کد مطلب: 146584
ناگفته هایی درباره تغییر رییس دانشگاه آزاد؛
احمدي نژاد بدون رتوش
يادداشت مهمان: حسین کچویان، 21 اسفند 90
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۵۶
قطعا برای کسانیکه تحولات چند ساله دانشگاه آزاد را از آغاز طرح آن تا هفته جاری دنبال کردهاند، عنوان این مقاله ابهامانگیز و مشکلساز بهنظر میرسد چراکه با رسمیتیابی عملی ریاست جدید دانشگاه آزاد، ظاهرا نبایستی تردیدی در پایان این معضله داشت. اما دلایل قانعکننده و قابلاتکایی وجود دارد که ما را از نتیجهگیری سریع در این زمینه بازمی دارد؛ این دلایل به میزانی است که حداقل با ایجاد تردید در مضمون و معنای تغییر مدیریتی واقع شده در دانشگاه آزاد، ما را دعوت به احتیاط در این زمینه و ادامه حساسیتها تا زمان مشاهده نتایج عملی این تغییر و تحقق اهداف موردنظر آن میکند. اما این دلایل چیست و چرا واجد چنین دلالتهای، تردیدآفرینی در مورد توقعات و انتظارات ما از این تغییر و تغییرات بعدی در دانشگاه آزاد است؟
پیش از ورود، بحث تفصیلی از این دلایل و دلالتهای آن، توجه به نکته مهمی لازم است که غفلت از آن موجب بدفهمی و عدم درک اهداف دقیق این نوشتار از طرح این مطالب خواهد شد. خطا در درک بافت و زمینهای که بحث حاضر بایستی در ربط با آن فهمیده شود، میتواند مخاطب بحث را به غلط ریاست جدید دانشگاه آزاد و اقدامات یا تصمیمات اصلاحی وی قلمداد کند. نه تنها از بین بردن خوش بینیهای حاصله از تغییر ریاست دانشگاه آزاد و امیدهای ناشی از آن برای اصلاحات ساختاری در دانشگاه، هدف بحث حاضر نیست بلکه تلاش و کمک برای توفیق برنامهها و اقدامات وی در این زمینه نیز فرض و تکلیف تلقی می‌شود. بحث حاضر را بهجای این بافت و زمینه محدود داخلی، بایستی در ارتباط با تحولاتی قرار داد که موضوع آن ریاستجمهوری و انحراف از سیاستها و مواضع آغازین وی در کل است. از این جهت، موضوع دانشگاه آزاد صرفا بایستی بهعنوان نمونه و مصداقی خاص تلقی شود که میتوان در پرتو آن، تحول سیاسی کلی و تغییر دیدگاههای ریاستجمهوری را مورد ارزیابی قرار داد و بر اساس آن معنای تحول مدیریتی اخیر دانشگاه آزاد و احتمالات مربوط به آینده را نیز دریافت. بنده که علیرغم پیشبینی ستیزهها و منازعات شکاف آفرین ناشی از پیروزی آقای احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری در مجموعه اصولگرا طی همان هفتههای آغازین تیرماه سال ۸۴، تا جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از انتقاد علنی از وی اجتناب کرده و حتی ریشه اصلی مشکلات را نوع برخوردها و فشارها بر وی یا عدم درک برنامههای بزرگ اصلاحی ایشان و عدم همراهی مجموعه اصولگرا با آن میدانستم؛ برپایه مجموعه دلایل مربوط به دگردیسی در مواضع ایشان در بحث دانشگاه آزاد طی یکساله اخیر، متأسفانه بایستی به تحولی جدی و اساسی در کلیت دیدگاهها و رفتار سیاسی آقای احمدینژاد اذعان کنم که تصویری متضاد با آنچه از او بهعنوان فردی اصولی، مقید به ارزشهای عدالتخواهانه و ظلمستیزانه و بهدور از بازیهای معمول قدرت و بدهبستانهای قدرتخواهانه در ذهن داشتهایم، بهدست میدهد.
در هر حال، در رابطه با مدعای این نوشتار میتوان به دلایل متعددی اشاره داشت. اما برای اختصار و پرهیز از طولانی شدن کلام، تنها به بیان سه دلیل و تحلیل آن اکتفا می‌شود که بهلحاظ دلالت، به اندازه کافی روشن و صریح است. آخرین این دلایل، درخواست آقای احمدینژاد از رهبری برای صدور حکم عضویت آقای جاسبی در شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان عضو حقیقی است. دلیل دوم، استنکاف ایشان از امضای حکم ریاست آقای فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد و احاله آن به وزیر علوم است. اما دلیل سوم به تحولات رفتاری ریاستجمهوری از زمان خانهنشینی ۱۱ روزه در رابطه با اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی برای حل و فصل معضله دانشگاه آزاد برمیگردد که دو موضوع قبلی نیز در همین راستا و بخشی از آن است.
بگذارید از موضوع سوم آغاز کنیم که برای فهم رفتار آقای احمدینژاد در دو موضوع یا دلیل دیگر نیز نقشی زمینهساز و روشنگر دارد. اولین نشانه تغییر موضع آقای احمدینژاد در بحث دانشگاه آزاد - که ظرف چندین سال، با اهتمامی جدی و تعهدی ارزشمند به اهداف اصلاحگرانه و وعدههای انتخاباتی، علیرغم فشارها و دشواریها آن را تا تصویب اساسنامه جدید دنبال میکرد - بیمیلی به پیگیری و رها ساختن آن بعد از تصویب، از زمان خانهنشینی ۱۱ روزه بود؛ البته مسأله به همینجا نیز محدود نماند، بلکه با خودداری از امضای مصوبه شورا در مورد اساسنامه تازه و عدم ابلاغ آن تا حدود نه ماه پس ازتصویب پیش رفت. این نوع رفتار که خلاف وظایف قانونی و واجد شبهه نقض قانون نیز بود، دلالتهایی ضمنی بر تغییر کلی موضع ایشان در این زمینه داشت. آنچه این فهم را تقویت میکرد، اخبار و گزارشهای متعددی بود که خبر از نوعی سازش در این زمینه پس از ملاقاتهای نمایندگان ایشان و آقای هاشمی رفسنجانی یا نمایندگان وی میداد. اما دلالتهای موجود در این زمینه زمانی به صراحت نزدیک شد که نهایتا بعضی از اعضاء با حساس شدن نسبت به این تغییر مواضع و ناخشنودی از هدر رفتن تلاشهای چند ساله، در صحن شورا، خواهان ابلاغ مصوبه و پیگیری اجرای آن شدند. برخورد وی با خواست پیگیری کار و اقدامات بعدی در صحن شورا - که کاملا خنثی و بدون هرگونه موضعگیری له و یا علیه آن بود - با نوع مشارکت وی در رأیگیریها درمورد تغییرات جدید اساسنامه تکمیل میشد.
در هر زمان که با توجه به چالشها، از جمله خودداری آقای رفسنجانی از اجرای مصوبه، انجام تغییراتی در اساسنامه به پیشنهاد بعضی از اعضاء به رأی گذاشته میشد، آرای ایشان مصداق نذر روغن ریخته برای امامزاده بود. ایشان نمیخواست موضوعات مذکور رأی بیاورد و بالأخص نمیخواست در تصویب آنها مدخلیتی داشته باشد؛ اما چون مایل نبود این موضوع فهمیده شود، با روشن شدن آرای مثبت شورا به اصلاحات پیشنهادی، وی خواهان احتساب رأی مثبت خود میشد تا مانع از آگاهی دیگران از موضع حقیقی خود شود. در هر حال، ایشان تنها بعد از آگاهی به رأی مثبت اعضا به تغییرات - که در وضعیتی بسیار شکننده و با احتمال رد شدن بهدست میآمد - میگفت که رأی مثبت بنده را نیز اضافه کنید. دلیل این وضعیت شکننده در توازن آراء این بود که تعدادی از اعضای سرشناس و متعلق به جبهه مخالف سیاسی آقای احمدینژاد نیز با آگاهی از دیدارهای پنهان و اعتقاد به وقوع نوعی مصالحه میان وی و آقای هاشمی رفسنجانی، پیگیری بحث دانشگاه آزاد را بیحاصل و یا بهنفع طرحهای سیاسی رقیب تلقی کرده و از شرکت در جلسات و یا دادن رأی خودداری میکردند.
در هر حال، برای درک کامل دلیل اول باید اصرار آقای احمدینژاد بر خودداری از اجرای مصوبات تازه شورا برای تشکیل هیأتامنا و انتخاب ریاست جدید بدون موافقت آقای هاشمی رفسنجانی را نیز در تحلیل نهایی لحاظ کنیم. پس از رأیگیری هیأتامنا در مورد ریاست جدید، ریاست هیأتامنا و هیأت مؤسس از امضای حکم وی خودداری کرد. بعد از آن دو جلسه برای ملاقات با وی ترتیب داده شد که در هر دو مورد در موضعگیریهای علنی در صحن شورا، آقای احمدینژاد با تأکید بر ضرورت حفظ حرمت آقای هاشمی رفسنجانی از تداوم بحث و گفتوگو با ایشان و خودداری از اجرای تصمیمات شورا بدون جلب موافقت وی سخن گفت و تأخیرهای دو ماهه اخیر در روند امور را بهوجود آورد.
لازم نیست ناسازگاری این مواضع با نوع تلقی وی از نقش دوران آقای هاشمی رفسنجانی در نهادینهسازی فساد و ایجاد شبکههای ناسالم قدرت و ثروت را یادآور شویم که معنایی جز چرخشی ماهوی در دیدگاههای آقای احمدینژاد ندارد. این احتمال که این نوع مواضع را به ارزش اسمی آن و از باب رعایت اخلاق تلقی کنیم، با توجه به رویههای قبلی وی در برکناری و عزل همکاران منتفی است. اما برای درک کامل این موضع و تازگی غریب آن لازم است به اظهارات صریح و روشن وی در مورد لزوم برخورد و ضرورت حذف کامل آقای هاشمی رفسنجانی از عرصه عمومی و نظام اشاره کنم که وی پس از انتخابات ۸۸ در گفتوگویی شفاهی خطاب به شخص بنده بیان کرد. در آن زمان حدودا چند ماه پس از انتخابات، وی با اظهار ناخشنودی از نوع مواجهه با آقای هاشمی رفسنجانی و عدم همراهی نظام با خواست ایشان ( احمدینژاد) در مورد تعیین تکلیف نهایی این مشکل، با اشاره به اینکه آقای هاشمی رفسنجانی فاقد هرگونه حمایت و نفوذ اجتماعی و بلکه مورد نفرت و خشم عمومی است، از ترسهای ناموجه در این زمینه بهعنوان دلایل این عدم همراهی سخن گفت که موجب تداوم مشکل و استخوان لای زخم هستند.
اما دلیل دومی که کاملا در پیوند با این موضع اخیر آقای احمدینژاد در مورد آقای هاشمی رفسنجانی و لزوم حفظ وی در عرصه سیاسی قرار دارد، خودداری وی از امضای حکم ریاست جدید دانشگاه آزاد و احاله آن به وزیر علوم است. گرچه احاله این کار به وزیر فاقد محمل قانونی نبوده و حداقل امکان توجیه قانونی آن وجود دارد، تخالف آن با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه نیز صریح و بیابهام است. اما نکته مهم این است که چرا آقای احمدینژاد که مصوبه جلسه قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی، ایشان را بهعنوان ریاست شورا مسؤل و مأمور امضای حکم قلمدا کرده بود، از انجام اینکار استنکاف ورزید و آن را به شخص دیگری احاله کرد. اهمیت این تحول در صورتی بهدرستی درک می‌شود که اقدامات و تلاشهای انجام شده برای امضای حکم توسط شخص وی را در نظر بگیریم.
