نظر منتشر شده
۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 114318
نقش خائنانه انگليس و بختيار در تجاوز صدام به ايران
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۲۲
بخش خبری الف

 

دولت انگليس و شاپور بختيار آخرين نخست وزير معدوم رژيم پهلوي مشتركا در تحريك صدام براي حمله به ايران نقش آفريني كردند.

 

در حالي كه دولت آمريكا خود از متهمان اصلي تحريك صدام به آغاز جنگ تحميلي است و عكس ها و اسناد فراواني از قول و قرارهاي مقامات اين كشور با صدام در دوران جنگ منتشر شده، سايت راديو فردا (ارگان رسمي سازمان سيا) از قول يك پژوهشگر مقيم لندن نوشت: گزارش سري ديويد ميرز مسئول بخش خاورميانه وزارت خارجه انگليس به تاريخ 25سپتامبر/سوم مهر، خبر از سفر بختيار به عراق در آستانه حمله نظامي عراق به ايران (22سپتامبر/31شهريور) مي دهد. در ادامه اين گزارش عنوان شده كه عراق از اپوزيسيون ايراني خواسته تا در جبهه هاي نبرد پشت سر نيروهاي عراقي حاضر شوند تا دولت خود را در مناطق اشغالي تشكيل دهند. در پايان اين گزارش درباره بازتاب چنين اقدامي اين گونه هشدار داده شده است «من معتقدم كه ايجاد دولت جايگزين تبعيدي مثلا در خوزستان، به شدت مي تواند بخت آنان را براي اين كه هرگز توسط مردم ايران پذيرفته شوند را كاهش دهد، مگر آن كه عراقي ها خود را آماده فتح كل ايران كنند تا تبعيدي ها را به قدرت برسانند.»

 

روند اين رايزني ها در ديدارهاي بعدي لرد جورج براون با مقامات عراقي، بختيار و اويسي در پاريس و مقامات وزارت خارجه انگليس ادامه يافت. معاون سابق وزير خارجه انگليس، در آخرين روزهاي اكتبر 1980 با صدام حسين و طارق عزيز معاون نخست وزير عراق ديدار كرد. در بازگشت او از بغداد، سفارت بريتانيا در كويت دو گزارش در تاريخ 29 و 30اكتبر/ هفتم و هشتم آبان، شمه اي از ديدار براون با مقامات عراقي را به لندن ارسال كرد. در گزارش نخست، جورج براون براساس گفت وگو با سران عراق عنوان كرد كه با توجه به مواضع ضد غربي خميني و معتدل تر بودن صدام از اين جهت، به صلاح حكومت بريتانيا است كه به اپوزيسيون ايراني براي سرنگوني حكومت تهران كمك كند.

 

اين گزارش مي افزايد براون با تشبيه كردن اقدام احتمالي گروه بختيار و اويسي تاكيد كرد كه آنان مي توانند به شيوه نهضت مقاومت ملي فرانسه در جنگ جهاني دوم، با همكاري با طرف مقابل ضمن استفاده از ضعف حكومت ايران، خوزستان را جدا كرده و حكومت خود را در آنجا شكل دهند. لرد كرينگتون وزير خارجه بريتانيا در پاسخ به اين گزارش، با اشاره به تماس هاي مداوم لرد جورج براون با صدام حسين، بختيار و ديگر گروههاي تبعيدي ايراني و حمايت از او از نقشه «خوزستان آزاد» و ترويج آن در بين دوستان ايراني- عراقي او، خواستار دريافت توضيحات بيشتري درباره اين نقشه شد.

 

براساس اين گزارش براون تصريح كرد كه به دنبال رايزني هاي او با مقامات عراق، قرار است در همين هفته اويسي، اميني و بختيار در پاريس جلسه اي تشكيل داده و تصميم دارند در بيانيه خود اين گونه بيان كنند؛ «آنان نمي توانند به عنوان ميهن پرست حضور اشغالگران خارجي در ايران را بپذيرند، ولي با اين حال آنان با حمايت ضمني عراق قادر خواهند بود كه حكومتي را در جنوب ايران تشكيل دهند تا ديگر ميهن پرستان نيز به آن ملحق شوند.»

