نظر منتشر شده
۲۵
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 43414
اصول‌گرايي
تاریخ انتشار : شنبه ۲۲ فروردين ۱۳۸۸ ساعت ۰۹:۳۱
واژه اصول‏گرايي در ابتدا، برابر واژه‏ "اصلاح‏طلبي" متداول شد. اگر چه اين واژه در يک فضاي سياسي و براي تفکيک ميان دو مشي سياسي متفاوت بود، اما بدون شک از يک خاستگاه عميق فکري و ايدئولوژيک برخوردار بود تا يک تابلوي سياسي و حزبي.



اصول‏گرايان به طور خلاصه افرادي هستند که به مباني و ارزشهاي "انقلاب اسلامي" اعتقاد دارند. انقلابي که  نه فقط در عرصه هاي سياسي و تغيير رژيم حکومتي صورت گرفته، بلکه يک حرکت بزرگ فکري و ارزشي را در قرن بيستم پايه‏گذاري کرده است. شايد بتوان  در يک برداشت کلي و اجمالي، حرکت اصول‏گرايي را که ريشه در عمق مباني تفکر حضرت امام خميني دارد، به سه بخش کلي تقسيم نمود:



الف: اصول‏گرايان به قدرت، توانايي، قابليت مباني و آموزه‏هاي ديني براي اداره‏ي جامعه و حکومت اعتقاد دارند. جامعه‏ي موردنظر اصول‏گرايان يک محيط "اخلاقي" و يا "اخلاق مذهبي" صرف نيست. بلکه آنان اعتقاد دارند که مي‏توان با ظرفيت‏سازي، بسياري از فضائل ديني و خواسته‏هاي  شارع مقدس را در عرصه‏هاي گوناگون اجتماعي اجرا نمود. اين جريان سترگ با شروع انقلاب اسلامي، در سطح دولت و ملت به طور همزمان آغاز گرديد و تحولات بنيادين براي اجراي احکام الهي در ميان دولت و ملت پديدار شد. اگرچه در سالهاي بعد اندکي فاصله ميان اين دو سطح به وجود آمد اما اين واقعيت که با گذشت سي سال از تولد حکومت ديني در جامعه ايراني، تفکر اسلام سياسي توانست اين تئوري را که عرفي‏گرايي خطري عمده براي حکومت‏هاي ديني مي‏باشند، را به چالش بکشد به حقيقتي غيرقابل انکار تبديل نمود.



بنابراين، وجه تمايز بنيادين "اصول‏گرايي" با ديگر تفکرات، اعتماد و اعتقاد آنان به جامعه‏اي است که با اتکا به دستورات الهي در تمامي عرصه‏ها اداره مي شود و اين فرآيند با عرفي‏گرايي به مخاطره نمي‏افتد اگرچه مراقبت دايمي براي آن لازم است. تئوري "ولايت مطلقه فقيه" که ريشه در جان فقه شيعه دارد يکي از بزرگترين عوامل مقابله با عرفي‏گرائي است و مصلحت‏گرايي اسلامي تفاوت اصولي با عرفي‏سازي جامعه دارد زيرا مصلحت‏گرائي نيز برخاسته از آموزه‏هاي ديني و در همين چهارچوب است.



ب: در بعد فرهنگي، اصول‏گرايان تقابل آشکاري با ارزشهاي فرهنگي بيگانه و خصوصا فرهنگ سلطه در زمان معاصر که بر مبناي تئوري‏هاي اومانيستي و ليبراليستي بنا شده است، دارند. اصولگرايان به شدت با ادغام و پذيرش ارزش‏هاي فرهنگي جهاني مقابله مي‏نمايند. زيرا خاستگاه فکري اين فرهنگ را با اصول تفکر ديني و جهان‏بيني حاکم بر آن در تضاد مي‏بينند. خطر نفوذ فرهنگ سلطه با گسترش وسايل ارتباط جمعي، دائما رخ مي‏نمايد و با راندن آن از دروازه، از پنجره وارد مي‏شود.



