توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 323182
تار بدون تو «لطفی» ندارد
تاریخ انتشار : شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۲۷
بنده در سال ۱۳۵۹ در تهران همكاري‌ام را با گروه‌هاي شيدا و عارف آغاز كردم و همزمان نكات و ظرايف رديف‌هاي‌ سازي و آوازي موسيقي سنتي ايران را نزد اساتيدي چون محمدرضا لطفي، داوود گنجه‌اي، محمدرضا شجريان و اصغر بهاري فرا گرفتم. آشنايي و دوستي بنده و استاد غلامحسين لطفي برمي‌گردد به دوران اوايل انقلاب كه ما با هم همكاري و رفاقت داشتيم.

اردشیر کامکار در سالروز درگذشت محمدرضا لطفی در روزنامه آرمان نوشت: بنده در سال ۱۳۵۹ در تهران همكاري‌ام را با گروه‌هاي شيدا و عارف آغاز كردم و همزمان نكات و ظرايف رديف‌هاي‌ سازي و آوازي موسيقي سنتي ايران را نزد اساتيدي چون محمدرضا لطفي، داوود گنجه‌اي، محمدرضا شجريان و اصغر بهاري فرا گرفتم. آشنايي و دوستي بنده و استاد غلامحسين لطفي برمي‌گردد به دوران اوايل انقلاب كه ما با هم همكاري و رفاقت داشتيم.

ايشان در سال‌هاي فعاليت خود در چندين گروه موسيقي فعاليت كردند و توانستند چندين ترانه ماندگار در تاريخ موسيقي سنتي ايران به يادگار بگذارند.

در اجراي رديف آوازي توسط عبدا... دوامي با ساز تار وي را همراهي كرد. در سال ۱۳۵۳ به عضويت گروه علمي دانشكده موسيقي درآمد و در همين سال همكاري خود را با راديو آغاز كرد. به مدت يك سال و نيم به عنوان مدير گروه موسيقي دانشكده موسيقي هنرهاي زيباي تهران به كار مشغول شد و پس از آن از اين سمت استعفا كرد. در سال ۱۳۵۴ گروه شيدا را راه‌اندازي كرد و به همراه گروه عارف به سرپرستي حسين عليزاده به بازخواني و اجراي دوباره آثار گذشتگان پرداخت.

مرحوم لطفي با تلاش و كوشش فراوان توانست كانون چاووش را با همكاري هنرمنداني مانند حسين عليزاده، پرويز مشكاتيان، علي‌اكبر شكارچي و هوشنگ ابتهاج راه‌اندازي كند و در طي يك فعاليت چشمگير آثاري از اين گروه به جاي ماند كه به عقيده بسياري از اساتيد از بهترين كارهاي موسيقي ايران به شمار مي‌روند.

ايشان در دوراني فعاليت خود را آغاز کردند كه متاسفانه موسيقي اصيل و سنتي ما به دست فراموشي سپرده شده بود و لطفي جزو نخستين افرادي بود كه آمد و ايستاد و رنسانسي در موسيقي سنتي ما ايجاد كرد و توانست شرايطي را فراهم كند كه ما بتوانيم مجددا به دوران اوج موسيقي سنتي بازگرديم كه اين كار بدون تلاش و ممارست اين مرد بزرگ، امكانپذير نبود.

امروز كه به موسيقي سنتي نگاه مي‌كنيم، نمي‌توانيم تاثير مرحوم لطفي را ناديده بگيريم. امروز نوازندگان متبحري داريم كه مستقيما شاگرد محمدرضا لطفي بوده‌اند و نوازندگاني ديگري كه نمي‌توانند تاثيري را كه از ساز و آهنگسازي ايشان پذيرفته‌اند كتمان كنند.

يكي از اصلي‌ترين ويژگي‌هاي ايشان، تلاش و جديتي بود كه در كار داشتند. در دورانی كه افتخار همكاري با ايشان را داشتم، زماني كه نخستين جلسه تمرين آغاز مي‌شد، لطفي تقريبا نيمي از آنچه را قرار بود بنوازد آماده كرده بود و در دوران تمرين آن را كامل مي‌كرد و اين يكي از بزرگ‌ترين دلايل موفقيت او بود.

او در دوراني كه خانه‌نشين بود بر روي سبك نوازندگي موسيقيدانان و نوازندگان گذشته تمرين مي‌كرد و خصوصا بر روي ظرافت‌هاي موسيقي ميرزا حسينقلي كار كرد و سعي داشت در آثاري كه مي‌نوازد، از نوع حركات نوازندگان بزرگ پيشين بهره ببرد. اگر امروز همچنان چيزي از گذشته در موسيقي سنتي به ارث رسيده است، مديون تلاش‌هاي لطفي خستگي‌ناپذير است. او بسیار اهل طبيعت بود و هر زمان كه براي ديدن ما به سنندج مي‌آمد، با سازش به دل كوه و طبيعت مي‌زد و آنجا تمرين مي‌كرد و خودش اعتقاد داشت كه موسيقي از طبيعت الهام گرفته شده است. روحش شاد و يادش گرامي باد!
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.