نکته اساسی در این زمینه که مبین اهمیت تعیینکننده عدم امضای حکم توسط آقای احمدینژاد در چهارچوب برنامهها و طرحهای سیاسی فعلی وی است، صرفا در این نیست که وی علیرغم تلاشها و تماسهای زیاد برای انجام اینکار، از آن استنکاف ورزید، بلکه پاسخ وی به این فشارها یا دلیل وی برای اجتناب از آن، معنادار و شایسته توجه جدی است. برخلاف تمامی گمانه زنیها و تحلیلهای چندماه گذشته در مورد راهبرد آقای احمدینژاد و مجموعه همراه وی در انتخابات مجلس نهم، دلیل وی این بوده که نمیخواهد بار دیگر تقابل میان خود و آقای هاشمی رفسنجانی را احیا کند و یا یادآور آن در اذهان باشد. اینکه امضای حکم ریاست جدید دانشگاه آزاد در بستر تحولات چند ساله مربوط به آن - که در قالب تقابل آقایان احمدینژادو هاشمی جریان داشته است - به چه شکل و تا چه حدی میتواند نقشی قابلتوجه در احیای این تقابل و یا یادآوری آن داشته باشد، اساسا موضوع مهمی نیست.
مهم حساسیت آقای احمدینژاد به خودداری از انجام هر اقدامی ولو جزیی و بیاهمیت است که موجب تداوم و استمرار آن سابقه و گذشته سیاسی باشد؛ گرچه آقای احمدینژاد خود میداند منطقا هر اقدامی - با توجه به پیوند مسأله دانشگاه آزاد با تمامی حاشیهها و فروعش با آن تقابل و سابقه - بهطور اجتنابناپذیری آن تقابل را تداعی و احیا میکند.
میتوان گفت برای احمدینژاد، مسأله اصلی این است که از انجام هر عملی مغایر و ناسازگار با برنامه و طرح سیاسی جدیدی که برای فصل تازه حیات سیاسی خود تدوین کرده است، اجتناب ورزد. از این جهت، اندازه و وزن اقدام یا استنباط عمومی اهمیت ندارد، بلکه مهم این است که طرفهای موردنظر، آن را چنانکه باید درک کنند همانگونه که بیان علنی موضع در صحن شورا در مورد لزوم حفظ حرمت آقای هاشمی رفسنجانی و تلاش برای آگاهی وی از تمایل آقای احمدینژاد به تداوم حضور و نقشآفرینی یا مشارکت و همراهی آن خصم سابق در عرصه سیاسی، واجد دلالت یا مضمونی مشابه است.
اما دلیل سوم، به آخرین اقدام آقای احمدینژاد در چهارچوب برنامه سیاسی تازه برای دلجویی از آقای جاسبی مربوط می‌شود. پیش از هر چیزی بایستی متذکر شوم که در این زمینه بهدلیل عدم آگاهی از مبنای تصمیم مقام معظم رهبری و چگونگی آن، بحث حاضر به هیچوجه نمیتواند ناظر به این بخش از مسأله باشد زیرا فاقد کفایت لازم برای داوری در این مورد است. اما برای درک معنا و مفهوم پیشنهاد آقای احمدینژاد در این مورد، در ابتدا توجه بهنحوه طرح و انجام این اقدام که خلاف تمامی انتظارات و پیشبینیها به وقوع پیوست، لازم است.
انجام چنین اقدامی - که در زمان طرح اولیه یا بیان گذرای آن نیز تعجبانگیز و مسألهساز بود - در دقایق پایانی جلسه قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی و در لحظات برپا خاستن اعضا برای ترک جلسه، توسط آقای احمدینژاد پیشنهاد داده شد. پس از ختم مباحثات در مورد اقدام بعدی شورا در تعیین هیأتی برای دیدار با آقای هاشمی رفسنجانی، رأیگیری در مورد آخرین اصلاح اساسنامه و تعیین ضرب الاجل امضای حکم توسط ریاست هیأت امنای دانشگاه آزاد و امضای آن توسط ریاست شورا در پایان ضرب الاجل در صورت استنکاف، آقای احمدینژاد موضوع درخواست از رهبری برای عضویت آقای جاسبی در شورا را مطرح کرد.
بعد از برخاستن همهمهای در میان اعضاء که ناشی از ناباوری بعضی نسبت به این پیشنهاد یا خشنودی بعضی دیگر بود، در لفافه مخالفتهایی از سوی بعضی از اعضا ابراز شد، خصوصا اینکه آقای احمدینژاد خواهان انجام اینکار و ارسال نامه به رهبری بهعنوان درخواست و تمایل کل اعضای شورا بود. بنده به دلایل مختلف، خاصه تناقض ماهوی آن با کلیت اهداف شورا و اقدامات آن در برخورد با مدیریت دانشگاه آزاد، هم با اصل مطلب و هم با طرح آن بهعنوان خواست شورا مخالفت و خواهان بحث و رأیگیری شدم. بعد از دقایقی همهمه و اظهارنظرهای پراکنده و جسته و گریخته، مسأله با عدم پیگیری از سوی ریاست شورا، منتفی شد و جلسه خاتمه یافت.
بنده با درک حساسیت مسأله و احتمال اقدام فردی آقای احمدینژاد و اینکه وی با طرح این پیشنهاد به مقام معظم رهبری بهعنوان خواست جمعی شورا ایشان را در محذور قرار دهد، مصمم شدم بحث را به حوزه عمومی بکشانم و با درگیرکردن عموم و افکار عمومی، مانع از تحقق آن شوم اما متأسفانه بیماری مانع از پیگیری کار شد و آقای احمدینژاد آنچه را در سر داشت و طرح کرد، به انجام رساند و در جلسه اخیر شورا با حضور آقای جاسبی در شورا و خیر مقدم ریاست شورا به وی بهعنوان عضو تازه، روبهرو شدیم. از آنجایی که آقای احمدینژاد در توضیح مسأله گفت که آن را بهعنوان پیشنهاد شورا به رهبری منتقل کرده است و قطعا برپایه همین ابهامآفرینی، به مقصود خود نایل شده است بنده بار دیگر مخالفت خود با این اقدام و با طرح بحثهای جلسه قبل و نیز نادرستی طرح آن بهعنوان پیشنهاد اعضای شورا را متذکر شدم.
همگان میدانند که در مواجهه با چنین پیشنهادهایی که ظاهر انسانی و خیرخواهانه دارد، خاصه در جلسهای در سطح شورا با ویژگیهای آن و متشکل از افراد فرهیخته فرهنگی و اخلاقی و بالاخص در حضور شخص موردنظر، مخالفت با چه دشواریهای عظیم و صعب روحی - روانی همراه است. با اینحال، علیرغم فشارهای سخت درونی و نیروی عظیم جمعی در شورا که هنوز نیز به سنگینی و سختی حس می‌شود، بر حسب وظیفه، علیرغم آگاهی از هزینههای کمرشکن آنکه از آغاز بحث در مورد دانشگاه آزاد از جمله در همین جلسه بر دوش بنده با قدرت تمام فشار وارد میکرده است، مخالفت خود را اعلام داشتم زیرا سازگار کردن آن با آنچه شورا در مورد دانشگاه آزاد انجام داده، ناممکن است.
منطقا و عقلا فرض اینکه آقای احمدینژاد این ناسازگاری را درک نمیکند، فرضی غلط و نادرست است. مسأله دانشگاه آزاد، درباره نوع مدیریتی است که با تبدیل علم به مدرک و تبدیل مدرک به کالایی قابلفروش و قابلمعاوضه با پول یا ثروت و قدرت و نفوذ، نهتنها ضربهای مهلک به نظام دانشگاهی و علم کشور وارد آورده، بلکه با فروش مدرک به عموم در برابر پول و معاوضه آن با قدرت یا در کل مدرک فروشی در اشکال مختلف آن، ساختاری فاسد را در عرصه عمومی ایجاد کرده است. حال بایستی دید که بر اساس چه منطق و بر پایه کدام ضرورت، شخصی که حاصل مدیریت وی ایجاد این وضعیت مخرب در نظام دانشگاهی و عمومی کشور بوده است، میتواند از نظر آقای احمدینژاد به عضویت شورایی درآید که مهمترین هدف و وظیفه آن، اصلاح فرهنگی در عرصه آکادمیک و عمومی جامعه است؟
اگر تفکیک آقای جاسبی از آن دیدگاهها و شیوههای مدیریتی که به این وضعیت منتهی شده، ممکن بود، میتوانستیم پیشنهاد و اقدام آقای احمدینژاد را حاصل نیات خیرخواهانه و مقاصد دینی بدانیم. اما چون اینکار ممکن نیست، با این پیشنهاد و انجام آن، آقای احمدینژاد کل تلاش شورا برای تغییر اساسنامه و مدیریت دانشگاه آزاد را بدل به تناقضی غیرقابلحل ساخته که حل آن تنها در صورتی ممکن است که کل تلاشهای انجام شده در این زمینه را صرفا منازعهای بر سر قدرت بدانیم که از آغاز، بهصورت آشکار و پنهان مسئولین دانشگاه آزاد از جمله آقای جاسبی بر آن اصرار داشتهاند. اما حاصل این اقدام ناصحیح تنها زیر سؤال بردن تلاشهای شورا برای اصلاح دانشگاه آزاد و ملوث کردن آن به شایبههای آلوده و زشت قدرت خواهانه نیست، بلکه ضربهای است به اعتبار و حیثیت مهمترین و بالاترین نهاد فرهنگی که سرمایه اصلی کشور برای تأمین اهداف و مقاصد متعالیاش است.
به این ترتیب، بر اساس تحولات بهوجود آمده در مواضع و اقدامات در مورد دانشگاه آزاد و مدیریت کلان آن، باید اذعان کرد که ما با احمدینژاد متفاوتی روبهرو هستیم که مهمترین مسأله وی، تغییر موازنه و آرایش نیروهای سیاسی بهنفع خود با ایجاد پیوندهای تازه قدرت و افزایش توان سیاسی - اجتماعی از طریق عضوگیری از شخصیتها و جریانهای سیاسی مختلف، بدون تقید به اصول و قواعدی فراتر از نفس قدرت و اقتضائات عملگرایانه است؛ بهعلاوه بر همین مبنا، دلایل تردید طرح شده در آغاز بحث در مورد پایان معضله دانشگاه آزاد یا احتمال انحراف در دستیابی به اهداف موردنظر از تغییرات مدیریتی در آن، نیز مشخص می‌شود.
اما با اینحال، همانطوری که در ابتدا تذکر داده شد، تا آنجایی که مسأله به دانشگاه آزاد و مدیریت جدید آن مربوط است، این نوشتار فراتر از نوعی حساسیتآفرینی و هشدار در مورد احتمال فراموشی اهداف موردنظر از چالش چندساله برای اصلاح این دانشگاه و مدیریت کلان آن و خطر تقلیل تغییرات به تغییر افراد؛ متضمن هیچ داوری یا پیشبینی خاص بهویژه منفی در مورد اقدامات و برنامههای مدیریت جدید نیست. در واقع، برعکس، تأکید می‌شود که ضمن دعا برای توفیق مدیریت جدید و درخواست کمک و مساعدت تمامی نیروها و افراد به مدیریت جدید برای تحقق اهداف اصلاحی مورد نظر، خود نیز از هیچ کوششی در این زمینه دریغ نخواهم کرد و امیدوار به مشاهده موفقیتهای وی در ایجاد تحول کیفی در بزرگترین دانشگاه جهان، در ابعاد مختلف مدیریتی و آکادمیک هستم؛ گرچه امیدی به اینکه آقای احمدینژاد بهطور مشابه، ریاست جدید دانشگاه آزاد را در جهت انجام این مهم مساعدت و یا همراهی و هدایت کند؛ بهدلیل حساسیتها و دغدغههای تازه وی وجود ندارد.
