دهها مقاله علمي نوشته ام با ارجاعات زياد!

اصلا نوشتن اين متن چه لزومي داشت؟؟!!
كه بگيد درست كاري كرديد كه دكترا نگرفتيد؟!! و اونايي كه دكترا گرفتن اشتباه كردن؟!!!

بنده دكترا گرفته ام و با شبكه اي از اساتيد كشورهاي ديگر مشغول كار علمي هستيم، بسيار هم راضي هستم... (1468510) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۱:۳۹:۳۸
عزیز دل مقاله ای که به درد صنعت ینگه دنیا می خورد فایده ای ندارد . هر موقع توانستی چیزی بسازی و آنرا صادر کنی و اشتغال ایجاد کنی اونوقت خودت می فهمی قضیه چیه. (1469021) (alef-10)
 
سعید
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۱:۵۰:۱۸
شما با نوشتن این مقالات چه خدمتی به جامعه می کنید. مهم نیست که شما راضی باشید. مهم اینه که بتونید با سرمایه گذاری که مملکت روی شما کرده (کم یا زیاد) به درد جامعه بخورید.
بنده خودم ارشد مکانیک شریفم. دقیقا همین معضل مقاله محوری در دانشگاه ها باعث شدبرای دکترا حتی ثبت نام هم نکنم. حالا شما بفرمایید واقعا چند درصد مقالات به درد می خورند. چرا کشورهای جهان سوم بیشترین تعداد مقاله در زمینه های فنی مهندسی رو دارند. (1469030) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۵۰:۰۷
این نشون میده شما نمی دونید مقاله یعنی چی! بنابراین در مورد مقاله اظهار نظر نکنید. (1469464) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۲:۵۳:۳۲
نه بحث این است که همه نباید فکر کنند که تحصیلات را باید تا دکتری ادامه دهند از هر صد نفر اندک افرادی هسند که محقق واقعی هستند . برگزار کردن کنکور دکترا و گرفتن وقت محقق واقعی اینها همه اسیبهای هجوم دوستان به سوی دکتراست.
محقق واقعی نمیتواند وقتش را صرف کنکور دکترا کند و... (1469064) (alef-10)
 
mHaghighat
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۲:۰۲:۱۶
بنده به عنوان یک مهندس و یک دکتر که هر دو محیط رو دیده و کار کرده باید عرض کنم که در ایران هر دو یک اندازه ضعیف هستند. یعنی همون اندازه که دکترهای ما ضعیف هستن مهندس ها هم مهندس نیستن!
کار اصلی که تو کشور ما انجام میشه از جنس تکنیسینیه!
به علاوه بعضی رشته ها ماهیت مهندسی دارن و در این رشته ها معمولا صنعتی ها بهتر از دانشگاهی ها تخصص دارن و این مختص ایران نیست. (1469629) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۴۶:۵۵
با ایجاد دانشگاههای پیام نور، علمی کاربردی و سایر موسسات ابهت علم و دانش در این مملکت از بین رفت. اونی که همه چی داره اما علم نداره وقتی میبینه مثلا پسر خالش درس خون بوده و مدرک داره برا کم نیاوردنم که شده میره از یکی از این دانشگاهها مدرک میگیره. اینه که علم بی ارزش میشه. (1468512) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۲:۱۰:۵۵
نه دوست عزیز!
آنچه که باعث بی ارزش شدن علم شده ناکارآمدی همون فارغ التحصیلهای دانشگاههای مثلا معتبر در عرصه واقعی علم و فن آوریه (1471322) (alef-10)
 
حامد قریبی
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۸:۵۰:۵۸
با سلام به نویسنده مقاله و دوستان محترم
مطلب بسیار جالبی هست و بسیاری از درد هارو بیان کرده. اما ریشه اصلی این مشکلات واقعا کجاست؟ آیا ما مدرک گرا شدیم؟ دلیل چیه؟ چرا همانند کشورهای دیگه به دنبال کار عملی نیستیم؟
به نظر من موضوع خیلی ساده هست، " اتکای بیش از اندازه به فروش نفت". وقی دولتی و ملتی ببینه که تمامه نیازهای اون با فروش نفت برطرف میشه و فقدان انسان های آینده نگر سبب از دست رفتن ذخایر فکری و نفتی ما هر دو در یک زمان میشه. شما فقط واسه یه لحظه نفت رو از ایران بگیرید. چه اتفاقی رخ می دهد؟ جدا از ورشکستگی کامل، جامعه شروع به تولید میکنه، منابع مادی توسط منابع انسانی به ابزاری برای کسب درآمد تبدیل میشه. فضای اشتغال باز میشه و محیطی برای تبدیل شدن هزاران لیسانس بیکار به کارشناس های زبده پدید می آید. موفقیت همیشه از کامل بودن نیست، موفقیت خودش کامل بودن هست و از نقص به وجود می آید. چرا اینقدر انسان بیکار وجود داره؟ خیلی سادست، چون به اون ها نیازی نیست. همون سودی رو که یک فرد میتونه با کار کردن برای جامعه به ارمغان بیاره، فروش نفت به راحتی جبران میکنه. موفیت یک اقتصاد یعنی پیدا کردن مهمترین مشکل در وحله اول و پول نفت مثل پرد ه ای همه اون هارو پوشونده. اگه در ایران یک مدیر اشتباه کنه ما نمیفهمیم، چرا؟؟ یک مدیر وظیفه اش انجام پروژ ه های کاری هست، شکست هر پروژه یعنی از دست رفتن تمام هزینه مربوطه. اگه هزینه به وسیله کار سخت و انسانی به دست اومده باشه، جامعه به راحتی از اون نمیگزره. این خود باعث تولد مدیران لایق از دل اشتباه ها میشه. ولی الان چی؟ پول نفت به راحتی مشکل رو پوشونده و مدیر بر جای خود و جامعه بی خبر از آن!!!!
این مشکلات در عین حال که دلایل بسیار ساده ای، حداقل از نظر بنده، دارد ولی ریشه در استخوان جامعه دارد. به نظر من تنها راه حل یک استخوان که به اشتباه جوش خورده، شکستن دوباره و از نو جوش خوردن هست. همراه با درد و رنج ولی پایانی بس بهتر از آنچه هم اکنون داریم.....
با تشکر (1468518) (alef-10)
 
مهدی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۱:۴۶:۰۷
مطلب شمارا درمورد مضرات داشتن نفت خواندم .
پس تحریم ها هم خوبه چون باعث بیداری وباعث تلاش وکوشش بیشتر درمامیشود .
ما اگربتوانیم نفت رابه فراورده تبدیل کنیم خیلی بهتراز فروش آن است چون هم تولید علم می شود وهم تولید ثروت .تولید اشتغال و.... (1469026) (alef-10)
 
حامد قریبی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۱:۲۰:۵۲
به نظر من تحریم ها اصلا خوب نیست. چرا؟ چون رابطه ما رو با بازار های جهانی چه از نظر واردات و چه از نظر صادرات قطع میکنه. برای ساختن یک اقتصاد بر پایه سرمایه انسانی، یک کشور نیاز به داشتن ماده خام و همچنین بازار برای فروش دارد. کمتر کشوری پیدا میشه که تمام ماده خام ها رو داشته باشه، پس نیاز به واردات بعضی از مواد خام و دیگر نیاز هامون داریم تا بتونیم تولید کنیم و کسب در آمد داشته باشیم. تحریم همه اینهارو از ما میگیره و من هم مشخصا در حرف های قبل از خوبی تحریم نگفتم. فروش فرآورده های نفتی هم بخشی از همین پروژه میتونه باشه، ولی تولید علم اون مختص به خودش هست و به تنهایی فایده ندارد. برای مثال تولید یک ماده خاص نیاز به وجود چندین بخش علمی دارد. به نظر من تحریم ها باعث سکون جامعه میشه نه بیداری و با توجه به مضرات تحریم ها کوشش رو هم از جامعه میگره، کارخانجات بدون ماده اولیه و بازار برای فروش به علاوه تورم بالا به هیچ عنوان بستر مناسبی برای رشد متخصصان زبده رو نمیتونه فراهم کنه. یک کشور اگه بتونه به این درجه از اقتصاد برسه، مثل ژاپن و بسیاری دیگر، جامعه بین المللی به سختی میتونه اون رو تحریم کنه، با تحریم همچین کشوری در واقع خودش رو از داشتن تولیدات با کیفیت محروم کرده. ولی در نقطه مقابل، به راحتی مارو تحریم می کنند، به دلیل اینکه باز هم به راحتی نفت مورد نیازشون رو کشورهای عربی با خوشحالی تامین می کنند. (1469534) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۹:۲۴:۵۵
لیسانس کامپیوتر گرفتم سال 87 اما تا همین الان بی کار هستم به علت نداشتن سابقه ی کار. یک جاهایی هم کارهایی کردم، اما چون بیمه نداشتم جزء سابقه ی کار حساب نمیشه.
از سر بیکاری رفتم مدرک فوق لیسانس هم گرفتم البته در یک رشته ی دیگه، مدیریت.
الان 31 سال سن دارم، از سن استخدام هم گذشته ام، آدم میمونه باید چه کار کنه دیگه. متاسفانه فارغ التحصیلی من مصادف شد با حضور احمدی نژاد و نابودی اقتصاد ایران.
احتمالا از سر بیکاری برم مدرک دکترا هم بگیرم!!! (1468566) (alef-10)
 
