کد مطلب: 136116
روايتي از كل پول يك سرزمين؛
پاسخي براي هجوم مردم به دارائي هاي نقد
بخش تحلیلی الف، 5 دي 90
اگر شما باهوش باشيد و بدانيد حبابي در حال بزرگ شدن است، ميارزد كه پول قرضكنيد و وارد بازي شويد اما بايد بدانيد چه زماني همه چيز را به پول نقد تبديل كنيد.
ارزش واقعي زمين يا ديگر كالاها وابستگي زيادي به رفتار رواني جامعه دارد.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۵ دی ۱۳۹۰ ساعت ۰۸:۱۷
يكي بود يكي نبود. يك كشور كوچكي بود. اين كشور يك جزيره كوچك بود. كل پول موجود در اين جزيره ۲ دلار بود؛ ۲ سكه ۱ دلاري كه بين مردم در جريان بود. جمعيت اين كشور ۳ نفر بود. تام مالك زمين جزيره بود. جان و ژاك هر كدام يك سكه ۱ دلاري داشتند.
- جان زمين را از تام به قيمت ۱ دلار خريد. حالا تام و ژاك هر كدام ۱ دلار داشتند و جان مالك زمين بود كه ۱ دلار ارزش داشت. دارايي خالص كشور ۳ دلار شد.
- ژاك فكر كرد كه فقط يك قطعه زمين در كشور وجود دارد و از آنجايي كه زمين قابل توليد نيست، ارزشش بالا خواهد رفت. بنابراين ۱ دلار از تام قرض كرد و با ۱ دلار خودش، زمين را از جان به قيمت ۲ دلار خريد. تام يك دلار به ژاك قرض داده است. بنابراين دارايي خالص او ۱ دلار است. جان زمينش را به قيمت ۲ دلار فروخت. بنابراين دارايي خالص او ۲ دلار است. ژاك مالك زميني به قيمت ۲ دلار است، اما يك دلار به تام بدهكار است. بنابراين دارايي خالص او ۱ دلار است. دارايي خالص كشور ۴ دلار شد.
- تام ديد كه ارزش زميني كه يك وقت مالكش بود افزايش يافته است. او از فروختن زمين پشيمان شده بود. تام يك دلار به ژاك قرض داده بود. پس ۲ دلار از تام قرض كرد و زمين را به قيمت ۳ دلار از ژاك خريد. در نتيجه، حالا مالك زميني به قيمت ۳ دلار است. اما از آنجايي كه ۲ دلار به جان بدهكار است دارايي خالص او ۱ دلار است. جان ۲ دلار به تام قرض داده است. بنابراين دارايي خالص او ۲ دلار است. ژاك اكنون ۲ دلار دارد. بنابراين دارايي خالص او ۲ دلار است. دارايي خالص كشور ۵ دلار شد. حبابي در حال شكلگيري است.
- جان ديد كه ارزش زمين در حال بالا رفتن است. او هم تمايل داشت مالك زمين شود. ۲ دلار داشت و ۲ دلار از ژاك قرض كرد و زمين را به قيمت ۴ دلار از تام خريد. در نتيجه، تام قرضش را برگرداند و حالا ۲ دلار دارد. دارايي خالص او ۲ دلار است. جان مالك زميني به ارزش ۴ دلار است اما چون ۲ دلار از ژاك قرض كرده است دارايي خالص او ۲ دلار است. ژاك ۲ دلار به جان قرض داده است و بنابراين دارايي خالص او ۲ دلار است. دارايي خالص كشور ۶ دلار شد، اگر چه كشور همان يك قطعه زمين و ۲ سكه ۱ دلاري در گردش را دارد.
