نظر منتشر شده
۶۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 188218
اسرار حب و معرفت- قسمت ششم
آيا شيعه در زمان پيامبر(ص) وجود نداشت؟
خسرو آقاياري، 3 خرداد 92
تاریخ انتشار : جمعه ۳ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۱۳
در ضمن آيه ولايت، سوره مائده آيه ٥٥ كه فرموده است:
«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكاه و هم راكعون »
پيشتر چنين گذشت كه در تفاسير گوناگون و مجامع روايي اهل سنت آمده است كه شخصيتي كه در آخر آيه به صورت اشاره معرفي شده، علي ابن ابي طالب است كه پس از پيامبر (ص) از جانب خدا و رسولش بر مسلمانان ولايت دارد.

براي اين كه اين حقيقت قرآني، بيش از پيش روشن شود، به حديث شريف «منزلت» تمسك مي‌جويم. در منابع بسياري از اهل سنت، ذيل اين آيه شريف قرآن آمده است:
«واذكر في الكتاب موسي انه كان مخلصا و كان رسولا نبيا و ناديناه من جانب الطور الايمن و قربناه نجيا و وهبنا له من رحمتنا اخاه هارون نبيا (سوره مريم – آيه ٥٢)
«و ياد كن در كتاب موسي (ع) را به درستي كه او خالص گردانيده شده بود و رسول و پيامبر بود. و ندا كرديم او را از جانب طور ايمن و نزديك كرديم او را رازگوينده و بخشيديم او را از رحمت خود، برادرش هارون را پيغمبري»
در توضيح و تفسير اين آيه مباركه، حديث مشهوربه «منزلت» مورد استفاده مفسرين قرار گرفته است كه:
«قال رسول الله (ص): علي مني بمنزله هارون من موسي»
«پيامبر و فرستاده خدا (ص) فرمود:علي (ع) براي من به مانند هارون است براي موسي (ع)»

با اين حديث شريف، تمامي مقامات هاروني براي علي (ع) اثبات مي‌شود كه از آن جمله است: مقام وصايت و جانشيني رسول الله (ص) براي علي (ع) همان طور كه هارون، وصي موسي بود. بسيار بديهي است وقتي كه پيامبر مي‌فرمايند: «ياعلي! تو براي من همانند هارون هستي براي موسي» توجه پيامبر به مقام وصايت و جانشيني هارون است كه همين مقام را براي علي اثبات می کند .

حديث منزلت در ٢٥ منبع، از منابع روايي اهل سنت، ذكر شده و مورد اتفاق نظر و تاييد دانشمندان اهل سنت است.
براي مثال، محمد بن يوسف گنجي شافعي در كفايت الطالب في مناقب علي بن ابي طالب در باب ٧ ص ١٤٩ در دفاع از صحت علمي اين حديث مي‌گويد:

«هذا حديث متفق علي صحته رواه الائمه الاعلام الحفاظ كابي عبدالله البخاري في صحيحه و مسلم بن حجاج في صحيحه و ابي داوود في سننه و ابي عيسي الترمذي في جامعه و ابي عبدالرحمن النسائي في سننه و ابن ماجه القزويني في سننه و اتفق الجميع علي صحته حتي صار ذلك اجماعا منهم. »
«قال الحاكم النيشابوري؛ هذا حديث دخل في حد التواتر.»

محمد بن يوسف گنجي مي‌گويد: اين حديثي است كه در صحت آن، ائمه اعلام و دانشمندان وحافظان، متفق القول هستند كه از آن جمله است ابي عبدالله بخاري در صحيح خودش، و مسلم ابن حجاج در صحيحش و ابي عبدالرحمن النسائي در سنن و ابن ماجه قزويني در سنن و جميع آنها در صحت آن اتفاق دارند و اعتقاد دارند به حد اجماع رسيده است.
و حاكم نيشابوري نيز مي‌گويد: اين حديث مورد اتفاق و پذيرش همه دانشمندان است و آن قدر نقل شده كه به حد تواتر رسيده است.
و نيز خليفه دوم اهل تسنن، درباره اين حديث چنين نقل مي‌كند:
قال عمر بن الخطاب: «كنت انا و ابوبكر و ابوعبيده بن الجراح و نفر من اصحاب رسول الله عنده و هو متكيء علي ابن ابي طالب حتي ضرب بيده منكبيه. ثم قال انت يا علي اول المومنين ايمانا و اولهم اسلاما. ثم قال انت مني بمنزله هارون من موسي الا انه لانبي بعدي»
«عمر ابن خطاب گفت:‌ من و ابوبكر و ابوعبيده جراح وعده‌اي از اصحاب پيامبر نزد او بوديم و پيامبر به علي (ع)‌ تكيه داده بود تا اينكه پيامبر با دست ضربه‌اي به پشت علي زد و گفت: يا علي تو اولين مومنین از نظر ايمان هستي و اولين آنان از نظر اسلام هستي تو براي من همانند هارون هستي براي موسي مگر اين كه پس از من پيامبري نخواهد بود.»

در خصوص حديث منزلت كه مهمترين سند اثبات ولايت اميرالمومنين است، ابن المغازلي دانشمند بزرگ اهل سنت گروه كثير ديگري اين حديث را از طرق مختلف نقل كرده‌اند.
ابن مغازلي اين حديث را از قول ابن عباس (رضي الله عنه) نقل كرده است: «عن ابن عباس (رضي الله عنه) قال: قال رسول الله (ص) لعلي لما خرج عليه السلام الي غزوه تبوك و خرج الناس معه دون علي فبكي (فقال له) اما ترضي ان تكون مني بمنزله هارون من موسي الا انه لابني من بعدی انه لاينبغي ان اذهب الا و انت خليفتي».
«ابن عباس مي‌گويد: پيامبر خدا (ص) هنگامي كه به قصد غزوه تبوك از مدينه خارج شد و مردم با او رفتند و علي (ع) در ميان ايشان نبود و بدان سبب علي-عليه السلام- بگريست و به علي فرمود:
از اين كه نسبتت به من همانند موسي به هارون است، خشنود نيستي؟ با اين تفاوت كه هيچ پيامبري پس از من نخواهد بود و زيبنده نيست كه خارج شوم از مدينه مگر اينكه تو جانشينم باشي.»

حديث منزلت بسيار معروف است و در منابع شيعي و سني با طرق مختلف روايت شده است. سيد عبدالحسين شرف الدين عاملي در كتاب المراجعات، اسناد آن را ذكر كرده و مي‌گويد:
حتي معاويه علي رغم ياغي‌گري‌هايش و با همه وقاحتي كه در پوشاندن فضائل علوي نشان مي‌داد، نتوانست حديث منزلت را انكار كند. (المراجعات / ١١٩-١١٨)

اما برخي از منابع اهل سنت كه اين حديث را روايت كرده‌اند:
ابوعبدالله بخاري در كتاب بدء الحلق
مسلم بن حجاج در كتاب فضل الصحابه، باب فضايل علي (ع) جلد دوم و در جلد دوم صحيح خود
امام احمد بن حنبل، جلد اول مسند، در وجه تسميه حسنين (ع)
ابوعبدالرحمن نسائي در خصائص العلويه
محمد بن سوره ترمذي در جامع
حافظ ابن حجر عسقلاني در جلد دوم اصابه
ابن حجر مكي در صواعق محرقه، باب ٩، ص ٣٠ و ٧٤
حاكم ابوعبدالله محمد بن عبدالله نيشابوري در جلد سوم مستدرك
جلال الدين سيوطي در تاريخ الخلفا، ص ٦٥
ابن عبد ربه در جلد دوم عقد الفريد، ص ١٩٤
ابن صباغ در الفصول المهمه، ص ٢٣ و ١٢٥
علي بن الحسين مسعودي، جلد دوم مروج الذهب
و سايرين كه در مجموع ٢٥ منبع اين حديث را نقل كرده‌اند.

يكي از دروغ‌های بزرگي كه دشمنان شيعه و دشمنان امت اسلامي مي‌گويند و تهمت بزرگي است بر پيكره تشيع، اين حرف بي ريشه است كه شيعه در سالهاي پس از رسول الله (ص) پديد آمده و در زمان پيامبر (ص) اصلا چنين واژه‌اي مورد استفاده قرار نگرفته است. در صورتي كه در منابع اهل سنت، اصالت تشيع از جانب رسول خدا مورد تاكيد قرار گرفته است.

ابن عباس مي‌گويد چون آيه زير نازل شد:
«ان الذين آمنوا و عملو الصالحات اولئك هم خيرالبريه، جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا رضي الله عنهم و رضواعنه ذلك لمن خشي ربه» (البينه – آيه ٩ الي ٧)
«آنان كه ايمان آوردند و كارهاي شايسته كردند، آنان بهترين خلق هستند. پاداش آنان در نزد پروردگارشان، بهشت دائمي است كه در زير آنها نهرهايي جاري است كه دائمي و جاودان است. خدا از ايشان خشنود است و آنان از پروردگارشان خشنودند. اين مقام كسي است كه از پروردگارش پروا دارد»

پيغمبر خطاب به علي (ع)‌ فرمود:« يا علي هو انت و شيعتك تاتي انت و شيعتك يوم القيمه راضين مرضيين». يا علي! خيرالبريه (بهترين خلق) در اين آيه تو و شيعيانت هستيد. روز قيامت تو و شيعيانت مي‌آييد در حالي كه خداوند از شما راضي و شما هم از خدا راضي و خشنود هستيد»
اين حديث شريف در حليه الاوليا نوشته حافظ ابونعيم اصفهاني، آمده است. همچنين با كمي تفاوت، همين معنا به شرح زير نقل شده است:
در وقت رحلت، پيامبر (ص) درحالي كه پشت مباركش به سينه اميرالمومنين بود، فرمود:
يا علي الم تسمع قول الله تعالي: ان الذين آمنوا و عملو الصالحات اولئك هم خيرالبريه جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجري من تحتها الانهار خالدين فيها ابدا رضي الله عنهم و رضواعنه. هم شيعتك و موعدي و موعدكم الحوض اذا اجتمعت الاممم للحساب تدعون غرّا محجّلین.
يا علي! آيا شنيده‌اي آيه فوق را؟ ايشان شيعيان تو هستند و وعده‌گاه من و شما كنار حوض كوثر خواهد بود. وقتي كه جمع مي‌شوند خلايق براي حساب، شما را سفيد رويان مي‌خوانند»
اين حديث را، ابوالمويد موفق بن احمد خوارزمي در فصل هفدهم مناقب، حاكم ابوالقاسم عبيدالله بن عبدالله الحسكاني در كتاب شواهد التنزيل، محمد بن يوسف گنجي شافعي در كفايت الطالب، ص١١٩ ، سبط ابن حوزي در تذكره خواص الامه في معرفه الائمه، ص ٣١ نقل كرده‌اند.

همچنين جلال الدين سيوطي كه در قرن نهم او را مجدد طريقه سنت مي‌دانستند، از جابربن عبدالله انصاري نقل كرده است كه گفت:
در خدمت پيامبر بودم كه علي (ع)‌وارد شد. پيامبر فرمود:
«والذي نفسي بيده ان هذا و شيعته لهم الفائزون يوم القيامه فتنزل: ان الذين آمنوا و عملو الصالحات اولئك هم خيرالبريه»
قسم به كسي كه جانم در دست اوست. اين مرد و شيعه او روز قيامت رستگارانند و آنگاه بود كه آيه فوق نازل شد.

ابن حجر عسقلاني در باب ١١ صواعق از حافظ جمال الدين محمد بن يوسف زرندي مدني نقل كرده است كه: چون آيه مذكور نازل شد، پيامبر فرمود: يا علي انت و شيعتك خيرالبريه تاتي يوم القيمه انت و شيعتك راضين و ياتي عدوك غضبانا مقمحين فقال: من عدوي؟ قال: من تبرء منك و لعنك
يا علي تو وشيعيان تو خيرالبريه هستید. مي‌آييد روز قيامت تو و شيعيانت در حالي كه از خدا راضي و خد اهم از شما راضي است و مي‌آيند دشمنان تو خشمناك: دست‌هايشان به گردنشان آويخته. پس اميرالمومنين عرض كرد: كيست دشمن من؟ فرمود: كسي كه بيزاري مي‌جويد از تو و لعن مي‌نمايد تو را.