استاد رشته مهندسی
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۱۹:۴۰:۰۱
آیا منظورت از تالیف کتاب واقعا تالیفه. حودت میدونی که تقریبا 100 درصد کتابهای رشته های مهندسی در حد اعلاش می تونه گرد آوری باشه نه تالیف. تازه این گرد اوری هم بایستی توسط یک کسی که حداقل سالها تو همون موضوع درس داده باشه انجام بشه تا انسجام کافی رو داشته باشه. لطفا از لغت مولف به جا استفاده کنیم. (1468588) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۰:۲۴:۳۶
تحلیلت بسیار عالی بود اینا حرف هایی که ما سال هاست داریم در جمع های دوستانه می زنیم و می دانیم که صدایمان به جایی نمی رسد و برای تسکین خود می گویم (1468656) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۰:۳۳:۰۳
خیلی بی سوادی!
هنوز نفهمیدی درس چیه و واسه چیه!
کتاب تالیف کنی و آموزش بدی به مدیران با یک ارشد بی ربط به کارشناسی؟ (1468670) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۰:۳۸:۳۳
اهداف و رویکرد شما قابل احترام اما خیلی به تحصیلات تکمیلی بدبین هستید. اگه کشور با رویکرو شما پیش می رفت حالا حالا باید تولید دوره های فوق لیسانس و دکتری برای دانشگاههای ما دور از دسترس میشد.
به مود تحصیلات تکمیلی کشور ما در خیلی از حوزه ها به مرز دانش نزدیک شده ایم. اگر یک مقدار تبادل علمی با دنیا بهتر شود و زبان انگلیسی مانع ارتباط ما نباشد خیلی بیشتر از اینها استعداد نزدیکی به مرر دانش را داریم.
اینکه کسی مثل شما تصمیم بگیرد راه ادامه تحصیل را انتخاب کند یا کا دقیقا بستگی به علاقه و تحلیل منفعت هزینه فرصتهای شغلی وی دارد. ایده شما نمی تواند یک فرمول قابل تجویز برای همه بتشد. (1468678) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۰:۴۲:۱۶
من هم كارشناسى ارشد هستم و شغلم زيگزاگ دوز . . . (1468686) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۰:۵۰:۱۹
نگاه فوق العاده ای بود
واقعا چرا در مملکت ما این افراد در پستهای مدیریتی قرار نمیگیرند ؟ (1468695) (alef-10)
 
سعيد٥٧
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۰:۵۱:۱۶
با سلام
بابا كجاي كاري ، تازه بعضي ها به دكترا آنهم از نوع افتخاري ، پز ميدن . (1468697) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۰:۵۵:۵۵
عالی بود. (1468700) (alef-10)
 
محسن
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۱:۳۱:۳۵
دانشگاه هاپول می خواهندکی به این حرف هاگوش می کندضمنن کوشغل؟جوانان عمرشان رااین گونه می گذرانندتاازفساداخلاقی بگریزند والا اینقدرکه بی خیال اندحقوق بازنشستگان رانریخته اندهرماه همین شکل رامردم دارندکسی جوابگونیست گوش اگرگوش .... (1468733) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۰۰:۲۲:۵۶
دوست عزیز حقیقت واقعا در کلام شما نهفته است!
پول پول پول !!
اگر دانشگاه ها و وزارت علوم رویه خود را عوض کردند که نمی کنند باور بفرمایید ایران ره صد ساله را 10 ساله طی خواهد کرد.
ولی کو گوش شنوا (1470913) (alef-10)
 
مومن
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۲:۱۷:۰۲
احسنت خوب بود این رو هم میگفتی با این همه دکتر و مهندس مکانیک میخ منگنه و سوزن ته گرد مون هم از چین وارد میشه (1468781) (alef-10)
 
دکتر جواد
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۲:۱۹:۴۸
برادر شعبانعلی فقط چند سوال:

1- آیا فکر می کنید فقط شما این کشفیات بزرگ را داشته اید؟ آیا فکر نمی کنید این روز ها هر دانشجوی ترم اولی می داند که برای چه دانشگاه می آید و آخر قضیه را از همین الان می داند؟ فکر نمی کنید تنها چیزی که باعث می شود در این مورد کسی حرفی نزند فقط رودربایستی است که افراد نسبت به هم دارند؟

2- آیا دوستان شما که به شما می گفتند چرا دکترا نمی گیری واقعا منظورشان این نبود که "ای برادر برو یک مدرک دکترایی بگیر تا شاید وضعیت کار و بارت بهتر شود و بتوانی نانی در بیاوری"؟

3- آیا شما که این قدر آسمان و ریسمان به هم بافته اید پاسخ واقعیتان به دوستانتان این نیست که "ای برادران فعلا که کاروبار ما خوب است و توانسته ام یک شغل مناسب حال خودم گیر بیاورم و با این مدرک هایی که فعلا دارم چرخ زندگیم دارد می چرخد پس فعلا در این شرایط نیازی به مدرک بالاتر ندارم"؟

4- آیا اگر با مدارک فعلیتان شغلی که مناسب روحیه تان باشد و درامدی که چرخ زندگیتان را بچرخاند پیدا نمی کردید باز هم این آسمان و ریسمان به هم می بافتید و به امید یافتن موقعیت کاری بهتری ادامه تحصیل نمی دادید؟ (1468788) (alef-6)
 
ناشناس
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۳:۱۲:۱۱
کاملا با نظر نویسنده موافقم. من دانشجوی دکتری یکی از رشته های مهندسی هستم اما یک سال هم سابقه کار در صنعت رو ندارم. در حالی که در کشورهای اروپایی برای اخذ مدرک لیسانس در رشته مشابه من باید سه سال درس بگذرونند و بعد از اون دو سال در صنعت کار کنند تا بتونن مدرکشون رو بگیرند. حتی همچین روندی برای رشته های پزشکی هم در داخل ایران اجرا می شه و دانشجوها باید بیشتر از یک سال طرح بگذرونند. اما برای رشته های مهندسی تنها یک کار اموزی در حد یکی دو ماه وجود داره که اون هم عملا بیفایده است. تا زمانی که یک بازنگری اساسی در روند اموزش ما وجود نداشته باشه نباید انتظار تغییرات اساسی در کشور داشته باشیم. تا زمانی که نتایج پروژه های ارشد و دکتری در ایران به صنعت هیچ کمکی نمی کنه، وقت، انرژی و پول دانشجوها و اساتید و وزارت علوم داره بیهوده به هدر میره. خود من از انجام پروژه دوره دکتری ام احساس خوبی ندارم. بیشتر این پروزه ها اگر منجر به مقاله isi بشه از نظر اساتید دارای ارزشه، که صرف دادن مقاله هم نمی تونه تضمین کننده یک پایان نامه مفید باشه. در حالی که همه می دونند خارج از ایران پروژه های دوره دکتری رو صنایع مختلف اون کشور حمایت می کنن و برای انجام اون پروژه ها پولی پردات می شه که قسمتی از اون بورس دانشجو رو تامین می کنه.
از ما که گذشت اما ای کاش فکری به حال نسل جدید بشه تا حداقل اونها به این وضع دچار نشن. (1468858) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۳:۲۶:۵۸
خواهش می کنم التماس می کنم از دولت جدید که ظرفیتها را که در سالهای اخیر به شکل بی رویه ای افزایش کرده در تمام مقاطع کم کنند. آیا این کشور نیاز به نانوا و قصاب و کارگر و خیاط و .... ندارد و همه باید دکتر مهندس شوند؟ (1468884) (alef-10)
 