- همه پول بيشتري داشتند و خوشحال و خوشبخت بودند تا اينكه يك روز افكار نگرانكنندهاي به ذهن ژاك خطور كرد. «هي، كجاي كاري؟ اگر افزايش قيمت زمين متوقف بشه، اونوقت جان چطوري ميتونه قرض منو پس بده. فقط ۲ دلار تو كشور هست و فكر كنم بعد از اين همه معامله، ارزش زمين جان حداكثر ۱ دلار باشه، نه بيشتر.»
- تام هم همين فكر را كرد. ديگر هيچكس نميخواست زمين را بخرد. در نهايت، تام ۲ دلار دارد و دارايي خالص او ۲ دلار است. جان ۲ دلار به ژاك بدهكار است و زميني كه فكر ميكرد ۴ دلار ميارزد حالا ۱ دلار ارزش دارد. بنابراين دارايي خالص او ۱ دلار است. ژاك ۲ دلار به جان قرض داده است، اما چه قرضي! اگر چه دارايي خالص ژاك هنوز ۲ دلار است اما قلبش بد جوري ميزنه. دارايي خالص كشور ۳ دلار شد!
- خب چه كسي ۳ دلار از كشور دزديده است؟ البته قبل از اينكه حباب بتركد جان فكر ميكرد زمينش ۴ دلار ميارزد. در واقع قبل از تركيدن حباب، دارايي خالص كشور روي كاغذ ۶ دلار بود. جان چارهاي جز اعلام ورشكستگي ندارد. ژاك هم زمين ۱ دلاري را به جاي قرضش از جان ميگيرد. حالا تام ۲ دلار دارد. جان ورشكسته است و دارايي خالص او صفر دلار است (هم چيز را از دست داده است). ژاك هم چارهاي ندارد جز اينكه به زمين ۱ دلاري اكتفا كند. پس دارايي خالص كشور ۳ دلار است.
- تام برنده است. جان بازنده است. ژاك هم خوششانس است كه دارايي اوليه خود را دارد!
_________________________________
- برخي نكات:
- وقتي حباب ميتركد، افراد داراي پول نقد برنده هستند.
- اگر در اين كشور نفر چهارمي هم با ۱ دلار بود اما وارد اين بازي نميشد نه ميبرد نه ميباخت اما ميديد كه ارزش پولش بالا و پايين ميرود.
- اگر شما باهوش باشيد و بدانيد حبابي در حال بزرگ شدن است، ميارزد كه پول قرضكنيد و وارد بازي شويد اما بايد بدانيد چه زماني همه چيز را به پول نقد تبديل كنيد.
- ارزش واقعي زمين يا ديگر كالاها وابستگي زيادي به رفتار رواني جامعه دارد.
دقیقا اقتصاد ما طوری مدیریت شده که همه فکر کنیم اقتصاد عرضه و تقاضاست یا مسائل روانی و تمام. (573732) (moderator1)
آقا اگر شما ببینید سرمایه زندگی خودت بعد از سالها کار را در بانک سپرده گذاشتی ولی بجای گرفتن سود هر روز از ارزش آن کاسته می شود چکار می کنید؟ بانکی که برای یک سال 12 درصد سود می دهد و ریالی که ارزش آن بیش از 40 درصد کاسته شده است
یعنی 28 درصد از سرمایه زندگی خودت را بخاطر اطمینان به دولت...از دست داده ای !