همين طور علامه سمهدی در جواهر العقدين و نور الدين علي بن محمد ابن احمد مالكي مشهور به ابن صباغ در فصول المهمه، ص ١٢٢ از ابن عباس نقل كرده‌اند: پس از نزول آيه فوق، رسول خدا فرمود: «هوانت و شيعتك تاتي يوم القيمه انت و هم راضين مرضيين و ياتي اعداءك غضبانا مقمحين
ميرسید علي همداني شافعي در كتاب موده القربي و ابن حجر در صواعق محرقه از ام سلمه نقل كرد كه فرمود: رسول الله فرمود: يا علي انت و اصحابك في الجنه انت و شيعتك في الجنه

موفق بن احمد خطيب خوارزمي در كتاب مناقب، فصل نوزدهم آورده است كه پيامبر (ص) به علي (ع)‌ فرمود:‌
«مثلك في امتي، مثل المسيح عيسي بن مريم» مثل تو در امت من، مثل مسيح بن مريم است كه قوم او سه فرقه شدند:گروهي مومن شدند که حواريون بودند. گروهي به دشمني او برخاستند كه يهود بودند و گروهي غلوكنندگان هستند. امت من هم درباره تو سه فرقه مي‌شوند: فرقه شيعتك و هم المومنون. فرقه اي شيعيان تو هستند كه مومناند. فرقه ديگر دشمنان تو كه ناكثان هستند و فرقه سوم غلوكنندگان آن گاه فرمود: فانت يا علي و شيعتك في الجنه – و محبّوا شيعتك في الجنه – ( و دوست‌داران شيعيانت هم در بهشتند) و عدوک و الغالي فيك في النار»

آنچه تا بدينجا مورد بررسي و تحليل قرار گرفت، پوسته خارجي ولايت و سطحي‌ترين لايه‌هاي آن است كه با مسائل دنيايي جامعه مسلمانان و صورت شريعت ارتباط دارد. البته وظيفه امام است كه نسبت به تنظيم و تحكيم اين نوع روابط نيز به حكم پيشوايي و رهبري اقدام بنمايد.
البته اين لايه از ولايت و امامت به حكم اين كه قشر و پوسته ظاهري آن است و با امور دنيايي نيز مرتبط است، مورد توجه و طمع مدعيان قرار مي‌گيرد و ممكن است آن را مورد دستبرد و غصب نيز قرار دهند، چنان كه در دنياي اسلام واقع شد. اما آيا با غصب پوسته ظاهري ولايت و غصب منصب دنيايي امام، ولايت و نقش رهبري امام به پايان مي‌رسد؟‌
 
موسوی
۱۳۹۲-۰۳-۰۳ ۱۳:۰۱:۱۱
آیا اگر گروهی اصل دین را منحرف کنند , ما باید شاخه ای از دین را تاسیس کنیم !! ایا ما هم اصل دین را هدف قرار نداده ایم ؟ (1356467) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۸:۴۵:۲۰
اخه من نميدونم به ما چه ؟؟؟ بابا تورو قران بس كنيد دارن بينمون تفرقه ميندازن كر كر ميخندند ميگن اينارو ببين يه خدا يه كتاب مشترك دارند دارن سر همو ميبرن اينه اسلام كاملشون . مسحيت با اين كه شاخه هاي زيادي داره ولي بين هم جنگ نيس اونوقت ما كه ادعاي دين كامل داريم داريم جنگ ميكنيم واي به حال ما واي (1359115) (alef-13)
 
سید محسن
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۱۰:۲۵:۱۳
چند روز پیش شیعیان و اهل تسنن در بغداد ، کنار هم ، با هم ، بدون دغدغه و مشکل نماز جماعت خواندند. اتفاقی افتاد ؟ با این جنگ زرگری میخواین بکجا برسید؟ این همه روایات ساختگی، این همه جعل حدیث ،این همه بزرگنمایی، تا بکجا ....؟
جنگ شیعه و سنی را صفویه درست کرد و راه انداخت ، چنگ ایران و عثمانی را تبدیل به جنگ مذهب کردند ، خدا ازشون نگذره.
فقط با شیعه و سنی کردند قشر خاصی سود میبرند،کسانی که با روایات و حدیث های من درآوردی رزق و روزی میکنند ..... (1363087) (alef-13)
 
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۰:۱۳:۴۲
به نظر من حضرتعالی متن فوق را نخوندید در متن فوق اثبات شده شیعه در زمان پیامبر بزرگ اسلام بوده .شاخه هایی که شما ازشون نام می بری وهابیون و سلفیون لعنت الله علیه می باشند. (1359427) (alef-13)
 
السلام علیک یا رسول ا...
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۱:۱۱:۰۵
یعنی اصل دین پیامبر چیست ؟

رسول اکرم می فرمایند"من برای مکارم اخلاق مبعوث شده ام"
یعنی علی علیه السلام مولود کعبه چیز دیگری را اشاعه میدهند که شما میفرمایید اصل دین را منحرف می کندد.

من خودم 10 فروردین مکه و مدینه بودم شیعیان بدون هیچ تفرقه ای همگی باهم پشت سر امام جماعت نماز میخوانند و اصلا اصل دین هم منحرف نمی شود این رو هم مدیون بزرگان با درک بالایمان هستیم . نه مثل آنهایی که فتوا به کشتن شیعیان میدهند.
واعتصموا به حبل ا.. جمیعا (جمیعا نه فقط شیعه ها) (1359707) (alef-13)
 
مرزنشین
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۳ ۱۸:۱۹:۱۲
به نظر من بر اساس عموم مسلمین و مدارک بسیار زیاد فکر نکنم پیامبر (ص) شعیه بوده این چیزی هست که گذاشته و حال نشان داده هست
و ایا تو کدام مدرک هست که پیامبر سینه میزده یا سر قبر کسی میرفته نزر میکرده
الف خواهش سانسور نکن (1357399) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۰:۳۵:۳۵
بااين همه ايه وتفاسير كه تازه خوده اهل سنت اينها رو گفتند معلومه ادم بي منطقي هستي تازه اين ايهايك هزارم دلاليل ما نميشه (1358663) (alef-13)
 
abbas
United Kingdom
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۹:۵۵:۵۰
من شیعه هستم اما
- ایشان درست میفرماید قبر پیامبر حتی دوران امام علی و امام حسن که اینان در راس حکومت بودند مورد زیارت قرار نگرفت . ما هیچ حدیثی نداریم که نشان دهد حضرت زهرا هر پنج شنبه قبر پیامبر را زیارت میکرد . از لحاظ شیعه هم عزاداری شامل دفن و سه روز نشستن در خانه است. (1359339) (alef-13)
 
صادقي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۶:۲۷:۲۷
جهت اطلاع شما:
از اولين روز رحلت پيامبر عزاداري براي ايشان توسط اهل بيت و پيروان ومحبان انها صورت گرفت.
اتفاقا حضرت زهرا ع چنان سخت متاثر بود و عزاداري ميكرد كه برخي از افراد به اميرالمومنين ع مراجعه و به او گفتند از همسرت بخواه كه در فراق پدر يا شب گريه كند و يا روز!
اتفاقا چون حضرت زهرا ع روزها طولاني مدت در هواي گرم و افتاب داغ در بقيع و احد به عزاداري ميپرداختند لذا اميرالمومنين سايباني براي ايشان درست كردند و رواقهايي كه امروزه بر سر مزار امامان و.... مي بينيم جلوه اي از ان سايبان است.
ائمه ع هم همواره به زيارت پيامبر ميرفتند وياد ايشان را گرامي داشته ودرد دل خويش با او مي گفتند و از ظلم و بيعالتي مسلمانان نااگاه شكايت به ايشان ميبردند.
روايات و دستورات متعددي هم در عزاداري و بزرگداشت امامان ع و خصوصا امام حسين ع داريم كه اگر هر روز هم براي ايشان عزاداري كنيم سزاوار و شايسته است.
_ (1361249) (alef-13)
 
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۰:۲۲:۴۱
ببین آقای ظاهرا محترم شما اگر پیامبر رو قبول داشتید این رفتار خصمانه رو در مکه مکرمه انجام نمی دادید در آنجا در مقابل قبور ابوبکر و عمر(.......) شما آزادانه می توانی قرار بگیری و هر غلطی دوست داری انجام بدی اما اگر لحظه ای و فقط لحظه کوتاهی به قبر متبرک آقا رسول الله نگاه کنی آنچنان برخوردی باهات می کنن که شایسته خودشون و آباء و اجدادشون هست.ضمنا ما افراد پاک و معصوم که دارای مقام بالا هستند را شفیع خود قرار می دهیم تا برایمان از خدا طلب حاجات کنند و البته خودمان نیز از خدا می خواهیم پس به نظر من اول بیا نزد بزرگان شیعه تحقیق کن بعد کمی تفکر کن در نتیجه به حقانیت شیعه اقرار می کنی.البته بخشی از شیعیان با عملکرد غلطشون به مذهب ما خیلی ضربه زدند ولی اصل سرچشمه زلال و پاک هست. (1359472) (alef-13)
 
حسين
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۱:۵۱:۵۱
برادر من،‌ خوبه اول مطالعه كني بعد حرف بزني، آخه قبر ابوبكر و عمر كه همون كنار قبر پيامبره، دقيقا تو همون اتاق، كه اصلا ديوارش هم معلوم نيست. ژس نگيد كه جلو قبر اونا به اصطلاح "هر غلطي ميتوني انجام بدي". به جاي توهين كمي هم مطالعه كن. دست از اين همه تعصب برداريم و به وحدت بيانديشيم. (1359926) (alef-13)
 
صادقي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۳:۰۹:۵۹
"شيعه علي" يعني پيرو و محب علي ع و 11 امام معصوم از نسل ايشان و حضرت زهرا ع.مسلم است كه پيامبر به اين معني شيعه نبوده است.ولي پيامبر اكرم ص به فرمان خداوند و به نص ايات قران و به استناد روايات متواتر و معتبر،از روزي كه دعوت به اسلام را علني كرد - و انذر عشيرتك الاقربين - تا روزي كه به جوار رحمت حق شتافت، مكررا همه را به پيروي از اميرالمومنين امر كرد.او را جانشين خود معرفي كرد.او را و امامان معصوم از فرزندان او را ،به امر الهي ، كه يك به يك با نام،برشمرده، واجب الاطاعه براي همه مسلمانان قرار داده است.بنابراين، اميرالمومنين و 11 امام معصوم ع از نسل ايشان شيعه و پيرو و مطيع پيامبر اعظم ص هستند و نه بر عكس!
ثانيا پيامبر اكرم ص به موجب روايات صحيح - كه در كتب فقهي و تاريخي شيعه و سني به تعداد زيادي از انها اشاره دقيق شده - بر سر مزار بستگان و نزديكان و اصحاب خود ميرفته واشك مي ريخته و عزاداري ميكرده و به شدت متاثر و متالم ميشده است. (1360341) (alef-13)
 
مرزنشین
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۰۸:۲۷:۱۲
اسم کاربری مرزنشین مال منه من یک شیعه هستم که تو بانه زنگی میکنم این آقا اسم منو برای خودش برداشته"عزیزم تو یکمی از خودت خلاقیت نشون بده بعد بیا در مورد حقانیت و رد اعتقادات شیعه بحث کن (1362830) (alef-13)
 
نا شناس
۱۳۹۲-۰۳-۰۳ ۲۰:۳۷:۱۹
همهمد دانند که شیعه در زمان شاه اسماعیل صفوی بوجودآمده وسلام نامه تمام (1357847) (alef-13)
 
مهدی
۱۳۹۲-۰۳-۰۳ ۲۲:۵۰:۲۵
دوست عزیز شیعه در زمان شاه اسماعیل رسمیت پیدا کرده
قبلا بوده ولی از ترس نگفتن تاریخ نوشته که (متوکل عباسی محل و مقبره امام حسین رو شخم زده
تا این حد دشمنی و کینه با ائمه داشتن
باید یه تقیه باشه
وگرنه شیعه از همون روز اول بوده (1358257) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۱:۴۲:۰۸
اون اتفاقی که در زمان صفویان افتاد ایجاد انحرافات شدید در تفکرات شیعه بود که البته در زمان ما هم ادامه داره و حتی پر رنگ تر شده... (1358805) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۰:۰۹:۳۰
آقاي محترم كمي مطالعه كن و بعد صحبت كن و اينقدر قاطع صحبت نكن و يه درصدي هم احتمال بده حرفت درست نباشه _خواهش ميكنم در مورد شيعه حتما مطالعه كنيد مخصوصا كتابهاي اهل سنت رو و اگه وقتشو نداري پيشنهاد ميكنم كتاب شبهاي پيشاور سلطان الواعظين شيرازي كه در سال 1354 با اهل سنت در پيشاور مناظره انجام داده بخوانيد (1359404) (alef-13)
 
حامد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۰:۲۹:۱۳
آخه آدم حسابی اول متن رو بخون بعد نظر بده. اگر آیه قرآن رو قبول نداری پس تو نمیتونی اظهار نظر کنی .والسلام (1359512) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۰:۴۳:۰۴
آقای ناشناس
مذهب شیعه در زمان صفویان رسمی شد .
آقای مرزنشین
اگر به فرهنگ عرب مراجعه کنی وقتی عزیزی از دنیا می رفت زنان برسر و مردان بر سینه می زدند. (1359592) (alef-13)
 