حسین
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۳:۳۱:۴۷
جناب مهندس عزیز!
شما دنیا را فقط از چشم خودتان می بینید. این روش درستی نیست که برای توجیه عملکرد زندگی خودمان (چه خوب و چه بد) به نظریه پردازی رو آورده و حقابق زندگی را از پشت یک غینک نگاه گنیم. (1468890) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۳:۴۴:۰۸
خوشحالم که تنها نیستیم
در ضمن گفتی عریان و کردی کبابم فکر می کنید چند نفر می فهمند شما چی گفتید (1468906) (alef-10)
 
ایران من
۱۳۹۲-۰۴-۰۱ ۲۳:۴۹:۵۸
ضمن احترام به نظر نویسنده چند نکته حائز اهمیت است که به آن می پردازم:
1- متاسفانه تعاریف شما از فوق لیسانس و دکتری ارائه نشده است. هرچند به تعریف لیسانس پرداخته اید .
2- همانطور که لیسانس به معنی جواز اظهار نظر در بعد تخصصی وی است . و می تواند در این حوزه فعالیت نماید .فوق لیسانس به معنی جواز صلاحیت در بعد پژوهش است چرا که توانسته است با انجام یک تز فعالیت سیستماتیک در یک حوزه خاص را بیاموزد. و مدرک دکتر به معنی کسب صلاحیت لازم در حوزه نوآوری است.
و در دوره دکتری با انجام یک تز در مرز دانش صلاحیت لازم در این حوزه را می آموزد.

3- متاسفانه نگارنده نقشهای لیسانس ٰ فوق لیسانس و دکتری را در صنایع کشورهای پیشرفته دنیا توضیح نداده است و توضیحات ارائه شده به عنوان پرستیژ ناشی از کمبود اطلاعات وی می باشد . آنها مراکز تحقیقات و پژوهشی بسیاری دارند که در بعضی از مراکز تحقیقاتی آنها بیش از 500 نفر با مدرک دکتری در حوزه های خاص مشغول به فعالیت می باشند. و پیشرفتهای آنها ناشی از نیروی محرکه ای است که این مراکز می آفرینند.

نگارنده بهتر بود به عدم بستر سازی ساختارهای دولتی و حکومتی برای فعالیت این قشر نخبه مملکت می پرداخت که چنین ندشه است.و ... (1468911) (alef-10)
 
کازرونی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۰:۰۳:۳۵
من یکی از شنوندگان برنامه ی فوق العاده مهارتهای مذاکره آقای شعبانعلی از رادیو اقتصاد بوده ام. ای کاش حتی 5 درصد از جوانان کشور مثل ایشون فکر و عمل می کردند.
خودم عضو هیأت علمی دانشگاه هستم و وقتی دکتر صدام می کنند دقیقاً همونطور که ایشون نوشته اند احساس بدی بهم دست می ده و فکر می کنم دارند مسخره ام می کنند. همیشه هم به همه می گم دکتر صدام نکنید... اگر من در نظام آموزش عالی کشور سمت تعیین کننده ای داشتم، دستور می دادم که تمام مدارک دانشگاهی که بخصوص پس از دهه 70 صادر شده از اعتبار ساقط شه و تا دارندگان اون مدارک اثبات نکنند که شایستگی داشتن اون رو دارند از امتیازات متعلقه محروم شن.... متأسفانه با توجه به تجربیات عینی خودم می گم که شاید 90 درصد لیسانسیه های امروز سوادشون (در همه زمینه ها) به اندازه دارندگان ششم ابتدایی 40 سال پیش نیست.... (1468928) (alef-6)
 
سردار ملی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۱:۰۱:۰۴
به خدا سوگند این مملکت تا زمانی که دید بسته داره همینه که طرف با مدرک دکتری بیکار باشه
من خودم با 5 سال سابقه تدریس و جزء نخبگان کشور هنوز با اینکه متاهلم دنبال کارم و هنوز کار ساده هم گیرم نیامده است آی آدمایی که بدون دغدغه با پول بیت المال مدرک دکتری می گیرید بدانید فردای قیامت من هیچکدامتان را حلال نمی کنم به خدا در این 3 سال آنچنان از بیکاری لطمه دیدم که خدا را شاهد می گیرم شبها خوابم نمیبره
به خدا سوگند یک ماده ای سنتز کردم که تو کشور خارجی در به در دنبال این ماده اند ولی وقتی توایران برای پیاده سازی این ماده رفتم به من گفتند فلان دکتر از فلان کشور با فلان پورسانت وارد می کنه نیازی به ماده شما نیست
خودتان با خدای خودتان روراست باشید (1468992) (alef-6)
 
فرزاد خندان
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۲:۳۰:۳۴
حداقل کارکرد دکترا برای شما که به مدیران اقتصادی آموزش می دهید این است که آنها حرفتان را بیشتر گوش می کنند (1469050) (alef-10)
 
یه دانشجو دکتری
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۳:۲۹:۰۹
ببخشید ولی چون نویسنده مقاله نظر شخصی خودشان را بدون هیچ رودربایستی گفتن و قطعا نماینده شخص شخیص خودشون هستن، خواستم مطلبی را به عرض برسانم. بنده به عنوان کسی که همه زندگی و جوانی ام را روی تحصیلات گذاشتم و تا اینجا خدا رو شکر دستم به دهنم رسیده و به آنجه دارم قانع هستم، بدون هیچ رودربایستی خواستم به عرض نویسنده مقاله برسونم که ما در زبان شیرین فارسی یک ضرب المثل معروف داریم برای کسانی که دستشون به چیزی نمی رسه ولی می گن اه اه نمی خواهیم. مرد حسابی شما که نمی تونی دکتری بگیری چرا راجع به دکتری داشتن نظر میدی. شما با این دیدگاهی که دارین به همون مهندسی و نگارش کتاب بسنده کن- از چهار تا کتاب دیگه استفاده کردن و مطالب این چهارتا کتاب را در قالب کتاب دیگری آوردن هنر نیست. زمانی که شما رفتی توی آزمایشگاه و با تمام مشکلات و کمبودها خون جگر خوردی تا مطلبی رو به اثبات برسونی و تولید علم کردی آنوقت مفهوم تخصص داشتن در یک موضوع را درک می کنی. (1469078) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۹:۴۸:۲۳
اقای محترم
من مهندس شعبنعلی رو از نزدیک میشناسم و از دانشجوهای با استعداد دانشگاه شریف بود و اگر میخواست حتما الان دکتر بود (1469336) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۱:۳۳:۴۱
خب الان شما کاملاً داری مغرضانه نقد میکنی
یه ضرب المثل دیگه ای هست: سرتونو کردید زیر برف داداش (1469563) (alef-6)
 
سعه صدر
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۱:۳۷:۱۸
شما در موقع دكترا گرفتن چند واحد ادبيات پاس كرده ايد.؟به نظر ميرسد نحوه اظهار نظر كساني كه از تحصيلات عالي بدون تجربه اندوزي دفاع كرده اند خود دلالت بر اشكالات اساسي اينسيستم است. لطفا به اينجانب پرخاش نكنيد، چون بنده دكترا از دانشگاه معتبر دارم و دستم هم به دهانم ميرسد ولي حرف حق احتياج به ارزيابي و تحليل دارد نه توهين وعقده گشائي. (1469582) (alef-6)
 
