نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 156330
تبلیغ چهره به چهره؛ روشی بی‌بدیل برای کار فرهنگی
تبلیغ چهره به چهره به نوعی از تبلیغ و کار فرهنگی اطلاق می‌گردد که فعال فرهنگی در آن مستقیماً و به صورت رو در رو با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۴۱
یکی از مصائب جامعه ما این است که علی رغم وجود و حضور خیل کثیری از افراد و جوانان پای کار و اصطلاحاً بسیجی، در استفاده از این حضور مردمی در حوزه فرهنگ به شدت ناکارآمدیم، نه توان به کارگیری این نیرو را داریم و نه توان ارائه الگوهای کارآمد برای فعالیت و نقش آفرینی فرهنگی آنان.
تبلیغ چهره به چهره، از آن جمله از بهترین روش‌ها و ابزارهای کار فرهنگی و تبلیغی است که متأسفانه کمترین توجه و سرمایه گذاری ممکن از طرف نهادهایی که باید، روی آن صورت می‌گیرد. تبلیغ چهره به چهره به نوعی از تبلیغ و کار فرهنگی اطلاق می‌گردد که فعال فرهنگی در آن مستقیماً و به صورت رو در رو با مخاطب ارتباط برقرار می‌کند. به عنوان مثالی برای روشن شدن بحث، باید گفت که تبلیغ چهره به چهره برای یک دانشجو را می‌توان ارتباط «رو در رو»، «حساب شده و هدفمند»، «مستمر» و در عین حال «غیرملموس یا به قول خودمان غیرتابلوی» وی با هم خوابگاهی‌ها، همشهری، همکلاسی‌ها، و سایر دانشجویانی دانست که به هر بهانه‌ای اشتراکی با وی دارند و امکان ارتباط رو در رو با ایشان فراهم است. برای همین فرد جاهایی همچون خوابگاه‌ها، کلاسهای درس، اردوهای علمی یا تفریحی یا فرهنگی، ورزشهای دسته جمعی غیررسمی، و امثال این‌ها جاهایی است که باید در آن تبلیغ چهره به چهره صورت گیرد.
در چند سطری پیش رو، سعی شده است برخی از ابعاد در مورد ضرورت، مزیت‌ها و معایب، نتایج و راهکارهای تبلیغ چهره به چهره مورد بحث قرار گیرد.
مهجوریت تبلیغ چهره به چهره حجتی برای توجه بیشتر به آن:
عمدتاً در مجموعه‌های فرهنگی تشکیلاتی‌ای که به هر نحوی با دولت یا نهادهای دولتی مرتبط هستند عمدتاً هیچ جایی برای تبلیغ چهره به چهره باز نمی‌شود. علت آن است که این نوع کار فرهنگی، در سیستم اداری و بروکراتیک فعلی، کمیت پذیر و قابل اندازه گیری نیست. مثل اردو نیست که بگوییم ۴۰ نفر را یک روز به اردو بردیم و برای هرکدام ۱۰۰۰۰ تومان خرج کردیم و ۲۰ دقیقه هم سخنرانی مذهبی داشتیم. یا مثل برنامه آمفی تئاتری نیست که بشود گفت در یک نیمسال ۷ برنامه سخنرانی برگزار کردیم و هزار نفر شرکت کردند و…. برای تبلیغ چهره به چهره هیچ سند و فاکتور خریدی نمی‌توان جور کرد!
بنابراین همانطور که هر فرد آشنا با محیط مجموعه‌های فرهنگی مرسوم می‌داند نه هیچ واحدی به چنین نامی وجود دارد نه هیچگاه به خاطر این کار به کسی امتیازی داده می‌شود. اما حقیقت این است که تأثیر این روش به مراتب بیشتر از سایر ابزار‌ها و روشهای کارفرهنگی است. مقام معظم رهبری و برخی اساتید همچون حجت الاسلام قرائتی و حجت الاسلام پناهیان نیز این روش را کارآمد‌ترین راه کار فرهنگی می‌دانند.
یک نکته حائز اهمیت آن است که علی رغم اینکه در سالهای اخیر، خیلی‌ها تصور می‌کردند که فرصت انجام کارهای مخرب فرهنگی در دانشگاه‌ها از جبهه معارض گرفته شده است اما از زاویه دیدی دیگر می‌توان گفت که برعکس، بعد از تعطیلی انجمنهای اسلامی، فرصتی فراهم شده تا جبهه مقابل حداکثر وقت خود را صرف استفاده از بهترین نوع تبلیغ و کار فرهنگی بکند و در عین حال به خاطر دشوار بودن اندازه گیری کمی اثر تبلیغ چهره به چهره، ما شناخت درستی از قدرت و نفوذ گروه مقابل نداشته باشیم.
