توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 174269
استانهای دارای کمترین و بیشترین بی‌سواد/ نگرانی از بازگشت بی‌سوادی
تاریخ انتشار : سه شنبه ۵ دی ۱۳۹۱ ساعت ۲۱:۳۳
اعلام آمار بی سوادان، تدوین سیاستهای تشویقی برای سوادآموزی، نگرانی بابت بازگشت بیسوادی، تعیین تکلیف وضعیت استخدامی ۱۵ هزار آموزشیار نهضت سواد آموزی و ... از مهمترین محورهای گفتگوی  مهر با معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی است که در ادامه می آید.
 به عنوان نخستین سوال، آمار دقیق تعداد بی سوادان کشور را بر اساس آخرین سرشماری سال ۹۰ اعلام کنید؟

ــ محمد مهدی زاده معاون آموزشی سازمان نهضت سوادآموزی: براساس اعلام مرکز آمار و سرشماری در سال ۱۳۹۰، تعداد ۹ میلیون و ۷۱۹ هزار و ۷۱۲ نفر بیسواد مطلق در کشور داریم. از این تعداد بیسواد، سه میلیون و ۴۵۶ هزار و ۱۸۱ نفر در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال که گروه هدف ما برای سوادآموزی هستند، بی سواد مطلق اعلام شده اند. البته در این آمار اعلام شده است که ۶۰۰ هزار نفر میزان سوادشان را اظهار نکرده اند که ممکن است ۱۰ تا ۱۵ درصد از این ۶۰۰ هزار نفر هم بیسواد باشند.

 آیا منبع آماری شما در اعلام بی سوادها تنها، سازمان آمار است؟

ـنه. تنها یکی از منابع آماری ما سرشماری سال ۹۰ سازمان آمار است. هدفمندی یارانه ها، شناسایی خانه به خانه کارشناسان نهضت در استانها، بانک اطلاعاتی دانش آموزان که میزان سواد والدینشان را اعلام کرده اند، همه و همه از منابع آماری ما هستند.

در آمار اعلام شده، تعداد بیسوادان عشایری نیز احتساب شده است؟

بله. با توجه به اینکه عشایر چه در ییلاق و چه قشلاق جای ثابتی برای زندگی دارند، دیگر در سرشماریها به صورت جداگانه شمارش نمی شوند و از لحاظ آماری در جمعیت روستایی قرار می گیرند. البته ما در برخی از استانها همچون ایلام، خوزستان، اصفهان، معلمان را همراه کوچ آنها می کنیم تا فرزندانشان از تحصیل جا نمانند. باتوجه به اینکه هم اکنون عشایر هم دربرنامه پوشش تحصیلی قرار دارند، معلم و مدیر موظف است در صورت تمایل افراد بیسواد عشایر، آنها را باسواد کند.

آیا شما در مورد افراد بی سواد، اقدام به پالایش اسمی آنها نیز کرده اید؟

بله. آمارهایی که مرکز آمار درباره اطلاعات افراد بیسواد هر ساله ارائه می کند، با آمارهای سازمان نهضت سوادآموزی مغایرت دارد، لذا ما سعی کردیم که یک پایگاه اطلاعات جامع تشکیل دهیم تا علاوه بر جمع آوری ارائه آمار دقیق و درصد بی سوادی، بتوانیم اطلاعات این افراد را نیز در اختیار داشته باشیم. ما پالایش اسمی متولدین ۶۵ به بالا را به طور کامل و دقیق ثبت کرده ایم. اطلاعات این افراد را به تفکیک اسم، کد ملی آدرس منزل... در روستاها و آبادی ها داریم و هیچکس نمی تواند منکر سواد یا بی سوادی خود شود.

 قرار است تا آخر برنامه پنجم توسعه، آمار بی سوادی در کشور به صفر برسد. با توجه به اینکه دو سال از برنامه پنج ساله گذشته است، فکر می کنید تا چه اندازه برای ریشه کنی بیسوادی تا سه سال آینده موفق خواهید شد؟

اول اینکه باید توضیح بدهم که صفر مطلق در زمینه ریشه کنی بی سوادی معنی ندارد. چرا که برخی افراد بی سواد شامل معلولیت های جسمی و روانی بوده و امکان آموزش آنها براساس گواهینامه سازمان بهزیستی وجود ندارد. گروهی دیگر از افراد ممکن است تا پایان برنامه پنجم از گروه هدف خارج شده و به سن بالای ۵۰ سال برسند. بنابراین به صفر رساندن بی سوادی در کشور نمی تواند معنای خاصی داشته باشد. منظور ما از ریشه کنی بی سوادی اکثریت قریب به اتفاق افراد جامعه است و مردم بدانند که اکثریت جامعه از یک سواد نسبی برخوردار هستند. اما درباره اینکه تا پایان برنامه تا چه اندازه موفق خواهیم شد یا نه باید توضیح بدهم که اگر قرار باشد با همین روال کاری امروز پیش برویم، خیلی نمی توان نسبت به ریشه کنی بی سوادی خوشبین بود.

