توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 266888
آيا مصر خود را درگير باتلاق يمن مي‌كند!؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۰۰
علاوه بر تهديدات نفتي عربستان در فاصله حدود ٢٠٠ كيلومتري از مرزهاي شمالي يمن دست‌كم يكصد پايگاه هوايي، زميني و دريايي دارد كه به راحتي مي‌تواند هدف آماج حملات موشكي يا پارتيزاني يمني‌ها قرار گيرد اين در حالي است كه بر بخش اعظم اين مناطق ساكنان عسير، نجران و جيزان قرار دارند كه جدا از دلبستگي تاريخي به سرزمين مادري‌شان يمن، خود را بخشي از شيعيان زيدي به حساب مي‌آورند.

به گزارش جهان به نقل از الوقت، دنبال نواخته شدن طبل جنگ از سوي فرماندهان مصري به رياست عبدالفتح السيسي رييس جمهور مصر و تلاش براي ورود ارتش مصر در حمله نظامي زميني به يمن در چهارچوب تجاوز سعودي امريكايي به يمن كه تاكنون منجر به شهادت هزاران نفر از افراد بيگناه شده است كه اغلب آنها از زنان و كودكان هستند،‌ موجي از اعتراضات را در داخل و خارج مصر به دنبال داشته است. اين در حالي است كه كارشناسان و ناظران سياسي نسبت به تبعات و پيامدهاي خطرناك اين اقدام ماجراجويانه بر آينده مصر در تمامي زمينه هاي نظامي و سياسي و امنيتي و واقتصادي و اجتماعي و گردشگري مصر هشدار داده اند.

مهم ترين پيامدهاي اين اقدام خطرناك در موارد ذيل قابل بررسي است:‌

١.تكرار سناريو دخالت نظامي ارتش مصر در يمن در دهه شصت ميلادي در دوران رياست جمهوري جمال عبدالناصر كه موجب كشته و زخمي شدن هزاران نفر از نظامي هاي مصري شد. عبدالفتاح السيسي مي داند كه محبوبيت وي به دليل مشاركت در تجاوز عليه يمن كاهش خواهد يافت همانطور كه محبوبيت جمال عبدالناصر پس از حمله يمن، كاهش يافت .

٢.مشاركت ارتش مصر در تجاوز عليه يمن به تضعيف و متلاشي شدن اين ارتش كه ستون فقرات و اساس حفظ امنيت مصر است منجر خواهد شد؛ اين در حالي است مصر در حال حاضر براي كنترل اوضاع داخلي خود با مشكلاتي مواجه است .

٣ – ناظران براين باورند كه كه مشاركت مصر در جنگ عليه يمن در چهارچوب توطئه غربي- اسرائيلي است كه هدف از آن تضعيف ارتش هاي منطقه بويژه ارتش هاي عربي است كه در طي سال هاي گذشته عليه ارتش عراق و سوريه انجام شد و اكنون نوبت به ارتش مصر رسيده است با هدف اينكه اين ارتش هاكه نوك پيكان مواجهه با اسرائيل هستند،‌ تضعيف گردند .

٤.گرفتار شدن ارتش مصر در تجاوز عليه يمن به بهانه تامين امنيت دريانوردي در درياي سرخ و حمايت از تنگه باب المندب، زمينه را براي نفوذ گروههاي تروريستي در داخل مصر بويژه در شبه جزيره سينا فراهم خواهد كرد و متعاقب آن جنايت در حق شهروندان و مردم مصر همچون وقايعي كه در سوريه و عراق در حال وقوع است،‌افزايش خواهد يافت .