دکتر شاهرخ
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۹:۳۴:۲۶
بنظر میرسد آقای سعه صدر دکترای ادبیات منظورشونه
چون در هیچ دانشگاهی و در هیچ رشته ای بجز رشته ادبیات در دکترا واحد ادبیات ارائه نمیشود و دانشجوی دکترا خیلی همت کند بتواند با این مشکلات عدیده در تحصیل واحدهای تخصصی و رساله دکترای خود را تمام کنند.
مدرک دکترا همونجور که یکی از دوستان در بالا اشاره کرد به معنای مجوز در یک شاخه از یک گرایش از یک رشته تخصصی است وکسی که دکترامیگیرد یعنی متخصص در آن شاخه است و در شاخه های دیگر یا گرایش های دیگر یا رشته های دیگر نه تنها تخصص ندارد و دکتر نیست بلکه شاید همان مهندس ساده هم نباشد.
در تعریف الگوی توسعه در تمامی ابعاد، نقش دانش و توسعه دانش به هیچ عنوان برکسی پوشیده نیست.
اینکه زیرساختهای صنعتی ما هنوز توسعه نیافته اند اینکه نیروی انسانی ما هنوز آموزش کافی ندیده اند اینکه صنایع دولتی ما هنوز اعتماد به برونسپاری فعالیتهای خود به بخش خصوصی ندارند اینکه اقتصاد ما مبتنی بر نفت و گاز است و حتی در این صنعت مهم و باسابقه بیش از 100 سال هم ما هنوز نیازمند صنایع خارجی هستیم (حداقل در بخش لایسنسور و طراحی) بخشی از آن (بخش جزیی از آن) به مدرک گرایی بر میگردد.
در یک کشور در حال توسعه صنایع بومی شده نیاز کمتری به تحصیلات بالاتر دارند اما در هربخش از صنعت که نیاز به توسعه باشد نیاز به تحصیلات تکمیلی و مدارج بالاتر از لیسانس است.
این یک پازل در کشور ماست و اگر بخواهیم کشورمان پیشرفت کند و به سطح جهانی برسد به همه پتانسیل ها نیاز داریم.
مثالی میزنم:
وقتی پدری پولدار باشد و دائم فرزندش را به لحاظ مادی ساپورت کند آن فرزند بدنبال کسب رزق نخواهد بود و روزی می رسد که دستش از همه چیز کوتاه است. در مقایسه با او فرزند یک خانواده کم درآمد می کوشد و کار میکند و تجربه و فن می آموزد و با این فن بهجامعه و خودش کمک میکند.
حالت سومی هم در نظر بگیرید: همان پدر پولدار به فرزندش بقدر نیاز کمک کند اما او را در کار بگمارد و با گشتوانه مالی و علمی این فرزند را رشد دهد. در این حالت سرعت توسعه این فرزند بسیار بیش از دو نفر دیگر است.
بخاطر سیساتهای غلط نفتی در کشور ما حالت اول را داریم اما حالت درست برای ما حالت سوم است.
جوامعی مثل ژاپن و کره حالت دوم بوده اند و حالا از ما جلو افتاده اند. پس همه ما نیاز به تحول در دیدگاههایمان و عملکردهایمان داریم.
من یک استاد دانشگاه هستم و پیش از رسیدن به این کرسی در شرکتهای مختلف دولتی و خصوصی در نقشهای مختلف کارمند ساده، مدیرمیانی، مدیرارشد و کارشناس ارشد کارکرده ام و اکنون در تدریسم همه این تجارب بدردم میخورند و هنوز هم نیاز به کسب تجربه و علم را همزمان برای خود حس میکنم.
هم اکنون در یک شرکت در نقش مدیر فنی و در دانشگاه در نقش یک استاد مشغول بکارم.
در هردو مورد ایرادات اساسی مشاهده میکنم که جز با تغییر دیدگاه فردی انسانی و در کنار آن دولتمردان قابل حل نخواهد بود.
برای مملکتی آیاد نیاز به عقل سالم (تخصصهای ارشد و دکترا) و دستان سالم (تخصصهای کارسناسی و تکنسینهای ماهر) و اقتصادی پویا داریم تا به عدالتی الهی دست پیدا کنیم. (1471798) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۸:۲۱:۱۷
من فوق از دانشگاه تهران گرفته ام امکان ادامه تحصیل دکتر ا داخل رو هم دارم اما داخل ادامه نمیدهم چون وضعیت داخل به لحاظ دانش و تا حدودی هم اخلاق علمی چندان جالب نیست.اینکه برخی ادمها ادامه نمی دهند یا انتقاد می کنند به دلیل ناتوانی انها نیست نباید با مغالطع حمله به شخص جواب بدهیم از دانشجوی دکترا انتظار می رود که استلال قوی داشته باشد نه اینکه دس به حمله به شخص بزند (1470503) (alef-10)
 
یه دانشجوی دکتری دیگر
۱۳۹۲-۰۴-۰۵ ۱۴:۲۲:۰۶
فرمودین استدلال قوی ، برداشت بنده این است که منظور شما استدلال منطقی باشد. به متن نویسنده دقت بفرمایید فقط 19 مرتبه از کلمه " من " استفاده کرده اند. ایشان مقاله علمی نوشته اند یا خاطرات شان را ؟ درد اینجاست که چرا بدون ذکر مرجع مقاله نوشته اند. مگر در این سطح مقاله نوشتن، فقط می توان به تراوشات مغزی تکیه کرد. کجاست آمار و ارقام نویسنده که بتوان با آن استدلال های ایشان را پذیرفت. درد اینجاست که اگر جماعت دانشگاهی کشور هر چه دلشان بخواهد بگویند و دیگران باید بدون چون و چرا بپذیرند نتیجه این می شود که سنگ روی سنگ بند نمی شود. اگر قرار باشد بدون مطالعه دقیق مقاله ای نوشته شود در این صورت یک دانشجوی ترم اولی لیسانس به مراتب بهتر از نویسنده مقاله می تواند از این حرفها بزند. بنده منتظر هستم تا در مقاله دیگری، نویسنده با استدلال های منطقی و آمار و ارقام به آنچه در مقاله فوق اشاره کرده رنگ و بوی علمی بدهد. مشخص شود که چند نفر ساعت کار پژوهشی در این زمینه انجام داده اند. (1475418) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۷:۲۸:۱۵
بيل گيتس و استيو جابز هردو دانشگاه رو ول كردند چون فكر مي كردند وقتشونو بايد براي كاراي مهمي كه مي خواستن انجام بدن بذارن (1469133) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۲:۱۶:۳۶
تازه این نوابغ از دانشگاههای معتبر انصراف دادند و تحصیل در اون دانشگاهها رو اتلاف وقت میدانستند چه برسد به دانشگاههای خودمون که هیچکدومشون در رده بندی 300 دانشگاه برتر دنیا هم قرار ندارند. (1471329) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۵ ۱۶:۱۳:۰۰
تفاوت آدم تحصیل کرده و نکرده اینه که آدم تحصیل کرده احتیاج به الگوهایی مانند بیل گیتس نداره و براساس تفکر خودش می تونه راهش را انتخاب کنه. البته بیل گیتس باهوش بوده چون وقتی فهمید امپراطوری مایکروسافت در حال افول است آن را رها کرد. اتفاقی که سالها قبل از آن متخصصین پیش بینی کرده بودند.
موضوع مقاله فوق این نیست که اصولا تحصیلات به درد نمی خوره اما بعضی این برداشت را کردند. فکر کنم بحث مفید بودن تحصیلات دانشگاهی مربوط به ده ها سال قبل می شود و بالاخره مردم متقاعد شدند که تحصیلات به درد می خوره. (1475640) (alef-10)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۸:۵۱:۱۸
بله کاملا حق با شماست .. متاسفانه این مملکت ما همه چی شده ظاهر و القاب و هیچ کس به باطن کار نداره و .......
تازه همین افراد ظاهر بین متاسفانه یکی که هم واقعا داره کار میکنه رو تحویل هم نمی گیرند .. اینجاست که می گیم چه بر سر فرهنگ ما اومده ... ها ...
چه بودیم و چه شدیم !!!!!!!!
چه گویم که ناگفتنش بهتر است .... زبان در دهان پاسبان سر است (1469245) (alef-10)
 