 یعنی فکر می کنید که تا پایان برنامه پنجم امکان باسواد کردن سه میلیون و ۴۵۶ هزار و ۱۸۱ نفر برای سازمان نهضت سوادآموزی وجود ندارد؟

 این امر غیرممکن نیست. اما الزامات و شرایطی را می طلبد تا بتوان از یک سو انگیزه افراد بی سواد را افزایش داد و از سوی دیگر سیاست های تشویقی را برای آنها در نظر بگیریم. همچنین رسانه ها به ویژه صدا و سیما نیز باید به ما کمک کند تا با نشان دادن معضلات بی سوادی، انگیزه افراد را بالا بیریم و آنها داوطلبانه خواستار سوادآموزی شوند. من فکر می کنم تا عزم ملی دراین زمینه به وجود نیاید، نمی توان با اطلاعیه و دعوت نامه کاری از پیش برد.

 معیارهای تعریف شده سواد برای افراد چیست؟

از نظر مرکز آمار افرادی که سواد خواندن،نوشتن و حساب کردن داشته باشند، با سواد تلقی می شوند. البته سازمان نهضت سوادآموزی یک معیار دیگر را نیز در معیارهای فرد با سواد گنجانده است که آن هم روخوانی قرآن کریم است که افراد در صورت داشتن چنین توانایی هایی باسواد تلقی می شوند.

خب شما به سیاستهای تشویقی اشاره کردید. آیا سازمان نهضت سوادآموزی این برنامه ها را اجرا کرده است؟

سازمان نهضت سوادآموزی اکنون این سیاست های تشویقی را تدوین کرده و پس از بررسی در آموزش و پرورش به هیات دولت ارسال کرده است. اما هنوز این سیاست ها به تصویب هیات دولت نرسیده است.

توضیحات بیشتری درباره این سیاست های تشویقی تدوین شده می دهید؟

تا زمان تصویب آیین نامه نمی توان جزئیات این سیاستها را اعلام کرد. اما در کل می توان گفت که برخی معافیت ها را برای مثلاً کارفرمایانی که به کارگران خود سواد یاد می دهند یا سوادآموزانی که خود مشتاق به تحصیل هستند در نظر گرفته ایم. از سوی دیگر نیز برای افراد بی سوادی که تمایلی به شرکت در کلاس های سوادآموزی از خود نشان نمی دهند، برنامه هایی درنظرگرفتیم که این افراد از برخی خدمات دولتی محروم شوند تا به این ترتیب بتوانیم به نوعی همه را به سوی سوادآموزی جذب کنیم. البته تمامی این سیاست ها بهانه ای است برای سوادآموزی. اما اگر ما بتوانیم به افراد بی سواد بقبولانیم که داشتن سواد یک نعمت از سوی خداوند است و آنها باید از این نعمت برخوردار شوند، دیگر نیازی به هیچکدام از این سیاستهای تشویقی نیست و لازمه این کار نیز همکاری همه ارگانها به ویژه صدا و سیماست.

آیا ارائه این سیاستهای تشویقی منجر به جعل مدرک از سوی بی سوادان و یا معرفی افراد باسواد به عنوان بی سواد نمی شود؟

با توجه به پالایش اسمی افراد بی سواد که در سازمان وجود دارد و همچنین برگزاری امتحانات از سوی سازمان نهضت سوادآموزی چنین احتمالاتی به هیچ عنوان به وجود نخواهد آمد.جعل مدرک است.

یکی از برنامه های شما برای تشویق سوادآموزی، پرداخت هزینه باسواد کردن هر فرد است که امسال این هزینه به ۴۰۰ هزار تومان افزایش یافته است. این طرح تا چه اندازه در باسواد کردن افراد موفقیت آمیز بود؟

در این طرح که من اسم آن را انعطاف در مقررات نامیده ام، هزینه سوادآموزی به جای اینکه تنها به آموزشیاران نهضت پرداخت شود، به افراد مختلف که توانایی سوادآموزی دارند پرداخت می شد. در برخی از روستاها که یک نفر در خانواده سواد داشت می توانست به افراد بی سواد خانواده سواد خواندن و نوشتن یاد دهد و به ازای هر نفر ۴۰۰ هزار تومان پول دریافت کند. او هم به ما در اجرای هدفمان کمک کرده است و هم در بعد مالی به خود و خانواده اش کمک مالی شده است. به زعم من این طرح تاکنون موفق بوده است و هم اکنون بیش از ۵۰ درصد سوادآموزی ما از این طریق انجام می شود. چرا که ما درصدد هستیم تا دیگر آموزشیاری برای نهضت جذب نکنیم و از طریق اجرای این طرح کار سوادآموزی را به نوعی برون سپاری کنیم. حتی NGOها و موسسات آموزشی نیز می توانند این طرح را در روستاها و آبادیها اجرا کنند.