اگر 1 میلیون تومان در بانک گذاشتی الان پول شما 720000 تومان شده است و و 280000 تومان هم از پولت دادی به دولت که بوسیله رانتها و آقایان خاوری نام در کانادا یا جای دیگر... (575498) (moderator19)
متوجه نشده ام نظر ایشان دارایی ما باید دلار یا ریال یا مسکن باشد واضحتر بگو تا بفهمم متشکرم (573785) (moderator1)
در کشور های توسعه یافته دارایی پول نقد یا مسکن یا ماشین نیست و بیش از 80 در صد مردم در خانه استیجاری زندگی میکنند انچه در ان کشور ها دارایی حساب می شود میران سرمایه ای است که فرد در تولید سرمایه گذاری کرده ولی در کشور هایی با اقتصاد بیمار نقدینگی افزایش می یابد یعنی پولی که باید در چرخه تولید باشه فقط در حساب بانکی یا خرید طلا یا ازر و ... انباشته می شود که نتیجه ای جز بیکاری و تورم ندارد (573957) (moderator22)
اگر شما به روشهای اعتبار سنجی مشتریان بانک در غرب نگاه کنید میبینید دارایی سرمایه های فکری که با استفاده از آن مشتری بازپرداخت را تضمین میکند است در حالی که در ایران وثیقه برای بانکها مهم است (574577) (moderator19)
اما قصه خود ما از اینجا شروع میشود که:
که معلوم نیست که آیا عده ای با اگاهی از چنین ترفند هایی موجب بالا رفتن قیمت (سکه یا ارز) میشوند و با وارد شدن دولت به معرکه شروع به بهره برداری میکنند یا نه این یک امر واقعی و ناشی از درخواست موجود در جامعه بوده است که بعد از آن کسانی با دیدن شرایط آماده با وارد شدن به بازار خرید و فروش سعی دارند از آن نفعی ببرند ؟! (573845) (moderator1)
lمحمد
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۱:۳۳:۱۷
دنيا بايد بفهمد ايران ديگر ايران دهه 50 نيست . (573854) (moderator1)
توحید
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۱:۴۴:۴۰
تو رو خدا نگاه کنید!!
آقای عزیز نویسنده خیر سرت باید مردم رو راهنمایی کنی که این وسط بازی نخورن. راه درست سرمایه اندوزی و این حرفا رو یاد بدی ، اومدی میگی باید بدونی چه وقت پول قرض کنی و وارد بازی شی و چه وقت دوباره اونو نقد کنی ؟؟!!
خوبی شما ؟؟ آموزش دلالی بود ؟؟ آدم رو یاد CD های آموزشی گلدکوئیست می ندازی.
این روزا حال کلی الف خوب نیست. یه مقداریشو می گیم می خوان جذب حداکثری کنن قبول. . (573869) (moderator22)
توحید
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۱:۴۵:۲۰
تو رو خدا نگاه کنید!!
آقای عزیز نویسنده خیر سرت باید مردم رو راهنمایی کنی که این وسط بازی نخورن. راه درست سرمایه اندوزی و این حرفا رو یاد بدی ، اومدی میگی باید بدونی چه وقت پول قرض کنی و وارد بازی شی و چه وقت دوباره اونو نقد کنی ؟؟!!
خوبی شما ؟؟ آموزش دلالی بود ؟؟ آدم رو یاد CD های آموزشی گلدکوئیست می ندازی.
این روزا حال کلی الف خوب نیست. یه مقداریشو می گیم می خوان جذب حداکثری کنن قبول. نظرات ما هم بخوره تو سر خودمون همون 6 تا در میون منتشر کنید. ولی نکنید این کارا رو. ننویسید اینا رو .... (573871) (moderator1)
احسان
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۵:۱۲:۵۴
منظور ایشون اینه که اگه بدونی کی وارد بازی شی سود میکنی. از اونجایی که نمیدونی کی باید وارد شی و کی بیای بیرون ریسک کار خیلی بالاست. پس بهتره اصلا وارد نشی. همینطور گفتن که در مجموع به دلیل وجود ریسک بالا وارد نشدن به بازی دلالی این وقتها تقریبا برابر با سود بردنه.
