توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 187895
فرصت سوزی به سبک سازمان شهرداریها
بخش داخلی الف، 30 اردیبهشت 92
تاریخ انتشار : دوشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۴:۱۰
سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور با هدف هدایت و نظارت و پشتیبانی مالی، فنی، اجرایی و مدیریتی شهرداریها تشکیل شده است. طبق اعلام رسمی در کشور ۱۱۹۷ شهر و حدود ۲۶ هزار دهیاری وجود دارد. در اساسنامه این سازمان (در سایت سازمان شهرداریها) علاوه بر اهداف گفته شده ۱۹ وظیفه برای این دستگاه تعریف شده است.

سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور با هدف هدایت و نظارت و پشتیبانی مالی، فنی، اجرایی و مدیریتی شهرداریها تشکیل شده است. طبق اعلام رسمی در کشور ۱۱۹۷ شهر و حدود ۲۶ هزار دهیاری وجود دارد. در اساسنامه این سازمان (در سایت سازمان شهرداریها) علاوه بر اهداف گفته شده ۱۹ وظیفه برای این دستگاه تعریف شده است.

برداشتی که از این وظایف در ذهن خواننده به وجود می آید اینست که هدف از تأسیس این مجموعه فراهم کردن یک اتاق فکر در حوزه تخصصی مدیریت شهری است و این سازمان قصد داشته به عنوان مغز متفکر مدیریت شهری باشد.

در واقع شهرداریها باید این توانمندی را داشته باشد که در حوزه های مختلف اعم از خدمات شهری، حمل و نقل، معماری، شهرسازی و زیبا سازی و... هر نیازی که دارند با امکانات سخت افزاری و نرم افزاری که فراهم نموده اند، برای آنها خوراک تهیه و با بسته های مختلف در مدیریت شهری و بدلیل تفاوت شهرها با یکدیگر استاندارد و رویه واحدی در شهرداریها ایجاد نماید. این سازمان به حدی باید در این حوزه به روز باشد که هرگونه تکنولوژی و علم جدید متناسب با مدیریت شهری به بازار می آید بتواند به شهرداری معرفی یا حتی المقدور فراهم کند.

مجموع هزینه های جاری و عمرانی شهرداری ها سالانه بالغ بر ۳۰ هزار میلیارد تومان است. به بیان دیگر عددی معادل حدود ۳۰ درصد بودجه کل کشور، در حوزه مدیریت شهری هزینه می شود که گرچه از این مبلغ تنها ۱۵ درصد از بودجه عمومی کشور تأمین می شود ولی مبلغ کلانی که گفته شد، این ضرورت را بیش از پیش برای مدیریت منسجم تر حوزه ذکر شده به وجود می آورد. شهرداریها، نهاد عمومی غیر دولتی هستند و هر شهرداری مستقل از شهرداری دیگر است. با این تعبیر وظیفه مهم و بسیار سنگینی به عهده سازمان شهرداریها گذاشته شده و تمام پتانسیل دولت در این سازمان جمع شده تا علاوه بر ایجاد استاندارد لازم و هماهنگ در حوزه های مختلف مدیریت شهری از یک مدیریت برنامه ریزی واحد برخوردار شوند.

هدف از این نوشتار این نیست که شهرداریها باید دولتی شوند بلکه نویسنده بر این اعتقاد است که بعضی از مسئولیتهای فعلی دولت نیز باید به شهرداریها تفویض شود. شهرداری در عین حالی که نهاد عمومی است باید ضمن استفاده از ظرفیتهای بزرگ مشارکت های مردم و سازمان های مردم نهاد، در امور کلان شهر از یک استاندارد و الگوی واحد بر اساس شرایط خود برخوردار باشد.