این مطلب در هفته نامه پنجره انتشار یافته است.
پیش از ورود، بحث تفصیلی از این دلایل و دلالتهای آن، توجه به نکته مهمی لازم است که غفلت از آن موجب بدفهمی و عدم درک اهداف دقیق این نوشتار از طرح این مطالب خواهد شد. خطا در درک بافت و زمینهای که بحث حاضر بایستی در ربط با آن فهمیده شود، میتواند مخاطب بحث را به غلط ریاست جدید دانشگاه آزاد و اقدامات یا تصمیمات اصلاحی وی قلمداد کند. نه تنها از بین بردن خوش بینیهای حاصله از تغییر ریاست دانشگاه آزاد و امیدهای ناشی از آن برای اصلاحات ساختاری در دانشگاه، هدف بحث حاضر نیست بلکه تلاش و کمک برای توفیق برنامهها و اقدامات وی در این زمینه نیز فرض و تکلیف تلقی می‌شود. بحث حاضر را بهجای این بافت و زمینه محدود داخلی، بایستی در ارتباط با تحولاتی قرار داد که موضوع آن ریاستجمهوری و انحراف از سیاستها و مواضع آغازین وی در کل است. از این جهت، موضوع دانشگاه آزاد صرفا بایستی بهعنوان نمونه و مصداقی خاص تلقی شود که میتوان در پرتو آن، تحول سیاسی کلی و تغییر دیدگاههای ریاستجمهوری را مورد ارزیابی قرار داد و بر اساس آن معنای تحول مدیریتی اخیر دانشگاه آزاد و احتمالات مربوط به آینده را نیز دریافت. بنده که علیرغم پیشبینی ستیزهها و منازعات شکاف آفرین ناشی از پیروزی آقای احمدینژاد در انتخابات ریاستجمهوری در مجموعه اصولگرا طی همان هفتههای آغازین تیرماه سال ۸۴، تا جلسه اخیر شورای عالی انقلاب فرهنگی از انتقاد علنی از وی اجتناب کرده و حتی ریشه اصلی مشکلات را نوع برخوردها و فشارها بر وی یا عدم درک برنامههای بزرگ اصلاحی ایشان و عدم همراهی مجموعه اصولگرا با آن میدانستم؛ برپایه مجموعه دلایل مربوط به دگردیسی در مواضع ایشان در بحث دانشگاه آزاد طی یکساله اخیر، متأسفانه بایستی به تحولی جدی و اساسی در کلیت دیدگاهها و رفتار سیاسی آقای احمدینژاد اذعان کنم که تصویری متضاد با آنچه از او بهعنوان فردی اصولی، مقید به ارزشهای عدالتخواهانه و ظلمستیزانه و بهدور از بازیهای معمول قدرت و بدهبستانهای قدرتخواهانه در ذهن داشتهایم، بهدست میدهد.
در هر حال، در رابطه با مدعای این نوشتار میتوان به دلایل متعددی اشاره داشت. اما برای اختصار و پرهیز از طولانی شدن کلام، تنها به بیان سه دلیل و تحلیل آن اکتفا می‌شود که بهلحاظ دلالت، به اندازه کافی روشن و صریح است. آخرین این دلایل، درخواست آقای احمدینژاد از رهبری برای صدور حکم عضویت آقای جاسبی در شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان عضو حقیقی است. دلیل دوم، استنکاف ایشان از امضای حکم ریاست آقای فرهاد دانشجو بر دانشگاه آزاد و احاله آن به وزیر علوم است. اما دلیل سوم به تحولات رفتاری ریاستجمهوری از زمان خانهنشینی ۱۱ روزه در رابطه با اقدامات شورای عالی انقلاب فرهنگی برای حل و فصل معضله دانشگاه آزاد برمیگردد که دو موضوع قبلی نیز در همین راستا و بخشی از آن است.
بگذارید از موضوع سوم آغاز کنیم که برای فهم رفتار آقای احمدینژاد در دو موضوع یا دلیل دیگر نیز نقشی زمینهساز و روشنگر دارد. اولین نشانه تغییر موضع آقای احمدینژاد در بحث دانشگاه آزاد - که ظرف چندین سال، با اهتمامی جدی و تعهدی ارزشمند به اهداف اصلاحگرانه و وعدههای انتخاباتی، علیرغم فشارها و دشواریها آن را تا تصویب اساسنامه جدید دنبال میکرد - بیمیلی به پیگیری و رها ساختن آن بعد از تصویب، از زمان خانهنشینی ۱۱ روزه بود؛ البته مسأله به همینجا نیز محدود نماند، بلکه با خودداری از امضای مصوبه شورا در مورد اساسنامه تازه و عدم ابلاغ آن تا حدود نه ماه پس ازتصویب پیش رفت. این نوع رفتار که خلاف وظایف قانونی و واجد شبهه نقض قانون نیز بود، دلالتهایی ضمنی بر تغییر کلی موضع ایشان در این زمینه داشت. آنچه این فهم را تقویت میکرد، اخبار و گزارشهای متعددی بود که خبر از نوعی سازش در این زمینه پس از ملاقاتهای نمایندگان ایشان و آقای هاشمی رفسنجانی یا نمایندگان وی میداد. اما دلالتهای موجود در این زمینه زمانی به صراحت نزدیک شد که نهایتا بعضی از اعضاء با حساس شدن نسبت به این تغییر مواضع و ناخشنودی از هدر رفتن تلاشهای چند ساله، در صحن شورا، خواهان ابلاغ مصوبه و پیگیری اجرای آن شدند. برخورد وی با خواست پیگیری کار و اقدامات بعدی در صحن شورا - که کاملا خنثی و بدون هرگونه موضعگیری له و یا علیه آن بود - با نوع مشارکت وی در رأیگیریها درمورد تغییرات جدید اساسنامه تکمیل میشد.
در هر زمان که با توجه به چالشها، از جمله خودداری آقای رفسنجانی از اجرای مصوبه، انجام تغییراتی در اساسنامه به پیشنهاد بعضی از اعضاء به رأی گذاشته میشد، آرای ایشان مصداق نذر روغن ریخته برای امامزاده بود. ایشان نمیخواست موضوعات مذکور رأی بیاورد و بالأخص نمیخواست در تصویب آنها مدخلیتی داشته باشد؛ اما چون مایل نبود این موضوع فهمیده شود، با روشن شدن آرای مثبت شورا به اصلاحات پیشنهادی، وی خواهان احتساب رأی مثبت خود میشد تا مانع از آگاهی دیگران از موضع حقیقی خود شود. در هر حال، ایشان تنها بعد از آگاهی به رأی مثبت اعضا به تغییرات - که در وضعیتی بسیار شکننده و با احتمال رد شدن بهدست میآمد - میگفت که رأی مثبت بنده را نیز اضافه کنید. دلیل این وضعیت شکننده در توازن آراء این بود که تعدادی از اعضای سرشناس و متعلق به جبهه مخالف سیاسی آقای احمدینژاد نیز با آگاهی از دیدارهای پنهان و اعتقاد به وقوع نوعی مصالحه میان وی و آقای هاشمی رفسنجانی، پیگیری بحث دانشگاه آزاد را بیحاصل و یا بهنفع طرحهای سیاسی رقیب تلقی کرده و از شرکت در جلسات و یا دادن رأی خودداری میکردند.
در هر حال، برای درک کامل دلیل اول باید اصرار آقای احمدینژاد بر خودداری از اجرای مصوبات تازه شورا برای تشکیل هیأتامنا و انتخاب ریاست جدید بدون موافقت آقای هاشمی رفسنجانی را نیز در تحلیل نهایی لحاظ کنیم. پس از رأیگیری هیأتامنا در مورد ریاست جدید، ریاست هیأتامنا و هیأت مؤسس از امضای حکم وی خودداری کرد. بعد از آن دو جلسه برای ملاقات با وی ترتیب داده شد که در هر دو مورد در موضعگیریهای علنی در صحن شورا، آقای احمدینژاد با تأکید بر ضرورت حفظ حرمت آقای هاشمی رفسنجانی از تداوم بحث و گفتوگو با ایشان و خودداری از اجرای تصمیمات شورا بدون جلب موافقت وی سخن گفت و تأخیرهای دو ماهه اخیر در روند امور را بهوجود آورد.
لازم نیست ناسازگاری این مواضع با نوع تلقی وی از نقش دوران آقای هاشمی رفسنجانی در نهادینهسازی فساد و ایجاد شبکههای ناسالم قدرت و ثروت را یادآور شویم که معنایی جز چرخشی ماهوی در دیدگاههای آقای احمدینژاد ندارد. این احتمال که این نوع مواضع را به ارزش اسمی آن و از باب رعایت اخلاق تلقی کنیم، با توجه به رویههای قبلی وی در برکناری و عزل همکاران منتفی است. اما برای درک کامل این موضع و تازگی غریب آن لازم است به اظهارات صریح و روشن وی در مورد لزوم برخورد و ضرورت حذف کامل آقای هاشمی رفسنجانی از عرصه عمومی و نظام اشاره کنم که وی پس از انتخابات ۸۸ در گفتوگویی شفاهی خطاب به شخص بنده بیان کرد. در آن زمان حدودا چند ماه پس از انتخابات، وی با اظهار ناخشنودی از نوع مواجهه با آقای هاشمی رفسنجانی و عدم همراهی نظام با خواست ایشان ( احمدینژاد) در مورد تعیین تکلیف نهایی این مشکل، با اشاره به اینکه آقای هاشمی رفسنجانی فاقد هرگونه حمایت و نفوذ اجتماعی و بلکه مورد نفرت و خشم عمومی است، از ترسهای ناموجه در این زمینه بهعنوان دلایل این عدم همراهی سخن گفت که موجب تداوم مشکل و استخوان لای زخم هستند.
اما دلیل دومی که کاملا در پیوند با این موضع اخیر آقای احمدینژاد در مورد آقای هاشمی رفسنجانی و لزوم حفظ وی در عرصه سیاسی قرار دارد، خودداری وی از امضای حکم ریاست جدید دانشگاه آزاد و احاله آن به وزیر علوم است. گرچه احاله این کار به وزیر فاقد محمل قانونی نبوده و حداقل امکان توجیه قانونی آن وجود دارد، تخالف آن با مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه نیز صریح و بیابهام است. اما نکته مهم این است که چرا آقای احمدینژاد که مصوبه جلسه قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی، ایشان را بهعنوان ریاست شورا مسؤل و مأمور امضای حکم قلمدا کرده بود، از انجام اینکار استنکاف ورزید و آن را به شخص دیگری احاله کرد. اهمیت این تحول در صورتی بهدرستی درک می‌شود که اقدامات و تلاشهای انجام شده برای امضای حکم توسط شخص وی را در نظر بگیریم.