اگرچه "اصول‏گرايي" با تکيه بر مباني اسلامي خود، تعاريف خاصي از برخي ارزشهاي رايج مانند آزادي - حقوق بشر - ابراز عقيده - دموکراسي - و غيره دارد و نگاه او بر اين واژه‏ها، "نفي مطلق" نيست اما بدبيني شديدي نيز نسبت به اين واژه‏ها به دليل ترويج آنها توسط حاملان ايدئولوژي اومانيستي و غربي دارد. اصول گرايان به دليل جهان‏بيني الهي، حقيقت آزادي و حقوق بشر را نزد خود مي‏يابند زيرا نگاه آنان به مقوله‏ي "انسان" با ديدگاه غربي آن به شدت متفاوت است وآنچه را خالق جهان و انسان تبيين کرده است را به مصلحت بشريت مي‏دانند. التبه حوزه‏هاي تداخلي قابل توجهي نيز در نگاه به آزادي و دموکراسي و حقوق بشر ميان اين دو تفکر وجود دارد اما دواير غيرمتداخل غير قابل انکاري نيز دارند.



خلاصه آنکه اصولگرائي در حوزه‏ي فرهنگي، چالش‏هاي سترگي با تفکر موسوم به اصلاح‏طلبي از حيث مباني نظري و نوع مواجهه با فرهنگ و مغرب زمين دارد.



ج: بعد سوم تمايز اصولگرايي يا جريانات ديگر "جنبه اعتقادي" است. منطق اصول‏گرايي در چند زمينه با ديگر جريانات تمايز دارد:



1-    اتکا به اعتقاد ملي و توليد داخلي و حمايت از آن در مقابل هجوم سرمايه‏هاي بيگانه.

2-     مقابله جدي در مقابل ادغام در ساختار نظام اقتصاد بين‏المللي

3-    حساسيت در مورد ايجاد فاصله‏ي طبقاتي زياد ميان فرهنگ‏هاي جامعه و عدالت اقتصادي.

4-    حساسيت فراوان در مورد فساد اقتصادي و رانت‏خواري و ايجاد ثروت‏هاي بادآورده.



البته اصولگرايان وجه تشابه‏هايي با ديگر تفکرات درعرصه‏ي اقتصادي دارند اما حداقل در چهار محور فوق‏الذکر توجه ويژه‏اي را معمول مي‏نمايند که اين امر نيز نشأت‏گرفته از نوع و نگاه و جهان‏بيني ايدئولوژيک آنان است.





 
 
sasan
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۰۹:۴۵:۲۷
آيا همه اصولگرايان تعاريف ارائه شده از سوي شما را قبول دارند؟ (112884)
 
هادي
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۱۶:۳۰:۳۶
يك سلسله صفات خدايي و زيبا را وصف كردن بسيار آسان است . بفرماييد در بين چه كساني چنين رفتاري يافت مي شود. كار به عمل بر مي آيد به سخنراني نيست!
اصول گرايان ادعايي الان در سه قوه مشغولند . بيني بين الله چند درصد اين صفات در مورد آنان صدق مي كند (113040)
 
حقي
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۱۰:۰۹:۰۵
گرچه در سطر اول به گفته نگارنده محترم واژه اصولگرايي در برابر واژه اصلاح طلبي(البته در مباحث سياسي) متداول شد اما واقعيت اين است كه اگر به معني واژه اصلاح طلبي (به معني اصيل آن، نه حزبي و سياسي آن) كه به مفهوم اصلاح به سمت بهتر نمودن چيزي براي رسيدن به يك مرحله كاملتر است، بينديشيم مي توان دريافت كه اصلاح طلب (به معني اصيل آن، نه حزبي و سياسي) بايد \"اصلي\" را به عنوان معيار قبول داشته باشد كه نسبت به آن اصل و اصول مايل به اصلاح نمودن چيزهايي است كه هنوز به كاملي آن اصول نرسيده اند لذا در فلسفه اصلاح، \"اصولي\" معيار امور است و اصلاح طلب بايد ابتدا آن اصول را پذيرفته باشد و از اينجاست كه اصلاح طلبي واقعي به مفهوم فوق از درون اصولگرايي بيرون مي آيد نه صرفاً از باب عضويت در احزاب. بنابراين اصولگرايي (به معني ناب آن) پيش از اصلاح طلبي آغاز شده است.
فراموش نكنيم كه نام ها و واژه ها، في نفسه معاني ناب خود را دارند و افراد با عملكرد خود بايد ارزيابي شوند نه صرفا بر اساس واژه ها. (112887)
 