برای نمونه اگر در حوزه معماری و شهرسازی (بارها معماری اسلامی مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است) نگاهی به ساخت و ساز در شهرهای مختلف داشته باشیم، می بینیم که ترکیبی از معماری اسلامی، ایرانی و غربی در حال اجراست که از هیچ سبک و سیاق خاصی پیروی نمی کند. خلاء بزرگ برنامه ریزی و هدایتگری سازمان شهرداریها سبب شده که هر شهرداری با توجه به ظرفیت و توانمندی کارشناسان، برنامه ای به فراخور خود داشته باشد و بطور مستقل عمل نماید و در صورت نداشتن متخصص در شهرداری متأسفانه بدون توجه به شرایط مختلف و تفاوت های اقلیمی، جغرافیایی، فرهنگی... کاری را که در تهران یا کلان شهرهای دیگر موفق ببینند، الگو برداری نموده و با تقلید از آن در شهر خود پیاده نمایند که همین موضوع خصوصاً در شهرهای کوچک سبب شده اغلب این امور با شرایط شهر سازگار نباشد و پس از مدتی پروژه اجرا شده راکد بماند. این امر سبب برداشت هزینه های زیادی از بیت المال می شود و همچنین شهرداری ها ساز و کارهای متفاوت برای انجام امور یکسان شهری به کار ببرند.

جالب است که یکی از وظایف سازمان شهرداریها تبادل اطلاعات و تجارب شهرداریها در حوزه مدیریت شهری و نیز ایجاد شرایط لازم جهت همکاری شهرداریها با هدف تقلیل هزینه های عمرانی و خدماتی و جلوگیری از اسراف و تبذیر است. قابل توجه است که علیرغم صراحت این وظیفه در اساسنامه سازمان شهرداریها، معمولا شهرداریها با اصل آزمون و خطا هر کاری را خود تجربه می کنند و به همین علت انتقال تجارب موفق صورت نمی گیرد.

هر کدام از خوانندگان در هر نقطه ای از کشور که باشند در شهر یا روستا احتمالاً این خلاء بزرگ عدم برنامه ریزی و هدایتگری واحد را به راحتی ملاحظه می کنند. فقدان برنامه در حوزه های مختلف از جمله ایجاد درآمد پایدار در شهرها و کم کردن نیاز شهرداریها به عوارض، از جمله این نقایص است و نیز حوزه حمل و نقل که خود داستان طولانی دارد، با توجه به مسئولیت سازمان در حوزه حمل و نقل شهری متأسفانه تاکنون هیچ برنامه منسجمی برای حل مسائل و مشکلات ترافیکی و حمل و نقل به شهرداریها ارائه نشده است.

با قدری توجه و تأمل بر روی مدیریت سازمان شهرداریها در دولت دهم می توانیم شاهد ضعف این سازمان علیرغم اهمیت و ظرفیت بسیار بالای آن باشیم! چرا که زندگی مردم در جای جای کشور، به نوعی از عملکرد این مجموعه متأثر است. در بعضی از کشورها به خاطر اهمیت نقش هدایتگری شهرداری ها، وزارت شهرداری تأسیس شده است. متأسفانه ضعف عملکرد مدیریتی این دستگاه سبب شده که اغلب شهرداریها نه تنها چشم امیدی به این مجموعه نداشته باشند بلکه نگران رسیدن آفتی از سازمان هستند. از طرف دیگر عدم توانمندی مدیریت این دستگاه با اهمیت و نداشتن نقش مؤثر، مسئولین شورای عالی استانها را وادار نموده بدنبال تأسیس یک اتحادیه مستقل برای شهرداریها باشند. چرا که پس از گذشت سه سال از دوره مدیریت دولت دهم در سازمان شهرداریها اگر پولی باشد این سازمان فقط نقش یک شعبه بانک را جهت تخصیص بودجه دولتی به شهرداریها را ایفا می کند و اگر نه که دیگر هیچ.

نکته آخر اینکه پیش از این نیز بارها ضعف عملکرد این مجموعه به مسئولین مربوط منعکس شده اما گویا کسی به فکر قریب به ۱۲۰۰ شهرداری و ۲۶ هزار دهیاری نیست و مدیریت این سازمان در این مقطع ۳ ساله ۴ قائم مقام و حدود ۴۰ تغییر و جابه جایی مدیریتی داشته است. سؤال اینجاست سازمانی با ۳ معاونت و چند اداره کل تخصصی، چرا این گونه دستخوش بی ثباتی در مدیریت است؟