نکته اساسی در این زمینه که مبین اهمیت تعیینکننده عدم امضای حکم توسط آقای احمدینژاد در چهارچوب برنامهها و طرحهای سیاسی فعلی وی است، صرفا در این نیست که وی علیرغم تلاشها و تماسهای زیاد برای انجام اینکار، از آن استنکاف ورزید، بلکه پاسخ وی به این فشارها یا دلیل وی برای اجتناب از آن، معنادار و شایسته توجه جدی است. برخلاف تمامی گمانه زنیها و تحلیلهای چندماه گذشته در مورد راهبرد آقای احمدینژاد و مجموعه همراه وی در انتخابات مجلس نهم، دلیل وی این بوده که نمیخواهد بار دیگر تقابل میان خود و آقای هاشمی رفسنجانی را احیا کند و یا یادآور آن در اذهان باشد. اینکه امضای حکم ریاست جدید دانشگاه آزاد در بستر تحولات چند ساله مربوط به آن - که در قالب تقابل آقایان احمدینژادو هاشمی جریان داشته است - به چه شکل و تا چه حدی میتواند نقشی قابلتوجه در احیای این تقابل و یا یادآوری آن داشته باشد، اساسا موضوع مهمی نیست.
مهم حساسیت آقای احمدینژاد به خودداری از انجام هر اقدامی ولو جزیی و بیاهمیت است که موجب تداوم و استمرار آن سابقه و گذشته سیاسی باشد؛ گرچه آقای احمدینژاد خود میداند منطقا هر اقدامی - با توجه به پیوند مسأله دانشگاه آزاد با تمامی حاشیهها و فروعش با آن تقابل و سابقه - بهطور اجتنابناپذیری آن تقابل را تداعی و احیا میکند.
میتوان گفت برای احمدینژاد، مسأله اصلی این است که از انجام هر عملی مغایر و ناسازگار با برنامه و طرح سیاسی جدیدی که برای فصل تازه حیات سیاسی خود تدوین کرده است، اجتناب ورزد. از این جهت، اندازه و وزن اقدام یا استنباط عمومی اهمیت ندارد، بلکه مهم این است که طرفهای موردنظر، آن را چنانکه باید درک کنند همانگونه که بیان علنی موضع در صحن شورا در مورد لزوم حفظ حرمت آقای هاشمی رفسنجانی و تلاش برای آگاهی وی از تمایل آقای احمدینژاد به تداوم حضور و نقشآفرینی یا مشارکت و همراهی آن خصم سابق در عرصه سیاسی، واجد دلالت یا مضمونی مشابه است.
اما دلیل سوم، به آخرین اقدام آقای احمدینژاد در چهارچوب برنامه سیاسی تازه برای دلجویی از آقای جاسبی مربوط می‌شود. پیش از هر چیزی بایستی متذکر شوم که در این زمینه بهدلیل عدم آگاهی از مبنای تصمیم مقام معظم رهبری و چگونگی آن، بحث حاضر به هیچوجه نمیتواند ناظر به این بخش از مسأله باشد زیرا فاقد کفایت لازم برای داوری در این مورد است. اما برای درک معنا و مفهوم پیشنهاد آقای احمدینژاد در این مورد، در ابتدا توجه بهنحوه طرح و انجام این اقدام که خلاف تمامی انتظارات و پیشبینیها به وقوع پیوست، لازم است.
انجام چنین اقدامی - که در زمان طرح اولیه یا بیان گذرای آن نیز تعجبانگیز و مسألهساز بود - در دقایق پایانی جلسه قبلی شورای عالی انقلاب فرهنگی و در لحظات برپا خاستن اعضا برای ترک جلسه، توسط آقای احمدینژاد پیشنهاد داده شد. پس از ختم مباحثات در مورد اقدام بعدی شورا در تعیین هیأتی برای دیدار با آقای هاشمی رفسنجانی، رأیگیری در مورد آخرین اصلاح اساسنامه و تعیین ضرب الاجل امضای حکم توسط ریاست هیأت امنای دانشگاه آزاد و امضای آن توسط ریاست شورا در پایان ضرب الاجل در صورت استنکاف، آقای احمدینژاد موضوع درخواست از رهبری برای عضویت آقای جاسبی در شورا را مطرح کرد.
بعد از برخاستن همهمهای در میان اعضاء که ناشی از ناباوری بعضی نسبت به این پیشنهاد یا خشنودی بعضی دیگر بود، در لفافه مخالفتهایی از سوی بعضی از اعضا ابراز شد، خصوصا اینکه آقای احمدینژاد خواهان انجام اینکار و ارسال نامه به رهبری بهعنوان درخواست و تمایل کل اعضای شورا بود. بنده به دلایل مختلف، خاصه تناقض ماهوی آن با کلیت اهداف شورا و اقدامات آن در برخورد با مدیریت دانشگاه آزاد، هم با اصل مطلب و هم با طرح آن بهعنوان خواست شورا مخالفت و خواهان بحث و رأیگیری شدم. بعد از دقایقی همهمه و اظهارنظرهای پراکنده و جسته و گریخته، مسأله با عدم پیگیری از سوی ریاست شورا، منتفی شد و جلسه خاتمه یافت.
بنده با درک حساسیت مسأله و احتمال اقدام فردی آقای احمدینژاد و اینکه وی با طرح این پیشنهاد به مقام معظم رهبری بهعنوان خواست جمعی شورا ایشان را در محذور قرار دهد، مصمم شدم بحث را به حوزه عمومی بکشانم و با درگیرکردن عموم و افکار عمومی، مانع از تحقق آن شوم اما متأسفانه بیماری مانع از پیگیری کار شد و آقای احمدینژاد آنچه را در سر داشت و طرح کرد، به انجام رساند و در جلسه اخیر شورا با حضور آقای جاسبی در شورا و خیر مقدم ریاست شورا به وی بهعنوان عضو تازه، روبهرو شدیم. از آنجایی که آقای احمدینژاد در توضیح مسأله گفت که آن را بهعنوان پیشنهاد شورا به رهبری منتقل کرده است و قطعا برپایه همین ابهامآفرینی، به مقصود خود نایل شده است بنده بار دیگر مخالفت خود با این اقدام و با طرح بحثهای جلسه قبل و نیز نادرستی طرح آن بهعنوان پیشنهاد اعضای شورا را متذکر شدم.
همگان میدانند که در مواجهه با چنین پیشنهادهایی که ظاهر انسانی و خیرخواهانه دارد، خاصه در جلسهای در سطح شورا با ویژگیهای آن و متشکل از افراد فرهیخته فرهنگی و اخلاقی و بالاخص در حضور شخص موردنظر، مخالفت با چه دشواریهای عظیم و صعب روحی - روانی همراه است. با اینحال، علیرغم فشارهای سخت درونی و نیروی عظیم جمعی در شورا که هنوز نیز به سنگینی و سختی حس می‌شود، بر حسب وظیفه، علیرغم آگاهی از هزینههای کمرشکن آنکه از آغاز بحث در مورد دانشگاه آزاد از جمله در همین جلسه بر دوش بنده با قدرت تمام فشار وارد میکرده است، مخالفت خود را اعلام داشتم زیرا سازگار کردن آن با آنچه شورا در مورد دانشگاه آزاد انجام داده، ناممکن است.
منطقا و عقلا فرض اینکه آقای احمدینژاد این ناسازگاری را درک نمیکند، فرضی غلط و نادرست است. مسأله دانشگاه آزاد، درباره نوع مدیریتی است که با تبدیل علم به مدرک و تبدیل مدرک به کالایی قابلفروش و قابلمعاوضه با پول یا ثروت و قدرت و نفوذ، نهتنها ضربهای مهلک به نظام دانشگاهی و علم کشور وارد آورده، بلکه با فروش مدرک به عموم در برابر پول و معاوضه آن با قدرت یا در کل مدرک فروشی در اشکال مختلف آن، ساختاری فاسد را در عرصه عمومی ایجاد کرده است. حال بایستی دید که بر اساس چه منطق و بر پایه کدام ضرورت، شخصی که حاصل مدیریت وی ایجاد این وضعیت مخرب در نظام دانشگاهی و عمومی کشور بوده است، میتواند از نظر آقای احمدینژاد به عضویت شورایی درآید که مهمترین هدف و وظیفه آن، اصلاح فرهنگی در عرصه آکادمیک و عمومی جامعه است؟
اگر تفکیک آقای جاسبی از آن دیدگاهها و شیوههای مدیریتی که به این وضعیت منتهی شده، ممکن بود، میتوانستیم پیشنهاد و اقدام آقای احمدینژاد را حاصل نیات خیرخواهانه و مقاصد دینی بدانیم. اما چون اینکار ممکن نیست، با این پیشنهاد و انجام آن، آقای احمدینژاد کل تلاش شورا برای تغییر اساسنامه و مدیریت دانشگاه آزاد را بدل به تناقضی غیرقابلحل ساخته که حل آن تنها در صورتی ممکن است که کل تلاشهای انجام شده در این زمینه را صرفا منازعهای بر سر قدرت بدانیم که از آغاز، بهصورت آشکار و پنهان مسئولین دانشگاه آزاد از جمله آقای جاسبی بر آن اصرار داشتهاند. اما حاصل این اقدام ناصحیح تنها زیر سؤال بردن تلاشهای شورا برای اصلاح دانشگاه آزاد و ملوث کردن آن به شایبههای آلوده و زشت قدرت خواهانه نیست، بلکه ضربهای است به اعتبار و حیثیت مهمترین و بالاترین نهاد فرهنگی که سرمایه اصلی کشور برای تأمین اهداف و مقاصد متعالیاش است.
به این ترتیب، بر اساس تحولات بهوجود آمده در مواضع و اقدامات در مورد دانشگاه آزاد و مدیریت کلان آن، باید اذعان کرد که ما با احمدینژاد متفاوتی روبهرو هستیم که مهمترین مسأله وی، تغییر موازنه و آرایش نیروهای سیاسی بهنفع خود با ایجاد پیوندهای تازه قدرت و افزایش توان سیاسی - اجتماعی از طریق عضوگیری از شخصیتها و جریانهای سیاسی مختلف، بدون تقید به اصول و قواعدی فراتر از نفس قدرت و اقتضائات عملگرایانه است؛ بهعلاوه بر همین مبنا، دلایل تردید طرح شده در آغاز بحث در مورد پایان معضله دانشگاه آزاد یا احتمال انحراف در دستیابی به اهداف موردنظر از تغییرات مدیریتی در آن، نیز مشخص می‌شود.
اما با اینحال، همانطوری که در ابتدا تذکر داده شد، تا آنجایی که مسأله به دانشگاه آزاد و مدیریت جدید آن مربوط است، این نوشتار فراتر از نوعی حساسیتآفرینی و هشدار در مورد احتمال فراموشی اهداف موردنظر از چالش چندساله برای اصلاح این دانشگاه و مدیریت کلان آن و خطر تقلیل تغییرات به تغییر افراد؛ متضمن هیچ داوری یا پیشبینی خاص بهویژه منفی در مورد اقدامات و برنامههای مدیریت جدید نیست. در واقع، برعکس، تأکید می‌شود که ضمن دعا برای توفیق مدیریت جدید و درخواست کمک و مساعدت تمامی نیروها و افراد به مدیریت جدید برای تحقق اهداف اصلاحی مورد نظر، خود نیز از هیچ کوششی در این زمینه دریغ نخواهم کرد و امیدوار به مشاهده موفقیتهای وی در ایجاد تحول کیفی در بزرگترین دانشگاه جهان، در ابعاد مختلف مدیریتی و آکادمیک هستم؛ گرچه امیدی به اینکه آقای احمدینژاد بهطور مشابه، ریاست جدید دانشگاه آزاد را در جهت انجام این مهم مساعدت و یا همراهی و هدایت کند؛ بهدلیل حساسیتها و دغدغههای تازه وی وجود ندارد.