شيد عليرضا
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۱۲:۲۷:۲۰
به نام خدا وبا سلام - جناب آقاي ايماني با رياست جمهوري آقاي دكتر احمدي نژاد و شعار هاي تبليغاتي ايشان بنده هم فكر كردم اصولگرايان مي آيند براي اجراي همين مطالب . اما متاسفانه اين حرفها اجرائي نشد ونخواهد شد همان ناكجا آباد است كه در اوايل انقلاب راجع به آن صحبت مي شد . چرا كه دهها نفر از كاركنان مثل بنده ار تخلفات دستگاه اجرائي ومديريت خود دهها گزارش دادند و نه تنها حساسيتي نبود بعضا با انها برخورد شد واو را فدا كردند چرا كه درست است كه رياست جمهور عوض شد وزرا عوض شدند بعضي از مقامات ديگر هم عوض شدند اما نظام اداري ما هيچگاه عوض نشد ونمي شود نهايت برخورد با فساد جابجائي يك مدير است وجانشيني معاون وي و اولين اقدام معاون برخورد با كارمند ي است كه اقدام به افشا گري كرده اكثر مديران مياني دائما در سطح دستگاه جابجا مي شوند و يك روز اصلاح طلبند و يك روز اصولگرا والبته نان خود را به نرخ روز مي خورند انقدر اينان به هم نان قرض مي دهند كه يك لشگر هم نمي تواند مواظب اعمالشان باش مزاياي كاركنان ومشاغل انها هميشه در تهديد است وهمين امر به مديران امكان مي دهد با انها بازي كند وكافي است در هر سازمان يك نفر مثل من چوب افشاگري اش را بخورد تا درس شود براي بقيه كه چنين غلطي نكنند . من انقدر تلاش كردم واطلاعات دقيق و مشخص به حسابرس ديوان .....استان اصفهان دادم
آمد خوب از اطلاعات استفاده كرد دست اخر رفت وگفت پرونده مدير كل را فرستاديم دادگستري ، اما دروغ گفت خيلي زود فهميدم با هم كنار آمده اند بعدها مشخص شد فرزند خواهرش در اداره ما استخدام شده واين يكي از امتيازات دريافتي براي كنار امدن بوده است حتي راهنمائي كرده بود كه چگونه اسناد اصلاح شود تا تخلفات كمتر جلوه كند بعدها مسئول حقوقي اداره ما از دستش در رفت وگفت چگونه گزارش را نوشت ودفائيه آن را هم با تشريك مساعي همديگر تنظيم كرديم ..و البته مسئول حقوقي ما بخاطر اين اقدامات مدير كل پاداش گرفت وبه مخابرات منتقل شد همينطور ديگر همكاران دخيل در اين كار . حال همين اقايان در همين دولت وشركت در اينجا وجاهاي ديگر مشغولند وشما فكر مي كنيد توبه كرده اند و ديگر اهداف اصولگرايان را دنبال مي كنند ؟ ابدا مدير ما كه اهل قائم شهر بود امد استان اصفهان ودر مدت كوتاهي سي چهل نفر از همشهريان واشنايان خود ودوستان خود را استخدام كرد وبلافاصله در مشاغل مهم وبعد هم اكثر انها را به استان مازندران يا تهران انتقال داد حتي همسرش را استخدام كرد وتا مدتها هيچ كس نمي دانست چون سر كار نمي امد ، برادرش را استخدام كرد هيچ وي را سر كار نديد تا از ديپلم به ليسانس رسيد و به مخابرات تهران منتقل شد . فرزندش از زمانيكه هنوز ديپلم نگرفته بود حقوق بگير واسمش در ليست بيمه بود تا وارد دانشگاه شد . وتخلفات اداري ومالي فراوارن تازه اين مطالب سنديت دارد هزار حرف بود كه مي ديديم ومي شنويم اما قابل اثبات نبود و نيست بخدا قسم من شنيدم كه آقاي فلان مي گفت رفتم دفتر مدير و يك سيم كارت همراه ( آن زمان 8000000ريال قيمت داشت )گذاشتم روي ميزش بعد زنگ زد اين چيست گفتم قابل شما را ندارد و .... خيلي زود شدم مسئول كد گذاري و....
ايا شما مي توانيد ايشان را اصلاح كنيد آيا اينها توبه مي كنند واز آنچه كرده اند پشيمان نه نهايت مدتي دقت مي كنند وبا حواس جمع كار مي كنند تا سوتي ندهند اگر هم توبه كنند مي رسند به روزي كه مي گويند اوستا علم و .........از اين كه نبود توي علم ومن ا..التوفيق (112935)
 