محمد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۰۶:۲۱:۲۲
پس شما قبول کردید که رسم سینه زدن رسم عرب ها بوده نه اسلام. (1362707) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۶ ۲۲:۰۰:۴۰
ما نه در مدینه ونه در مکه چنین چیزی ندیدیم.خیلی سریع چند نفری جنازه را دفن می کنند وروی ان ماده ای می ریزند که زود تجزیه شود. (1369630) (alef-3)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۰۸:۲۴:۳۷
برادر محترم
شیعه یک مکتب و یک تفکر است که سالهای سال مظلوم بود تا این که در دوره صفویه برای ابراز عقیده خود کشته نمیشد پس جانی دوباره گرفت. (1362828) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۳-۰۳ ۲۰:۴۱:۰۷
فکر نمیکنم پرداختن به نقاط اختلاف بین مسلمانان مورد رضایت خدا باشه. همه ی ما مسلمانان دارای یک خدا، یک پیامبر، یک کتاب و یک قبله هستیم. در واقع شیعه و سنی هر دو باید در کنار هم به کتاب خدا تاسی کنند. در رابطه با آیه 55 سوره ی مائده هم ذکر این نکته قابل تامل هست که خداوند فرموده: "کسانی" یعنی بیش از یک نفر مورد اشاره خداوند بوده است. در ضمن " راکع" به معنای فروتن و خاضع است. بنابر این به نظر میرسد منظور این آیه کسانی باشند که در حال خضوع و فروتنی در مقابل خداوند، به دیگران کمک میکنند و به سبب این کمک منّتی بر نیازمندان نمیگذارند. دوستان عزیز مبادا در راه دامن زدن به تفرقه قدم برداریم و خدای ناکرده مشمول حکم آیات 31و32 سوره روم قرار بگیریم: "از مشرکین نباشد. همان کسانی که دین خویش را فرقه فرقه کردند و به گروههایی تقسیم شدند. هر گروهی به آنچه دارد دلخوش است." (1357856) (alef-13)
 
شاهین پهنادایان
۱۳۹۲-۰۳-۰۳ ۲۳:۵۴:۱۴
با سلام خدمتا دوستان

در آیاتی از قرآن کریم حضرت ابراهیم را نه یهودی نه مسیحی بیان کرده وفرموده که حضرت ابراهیم مومنی پاک اعتقاد است. این امر با توجه به اینکه یهودیت و مسیحیت هردو ادیان مورد احترام که معترف به نبوبت حضرت ابراهیم خلیل هستند و ایشان را در دین خود یهودی یا مسیحی می بیند هیچ عیبی نیست اما اصطلاح یهود 2500 سال و مسیحیت 2000 و اندی سال است که بر این ادیان اطلاق شده است.و حداقل حضرت ابراهیم 4000 هزار سال قبل از میلاد مسیح بود ابراهیم ابتدا پدرر ملت وسسپس پدر ملل نامدار گشته حال بیایم بگویم ایشان مسیحی است یا یهودی یا مسلمان که از لحاظ تاریخی امری بدهی است اما در باره آغاز تشیع در اسلام شیعه با قران آغاز می شود در دو آیه از قرآن شیعه به معنای پیرو آمده است این داستان با داستان ابراهیم خلیل و نامگذار ی ایشان به یهودی و مسیحی کاملا فرق می کند دوستان توجه به مفهوم شیعه ندارند که ادعا می کند با تشیع اصل دین مورد هدف قرار گرفته یا اینکه پیامبر سینه می زده ومسائلی اینگونه درک واقعی از تاریخ اسلام نداشته و سطحی نگر به اسلام هستند شیعه به معنای پیرو به تاریخ طبری رجوع کرده در سال سوم بعثت پیامبر چه کسی را وصی خود قرار داد من وارد بحث غدیر خم نمی شوم اما مبحث سال سوم بعثت را چگونه باید حل کرد.مادر قرن اول هجری با دو جریان تشیع و یک جریان خوارج مواجه هستیم دو جریان شیعه یکی شیعه عثمانی ودیگر شیعه ابو ترابی است. هر سه جریان روند تکوینی خود را پیش گرفته در نیم اول قرن دوم هجری شیعه عثمانی تبدیل به مذاهب سنت و جماعت شد اما شیعه ابو ترابی در تکوین خود به زیدیه و اسماعیلیه و شیعه اثنی عشری تکوین یافت البته تکوین شیعه 12 امامی تا قرن سوم و غیبت امام دوازدهم شیعیان استمرار یبافت درست است که شیعه 12 امامی در دوره پیامبر نبوده است اما روند شکل گیری آن از زمان خود پیامبر شروع شده است.هر گروه از سنت و جماعت و شیعیان در ابتد شیعه فردی خاصت چه عثمان خلیفه سوم و چه علی (ع) بود و روند تکوینی خود را طی کرده اند. من موافق هستم که مومنین به اسلام در خدا و رسول تفرقه ندارند بلکه طرز تلقی و برداشته دو شخصیت جداگانه از صحابه پیامبر موجودیت دو گونه شیعه یا پیرو پیامبر را در تاریخ رغم زده است. که حال تبدیل به این دو جریان امامتی وخلافتی گردیده دوست عزیزی که تشیع راحاصل صفویه می داند از ایشان تقاضا می کنم مطالعات خویش را بالاتر برده و اینگونه سطحی به جریان تشیع نگاه نکنند.تشیع در اسلام در طرز برداشته اولیه چه در سنت و جماعت و چه در تشیع به شخص رسول الله بر می گردد و دوستانی در خلاف تشیع اظهار نظر می کنند ضمن احترام به نظرات این دوستان تقاظداریم که با انصاف به تشیع و دوره تکوین و آغاز آن نگاه کنند. با انکار تشیع ابوترابی گویا تشیع عثمانی را نیز زیر سوال می برند. (1358492) (alef-13)
 
بچه مسلمان
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۳:۰۹:۱۳
ما اهل تسنن به خدا-رسول خدا-خلفای اشدین و امامان معصوم اعتقاد کامل داریم و بس.
حالا شما بیائید دین را - مذهب را و هر چی را که دلتان می خواهید تحریف کنید.
کلمات قلمبه و شیعه ابوترابی و شیعه عثمانی و ... بازی با کلماتی بیش نیستند. اگر ییائیم و کمی از خدا و عاقبت حرفهایمان بترسیم دیگر این کلمات را به زبان نمیاریم.
شاید به واسطه این تحریفات و تعصات برخی از برادران مسلمان ما از امامهای معصوم(ع) و یا از خلفای راشدین (رض) برداشت بد و یا سوء برداشت داشته و خدای ناکرده توهینی بنمایند که عقوبت و کفاره و گناه آن بر گردن کسانی خواهد بود که بر این امور دامن زده اند. والسلام (1360335) (alef-13)
 
یه بچه مسلمان دیگه
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۰۸:۵۱:۳۴
شیعه یعنی مظلومیت علی و آل علی و اهل بینت پیامبر


هیچکس از شیعیان انکاری در اینکه ابوبکر یکی از یاران پیامبر بوده شکی ندارند ولی کیا اومدن که خونه فاطمه (ع) رو بسوزونند تا بیعت بگیرند . (1362875) (alef-13)
 
United States
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۴:۱۶:۱۴
من نمی ئونم شما در کدام مرجع خوانده اید حضرت ابراهیم مسیحی بوده است ..چرا از خودتان حرف درست می کنبد؟ حضرت ابراهیم قبل از دوره حیات حضرت مسیح بوده چطور میشود ایشان مسیحی باشد. ؟ (1360638) (alef-13)
 
اریا
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۰:۳۴:۵۴
با سلام
فقط می خواهم به دوستان متعصب یک نکته را گوشزد کنم اگر شما چه شیعه چه اهل سنت وغیره در یک خانواده غیر از این خانواده وبا مذهب دیگر بدنیا امده بودید الان چه دین ومذهبی داشتید واگر بخواهید استدلال کنید که خیلی ها بعدا تغییر دین داده اند ببینید نسبت انها به کل ادمها چند درصد می شود؟؟.... (1358659) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۴:۵۶:۴۰
الف جان ما تو ایران مشکل مذهب داریم. حدیث را بیخیال قرآن را بچسب. هدف پرستش خداست و بس.

تازه تو اینجا واقعاً فقط مشکل مذهب وجود داره؟

از دید ما همه اصحاب اهل پیامبر بزرگ بودند. (1358920) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۸:۲۱:۴۸
با سلام . اگر همه ما روی سایر ادیان کمی مطالعه داشته باشیم می بینیم که در یهود و مسیح و سایر ادیان هم فرقه های مختلفی هست ولی چون اصل مطلب در آئینشان یکی است روی نقاط اختلاف حساسیت بخرج نمی دهند تا در جامعه اختلاف تفرقه ایجاد نشود ولی ما در ایران فقط یک و شیعه و سنی دارند که در خیلی از زمینه ها هم دارای اشتراکاتی هستیم انقدر بین این دو تفرقه می دازند که نمی توانیم راحت کنار هم زندگی کنیم مطئن باشید این یک سیاست کثیف است . که بعدها در تاریخ بنویسند . (1359072) (alef-13)
 
محمدی
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۰۸:۴۵:۵۲
با سلام

پیامبر اسلام در روز عید قدیر که حصرت علی (ع) را به عنوان جانشین معرفی کرد فرمود دین اسلام کامل شد . پس چرا اصول دین ما سالها بعد از 3 تا که پیامبر فرموده بود به 5 تا ارتقاء یافت آیا خود پیامبر نمیتونست از اول بگه 5 تا ست؟؟ (1359117) (alef-13)
 
مصطفی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۷:۱۰:۱۱
چه طور است وقتی که عمر 94 حلال خدا را حرام کرد(متعه ی نساء و متعه ی حح و...) و حی علی خیرالعمل را از اذان حذف کرد و دست بسته نماز خواندن را باب کرد و نماز تواریح را به دین وارد کرد و... اشکالی ندارد؟ مضاف بر اینکه صحبت شما بدون سند است در حالی که خداوند پس از اینکه ابراهیم علیه السلام پیامبر شدند به مقام امامت رسیدند (سوره ی بقره آیه ی 124
و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد [خدا به او] فرمود من تو را امام مردم قرار دادم
وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ)
هم چنین است در این رابطه آیات فوق:
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا
و كسانى‏اند كه مى‏گويند پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را امام پرهيزگاران گردان
فرقان آیه ی 7
وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ
و [حال آنكه] پيش از آن كتاب موسى امام و [مايه] رحمتى بود و اين [قرآن] كتابى است به زبان عربى كه تصديق‏كننده [آن] است تا كسانى را كه ستم كرده‏اند هشدار دهد و براى نيكوكاران مژده‏اى باشد
احقاف آیه ی 1
أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ
آيا كسى كه از جانب پروردگارش بر حجتى روشن است و شاهدى از [خويشان] او پيرو آن است و پيش از وى [نيز] كتاب موسى امام و مايه رحمت بوده است [دروغ مى‏بافد] آنان [كه در جستجوى حقيقت‏اند] به آن مى‏گروند و هر كس از گروه‏هاى [مخالف] به آن كفر ورزد آتش وعده‏گاه اوست پس در آن ترديد مكن كه آن حق است [و] از جانب پروردگارت [آمده است] ولى بيشتر مردم باور نمى‏كنند
سوره ی هود آیه ی 17
آیا هنوز جایی برای انکار امامت برای کسی می ماند؟؟
و در حای حای قران آمده است که خدا پیامبران را برای افامه ی عدل و داد فرو فرستاده است و خدا خودش در جای جای فران میگوید که کوجکترین ستمی به کسی نمی شود و کار نیک و بد همه تمام و کمال داده میشود و این است عدل و امامت که شما منکر آن هستید (1361417) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۱۳:۰۴:۳۵
غدیر، نه قدیر!!! اول دیکته نوشتن یاد بگیر بعد در مورد اینجور چیزا نطر بده (1363706) (alef-13)
 
حیدری
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۱:۴۵:۰۷
مذهب در تقسیمات زیر شاخه دین طبقه بندی میشود پیامبر برای جهانیان دین اسلام را اوردند مذاهب وابسته به یک دین برداشت ویژه از ان بدون انحراف از اصو ل دین است بنا براین شایسته نیست شان پیامبر را از اورنده یک دین جهانی به رئیس یک مذ هب تقلیل دهیم و باید گفت در روایات مذکور در متن مقاله معنی لغوی ان یعنی پیرو بودن مطرح است با این دیدگاه از هر مسلمانی رفتار و سیره علی(ع) سر بزند شیعه او است نه کسی که او را جانشین پیامبر یا امام بداند بدون عمل به روش ایشان. (1359883) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۱:۵۱:۵۶
اصل و روح دين را بچسبيد.
يكتاپرستي، اخلاق و ...

هر دين و مذهبي كه تو را انسان بهتري كند اون بهتر است.

شيعه و سني همه اش حاشيه است و مهم نيست. (1359927) (alef-13)
 
از قم
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۱:۵۹:۴۶
دوستان من كه همه مسلمانيد واقعا بايد تاسف خورد به حال ما پبروان پيامبر عظيم الشان،طبق دستور خداوند در قرآن ايشان اسوه ما مسلمان است وبايد اخلاق، رفتار، منش و ديگر اعمل وكردار ايشان را اسوه و ميزان قرار دهيم و گفتار وكردار خود را با آن بسنجيم و به ميزان درستي آن پي ببريم و اگر ديديم حتي كمي انحراف دارد آن را برطرف كنيم.