حتما که نباید همه مطالب رو جویده شده در اختیارمون قرار بدن! (574094) (moderator22)
مصطفی
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۱:۴۶:۵۶
این داسنان در کشور ما اینگونه شخصیت بندی میشود بانک مرکزی میشود تام و مردم میشوند جان و بینوایان کارتون خواب هم ژاک که چیزی نداشتند از دست بدهند و همون کارتنی که رویش میخوابیدند را دارند البته اگر خوش شانس بوده باشند و نزدیک بانک و صرافی ها نبودند تا جان های در صف برای گرم شدنشان در صف کارتن زیر این کارتن خوابها رو نسوزونده باشند (573873) (moderator1)
البته غالب مردم وارد این دلال بازی ها نمیشوند، ولی:
واضح است که تام ها آنهایی اند که شاید تمام این ماجراها زیر سر اونهاست (اول اونایی که نرخ رو بالا بردن و بانک مرکزی رو وادار به واکنش میکنن بعد خود بانک مرکزی که میخواد عقب نمونه).
جان ها آنهایی هستند که نقش دلال را دارند و حاضرند قرض کنند. بامید اینکه شاید یه دلارشون بشه دوتا، میخرتد اما در نهابت .....
ژاک ها هم کسایی اند که خدا بهشون رحم کرده و از خطر جستن. (574115) (moderator22)
البته یک شایعه ای هم وجود دارد که وقتی جان و تام و ژاک مشغول این کارها بودند، دولت آن جزیره کسر بودجه آورد و ده دلار اسکناس چاپ کرد و آنها داد تا قیمت زمین بدون بدهکار شدن کسی تا سیزده دلار بالا برود... (574049) (moderator22)
قیاس مع الفارق است. فرض کن اگر 20 سال پیش کل داراییت را زمین خریده بودی چه سودی میکردی. یا فرض کنید کسی را که 30 سال پیش 1000 متر زمین را در پاسداران 2 میلیون تومن فروخته و همه را پول نقد تو حسابش ثابت نگهداشته باشد! 30 سال بعد با دو میلیون آب نبات هم نمیدهند. متن فوق بد ترین نوع سفسطه است .
پول نقد در حال تبدیل شدن به کاغذ میباشد (574058) (moderator22)
با سلام
اما در این کشور کوچک یک نفر دیگر بود بنام سام که نه پول داشت ونه مالک زمین بود ، بلکه مدیر این حباب بود ! و آخر سر صاحب پول تام و جان و زمین ژاک شد.و در این کشور کوچک ، جان ، تام و ژاک ورشکسته شدند و سام صاحب همه چیز!!! و ای کاش سام فقط به اقتصاد قانع بود! (574066) (moderator22)
فرهاد
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۵:۳۴:۱۸
سلام
مقاله نمونه ی بارز یک سفسطه ی ساده است. فرض در این نوشته بر این مبنا قرار گرفته که "میزان پول در گردش یک کشور ثابت است". لازم به توضیح نیست که در یک کشور چنین فرضی کاملا اشتباه است چون بانک مرکزی آن کشور هر وقت بخواهد می تواند پول چاپ کند و میزان پول در گردش را افزایش دهد. هر چقدر پول بیشتر توسط بانک مرکزی چاپ شود ، تورم بیشتر می شود . اما این تورم یک "حباب" نخواهد بود که براحتی بترکد. بلکه توده ای محکم از اسکناس و سکه خواهد بود که هیچ گاه نخواهد ترکید. اگر به شیب دائما صعودی قیمت خانه و طلا و دلار و مواد خوراکی و غیره و غیره در سه دهه ی اخیر توجه شود، براحتی بطلان سفسطه ی کودکانه ی فوق آشکار می شود. (574121) (moderator22)
حمید گودرزی
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۵:۴۴:۰۷
اگر در یک جامعه واقعی تام و ژاک هر دو کارمند یا واسطه گر فرانسوا باشند و برای به دام انداختن مردم بصورت صوری خرید و فروش کنند و حباب بسازند چه اتفاقی می افتد ؟! فرانسوا نه سود می کند و نه ضرر ! زیرا سود او در به دام انداختن مردم محقق میشود (574132) (moderator22)