داود يوسفي پاسندي
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۹:۲۹:۴۳
بطور كلي تحصيل موجب افزايش سطح فرهنگ جامعه مي شود .متاسفانه بعلت سوئ استفاده از مدرك براي پست گرفتن در بخش دولتي مخصوصا دكترا اين مدرك را با ارزش معكوس همراه نموده است.مدارج عالي در كشورهاي پشرفته گاهي فوق ديپلم ها در خيلي زود تر وارد بازار كار ميشوند ودست توليد كشور را بهتر مي گيرند.متاسفانه گاهي صدا كردن ها در بخش دولتي با عنوان بقدري لوس شده كه خدا ميداند.بطوريكه عنوان تمام چيزهارا پوشش ميدهد . (1469302) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۹:۴۶:۲۹
اهداف و رویکرد شما قابل احترام، اما خیلی به تحصیلات تکمیلی در کشور بدبین هستید. اگه کشور با رویکرو شما پیش می رفت حالا حالا باید تولید دوره های فوق لیسانس و دکتری برای دانشگاههای ما دور از دسترس و در حد آرزو میشد.
به مدد توسعه تحصیلات تکمیلی کشور ما در خیلی از حوزه ها به مرز دانش نزدیک شده است. اگر یک مقدار تبادل علمی با دنیا بهتر شود و زبان انگلیسی مانع ارتباط ما نباشد، خیلی بیشتر از اینها استعداد نزدیکی به مرر دانش را داریم.
اینکه کسی مثل شما تصمیم بگیرد راه ادامه تحصیل را انتخاب کند یا به بازار کار بپیوندد دقیقا بستگی به علاقه و تحلیل منفعت هزینه فرصتهای شغلی وی دارد. ایده شما نمی تواند یک فرمول قابل تجویز برای همه یا برای کل کشور باشد. (1469327) (alef-6)
 
Soheila
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۰۹:۵۵:۱۲
ایرانیها به هر جای دنیا که میرن تمایل به مدرک گرایی شون تو چشم میخوره. در بعضی کشورهای دیگه هم این نوع تمایلات در بعضی گروهای اجتماعی دیده میشه. مثلا در آمریکای شمالی زنهای کانادایی به داشتن این نوع گرایش یا باور مشهوراند. ولی واقعیت اینه که در جوامع صنعتی این گروهای دارای تحصیلات مرتبط تا حد فوق لیسانس آنهم با حد اکثرمعدل ب+ هستند که بهترین بازده کاری و موفقیت مالی را دارن. سالهاست که ایران از این مشکل مدرک گرائی رنج میبره. روزگاری قرار بود که دانشگاه علم و صنعت با تربیت تکنیسن رده میانه میان تحصیلات تئوریک و کار فنی را بسازه. ولی تحت تاثیراندیشه مدرک گرا حالا مدرک دکترا میده. حالا دکترهای فارغ التحصیل این دانشگاه بیکارن و کاری که تکنیسن ها باید انجام بدن توسط آدمهای غیر فنی انجام میشه یا توسط آدمهایی که برای ان کار زیادی تحصیلات داران . این گروه دوم مسالهOver Qualification را هم به سایر مسائل بازار کار ایران اضافه کردن. این نوع گرایشها در کشورهای صنعتی در دورانهایی که بیکاری بالاست دیده میشه ولی در ایران بنظر میرسه که ریشه اش مدرک گرایی است. (1469353) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۰۶:۰۰
مشکل از دکتراهای و دکتر های بی ارزش است که وسیله ای شده برای گرفتن پست و مقام های با ارزش. دکترای آقای دکتر درگاهی، مدرس یا نیلی همچنان ارزش و جایگاه خود را دارد. (1469368) (alef-6)
 
بچه درسخون سابق
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۱۴:۲۰
قدیما می گفتن تحصیل تو ایران قیف وارونست و حالا دهانه قیف به فوق لیسانس رسیده . یک بام ودو هوا اینه که برای لیسانس با هزار دلیل می خواهند کنکور رو بردارند اونوقت برای دکترا با هزار دلیل کنکور می گذارند. (1469384) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۱۹:۵۷
قای محمد رضا شعبانعلی رتبه اول دانشگاه شربف و بسیار انسان متواضع و فروتنی است. بد نیست تحقیقی در این مورد بفرمایید هم از طریق اینترنت هم از استادان دانشگاه صنعتی شریف. ایشان اگر می خواستند توانایی گرفتن همزمان چندین دکترا را در ایران و خارج از کشور داشنتد. البته به نظر من هم ایشان با توجه به استعدادشان باید دکترا بگیرند و در دانشگاه شربف به تولید علم بپردازند. (1469397) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۳۲:۳۳
الان کارشناسی شده کارشانسی. یعنی خیلی شانس بیارید با کارشناسی کار گیر بیارید (1469430) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۴۰:۰۳
من رفتم دانشگاه دیدم جزوه نویسی و رفیق بازی حرف اول رو میزنه زدم بیرون رفتم سرکار. (1469444) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۵۱:۲۰
به نکته‌ای خوبی در مورد تالیف کتاب اشاره کردید. مثلا در رشته بنده که کامپیوتر است, کتابهای بی کیفیت بسیار هستند و متاسفانه جزو منابع درسی ما هم هستند. درحالیکه اگر دکترهای این رشته همت کافی داشتند میتوانستند کتابهای خیلی خوبی در این زمینه تالیف کنند.
اما در مورد زمانی که بعد از لیسانس برای تکمیل دانش خود لازم است با شما کاملا موافقم. اما همانطور که گفتید جامعه نگاه خوبی به این موضوع نداره. شاید به خاطر اینکه جامعه هدف همه چیز را در نهایت کسب مال یا پرستیژ اجتماعی میداند و باید هر چه زودتر به این اهداف دست یافت. این وسط وقت گذاشتن برای خود علم و دانش کاربردی یک چیز بی فاید در نگاه جامعه است (1469468) (alef-6)
 
دانشگاه آزادی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۰:۵۶:۱۹
سلام
مشکل ما مدرک گرایی است
مشکل ما این است که هر ساختمانی سر هر کوچه ای را دانشگاه آزاد نامیدیم تا اینقدر ارزش علم را پایین بیاوریم
تا این قدر لیسانس و ارشد بی سواد بی کار داشته باشیم
قدیم تر ها فقط افرادی که تشنه دانش بودن دانشگاه می رفتن نه الان که هرکی ازجاش بلند میشه میشه دانشجو ... پول می دهد با دانشگاه آزاد و مدرک می گیرد
ای خدااااااااااااااااا (1469482) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۰۸:۴۴:۰۴
شما قطعا دانشگاهآزادی نیستی. چون اگر بودی این ادبیات توهین آمیز را به کار نمی بردی. متاسفانه سیاست های دانشگاه های دولتی در ایجاد واحدهای بین المللی و شبانه و پولی یادت رفت! (1472397) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۱:۱۴:۳۱
آفرین به تو که اصلا از خودت تعریف نمیکنی ...
اونایی که دکترا دارن اندازه شما منم منم راه نمیندازن ... (1469523) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۱:۱۹:۰۰
اگر شغل توی این کشور بود خیلی ها حتی دنبال لیسانس هم نمی رفتند. چه برسه به فوق لیسانس و دکترا. مثل کشورهای خارجی. مگه اونجا همه الزاما بعد از دیپلم میرن به دانشگاه؟ اونا میرن کالج یک مهارت یاد میگیرن.
معلوم نیست تا چه موقع ما جوانان باید به خاطر انرژی هسته ای، بدبختی بکشیم و به خاطر تحریم هاف زندگیمان تباه شود. (1469532) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۱:۳۶:۰۲
بهتر بود در یکی از مقدمات تفاوتهای بنیادین آموزش از ابتدایی تا دکترا در ایران و آلمان را توضیح می دادید تا از نوشتن مقاله منصرف می شدید و این دمل را دست نمی زدید. یکی از تفاوتهای بنیادین ،اقتصاد نیمه سوسیالیستی(مردمی) ایران و اقتصاد سرمایه داری است و ما تا این سیستم اقتصادی شتر مرغی را داریم عقب خواهیم بود. (1469577) (alef-6)
 
امیر
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۰۰:۲۹:۱۹
واقعا بیربط اظهار نظر فرمودین ، این مقاله چه ربطی به سیسم اقتصادی داری ، "این مقاله" قطعا مشکل در فرهنگ داره که البته قسمتی از اون هم منتج به مسائل و مشکلات اقتصادی میشه! (1472183) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۱۷:۲۱:۵۴
اقتصاد، مثل یک عامل اکتسابی شخصیت و اهداف افراد را تحت تاثیر قرار می دهد . در ضمن "هرم مازلو" رو مطالعه بفرمایید. (1473590) (alef-10)
 