عارف
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۳:۰۴:۴۰
اولاً دوست عزیز آقای احمدی نژاد دور اول انتخابات ریاست جمهوری مورد حمایت اصول گرایان نبود . اصولگرایان از آقای لاریجانی حمایت کردنند که دو میلیون رای آورد پس نتیجه میگیریم که اصولگرایان در اول مطرح نبودند دور دوم انتخابات به ناچار از آقای احمدی نژاد حمایت کردنند یعنی آنوقت بود که اصول گرای رونق گرفت و با حمایت رئیس جمهور در انتخابات مجلس پیروز شدند خدایش تمام موفقیت هایشان را مدیون رئیس جمهور هستند الان که سری در میان سرها درآوردند بعضی از آنها مثل آقای مطهری دم از بی وفای میزنند . ولی من میگویم احمدی نژاد به اصولگرایان نیازی ندار اصولگرایان به احمدی نژاد نیازمندند (113140)
 
غلامرضا عباسي
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۱۴:۰۲:۰۹
دوست گرامي توصيفاتي را افاضه فرموديد خواهشمند است بفرماييد در كجاي جان يك تجربه عيني آن وجود دارد چرا خودتان را گول مي زنيد؟
چين ، تركيه فعلي ، برزيل و يا مالزي و سنگاپور ؟
دوست عزير بهتر نيست سرمان را از زير برف در آوريم و دور و بر خومان را هم نگاه كنيم؟ (112975)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۱۴:۵۳:۳۳
بنظرمن خدمت صادقانه به مردم به اسم راس و علم خاص نیاز ندارد.بقول رییس جمهور اصولگرایی نباید بعنوان یک علم برای مخالفت سیاسی با مخالفان باشد.... (113004)
 
نكته جو
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۱۵:۵۶:۳۷
آنچه آقاي ايماني تحرير كرده اند در خوشبيانه ترين حالات ميتوان گفت كه مقاله اي كتابخانه اي است.
اما سوال اين است كه آيابلاتكليفي يك ميليارد دلار و ايجاد بانك مشترك ايران با ونزويلا بدون اجازه مجلس و بكار گيري دكتران قلابي و وزير ميلياردر و تصميماتن غير اصولي وغير علمي و انحلال سازمان برنامه در حالي كه همه ميدانند اهميت برنامه را و... از مصاديق اصولكرايانه شماست؟ (113030)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۱۸:۱۹:۳۳
از این همه دوئیت ها و تفرقه ها خجالت بکشید.اصلاح طلبی و اصولگرایی دو واژه ی موهوم برای یک جنگ فرسایشی داخلی است. (113068)
 
پدرام
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۲۰:۳۶:۵۶
در کنار مباحثی که در مقاله مطرح شده، اصولگرایان لازم است تکلیف خود را با یک مبحث دیگر هم روشن کنند. بنده با یک مقدمه کوتاه به آن می پردازم (حوصله دارید؟). جامعه ایران جزئ جوامع جمع گرا طبقه بندی می شود (طبق تعاریف جامعه شناختی). یک ویژگی این نوع جامعه سازماندهی افراد بر اساس \"قبیله\" است و \"قبیله من\" را در مقابل \"قبیله دیگران\" قرار می دهد. در این جوامع بحث خودی و غیر خودی قابلیت طرح می یابد. در جوامعی مثل ژاپن یا چین که آنها هم حتی از ایران جمع گرا تر هستند مفهوم قبیله به کل ملت تسری پیدا کرده به طوری که \"قبیله\" در این کشور ها همه مردم را در بر میگیرد و باعث ایجاد \"ملت\" (Nation) می شود. در این جوامع همه خودی هستند و در صد بسیار ناچیزی غیر خودی محسوب می شوند.
در ایران مبحث خودی و غیر خودی توسط هر کسی و با هر نیتی مطرح شده باشد، دستاویز قرار گرفته تا اقلیتی از مردم خودی و بقیه غیر خودی تلقی شوند. مثال برای این برخورد در ایران زیاد است. در طرح امنیت اجتماعی ناگهان مردم کوچه و بازار بر اساس قوانینی نا نوشته غیر خودی می شوند و با انها برخورد می شود. از مربی فوتبال چون \"خودی\" است نباید انتقاد کرد و غیره. هرچند سوء استفاده از مفهوم خودی و غیر خودی در اصلاح طلبان هم به همین اندازه وجود دارد ولی اقلا آنها با طرح \"ایران برای همه ایرانیان\" قدمی هر چند در سطح شعار برای تبدیل قبیله به \"ملت \" بر داشتند.
جا دارد اصولگرایان در مانیفست خود تعریفی بیابند که اکثریت ملت ایران را خودی بدانند و فقط تعداد بسیار کمی در دایره غیر خودی تعریف شوند. چون بدون این تعریف نمی توان نیرو های فکری و اقتصادی جامعه را در جهت منافع ملی همسو کرد (با فرض اینکه اصولگرایان اصلا علاقه ای به همسو کردن نیرو ها در جهت منافع ملی داشته باشند).
تلاش من این بود که تا حد امکان بدون اطاله مطلب موضوع را مطرح کنم. ارجاعات برای تمام تعاریف بالا موجود است که در صورت علاقه به طرح و ادامه مبحث قابل ارائه است.
در نهایت سوال این است که جایگاه \"ملت\" در تعاریف اصولگرایان کجا است؟ دایره خودی و غیر خودی شما تا چه حد وسیع است؟ ایا بیش از 95 درصد کسانی که قانونا ایرانی محسوب می شوند را در بر می گیرد؟ در ضمن لطفا راهپیمایی 22 بهمن را به رخ نکشید. 22 بهمن نمایش \"ملتی\" است که در این مورد حتی از بسیاری از حاکمان خود نیز بیشتر می فهمد! (113086)
 