نادعلی
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۶:۵۷:۱۹
تحلیل و نتیجه گیری در حد تئوری و بحث در یک کلاس اقتصاد برای دانشجویان سال اول تا حدودی می تواند درست باشد اما در اقتصاد واقعی امروز دنیا که پارامترهاو متغیرهای مختلف اقتصادی و از طرفی متغیرهای سیاسی و اجتماعی تاثیر اجتناب نا پذیری بر رفتارهای اقتصادی جامعه و مردم دارند نمی تواند بدین سادگی باشد که نویسنده محترم بدان پرداخته است . متاسفانه همین مطلب امروز در قالب ایمیل به میلیون ها ایرانی رسیده و خود عاملی برای این هجوم و گران شده ارز و طلا شده است . التهاب وارده و جنبه های روانی ایجاد شده در کشور ، رزمایش نظامی ،مصاحبه های مسئولین در زمینه های مختلف و اتفاقات منطقه و امثالهم موجب هجوم به دارایی نقد و شبهه نقد شده است .کشور ایران با این همه ثروت خدا دادی قابلیت مقایسه با مثال یک جزیره را ندارد باید به گونه ای بنویسیم و رفتار کنیم که به اقتصاد کشور آرامش بدهیم نه التهاب .به نظر می رسد جناب آقای دکتر توکلی به عنوان اقتصاد دان و نماینده مجلس باید بهترین نقد را به این نوشته داشته باشند و به نوعی مطالب را تکذیب نمایند . حباب هست نه اینکه نباشد اما در این حدی که نویسنده بدان اشاره مستقیم دارد نیست . مشکلات و هجوم بیشتر از اینکه ناشی از تحلیل اقتصادی باشد ناشی از تحلیل سیاسی و نگرانی برخی ثروت مندان جامعه است که با داشتن پول اضافه (مالیات نداده )اقتصاد یک کشور را به راحتی به چالش می کشند . کسی سوال نمی کند این حجم نقدینگی برای تقاضا طلا و ارز از کجا می آید . اگر فقط و فقط به این سوال پاسخ داده شود می توان راه حل مشکل را هم پیدا کرد. ایا واقعا بخش عظیم جامعه این حد پس انداز دارند که بخواهند این حجم تقاضا را بوجود بیاورند؟جواب قطعا خیر است. جواب در دست 1%ایران است همانند بقیه کشور ها که امروز 99%به 1% اعتراض دارند و ما هم این اعتراض را تائید میکنیم اما برای 1%کشور خودمان فکری نمی کنیم تا اقتصاد را بازیچه خود قرار ندهند . (574218) (moderator22)
با سلام
دقیقا مشکل این جمله است که اشاره فرمودید : کسی نمی پرسد اینهمه نقدینگی از کجا آمده است ؟
اما جواب این سئوال راحت است ، با نگاهی به تزریق نقدینگی به جامعه از سال 1385 می توان پاسخ این مطلب را یافت. همان عملکردی که اقتصاد دان ها فریادشان از غلط بودن آن به آسمان بلند شد اما گوش کسی بدهکار نبود.و بعضی ها فرمودند نقدینگی تولید اشتغال میکند! (574664) (moderator19)
پیمان
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۷:۲۴:۳۷
سلام . اجازه بدهید 3 نکته در مورد این مقاله عرض کنم :
1- این گونه مثال ها به خودی ِ خود پیچیده هستند ولی وقتی اشتباهی نیز در نقل مثال روی می دهد دیگر غیر قابل فهم می شوند . این اشتباه به این صورت است :
"تام ديد كه ارزش زميني كه يك وقت مالكش بود افزايش يافته است. او از فروختن زمين پشيمان شده بود. تام يك دلار به ژاك قرض داده بود. پس ۲ دلار از تام قرض كرد و زمين را به قيمت ۳ دلار از ژاك خريد"
همانطور که می بیند در این مثال تام به تام (به خودش) پول قرض داده است !!! .