شهرام
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۲:۴۴:۱۷
وقتی مسئولان مملکت علم و تجربه کافی نداشته باشند سیاست های غلط را در آموزش و پرورش وآموزش عالی تصویب می کنند و به اجرا در می آورند ونتیجه اش این میشه که می بینیم خیل عظیم فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی که دولت می خواهد از زیر بار مسئولیت آنها دربرود به هر نحو شده.یا با ارائه ی آمار اشتغال ناقص که بر اساس آن تمام دانشجویانی که در هفته 5-6هزارتومان از پدر بزرگوارشان می گیرندنیزشاغل محسوب می شوندویا با کار های دیگر...........به هر حال این واقعیت جامعه ماست باید فکری اساسی به حال این وضعیت کرد نه اینکه دنبال واکاوی و تاریخچه نگاری آن بود.باید هر چه زودتر جلوی این اشتباه تاریخی را گرفت با هر وسیله و ابزاری که می شود. (1469721) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۲:۵۳:۱۰
یادمه تو دوره ی کارشناسی مون یه استاد فوق لیسانس داشتیم، ازش پرسیدیم چرا دکترا نمی گیرید! جوابش جالب بود
گفت تو دانشگاه های ایران استادی نیست که بتونه چیز جدیدی به من بگه!
که سوژه ای برای بچه ها شده بود (1469747) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۴:۱۵:۳۲
با سلام مطلب درست وبه حقی بود خیلی از افراد برای اینکه شغلی بدست بیاورند یا برای عنوان یا اینکه عمدتا کاری جز رو خوانی بلد نیستند دنبال درس می روند ننه از روی علاقه یا کنجکاوی یا هدفمندی و یا اینکه دغدغه علمی داشته باشند حالا هم لیسانس اشباه شده دنبال فوق میرن بعدش هم دکتری در صورتی که در یک هرم منطقی از تحصیل در راس هرم به تعداد باید بین کارشناس و کارشناس ارشد و دکتری و تکنسین و کارگر یک نسبتی برقرار باشد درواقع جامعه کارشناسی ما باید مانند لوکوموتیو باشد یک لوکوموتیو برای چندین واگن نه اینکه همه لوکوموتیو باشن پس بار و مسافر کجا قرار می گیرند درجامعه ما هرم تحصیلات دارد معکوس میشود و فعلا در مرحله گنبد عستیم در حال حاضر میانه هرم بقدری از کارشناس پر شده که متورم شده ودر اینده باهجوم اینها به تحصیلات تکمیلی راس هرم بزرگ و قاعده ان کوچک میشود و چون معضل فعلی ما مساله اشتغال است در اینده برای کارهای معملی و خدمات عمومی دیگر کسی نخواهد بود همانطور که صنعت ساختمان تقریبا ازدست ما خارج شده و در سدست افغانی هاست همچنین در بخش های صنعتی که جایگاه نیروهای متخصص است به علت عقب افتادگی مفرط و نبود تحقیقاتجزئ وارد کننده تکنولوژی انهم از نوع از رده خارج و راتوری ان امکان جذب نیروهای متخصصرا هم نداریم و درنتیجه نیروهای کارامد مهاجرت می کنند نییروهایبه مدرک گرا و بی تجربه کرسی های دولتی را میگرند نیروهای عادی هم در رقابت با نیروی کار خارجی ناتئپوان می مانند وخیل حرفا که طو لانی می شود (1469948) (alef-10)
 
س
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۵:۴۹:۳۱
یادمه ترم های آخر کارشناسی درس تولید نیروگاه رو با دکتر عباس پور برداشتم
اون موقع ها هنوز رئیس کمیسیون آموزش بود و جزو نیم جاسبی در دانشگاه آزاد ، شریف هم میومد و هیات علمی بود و درس میداد
بعد کلاس ازش پرسیدم که چیه دانشگاه آزاد ، بعصی جاها خیلی راحت نمره میدن مدرک می گیرن میان تو بازار کار و چون شرکتها اغلب متر ندارن که تواناییشون رو بسنجن فرقی نداره که مدرکو از کجا گرفتن و ...
دانشگاه آزاد هر چه قدر که بتونه دانشجو می گیره و .....

دکتر با حالت جدی و عصبانی جواب داد : میدونی دانشگاه آزاد چه خدمتی به مملکت کرده ، فک کن این جماعت بیکار تو این دوره سنی با این همه انرژی نمی رفتن دانشگاه
جواب دادم ک خب آخرش چی ؟
گفت حداقلش که بیکاری رو 6 7 سالی عقب می ندازه تا اون موقع خدا بزرگه و بیکاری که مدرک گرفته و سنش بالا رفته دیگه این شور و حال جوونی رو نداره دنبال بزهکاری نمیره

یادش بخیر ، استاد راست میگفت
الان هم که ظرفیت دکترا زیاد شده
مملکت این همه دکتر رو میخواد چه کار ؟ فقط سن بیکارا رو می بره بالا


--

مقاله دادن و سهمی تو رشد علم داشتن خوبه
ولی به شرطی که ما هم بتونیم از این مزرعه علم ، محصول خودمون رو برداشت کنیم

این روزا هر کس به هر سمتی که میخواد تیر میندازه بعدش دورش دایره می کشه می گه هدف من این بوده
--
سوال بومی ، ارتباط صنعت و دانشگاه ..... (1470228) (alef-10)
 
محمدرضا
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۷:۰۶:۲۴
من کارشناسی ارشد صنعتی شریف هستم
کاملا با این مقاله موافقم
متاسفانه یکی از علل پیشرفت نکردن کشورمون هدفمند نبود تحصیل هستش (1470390) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۱۸:۲۵:۰۴
مغالطه "حمله به شخص " از جمله مغالطه هایی است که در استدلال رایج است و در نظرات هم دیده میشود دوستان دکترا خوانده یا دانشجوی دکترا به جای استدلال اوردن از این نوع مغالطه استفاده کرده اند واقعا باعث تعجب بنده به عنوان فردی با تحصیلات ارشد است که دوستان دکترا اینگونه از مغالطه حمله به شخص استفاده می کنند و چارچوبهای استدلال را رعایت نمی کنند اینکه بگوییم شما خودتان که دکترا نخوانده اید پس اظهار نظر نکنید یا دستتان نمی رسد و...اینها همه مغالطه در استدلال اوردن محسوب می شود. (1470509) (alef-10)
 
یک نفر
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۲۲:۵۷:۱۹
اینها همه فقط نظرات شخصی شخص شماست (1470808) (alef-6)
 
یکی
۱۳۹۲-۰۴-۰۲ ۲۳:۵۲:۵۶
حالا ما یکبار گفتیم دکتر .عنوانمون رو ذکر کردیم
این همه لاطالئات چیه که تند تند سر هم کردی خودت هم خوب می دونی که موضوع چیه

من به کنار چرا این همه توهین محترمانه به فارغ التحصیلان دکترای کشور می کنی؟
حالا کو اون کتاب هایی که نوشته ای کتاب هایی که به جای تحصیل در مقطع دکترا و هدر رفت وقت شریف تالیف کرده ای؟
اینها همه حرف است.انسان تا نیتش را اصلاح نکند آدم نمی شود.

