نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 243577
مدیران پروازی بیماری مدیریت مناطق محروم یزد
بخش تعاملی الف - مهدی رضایی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۰۴
اگرچه کسانی که در خارج استان یزد زندگی می کنند؛ یزد را استانی توسعه یافته و برخوردار می انگارند و این که در این استان هم شهرها و روستاهایی وجود دارد که رنگ توسعه واقعی را به خود ندیده است؛ بریشان باور کردنی نیست. اما واقعیت چیز دیگری است.

قضیه از زمانی شروع شد که قرار بود صنعت زیر بنای توسعه استان یزد گردد. با استقرار اکثر صنایع در مرکز استان و چند شهر اطراف یزد شکاف عمیق توسعه ای بین مناطق مذکور و سایر مناطقی که در فاصله دورتری قرار داشتند ایجاد شد. وجود صنایع به همراه موقعیت مناسب سیاسی و اداری مناطق مرکزی، باعث ایجاد فرصت های شغلی فراوان و متنوعی گردید که ره آورد آن برای ساکنان مرکز ایجاد مشاغل پایدار و پردرآمد و سپس بهبود سطح زندگی بود و بعد هم زمینه حضور انبوهی از مهاجران از مناطق پیرامونی استان و استان های دیگر فراهم گردید و یزد شد بهشت کار و کسب. این در حالی بود که مناطق پیرامونی به دلیل کم توجهی عمدی یا سهوی روز به روز کم رونق تر شد. مردمان اینجا یا باید رفتن را بر ماندن ترجیح می دادند و یا اگر نمی توانستند از دیارشان دل بکنند بایستی پی سختی زندگی و کمی درآمد را بر خود می مالیدند. گرفتاری دیگر مردم این بود که مسئولین استان برای حل مشکلات آن ها برایشان مدیران پروازی گماردند.

مدیر پروازی مدیری است که محل کار و خانه او فرق دارد. در واقع آقای مدیر هم می خواهد از مزایا و حقوق مدیریتی برخوردار شود و هم خود و خانواده اش از امکانات زندگی در شهر بزرگ بی بهره نمانند. و به قولی هم خدا می خواهند و هم خرما. اگرچه اصطلاح مدیر پروازی شامل همه مدیران در قسمت های مختلف می گردد ولی روی سخن در این نوشته مدیران از رده دهداری تا فرمانداری می باشد. چراکه هم نقش این مدیران در مناطق از بقیه کارمندان بیشتر است و هم در اکثر مناطق حداقل یکی از رده های فوق حضور دارند. و اینکه انتخاب این افراد مستقیم یا غیر مستقیم زیر نظر استاندار است.

مدیر پروازی هر روز قسمتی از وقت خود را صرف رفت و آمد بین محل کار و خانه می کند و به همین خاطر خستگی هر روزه ای را بر خود تحمیل می کند که به طور حتم بر روی انجام وظایفش بی تاثیر نیست. بر خلاف مدیران پروازی مدیرانی که ساکن هستند به دلیل حضور تمام وقت در محل توانمندی ها و مشکلات را بهتر شناخته و درک بهتری از مسائل دارند. شاید در مواردی چیزهایی را که این مدیران می بینند، مدیران پروازی فقط می شنوند و شنیدن کی بود مانند دیدن.

از طرف دیگرمدیران ساکن برای حل بسیاری از مشکلات عزم جدی تری دارند، چرا که خیلی از مشکلات ، مشکل آنها و اطرافیانشان هم هست. در کل می توان گفت مدیر پروازی بیشتر برای دیگران کار می کند اما یک مدیر بومی و ساکن خدمت گذار جامعه ای است که خود و خانواده اش هم از اعضای این جامعه هستند. این سوال را باید از مدیران پروازی و مسئولینی که این مدیران را منصوب کرده اند پرسید که آیا همیشه حوادث طبیعی و غیر طبیعی در طی ساعات اداری اتفاق می افتند؟ اگر خدای ناکرده در زمان عدم حضور مدیر بزرگوار حادثه ای در محل رخ دهد چه کسی پاسخگوی خسارات جانی و مالی می شود که به خاطر نبود مدیریت بحران ایجاد و یا تشدید شده است؟

می توان داستان مدیران پروازی را به یک ناخدای کشتی تشبیه کرد که در کارش بی نظیر است. این ناخدای پرکار، مخلص و خدوم فقط طی چند ساعت در طول روز کار می کند و سرنوشت کشتی بعد از گذشت فلان ساعت برایش مهم نیست.

شاید پاسخ مسئولین برای انتخاب مدیران پروازی عدم وجود فردی مناسب در محل مربوطه باشد. سوال اساسی این است که به طور مثل اگر در یک آبادی هیچ فرد بالیاقتی برای اداره ده پیدا نمی شود چرا این آبادی دهستان شده است؟ و اگر بعد از چندین سال حضور فلان مدیر پروازی به قول شما باکفایت هنوز شخص مورد نظر برای اداره دهستان تربیت نشده، وضعیت حال این دهستان با وقتی که دهستان نشده بود، چه فرقی کرده است؟ و یا اگر بخشی آنقدر امکانات ندارد که عالی ترین مقام آن بخش در آن جا زندگی کند، چرا این بخش بوجود آمده است؟

در یکی از بخش های استان یزد فردی بومی چندین سال عهده دار مسئولیت بخشداری منطقه بود. این فرد توانا رنج سکونت در محل را به فواید رفتن از آنجا ترجیح داده وسعی کرد با همه محرومیت ها، بخش را اداره کند. حال که به هر دلیل این بخش به شهرستان ارتقاء یافته است؛ مسئولیت فرمانداری را به فردی دادند که ساکن شهرستان نبود اما به گمانشان در پست فرمانداری با تجربه تر از دیگران بود. به نظر شما این فرد جدید بهتر می تواند کار کند و یا آن بخشدار سابق که شناخت کامل تری از مسائل دارد؟ آیا اشکالی پیش می آمد اگر مسئول قبلی را در سمت جدید و بالاتر امتحان می کردند و آیا استاندار و معاونین وی از بدو تولد در همین پست ها بودند. انتخاب مدیران پروازی در این موارد و موارد مشابه نیروهای بومی ساکن در منطقه را بی انگیزه کرده و زمینه مهاجرت آنان را فراهم می کند. نیروهایی که اگر مانده بودند هم منطقه خالی از نیروهای باکفایت نمی شد و هم مردم دیگر منطقه به ماندن در منطقه تشویق می شدند.

هر فردی حق دارد هر کجا که می خواهد زندگی کند و هیچ کس نمی تواند این حق را از فردی سلب کند. اما مردمان روستا و شهرهای کوچک هم حق دارند مدیرانی داشته باشند که ساکن منطقه باشند و یا اینکه در صورت پذیرفتن پست مدیریتی در آن جا ساکن شوند.

اگر استاندار محترم یزد، معاونین و فرمانداران شهرستان ها واقعا به فکر آبادی استان و مناطق مختلف آن هستند بایستی در انتخاب دهداران، بخشداران و فرمانداران شرط سکونت در محل را در اولویت قرار دهند و به قولی ساکن بودن مدیر برای اعطای پست را واجب عینی بدانند و نه واجب تخییری.
کلمات کلیدی : مهدی رضایی
 
محسن مدرس
۱۳۹۳-۰۷-۱۱ ۱۵:۲۴:۲۶
سلام
دراستان ما انتخاب مدیر ونصب آنهابسیار آلوده ومسئله دار است.بسیاری ازمشکلات استان ساده قابل حل است ولی مدیران دل سوز کم هستند. (2406022) (alef-10)