٥. با توجه به اوضاع تنش آميز فزاينده ‌ميان مردم و دولت به دليل اوضاع نابسامان اقتصادي، ‌طبيعي به نظر مي رسد كه در صورت مشاركت ارتش مصر در جنگ عليه يمن، خلأ امنيتي بوجود خواهد آمد و امنيت و ثبات كشور دچار مشكل خواهد شد و چه بسا منجر به شعله ور شدن انقلاب مردمي شود كه در طي آن،‌ نظام عبدالفتاح السيسي برچيده شود همانگونه كه اين موضوع براي رييس جمهور قبلي محمد مرسي نيز روي داد؛ ‌بويژه اينكه مردم مصر تظاهراتي را در مقابل سفارت عربستان سعودي در قاهره برگزار كرده اند و تجاوز عربستان به يمن را محكوم نموده و خواستار عدم مشاركت مصر در اين تجاوز شده اند .

٦. ناظران سياسي بر اين باورند كه سرگرم شدن ارتش مصر به جنگ در يمن،‌موجب نفوذ گروههاي تروريستي به داخل كشور و تهديد بخش هاي مهم حياتي مصر از جمله بخش گردشگري كه مصر در تامين اعتبارات اقتصادي به آن تكيه دارد،‌خواهد شد. و مسئولان مصري بايد به اين موضوع دقت داشته باشند كه گردشگري عامل مهمي در اقتصاد مصر است؛ كشوري كه آبستن بحران هاي مختلف است از دست دادن بخش گردشگري، ‌يك خطر جدي براي امنيت و ثبات مصر و آينده كشور تلقي مي شود .

٧. پس از مخالفت بسياري از كشورها براي ارسال نيروي زميني براي مشاركت در حمله زميني به يمن از جمله پاكستان،‌ اكنون ارتش مصر در شرايط سختي قرار گرفته است به دليل اينكه مشاركت نيروي زميني در تجاوز به يمن،‌ ارتش را به يك جنگ فرسايشي سوق خواهد داد و شرايط فعلي مصر در سايه مبارزه با تروريسم و مقابله با تهديدات خارجي، اجازه نمي دهد تا خود را درگير اين اقدام نمايد؛‌بويژه در منطقه سينا و مرزهاي غربي مصر با كشور ليبي كه گروههاي تروريسيتي دراين منطقه بسيار فعال هستند .

با وجود اين خطرات و پيامدها،‌مقامات و فرماندهان مصري بايد با تأمل و درايت و بررسي تمامي جوانب بويژه زمينه هاي سياسي و امنيتي و استفاده از تجربه هاي گذشته، بار ديگر ‌ارتش مصر را در باتلاق جنگ يمن درگير نكنند و به جاي كشاندن جوانان مصري به جنگ،‌ به فكر معيشت و تامين نيازهاي اقتصادي مردم مصر باشند؛‌جنگي كه فقط در خدمت دشمنان امت اسلامي است.همچنين نبايد فراموش كنيم خون هايي كه در يمن ريخته مي شود،‌خون امت اسلامي و عربي است خواه خون يك مصري باشد و يا خون يك شهروند يمني. بنابراين شايسته است تا تمامي توان امت اسلامي در جهت مقابله با دشمنان اسلام بويژ اسرائيل غاصب به كار گرفته شود و اين توان در خدمت به رژيم هايي چون رژيم سعودي كه منطقه را با تجاوز خود به يمن درگير جنگ كرده است، صرف نشود؛‌در شرايطي كه كشورها و ملت هاي منطقه به دور از دخالت هاي غربي و خارجي، نياز به وحدت و همبستگي براي حل بحران هاي منطقه اي دارند .
ارزيابي عمليات زميني آل سعود در يمن: چالش ها و موانع پيش رو

به گزارش پایگه تحلیلی-خبری الوقت عربستان و متحدانش انجام حملات زميني از چند جبهه را برنامه ريزي مي كنند. شايد از ديد آنها مقابله با انصارالله، حمله زميني را اجتناب ناپذير كند اما چنين اقدامي خطراتي بزرگ، از گرفتار شدن در سرزمين هاي كوهستاني تا احتمال جنگ چريكي با تروريست هاي القاعده رابه دنبال خواهد داشت .