 

در همين ارتباط، كريس رندل يكي از مسئولان بخش تحقيقات خاورميانه وزارت خارجه انگليس در يك گزارش توصيفي محرمانه كه در ابتداي نوامبر 1980 تهيه شده و مهر بايگاني هفتم نوامبر/ 16آبان بر آن خورده، در بررسي تحولات گذشته و حال خوزستان نوشت: «يكي از دلايل يورش بي محاباي حكومت عراق به خاك ايران، اطلاعات گمراه كننده ايرانيان تبعيدي از جمله شاپور بختيار، مبني بر اين بود كه احتمالا به دليل وجود اغتشاش در ارتش و بي ثباتي رژيم به دليل مخالفت مردم، به ويژه در خوزستان، ايران قادر به جنگ نخواهد بود.»

براساس گزارش هاي تازه آزاد شده درباره نخستين روزهاي آغاز جنگ ايران و عراق، در اين دوره، شماري از كشورهاي عربي و اپوزيسيون ايراني خارج از كشور، به خصوص اويسي و بختيار، بر اين باور بودند كه با حمله عراق به ايران ظرف يك هفته ارتش ايران شكست خواهد خورد و در طول يك ماه حكومت اسلامي سرنگون شده و دولت جديد تحت حمايت عراق در تهران، يا دست كم مناطق اشغالي مستقر خواهد شد. اين پيش بيني هرگز به وقوع نپيوست و موجب آغاز يك بازي بدون برنده و دو سر باخت براي مردمان هر دو كشور ايران و عراق شد.

 

البته اين بار اول نيست كه اسناد و شواهد دال بر تشويق صدام توسط بختيار و اويسي به حمله به ايران منتشر شده است، حامد الجبوري وزير امور رياست جمهوري و امور خارجي و فرهنگ عراق در زمان حسن البكر و صدام حسين در مصاحبه با تلويزيون الجزيره 25 جولاي 2008 (5 تير 1387) نيز از اين حقيقت پرده برداشته و گفته بود «جورج براون، وزير امور خارجه انگلستان در زمان حزب كارگر، شاپور بختيار و تيمسار نصيري (به احتمال قريب به يقين، منظور او نه تيمسار نصيري كه در روزهاي اول انقلاب بدون محاكمه اعدام شد بلكه تيمسار اويسي بوده است) در جلسه اي اين پيام را به صدام دادند كه بهترين وقت براي حمله به ايران است. در اين جلسات همه كساني كه با صدام ملاقات مي كردند تاكيد داشتند كه ايران در آستانه فروپاشي است و ارتش اين كشور متلاشي شده و نيروي هوايي اين كشور به علت اعدام افسرانش زمينگير شده است. همه آنها به گونه اي صحبت مي كردند كه گويا عمليات نظامي در ايران صرفا تفريح است و همين مسئله صدام را به آغاز جنگ با ايران تشويق مي كرد.

 

يادآور مي شود در پي نااميدي آمريكا از ابقاي شاه، شاپور بختيار از سوي جاسوسخانه واشنگتن در تهران نامزد شد كه با ژست ملي گرايي به مهار انقلاب اسلامي بپردازد اما موفق نشد. نامبرده پس از فرار از ايران نيز تلاش فراواني كرد تا گروهك هاي ضدانقلاب و عناصر فراري ارتش را براي كودتا در ايران سازمان دهد.

 

پرونده ننگين خيانت هاي بختيار بيست سال پيش بسته شد. وي در منزل خود در پاريس به قتل رسيد.

 
 
سخن تازه
۱۳۹۰-۰۵-۲۴ ۱۴:۵۷:۴۶
الان باید مرگ بر انگلیس بگیم ؟

تکلیف امروز چیه؟ (498193)
 
Mohammad Rezaee
۱۳۹۰-۰۵-۲۴ ۱۵:۴۰:۵۲
انگلیس خائن به منافع کشور مادر راستای منافع کشور و مردمش بوده هست و خواهد بود٫ اما با مرگ بر این وآن گفتن کاری درست میشود؟

ما چه کردیم برای منافع خود٫ از همین تحریف نام خلیج فارس بگوئیم و یا اقتدار دستگاه دیپلماسی کشور برای حفظ عزت ایران و ایرانی

این چه کرد و آن چه گفت درمان نیست٫ بپرسید دولتمردانمان برایمان چه کردند و چه گفتند؟ آیارو به پیشرفت بوده ائیم و یا پسرفت؟

پاینده باشید (498217)
 
مجتبی برهان
۱۳۹۰-۰۵-۲۵ ۰۵:۴۴:۴۸
استفاده از اخبار و تحلیل های سایر پایگاه های اینترنتی بدون ذکر مأخذ اخلاقا نادرسته
این مطلب توسط چام نیوز تهیه شده
پریروز اونجا خوندمش (498378)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.