اين است مسلماني كه در قرآن از آن گفته شده و اين همان سعي وكوششي است كه خداوند به اندازه آن از ما تكليف مي خواهد.

من نمي دانم اين كلمه شيعه وسني را چه كسي درآورد تا از اين طريق بين امت اسلام شكاف بندازد.

برادر و خواهر من در قرآن شاخه شاخه كردن دين اسلام ممنوع شده است.

بياييد باهم اين ديني را كه پيامبر 23 سال عرق جبين براي گسترش آن ريخت را به جامعه جهاني بشناسانيم.

واقعا آدم از پيروان دين آي منسوخ شده(طبق گفته هاي قرآن) و بت پرستان خجالت مي كشد كه بگويد اين دين چنان پيامبري داشت و چنين پيرواني دارد كه اختلافات را از راه منطقي و عقلاني حل نمي كنند بلكه يكديگر را تكفير كرده و سر مي برند.

پيامبر با مشركان قريش هم در هنگام فتح مكه مكرمه اين كار را نكدر كه من و شما بنام امت اين پيامبر باهم داريم انجام مي دهيم.

خدا كتاب و اساسنامه دين اسلام را از طريق پيامبر در ميان ما مسلمانان قرار داده كه مي توانيم با رجوع به آن و كمك ها و هدايت هاي غيبي خداوند راه را شناخته و راهي براي پيشرفت معنوي خود قرار بيابيم.

چرا ما دين اسلام را قائم به شخص مي كنيم. خود همين بزرگان دين هم پيرو آن بودند.

دين اسلام مقبولترين وكاملترين دين خداست كه از طريق خاتم انبياء به انسانها عرضه نمود و اين دين كتابي دارد كه خداوند در حفظ آن نظر دارد و كسي را ياراي تغيير در آن نيست.

چرا ما بايد بنام شيعه وسني شناخته شويم و توي سر همديگه بزنيم. حرف هايي را به يكديگر نسبت دهيم كه پيامبر خدا از آن ناراضي است و اي بسا با همين حرفها از راه دين خارج شويم.

بنده افتخار مي كنم كه مسلمانم و اطاعت مي كنم از خدا ورسولش و آنكه در ركوع زكات داد.

من نه شيعه هستم و نه سني و نه وقتم را در اين راه هاي صرف مي كنم كه شيعه از كي بوجود امد و سني كي بود و كي نبود.

اين حرف ها توفيري بحال ماندارد. پيرو راستين دين اسلام كسي نيست جر آنكه سعي كند در چارچوب قرآن و با تمسك به هدايت هاي خداوند، در معرفت خداي يگانه كوشش كند و سعي كند ذكر واقعي او را بكند.

براساس قرآن عمل هر كس براي خودش است حال غلط باشد يا درست.

ياران پيامبر چه كردند و چه نكردند به ما مربوط نيست و توفيري بحال ما ندارد. ما قرآن را داريم. كلام خدا را داريم.هدايت خدا را داريم. پس چرا بايد به يكديگر و بزرگان و صحابه رسول خدا فحاشي كنيم و گناه خود را زياد كنيم.

آنها هرچه كردند براي خودشان بود و ما هرچه كنيم براي خودمان است. فقط بايد كاري كنيم كه سرمنده خدا نباشيم و در آخرت بتوانيم بگوييم خدايا من تلاش و سعي كردم و بيشتر از آن توانايي نداشتم. (1359964) (alef-13)
 
رضا گودرزی
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۵:۱۴:۲۴
درود بر شما برادر بزرگوارم. از داشتن همکیشانی چون شما به خود میبالم. (1360920) (alef-13)
 
مرتضی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۲۱:۳۰:۴۱
بحث بسیار زیبایی بود که دوستان محترممان از قم بزیبایی ان را عنیت بخشیدند : قولو لا اله الا الله تفلحوا
در قران کریم عوامل انحراف از دین کاملا مشخص است گه باختضار درج می نمایم
1- تکیه بر ظن و گمان بجای یافتن حقیقت
بنام خداوند بخشنده مهربان
وَمَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ﴿۲۸﴾
و ايشان را به اين [كار] معرفتى نيست جز گمان [خود] را پيروى نمى‏كنند و در واقع گمان در [وصول به] حقيقت هيچ سودى نمى‏رساند (۲۸)
2-تفرقه دین بر اساس باورهای جاهلیت و پس ماند های ذهنی
بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ ﴿32﴾ روم
از كسانى كه دين خود را قطعه قطعه كردند و فرقه فرقه شدند هر حزبى بدانچه پيش آنهاست دلخوش شدند (32)
وَلَا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکِینَ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکَانُوا شِیعًا کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیهِمْ فَرِحُونَ (الروم/32-31)
و از مشرکان نباشید ،از کسانی که دین خود را پراکنده ساختند و به دسته ها و گروهها تقسیم شدند! و (عجب اینکه) هر گروهی به آنچه نزد آنهاست (دلبسته و) خوشحالند!
3-علو
بسم الله الرحمن الرحیم

27-قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَأَضَلُّواْ كَثِيرًا وَضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِيلِ ﴿77﴾
بگو اى اهل كتاب در دين خود بناحق گزافه‏گويى نكنيد و از پى هوسهاى گروهى كه پيش از اين گمراه گشتند و بسيارى [از مردم] را گمراه كردند و [خود] از راه راست منحرف شدند نرويد (77)
4- بقا بر دین پدران بدون تحقیق
که در این مورد بیش از دهها ایه وجود دارد از باب نمون
بسم الله الرحمن الرحیم
وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ إِلَى مَا أَنزَلَ اللّهُ وَإِلَى الرَّسُولِ قَالُواْ حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلاَ يَهْتَدُونَ ﴿104﴾ مائده
چون به آنان گفته شود به سوى آنچه خدا نازل كرده و به سوى پيامبر[ش] بياييد مى‏گويند آنچه پدران خود را بر آن يافته‏ايم ما را بس است آيا هر چند پدرانشان چيزى نمى‏دانسته و هدايت نيافته بودند (104)
5- بقا بر دین بزرگان قوم
ایات 31 لغایت 33 سوره سبا و نمونه دیگر ان
بسم الله الرحمن الرحیم
وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿67﴾33
مى‏گويند پروردگارا ما رؤسا و بزرگتران خويش را اطاعت كرديم و ما را از راه به در كردند (67)

در نهایت دعوت به جبل الله (قران کریم ) در باب دوری از تفرقه
- بسم الله الرحمن الرحیم
وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿103﴾
و همگى به ريسمان خدا چنگ زنيد و پراكنده نشويد و نعمت‏خدا را بر خود ياد كنيد آنگاه كه دشمنان [يكديگر] بوديد پس ميان دلهاى شما الفت انداخت تا به لطف او برادران هم شديد و بر كنار پرتگاه آتش بوديد كه شما را از آن رهانيد اين گونه خداوند نشانه‏هاى خود را براى شما روشن مى‏كند باشد كه شما راه يابيد (103) (1362102) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۲:۲۰:۰۵
نویسنده معتقد است که پیامبر تاکید داشته که علی مثل هارون برای موسی یاوری برای او (پیامبر)است . این موضوع قبول ، ولی واقعا چه جوری این یعنی اثبات وجود شیعه ؟؟؟ با این توجیه می تونیم بگیم شیعه نه تنها زمان پیامبر بوده که هیچ ، خود موسی و هارون هم شیعه بودن ، بنیامین و یوسف ، موسی و خضر و حتی نوح دوستانش و... همه شیعه بودن . (1360088) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۳:۰۸:۴۹
همه پیامبران برای ارشاد و رساندن مردم به خدا امدند برای درخواست از خدا نیازی به واسطه نیست همه راههای رسیدن به خدا یک مقصود را داره خوب شکلش با هم فرق میکنه پیامبر هم یک پیغام رسون هست و بس. مثل بقیه ادمها باید جوابگو باشه بسبت به اعمالش .مهم اینکه این همه پیامبران امدن بگن دزدی نکنید دروغ نگید حتی مصلحتی .به حقوق دیگران احترام بگذاریدو غیره. پس مهم اینکه ادم انسانیت خودش رو حفظ کنه وخدا به روشی که میشناشه .از نعمتهایی که داده شکر گذار باشه وبپرسته بقیه چیزها هم وسیله است من فقط خدا پزست هستم بس. (1360331) (alef-13)
 
United States
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۳:۲۳:۳۵
من نمیدونم این چه دعوایی بین شیعه و سنی این همه سال این همه ضرر و زیان!؟ خوب هردو گروه به هم احترام بذارن و دست از تعصباتشون بردارن. (1360396) (alef-13)
 
موسی
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۳:۴۱:۲۵
به نظر من گفتن این مسلئل تنها به نفع غیر مسلمانان هست و بس تا ما سرگرم به این قضایا شویم و از قافله ÷یشرفت عقب بمانیم فکر کردید مشکل ما تنها این بحثهای بی نتیجه هست بابا ادم باش هر چی می خواهی باش و انسانیت را بچسبید این همه مشکلات اخلاقی و اجتماعی رو رها کردید اومدید در مورد 1400 سال پیش می خواهید ثابت کنید مسائلی را که نفعی برای ایرانیان ندارد به خاطر هر کی دوست دارید دست از تعصب جاهلانه بردارید و برای ابادنی این کشور و رفع تمام مشکلات و معضلات اخلاقی و اجتماعی ان گام بردارید بس کنیییییییییییییییییییییییییید دیگه خسته شدیم از این بحثهای تکراری و بی نتیجه (1360487) (alef-13)
 
بنده خدا
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۳:۴۳:۲۲
دوستان عزیز

فرض کنیم یکی از این مذاهب کامله و دیگری ناقصه
خوب که چی مثلاً؟ اگه این دو راهیه حل بشه دین ما کامل میشه؟ ما آدمای امروزی دینمون قوی تر میشه؟ انسانیت مون بالا میره؟ پیشرفت میکنیم؟
دوستان عزیز، باور کنید از این حرفا هیچ نتیجه مثبتی حاصل نمیشه. به جای این حرفا و بحثا میتونیم به فکر اتحاد، همکاری و انسانیت باشیم.
این یه تصمیم شخصیه که هر فردی خودش مسئول انتخاب کردنش هست.
در نهایت اینکه، از دید اینجانب مذهب ترازوی مناسبی نیست بلکه چیزی که حرف اول رو میزنه انسانیته، بله انسانیت.
ممنون از شما الف جان! (1360500) (alef-13)
 
صادقي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۶:۴۸:۲۲
از اين بحثها چند مطلب روشن ميشه:
1- دين ما كامل است.
2-طرف مقابل ما عقايد باطلي دارد.
3-شما دنبال انسانيتي هستي كه هيچ مبنايي نداره.چون نميتواني انرا بيان كني. و وحدتي كه نميدوني چيست؟چون براي وحدت بايد محور و مباني مشترك عقلي و علمي وجود داشته باشد.
ضمنا بحث علمي و تاريخي هرگز مخل نظم و ثبات اجتماعي نيست بلكه مويد و مقوم انست.
بدون شك وهابي ها و سلفي هاي خونريز كه باعث جنايات بر عليه شيعه و موجب بدنامي اسلام در دنيا شده اند هرگز دنبال بحث علمي و روشن شدن حقايق اسلامي و تاريخي نيستند. (1361327) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۲۱:۰۸:۰۵
سوال من این است که چرا درمذهب شیعه لعنت کردن برانسان مرده مثل اصحاب پیامبرابوبکریارغار رسول عمردامادعلی عثمان دامادپیامبرعایشه همسرپیامبرثواب داردوعبادت محسوب می شود؟یعنی پیامبراگرمعصوم است وازاینده هم خبردارد چراخودش اینها راازخودش دورنکرده عایشه روطلاق نداده به عثمان دودخترداده یاخودعلی به عمردخترداده و... درهیچ کتاب دینی نخواندم که نفرین کردن مثل نمازعبادت باشد. من اهل سنت هستم ولی هیچ وقت به یک شیعه وعقایدش اهانت نکردم .ولی برای خودم پیش آمده که گفتن اهل سنت مسلمان نیستن وکافرن . درواقع اهل سنت رادرایران وهابی وسلفی وخلاصه ازیهودومسیحی هم بدترمی دانندمتاسفانه .بعد هم می گویند وحدت داشته باشید.ندیدم که به یک مسیحی یایهودی اهانت شود.من یک باردرتهران درمسجدی داشتم نمازمی خواندم یه دفه یکی محکم به دستم زدوگفت دستتوبندازنمازبخون مهرت کو ؟نمازت باطله و.... البته من هیچ عکس العملی نشان ندادم وازمسجداومدم بیرون .میگم واقعا تحمل اهل سنت درایران سخته بااین حال . ماروباشیعیان کشورهای دیگرعوض کنید.والا به عقاید ماکاری نداشته باشید.اهل سنت درایران مثل گوشفندسیاه سرشونوبالانمیارن .یه مقدارانصاف ای مسلمانان ناب محمدی وعلوی . خودعلی هم باکفاربدرفتاری نکرد.ممنون (1362061) (alef-13)
 