این مطلب در هفته نامه پنجره انتشار یافته است.
احمد
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۲:۴۵:۵۰
جناب آقای کچویان
با سلام
1- دشمن تراشی، خودی و غیر خودی کردن و رفتار خودسرانه ی آقای احمدی نژاد کشور رو به این وضعیت رسونده، حالا که ایشون کم کم به حالت تعادل نزدیک میشن، باید دید چرا و چه کسانی با این رویه مشکل دارن و از ایجاد تنش در کشور سود می برند.
2- حاصل مدیریت آقای جاسبی، رسوندن دانشگاه آزاد از صفر، به یکی از بزرگترین دانشگاهای جهان بود، حاصل مدیریت حضرتعالی چی هست؟
(699236) (moderator18)
با سلام
1- دشمن تراشی، خودی و غیر خودی کردن و رفتار خودسرانه ی آقای احمدی نژاد کشور رو به این وضعیت رسونده، حالا که ایشون کم کم به حالت تعادل نزدیک میشن، باید دید چرا و چه کسانی با این رویه مشکل دارن و از ایجاد تنش در کشور سود می برند.
2- حاصل مدیریت آقای جاسبی، رسوندن دانشگاه آزاد از صفر، به یکی از بزرگترین دانشگاهای جهان بود، حاصل مدیریت حضرتعالی چی هست؟
(699236) (moderator18)
مصطفی
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۵:۵۹:۵۰
با پول مردم که کاری نداره شما هم ترمی هزاران میلیاد تومان زیر دستون بیاد بهتر از این را میساختی (699735) (moderator18)
مهدی
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۶:۱۸:۰۶
با این قطعیت نمی شه گفت که کاری نداره
واقعا همه ما می دونیم که کار کردن و توسعه یکی سیستم در مملکت ما فقط به داشتن پول نیست. باید به اندازه چند دیپلمات کارکشته کار بلد بود
همه ما دیدیم آدمهایی رو که با پولهای بیشتر از این و در مناصبی با اختیارات بیشتر چه مدیریتی انجام داده اند (699770) (moderator22)
واقعا همه ما می دونیم که کار کردن و توسعه یکی سیستم در مملکت ما فقط به داشتن پول نیست. باید به اندازه چند دیپلمات کارکشته کار بلد بود
همه ما دیدیم آدمهایی رو که با پولهای بیشتر از این و در مناصبی با اختیارات بیشتر چه مدیریتی انجام داده اند (699770) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۷:۱۴:۱۴
چشمتون را بستید دهانتون را باز کردید ! دوستان غیر از دانشگاه علوم تحقیقات و تهران مرکز و شاید تا حدی برخی دیگر ، بقیه واحدهای این دانشگاه زیر صفر است ، از بی سوادی اساتید گرفته تا عدم ارائه کارگاه و آزمایشگاه علیرغم اخز شهریه آن و...
دانشگاه آزاد می تواند دانشگاه بسیار خوبی شود اما ...
اصلا چرا راه دور بریم ، خود جاسبی گفت دهه چهارم فعالیت این دانشگاه دهه کیفیت است ، یعنی تا الآن فقط داشتند می ساختند ! شما هم ذوق کردید که بزرگترین دانشگاه است ! (699917) (moderator18)
دانشگاه آزاد می تواند دانشگاه بسیار خوبی شود اما ...
اصلا چرا راه دور بریم ، خود جاسبی گفت دهه چهارم فعالیت این دانشگاه دهه کیفیت است ، یعنی تا الآن فقط داشتند می ساختند ! شما هم ذوق کردید که بزرگترین دانشگاه است ! (699917) (moderator18)
محمدحسین
۱۳۹۰-۱۲-۲۳ ۱۰:۲۴:۳۳
شما کارشناسی؟؟ یا همه واحد ها رو بررسی کردی؟؟ (702980) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۲:۵۱:۰۵
دانشگاه آزاد بجز ضرر برای مردم چیزی نداشته. تولید مدرک بیش از نیاز و پایین اوردن سطح علمی دانشگاه ها از برکات دانشگاه آزاده. (700531) (moderator18)
محمد
۱۳۹۰-۱۲-۲۳ ۱۰:۲۵:۳۲
ایضا علمی کاربردی، پیام نور، غیرانتفاعی، پودمانی، شبانه و..... (702982) (moderator22)
مرتضی
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۶:۴۹:۱۵
آقامصطفی بنیانگذار دانشگاه ازاد بعد از انقلاب اقای رفسنجانی بود که آنهم برای پرکردن خلاء وسیرکردن عطش جوانان ایرانی برای دانشجو شدن وهمچنین رفع موقت بیکاری و.......... بود وکمی هم بی ارزش شدن طبقه تحصیل کرده دانشگاهی چرا که وقتی کار مناسب برای لیسانس وبالاتر نباشد شاگرد بقال برای مهندس کلاس میاد.ولی فراموش نکن خادمین زیادی از طریق دانشگاه ازادبرای مملکتمان تربیت شد وسرمایه های زیادی که بایست در خارج ازکشور هزینه میشد درایران ماند ودانشگاهها ساخته شد.پس فکر میکنم باید نگران وارثین جدید باشیم چرا که مطمءن باش که هم قیمتها را بالاتر می برند هم کیفیت را پایینتر. (699844) (moderator18)
ciavash
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۰:۵۶:۱۹
اگه فقط با پول میشه هر کاری کرد چرا صنعت خودروسازیمون این وضعشه؟ (700354) (moderator18)
محمد متين
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۱۸:۰۴:۴۳
عزيزم صنعت خودروسازيمون بخاطر اين وضعش خرابه كه از سود فروش خودرو در جيب دولت ميره. وگرنه چرا سمند را در ايران به قيمت 14 ميليون تومن ميدن ولي وقتي اين سمند به عراق با قيمتي زير 10 ميليون فروخته ميشه ؟ يا پرايد در ايران 10 ميليون و در عراق حدود 5 ميليون؟ بخاطر اينه كه دولت همانطور كه از صنعت خودرو حمايت ميكنه از كنارش كلي سود مي بره. وگرنه واقعاً ما در صنعت خودروسازي پيشرفتهايي داشتيم. حداقل در ايران خودرو. (702067) (moderator22)
mhc
۱۳۹۰-۱۲-۲۶ ۱۹:۴۷:۲۴
صنعت ما درگیر مسایل سیاسی هست خصوصا خودرو سازی. خودرو سازی تا خصوصی سازی نشه(با مدیریت خصوصی) پیشرفت نمیکنه ودولت بهش نیاز داره مثلا نزدیک انتخابات تولید رو ببره بالا.حالا با این وضع چجوری پیشرفت کنه؟ (710319) (alef-11)
افشار
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۱:۴۸:۳۵
دوست عزیز از این هزاران میلیارد هایی که گفتی زیر دست این دولت هم اومد که با عدم مدیریت صحیح وضعیت الان اینه که میبینی , دانشگاه آزاد با مدیریت خوب همین لقمه ی چربی شد که آقایون چند ساله دنبالشن (700424) (moderator18)
علي
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۳:۳۹:۲۱
پس ميشه لطف کني بگي الان که اينهمه پول تو اين مملکت هست چرا اينقدر وضع همه بده (700606) (moderator18)
علی
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۹:۰۷:۳۳
من از جمله منتقدان اقای جاسبی در ابعادی از مدیریت ایشون وهمچنین مدت زمان ریاست ایشون هستم اما خدمت شما عرض کنم که در دنیا و در اکثر کشورهای پیشرفته دانشگاه ها پولی هستند و در ضمن میزان شهریه هم نسبتا بالا هست
اقای جاسبی از امکانات متفاوتی استفاده کردند که بخش بزرگی از اون واقعا تحسین برانگیز هست ایشون میتونست از همین امکانات استفاده کنه و برای خودش و اطرافیانش زمین های ملی رو تصاحب کنه کما اینکه این مورد تقریبا یک مدل روتین کسب مال بود
اما مهمتر از این که اقای جاسبی چه کار کرد فعلا این هست که این ظرفیت بزرگ الان دست دولت هست و این با فلسفه وجودی اون در تناقض هست و همین طور که الان مشاهده میشه ظاهرا مدیریت اقای دانشجو خیلی از استاندارد ها ی اموزش و مدیریتی در تناقض هست ایشون هیچ ابایی نداره که برادرش رو قائم مقام خودش بکنه و در همون چند روز اول خواهرش رو به عضویت هیئت علمی در بیاره (701006) (moderator18)
اقای جاسبی از امکانات متفاوتی استفاده کردند که بخش بزرگی از اون واقعا تحسین برانگیز هست ایشون میتونست از همین امکانات استفاده کنه و برای خودش و اطرافیانش زمین های ملی رو تصاحب کنه کما اینکه این مورد تقریبا یک مدل روتین کسب مال بود
اما مهمتر از این که اقای جاسبی چه کار کرد فعلا این هست که این ظرفیت بزرگ الان دست دولت هست و این با فلسفه وجودی اون در تناقض هست و همین طور که الان مشاهده میشه ظاهرا مدیریت اقای دانشجو خیلی از استاندارد ها ی اموزش و مدیریتی در تناقض هست ایشون هیچ ابایی نداره که برادرش رو قائم مقام خودش بکنه و در همون چند روز اول خواهرش رو به عضویت هیئت علمی در بیاره (701006) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۱۶:۲۵:۱۲
باشگاه استیل آذین با اون همه پول و بازیکن گران قیمت الان کجاست ؟ مدیریت بسیار مهمتر از پول است (701923) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۱۹:۵۲:۴۳
آقای احمدی نژاد که اون همه بودجه داشتن چی کار کردن، بهانه نیار آقا (702175) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۳:۱۸:۰۷
نویسنده خود را به تجاهل زده است که نمی داند که تمام دعواهایی که بر سر دانشگاه آزاد در جریان بود بر سر دستیابی به منابع مالی عظیم دانشگاه است که به این ترتیب از دست جناح مقابل خارج شده و به جناح مطلوب واصل می شود. (700580) (moderator18)
مصطفی
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۷:۲۶:۰۷
سلام
صرف توسعه دانشگاه رو که نمیشه پیشرفت گذاشت دوست عزیز. باید دید به چه قیمیت این پیشرفت حاصل شده.
از خودتون بپرسید تکلیف مدارک پولی صادر شده از طرف دانشگاه برای خیلی از مسئولین و نماینده ها چی میشه؟
تکلیف هزینه کردن شهریه دانشجوها در کمپین های سیاسی آقای هاشمی چی میشه؟
تکلیف و بدون نظارت قانونی جاسبی بر دانشگاه چی میشه؟
تکلیف تغییر مالکیت بخشی از اموال دانشگاه آزاد از حقوقی به حقیقی در تحت مدیریت جاسبی چی میشه؟
فراموش نکنید ارزش داراییهای دانشگاه آزاد 250 هزار میلیارد تومان هست! تخلفات در نهادی با چنین دارایی سرسام آوری میتونه تبعات اقتصادی و سیاسی ناگواری داشته باشه. نمونه اش این که عباسپور میتونه با لابی کردن در مجلس نماینده را متقاعد به تصویب طرحی غیرقانونی کنن در حمایت از دانشگاه آزاد کنن. این قدرت کمی نیست!