بنده خدا
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۲۱:۱۸:۰۶
یک گروه امدند ، ما مجبور شدیم واژه \"توده\" را از خزانه لغات خود حذف کنیم ، یک گروه دیگر موجب شدند واژه \"خلق\" را به کار نبریم و ده ها مثال دیگر . . . با این همت سیاسیون به نظر می رسد باید قید دو واژه \" اصول \" و \"اصلاح\" را هم بزنیم .
اما شعارها تعیین کننده نیستند ، بلکه عملکرد حرف اصلی را می زند . در نظام لیبرال آمریکا ، می بینیم که حرف و عمل در راستای هم هستند ، حمله به عراق ، تندی ها با ایران ، حمایت از شیوخ عربی ، حمایت از صهیونیزم و . . . همه و همه در راستای حاکمیت پول و سرمایه است . حتی در استفاده ابزاری از زن در سینمای هالیود نیز دلار مطرح است و دلار .
فعلا بحث اصول گرایی مطرح شد ! آیا آن چه که در جامعه ما می گذرد ، نشانه اصول گرایی است ؟ دولت و مجلس و صداو سیما اکنون در اختیار اصول گرایان است ! علی القاعده باید آنچه که در نوشتار فوق آمده است را حداقل در این سه حوزه شاهد باشیم .
1- اتکا به تولید داخل ! لطفا سری به بازار تهران بزنید و مقایسه ای میان حجم کالای ایرانی و چینی داشته باشید .
2- حساسیت در مورد فاصله طبقاتی . . . این اتومبیل های 40 ، 50 میلیونی و بالاتر به خوبی حساسیت ها را نشان می دهد . ایضا مساله مربوط به ثروت های بادآورده
3- حساسیت اعتقادی . . . ماجرای اقای کردان ، خرج کردن از رهبری ، جدا کردن این سه سال از سی سال انقلاب ، ارائه آمارهایی که بالاخره صحت و سقمشان معلوم نیست و و و . . .
سروران ارجمند ، چه اصلاح طلب و چه اصول گرا . . . لطفا از خودتان خرج کنید ، نه از اسلام و نه از اعتقادات .
در فرصتی دیگر حرفهایی هم با جناح مقابل دارم . (113092)
 
arash
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۲۲:۳۱:۲۷
با سلام

هنوز هیچکس اصولکرایی را تعریف نکرده و این نوع تعریف کردنها هم نه جنبه واقعی دارد و نه علمی

هر سه مورد ذکر شده در واقع یک موضوع هستند و انهم اصول اعتقادی

با این حال این موضوع نیز جای بحث فراوان دارد مثلا

1اگرکسی اعتقادات قوی داشته باشد ولی نوع نگرشش به دین متفاوت باشد

در حیطه اصولگرایان قرار میگیرد ؟

به فرض نزدیک بودن مسایل اعتقادی ایا اگر کسی نگرش سیاسی متفاوتی داشت

در کدام جریان قرار میگیرد

2 وجه تمایز دوم شما مبارزات فرهنگی اصولگرایان میباشد

ایا صرف مبارزه میتواند مانع از تهاجم فرهنگی شود

معیار تولیدات فرهنگی شما در مقابل بیگانگان چیست؟

اصلا اگر مردم به فرهنگ مورد نظر شما اعتنا نکرد و در مقابل به تولیدات فرهنگی به زعم شما ویرانگر غرب توجه نمود چاره چیست؟