امید
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۳:۴۳:۳۴
می خوام به عنوان کسی که ازمادری شعیه وپدری سنی بدنیا آمده وکارشناس ارشد تاریخ دارد صحبت می کنم.
درهردو مذهب متاسفانه انحرافات زیادی دیده می شود.اینکه مذهب تشعیع به معنی امروزی وبا آداب ورسوم امروزی مثل سینه زدن زیارت عاشورا وسر قبور رفتن وازمرده شفاعت گرفتن نه درمرام وسنت پیامبر بود نه درامامان ما.
نشون به این نشون که درزمان پیامبر وامامان قبرکسی آباد نشد وازمرده ای برای شفاعت وواسطه قراردادن استفاده نشد وقتی روزانه 17بار می گوییم ایاک نسطعین وایاک نعبد واژه ایاک به مهنی فقط وفقط نه کسی دیگه یعنی فقط ازتو طلب یاری می جویم وفقط تورا می پرستیم. درمورد عاشورا ومراسیم سینه بله رسمی که ازدوره ی صفوی رایج شد وبه تعبیر قران یا ایهاالذین امنو اذا جائ ت مصیبت استعینو ا بالصبر والصلاه ای کسانی که ایمان آوردید اگرمصیبتی به شما وارد شد ازصبر ونمازاستعانت بجویید .هدف امام حسین چیزی نبود جزاصلاح جد امتش که همانا برپای نماز..بود ولی شمادرمراسم عاشورا نگاه کنید چند درصد سینه زنان نماز می خوانند.تازه حضرت زینب وقتی همراه کاروان شهدا به کاخ یزید رفت دربرابر او این شیرزن شجاع به سینه زد ؟ شیون کرد ؟ .. نه فقط گفت مارایت الا جمیلا. گفت چیزی جز زیبایی نمی بیینم.ما درطول تاریخ تا دوره ی صفویه گروهی به نام علوی داشته ایم که مردان با تقوا وازاهل بیت پیامبر وبت شکن زمان خود بودن اما مذهبی به نام تشیع درزمان پیامبر وامامان نداشتیم.به هرحال سخن با این جمله شبلی شمیل به پایان می برم «دین یهود را خاخام ها،دین مسیحیت را پاپ ها ،ودین اسلام را آخوندها خراب کردند» (1360502) (alef-13)
 
احسان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۸:۱۹:۴۶
متاسفانه نه اطلاعات تاريخي شما صحيح است و نه نگرش شما درباره تشيع.
انچه كه اساس اعتقاد شيعه است همانا باور به نصب امامان معصوم بعنوان جانشينان بلافصل پيامبر اكرم ص از سوي خداوند و با ابلاغ و معرفي پيامبر است.و اينكه متشابهات قران را بر اساس نظر انها برداشت كنيم و منشا علم انها را الهي دانسته و معارف انها را از سرچشمه علم الهي بدانيم.
ثانيا اين عبارتي كه به عربي نوشته اي ايه قران نيست!! و صد البته معناي ان اين نيست در عزاي نزديكان و يا امامان خود عزاداري نكنيم.(البته شما مختار هستي كه در عزاي بزرگان و نزديكان خود هر كاري بكني.كسي شما را سرزنش نميكند.)
ثالثا هم حضرت زينب و هم امام سجاد ع در سخنرانيهاي خويش،در كاخ ظلم يزيد او را مفتضح كردند تا انجا كه يزيد ناگزير شد تقصير جنايت ارتكابي را بعهده ابن زياد ملعون بياندازد.در انجا،در ابتداي صحبت،وقتي يزيد ملعون گفت ديدي چگونه خداوند خاندان شما را - نعوذ بالله - خوار كرد؟ حضرت زينب فرمود كه انها همگي به مقام والاي شهادت فائز شدند و به قرب الهي رسيدند و من جز زيبايي در اين راه نديدم. ولي اولا اين به معناي بيان جنايت ياران يزيد بود و ثانيا استقامت در برابر دشمن پست.وگرنه پس از مجاب شدن يزيد،يكي از خواسته هاي اهل بيت ع از او،امكان اقامه عزاداري براي شهدا بود.
اينكه چند در صد از سينه زنان نماز ميخوانند من و شما نميدانيم.ولي اگر كسي خداي ناكرده نماز نخواند نبايد منكر ارزش عزاداري او براي امام ع باشيم.
جاي تاسف عميق است كه شما متن 4 صفحه اي بالا را نخوانده اي و فقط خود را كارشناس ارشد تاريخ ذكر كرده اي.اگر متن را بخواني مي بيني كه روايت از پيامبر نقل شده كه در ان ميفرمايد" يا علي انت و شيعتك هم الفائزون".اين نشان ميدهد كه شيعه از زمان خود پيامبر ص بودهاند،همانطور كه منافقان و بد فهمان از دين. (1361633) (alef-13)
 
لیلا
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۹:۲۲:۱۶
بسیار زیبا بود (1361817) (alef-13)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۱۰:۴۳:۴۹
اولش را خوب اومدی ولی یادت رفت بگی سنت پیامبر را هم مفتی ها خراب کردند مرد باش و برو کتابهای آنها را هم بخوان من کتب تمام ادیان را خوانده ام و در همۀ آنها رسوخ خرافات بسیار زیاد است. دین زمانی خراب شد که مستمسک پادشاهان برای اعمال قدرت شد کنستانتین و اروپاییان با مسیحیت ، بنی امیه و بنی عباس و عثمانیها با سنت، صفویه با تشیع ، ساسانیان با زرتشت ، میجی ژاپن با خورشید همه و همه یک هدف را دنبال میکردند مشروعیت دادن به سلطه فقط کافیست تاریخ نسل کشیهای صورت گرفته توسط عثمانی به اسم اسلام و اروپاییها به اسم مسیحیت و میجی به اسم خورشید را مطالعه کنی (1363128) (alef-13)
 
مصطفی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۶:۳۲:۰۱
کسانی که خیلی راست میگن شیعه ساخته ی صفوی است یا حرف های دیگه منطورشون اینه که پیامبر امام علی را به حانشینی انتخاب نکردند؟
جند نا کتاب اینجا میگم که تازه از اهل تسنن هست :
شواهد التنزیل --- که بیش از 200 آیه ی قرآن را در مورد مناقب امام علی علیه السلام با توجه به احادیث اهل تسنن آورده است
فرائدالسمطین---که احادیث وارده در مورد اهل بیت از کتب اهل تسنن گردآوری شده
و خیلی کتاب های دیگر که با یک سرچ ساده معلوم میشه.اما مطلب این جاست که علاوه بر آیات ذکر شده در این نوشته آیات دیگری هم وارد شده است که از آن جمله است آیه ی 33 سوره ی احزاب آیه ی 54 سوره ی نساء در این آیه خدا به آل ابراهیم کتاب و حکمت و ملک عظیم که همان خلافت است را عنایت کرده است و از آن جایی که قیدی از منظر زمان لحاظ نشده است و از آن جایی که نسب امام علی علیه اسلام به ابراهیم خلیل بر میگردد پس این آیه در مورد خلافت امام علی علیه السلام آمده است. و بسیاری آیات دیگر که در این حا به عنوان که نظر در ذیل یک خبر مناسب نیست.
و اما دوستانی که حدیث را ملاک نمی دانند باید حواب بدهند پس جگونه می خواهند به احکام دین عمل کنند؟ حتی اهل تسنن هم با استناد به کتب حدیث احکام دین رو استنباط میکنن و حالا که از کتب خود اهل تسنن تشیع ثابت شده است شما حاشا میکنید؟ البته بحث در این مورد بسار است ولی اگر سایت الف لازم دیدند من حاضر هستم تا مطلبی در این مورد برای سایت تهیه کنم با تشکر (1361263) (alef-13)
 