توصیه میکنم مستندهایی که آقای سلیمی نمین در مورد مفاسد دانشگاه آزاد تولید کرده رو ببینید تا از عمق فاجعه آگاه بشید. (700857) (moderator18)
صرف توسعه دانشگاه رو که نمیشه پیشرفت گذاشت دوست عزیز. باید دید به چه قیمیت این پیشرفت حاصل شده.
از خودتون بپرسید تکلیف مدارک پولی صادر شده از طرف دانشگاه برای خیلی از مسئولین و نماینده ها چی میشه؟
تکلیف هزینه کردن شهریه دانشجوها در کمپین های سیاسی آقای هاشمی چی میشه؟
تکلیف و بدون نظارت قانونی جاسبی بر دانشگاه چی میشه؟
تکلیف تغییر مالکیت بخشی از اموال دانشگاه آزاد از حقوقی به حقیقی در تحت مدیریت جاسبی چی میشه؟
فراموش نکنید ارزش داراییهای دانشگاه آزاد 250 هزار میلیارد تومان هست! تخلفات در نهادی با چنین دارایی سرسام آوری میتونه تبعات اقتصادی و سیاسی ناگواری داشته باشه. نمونه اش این که عباسپور میتونه با لابی کردن در مجلس نماینده را متقاعد به تصویب طرحی غیرقانونی کنن در حمایت از دانشگاه آزاد کنن. این قدرت کمی نیست!
توصیه میکنم مستندهایی که آقای سلیمی نمین در مورد مفاسد دانشگاه آزاد تولید کرده رو ببینید تا از عمق فاجعه آگاه بشید. (700857) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۹:۳۵:۱۴
داراییهای دانشگاه برای پیشرفت ان هزینه شده نرفته تورنتو وشورای ایرانیان . (701043) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۹:۳۸:۲۶
الان که دیدند اشتباه کرده اند دنبال مقصر میگردند از حالا نشیب دانشگاه کاملا محرز است بخاطر پول دانشگاهی با ان عظمت وبدون پشوانه مالی دولت به دانشگاهی دولتی وذی نفوذ تبدیل شد جای تاسف است. (701053) (moderator18)
مرزك
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۳:۴۶:۱۴
جناب آقاي كچويان
مشكل اين است كه شما احمدي نژاد رو آنطوري كه هست نمي پذيريد بلكه انطور كه دوست داري مي خواهيدش.
در خصوص گفتار فوق هم چيز جديدي كشف نكرده ايد در واقع« از كرامات شيخ ما اينست حلوا را خورد وگفت شيرين است.»
آدم تعجب ميكند شما با اين همه عق وكياست حال متوجه شدهايد احمدي نژاد هم مثل سايرين دنبال منافع خويش است حالا يك زماني اين منافع در تقابل باهاشمي است وزماني همدر دلجويي از جاسبي وهاشمي است. (699376) (moderator18)
مشكل اين است كه شما احمدي نژاد رو آنطوري كه هست نمي پذيريد بلكه انطور كه دوست داري مي خواهيدش.
در خصوص گفتار فوق هم چيز جديدي كشف نكرده ايد در واقع« از كرامات شيخ ما اينست حلوا را خورد وگفت شيرين است.»
آدم تعجب ميكند شما با اين همه عق وكياست حال متوجه شدهايد احمدي نژاد هم مثل سايرين دنبال منافع خويش است حالا يك زماني اين منافع در تقابل باهاشمي است وزماني همدر دلجويي از جاسبي وهاشمي است. (699376) (moderator18)
مجید
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۸:۰۳:۰۰
شما هم نخوناده قضاوت کرده اید دوست عزیز! آقای دکتر کچویان تاکید کرده اند تا قبل از خانه نشینی احمدی نژاد خود ایشان خود مصرترین فرد در تغییر مدیریت دانشگاه آزاد بوده اند. ولی یک چرخش به سمت هاشمی بعد از این قضیه رخ داده است. ایشان واقع بینانه میان رفتارهای احمدی نژاد قبل از قضیه یازده روزه و بعد از آن تمایز قائل شده اند شما هم که بدون دلیل کافی احمدی نزاد را به منفعت طلبی شخصی متهم می کنید باید بتوانید دلیل و مدرک محکمه پسند بیاورید و از اتهام زنی های اینچنینی بپرهیزید. (700027) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۶:۰۵:۳۶
با سلام
ایشان می فرمایند:
"مسأله دانشگاه آزاد، درباره نوع مدیریتی است که با تبدیل علم به مدرک و تبدیل مدرک به کالایی قابلفروش و قابلمعاوضه با پول یا ثروت و قدرت و نفوذ، نهتنها ضربهای مهلک به نظام دانشگاهی و علم کشور وارد آورده، بلکه با فروش مدرک به عموم در برابر پول و معاوضه آن با قدرت یا در کل مدرک فروشی در اشکال مختلف آن، ساختاری فاسد را در عرصه عمومی ایجاد کرده است."
چرا چنین نظری دارند؟ چون در این دانشگاه شهریه گرفته می شود؟ ایشان ظاهرا اطلاع ندارند معتبرترین دانشگاههای دنیا هم با شهریه های دانشجویان پابرجایند. احتمالا گمان نمی کنند این بیان ایشان توهین به انبوهی از دانش آموختگان فرهیخته این دانشگاه باشد؟
نمی توان به بهانه ضعف در یک سیستم، کل آن را به زیر تیغ تیز انتقاد ناعادلانه برد. آقایان جاسبی و هاشمی دانشگاه آزاد را به وجود آوردند، توسعه دادند و در سراسر میهن گسترش دادند. اگر کسی مدیریت کرده باشد حتما درک خواهد کرد که این کار، مدیر قابلی می خواهد.
نمی دانم این چه رسم بدی است که در مملکت ما شکل گرفته که هر مسوولی با کلی دعای خیر! بدرقه می شود.
انشاالله خواست خدا راهنمای همه ما باشد نه راستی ها، چپی ها و نفسانیات درونی خودمان. (699748) (moderator18)
ایشان می فرمایند:
"مسأله دانشگاه آزاد، درباره نوع مدیریتی است که با تبدیل علم به مدرک و تبدیل مدرک به کالایی قابلفروش و قابلمعاوضه با پول یا ثروت و قدرت و نفوذ، نهتنها ضربهای مهلک به نظام دانشگاهی و علم کشور وارد آورده، بلکه با فروش مدرک به عموم در برابر پول و معاوضه آن با قدرت یا در کل مدرک فروشی در اشکال مختلف آن، ساختاری فاسد را در عرصه عمومی ایجاد کرده است."
چرا چنین نظری دارند؟ چون در این دانشگاه شهریه گرفته می شود؟ ایشان ظاهرا اطلاع ندارند معتبرترین دانشگاههای دنیا هم با شهریه های دانشجویان پابرجایند. احتمالا گمان نمی کنند این بیان ایشان توهین به انبوهی از دانش آموختگان فرهیخته این دانشگاه باشد؟
نمی توان به بهانه ضعف در یک سیستم، کل آن را به زیر تیغ تیز انتقاد ناعادلانه برد. آقایان جاسبی و هاشمی دانشگاه آزاد را به وجود آوردند، توسعه دادند و در سراسر میهن گسترش دادند. اگر کسی مدیریت کرده باشد حتما درک خواهد کرد که این کار، مدیر قابلی می خواهد.
نمی دانم این چه رسم بدی است که در مملکت ما شکل گرفته که هر مسوولی با کلی دعای خیر! بدرقه می شود.
انشاالله خواست خدا راهنمای همه ما باشد نه راستی ها، چپی ها و نفسانیات درونی خودمان. (699748) (moderator18)
محمد
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۸:۱۸:۰۷
در تائید سخن این دوست عزیز باید بگویم که بنده فارغ التحصیل رشته مهندسی عمران دانشگاه آزاد هستم و دارای 17 اختراع که بیش از نیمی از این اختراعات در جهان بی نظیر اند و از تحصیل در دانشگاه آزاد بسیار خرسندم. (700055) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۸:۲۷:۲۷
دوست عزیز مثل اینکه شما کلا از قضایا عقب هستید! بسیاری از نمایندگان مجلس و مدیران دولتی بدون حتی یک جلسه حضور در کلاس درس از این دانشگاه مدرک گرفته اند و وامدار آقای جاسبی شده اند. شما شاید یادتان نیاید اما همین یکسال پیش بود که بی سابقه ترین حمایت تاریخی مجلس از آقای جاسبی صورت گرفت. فکر می کنید آقای جاسبی چگونه این حمایت را کسب کرده بودند؟ من برایتان توضیح می دهم: نقل و انتقال در واحد های دانشگاه آزاد تنها با درخواست نماینده شهر مورد نظر و موافقت رییس دانشگاه آزاد امکان پذیر بود. رای دهندگان شهرستانی هم برای جلب نظر موکلین خود تن به این ذلت می دادند. در روزهایی که جاسبی برای ناهار به مجلس می آمد نمایندگان به صف می ایستادند و درخواستهای خودشان را به جناب جاسبی می دادند تا بتوانند مشکلات موکلین خود را حل کنند و جناب جاسبی در حین صرف ناهار و با بی احترامی و تفرعن درخواستها را امضا می کردند و نماینده ها را وامدار خود می کردند. بهتر است یک پرس و چویی بکنید تا بقیه کرامات شیخ جاسبی را بیشتر متوجه بشید. (700085) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۳ ۰۰:۱۶:۲۵
جاسبی چه کاره بود که برای ناهار به مجلس میامد ؟ نماینده که نبود مجلس هم فکر نمی کنم رستوران عمومی داشته باشه . آدمی با این همه ثروت به قول شما گشنه ناهار بیت الماله ؟ (702519) (moderator7)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۳:۳۳:۰۰
نه دوست عزيز به خاطر شهريه نيست به عنوان يك فرد دانشگاهي كه در دهه 70 سابقه تدريس 6 ترم تحصيلي در داتشگاه آزاد را دارم شهادت ميدهم كه فجايع دانشگاه آزاد در حق آموزش عالي اين كشور به قدري است كه مدرك فروشي حد اقل آن است. تاثير اين فجايع امروز تا عمق وجود دانشگاه هاي دولتي نيز نفوذ كرده و جبران و اصلاح آن تقريبا غير ممكن است. (700596) (moderator18)
حسن
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۶:۲۶:۰۶
آقا یه سوال ؟
رئیس دانشگاه آزد بعد این همه سال باید عوض می شد درست ولی این که برادر وزیر علوم بیاد بشه رئیس و برای اون یکی برادرش هم حکم صادر بکنه منطقیه؟ مگه قرار نبود این دولت فخیمه رابطه رو جایگزین ضابطه بکنه؟؟؟ (699793) (moderator18)
رئیس دانشگاه آزد بعد این همه سال باید عوض می شد درست ولی این که برادر وزیر علوم بیاد بشه رئیس و برای اون یکی برادرش هم حکم صادر بکنه منطقیه؟ مگه قرار نبود این دولت فخیمه رابطه رو جایگزین ضابطه بکنه؟؟؟ (699793) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۸:۰۵:۲۹
جناب خسرو دانشجو قبلا رییس واحد غرب دانشگاه آزاد بوده اند و حالا فقط تغییر پست داده اند. در ضمن انتصاب برادر وزیر علوم به ریاست دانشگاه آزاد پیشنهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده است که وزیر علوم فقط یکی از اعضا هستند و نظر فقط شخص ایشان نبوده است. لطفا الکی جوسازی نکنید. (700031) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۶:۵۷:۰۷
احمدی نژاد محصول دستهایی بود که اورا هدایت می کردند. احمدی نژاد با حرفها و کارهایش مملکت را به هم ریخت. حال او خود فهمیده است که اشتباه کرده است. آن روزی که می گفت اسامی مفسدان در جیبش است ، آن روز که می گفت همه دزدند، آن روز که تمام 24 سال انقلاب را زیر سوال برد و همه را دزد و فاسد خطاب کرد ، آن روز که در مناظره با موسوی هاشمی و ناطق و دیگران را دزد نامید و کسی با او کاری نداشت مشخص بود که 11 روز خانه نشینی را جهت اعتراض انتخاب می کند، باید به این هم فکر می کردید که روزی از آنچه کرده بود برگردد. (699864) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۷:۱۴:۴۳
در اینکه آقای جاسبی بعد از این همه سال باید تغییر می کرد سوالی نیست اما ساز و کار تغییر ایشان همچنان غیر قانونی است. علاوه بر اینها ابهام در مدرک دکتری ریاست جدید منصوب شده برادر نیز وجود دارد و برادران دانشجو با هم یک مثلث خوبی تشکیل دادند تا به کی گل بزنند؟! (699918) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۷:۲۶:۲۵
فعلاکه برادرپشت برادرتمام مناسب ومواهب دانشگاه آزادرابه تصرف دراوردند! ببینیم این حضرات مثل دولتشان قراراست چه بلای برسراین دانشگاه دراورند. (699937) (moderator18)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۷:۵۰:۳۱
آقای کچویان جامعه شناس
حتما می دانید بخشی از اساتید دانشگاه آزاد همان اساتید دانشگاه های دولتی هستند که اینک با دانشگاه آزاد بهر دلیلی از جمله باز نشستگی و...همکاری دارند.