3 در زمینه اقتصادی

ما که در دوران دولت اصولگرایان نه تنها شاهد واردات بیرویه در زمینه های مختلف

_ازبسته کالیفرنیایی گرفته تا ذرت مکزیکی..._ بودیم بلکه همه ان چیزی که ایران در تولید ان دستی داشت نیز به ورشکستگی انجامید

مانند شکر مرکبات صنایع دستی و.. بنابراین صرف شعار دادن هیچکس را اصولگرا نمیکند
وبه فرض که چنین باشدچه کسی گفته اینگونه رفتارها عقلی منطقی ویا حتی اصولی میباشد

به نظر من اصول گراها در هیچ موضوعی باعم تفاهم ندارند جز یک اصل وانهم

تکیه زدن به قدرت به بشتوانه حمایت بی چون چرا از قدرتمدارها (113101)
 
ايراني خارج از كشور
۱۳۸۸-۰۱-۲۲ ۲۲:۳۵:۰۸
اصولگراي واقعي دروغ نمي گويد
اصولگراي واقعي رياكاري نميكند
اصولگراي واقعي آخرت خود را براي دنياي ديگران خراب نميكند
اصولگراي واقعي حرفهاي ديگران را ميشود و بهترين آنهارا برمي گزيند
اصولگراي واقعي به مسلمانان احترام ميگذارد و تهمت نميزند
اصولگراي واقعي فقط جناح خود را خط امامي و ديگران را ضدآن لقب نيدهد
اصولگراي واقعي انصاف را در همه موارد رعايت ميكند
اصولگراي واقعي ...........................
آيا ما شرايط اصولگرايي را داريم؟ (113103)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۰:۵۱:۴۷
فقط یک اصول گرا این همه نظر رو غیر قابل انتشار می داند (113123)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۰:۵۲:۲۵
مدعیان اصولگرایی در جامعه ما ،به نظر من کاملا از اصول پیروی می کنند، البته از نوع ماکیاولی آن.
مثلا تا دیروز مقاله های فراوان در تخلفات دولت می نوشتند و امروز که رقیب را قوی دیدند، در فضائل دولت می نویسند. (113124)
 
علی محمد زنگانه
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۱:۲۳:۲۸
رهبر معظم انقلاب اسلامی «اصولگرایی» را این گونه تعریف کرده اند؛ « اصولگرایى به حرف نیست؛ اصولگرایى در مقابل نحله‏هاى سیاسى رایج كشور هم نیست. این غلط است كه ما كشور یا فعالان سیاسى را به اصولگرا و اصلاح‏طلب تقسیم كنیم: اصولگرا و فلان؛ نه. اصولگرایى متعلق به همه‏ى كسانى است كه به مبانى انقلاب معتقد و پایبندند و آنها را دوست مى‏دارند؛ حالا اسمشان هر چه باشد.»1
چنان که از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی برمی آید، اصولگرایی با حرف و شعار شناخته نمی شود، بلکه در عمل پدیدار می گردد؛ یعنی زمانی می توانیم بگویم که اصولگرایی در جامعه حکم می راند که مسئولین، کارگزاران و دولتمردان نظام مقدس جمهوری اسلامی در عمل به اصول اصولگرایی پایبند باشند و آن اصول را در جامعه پیاده کنند. اما اصول اصولگرایی کدامند؟
در ادامه به شاخص ترین اصولی که رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اصولگرایی برشمرده اند، اشاره داریم.

اصل اول: ایمان و هویت اسلامى و انقلابى و پایبندى به آن
اصل دوم: عدالت
اصل سوم: حفظ استقلال سیاسى
اصل چهارم: تقویت خودباورى و اعتماد به نفس ملى
اصل پنجم: جهاد علمى.

