نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 273782
این متن عنوان ندارد
بخش تعاملی الف - علیرضا فرهادی
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ ساعت ۱۶:۲۵
حکایت اول:
در یک مصاحبه‌ی حضوری (پس از طی آزمون کتبی) برای پذیرش متقاضیان تحصیل در حوزه علمیه خواهران جامعه‌الزهرا(س) از پذیرفته‌شدگان پرسیدند:

پدرتان چه‌کاره است؟ چقدر درآمد دارد؟ زمین یا منزل به نام خودتان دارید؟

منزل شما چند متر است؟ در منزلتان مبل هم دارید؟ چند سال است که آن را عوض نکردید؟

شما وقتی به میهمانی می‌روید چطور لباس می‌پوشید؟
شوهر خاله محرم است یا نامحرم؟

شما توی شهر خودتان هم چادر سر می‌کنی یا فقط هروقت می‌آیی قم چادری هستی؟

تحصیلات شوهر شما که این است، چرا در زمینه تحصیلی‌ش فعالیت نمی‌کند؟

شما تازه ازدواج کردی و ممکن است به زودی بچه‌دار شوی! بهتر نیست از درس خواندن صرف نظر کنی؟

در بعضی از موارد، اشخاص چون پاسخ مناسب با ذائقه‌ی سوال کننده را ارائه ندادند، با یک امضا از تحصیل در این مرکز آموزشی محروم شدند که در نهایت با اعتراض به تصمیم گزینش به صورت مشروط پذیرفته شدند.

حکایت دوم:
در مصاحبه‌ی حضوری پذیرش هنرجو در حوزه هنری مرکز تهران، مقام مسئول ‌از متقاضی پرسید:

پدرتان جبهه رفته؟ چرا وقتی می‌توانسته به جبهه نرفته؟ چرا ریش‌های شما این‌طوری است؟ همیشه می‌تراشید؟

آخرین فیلم سینمایی که دیدید چه بوده؟
هنرجوی نگون بخت هم در پاسخ به سوالات بالا گفته بود پدرش نانوای محل بوده و جبهه نرفته. ریش‌هایش را هم به دلیل کم پشت بودن(کوسه) کوتاه نگه می‌دارد و آخرین فیلمی که دیده، Inception[۱]بوده.

همین پاسخ‌ها باعث شد تا مسئول مربوطه قلمش را بچرخاند و از حضور یک عنصر به زعم خود نامطلوب، در حوزه هنری جلوگیری کند.

حکایت سوم:
در مصاحبه‌ی جذب کارشناس فنی اداره آب و فاضلاب یکی از استان‌ها از متقاضی دارای سابقه کار و تخصص پرسیده بودند منظور فلان آیه قرآن چیست؟ کدام سوره از قرآن هم مکی و هم مدنی است؟

از قضا آقای کارشناس انس بسیاری با قرآن داشته و پاسخ این سوالات را بهتر از دانسته‌های مقام مسئول ارائه می‌دهد ولی از استخدام در آن بخش باز می‌ماند که با توجه به تخصصش در بخش دیگری، گزینش و استخدام می‌گردد.

این‌ سوالات بیشتر از آن که سوالاتی جدی و مرتبط با گزینش یک مرکز رسمی باشد، شبیه پچ‌پچ‌های خاله‌زنکی و فضولی‌های شخصی دو نفر آدم بیکار است. کسی نیست از این مقامات مسئول بپرسد به شما چه ربطی دارد؟ این سوالات تجسس نیست؟

همین چند سال پیش بود که مسعود ده‌نمکی در اخراجی‌ها موضوع گزینش‌های سلیقه‌ای نهادهای رسمی را در یکی از سکانس‌های فیلمش به هجو و نقد کشید. وقتی حاجی گرینف برای گزینش دار و دسته‌ی مجید سوزوکی، از ایشان احکام کفن و دفن و شکیات نماز و مستحبات قضای حاجت را می‌پرسید. اکبر عبدی با شوخ‌طبعی ذاتی‌ش پاسخ سوالات را داد و مخاطبان به احمقانه بودن این نوع گزینش قهقه زدند اما به جرأت می‌توان گفت آن موقع هیچ کس باور نمی‌کرد این نوع گزینش منقرض نشده باشد و این سین‌جیم‌های بی‌ربط هنوز هم تعیین کننده‌ی آینده‌ی کاری و علمی جوانان ما باشد. خوش‌ خیالانه تصور بر این بود که این نوع تنگ‌نظری‌ها و اعمال سلیقه‌ها عمدتاً منسوخ شده و اگر هم ردپای همچین آدم‌هایی پیدا شود با گزارش به نهادهای نظارتی بالادستی مشکل رفع خواهد شد.

اما متأسفانه این وقایع به ترتیب در سال‌های ۹۳، ۸۹ و ۸۶ واقع شدند و همگی مواردی بودند که نگارنده با آن‌ها به صورت مستقیم مواجه شده و از نزدیک و به عینه شاهد و مرتبط با ماجرا بوده و مستنداتی برای این سه حکایت دارد.

کدام مدیر ارشدی قرار است پاسخگوی این رفتارهای موهن مدیران زیردستش باشد؟ چه کسی مسئولیت شرعی تعیین سرنوشت علمی یا کاری جوانان ما را به عهده‌ می‌گیرد؟ نگارنده با وجود این‌که احتمال می‌دهد متهم به ساده‌لوحی شود اما با حسن ظن محض، بنا را بر بی اطلاعی مسئولان بالادستی گذاشته و این وجیزه را فقط جهت اطلاع رسانی به مسئولان امر تدارک دیده. تحلیل و علت‌یابی و بررسی روانشناسی و جامعه شناسی و شرعی این گزینش ها به عهده‌ی اهل فن! غرض اطلاع بود که حاصل شد. زیاده عرضی نیست!

والسلام علی من التبع الهدی

[۱] فیلم تحسین برانگیز کریستوفر نولان که بعید است علاقه‌مند به سینما یا حتی مقولات فرهنگی باشید و آن را ندیده باشید.
کلمات کلیدی : علیرضا فرهادی
 
آرام
۱۳۹۴-۰۵-۰۲ ۱۶:۱۷:۲۳
عالي بود متنتون.ممنون (3065786) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.