آیا شما پس از بازنشستگی با دانشگاه آزاد همکاری آموزشی نخواهید داشت که استاد و دانشجو و تمامی فعالیت ها را با دیدی تحقیر آمیز ارزیابی می کنید. (699997) (moderator18)
حتما می دانید بخشی از اساتید دانشگاه آزاد همان اساتید دانشگاه های دولتی هستند که اینک با دانشگاه آزاد بهر دلیلی از جمله باز نشستگی و...همکاری دارند.
آیا شما پس از بازنشستگی با دانشگاه آزاد همکاری آموزشی نخواهید داشت که استاد و دانشجو و تمامی فعالیت ها را با دیدی تحقیر آمیز ارزیابی می کنید. (699997) (moderator18)
مراد
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۹:۲۰:۳۴
چرا سرانه هزینه دانشگاه های دولتی را با دانشگاهی که از صفر شروع کرده وهیچ هزینه ای از بیت المال نداشته مقایسه نمی کنید ؟یا احتمال اینکه اگراین دانشگاه ایجاد نمی شد چه بلایی سر جوانان این مملکت می آمد وهزینه های چندین برابر کردن، بخصوص در خارج از کشور؟ ایجاد اشتغال در داخل ، تربیت اساتید در سطح کشورو....خوب است انصاف داشته باشیم انصا فا هاشمی بزرگ مدیر مدبری است که ایران را دوست دارد جوانان را درک میکند ودوست دارد ، اصلا قابل مقایسه با خیلی ها نیست ، خداوند تمام دلسوزان مملکت را حفظ کند وریشه دشمنان مملکت واسلام را بسوزاند . (700204) (moderator18)
تاکامی
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۱۹:۵۰:۵۹
من فکر می کنم که ما سال ها بعد می تونیم بفهمیم که بالا بردن سطح عمومی دانش در جامعه چقدر در عرصه های گوناگون اعم از مشارکت های سیاسی و اجتماعی و ... تاثیر گذار بوده. (700257) (moderator18)
م.الف
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۱:۱۹:۳۵
نمی دونم چرا ولی با همون توجیهاتی که دکتر کچویان برای کارهای قبلی احمدی نژاد بیان کردن این کار نیز قابل توجیهه و به م یشه که به این تفسیر پایانی ایشون نرسید.
درضمن رسانه هایی مانند الف که به بزرگنمایی این مقاله پرداختن، تیکه هایی رو هم که به اونها انداخته شده در این مقاله مانند تفسیر غلط آنها از قضایای مجلس 9 رو هم ببینن لطفا. (700387) (moderator22)
درضمن رسانه هایی مانند الف که به بزرگنمایی این مقاله پرداختن، تیکه هایی رو هم که به اونها انداخته شده در این مقاله مانند تفسیر غلط آنها از قضایای مجلس 9 رو هم ببینن لطفا. (700387) (moderator22)
احمد علی (یک بسیجی )
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۲:۰۷:۲۲
آقای کچوییان ! ......و علیکم السلام !!!!!بابا نکنه تازه از خواب بیدار شدی و یا فکر میکنی عقل کل و ایمان کل و ولایت کاملی ؟ شرمناکی میخواهد ! تا دیروز کی بود که این آقا را زاهد زمانه و ابوذر دوران و سلمان عصرو سرباز جان برکف ولایت غلام حلقه به گوش علما و مراجع و ..... خطاب میکرد ؟ کجایند بصیرانی که قبل از انجماد! آتش ! میدانستند و فریاد زدند و گفتند که هزار می ننوشیده در رگ این تاک است !!!!! اما جهل سیاست و شهوت قدرت ، بتون آرمه ی ایمان و حق خواهی بعضی ها شد و شد و شد ...و آنچه که حالا ها باید ببینیم . (700461) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۱ ۲۲:۲۹:۲۴
آقای مطهری در همان تهرانی که به قول تو مردم با دولت مشکل دارند رایت 400 هزار بوده و رای احمدی نژاد 2.5 میلیون وزن همه نمایندگان باهم هم به وزن احمدی نژاد نمی رسد 25 میلیون رای حالا حالا ها تکرا نشدنی است واقعا احمدی نژاد درتاریخ ایران بی همتاست سخن ور.شجاع . مدیر. و مدبر انچه همه خوبان دارند احمدی نژاد یک جا دارد حیف که دوران ریاستش افتاب لب بوم است حیف........... همین الان دلم تنگ دولتش است (700492) (moderator22)
محتسبی
۱۳۹۰-۱۲-۲۳ ۰۷:۴۳:۲۰
جناب آقای دکتر کچویی
آقای هاشمی نامش را در کنار امیرکبیر قرار داد و تمام شد،
یا دکتر جاسبی بزرگی شان را از عضویت در شورای انقلاب فرهنگی نمی گیرند،
اما نام شما و آقای مخبر دزفولی در یادها خواهد ماند نه آنطور که خود فکر می کنید.
در ضمن انگ فروش مدرک از دیدگاه قدیمی شما از آموزش سرچشمه می گیرد.
در نظام جدید آموزش، امکان آموزش برای همه فراهم است، اگر کسی خواست با کیفیت می خواند و کسی نخواست بی کیفیت، در عوض در تمام مدت بر روی شخصیت دانشجو بعنوان یک کارآفرین و وجودی که بیش از یک بعد دارد کار می شود.
شما بجای نگرانی از سبک آموزش در دانشگاه آزاد بروید به سبک مطلوب خود در دانشگاه دولتی بپردازید.
سخت گیری برای دانشجو، بی احترامی به او با گمان اینکه به پیشرفتش کمک خواهد شد، نظام نمره ای، و در نهایت، نتیجه:
شکوفایی دانشجو در مکانی غیر از سیستم دولتی ایران
و سرخوردگی او در این سیستم . (702681) (moderator22)
آقای هاشمی نامش را در کنار امیرکبیر قرار داد و تمام شد،
یا دکتر جاسبی بزرگی شان را از عضویت در شورای انقلاب فرهنگی نمی گیرند،
اما نام شما و آقای مخبر دزفولی در یادها خواهد ماند نه آنطور که خود فکر می کنید.
در ضمن انگ فروش مدرک از دیدگاه قدیمی شما از آموزش سرچشمه می گیرد.
در نظام جدید آموزش، امکان آموزش برای همه فراهم است، اگر کسی خواست با کیفیت می خواند و کسی نخواست بی کیفیت، در عوض در تمام مدت بر روی شخصیت دانشجو بعنوان یک کارآفرین و وجودی که بیش از یک بعد دارد کار می شود.
شما بجای نگرانی از سبک آموزش در دانشگاه آزاد بروید به سبک مطلوب خود در دانشگاه دولتی بپردازید.
سخت گیری برای دانشجو، بی احترامی به او با گمان اینکه به پیشرفتش کمک خواهد شد، نظام نمره ای، و در نهایت، نتیجه:
شکوفایی دانشجو در مکانی غیر از سیستم دولتی ایران
و سرخوردگی او در این سیستم . (702681) (moderator22)
علی
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۱:۴۳:۱۵
سلام
برام خیلی جالبه که خودیها هم یاد گرفته اند که تا زمانی که در حلقه خودشون همه چیز بر وقف مراد است، ماها مردم را آدم حساب نمیکنند.
زمانی که به آنها فشار میاید و در حلقه غیر محبوب میشوند ، پای مردم را میکشند وسط تا با انها هم دردی کنند.
اگر بدانید که مردم توی این چند سال چقدر از این بی ملایمتیها که نتیجه تصمیمات غیر منتظره آقایان شده ، کشیده اند شما هم مانند ماها یاد میگرفتید که فقط از درون به خودتون گوش بدهید و فریاد بزنید.
(700738) (moderator18)
برام خیلی جالبه که خودیها هم یاد گرفته اند که تا زمانی که در حلقه خودشون همه چیز بر وقف مراد است، ماها مردم را آدم حساب نمیکنند.
زمانی که به آنها فشار میاید و در حلقه غیر محبوب میشوند ، پای مردم را میکشند وسط تا با انها هم دردی کنند.
اگر بدانید که مردم توی این چند سال چقدر از این بی ملایمتیها که نتیجه تصمیمات غیر منتظره آقایان شده ، کشیده اند شما هم مانند ماها یاد میگرفتید که فقط از درون به خودتون گوش بدهید و فریاد بزنید.
(700738) (moderator18)
دل سوخته
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۸:۰۹:۴۲
آقای جاسبی با همه ی مدیریت قوی که در قسمت های مختلف داشتند ک ضعف بسیار بزرگ در کار ایشان دیده می شد که بعید به نظر می رسید یک مدیر بافراست اینچنین ضعیف عمل کنند.