اصل ششم: تثبیت و تأمین آزادى و آزاداندیشى
اصل هفتم: اصلاح و تصحیح روشها

اصل هشتم: شكوفایى اقتصادى
بدون تبصره خلاصه فرمایشات رهبر حکیم و فرزانه انقلاب را ببینید و خدایی خودتان بگویید از همه اصول گرا تر کیست ؟ (113131)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۲:۰۰:۰۵
متاسفانه در کشور ما یک سری لغات غلط استفاده میشود اسم را بجای صفت میگذارند مثل شخصیت /اخلاق/ اصول ... که این لغات اسم هستند نه صفت ولی بجای صفت استفاده میشوند مثلا اگر کسی انسان بدی باشد میگویند بی شخصیت است که این اشتباه است همه افراد چه خوب چه بد داری character شخصیت هستند و اصول و اخلاق دارند که ممکن است بسیار مثبت یا خیلی زشت باشد پس مهم این است که اصول چه باشد خدا پسند یا شیطان پسند . (113137)
 
علیرضا
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۴:۵۱:۵۰
با این تعاریف شما من یک اصولگرا نیستم :
۱-آموزه های دینی منحصر به آموزه های اسلامی و یا شیعه و یا تلقی خاص ما نیستند و نگاه غیر قابل انعطاف و محدود در قالب اصولگرایی شیعه مسلمان با کم و کاستی بسیار همراه خواهد بود.
۲-اومانیسم و لیبرالیسم حاصل تجربیات بشری در طول قرون و اعصار و ضامن حفظ آزادی و شرافت انسانی و حقوق متقابل انسانهاو انسان و حکما است و با فلسفه آموزه های دینی منافاتی ندارد و نگاه اصولگرایی که این آموزه ها را به کنار بگذارد و یا تعریف مجدد میکند بخشی از حقوق و آزادی ها انسانها را زیر پا می گذارد
۳-در دنیای امروز فرهنگ و تمدن ها از هم تاثیر پذیری شدیدی دارند و انسانها به راحتی زیر بار سنتها و باورهای نادرست پدرانشان نمی روند و فکر و فرهنگ و تمدن برتر به مرور راه خود را باز می کند.
بنابراین طرز تفکر اصول گرایی که همه دنیا را در جهل و نادانی تصور می کند و افکار آرمانی خود بر پایه آموزه های دینی را پایه و اساس تمدن و فرهنگ برتر دانسته و یا در آرزوی یک مدینه فاضله ای در تضاد با ارزشهای شناخته شده و پذیرفته شده جهانی است خود به خود طرد می شود. (113149)
 
lمنصور
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۹:۱۸:۳۳
شعار دادن راحت ترین کار دنیاست (113172)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۰۹:۱۸:۴۱
ما فکر میکردیم اصولگراها برای رضای خدا به خلق خدمت خواهند کرد اما معلوم شد که کسانیکه شعار اصولگرایی میدهند نام خدارا هم برای جلب رای مردم بر زبان میاورند . (113173)
 
مهدی شاکر
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۱۱:۰۲:۱۹
1- به نظر من اصول گرایی یا اصلاح طلبی را اگر به عنوان دو حزب سیاسی ببینیم قابل تعمق است اما اگر به عنوان خط فرضی جدا کننده توده ای از مردم از دیگری باشد این خط آنقدر مشترکات با دیگران خواهد داشت که مرزبندی محکمی نخواهد شد.
2- برای اصول گرای واقعی و حتی اصلاح طلب واقعی یک معیار حقیقی وجود دارد و آن توجه به 1- حرام و حلال خدا است. با این معیار که خود در برگیرنده اخلاقیات نیز می باشد، حتی غیر مسلمین نیز با مسلمین در یک صف قرار خواهند گرفت.
3- متاسفانه آنچه که باعث پر رنگ شدن مرزهای اصول گرایی و اصلاح طلبی در جامعه می شود کم کاری علمای هر دو قوم است. اگر موضوعات مورد بحث و یا اختلاف پیش از آنکه به طور عام مطرح شوند در بین علما و زعمای دو قوم بحث و نتیجه گیری شود اختلافات عوام دامن زده نخواهد شد و عده ای از آب گل آلود ماهی نخواهد گرفت. (113198)
 