ضرورت‌ها، مزیت‌ها و برخی نتایج تبلیغ چهره به چهره
۱- تکمیل حلقه توزیع (توزیع محصولات، توزیع فکر و اندیشه، توزیع رفتار): به غیر از مزایای تبلیغ چهره به چهره، ضرورتی نیز وجود دارد که استفاده از این نوع تبلیغ را اجتناب ناپذیر می‌سازد؛ طوری که درصورت بهره نبردن نیروهای انقلابی از آن، جامعه اسلامی دچار نوعی زیان بزرگ (و نه از دست دادن یک مزیت) شده است. در طول سی و اندی سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی محصولات مکتوب، مصور یا چند رسانه‌ای نسبتاً قابل توجهی در زمینه‌های فرهنگی، مذهبی و سیاسی تولید شده است.
این حجم از محصولات تولید شده هرچند در برابر آنچه که باید تولید می‌شد و آنچه که جبهه معارض تولید می‌کند اندک است، اما‌‌ همان مقدار اندک نیز هنوز به دست مخاطبان و مصرف کنندگانی که به آن نیاز دارند نرسیده است. علت این نقصان، شکل نگرفتن حلقهٔ مهمی در کارهای فرهنگی به نام توزیع محصول و رساندن آن به مصرف کننده دانست. این نقص موجب فاصله گرفتن مخاطبین (عامه مردم) از تولیدکنندگان محصول جبهه فرهنگی انقلاب شده است و دقیقاً به همین سبب است که بسیاری از مردم حتی هنرمندان درجه دومی جبهه معارض را می‌شناسند اما خیلی کمتر از ایشان حتی فقط نام محمد کاظم کاظمی، رضا امیرخانی، وحید جلیلی، سهیل کریمی و… را شنیده‌اند، حالا دیگر خواندن و دیدن کارهای ایشان جای خود دارد.
ما به عنوان فعالان فرهنگی باید به این باور برسیم که تا زمانی که از تبلیغ چهره به چهره استفاده نکنیم هیچگاه حلقه توزیع تکمیل نشده و محصولات تولیدی جبهه فرهنگی انقلاب به مخاطبان و نیازمندان آن نخواهد رسید.
۲- مخاطب ثابت است نه پراکنده و متغیر: در بین مخاطبان برنامه‌هایی نظیر یادواره‌های شهدا، برنامه‌های آمفی تئاتری، سخنرانی، اکران مستندهای انقلابی، هیئت‌ها، نمایشگاه‌ها و امثالهم حتی اگر جوانان و نوجوانان غیرمذهبی پیدا شوند عمدتاً این افراد پای ثابت برنامه‌ها نیستند و در هر برنامه‌ای مخاطب تغییر می‌کند در حالی که یک اصل مهم برای تاثیر گذاری روی مخاطب این است که به صورت پیوسته و تدریجی روی او کار شود. اما در تبلیغ چهره به چهره، حتی افرادی همچون همخدمتی‌های دوره سربازی (که در دوره کوتاهتری نسبت به سایر مخاطبان به‌شان دسترسی داریم) معمولاً یک سال در تیررس ما قرار دارند!
فراموش نکنیم که اگر به بهانه برگزاری یک برنامه بزرگ مثل راهیان نور (برای مخاطبان متغیر)، یک ماه مخاطب ثابت را‌‌ رها کردیم نخواهیم توانست پاسخ شبهات و تاثیراتی را که آنان در یک ماه در کلاس درس و اتاق‌ها و امثالهم دریافت کرده‌اند ظرف شش روز بدهیم.
۳- این تبلیغ، مخاطبینِ تأثیرپذیرتری دارد: درصد بزرگی از مخاطبین برنامه‌های فرهنگی و سیاسی مرسوم همچون سخنرانیهای سیاسی کسانی هستند که انتخاب خود را انجام داده‌اند و نه برای تاثیرپذیری و انتخاب مسیر، بلکه برای اعلام حمایت از مسیر خود و چه بسا جلوگیری از یکه تازی گروه مخالف خود در برنامه‌ها شرکت می‌کنند، چیزی که دقیقاً عامل دوری بسیاری دیگر از چنین برنامه‌هایی می‌شود. اما در تبلیغ چهره به چهره ما به مخاطبانی دسترسی داریم که حاضرند حرف‌ها را بشنوند و در صورت نیاز و جلب اعتماد تأثیر بپذیرند.