اولين مشكل سعودي‌ها در حمله به يمن، «مشروعيت» اقدام آنان است. علاوه بر آنكه ارتش يمن و انصارالله هيچ تعرضي به خاك عربستان نداشته‌اند، شرايط داخلي يمن نيز، شرايط يك انقلاب مردمي است كه در عرف سياسي از مشروعيت بالايي برخوردار است. به فرض اينكه گروه‌هاي داخلي يمن درباره نحوه اداره كشورشان با يكديگر اختلاف دارند، اين يك موضوع داخلي است و هيچ كشور خارجي نمي‌تواند آن را دستمايه تهاجم هوايي يا زميني به همسايه خود نمايد .

دومين مشكل سعودي‌ها، سخت‌كوشي و استقامت مردم يمن است. اين مردم تجربه فروان بعيد و قريبي در مقاومت عليه نيروي مهاجم خارجي دارند. مصري‌ها تحت رهبري جمال عبدالناصر با اعزام حدود ٦٠ هزار نيروي نظامي دولت زيديه را در سال ١٣٤١ ساقط كرده و دولت تحت حمايت خويش را در اين كشور بر سر كار آوردند اما زماني كه در اوايل دهه ١٣٥٠ يمن را ترك كردند حدود ٥٥ هزار نفر از نيروي خود را از دست داده بودند و اينك گورستان بزرگي در يمن به آنان تعلق دارد. عثماني و يونان نيز تجربه مشابهي در يمن دارند. در تجربه قريب نيز سعودي‌ها ضرب شست يمني‌ها را فراموش نكرده‌اند .

عمليات نظامي عليه زيرساخت‌هاي يمن نيز اگرچه براي مردم محروم يمن خسارت‌بار است اما اين زيرساخت‌ها آنقدر محدود و سنتي‌ هستند كه نمي‌توانند زندگي مردم يمن را مختل نمايند و اين سومين مشكل عربستان در حمله هوايي و زميني است .

مشكل چهارم عربستان در يمن جو ضد امريكايي اين كشور است و وابستگي مفرط آل سعود به امريكا دامنه اين نفرت را به عربستان سرايت داده است. در واقع مشكل امريكا و عربستان در يمن حداقل از سال ١٣٨٢ شروع شده است كه حوثي‌ها سياست ضدغربي را جايگزين عقايد افراطي تندروهاي سني وابسته به عربستان كرده‌اند. انقلاب واقعي يمن از اين سال با موضع‌گيري زيدي‌ها بر ضد امريكا و اسرائيل آغاز شد در اين ميان عربستان، القاعده، امريكا و حكومت سابق يمن، بر ضد زيديه كه بعدها دامنه آن به شافعي‌هاي يمن شمالي نيز رسيد، وارد عمل شدند و ناتواني حكومت صالح و منصور در مديريت روند تحولات سياسي، اجتماعي و امنيتي يمن و نيز نابساماني سياسي و اقتصادي استان‌هاي جنوبي سبب همدردي و همبستگي زيدي‌ها و شافعي‌هاي يمن با جنبش حوثي‌ها شد. بر اين اساس حمله نظامي عربستان به يمن ـ موسوم به طوفان قاطع ـ نه تنها كمكي به حل مسئله نمي‌كند بلكه مخالفت عمومي در يمن عليه امريكا و وابستگان منطقه‌اي و يمني آن را افزايش مي‌دهد .