آن هم ضعف شدید در مدیریت منابع انسانی و در اصل در نظر نیاوردن منابع انسانی در سازمان مدیریتی دانشگاه آزاد که سر انجام خوشی برای ایشان در گذشته و حتی آینده نخاهد داشت چرا که دعای خیر پرسنل خدوم دانشگاه آزاد اسلامی همواره بدرقه ی راه ایشان خواهد بود:
آنجا که عدم رعایت نظام پرداخت هماهنگ حقوقی را بنیان نهاد
آنجا که با وزیر کار وقت پیمان خروج از قوانین وزارت کار را برای پرسنل این نهاد بست
آنجا که قانون منع تحصیل را برای کارکنان دانشگاه فراهم آورد
آنجا که کارمندان را برای تعطیلات عید هم به دانشگاه بی دانشجو می کشاند تا مبادا مانده مرخصی داشته و پول ان را مطالبه نمایند
آنجا که بیمه ی بیکاری را از این دانشگاه خذف کرد در حالی که یک شاگرد بقالی از این حق برخوردار است
آنجا که کارمند دانشگاه برای بازی کردن در زمین فوتسال دانشگاه در ساعت غیر اداری مجبور به پرداخت مبلغ مشابه همان سالن در بیرون از دانشگاه بود
همه ی اینها درد دلی بود تا بگویم آقای جاسبی گمان می کردند که مدیریت ایشان به نسلهای بعدی ایشان خواهد رسید و به طور ارباب و رعیتی با کارکنان و مجموعه ی زیر دست خود برخورد می کردند حال آنکه آه مظلوم دامان ظلم را فرا خواهد گرفت
خداد را شکر که رییس جمهور محترم قاطعانه با این موضوع برخورد نمودند و کاخ آمال عده ای که خوابهای رنگی می دیدند را فرو ریختند
امید است مدیرت اقای دانشجو در برطرف سازی نواقص مدیریتی در حوزه منابع انسانی و تقویت نقاط مثبت گذشته گام بردارند. (700901) (moderator18)
آن هم ضعف شدید در مدیریت منابع انسانی و در اصل در نظر نیاوردن منابع انسانی در سازمان مدیریتی دانشگاه آزاد که سر انجام خوشی برای ایشان در گذشته و حتی آینده نخاهد داشت چرا که دعای خیر پرسنل خدوم دانشگاه آزاد اسلامی همواره بدرقه ی راه ایشان خواهد بود:
آنجا که عدم رعایت نظام پرداخت هماهنگ حقوقی را بنیان نهاد
آنجا که با وزیر کار وقت پیمان خروج از قوانین وزارت کار را برای پرسنل این نهاد بست
آنجا که قانون منع تحصیل را برای کارکنان دانشگاه فراهم آورد
آنجا که کارمندان را برای تعطیلات عید هم به دانشگاه بی دانشجو می کشاند تا مبادا مانده مرخصی داشته و پول ان را مطالبه نمایند
آنجا که بیمه ی بیکاری را از این دانشگاه خذف کرد در حالی که یک شاگرد بقالی از این حق برخوردار است
آنجا که کارمند دانشگاه برای بازی کردن در زمین فوتسال دانشگاه در ساعت غیر اداری مجبور به پرداخت مبلغ مشابه همان سالن در بیرون از دانشگاه بود
همه ی اینها درد دلی بود تا بگویم آقای جاسبی گمان می کردند که مدیریت ایشان به نسلهای بعدی ایشان خواهد رسید و به طور ارباب و رعیتی با کارکنان و مجموعه ی زیر دست خود برخورد می کردند حال آنکه آه مظلوم دامان ظلم را فرا خواهد گرفت
خداد را شکر که رییس جمهور محترم قاطعانه با این موضوع برخورد نمودند و کاخ آمال عده ای که خوابهای رنگی می دیدند را فرو ریختند
امید است مدیرت اقای دانشجو در برطرف سازی نواقص مدیریتی در حوزه منابع انسانی و تقویت نقاط مثبت گذشته گام بردارند. (700901) (moderator18)
ایوب محمدی
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۸:۵۴:۵۸
خدا وکیلی در ایران بنده کمتر کسی را می شناسم که منافع خود را بر منافع کشور
مقدم ندارد . (700983) (moderator22)
مقدم ندارد . (700983) (moderator22)
يك كارمند متاهل بيچاره
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۰۹:۲۶:۵۶
خاتمي نفت 10 دلاري مي فروخت اما يك هزارم فشاري كه اين سالها روي دوشم بود اون موقع نداشتم. (701032) (moderator18)
عبدالعظیم
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۱۴:۵۵:۵۴
چند سال پیش برای یکی از مشاوران نزدیک اقای احمدی نژاد نامه ای نوشتم که که امیدوار بودم به سمعشان برسد حال رسید یا نه الله العلم .
در ان مرقومه اظهار داشته بودم که جناح راست از جمله اقایانی که مستقیما در سایه هاشمی زندگی سیاسی خود را طی نموده بودند . از فرصت طلایی بوجود امده مابین زهد احمدی نژاد و اشرافیت هاشمی (به زعم فهم عامه )نهایت استفاده را نموده اما اقای احمدی نژاد در این بین فقط حکم دستکش جراحی را برای جراح بازی نمودند ایشان خود جراح نیستند . لذا پس از عمل جراحی طبعا به دور افکنده خواهند شد .
این فهم متاسفانه مقداری دیر به سراغ رئیس جمهور محبوب ان دوران امد و ان هنگامی بود که تمام مخالفین جناح مقابل به نام فتنه و غیره قلع و قم شده بودند و دیگر نیازی به دستکش نبود احمدی نژاد یا باید دوران چهار ساله را بدون هیچگونه سر و صدایی بپایان میرساند و یا خود را ثابت می نمود و خلاهای سیاسی را پر میکرد که او راه دوم را برگزید . و جراحان جناح راست اینبار برای جراحی دیکری خود را اماده کردند . جریان انحرافی . بیداری اسلامی . فرهنگ ایرانی . این مسائل همان ملزومات قبل از عمل است . و اینبار احمدی نژاد باید از نظام جراحی شود . لذا او به هاشمی خود را نزدیک نموده تا شاید بتواند با بالا بردن هزینه دوستان دیروز را از این عمل دور کند اما قدری دیر است اقایات جناح بی پشتوانه راست برای جراحی احمدی نژاد عزیز تصمیمشان راسخ و جزم است .
البته یقیننا این کامنت درج نمیشود اما بهتر است هم ان نویسنده مقاله و هم برادران دانشجو و هم ..... بدانند برادر توکلی و جناح مطبوعش به چیزی جزء قدرت وفادرار نیستند .
امان از قدرت که بعضا جهت حفظ ان سر ائمه را نیز شرعا بریده(فتوای شریع قاضی در خصوص سید الشهدا ) و اغاز منابر بر امیرالمومنین علی (ع) لعن و نفرین می فرستند .(خطبای بنی امیه در شام )
اما فراموش نکنیم قدرتی به بزرگای اگاه و قادر و خالق جهان هستی (الله ) جل جلاله بر اعمال ما ناظر و یقیننا باز تاب عملمان بخود ما باز میگردد (701740) (moderator22)
در ان مرقومه اظهار داشته بودم که جناح راست از جمله اقایانی که مستقیما در سایه هاشمی زندگی سیاسی خود را طی نموده بودند . از فرصت طلایی بوجود امده مابین زهد احمدی نژاد و اشرافیت هاشمی (به زعم فهم عامه )نهایت استفاده را نموده اما اقای احمدی نژاد در این بین فقط حکم دستکش جراحی را برای جراح بازی نمودند ایشان خود جراح نیستند . لذا پس از عمل جراحی طبعا به دور افکنده خواهند شد .
این فهم متاسفانه مقداری دیر به سراغ رئیس جمهور محبوب ان دوران امد و ان هنگامی بود که تمام مخالفین جناح مقابل به نام فتنه و غیره قلع و قم شده بودند و دیگر نیازی به دستکش نبود احمدی نژاد یا باید دوران چهار ساله را بدون هیچگونه سر و صدایی بپایان میرساند و یا خود را ثابت می نمود و خلاهای سیاسی را پر میکرد که او راه دوم را برگزید . و جراحان جناح راست اینبار برای جراحی دیکری خود را اماده کردند . جریان انحرافی . بیداری اسلامی . فرهنگ ایرانی . این مسائل همان ملزومات قبل از عمل است . و اینبار احمدی نژاد باید از نظام جراحی شود . لذا او به هاشمی خود را نزدیک نموده تا شاید بتواند با بالا بردن هزینه دوستان دیروز را از این عمل دور کند اما قدری دیر است اقایات جناح بی پشتوانه راست برای جراحی احمدی نژاد عزیز تصمیمشان راسخ و جزم است .
البته یقیننا این کامنت درج نمیشود اما بهتر است هم ان نویسنده مقاله و هم برادران دانشجو و هم ..... بدانند برادر توکلی و جناح مطبوعش به چیزی جزء قدرت وفادرار نیستند .
امان از قدرت که بعضا جهت حفظ ان سر ائمه را نیز شرعا بریده(فتوای شریع قاضی در خصوص سید الشهدا ) و اغاز منابر بر امیرالمومنین علی (ع) لعن و نفرین می فرستند .(خطبای بنی امیه در شام )
اما فراموش نکنیم قدرتی به بزرگای اگاه و قادر و خالق جهان هستی (الله ) جل جلاله بر اعمال ما ناظر و یقیننا باز تاب عملمان بخود ما باز میگردد (701740) (moderator22)
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۱۹:۲۸:۵۹
وقتی همه روستاها دانشگاه آزاد شده مثل مدرسه رفتن کافی یا پول داشته باشی یا جون کندن پول در بیاری مدرک بگیری. اونایی هم که برای رفتن به مجلس یا مسوول شدن نیاز به مدرک دارن کافیه یه سری به یکی از کوره دهات بزنن مدرک بگیرند و بعد شروع کنن به ساختن مملکت (702156) (moderator22)
هم وطن
۱۳۹۰-۱۲-۲۲ ۲۰:۳۱:۴۷
با سلام
بنده فارغ التحصیل دانشگاه آزاد هستم. به جرأت می توانم بگویم که یکی از بدترین سیستمهای آموزشی و مدیریتی که تا کنون دیده ام بوده است. به غیر از معدود اساتید خوب و ارزشمندی که داشتیم مابقی به اندازه معلم های خوب مدرسه هم سواد نداشتند و به نظر می رسید که مدیریت وقت، آنها را بر اساس روش متعالی کردانیسم به سمت استادی برگزیده است. در این سیستم تنها دانشجویانی موفق می شوند که به این سیستم اعتماد نکنند و با کلاسهای خارج از دانشگاه یا کار در کنار درس به صورت عملی درس را یاد بگیرند.
شاید هر چه که به سمت پایان دوره ریاست جمهوری پیش برویم از آقای دکتر و اعتقادات پنهان و آشکارشون بیشتر بشنویم. البته من واقعا امیدوارم که این اتفاق نیفتد و معتفدین به نظام عزیزمان امیدهای خودشان را بر باددرفته نبینند. (702232) (moderator22)
بنده فارغ التحصیل دانشگاه آزاد هستم. به جرأت می توانم بگویم که یکی از بدترین سیستمهای آموزشی و مدیریتی که تا کنون دیده ام بوده است. به غیر از معدود اساتید خوب و ارزشمندی که داشتیم مابقی به اندازه معلم های خوب مدرسه هم سواد نداشتند و به نظر می رسید که مدیریت وقت، آنها را بر اساس روش متعالی کردانیسم به سمت استادی برگزیده است. در این سیستم تنها دانشجویانی موفق می شوند که به این سیستم اعتماد نکنند و با کلاسهای خارج از دانشگاه یا کار در کنار درس به صورت عملی درس را یاد بگیرند.
شاید هر چه که به سمت پایان دوره ریاست جمهوری پیش برویم از آقای دکتر و اعتقادات پنهان و آشکارشون بیشتر بشنویم. البته من واقعا امیدوارم که این اتفاق نیفتد و معتفدین به نظام عزیزمان امیدهای خودشان را بر باددرفته نبینند. (702232) (moderator22)
امیر
۱۳۹۰-۱۲-۲۳ ۰۹:۴۰:۴۱
برادر من سیاست است دیگر سیاست که پدر ومادر ندارد
دانشگاه آزاد پول دارد باید تصاحب شود (702843) (moderator22)
دانشگاه آزاد پول دارد باید تصاحب شود (702843) (moderator22)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