2- هیچ کدام از خوانندگانی که نظر گذاشته اند به این اشتباه توجه نکرده اند و اساسا اصلا متوجه منظور و مقصود داستان نشده اند و آنچه از نظرهایشان بر می آید اینکه همگی فقط به دنبال دریافت یک توصیۀ فوری و ساده برای پول دار شدن هستند .
3- گاهی طرح چنین داستانهائی در رسانه ها و همچنین بروز اشتباه در متن ، تصادفی نبوده و نوعی امکان سنجی و یا وضعیت سنجی از یک جامعه می باشد .
نظرات خوانندگان ، به عنوان خوشه ای از جمعیت جامعه ، تصویری کم و بیش دقیق از وضعیت موجود ، به نویسنده مقاله و یا به نشریه می دهد .
خوب حالا بررسی نظرات ارائه شده ، چه تصویری از جامعه ارائه می دهد ؟ !!!! (574242) (moderator22)
فرهاد
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۲۱:۰۵:۳۲
سلام
دوست عزیز، درست جمله ای که فرموده اید این است: "تام ديد كه ارزش زميني كه يك وقت مالكش بود افزايش يافته است. او از فروختن زمين پشيمان شده بود. تام يك دلار به ژاك قرض داده بود. پس ۲ دلار از جان قرض كرد و زمين را به قيمت ۳ دلار از ژاك خريد"
بنابراین ملاحظه می شود که اشتباه صرفا تایپی بوده است و اصل ماجرا درست می باشد. از آنجا که در بند قبلی جان با فروش زمینش 2 دلار کسب کرده بوده است مشخص می شود که منظور نویسنده نیز جان بوده است و نه تام چون همانطور که شما فرموده اید تام نمی توانسته از خودش قرض بگیرد. باقی نتیجه گیری شما از این جهت درست نمی باشد چون اصولا اشتباه متن یک اشتباه تایپی بوده است و نه اشتباهی عمدی که پایه ای نداشته باشد. (574575) (moderator19)
با سلام اینجا فقط یک اشتباه تایپی باید باشه و صحیح آن "پس تام 2 دلار از جان قرض کرد و زمین را به قیمت 3 دلار از ژاک خرید" می باشد (574853) (moderator7)
"وقتي حباب ميتركد، افراد داراي پول نقد برنده هستند. "
در ایران افراد دارای پول نقد از تورم جا مانده اند ولی کسی که دلار دارد هیچ وقت ضرر نمیکند بلکه برنده است - البته بعضی ها هم با سکه طلا سوار بر این حباب میشوند و آنها هم برنده هستند
مثلا دولت همواره برنده است و مردم بازنده
راه حل با ارزش کردن پول ملی هم حذف 4 تا صفر است (574245) (moderator22)
عدالت خواه
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۷:۴۶:۱۴
در اين مثال كل پول كشور ثابت است اما اگه نفر چهارمي وجود داشت كه مي توانست در خانه اش اسكناس چاپ كند چه اتفاقي مي افتاد! فكر كنم زمين مورد نظر و هـمچنين تمام دارايي هاي تام ، جان و ژاك را صاحب مي شد. (574261) (moderator22)
حالا اگه یکی از این 3 نفر حق داشت هر چی می خواد پول چاپ کنه اوضاع میشد مثل امروز ما. (574337) (moderator22)
پیمان
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۹:۳۵:۵۲
خیلی داستان جالب و ساده ای بود خوشم اومد . فقط اینجا:
- تام هم همين فكر را كرد. ديگر هيچكس نميخواست زمين را بخرد. در نهايت، تام ۲ دلار دارد و دارايي خالص او ۲ دلار است. جان ۲ دلار به ژاك بدهكار است و زميني كه فكر ميكرد ۴ دلار ميارزد حالا ۱ دلار ارزش دارد. بنابراين دارايي خالص او ۱ دلار است. ژاك ۲ دلار به جان قرض داده است، اما چه قرضي! اگر چه دارايي خالص ژاك هنوز ۲ دلار است اما قلبش بد جوري ميزنه. دارايي خالص كشور ۳ دلار شد!