مشكل پنجم عربستان مواجهه ارتش با نيروي نامنظم است. آنچه تاكنون در تاريخ جنگ‌هاي نامنظم مشاهده شده، پيروزي نيروهاي پارتيزان بر ارتش‌هاي منظم بوده است. اين مشكل براي ارتش‌هايي كه در زمين نيروي پارتيزان مي‌جنگند، مضاعف مي‌شود. گريگوري جانسون، تحليلگر اطلاعاتي امريكا با اشاره به دشواري‌هاي جنگ در يمن براي ارتش عربستان در تاريخ ١١ فروردين ماه (٣١ مارس ٢٠١٥) به شبكه خبريCNN گفت: «حوثي‌ها گروهي آموزش‌ديده هستند كه زمين خود را به خوبي مي‌شناسند و در آن مبارزه مي‌كنند.» او با اشاره به درگيري ارتش عربستان با حوثي‌ها در سال ٢٠٠٩ گفت: «عربستان در سال ٢٠٠٩ با حوثي‌ها جنگيد. عملكرد ارتش عربستان در اين سال بسيار ضعيف بود. ما بايد به ياد داشته باشيم كه حوثي‌ها الان بيش از يك دهه است كه مشغول جنگيدن هستند و براي آن كاملاً آموزش ديده‌اند. چالش‌ها و دشواري‌هايي كه امريكا در افغانستان ديد خيلي شبيه خواهد بود به آنچه در يمن است البته اگر دشوارتر نخواهد باشد.» در همين روز ايندپندنت هم نوشت: «شانس كمي وجود دارد كه حملات هوايي ائتلاف عربستان و كشورهاي سني موفق به عقب راندن حوثي‌ها در يمن شود .»

مشكل ششم عربستان به ساختار ارتش اين كشور برمي‌گردد. ارتش عربستان ارتش كوچكي است و فاقد توانايي‌هاي افندي است و توانايي پدافندي آن را هم نيروهاي خارجي اداره مي‌كنند. اين در حالي است كه موفقيت ارتش‌ها به توأم كردن توانايي‌هاي پدافندي و آفندي منوط است. ارتش عربستان «يك ارتش اجاره‌اي» است كه تكنولوژي و دانش فني آن عاريتي و وارداتي است و نيروي انساني آن را نيروهاي خارجي از پاكستان، بنگلادش، سومالي و حتي يمن تشكيل مي‌دهند. چنين ارتشي نمي‌تواند تهاجم مؤثري را عليه يك كشور سامان بدهد. اين در حالي است كه دوران استفاده از قدرت سخت براي تغيير شرايط حتي از سوي ابرقدرت‌ها نيز به پايان رسيده است و شكست لشكركشي امريكا به افغانستان و عراق گواه اين مطلب مي‌باشد .

مشكل هفتم عربستان، گران جنگيدن ارتش آن است. عربستان براي آنكه ائتلاف حول محور خود را حفظ كند، ناچار است هزينه مالي زيادي بپردازد؛ مصر، تركيه و پاكستان براي همراهي با رياض مبالغ زيادي را از عربستان مطالبه كرده‌اند و اين در حالي است كه هيچ كدام از اين كشورها تاكنون در عمليات نظامي عليه يمن وارد نشده‌اند و پاكستان با صراحت تنها به دفاع از عربستان در صورتي كه مورد تهاجم واقع شود، خود را متعهد خوانده و اعلام كرده است كه قولي به عربستان براي مشاركت در حمله هوايي يا زميني عليه يمن نداده است .

از سوي ديگر، عربستان در حمله هوايي عليه يمن از پايگاه هوايي ملك خالد در فاصله ١٢١ كيلومتري از شمال غرب يمن استفاده مي‌كند و شش هشتم از هواپيماهايي كه براي بمباران مناطقي در يمن به پرواز درمي‌آورد، هواپيماهاي سوخت‌رسان و پشتيباني هستند و اين هزينه جنگيدن را براي عربستان بسيار بالا مي‌برد. براين اساس دكتر صادق خرازي، ديپلمات نام‌آشناي ايراني معتقد است: «عربستان در جريان حمله

هوايي عليه يمن تاكنون فقط هزينه داده است، بدون آنكه دستاوردي داشته باشد .»