مصطفی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۶:۳۹:۲۰
این رو هم فراموش کردم بگم در مورد زیارت اهل قبور به صورت کاملا واصح در سوره ی ممتحنه آیه ی 13 چنین آمده است
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد مردمى را كه خدا بر آنان خشم رانده به دوستى مگيريد آنها واقعا از آخرت سلب اميد كرده‏اند همان گونه كه كافران اهل گور قطع اميد نموده‏اند
هم جنین است در سوره ی توبه آیه ی 84:
و هرگز بر هيچ مرده‏اى از آنان نماز مگزار و بر سر قبرش نايست چرا كه آنان به خدا و پيامبر او كافر شدند و در حال فسق مردند
با تشکر (1361293) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۱۹:۱۰:۲۳
الحمدالله نه شیعش کارامدی انچنان داشته و نه تسنن ان شما یک کشور موفق اسلامی رو نام ببر که تا به حال به بهترین شکل اداره شده تعالی انسان رو داشته یگ الگو یک نمونه میبینیم دستمون خالی است (1361761) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۲۱:۱۱:۰۰
بسم الله الرحمن الرحیم
در پاسخ به مطلب: "شیعه از چه زمانی پدید آمده است؟" و این مطلب اخیر مندرج در پایگاه خبری الف (به نقل از پایگاه شفقنا)، نکاتی بنظر رسید که به شرح زیر تقدیم می شود.
شیعه در ادعا یا عمل؟!
تشریح مدعیان تشیع:
فرقه تشیع گروهی از انسان های برتری طلب مدعی اسلام می باشند که خود را مشایعت کننده از دستورات قرآن و پیرو احادیث، روایات و سیره رفتاری و ادعیه پیامبر اکرم، علی داماد پیامبر، فاطمه دختر رسول خدا و یازده فرزند از نسل ایشان، معرفی می نمایند. اعضای این فرقه معتقد هستند که توسط حاکمان مسلمان پس از حضرت محمد(ص) در حق علی علیه السلام و همسر و فرزندان گرانقدرش، ظلم شده و حقوق ولایت و برتری جایگاه معنوی و علمی ایشان همواره در جامعه بشری نادیده گرفته شده است. از اینرو بینش همه اقشار مختلف این فرقه نسبت به فرقه های دیگر حق طلبانه و مظلوم نمایی بوده و پیوسته رویه عبادت، زندگی، رفتار، کردار و سخن خود را نه تنها بسیار برتر، عالی و علمی تر از دیگر فرقه های مدعی اسلام، بلکه دیگر ادیان و مکاتب الهی تلقی و تصور می نمایند.
اعضای این فرقه، علاوه بر این که دیگر فرقه های مدعی اسلام را بنحوی منحرف، بدعت گزار در دین و بدهکار به خود می دانند، انتقام گیری و دادخواهی از ظالمان به حقوق اولاد پیامبر را نیز در دستور کار آموزشی، عبادی و حکومتی خود قرار داده اند. آنان معتقد هستند که یازدهمین فرزند از نسل علی و فاطمه با نام مهدی موعود یا ابا صالح و منجی، که اکنون در غیبت به سر می برد، روزی برای انتقام گیری و برقراری صلح و داد، ظهور و قیام خواهد کرد، و لذا اعضای این فرقه موظفند پیوسته منتظر او باشند تا در رکابش خدمتگذار و مطیع فرامین ولایی صادره از سوی امام و پیشوای دوازدهم گردند.
طبق اظهارات صریح و آشکار اکثر عالمان این فرقه، بطور کلی اساس پشت صحنه حیات و تقویت تفکرات برتری طلبانه اجتماعی ایشان، در دو واژه کاملا منفی خلاصه می شود، «یک، گریه» و «دو، خون»! عالمان، روحانیان، مبلغین و مداحان این فرقه به پیروان و مقلدین خود القاء می نمایند که تا این دو ابزار موثر(خون و گریه) در جامعه تشیع کاربرد دارد، جامعه شیعه تا هنگام ظهور منجی زنده، جاودانه و گارانتی است، لذا رهبران فرقه تشیع برای حفظ این دو عامل بنیادین در جوامع تحت پوشش بطور مستقیم و یا غیر مستقیم از هیچ گونه برنامه ریزی و ترفند توجیه گر، فروگزاری نمی کنند.
بر همین اساس، حاکمان و رهبران تشیع با مظلوم نمایی و تظاهر تاریخی، از یک سو واقعه کربلا را عظیم و متعلق بخود دانسته و هر ساله نمایشات و تظاهرات ائینی و مراسم خود آزاری و گریه و ناله و روضه خوانی های وسوسه انگیز، تحریک کننده و هیجان آور را در سطح شهر و روستا برگزار می نمایند، و از سوی دیگر با حادثه سازی های تحت کنترل و بعضا مصنوعی به منظور تداوم خون و گریه و شهادت، روحانیون و مداحان این فرقه حتی در مراسم شادی نیز از این فرصت استثنایی برای تحریک و تحکیم تعصبات مردم ساده اندیش و مقلد، استفاده لازم و کافی نموده، و گریزهایی نیز به صحرای کربلا و مصیبت های سوزناک اهلبیت عصمت و طهارت و ... می زنند و حتی از مشابه سازی حوادث کربلا با جنگ های مربوطه به دوران انقلاب اسلامی ایران نیز، ابایی ندارند.
عالمان و اندیشمندان علاقمند و پیرو این فرقه از صدها سال پیش اقدام به جمع آوری مستندات و مدارک وفق مراد خود نموده و با ارزوی زمینه سازی برای تشکیل حکومت شیعی در گوشه ای از زمین و به تصور فراهم نمودن شرایط ظهور منجی، اقدام به تاسیس مدارس و حوزه های دینی، علمی ، اخلاقی و معرفتی و... نموده اند. از اینرو علما و روحانیون و ثروت مندان این فرقه در دوران های مختلف با نفوذ در دستگاه ها و ساختارهای متنوع حکومتی موجب فراز و نشیب های فراوانی در توسعه و مستند سازی حقانیت خود گردیده اند.
برخی از متنفذین اقتصادی، سیاسی و معنوی پیرو این فرقه نیز برای نمایش و حفظ وجهه و موقعیت اجتماعی، به نوبه خود اقدام به ایجاد محافل کوچک و بزرگ وعظ، خطابه و روضه خوانی نموده و می نمایند. ایشان علاوه بر کمک به احداث و مرمت مساجد مربوطه با مشخصه دو گلدسته، به منظور تحقق اهداف فردی و گروهی در خانه های شخصی و محله های تحت نفوذ حسینیه، زینبیه، عباسیه و... نیز ایجاد نموده و هر یک به نحوی ایمان و استعداد خود را ارضا و ارادت خود را به خاندان اهلبیت مد نظر، ابراز می نماید.
این در حالی است که حکومت ها و نظام های پادشاهی جائر و ظالم و سلطه گران سیاسی شرقی و غربی نیز از وجود عناصر با نفوذ و مجلس دار این فرقه و معتقدات و احکام متعصبانه آنان در تشکیلات و برنامه های منفعت طلبانه و استکباری بلند مدت و کوتاه مدت خود کمال بهره برداری را برده و همچنان می برند.
علما و روحانیون این فرقه، با توجیه های منطقی و فلسفی به سه اصل دین اسلام که «توحید، معاد و نبوت» می باشد، دو اصل دیگر «عدالت و امامت» را نیز افزوده اند. علیرغم این که علمای این فرقه صریحا اعلام نموده اند که اصول دین تقلیدی نیست و هر فرد مدعی اسلام و شیعی، اصول دین را باید خودش تحقیق و پژوهش نماید و شخص موظف است در فروع دین نیز کسب علم نماید، ولی در عمل عده کثیری از اعضا و خانواده های عضو این فرقه بدون کوچکترین تحقیق و پژوهشی در اصول و تنها با اعتماد به مجتهد و عالم شیعی (به شرط تشخیص عالم و عادل بودن!) و تبعیت ار رویه آبا و اجدادی، فقط فروع دین که شامل احکام فقهی مربوط به زندگی و نحوه عبادت اختصاصی شخص مجتهد است را طوطی وار از وی تقلید و اجرا می نمایند.
از آنجائیکه هر مقلد وظیفه مند شده که خمس و زکات و وجوهات دیگر شرعی خود را به مجتهد عادل و جامع الشرایطی که از او تقلید می کند پرداخت نماید، لذا بطور طبیعی بازار علم و اجتهاد و تبلیغ برای مرجع تقلید شدن، در این فرقه داغ داغ است. از اینرو از دست دادن یک مقلد ثروت مند و یا معمولی به مثابه کاهش میزان دریافت ها و نگاه داشتن جماعت بیشتری ساده اندیش و متعصب در جمع مقلدین با هر توجیه و بهانه ای، به معنای درآمد بیشتر برای تقویت و استحکام پایگاه های تبلیغی و ترویجی و آموزشی این فرقه (البته شاخه اختصاصی مربوط به مجتهد و عالم مربوطه) مخروطی توجیه و محسوب می گردد.
با این مختصر می توان دریافت که چیدمان سازمانی افراد اجتماع و پایه احکام شرعی در این فرقه علمایی، خواهی نخواهی طبقاتی و به شکل مخروط است. طبقه زیرین که کف و قاعده مخروط است را مردم عوام و ساده اندیش(مقلدین)، که به طور عموم بی سواد، متعصب و بعضا منفعت طلبان دانا تر و خداجو هستند بوجود آورده است و طبقه بعدی را ثروت مندان و قدرتمداران معامله گر و رابط با عالمان که پیوندی کج دار و مریز با عوام مردم دارند، اشغال نموده اند، طبقه بعد را مداحان، مبلغین، مروجین و طلاب حوزه های علمیه استحکام بخشیده اند، حجت الاسلام ها و کارپردازان شرعی دفاتر و بیوت علما، ایجاد کننده طبقه دیگر هستند ، طبقه بعدی را آیت الله ها و علما و مدرسین دین و مذهب(فرقه تشیع) بوجود آورده است، طبقه ماقبل اخر را تعداد اندکی آیت الله العظما و مجتهدین و عارفان واصل ، بخود اختصاص داده اند، طبقه آخر نیز هرگز دست نیافتنی است و مخصوص معصومین تعیین و تعریف می گردد.
البته اگر چه ساختار تبلیغاتی مخروط علمایی فرقه تشیع، نهایت سعی و تلاش و تظاهر خود را بکار برده و همچنان می برد تا در راس مخروط تنها یک چهره روحانی استثنایی را به عنوان ولی فقیه مطلق، عادل، مدیر، مدبر، شجاع و قدرتمند برای رهبری و هدایت مسلمان جهان، به نمایش در آورد، ولی به دلیل اصول بدیهی برتری طلبی"انا خیر منه"، سوء ظن و ریاکاری حاکم در آموزه ها و افکار طبقاتی آیت الله ها و مقلدین ایشان، هر یک از این آیات، خود را ملکی مقتدر، عالمی عادل و مدیری بینظیر و سر منشاء هرم و یا محروطی مستقل فرض می نماید.
علیرغم این حقیقت، اکثریت ایشان بطور سنتی در مواجهه حضوری مقابل هم و در انظار مردم، تا حد امکان در کمال وقار و تواضع ظاهری هم جانب احتیاط و تقوا و احترام را رعایت و هم خود را الاحقر، شاگرد، طلبه مخلص، ارادتمند و ...، یکدیگر به نمایش می گزارند؟! بطور کلی اغلب آنان با وجود سفارش مردم به داشتن بصیرت، نه تنها مردم عوام و مقلد را هرگز محرم اسرار خود نمی دانند، بلکه روشنگری و ارتقاء بینش آنان را نیز برای تداوم تقلید و پیروی مطلق، مضر و مفسد تلقی می کنند!
به طور مسلم در طول تاریخ فعالیت این فرقه، حقیقت غیر قابل انکار فوق، همواره با ریاکاری و بر مبنای مصلحت و یا تعارفات و زد و بند های مخفی علمایی و... نه تنها از منظر و اطلاع مردم عادی پوشیده نگاه داشته می شد، بلکه مبلغین و سخنرانان فرقه، اخبار منفی حقایق منتشره را به دشمنی دشمنان اسلام و مسلمین و فتنه مخالفین اهلبیت عصمت و طهارت، برای تخریب چهره همیشه پاک روحانیت شیعه نسبت می دادند. ولیکن امروزه با ارتقاء بینش عموم مردم و اطلاع رسانی سریع و دقیق تر از پشت پرده وقایع، راز رمزها، حقایق معاملاتی و چالش های قدرتمدار بی شمار بین این مخروط های مدعی تشیع، احکام فقهی و شرعی صادره از دفاتر و بیوت مراجع و نتایج جهت دار موسسات علمی و پژوهشی و .... وابسته به ساختارهای متفرق این فرقه به وضوح رنگ می بازد و یا با سیاست یک بام دو هوا و یکسونگری دفاتر و بیوت و موسسات وابسته توجیه(عذر بدتر از گناه) می گردد.
احکام بسیار سخت گیرانه و ریاضت بار همراه با پند و نصیحت های تکراری متظاهر به مهربانی مروجین و مبلغین از یک سو، و معتاد نمودن عوام الناس مقلد به تعصب و عادت های جاهلانه با عنوان عبادت(مرده) و زیارت از سوی دیگر، دو لبه گاز انبری است که تک تک مقلدین ناآگاه و خوش بین را در عضویت اجباری ، مشکوک و کورکورانه این فرقه وادار و اسیر نموده است.
مجازات سنگین ارتداد، کفر، صب نبی و... برای هر کس (مقلد یا غیر مقلد)، که از قواعد بازی مصلحتی مخروط قدرت فرقه، پیروی ننماید، به دستان با کفایت مجتهدین، علما و حاکمان معنوی مستقر در بالاترین مقام مخروط (به نمایندگی از جانب خدا و رسول) ، صادر می گردد. هنگامی که مجتهدین و علما و مدرسین حوزه های علمیه و رهبری نظام از راس مخروط، نظری را ارائه می کنند، مردم عادی مستقر در طبقات زیرین مخروط، علیرغم تناقضات اشکار نه تنها حق هیچگونه اعتراضی ندارند، بلکه در صورت تشخیص مصلحت فرقه، موظف اند متعصبانه به اجرای کورکورانه فرمانها و دستورات صادره از دفاتر و بیوت آنان اقدام عاجل و کوبنده نمایند در غیر اینصورت، به تنها گذاشتن خاندان پیامبر در مصیبت ها و اهل کوفه و دشمنی با تشیع، بهایی، وهابی، جاسوس، فتنه گر و... بودن، محکوم می شوند؛ بسیار جالب توجه است که بعضا همین رویه برای برخی از مجتهدین و علما و روحانیون مخالف، سیاستمداران خود فرقه نیز بکار می رود.
مدارس مذهبی و حوزه های علمیه این فرقه، به ظاهر پذیرای جوانان و طالبان علم و حقیقت دین و معرفت هستند، ولی به واقع با سلسله آموزه هایی از قبیل تعلیم صرف و نحو عربی، جامع مقدمات، اصول و خارج فقه و ... و نیز بسیاری از دروس مادی و معنوی متناقض دیگر در نهایت فن غرور دانایی، سخنوری و فرافکنی را به ایشان می آموزند. محصول نهایی این مراکز علمی و مذهبی، انسانهای مغرور و برتری طلب است که لباس، سربند(عمامه)و ظاهری متمایز از مردم عادی دارند، آنان فرا گرفته اند که چگونه بطور کلیشه ای و به روش قال و قیلی، دین و شریعت مد نظر فرقه خود را تبلیغ و ترویج و تقلید نمایند. ایشان بخوبی تبحر یافته اند که چگونه اعضای گوناگون جامعه گرفتار در فراز و نشیب های زندگی زمینی ولی تشنه حقیقت، ساده اندیش و منفعت طلب را، با تشویق و ترغیب به تقلید سرسری از مرجع تقلید سرکار گذاشته و در پایان نیز خودشان را کاملا از مسئولیت عواقب اعمال و گناهکاری آنان مبرا و پاک جلوه گر نمایند.
این افراد مبلغ روحانیت فرقه، به ترتیب کسب معلومات درسی و ریاضت های عبادی، در بین خود عناوین و القابی از جمله طلبه، ثقة الاسلام، حجت الاسلام، آیت الله، مجتهد و آیت الله العظما مرسوم و ترویج نموده اند. این در حالی است که در حقیقت اکثریت آنان چیز زیادی بجز بخشی از علوم بدیهی، تلقین ها، اذکار، احکام کلیشه ای و مطالب و احادیث طوطی وار نقل قولی و تکرار آداب و رسوم آبا اجدادی را نمی دانند، لیکن با تسلط به فن سفسطه و منبر و جرات یافتن برای سخنرانی، مردم عوام را که مشتی بیسواد و ساده دل تصور می کنند، تحت تعالیم و پند و نصیحت قال و قیلی قرار می دهند و با این کار خواسته یا ناخواسته به گونه ای عموم مردم را طلسم نموده و اسیر و مطیع تقلید کورکورانه از خود می نمایند. به تعبیری در وضعیت کنونی حاکم بر امور اجتماعی و سیاسی این فرقه، وابسته نمودن اکید مقلد، به نظر و حکم (برخی از)علماء روحانی خاص بعنوان مرجع تقلید و حامی ولی فقیه مطلق، جزو وظایف اصلی آنان گردیده است.
معنای شیعه:
بدون شک جدای از اصالت بینش و منش حق و یا ناحق فردی یا گروهی فرقه تشیع، معنا و مفهوم واژه شیعه را می توان چنین استنباط نمود؛
از آغاز شناخت، فهم و درک انسان های متکلم ساکن و یا مهاجر در حوزه بین النهرین و خاورمیانه، نسبت به لغات و واژه های محاوره ای، رویه پا جای پا گذاری صحیح و دقیق فرد یا گروهی، از رویه فرد یا گروه دیگر(بطور اجباری و یا اختیاری) را مشایعت یا شیوع، و این منش را تشیع و فرد و گروه مشایعت کننده و شیوع دهنده را شیعه گفته اند. شیعه به معنای گروه، دسته، فرقه، شاخه، انشعاب، متابعت و همراهی نیز بیان شده است.
تعدادی از کاربردهای واژه شیعه که مربوط به حوادث و اتفاقات تاریخی قبل و یا بعد از رسالت پیامبر اکرم صل الله علیه و آله می باشد، به مضمون های زیر در قرآن کریم قید شده است.
 بگو: «او قادر است که از بالا يا از زير پاى شما، عذابى بر شما بفرستد؛ يا لباس (ظاهری) تفرقه(شیعه شدن) به شما بپوشاند؛ و به هر يک از شما، بوسيله ديگرى طعم جنگ (و اختلاف) را بچشاند.» ببين چگونه آيات گوناگون را بازگو مى‏کنيم! شايد فقیه شوید(مقلد نباشید)!
 بدرستی کسانى که در دین خود تفرقه نمودند، و (خود را) مشایعت کننده (تصور نموده) بودند، تو هيچ گونه رابطه‏اى با آنها ندارى! سر و کار آنها تنها با خداست؛ سپس خدا آنها را از آنچه انجام مى‏دادند، با خبر مى‏کند.
 ما پيش از تو پيامبرانى در ميان شیوع دهندگان(امت های) نخستين فرستاديم.
 سپس از کل شیعیان، کسانى را که در برابر خداوند رحمان از همه سرکش تر بوده‏اند، جدا مى‏کنيم.
 کسانى که دوست دارند زشتيها(فحشا) در ميان مردم با ايمان شيوع يابد، عذاب دردناکى براى آنان در دنيا و آخرت است؛ و خداوند مى‏داند و شما نمى‏دانيد!
 فرعون در زمين برترى‏جويى کرد، و اهل آن را شیعه شیعه نمود؛ گروهى را به ضعف و ناتوانى مى‏کشاند، پسرانشان را سر مى‏بريد و زنانشان را زنده نگه مى‏داشت؛ او به يقين از مفسدان بود!
 او(موسی) به هنگامى که اهل شهر در غفلت بودند وارد شهر شد؛ ناگهان دو مرد را ديد که به جنگ و نزاع مشغولند؛ يکى شیعه او بود، و ديگرى از دشمنانش، آن که شیعه او بود در برابر دشمنش از وى تقاضاى کمک نمود؛ موسى مشت محکمى بر سينه او زد و کار او را ساخت ؛ موسى گفت: «اين از عمل شيطان بود، که او دشمن و گمراه‏ کننده آشکارى است»
 از کسانى که دين خود را متفرق ساختند و شیعه شیعه شدند! و هر حزبی به آنچه نزد آنهاست خوشحالند!
 ابراهيم شیعه او(نوح) بود؛
با این مختصر، از یک سو به راحتی می توان دریافت که کاربرد واژه «شیعه» در قرآن منحصر به زمان زندگی پر برکت پیامبر اسلام و امیرالمومنین علی علیه السلام نبوده است. از سوی دیگر واژه شیعه بیشتر به مفهوم گروه و فرقه و دسته سازی متفرق در دین و مرام الهی و شیوع رویه های بعضا منحرف در سال های متمادی قبل از پیامبر و حتی بعد از پیامبر بکار رفته است.
این در حالی است که تنها در یک مورد، حضرت ابراهیم علیه السلام، شیعه حضرت نوح علیه السلام معرفی شده است. بنابر این خداوند متعال از رابطه شیعه بودن گذشته ابراهیم تعریف می نماید، نه اینکه ابراهیم علیه السلام در زمان حیات خود ادعای شیعه بودن نوح علیه السلام را کرده باشد!
اینک بیش از یکهزار و چهارصد سال از رسالت پیامبر اکرم می گذرد و گروه ها و دسته جات مختلفی با نام و نشان های خاص و استدلال ها و اطوار تعریف شده، خود را به اسلام ناب محمدی صل الله علیه و آله می چسبانند. علما، روحانیون و تصمیم سازان هر گروه و فرقه ای به نوبه خود مدعی هستند که تنها آنان حق اند و برای تابعین و هواداران خود اثبات می کنند که بجز خودشان بقیه گروه ها و فرق دیگر جعلی، منحرف و خارج از دین الله هستند.
هر جامعه و قومی به تناسب نفوذ و تاثیر گذاری عالمان و روحانیون فرقه خاص، در ساختار هرمی اجزاء حکومت و یا سلطنت، آئین و مراسم و احکام مربوطه به خود را در بین اکثریت مردم رواج و آنان را تابع قواعد و مقررات خاص خود نموده اند. بطوری که این مثل رواج یافته که، «مردم عوام به دین ملک های خود هستند.»
هر یک از اجزاء اصلی هر حکومت و یا سلطنتی در یکی و یا ترکیبی از استعدادها و توانمندی های ضروری برای اداره زندگی مردم مانند اقتصاد، سیاست، نظامی گری و یا معنویت تبحر و مهارت کسب نموده و صاحب جاه و جلال و قدرتمندی خاص می گردند. بنابر این، خیل عظیم جمعیت یک جامعه نیز بمنظور تامین و رفع نیازمندیهای ضروری، خواهی نخواهی می بایست تابع و مطیع محض(شیعه) حکومت در قالب اوامر، قوانین و مقررات مورد نظر سران قدرت باشند.
این نوع شیعه گری از نگاه قرآن کریم در نهایت به نظام طغیانگر فرعونی ختم می گردد که در اثر آن بطور طبیعی عموم مردم به ضعف و ناتوانی«شیعه شیعه شدن» و اکثر سران آن نظام به فساد و تباهی کشیده می شوند.
بطور مسلم حضرت علی علیه السلام که از یک سو، دروازه اصلی شهر علم محمدی است و از سوی دیگر قدرتمند و جنگاوری بی نظیر است، چنانچه کوچکترین تمایل و رغبتی به ایجاد تشکیلات سازمانی شیعه گری از این دست را داشت، به سرعت قادر بود حکومتی گسترده، بی نظیر و ظاهرا مستحکم را ایجاد و سازماندهی نماید؛ بطوری که هر شیعه تسخیر شده، جان خود را فدای او نماید، بنابر این هیچ نیازی نبود که بیش از 1400 سال تواصی به حق و صبر نماید، تا عده ای مدعی قدرت به بهانه مشایعت وی، که هیچ شناخت و معرفتی نیز نسبت به حقیقت وجودی او ندارند، در ظاهر با اظهار ترحم و دلسوزی و انتقام گیری به نام او و همسر و فرزندانش و در اصل به کام برتری طلبی خود و انحراف قدرتمدار در دین حنیف اسلام، اینکار را صورت دهند!
بطور یقین علی علیه السلام و اهل بیت عصمت 1400 سال است تواصی به حق و صبر نموده اند تا، مردم ضمن تجربه ظواهر فریبنده، بلاخره از چهار بند اسارت ابلیس برتری طلب و زباده خواه درون خود آزاد گردند و هر یک با بینش متعالی و اختیار کامل و بدور از تقلید کورکورانه، مشایعت از ایشان را انتخاب کنند. این نوع شیعه گری نه به ادعا است و نه به تظاهر و تعصب در برگزاری عادت گونه مراسم و مناسک کلیشه ای، بلکه به ایمنی و سلامت از اندوه، ترس و اضطراب و انجام عمل صالح و رفع تضاد فرد نسبت به خود، خدا، جهان هستی و دیگران است. در اینصورت چنین فردی شیعه ای بدون ادعا خواهد بود که قادر به درک فراکل بودن علی و اهل البیت عصمت و طهارت می باشد و بینش هوشمند مشایعت قلبی و عملی او، زیبنده صبر جمیل آن عزیزان مسلمان و صالح می باشد.
پیمانکار فریبکار:
بیش از 34 سال قبل اکثریت 37 میلیون نفر جمعیت ایران، خالصانه از خداوند متعال درخواست جمهوری اسلامی و برقراری عدالت الهی در کشور انقلابی خود و جهان را نمودند. اگر چه در آن زمان، قاطبه مردم هیچ گونه آگاهی، بینش و تجربه ای نسبت به نحوه تحقق خواسته بحق خود نداشتند، ولی افرادی متمایز که خود را روحانی و رهبر الهی و مطلع و توانمند به همه امور زمینی و آسمانی معرفی می نمودند، وکالت و تحقق رای آنان را بعهده گرفتند. البته این افراد روحانی و یا منتسب به روحانیت شیعه، به حق قبلا نیز نزد مردم عوام، جایگاه امن، محرک، وسوسه کننده حماسه انقلاب اسلامی را داشتند، لذا با استفاده از اعتماد اکثریت مردم، ایشان اجرای این پروژه عظیم را از دیگر مدعیان سرخ و سفید و زرد، با قدرت جان و مال مردم گرفتند و خود با تمام قوای فکری و کلیه دانش و فنون و برنامه های مد نظر و از پیش تعیین شده وارد اریکه عملی نظام شدند.
رهبریت فرقه شیعه، به مردم وعده های شیرین رفع استضعاف و برقراری عدالت فراگیر داد و از همکاری و مساعدت ساده اندیشانه و بینظیر انان بهره برد، همه عوامل فعال این فرقه طی 34 سال، از تمامی ثروت های متنوع کلان، نیروهای انسانی صبور و صادق، امکانات گوناگون داخلی و بین المللی، تحت رهبری و مدیریت مطلق روحانیت سود بردند و تبلیغ کردند. در این رابطه عموم مردم تابع و مقلد این فرقه جان و مال خود را در اختیار مدیریت ایشان گذاشتند، در قلع و قمع ها با احکام شرعی صادره همراهی نمودند و همه اخبار منتشره را صادقانه پنداشتند، خسارت دیدگان و داغداران یا صبوری و تحمل کردند و یا مجبور به سکوت شدند.
خلاصه تا سال 1388شمسی هیچ یک از شعارها و اقدامات جنگ، صلح، سازندگی، پیشرفت و غیره مرکزیت این فرقه نه تنها خواسته اصلی و اولیه مردم را تحقق نبخشید، بلکه درد و رنج و نگرانی عمومی را بیش از پیش افزایش داد. اما مردم همه بدیها و ناملایمات را هم پوشانی نمودند تا بهانه ای به دست دشمن ندهند و دم از اختلافات، نارسایی ها، تبعضات و ظلم های اشکار و پنهان نزنند. ولی در سال 88 چهره خشن و آشکاری از سوی هواداران مطیع تحت رهبریت مطلق این فرقه رونمایی شد، باز هم مردم تحمل و صبوری نمودند، تا شاید پیمانکار مدعی اجرای پروژه جمهوری اسلامی، با عذرخواهی از صاحبان انقلاب، دست از تداوم قدرت طلبی برای فرقه گرایی «شیعه شیعه سازی مردم» بردارد، و به اجرای وظیفه خدمتگذاری در راستای تحقق خواسته اصلی مردم اسلامخواه و حق طلب بر گردد.
ولی با کمال تاسف، عوامل این فرقه مدعی، بجز تداوم خسارت و تحمیل فشار بیشتر و تبعیض و ظلم و فساد گسترده تر بر مردم و افزایش قدرت و توسعه ساختارهای پیچیده طبقات حکومتی جنگ طلبانه خود، نه تنهاهیچ کار موثری برای کمال الهی مردم تشنه حقیقت صورت ندادند، بلکه، امر را بر خود مشتبه دیده و تصور نمودند که برنامه ریزی های مکاران این فرقه قدرت طلب و برتری خواه، موفق شده است.
ایشان غافل از این که مکر دقیق و ظریف مکرالله که خیر مکر همه مکاران عالم است، و سایه به سایه آنان را دنبال می کند، آیات روشن و حجت های آشکار الهی را نادیده گرفتند، لذا با قباحت و پر روئی کار را بجایی رسانیدند که مدعی فتح قله های چندین بار فتح شده علم و دانش به سرقت رفته شدند. آنان با جو سازی و فریب مردم ساده دل و همراهی گرفتن از طلسم شدگان جن و انس، ترفند قدیمی فرقه بازان قدرت طلب، را که حضرت سلیمان علیه السلام برای همیشه تاریخ خنثی نمود، دوباره با هیاهو تکرار نمودند. ترفندهایی که امروزه در نزد فرزندان راستین آدم و اسلامخواهان حقیقی اصلا دیگر کاربرد ندارد.
رهبران و عالمان مدعی این فرقه، علیرغم ادعاهای عالمانه، هرگز نفهمیدند که شیوه مدیریت قدرت، هزاران سال است که نزد پرودگار عالم و فرزندان راستین آدم پوسیده و نخ نما شده است، و هیچ انسان و یا قومی از این طریق هرگز به کمال الهی و تشعشعات شعور رحمانی دست نخواهد یافت. لذا خاندان عصمت و طهارت که این فرقه، ادعای مشایعت و همراهی آنان را دارد، هرگز نیازی به این قدرت های پوشالی و سرگرم کننده برای افتخار خواهان و فاتح پروران قله های دروغین قومی و فرقه ای ندارند.
با این توصیف ادعای مشایعت از شخصیت هایی مانند اهل البیت علیهم السلام، در قالب فرمان صادره از ساختارهای هرمی حکومتی نه تنها به هیچوجه تحقق عینی و عملی نخواهد یافت، بلکه تاریخ به تجربه ثابت نموده تیغ اینگونه مدعیان ظاهرا دلسوز و منتقم، برای قلع و قمع و نابودی و حذف حقیقت هوشمندی مثبت الهی به مراتب برنده تر و قاطع تر از تیغ حکومت های فرعونی عمل نموده است.
بطور مسلم همه اعضای جامعه ای که خود را شیعه و مشایعت کننده امیر المومنین علی علیه السلام معرفی می کنند بخصوص همه مسئولان و خدمتگزاران جامعه به هیچ وجه شاخصه های سلطنت و حکومت سلسله جبالی و رتبه بندی های برتری طلبانه و زیاده خواهانه طبقات اقتصادی، سیاسی، نظامی گری و روحانیت متظاهر، در رفتار های ظاهر و باطن شان ظهور و نفوذ ندارد.
امروزه ده ها میلیون نفر به تبع تبلیغ و تقلید از روحانیان مورد نظر حوزه جغرافیائی خود، بشکل تقلیدی قومی و خانوادگی بعضا متعصبانه، ادعای شیعه بودن و پا جای پای اهلبیت گذاشتن را دارند. در حالی که مراجع تقلید آنان خودشان شیعه شیعه شده اند و بعضا یکی، تشیع و مراسم و مناسک و احکام مورد تائید تشیع دیگری را اصلا قبول ندارد و با روحیه «من بر تر از او هستم» سایه یکدیگر را نیز با تیر می زنند!
پیمانکاران مدعی تشیع، می بایست در محضر عدل الهی و مردم صبور و اسلامخواه و ضعیف نگاه داشته شده، صریحا و به دور از فرافکنی پاسخ دهند که، پس از دریافت مداوم (بیش از 34 سال) همه تسهیلات زمینی و آسمانی از خزانه بیکران رحمانیت الهی، تا کنون بجز افزایش قدرت تشکیلات سازمانی بخش دلخواه از فرقه خود و تحمیل خسارات فراوان مادی و معنوی و ایجاد شکاف و تفرقه و تشدید اسارت تعصباتی و تقلید و ریا و فساد در بین آحاد ملت موحد ایران و جامعه جهانی، چه خدمت ارزنده ای به تحقق اسلام (ناب محمدی) و عدالت و کمال مردم ایران و جهان نموده اند؟!
اگر مبنای این نوع تشیع درست همان چیزی است که مورد نظر پیامبر اسلام و حضرت علی و ائمه می باشد و غالب مدعیان نیز دقیقا همان هایی هستند که آن بزرگواران منتظر ایشان بوده اند، چرا علیرغم توسعه حوزه تسلط و نفوذ قدرت ظاهری مسئولان و رهبران فرقه در تصمیم سازی و قانونمندی ها؛ آمار مشکلات اساسی، اختلافات، چالش ها و فسادهای گوناگون و تضادهای جامعه شیعه، روز به روز افزایش (غیر قابل کنترل) نشان می دهد؟!
و سوال دیگر این که: چرا مدعیان متعصب این فرقه از ارتقاء بینش کمال بخشی از مردم ایران، و عدم توجه ارتقاء یافتگان به قدرت پوشالی تطمیع، تهدید و تنبیه حاکمان مادی و معنوی فرقه، تا این اندازه هراسناک و وحشت زده شده اند؟!
بطور یقین، خداوند عادل و رحمان عقد اخوتی با هیچ یک از پیمانکاران مدعی تحقق کمال و بهره برداران از رحمانیت عام در زمین نبسته است، حتی اگر اهل کتاب و مدعی مشایعت پیامبران و مصومین نیز بوده باشد، و لذا همزمان با مکر و انحراف قدرتمدارانه طاغیان مدعی دین و کتاب، او نیز برنامه ریزی خود را برای واگذاری این پروژه عظیم و فراگیر به پیمانکار صادق دیگر، دنبال می فرماید، چرا که او تنها پروردگار رحمان و رحیم عالمیان است و هیچ مدعی کاذبی را توان تداوم سوء استفاده از تسهیلات شبکه مثبت و هوشمند رحمانی او در زمین نیست!
و سوال آخر: آیا این خود آیه ای کاملا روشن از تفاوت شیعه در ادعا و شیعه در عمل و تحقق مکرالله در برابر مکر همه مکاران زمینی نیست؟!
و فرمود: ما اراده کرده ایم که به ضعیف نگاه داشته شدگان (فرزندان راستین آدم، اسیر در مکرهای وسوسه انگیز، تحریک کننده و هیجان آور مکاران فرقه باز انس و جن) زمین، ایمنی ببخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان (صالح) زمین قرار دهیم. انشاالله
خاتمه دوران قدرت فرقه ای و آغاز دوران کمال آدمیت مبارک باد.
25 فروردین 1392 (1362067) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۲۰:۳۲:۱۲
بسیار عالی بود واقعا دست الف درد نکنه که جرات پخشش روداشت (1365399) (alef-3)
 