دارایی خالص جان $1- است نه $1 یعنی هیچ دارایی ندارد که هیچ $1 هم بدهکار است. (574452) (moderator22)
hamin
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۹:۴۱:۳۹
اقای توکل عزیز من چندین بار از شما یک سوال کردم جواب ندادین
شما لیدر جریان تثبیت قیمت ها در مجلس بودید به بهانه کمک به اقشار ضعیف جامعه حالا هم بعد از 6 سال نتیجه انرا در اقتصاد حبابی می بینیم واقعا اقای توکلی با صداقت بگوید ایا به نتیجه کار خود رسیدید و ایا هنوز هم از ان دفاع می کنید (574460) (moderator22)
محمد رضا
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۱۹:۴۳:۲۱
در داستان فوق واقعیتی تلخ نیز نهفته است و آن اینکه ژاک و تام و جان فقط سر هم کلاه می گذارند.
در این میان اگر نفر چهارمی از بیرون وجود داشته باشد و با اعمال تحریم و ورود قلابی دلار به آن جزیره اقدام کند هست و نیست ژک و تام و جان بر باد خواهد رفت.
بطوریکه نه زمینی باقی خواهد ماند و نه سرمایه ای واقعی برای کشور.
در حالیکه اگر ژاک و جان و تام با اتحاد خود بجای امید به ارزش افزوده زمین هر کدام با سرمایه خود زمین را آباد نموده و با بهروری آن محصولی مازاد از آن بر داشت کنند سرمایه جزیره افزایش خواهد یافت. (574461) (moderator22)
همه چیز امن و امان بود. استارت گرانی ارز از شهریور سال گذشته زده شد که بانک مرکزی چند روز فروش را متوقف کرد ونرخ مرجع را یکباره بالا برد اگرچه بعد از مدتی برگرداند ولی نرخ دیگر دو نرخی شده بودو..... (574482) (moderator22)
رضا اميني
۱۳۹۰-۱۰-۰۵ ۲۳:۱۴:۳۷
در وضعيت كنوني هر عقل سليمي ميداند كه بايد دارائي اش را طوري اداره كند كه تبديل آن به نقدينگي آسان باشد تا در صورت بوجود آمدن هر گونه مشكل در كشور آنرا بر دارد و به هر كجا كه ميخواهد برود پس بهترين كار در حالت كنوني خريد دلار وطلاست . ... (574709) (moderator19)
آخر اگر مسوولين اقتصادي به كار وارد باشند وصحيح مديريت كنند اصلا اين موارد پيش نمي آيد (574720) (moderator7)
من فکر میکنم دغدغه ملت و دولت نبایداین باشدکه افراد با پولشان چکار میکنندتا انجا که خلاف قانون گام برنمیدارند اما به این افراد بایدهشدار داده شودکه اگر در بازیهای هرمی یا دلاری یا سکه ای... میخواهید بکشبه ثروتمند شوید چناچه نشد از ملت و کشور خود طلبکار نشوید و اگر گوشه خیابان سکه طلایی که دیگر ارزش ان نصف قیمتی است که خریده اید بدنبال صدقه از مردم و دولت راه نیافتید طلا یک قیمت جهانی دارد... یک سکه طلا به اروپا اوردم به قیمت وزنش از من میخواستند بخرند در دنیا این ک سکه بهار ازادی نقش قدیم یا جدید است اصلا معنی ندارد طلایت را وزن بگیر قیمت جهانی ان هم در دنیا هست ببین بالای قیمت خریدی یا نه داستان من هم انطور تمام شدکه همان سکه را به ایران بازگرداندم و به قیمت ده گرم طلا که در اروپا بخری فروختم... (574844) (moderator19)