مشكل هشتم عربستان در جنگ عليه يمن، «مسلمان بودن» مردم و گروه‌هاي انقلابي يمن است و علاوه بر آن ماهيت افراط‌گراي گروه‌هايي است كه از آنان براي تسلط بر يمن حمايت مي‌كند. جنگ عليه مسلمانان يمن، بقيه مسلمانان اعم از اينكه شيعه يا سني باشند، ناراحت مي‌كند و در كنار مردم مظلوم يمن قرار مي‌دهد اين در حالي است كه مردم منطقه به ياد ندارند كه عربستان در هيچ جنگ ديگري كه يك طرف آن غرب و يا رژيم صهيونيستي باشد به نفع مسلمانان وارد عمل شده باشد. موضع عربستان در جنگ رژيم اسرائيل عليه مردم لبنان و ساكنان غزه در سال هاي ٢٠٠٦، ٢٠٠٩، ٢٠١٢ و ٢٠١٤ به طور آشكار و يا ضمني به نفع رژيم صهيونيستي بود. در آن جنگ‌ها مفتيان وهابي سعودي مشروعيت كمك به مظلومان لبنان و غزه را رد و از آن نهي مي‌كردند. تا جايي كه مفتي اعظم سعودي در جريان جنگ ٣٣ روزه دعا براي پيروزي حزب‌الله را رد كرد! بر اين اساس بعضي از كشورهاي عربي و اسلامي كه از آنان به عنوان عضو ائتلاف ضد يمني نام برده مي‌شود تاكنون در اقدامات نظامي عليه مردم يمن مشاركت نكرده‌اند .

در اين ميان هم‌پيمان اصلي يمني عربستان در اين كشور، جريان انصارالشريعه شاخه القاعده مي‌باشد كه در ميان ملت‌ها و دولت‌هاي منطقه مطرود است. پس از آن، ميليشياي وابسته به منصور هادي است كه اساساً به عنوان يكي از عوامل درگيري‌هاي يمن به حساب آمده و غيرموجه خوانده مي‌شوند. جداي از بدنام بودن، اين دو گروه از توانايي قابل توجهي در مقايسه با انصارالله، نيروهاي لجان شعبي و ارتش يمن برخوردار نيستند كما اينكه تاكنون در همه درگيري‌ها شكست خورده‌اند در حال حاضر انصارالشريعه و ميليشياي هادي تنها شهر «مارب» در مركز يمن را در اختيار دارند كه از شمال، غرب و جنوب كاملاً در محاصره ارتش، انصارالله و لجان شعبي قرار دارند بر اين اساس عربستان ضمن آنكه به دليل شروع جنگ عليه يك كشور مسلمان از سوي مجامع مختلف اسلامي منطقه و خارج از آن تحت فشار قرار دارد، اتكاء آن به گروه‌هاي مطرود در داخل يمن نيز روايي جنگ عليه ارتش و انصارالله را نامقبول كرده است .

عمليات هوايي عربستان طي ١٠ روز اول اين جنگ نوعاً متوجه مناطق درگيري ارتش و انصارالله با نيروهاي القاعده در استان‌هاي عدن، لحج، شبوه و مارب بوده است و اين نشان مي‌دهد كه عربستان در معارضه داخلي يمن در طرف بدنام و موصوف به تروريزم قرار گرفته است .

مشكل نهم عربستان اين است كه موقعيت‌هاي حساس خود را در معرض اقدامات تلافي‌جويانه متقابل قرار داده است اگر يمن فاقد موقعيت‌هاي راهبردي در حوزه اقتصادي و امنيتي است، اما عربستان حتي در مرزهاي نزديك خود به يمن داراي موقعيت‌هاي حساس است. اولين موضوع اين است كه درگيري‌هاي كنوني امنيت صدور حدود ٥/٨ ميليون بشكه نفت عربستان از درياي سرخ و سواحل آن را با خطر مواجه كرده است. موقعيت استقراري انصارالله در استان‌‌هاي زيدي‌نشين صعده و حجه به گونه‌اي است كه با شليك موشك‌هايي با برد ٥٠٠ كيلومتر و كمتر، مي‌تواند كل سواحل غربي عربستان در درياي سرخ را ناامن كند. اين موضوع فشار غرب و به خصوص اتحاديه اروپا كه خريداران عمده نفت سعودي هستند را بر رياض سبب مي‌شود. در اين ميان روزنامه «تلگراف» چاپ انگليس در پنجمين روز حمله هوايي عربستان به يمن نوشت: «حمله به يمن زيربناي نفتي عربستان را به مخاطره مي‌اندازد. از جمله نتايج معكوس مداخلات عربستان در يمن، تهديد عليه ساختار نفتي عربستان و امنيت ذخاير انرژي جهاني است» روزنامه ايندپندنت نيز در همين روز طي مقاله‌اي يادآور شد: «الغوار، ميدان غول نفتي عربستان در استان شرقي و محل زندگي شيعيان قرار دارد و اگرچه از سوي ٣٠ هزار گارد امنيتي عربستان محافظت مي‌شود، اما در عين حال خطر نفوذ شيعيان در آن وجود دارد.» در اين ميان «مايكل ويتنر» تحليلگر امنيتي و عضو سابق CIA ، ١١ فروردين ماه جاري به روزنامه تلگراف گفت: «خطر جدي عليه بازار جهاني نفت، تنها تنگه باب‌المندب است كه روزانه ٨/٣ ميليون بشكه نفت از آن عبور مي‌كند. با حملات سعودي‌ها به يمن، بازار نفت جهاني بايد انتظار تهديدات سياسي بيشتري داشته باشد .»

