توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 285490
نگاهی متفاوت به آغاز بحران سوریه
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۴۲
در شمار علل تاریخی، سیاسی، اجتماعی و دخالت‌های برخی کشورها به عنوان برخی عوامل در ایجاد و تشدید بحران در سوریه، چالش‌های زیست‌محیطی و بحران آب که تأثیر ویرانگری بر مردم این کشور داشته، مورد توجه و دقت شایانی نبوده است.

به گزارش ایسنا، روزبه کردونی - مدیرکل آسیب‌های اجتماعی وزارت کار و رفاه - در روزنامه شرق، در این رابطه نوشت: در اوج اتفاقات موسوم به بهار عربی و تنها دو روز بعد از استعفای حسنی مبارک از ریاست‌جمهوری کشور مصر، در مقاله‌ای که در الجزیره منتشر شد، سوریه به‌عنوان کشور آرامش و سکوت قلمداد شده بود.

در این مقاله با استناد به محبوبیت بشار اسد، وجود نیروی مقتدر نظامی در سوریه و ماهیت چند فرهنگی این کشور، نتیجه‌گیری شده بود سوریه از موج دگرگونی‌های ناشی از بهار عربی در امان خواهد بود؛ اما فقط دو ماه بعد، تظاهرات مردم در شهر درعا به خشونت کشیده و تنش در سوریه آغاز شد.

در این میان، در شمار علل متفاوت تاریخی، سیاسی، اجتماعی و دخالت‌های برخی کشورهای غربی و عربی که به عنوان برخی عوامل در ایجاد و تشدید بحران در این کشور مورد توجه بوده‌اند، چالش‌های زیست‌محیطی و بحران آب که تأثیر ویرانگری بر مردم این کشور داشته، مورد توجه و دقت شایانی نبوده است.

سوریه که قسمت اعظم آن خشک و نیمه‌خشک است، به دلایلی نظیر سیاست‌های کشاورزی دولت درباره تشویق کشت محصولاتی نظیر گندم و پنبه که به آب فراوان نیاز دارند و اقدام ترکیه برای ساخت سدهای متعدد در بالای رودخانه تیگرس (دجله) در دو - سه دهه گذشته، دچار تنش آبی بوده است. اما بروز یکی از سخت‌ترین خشکسالی‌های سده‌های اخیر بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱، چالش‌های زیست‌محیطی و بحران آبی را در این کشور تشدید کرد.

بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹، رودخانه‌های دجله و فرات بیشتر از هر نقطه دیگری در جهان آب از دست داده و در کاهش ذخیره آب زیرزمینی روی زمین پس از هند، جایگاه دوم را به خود اختصاص دادند. همچنین رودخانه‌های دجله و فرات، در دوره هفت‌ساله (۲۰۰۳ تا ۲۰۱۱)، ۱۱۷ میلیون هکتار پا از کل آب شیرین ذخیره‌شده را از دست دادند. میزان ریزش باران هم در سوریه در سال ۲۰۰۹ نسبت به سال ۲۰۰۵، بیش از ۳۵ درصد کاهش یافت.

بین سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷، شمار چاه‌های آب حفرشده از ۱۳۰ هزار به ۲۱۳ هزار افزایش یافت که این امر سبب شد در دوران خشکسالی نقاط مختلف این کشور با کاهش سطح آب‌های زیرزمینی نیز مواجه شود. مطابق گزارش سال ۲۰۰۹ سازمان ملل متحد، این خشکسالی و بحران آبی بیش از یک‌ و نیم میلیون نفر از مردم را تحت‌تأثیر قرار داد و ۸۰۰ هزار نفر از کشاورزان سوری تقریباً تمام دارایی‌ها و هستی خود را از دست دادند.

این مسائل باعث مهاجرت و جابه‌جایی عظیم جمعیت از روستاها به شهرهایی نظیر درعا، دمشق و حُمص شد. گفته می‌شود این مهاجرت بزرگ‌ترین جابه‌جایی جمعیت در تاریخ سوریه مدرن بوده است.

گزارش مؤسسه صندوق کمک برای صلح نیز نشان از موج عظیم مهاجرت در سوریه بین سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۱ دارد.

مطابق گزارش سال ۲۰۰۶ این مؤسسه، دولت سوریه در شاخص جابه‌جایی جمعیت با امتیاز هفت در رتبه ۶۰ قرار داشته است. این در حالی است که در سال ۲۰۱۱ (پنج سال پس از آغاز خشکسالی) سوریه با امتیاز ۶.۵ به رتبه ۱۱۵ سقوط کرد. فقدان یک سیاست و برنامه مدون برای حمایت اجتماعی و تدبیر درباره این مهاجران آب و محیط زیست، سبب شد این مهاجران فقیر و فلاکت‌زده که همه‌چیز خود را از دست بوده بودند، پتانسیلی عظیم برای شروع هرگونه تنش و درگیری را داشته باشند.

این نوشتار قصد ندارد در تحلیل دلایل بروز بحران سوریه، نقش عوامل سیاسی، اقتصادی، تاریخی و دخالت‌های خارجی را نادیده بگیرد یا تقلیل‌گرایانه یک فاکتور را محور تحلیل قرار دهد، بلکه جان کلام این است که در کنار سایر سلسله‌عواملی که در آغاز بحران سوریه و ایجاد تنش‌های اولیه در سال ۲۰۱۱ نقش داشتند، موضوع بحران آب و چالش‌های زیست‌محیطی نیز باید مورد توجه جدی باشند.
 
کلمات کلیدی : سوریه