مردی روبروی یک اداره دولتی رگ دست خود را برید و فوت کرد، زن جوانی در بلوار کشاورز خود را آتش میزند و دختر دیگری خود را از بالای عابر پیاده پرتاب میکند. این اتفاقات تنها نمونههایی از خودکشی در مکانهای عمومی است که در هفتههای اخیر در ایران رخداده است. در کنار این خودکشیهای درملأعام، باید خودکشیهای بیسروصدا و پنهانی را هم اضافه کرد تا میزان وخامت اوضاع در جامعه مشخص شود.
بر اساس آخرین آمار ارائهشده بهوسیله سازمان بهداشت جهانی میزان خودکشی در ایران 5.3 نفر به ازای هر 100 هزار نفر بوده که در مقایسه با کشورهای جهان رقم قابل قبولی بوده است. بر اساس همین آمار روزانه 11 نفر در کشور خودکشی میکنند که از این حیث ایران جایگاه صد و بیستم جهان را در اختیار دارد.
بر اساس گزارشها نزدیک به 30 درصد از اقدام به خودکشیها در ایران به مرگ منجر میشود و معمولترین روش خودکشی در ایران مسمومیت با دارو یا سموم بوده است.
در ماههای اخیر و با انعکاس اخبار مربوط به مواردی از خودکشی در فضای مجازی، توجه به پدیدهی خودکشی بیشتر شد و رسانهها و مسئولان و نهادهای مرتبط به آن توجه بیشتری نشان دادند. یکی از مهمترین پرسشهایی که در این زمان مطرح شد این بود که آیا موارد خودکشی یا بهطور خاص خودکشی درملأعام در کشور در حال افزایش است یا اینکه صرفاً به دلیل دسترسی مردم به شبکههای مجازی و ایفای نقش بهعنوان شهروندـ خبرنگار، اخبار این موارد بیشتر منعکس میشود، بیآنکه واقعاً افزایشی در میزان خودکشیها اتفاق افتاده باشد.
سامان توکلی دبیر انجمن علمی روانپزشکان ایران دراینباره به الف میگوید: پاسخ دادن به این پرسش مستلزم وجود سامانهی ثبت موارد خودکشی است که با مسولیت وزارت بهداشت و با کمک نهادهای مرتبط دیگر در پزشکی قانونی، اورژانس کشور، پلیس و نیروی انتظامی و سایر نهادهای ممکن به گزارش و ثبت موارد خودکشی و همینطور عوامل سببشناختی دخیل در آن بپردازد. اخیراً چند سالی است که وزارت بهداشت سامانهی ثبت موارد خودکشی را طراحی و اجرا کرده است که در مراحل آغازین راه خود است و نقصانها و کاستیهایی هم دارد.
وی افزود: تا پیشازاین، موارد خودکشی در سازمانهای مختلف ثبت و گزارش میشد و هنوز هم به نظر میرسد همان سیستم نامنسجم وجود دارد و گاهی آمارهایی که مثلاً سازمان پزشکی قانونی اعلام میکند با آمار وزارت بهداشت متفاوت بوده است. علاوه بر این، به دلایل فرهنگی و به دلیل انگ خودکشی بسیاری از موارد خودکشی به این عنوان ثبت نمیشوند و ممکن است بهعنوان سقوط از ارتفاع یا مسمومیت ثبت شوند و بنابراین در آمار خودکشی وارد نشوند. به همین دلایل، درباره اینکه آمار اعلامشده از خودکشی تا چه حد دقت دارد سؤالاتی مطرح است.
نرخ خودکشی منطقهای و جهانی
توکلی افزود: برای اینکه با ابعاد این پدیده و وضعیت احتمالی ایران آشنا بشویم، توجه به بعضی اعداد و ارقام میتواند مفید باشد. میدانیم که خودکشی پدیدهای جهانی است و در تمام نقاط دنیا با نرخهای متفاوت رخ میدهد. بر طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، تعداد کل موارد خودکشی در جهان در سال 2012 میلادی 804 هزار نفر بوده است که این به معنای آن است که در سطح جهان و بهطور میانگین، سالانه از هر صد هزار نفر جمعیت عمومی 11.4 (یازده و چهاردهم) نفر براثر خودکشی جان خود را از دست میدهند و 75 درصد از کل این موارد در کشورهای با درآمد کم و متوسط بوده است. نرخ مرگ براثر خودکشی در جهان، برای مردان 15 در صد هزار نفر و برای زنان 8 در صد هزار نفر است.