علاوه بر تهديدات نفتي عربستان در فاصله حدود ٢٠٠ كيلومتري از مرزهاي شمالي يمن دست‌كم يكصد پايگاه هوايي، زميني و دريايي دارد كه به راحتي مي‌تواند هدف آماج حملات موشكي يا پارتيزاني يمني‌ها قرار گيرد اين در حالي است كه بر بخش اعظم اين مناطق ساكنان عسير، نجران و جيزان قرار دارند كه جدا از دلبستگي تاريخي به سرزمين مادري‌شان يمن، خود را بخشي از شيعيان زيدي به حساب مي‌آورند.

مشكل دهم عربستان اين است كه آشكارا از بازگرداندن رئيس‌جمهور و دولتي مخلوع سخن مي‌گويد كه جايگاهي در ميان مردم يمن ندارند. منصور هادي از يك طرف در دوران ٣٣ ساله حكومت علي عبدالله صالح كه با انقلاب اول يمن ساقط شد، يكي از اركان مهم حكومت صالح بوده و از اين رو در چشم‌ مردم انقلابي يمن، شريك جرم او به حساب مي‌آيد. از سوي ديگر به قدرت رسيدن منصور هادي در سال ٢٠١٢ در چارچوب يك طرح خارجي و در جريان يك انتخابات تك‌نفره و با حداقل آراء بوده است. منصور هادي براساس توافقات به عمل آمده در جريان گفتگوهاي ملي ميان احزاب و دولت موظف بوده است تا توافقات به عمل آمده را به اجرا بگذارد و از جمله زمينه را براي تدوين و تصويب قانون اساسي جديد و برگزاري آزاد انتخابات مجلس فراهم كند ولي او به هيچ كدام از اين تعهدات عمل نكرده و بحران سياسي يمن را عمق بخشيده است. انتقال هادي از صنعا به عدن و اعلام تشكيل دولت مستقل هم از نظر مردم يمن، تلاش براي تجزيه اين كشور و گسترش درگيري داخلي تلقي شده است. جرم بزرگ ديگر هادي از نظر مردم يمن، درخواست از نيروهاي خارجي براي مداخله در امور داخلي يمن و از جمله حمله به مراكز و زيرساخت‌هاي يمن است .

اصرار عربستان در بازگرداندن منصور هادي و دولت او عملاً به جايي نمي‌رسد چرا كه امروز هيچ گروه مؤثر يمني ـ به جز القاعده و ميليشياي عبدربه ـ از اين اقدام حمايت نمي‌كنند. مخالفت حزب با نفوذ مؤتمر كه متعلق به خاندان الاحمر است و سكوت حزب اخواني اصلاح و مخالفت احزاب چهارگانه «لقاء مشترك» نشان‌دهنده آن است كه دوره حكومت هادي و عوامل آن در يمن به سر رسيده و قمار آل سعود براي آنان با باخت بزرگ توأم خواهد شد.
 
کلمات کلیدی : یمن