هدف ار خلقت زمین و زمان و آسمان و لیسانس و دکترا و پست دکترا (که تو را اینقدر سوزانده) و سیاست و عرفان و علم توحید و آمدتن پیامبران و ایمه و همه و همه یک کلمه است آدم آدم بشود

ماها وقتی بدیهی ترین اصول انسانی را که بر مبنای فطرت انسان است و حتی اگر انسان لاییک هم باشد ملزم به رعیت آنها است عمل نمی کنیم وقتی از سر ب و بغض حرف می زنیم ......
حالا شما در خانه منی که می گویی تخم مرغی که به شام نمی رسد؟
علم غیب داری؟
کدام دکتر این مملکت وضعش این است که می گویی
الحمد الله که الان همه دارند حالا یک کم بیش یک کم زیادتر
درست است که بنده کار مطابق رشته ام را ندارم اما مقالات در آن زمینه تالیف می کنم و در ضمن تابلو می کشم ماه و با قیمت بالا فی الفور به فروش می رسانم حالا یه مدت وضع ناجور بود امام همیشه ککه آدم یک جور نیست حال و روزش
شما محترمانه به دکترهای مملکت توهین کردید (1470872) (alef-6)
 
یکی
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۰۰:۰۳:۰۴
تخم مرغی که به شام نمی رسد!
الحمدالله که هر چی تو این مملکت گرون باشه ولی مواد غذایی از همه چیز اروزن تره (1470885) (alef-10)
 
یک عدد فارغ التحصیل دکترا
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۰۰:۲۳:۱۰
بعد هم آدم دکترا گرفت مگر دولت چقدر توان دارد که برای تک تک آدم ها و دارندگان دکترا کار درست کند مگر فقط وظیفه دولت کار پیدا کردن برای دارندگان دکترا است
کار پیدا نکردند بالاخره یک نوآوری یک چیزی تالیفی خلاقیتی کارآفرینی
یک جور ی راه را باز کنند
و برتر از همه اینکه خدا بالاخره یک راهی باز می کد

تا وقتی خدا هست غمی نیست
از همه چیز حرف زدند این صاحبان مدارک عالیه به جز فعال مایشا خدا (1470914) (alef-10)
 
فرهاد
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۰۷:۵۵:۳۰
من مهندس شاغل در یک صنعت شیمیایی هستم اوایل راه اندازی این مجتمع در فرایند تولید با مشکل مواجه بود با اینکه چند دکتر که از اساتید به نام دانشگاههای کشور بودند به عنوان مشاور در پروژه حضور داشتند ولی یا نتوانستند یا نخواستند راه حلی برای مشکل ارائه نمایند و نهایتا با حضور چند مهندس از یک کشور خارجی و شبیه سازی فرایندenergy & mass balance مشکل حل گردید به نظر اینجانب مشاورین با مدارک بالا در پزوژه ها صرفا برای کلاس قضیه بوده و چندان با علوم و تکنولوژی روز دنیا آشنا نیستند چرا که نیازی هم نمی بینند که زحمت این کار را به خود بدهند.در هر صورت حق مشاوره شان برای کلاس کار محفوظ هست . (1471086) (alef-10)
 
ژيلا
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۹:۰۴:۳۰
محض اطلاع دوستان،من و دوستانم كه همه مدرك دكترا داريم،در كلاسهاي فنون مذاكره مهندس شعبانعلي كه زير نظر پارك علم وفناوري دانشگاه تهران برگزار شد شركت كرديم،و بسيار براي شغل ما مفيد بود،درسي كه در دانشگاه نخوانده بوديم،كتاب فنون مذاكره ايشون هم حتما ملاحظه كنيد (1471756) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۵ ۱۹:۳۰:۱۰
ببخشید ولی اول بفرمایید رشته تان چیست! شاید برای من که دکترای بازاریابی دارم کلاس ریاضیات مهندسی یک بسیار جالب و پر از مطالب جدید باشد! (1475964) (alef-10)
 
دکتر شاهرخ
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۱۹:۴۶:۱۵
مدرک دکترا همونجور که یکی از دوستان در بالا اشاره کرد به معنای مجوز در یک شاخه از یک گرایش از یک رشته تخصصی است وکسی که دکترامیگیرد یعنی متخصص در آن شاخه است و در شاخه های دیگر یا گرایش های دیگر یا رشته های دیگر نه تنها تخصص ندارد و دکتر نیست بلکه شاید همان مهندس ساده هم نباشد.
در تعریف الگوی توسعه در تمامی ابعاد، نقش دانش و توسعه دانش به هیچ عنوان برکسی پوشیده نیست.
اینکه زیرساختهای صنعتی ما هنوز توسعه نیافته اند اینکه نیروی انسانی ما هنوز آموزش کافی ندیده اند اینکه صنایع دولتی ما هنوز اعتماد به برونسپاری فعالیتهای خود به بخش خصوصی ندارند اینکه اقتصاد ما مبتنی بر نفت و گاز است و حتی در این صنعت مهم و باسابقه بیش از 100 سال هم ما هنوز نیازمند صنایع خارجی هستیم (حداقل در بخش لایسنسور و طراحی) اینکه دانشگاههای ما مولد صنعت نیستند اینکه اساتید ما علمشان را به صنعت تبدیل نمیکنند اینکه تاثیر علم در کشور ما هنوز درخانه های ما حس نمیشود بخشی از آن (بخش جزیی از آن) به مدرک گرایی بر میگردد.
در یک کشور در حال توسعه صنایع بومی شده نیاز کمتری به تحصیلات بالاتر دارند اما در هربخش از صنعت که نیاز به توسعه باشد نیاز به تحصیلات تکمیلی و مدارج بالاتر از لیسانس است.
این یک پازل در کشور ماست و اگر بخواهیم کشورمان پیشرفت کند و به سطح جهانی برسد به همه پتانسیل ها نیاز داریم.
مثالی میزنم:
وقتی پدری پولدار باشد و دائم فرزندش را به لحاظ مادی ساپورت کند آن فرزند بدنبال کسب رزق نخواهد بود و روزی می رسد که دستش از همه چیز کوتاه است. در مقایسه با او فرزند یک خانواده کم درآمد می کوشد و کار میکند و تجربه و فن می آموزد و با این فن بهجامعه و خودش کمک میکند.
حالت سومی هم در نظر بگیرید: همان پدر پولدار به فرزندش بقدر نیاز کمک کند اما او را در کار بگمارد و با گشتوانه مالی و علمی این فرزند را رشد دهد. در این حالت سرعت توسعه این فرزند بسیار بیش از دو نفر دیگر است.
بخاطر سیساتهای غلط نفتی در کشور ما حالت اول را داریم اما حالت درست برای ما حالت سوم است.
جوامعی مثل ژاپن و کره حالت دوم بوده اند و حالا از ما جلو افتاده اند. پس همه ما نیاز به تحول در دیدگاههایمان و عملکردهایمان داریم.
من یک استاد دانشگاه هستم و پیش از رسیدن به این کرسی در شرکتهای مختلف دولتی و خصوصی در نقشهای مختلف کارمند ساده، مدیرمیانی، مدیرارشد و کارشناس ارشد کارکرده ام و اکنون در تدریسم همه این تجارب بدردم میخورند و هنوز هم نیاز به کسب تجربه و علم را همزمان برای خود حس میکنم.
هم اکنون در یک شرکت در نقش مدیر فنی و در دانشگاه در نقش یک استاد مشغول بکارم.
در هردو مورد ایرادات اساسی مشاهده میکنم که جز با تغییر دیدگاه فردی انسانی و در کنار آن دولتمردان قابل حل نخواهد بود.
برای مملکتی آیاد نیاز به عقل سالم (تخصصهای ارشد و دکترا) و دستان سالم (تخصصهای کارشناسی و تکنسینهای ماهر) و اقتصادی پویا داریم تا به عدالتی الهی دست پیدا کنیم.
ان الله لایغیر به قوم حتی یغیرو ما بانفسهم
خداوند هیچ قومی را تغییر نمیدهد تا اینکه آن قوم فرد به فرد خودشان را تغییر دهند.
به امید ایرانی آباد و الگو (1471821) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۳ ۲۳:۱۹:۱۹
سلام
جناب آقای نویسنده، امیدوارم که استنتاجم درست بوده باشد و درست بجا آورده باشم. یکبار در شرکتی با شما یا فردی با پروفایل بسیار مشابه شما در همین ارتباط بحث می کردیم. با توجه به اینکه بنده دکترای مدیریت دارم و شاید (و نه لزوما) از دوره دکترا دید کامل تری دارم، فکر می کنم چند نکته زیر لازم به ذکر است:
1. آفت کنونی جامعه ما غربی زدگی و عدم وجود علم بومی است. در صحبت های جنابعالی بارها تجارب و تعاریف جوامع غربی عنوان شده است و این دقیقا همان نقطه است که ما را دوباره به چرخه معیوب تقلید و نه تولید دانش می اندازد. نه اینکه ما ناگزیر از بازتعریف واژه های استاندارد غربی در بافت احتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود هستیم؟!
2. عدم توجه برخی از دانشجویان دوره دکتری خود به چند عامل بر می گردد (از جمله ورود بدون ضابطه برخی از دوستان که سطح کلاس ها را به لیسانس و حتی پایین تر نازل نموده است، دورافتادن استادان پرتجربه و به اصطلاح دانشگاهی باسواد، عدم بازگشت نخبگان از کشورهای خارجی، فرار مغزها به معنای واقعی، ....). فراموش نکنیم عامل تمامی این ها مدیریت ناصحیح است! و به هیچ وجه نباید آن را به گردن عدم نیاز جامعه یا ارزش نسبی یک رفتار به رفتار دیگر دانست. به نظر من، مقصر وضعیت کنونی تصمیم گیری غیر متخصصان و عدم وجود رویکرد آینده نگر در سالهای گذشته بوده که تداوم آن آینده ای بسیار وخیم تر را پیش رو قرار خواهد داشت (متاسفانه مهندسان مدیر از دید من از مقصران اصلی اند که با حکم های 2، 2 تا 4 تا در رابطه با همه چیز اظهار نظر قطعی کرده یا لااقل خود را صاحب نظر می دانند).
3. من با اینکه کشور به متخصصان با تجربه نیازمند است -حتی در آموزش- کاملا موافقم، اما به شدت در اینکه این نیاز از نیاز به اساتید قوی دانشگاهی اولویت بیشتری دارد مخالفم. چه اینکه در سالهای طولانی حضورم در دانشگاه اساتیدی را دیده ام که آینده دانشجویانشان را شکل می دهند. و اساتیدی را دیده ام که خیل دانشجویان (بخوانید نیروی کار آینده نزدیک) را از کشور و تلاش ناامید می کنند.
4. اینکه شما معتقدید دکتری در اولویتتان نیست نظر شخصی محترمی است اما استدلال آن هم با این درجه از نگاه شخصی در یک سایت پر بیننده به نظرم نشان از نوعی خود برتر بینی دارد که متاسفانه نمونه آن را در برخی از عزیزان توانمند به وفور دیده ام. من به عنوان یک متخصص مدیریت (با سالها تجربه در سازمان های گوناگون) معتقدم آن چه لازمه وضعیت کنونی کشور ماست برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت در کنار هم است. شاید شما حس می کنید دانشتان در حدی نیست که در دانشگاه کسی بتواند چیزی به شما بیاموزد ولی من معتقدم تا زمانیکه دانش تجربی یا کارشناسی با استفاده از روش های علمی محک زده نشود و مدل سازی نگردد، در سطح کلان ما را به آزمون و خطا واخواهد داشت. همین امر اهمیت دوره دکتری را صد چندان می نماید. (1472085) (alef-6)
 
