کندوکاوی در جامعهشناسی ادبیاتنویسنده: دکتر فرهنگ ارشاد
ناشر:
آگه، چاپ اول، ۱۳۹۱
۴۰۴ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان
این کتاب را
فروشگاه اینترنتی شهر کتاب تا یک هفته پس از معرفی، با
۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکند، در صورت تمایل
اینجا کلیک کنید.
****
گاه خواندن یک متن ادبی دریافتی ژرفتر از یک متن تاریخی درباره اوضاع حاکم بر یک دوره از تاریخ ارائه میکند. در چنین شرایطی برقراری تعادل میان تحلیلهای ادبی با جامعهشناسی زمینهای است برای درک بهتر لایههای زیرین اثر که همان جنبههای آگاهیدهنده تاریخی درباره آن دوران باشد. برای مسلح شدن به چنین ابزاری، نیازمند یک جریان جامعهشناختی پویا هستیم کهپایههایی استوار داشته باشد.
عمر تدریس جامعهشناسی در دانشگاههای ایران، تنها به هفت دهه میرسد، یعنی تقریباً هم سن و سال نویسنده کتاب «کندوکاوی در جامعهشناسی ادبیات». دکتر فرهنگ ارشاد از شاگردان دکتر امیرحسین آریانپور (یکی از نامهای بااعتبار در حوزه جامعهشناسی در ایران)، عمری را با این دانش بهخصوص در شاخه هنر و ادبیاتِ جامعهشناسی پشت سر گذاشته است.
از جمله کسانی بوده که استادش را تشویق کرده مباحث جامعهشناسی هنری خود را به حوزه ادبیات هم نیز تعمیم دهد. ازاینرو بهعنوان شاگرد دیروز و استاد امروز، از زیروبم آنچه در این حوزه میگذرد بهخوبی آگاه است؛ از چالشهای پیش روی این حوزه، از آسیبهای جامعهشناسی ادبیات در ایران و مهمتر از خلأهایی که در آن احساس میشود و ...
به دلیل همین آگاهی از کم و کیف جامعهشناسی ادبیات در ایران، دستبهقلم برده است تا اثری کاربردی و کارآمد خلق کند که خلأهای موردنظرش را تا حد ممکن پوشش دهد و از عنوان کتاب او نیز پیداست که در حوزه جامعهشناسی به شکل مشخص ادبیات را در نظر دارد.
قدمت جامعهشناسی ادبیات در ایران نیز به نیمقرن گذشته برمیگردد. نخستین بار در سال ۱۳۴۸ درسی با عنوان «اجتماعیات در ادبیات» در بخش علوم اجتماعی دانشکده ادبیات تهران توسط دکتر غلامحسین یوسفی (که خود بنیانگذار جامعهشناسی در ایران بوده) پیشنهاد و تدریس میشود. از آن زمان تاکنون، این درس با همین عنوان در برنامه درسی بعضی رشتهها گنجانیده شده است.
بهعنوان منبع مطالعاتی برای چنین درسی، در طول سالهای گذشته آثاری سودمند نوشتهشده، اما هنوز جای اثری که بتواند این رشته علمی، هدف آن و مباحث نظری و روشی آن برای مخاطب واکاوی و ارائه کند، خالی است. کتاب حاضر بر پایه چنین ملاحظاتی نوشتهشده است، هرچند که مؤلف ادعای آن را ندارند که یکسره خلأ موجود را مرتفع کرده است. اما بهحق با توجه به شرایط موجود، کاری درخور اعتنا ارائه کرده است که میتواند الگویی باشد برای انجام پژوهشهای کاملتر.
گذشته از ارزشهای که کتاب حاضر درزمینهٔ آموزشی در حوزه جامعهشناسی ادبیات دارد، نمیتوان آن را صرفاً اثری خورند دانشجویان دانشگاهها محسوب کرده و مخاطبان آن را محدود ساخت. از قضا مهمترین حُسن کتاب حاضر آن است که میتواند برای علاقهمندانی که ضرورتاً رشته تحصیلیشان جامعهشناسی نیست، دارای ارزش و جذابیتهای گوناگونی باشد.