۴- قدرت به کارگیری سایر روشهای تاثیر گذاری فرهنگی (تبلیغ عملی و توزیع محصول) را داراست: ما ممکن است در حین اکران یک فیلم به راحتی نتوانیم تبلیغ چهره به چهره کنیم اما در حین تبلیغ چهره به چهره به راحتی می‌توانیم فیلم و یا هر محصول دیگر هنری را به مخاطب خود بدهیم. شاهکار تبلیغ چهره به چهره دقیقاً در همین قابلیت آن در به کارگیری روشهای فرهنگی دیگر است.
۵- تبلیغی فعال است نه منفعل: تقریباً در همه روشهای فرهنگی مرسوم دیگر، ما منتظر می‌مانیم تا مخاطب در برنامه فرهنگی ما شرکت کرده و اثر بپذیرد اما در تبلیغ چهره به چهره ما منتظر مخاطب نمی‌نشینیم بلکه خودمان به سراغش می‌رویم. استفاده از روشهای راکد و غیرفعال در کارهای فرهنگی فعلی یکی از دلایل ناکارآمدی آنهاست.
۶- گستردگی مخاطب: طبیعتاً تعداد کسانی که در برنامه‌های مختلف فرهنگی شرکت می‌کنند چه به لحاظ تعداد و چه به لحاظ تنوع طبقاتی و فکری، بسیار کمتر از کسانی است که در تیررس تبلیغ چهره به چهره قرار می‌گیرند.
۷- هزینه پایین: برعکس بسیاری از روشهای فعالیت فرهنگی، این روش نیازی به هزینه ندارد.
۸- اثرگذاری بالا: اگر تبلیغ چهره به چهره با تبلیغ عملی همراه شود چه بسا توان نرم کردن و همراه ساختن سنگ‌ترین دل‌ها را داشته باشد.
۹- آشنایی نسل جدید با چهره واقعی مذهبی‌ها: یکی از محورهای کارهای فرهنگی جبهه مقابل تخریب وجهه حزب اللهی‌ها و متدینین نزد افرادی است که کمتر با این قشر مرتبطند یا از ایشان شناخت دارند. وضعیت فعلی کارهای فرهنگی که به هیچ وجه بر ارتباط مستقیم و رو در رو با مخاطب مبتنی نیست موجب می‌شود تا افراد خاکستری یا میانه این تبلیغات سوء را بپذیرند. مثلاً از جمله تبلیغات مرسوم علیه حزب اللهی‌ها این است که گفته می‌شود آن‌ها افراد دیگر ر ا بین خودشان راه نمی‌دهند و به تعبیری دیگر، دیواری بین خودشان کشیده‌اند و اجازه نمی‌دهند افرادی که ظاهرشان متفاوت است در جمع ایشان وارد شوند.
از سوی دیگر در بسیاری از مقاطع سال، بچه‌های حزب اللهی یا مشغول برگزاری نمایشگاه دفاع مقدس هستند یا مشغول آماده سازی مقدمات اردوی راهیان نور، یا مشغول نشریه کار کردن یا برگزاری برنامه آمفی تئاتری یا در جلسات اداری مختلف و ستادهای امر به معروف و کرسی‌های آزاد اندیشی و…. یعنی اصولاً فرصت تعامل و در آمیختن با دانشجویان یا جوانان را ندارند. بنابراین طبیعی است که خیلی‌ها فریب جنگهای روانی‌ای را که علیه مذهبی‌ها می‌شود بخورند.
یا فرض کنید که می‌گویند بچه مذهبی‌ها متحجر و ظاهربین هستند. در وضعیت فعلی عموم دانشجویان بچه‌های مذهبی را بیشتر در راهپیمایی‌ها، آمفی تئاتر‌ها و مراسم‌ها و هنگامی که در حال شعر مرگ بر آمریکا می‌بینند و این خود باعث می‌شود که تصور کنند حقیقتاً بچه‌های مذهبی همیشه اینگونه‌اند. اما در صورتی که اعضای تشکلهای مذهبی ارتباط مستمر و مستقیم با عموم دانشجویان داشته باشند و با آن‌ها در آمیزند این ذهنیت منفی که نسبت به آن‌ها وجود دارد از بین خواهد رفت. طبیعتاً اگر جوانان و دانشجویان دیگر از نزدیک ببینند که اینطور نیست که مذهبی‌ها تنها و تنها دغدغه حجاب داشته باشند و مثلاً به اسراف بیت المال حساس نیستند دیگر هیچ تبلیغ منفی‌ای علیه آن‌ها کاری از پیش نخواهد برد.