شیردل
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۱۵:۳۲:۴۳
لازم میدانم یادآوری کنم که، اگر چه در برخی موارد حق با شماست، اما اشکالات سیستمی متعدد میتوانند سبب چنین ابراز عقیده هایی با نگرشهای خاص هم بشود. موضوع را از ابعاد توسعه علوم باید نگریست.

سالها تجربه، اگر توسعه با روشی که اغلب کشورها در پیش گرفته اند را با پیشرفت محصولات نرم افزاری یا بطور مثال ویندوز 2003 مقایسه کنید، شاید بهتر بود اسمی از "تجربه" را مطرح نمی کردید! محصول فروخته شد و رفت، بنابراین، سرمایه گذاران بدنبال سیستم بالاتر رفتند. دانش و تخصص در کنار هم باعث تقویت مسیر پیشرفت هستند و شاید مکمل یکدیگر هم باشند.

وجود سطوح علمی مختلف در هر سازمانی لازم است، و اغلب سبب تکمیل ساز و تکمیل کارها شده است، بطور مثال، حداقل کمک به پیاده سازی نرم افزار با بازنگری های ویژه شده است. (1473312) (alef-10)
 
شیردل
۱۳۹۲-۰۴-۰۴ ۱۵:۱۰:۱۳
توضیحات درست مقاله نویس، در حقیقت دلیل اصلاح "فرار مغز هاست". بگذارید بنده هم مطلبی اضافه کنم. فارغ از نظریاتی که در بالاتر مطرح شده است، به نظر بنده همه ضعف هایی که مطرح شده از بی هدفی دوره های تحصیلی است. یعنی در هر مقطعی که تحصیل میکنید، باید هدفی معین و مشخص را تدوین کرده باشند که دانشجو بعد از فراغت از تحصیل آن هدف را توسعه بدهد.

شاید بزرگترین اشکال در برنامه ریزی های فعلی سیستم آموزشی مربوط به عدم وجود ساز و کارهایی باشد که طراحان در ابتدا به پایه ای کردن روند های توسعه به موازات علوم کمتر توجه داشته اند و یا کمبود ها را منفصل مدیریت میکرده اند. بهرحال در هر سازمانی، دیدگاههایی برای آینده نگری از سطوح بالاتر لازم است. میبایستی، از بالاتر باید موضوع را سنجید، به واضح، همه عزیزان به عدم وجود سیستمی صحیح مدیریتی اذعان کرده اند که جا دارد خیلی جدی به آن تامل شود. (1473259) (alef-10)
 
فوق لیسانس فیزیک اتمی
۱۳۹۲-۰۴-۰۵ ۰۹:۰۷:۲۱
با سلام خدمت نگارنده عزیز
از مقاله ای که نوشتید خیلی خوشم اومد. واقعا مقاله ی قابل تاملی بود.
منم پشت سرهم لیسانس و فوق لیسانس م رو گرفتم نمره هام هم خوب بود ولی در دنیای صنعت و تجربه هیچ حرفی برا گفتن ندارم یعنی هیچ آموزشی ندادند فقط وقت تلف کردن بود. از سال 89 تا الان هیچ انگیزه ای برای ادامه تحصیل ندارم البته مطمئنم قبول میشم ولی فکر میکنم ارزشی نداشته باشه (1474622) (alef-10)
 
علیرضا
۱۳۹۲-۰۴-۰۵ ۱۰:۲۵:۰۵
دلیل اصلی مدرک گرایی در جامعه ما بی کاری است. اگر کسی با دیپلم یا فوق دیپلم بداند که می تواند اموراتش را بگذراند،هیچ گاه به دنبال دکترا نخواهد رفت.
شاید عده ای جهت تجمل، به تحصیلات عالیه روی آورند اما آنها حتما شکمشان سیر بوده است و نیاز به شغل نداشته اند که به تجملات روی آورده اند.
اگر مشکل بیکاری حل شود،بسیاری از مدرک گرایی ها پایان خواهند یافت. (1474786) (alef-10)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۴-۰۶ ۰۱:۱۵:۴۱
شرایطی که ظاهرا طی سالهای اخیر برای بزرگوارانی که در رشته های فنی و علوم انسانی تحصیل کرده اند به وجود آمده، سالهاست که در رشته پزشکی وجود دارد. پزشکی عمومی تحصیلات نیمه کاره محسوب می شود و متخصصین داخلی، اطفال و جراحی عمومی مجبور به طی دوره فوق تخصص هستند. برای سایر رشته ها مثل ارتوپدی، چشم و .. هم فلوشیب ضروری شده است! مطمئنا پزشک عمومی نمی تواند عمل سزارین انجام دهد یا فلوشیپ شبکیه رتینوپاتی نوزادان نارس را بهتر از متخصص چشم پزشکی درمان می کند اما به نظر می رسد همانطور که پس از سالها آزمون و خطا وزارت بهداشت به طرح پزشک خانواده بر پایه فعالیت پزشکان عمومی رسید، متولیان حوزه صنعت هم چنین خواهند کرد (1476395) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۴-۰۶ ۰۷:۳۹:۳۲
دوستان زیادی نظرشان را اعلام کردند و بعضی هم دلخور شده اند
ولی درست گقتند شما سری به ادارات دولتی بزنید ببینید که مدیران با وجود ممنوعیت تحصیل چگونه با یک لیسانس وارد و با فوق لیسانس و دکتری خارج شدند یک نفر امار در بیاره (1476487) (alef-13)
 
اسماعیل دستجانی فراهانی
۱۳۹۲-۰۴-۰۷ ۱۳:۳۷:۲۹
به نظر من برای استفاده و موفقیت از هر مدرکی در هر مقطع تحصیلی لازمه اش حرافی و چاپلوسی است نه لیاقت که امروزه آن را بزرگش کرده و نام روابط عمومی بر آن نهاده اندن (1478371) (alef-13)