مسلح شدن به نگاهی جامعهشناسانه به ادبیات چیزی نیست که صرفاً به درد محافل دانشگاهی خورده و جامعه هنری را از آن بینیاز دانست.آنگونه که نویسنده کتاب نیز در مقدمهاش تأکید کرده هنر و ادبیات بهعنوان بخشی از فرآیند تکاملی زندگی، نیازمند شناخت و درک درست است و رویکرد جامعهشناختی برای رسیدن به چنین هدفی یکی از مهمترین انواع شناخت و تحلیل دستاوردهای هنری و ادبی هر دورهای است.
بررسی جامعهشناختی ادبیات چه با رویکردی کلی نگرانه باشد و دورهای را مدنظر قرار دهد و چه به شکلی جزئی نگرانه تر یک رمان و مجموعهای از داستانهای کوتاه را موردنظر داشته باشد؛ دستاوردهای ارزنده گوناگونی میتواند به همراه داشته باشد که نهفقط به نقد و بررسی آن اثر که به فهم شرایط حاکم بر مناسبات جامعه در دوره موردنظر میانجامد.
جامعهشناسی ادبیات بهزعم برخی در چند دهه اخیر نتوانسته آن پیشرفت موردنظر را در ایران به همراه داشته باشد. اما این نکته نشان از توقف جریان جامعهشناختی ادبیات نبوده است.
این درست که مبنای بسیاری از تحلیلهای ادبی کماکان نقد و نظری ذوقی است که در فضای احساسی منتقد نسبت به اثر و میزان ارتباط برقرار کردن با آن و دریافتهای کلی نگرانه سیر میکند. اما در کنار آن هست جریان دیگری که مطالعات ادبی را نیازمند یک پشتوانهی علمی نظاممند میداند. نکته مهم دیگری که در این راستا نباید ناگفته گذاشت این است که در چنین تحلیلهایی لزوماً نیاز نیست که جامعهشناس خود نویسنده یا منتقد حرفهای ادبیات باشد بلکه تنها برخورداری از یک آگاهی کلی از دیگر حوزه میتواند زمینه انجام کار را به وجود بیاورد، بااینحال اشراف و آگاهی از ادبیات میتواند از جنبههایی در کیفیت کار تأثیرهای مثبت هم داشته باشد.
شاید ذکر این نکته هم خالی از لطف نباشد که از دید جامعهشناختی، اجتماعی بودن یک اثر بسته به طرح آشکار و شفاف مسائل اجتماعی نیست چهبسا در یک اثر سورئالیستی نکاتی که متضمن وجوه اجتماعی گرایانه بود، به خواننده دید و دریافت بیشتری از این جنبه ارائه کند تا آثار رئالیستی. در ضرورت آشنایی با مبانی جامعهشناختی آنهم درحالیکه این دانش مراحل تکاملی خود را در جهان پشت سر گذرانده تردیدی نیست.
کمبود متونی که با چنین رویکردی به تحلیل آثار ادبی و تاریخ ادبیات ایران پرداخته باشند نیز خود نشان از ضرورت هرچه بیشتر پرداختن به حوزهای است که اگر نگوییم مغفول مانده لااقل با رکود محسوس در این چند دهه روبرو بوده است. کتاب کندوکاوی در جامعهشناسی ادبیات اثر فرهنگ ارشاد در ده فصل میکوشد، مخاطب خود را با الزامات مبانی جامعهشناسی ادبیات آشنا کند. در این میان نمونههای گوناگونی را از ادبیات کلاسیک یا معاصر بهعنوان شاهد مثال موردبررسی قرار میدهد.
نویسنده در این کتابِ سودمند به مبانی جامعهشناسی ادبیات بسنده نکرده، بلکه با وسعت دادن این پژوهش، میکوشد برخی رویکردهای مهم در نقد ادبی را به ساحت جامعهشناسی ادبیات آورده و جایگاه آن را برای خواننده مشخص سازد.
کندوکاوی در جامعهشناسی ادبیات میتواند افقی تازه پیش روی مخاطبان ادبیات بگشاید، مخاطبانی که تاکنون با زمینهها و محتوای جامعهشناختی آثار ادبی ناآشنا و یا غافل بوده است.