این روانپزشک گفت: در سال 2012 میلادی، طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، بالاترین نرخ خودکشی در بین کشورهای مختلف در گویان (44 در صد هزار نفر)، کره جنوبی و سریلانکا (حدود 29 در صد هزار نفر) و لیتوانی (حدود 28 در صد هزار نفر) اعلامشده است. پایینترین نرخ خودکشی هم در کشورهایی مثل عربستان، سوریه، کویت، لبنان و عمان (زیر یک در صدهزارنفر) گزارششده است که البته کیفیت بعضی این آمارها هم باهم متفاوت است و ممکن است بعضی از این اعداد کمتر از میزان واقع ثبت یا گزارششده باشند.
تردید در آمارهای اعلامی خودکشی در ایران
دکتر سامان توکلی افزود: بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت، نرخ خودکشی در ایران در سال 2002، 7.2 (هفت و دودهم) و در سال 2012، 2/5 در صد هزار نفر بوده است. بر اساس این آمار و البته با تردیدهایی که در بالا به آن اشاره کردم، میتوان گفت نرخ خودکشی در ایران پایینتر از میانگین جهانی است و در فاصله سالهای 2002 تا 2012 کاهش داشته است.
وی تصریح کرد: در همین حال، یکی از مسئولان وزارت بهداشت در 25 اردیبهشت امسال نرخ خودکشی در ایران را 3 در صد هزار نفر اعلام کرد که با آمارهای بالا تفاوت بارزی دارد. از سوی دیگر، رئیس سازمان پزشکی قانونی در تاریخ 22 اردیبهشت 1395 اعلام کرد که تعداد مرگ ناشی از خودکشی در کشور در سال 1394 برابر با 4020 نفر بوده است که با عدد قبلی تفاوت بارزی دارد. پیداست که برای شناخت این پدیده و راهگشایی برای حل آن، ابتدا باید نظام ثبت دقیق موارد خودکشی وجود داشته باشد یا اگر نقایصی دارد برطرف شود و این نیاز هنوز یکی از نیازهای پراهمیت در این زمینه است.
خودکشی در برخی مناطق کشور از میانگین جهانی بیشتر است
این روانپزشک ادامه داد: ذکر این نکته هم لازم است که وقتی در ایران صحبت از این میکنیم که نرخ احتمالی گزارششدهی رسمی خودکشی حدود 6 درصد هزار نفر و پایینتر از میانگین جهانی است، داریم به میانگین این نرخ در کل کشور اشاره میکنیم و حتی در یک کشور مانند کشور ما، نرخ خودکشی در مناطق مختلف با یکدیگر تفاوتهای بارز دارد و در بعضی از مناطق کشور، مانند مناطق غربی و استانهای ایلام، لرستان، کرمانشاه و همدان این ارقام بالاتر و گاهی بالاتر از میانگین جهانی است.
علل خودکشی در کشور
توکلی در مورد علل خودکشی در کشور گفت: درباره علل خودکشی باید توجه داشته باشیم که خودکشی پدیده روانیـ اجتماعی بسیار پیچیدهای است که عوامل مختلف، از علل خُرد زیستشناختی و فردی مانند اختلالات روانپزشکی تا عوامل و اتفاقات استرسزای محیطی ، خانوادگی ، شغلی ، بین فردی و مسائل کلان اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بر آن تأثیر دارند. حتی مسائلی مانند انعکاس نادرست موارد خودکشی در رسانهها که بدون در نظر گرفتن ضوابط و توصیههای مرتبط انجام میشوند هم میتوانند بر شیوع پدیده خودکشی و خودکشی تقلیدی تأثیر بگذارند.