 در حال حاضر چه تعداد آموزشیار نهضت سوادآموزی در این سازمان مشغول به کار هستند؟

  ۱۵هزار آموزشیار نهضت سوادآموزی در سازمان مشغول به کار هستند که برخی از آنها صرفاً آموزشیار بوده و برخی هم آموزشیار بوده و هم در کلاس های لازم التعلیم آموزش و پرورش شرکت می کنند. برخی صرفاً در کلاس های لازم التعلیم آموزش و پرورش مشغول به کار هستند.

  آیا برنامه ای برای استخدام آنها در آموزش و پرورش دارید؟

 تعدادی از آموزشیاران با تصویب قانون در سال گذشته جذب آموزش و پرورش شدند. اما برای این ۱۵ هزار آموزشیار هنوز هیچ قانون و مصوبه ای برای استخدامشان تصویب نشده است. امیدواریم این افراد نیز هر چه زودتر تعیین تکلیف شوند.

  جایگاه ایران در سوادآموزی در دنیا چگونه است؟

ــ با توجه به اینکه سایر کشورها نیز برای ریشه کنی بی سوادی تلاشهای زیادی انجام می دهند، می توان گفت که جایگاه ایران در دنیا خیلی رضایت بخش نیست و براساس آمار یونسکو ایران در بین ۱۳۰ کشور رتبه ۸۷ را دارد و در بین ۲۴ کشور منطقه، رتبه ۱۷. هم اکنون در کشورهایی همچون ترکمنستان، آذربایجان، و تاجیکستان آمار بیسوادی صفر است.

 میزان بی سوادی در میان زنها بیشتر است یا در مردان؟

ــ زنان چه در روستا و چه در شهرها بیشتر تمایل به سوادآموزید ارند اما مردان با توجه به اشتغال و کمبود وقت از باسواد شدن فراری هستند. امیدواریم بتوانیم که این مشکلات را تا پایان برنامه پنجم توسعه برطرف کنیم.البته فاصله باسواد کردن افراد نسبت به اوایل پیروزی انقلاب اسلامی آمار بسیار خوبی است. در اوایل انقلاب مردان ۴/۲۳ بیشتر از زنان سواد داشتند که با تلاش های آموزشیاران سوادآموزی این فاصله تا سال ۱۳۸۵ به ۳/۸ درصد رسیده است. همچنین در اوایل انقلاب اختلاف باسوادی بین مناطق شهری و روستایی ۳۵ درصد بوده است، اما اکنون این آمار به ۷/۱۳ درصد کاهش یافته است که این به نوع خود موفقیت بزرگی در باسواد کردن افراد روستایی به حساب می آید.

 آمار بیشترین و کمترین بی سوادی اختصاص به کدام شهرها دارد؟

بیشترین آمار بی سوادی در گروه سنی ۱۰ تا ۴۹ سال متعلق به استان سیستان و بلوچستان است. در همین رده سنی استان های مازندران و سمنان بهترین وضعیت رو دارند. کمترین آمار بیسوادی از سن ۶ سال به بالا برای شهر تهران است. اما همچنان شهر تهران ۱۰۰ هزار شهروند تهرانی بی سواد دارد. یکی از دلایل وجود این تعداد بی سواد هم مربوط به مشکلات شناسایی و جذب افراد بی سواد در تهران است، چرا که اکثر افراد بیسواد در حاشیه شهرها به صورت اجاره نشینی زندگی می کنند و با توجه به تغییر پی در پی خانه هایشان، امکان شناسایی و جذب آنها بسیار سخت است.

 و حرف آخر

ــ دغدغه امروز من به عنوان کسیکه بیشتر از ۳۰ سال است که در سازمان نهضت سوادآموزی کار و تلاش می کند، مربوط به آینده سوادآموزان است. امروز ترس از بازگشت بی سوادی برای افرادی که سواد اولیه را فرا گرفته اند ذهن من را مشغول کرده است و اگر فکر چاره ای برای محتوای کتابهای موجود در بازار برای این افراد نکنیم ،قطعاً در آینده با چالش بزرگی به اسم بی سوادان کارنامه به دست مواجه خواهیم شد. هم اکنون هیچ انتشاراتی در جامعه وجود ندارد که برای این افراد با این میزان سواد کتاب منتشر کند تا آنها با تکرار خواندن مانع از فراموشی آموخته هایشان شوند. امروز در سواد اموزی مشکل پول و نیروی انسانی وجود ندارد. از یک سو ابتدا باید انگیزه افراد رو برای سوادآموزی بالا ببریم و از سوی دیگر راهکارهایی اندیشیده شود تا مانع از فراموشی سواد این افراد شویم.
 
کلمات کلیدی : سواد آموزی