اهمیت تبلیغ چهره به چهره از این بُعد وقتی بیشتر می‌شود که توجه کنیم که رسانه ملی از ارائه یک تصویر واقعی از مذهبی‌ها ناتوان است.
۱۰- شناخت بهتر فعالان فرهنگی از جامعه و مردم: گاهی اوقات خیلی از ما که در محیطی مذهبی بزرگ شده‌ایم شناخت دقیقی از مخاطبین خود، یعنی از جامعه و مردم نداریم و مثلاً توان تفکیک بین دو فردی را که یکی آگاهانه و دیگری ناآگاهانه و تحمیلی دچار انحراف شده است نداریم، از همین رو در صورتیکه کار فرهنگی ما (که چون بر اساس مخاطب‌شناسی غلط پایه ریزی شده است چندان مفید نخواهد بود) روی مردم نتیجه بخش نباشد آنان را ضدانقلاب خوانده و شاید نسبتهای نابجای دیگری به‌شان بدهیم. گاهی نیز پیش می‌آید که فعالان فرهنگی پس از سربازی یا ازدواج و اشتغال و ورود عملی به متن جامعه، به واسطه مشاهده برخی سنتهای غلط یا مشکلات دچار خستگی یا سرخوردگی می‌شوند. داشتن ارتباط چهره به چهره مستمر با مخاطبان باعث می‌شود تا با اطلاع دقیق از جامعه و مردم، هیچیک از دو مشکل فوق پیش نیایند.
۱۱- یک مزیت دیگر: دیگر نتیجهٔ تحقق ارتباط چهره به چهره با دانشجویان آن است که سبب می‌شود عموم دانشجویان اولاً وقت کمتری را درکنار سایر دانشجویان احیاناً ناباب گذرانده و ثانیاً مدت زیادی را در کنار دانشجویان مذهبی باشند. توضیح آنکه بسیاری از دانشجویان از همنشینی با دانشجویان خوب محروم هستند و این موجب می‌شود به شدت با فضای مذهبی بیگانه باشند.
نکاتی در مورد تبلیغ چهره به چهره
۱- بلافاصله جواب طرف مقابل را ندهیم. سعی کنیم او را به فکر وادار کنیم. طوری نشود که به خاطر جواب محکم و قاطع ما به سوالات و ابهاماتش در‌‌ همان ابتدا، او دیگر جرئت سوال کردن را از ما نداشته باشد. (پناهیان – رابطه دختر و پسر)
۲- سعی کنیم زیادی گوش باشیم و به فرد اجازه حرف زدن بدهیم، خیلی‌ها برای اینکه ضدنظام نشوند فقط نیاز دارند یک طرفدار نظام را ببینند که حاضر است گوش باشد.
۳- تکرار کردن آمرانه یک ارزش، باعث ضد ارزش شدن آن نزد مخاطب می‌شود. (پناهیان – رابطه دختر و پسر)
۴- توجیه حماقت، تخریب جنایت و تکمیل رسالت است. (قرائتی – طرح ولایت ۸۲)
۵- تبلیغ عملی در تبلیغ چهره به چهره بهترین روش اثرگذاری است، به همین ترتیب ارائه الگوهایی که تبلیغ عملی کرده‌اند نیز چنین است.
۶- تبلیغ ویژگی مومنین است نه وظیفه آن‌ها (پناهیان)
۷- در تبلیغ چهره به چهره باید از توزیع محصولات هنری اسلامی بهره برد و برای این کار لازم است که ما موجودات و داشته‌های آثار و محصولات فرهنگی و نیز تولیدکنندگان آن را خوب بشناسیم. * صبر و تحمل شنیدن نظرات مخالف، ابتدایی‌ترین نیاز برای تبلیغ چهره به چهره است، مخاطبین هیچ وقت حاضر نیستند با کسی که تحمل شنیدن سخنان دیگران را ندارد ارتباط مستمر فرهنگی فکری داشته باشند و از او تأثیر بگیرند.
۸- تبلیغ چهره به چهره تنها از طریق ارتباط و ارتباط نیز از راه رفاقت محقق می‌شود. گاهی افرادی که فکر می‌کنیم حرفی برای گفتن ندارند بعد از رفاقت و جلب اعتماد می‌بینیم کوه حرفند.
۹- باید اعتماد سازی کرد. مثلاً اگر یکباره و سریع وارد اصل مطلب بشویم طرف شک می‌کند که آیا جاسوسیم یا اینکه فکر کند خودمان را بر‌تر و آگاه‌تر از او می‌دانیم.