حق گو
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۴ ۲۲:۴۶:۳۱
درسته دوستان که پیامبر فرمودند حضرت علی(کرم الله وجه) نزد من به مانند هارون است نزد حضرت موسی.
اما این به معنی جانشینی حضرت علی بعد از رحلت پیامبر نیست چرا که هارون جلو تر از حضرت موسی وفات کرد پس نمی تواند جانشین حضرت موسی شود.
وقتی حدیثی را از کتب اهل سنت وایت می کنید حداقل این اندازه وجدان هم داشته باشید و بگوید که مفسر های اهب سنت در مورد این حدیث چه گفته اند.
مقام و منزلت حضرت علی نه با اول بودن زیاد می شود و نه با چهارم بودن کم.
به خدا آنها دنبال خلافت نبودند.چون برعکس حاکمان امروزمان که چسپیده اند به قدرت هیچ تمایلی به قدرت نداشتند چرا که باور و عقیده داشتند که حاکم حقیقی "الله" و او لایق حکومت است.برای همین هیچ یک از خلفا برای حکومت و خلیفه شدن نجنگیدند.در کدام کتاب اهل سنت و شیعه نشان از جنگ خلافت است بین یاران پیامبر؟ به والله نیست.
ابوبکر و عمر و عثمان و علی و حسن تا وقتی خلیفه بودند هرگز نشان قدرت به سینه نزدند.در ساده ترین حالت زندگی کردند و با زور بازوی خود امرارمعاش می کردند.نه سهمی از بیت المال می گرفتند مگر آنچه که شرع اجازه داده بود که حتی همان را نیز به تهیدستان صدقه می دادند.
آنها باور داشتند که یهترین حکومت حکومت در قلب هاست برای همین 1400سال از رحلت آنها هنوز مشتاقان زیادی دارند و هیچ کس چه دوست و چه دشمن نگفته که آنها برای قدرت جنگیدند.
اگر ابوبکر و عمر و عثمان نزد بعضی از شیعه ها مورد نفرت واقع شده اندهرگز به معنای رد انها نست چرا که : سنگ بدگوهر اگر کاسه زرین بشکست/قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود.
اما برادران شیعه بدانید که اهل سنت افتخار و ارزش هیچ یک از یاران پیامبر را براساس قدرت سیاسی شان نمی سنجند.ابوبکر همان ارزش را دارد که عمر دارد و عمر همان ارزش و احترام را دارد که عثمان دارد و عثمان ارزشش همان اندازه است که علی باارزش است.هیچ کس بردیگری نمی چربد.چرا که اساس ارزش را "الله" برپایه تقوا گذاشته و آنها همه از باتقوا ترین بودند آنها دانش اموخته مکتب رسوالله بودند.و نصح صریح قران بر راستین بودنشان گوا است.و رسول الله خود فرمودند که : اصحاب من به مانند ستارگان آسمانندبرهرکدام اقتدا کنید هدایت یافته اید.نگذارید برداشت های غلط از دین که متاسفانه در هردو مذهب وجود دارد ما را از اصل دین منحرف کند.
موفق باشید
"البته امیدوارم که منتشر شود" (1362312) (alef-13)
 