توکلی اظهار داشت: بنابراین، مداخلات معطوف به خودکشی هم برای اینکه مؤثر و کارآمد باشند باید تمام ابعاد این پدیده را موردتوجه قرار بدهند و توجه به عوامل فردی و اختلالات روانپزشکی و شناخت و درمانشان نباید منجر به نادیده گرفتن عوامل کلانی مانند فقر و بیکاری و تبعیض و شکاف طبقاتی شود و برعکس. باید به ابعاد کلان توجه داشت و در نظر داشت که حتی هر مصوبه و قانونی که بتواند از حیث اقتصادی، اجتماعی بر گروهی از مردم جامعه تأثیر بگذارد، علاوه بر پیامدهای مستقیم خود، بر سلامت جامعه و مثلاً خودکشی هم تأثیر خواهد داشت و بنابراین باید پیامدهای سلامت این تصمیمگیریها را هم در تصویب و اجرایشان لحاظ کرد.
وی افزود: درباره اینکه افراد به چه دلیل شیوههای خاصی را برای خودکشی به کار میبرند نظرات مختلفی بیانشده است. مسائلی مانند در دسترس بودن یک روش خودکشی، کشنده بودن آن روش، شیوع و آشنایی افراد با این روشها که گاهی رسانهها در آن نقش دارند و طبق بعضی نظریهها هم پیامی که فرد ممکن است بخواهد با خودکشی خود به اطرافیان یا جامعه بدهد ممکن است در انتخاب شیوه و محل خودکشی نقش داشته باشد.
آیا خودکشی در اماکن عمومی نشانهای از اعتراض به وضع موجود است؟
دبیر انجمن روانپزشکان ایران گفت: برای اظهارنظر درباره اینکه افراد به چه دلایلی مثلاً انتخاب کردهاند که درملأعام خودکشی کنند، نمیتوان نظریهای عام داد و باید در افراد مختلف این موضوع بررسی شود. در جریان انعکاس خودکشیهای اخیر که درملأعام بودند، بعضی صاحبنظران این را مطرح کردند که درواقع فرد خواسته است با این روش پیامی را به جامعه بدهد یا اعتراضی علنی کند که گرچه ممکن است در سطحی و در بعضی افراد هم این نظریه درست باشد، اما فعلاً و تا زمانی که بررسی دقیق و نزدیکی درباره این افراد انجامنشده باشد، اینها را فقط میتوان در حد فرض و نظر دانست و تقاضای بررسی موردی خودکشیها و بررسی نیمرخ عوامل سلامتی، شخصیتی، بین فردی، اقتصادی و اجتماعی این افراد را داشت تا بتوان نظری قابلاتکا ارائه داد.
توکلی تصریح کرد: یکی از موضوعات دیگر که توجه به آن لازم است نگاه و نگرش فرهنگی نسبت به افرادی است که خودکشی میکنند. اگر با افرادی که تحت تأثیر عوامل مختلف اقدام به خودکشی کردهاند با قضاوت منفی و طرد برخورد شود، درواقع بهجای آنکه به علل این پدیده بپردازیم، معلول و فردی را که متأثر از آن عوامل است، مورد قضاوت و طرد قرار دادهایم. فردی که متأثر از عوامل خرد و کلانی است که بسیاری از آنها در خارج از کنترل او است و در شرایطی که نمیتوانسته قضاوت درازمدت درستی درباره زندگی کند، چنین تصمیمی گرفته است.
وی در پایان گفت: این نگاه طردکننده نهتنها به پیشگیری و کنترل خودکشی کمک نمیکند، بلکه باعث میشود افرادی که به چنین جایی رسیدهاند، احساس شرم کنند و نتوانند درباره این افکارشان با اطرافیان و متخصصان حرف بزنند و کمک بگیرند و در سطح اجتماعی هم خودکشی تبدیل به پدیدهای شود که وجود و ابعادش نادیده گرفته میشود یا بهدرستی ثبت نمیشود و درنتیجه به شکل یک پدیده ناشناخته در زیرپوست شهر پیش برود و عملاً از امکان شناخت و برنامهریزی و مداخله برای آن محروم بشویم.