۱۰- مخاطب بیش از اینکه نیاز به دلیل داشته باشد نیاز به الگو دارد. نباید دچار انفعال شویم و فقط بخواهیم به شبهات جواب تحلیلی بدهیم و توزیع محصول و معرفی الگو را فراموش کنیم. (وحید جلیلی)
۱۱- باید از فرصت نیروهایی که میانه رو شناخته می‌شوند بهره برد. خیلی از اوقات مخاطبین به ما که به صورت مارکداری به یک تفکر منتسب هستیم اعتماد نمی‌کنند اما به افرادی که میانه رو شناخته می‌شوند اعتماد می‌کند بنابراین باید طوری برنامه ریزی کنیم که غیرمستقیم این افراد میانه رو را به کارگیری کنیم.
۱۲- با ادبیات خود مخاطب با وی سخن بگوییم نه با ادبیات خودمان که برای او ناملموس و غیر قابل هضم است. (آیه ۴ ابراهیم – و مقاله محمد رضا زائری در فیس بوک)
۱۳- در مواجهه با سوالات و شبهات دیگران، نه تنها هیچ اشکالی ندارد که به فرد بگوییم فلان سوالت را الان جوابی برایش ندارم و می‌روم تحقیق می‌کنم، بلکه خیلی هم خوب است.
۱۴- در جاهایی مثل مدارس و دانشگاه‌ها، خوب درس خواندن و به نوعی مرجعیت علمی شدن می‌تواند عاملی برای افزایش ارتباط با دانشجویان شود (محمد صادق شهبازی)
۱۵- مدیریت تفریحات و اردوهای دسته جمعی نیز از موارد دیگر لازم برای تبلیغ است، البته تفریحات با تعداد زیاد یا در شرایط اقلیت بودن نیروهای خوب ممکن است جواب عکس دهد. (شهبازی – مقاله هم افزایی)
۱۶- در دست گرفتن فضای کلاس (دادن جواب اساتید، مشارکت در ارائه کنفرانس‌ها علی الخصوص درسهایی مثل معارف و…) (محمد صادق شهبازی)
۱۷- در هر ورودی، معمولاً برخی هستند از‌‌ همان اول معلوم است که با بقیه متفاوت هستند و دغدغه دارند. این‌ها را باید از طریق تبلیغ چهره به چهره به سراغشان برویم چرا که در صورتیکه مشغول برنامه‌های فرهنگی مرسوم باشیم و از ایشان فاصله بگیریم جبهه مخالف به زودی سراغشان رفته و با حرفهای چرب و نرم جذبشان می‌کند و یکی که می‌توانست نیروی جبهه انقلاب باشد به جبهه مخالف می‌پیوندد.
۱۸- معلمی یکی از بهترین فرصتهای تبلیغ چهره به چهره بر روی افرادی است که هنوز اندیشه‌شان شکل نگرفته است.
۱۹- اگر امکان مالی برای توزیع محصولاتی همچون کتاب برخوردار نیستیم می‌توانیم از طرح کتاب در گردش استفاده کنیم. مطمئناً خیلی از افراد هستند که اگر یک قسمت جذاب از کتاب ۷۰۰ صفحه‌ای «دا» را برایش بخوانیم حاضر می‌شود کتاب را بخواند. البته همیشه در آغاز بهتر است محصولات با حجم کوچک را پیشنهاد دهیم، مثلاً به جای کتاب قطور تحلیلی، پیشنهاد جزوه یا کتابچه‌های خاطره و امثالهم را به مخاطبین بدهیم.
آسیب‌ها
۱- تبلیغ چهره به چهره می‌تواند حالت شعاری پیدا کند، یعنی با شعار اینکه تبلیغ چهره به چهره می‌کنیم هیچ کاری دیگر نکنیم.
۲- قابل ارزیابی توسط هر کسی نیست. (راه کار مقابله با این آسیب شبکه سازی است.)
۳- تنها توسط افرادی قابل اجراست که به این روش اعتقاد پیدا کرده باشند (برعکس کارهایی مثل برگزاری اردو)
۴- چون بخشی از تبلیغ چهره به چهره ارائه پاسخهای تحلیلی است ممکن است از خودمان تحلیلهای من در آوردی مضرّ و گمراه کننده به خورد مخاطب بدهیم.
منبع: تریبون
 
Germany
۱۳۹۱-۰۲-۳۱ ۲۰:۵۳:۵۲
برعکسش هم هست اغلب مواقع هم بیشتر نتیجه میگیرد (795499) (moderator21)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.