محمود
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۰۹:۲۶:۲۶
پرداختن به نقاط اختلاف شیعه و سنی درست نیست. مخصوصاً در شرایط حاضر باید باید و باید بر وحدت زیر چتر قرآن و اسلام و پیامبر واحد تأکید شود. (1362941) (alef-13)
 
soli
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۱۱:۵۵:۰۰
اینایی که این بحث ها رو راه میندازن دشمنای اصلی اسلام و پیامبرند (1363357) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۳-۰۵ ۱۳:۴۴:۱۸
بیایید نگاه کنید به آنچه در عراق و بحرین و ... فلسطین و مصر و افغانستان بر سر مسلمانان میگذرد. اینها نتیجه شیعه و سنی بازی اسنکبار جهانی و غفلت ما مسلمین است. نتیجه قدرت طلبی قدرتمندان محلی است که برای تداوم قدرتشان سنی را بر علیه شیعه و شیعه را بر علیه سنی می شورانند. راستی خون شیعیانی که در اثر تبلیغات قدرتمندان محلی که عملا نوچه اسنکبار جهانی هستند، توسط عملیات انتحاری و یا انواع انفجارات ریخته می شود و حتی خون فرد انتحاری به دوش چه کسانی است؟ تا کی باید سنی و شیعه خون یکدیگر را بریزند و کفار به آنها بخندند؟ تا کی سنی به شیعه و شیعه به سنی کافر بگوید و کافران و بی دینان و لا مذهبان به مسلمین بخندند؟ باید خون شیعه مدافع خون سنی و متقابلا خون سنی مدافع خون شیعه باشد. از جمعیت میلیاردی جهان چند نفر بی دین و یا حداقل غیر مسلمان هستند؟ آیا نباید برای مسلمان شدن آنها کاری انجام داد؟ باید شیعه و سنی برای این کار به وحدت برستد. هزار بهتان و دروغ برای شیعه کردن سنی و هزار بهتان و دروغ برای سنی کردن شیعه به کار گرفته میشود... و جمعیت و قدرت کفار روز به روز زیادتر و جمعیت و قدرت مسلمین کمتر میشود. بیایید اگر هدفمان افزایش جمعیت سنی ویا شیعه باشد اینکار را با هماهنگی شیعه و سنی و از طریق مسلمان کردن افراد بی دین و یا حداقل غیر مسلمان بکنیم تا روز به روز قدرت مسلمین زیادتر شود. الف جان شما و سایر سایتها این نوع فکر را حمایت و توسعه دهید تا زمیته برای توسعه اسلام و اتقلاب اسلانی فراهم شود. (1363913) (alef-13)
 
سیددرویش حیات داوودی شولستانی
۱۳۹۲-۰۳-۰۶ ۱۱:۱۷:۱۴
سلام
برادران وخواهران بزرگوار

بحث دفاع از ذوات مقدسه آل البیت علیهم السلام اگر منظور است ،متاسفانه، باید گفت همه ما از فرامین ومعالم ومعارف وسیره هدایت ایشان بسیار دور شده ایم.
حب دنیا و کشش نفس به اعمال سوء باعث خرابی دین ودنیا برای همه مسلمین شده است.
ما باید به دنبال راه حل باشیم .
بهترین راه حل شناخت وتفکر است.
پیشنهاد میشود حب وبغض را کنار بگذاریم وبا صداقت در پی حقیقت فهمی ودانش افزایی باشیم.خدا را شاهد وناظر بگیریم ودر همه امور بدنبال حقیقت وشناخت حقایق وفهم آن باشیم.
اینکه ما در دنیا ،معضل داریم دلیل عدم حقیقت فهمی وعدم صداقت وحقیقت گویی است.
بهترین راه، گفتن حقایق هست.
اگر همه مسلمین ،عزم خود را جزم کنند وبا صداقت در گفتار وکردار واعمال باهم برخورد کنند ، از همه اقوام وادیان وکاتب در تمامی زمینه های رشد وتعالی ،پیشگام وپیشرو خواهد شد.
بهترین راه حل ، گفتن حقایق وانتشار حقیقتهاست.
والله العالم (1367033) (alef-3)
 
سنی علوی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۲-۰۳-۰۷ ۰۹:۵۲:۲۴
امان از تعصب . امان از بی سوادی. امان از افراط گرایی.امان از بی ادبی و بی احترامی به همدیگر . اللهم اشف کل مریض، الذین فی قلوبهم مرض (1370948) (alef-3)