Hossein
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۱۱:۴۷:۵۸
yek masaleh moghadam bar bahse ossolgrayee va eslahtalabi ast va an ham \"AZADI e ENSAN\" va haghe taeen sarnavesh ast. nevisandeh mohtaram natavanesteh ya nakhasteh ast nesbate khod ra ba in masaleh ra be vozooh roshan konad va faghat besoorate mobham va kolligooyee az masaleh oboor kardeh ast. be nazare bandeh gheire ossolitarin va gheire ensani tarin raftar in ast ke yek nafar ba har onvan baraye khod in hagh ra ghael bashad ke ba salbe azadi va haghe entekhab digaran, baraye anha va bejaye anha tasmim begirad va hata baraye sarkoobe mokhalefine khod az zoor va ghoveye ghahriyeh estefadeh konad. eteghad be azadi va hoghooghe bashar yani azadi mokhalef, azadi kesani ke ma anha ra ghabool nadarim, azadi aghaliat, ... azadi az avalin hoghoogh ensani va shahrvandi har fard ast. va ella azadi afradi ke ma anha ra ghabool darim va ya ba ma movafegh hastand nafye diktatori nist.... bad as inke azadi va haghe taeen sarnevesht dar yek jame-e be rasmiat baraye hameye afrad bedoone estesna shenakhteh shod, tableeghe din, ossolgarayee, eslahtalabi, va karamathaye ensani mored peyda mikanad va eteghade mardom ham vaghe-ee mibashad na az sare tazvir va reeya (113210)
 
محمد
۱۳۸۸-۰۱-۲۳ ۱۶:۳۶:۵۳
اصولگرا كس است كه اتفاقا بر عكس شما از آزادي،دمكراسي و حقوق بشر نترسد
مردم را به رسميت بشناسد و به اسم دين حكومت ديكتاتوري بر مردم نكند!
اصولگرا كسي است كه از اخلاق پيامبر بهره اي برده باشد،
سير حكومت علي مد نظر او باشد.
و مردم از دست و زبان او در امان باشند. (113268)
 
۱۳۸۸-۰۱-۲۵ ۱۲:۴۸:۲۶
يا بد زباني ، هتاکي ، حرمت شکني ؛ ترويج ادبيات متداولي که به وسيله روزنامه هاي اين جناح صورت مي گيرد . تهمت زدن به مخالفين بدون ترس از روز حساب ، اخم وتخم و خود بزرگ بيني ، تحقير ديگران و غرور و باد به دماغ انداختن حتي بچه هاي دبيرستاني وابسته به اين طيف ، و در نتيجه نصيت کردن پير و جوان و انتقاد کردن و خرده گرفتن و انقلابي ندانستن بزرگاني که وقتي در زمان شاه باز داشت مي شدند و شکنجه مي شدند سن آنها از اينها بيشتر و عاقلتر و بالغتر و پخته تر بودند هم جزو اصول حضرات اصولگراست . ؟ اگر نيست شما را به خدا يکي جلو بي اخلاقي و بد اخلاقي اين مدعيان اصولگرايي را بگيرد . من پير مرد نمي دانم چگونه يک جوان 17-18 ساله در مسجد محل به خود اجازه مي دهد در صف اول جماعت در کنار پير مردان 60-70 ساله بايستد و وقتي امام جماعت پير مردي که همسن پدر بزرگ اوست را به قول خودش امر به معروف ونهي از منکر کند و با صداي بلند به او که به هردليل ده دقيقه دير آماده است با تمسخر بگويد : حاج آقا خسته نباشيد ، نماز اول اول وقت از هر کاري واجب تر است ۀ نماز اول را فراموش نکنيد و مومنين را علاف ! نکنيد
و وقتي هم کسي به تذکر مي دهد با همان وقاحت مي گويد من به عنوان يک بسيجي امر به معروف و نهي از منکر مي کنم ميخواد کسي خوشش بيايد مي خواهد بدش بيايد . شما را به خدا يکي شرايط امر به معروف ونهي از منکر به اين بچه ها ياد بدهد تا کار آنان منجر به اين نشود که چهار تا پيرمر مثل حقير که در فرهنگ اصيل اسلامي موي سپيد کرده ايم و احترام بزرگتر از اصول مهم زندگي ما بودنيز ترک مساجد گفته کمتر از ديدن اين بي ادبي ها رنج ببريم . من به عنوان يک دلسوخته از علماي اين جناح از روزنامه هاي اين جناح تمنا مي کنم براي اين کاري بکنند . (113576)
 
احد
۱۳۸۸-۰۱-۲۸ ۰۴:۱۳:۰۲
اصول گرا+اصلاح طلب=ناکارامد وبی هدف.متخصص در اصراف بیت المال ودادن وعدههای تو خالی (113859)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.